شهید غیر معرکه (میدان جنگ) در روایات
در دین ما دو نوع شهید داریم؛ یکی شهید مَعرکه است، یعنی کسی که در میدان جنگ کشته شود که احکام خاص دارد ، مثلا نیاز به غسل ندارد ولی یک معنای دیگری از شهادت خیلی وسیع است و شامل افراد مختلف میشود.
در روایات چه کسانی را با اینکه در میدان جنگ کشته نشده اند، شهید خوانده است؟ در روایات به اقراد و گروهای مختلفی اشاره شده است که فقط به چند مورد اشاره می کنیم.
1- رسولُ اللّهِ(ص): مَن ماتَ على حُبِّ آلِ محمّدٍ ماتَ شَهیدا. ).پیامبر خدا(ص): هرکه بر دوستى آل محمّد بمیرد، شهید مرده است.
2- إمامُ علی(ع): المؤمنُ على أی حالٍ ماتَ، و فی أی ساعَةٍ قُبِضَ، فهُو شَهیدٌ. )امام على(ع): مؤمن، در هر حالى که بمیرد و در هر لحظه و ساعتى که جانش گرفته شود، شهید است.
3- بحار الأنوار عن زیدِ بنِ أرقم: قال الحسینُ بنُ علی(ع): ما مِن شِیعَتِنا إلّا صِدِّیقٌ شَهیدٌ قلتُ: أنّى یکونُ ذلک و هُم یمُوتُونَ على فُرُشِهِم؟! فقالَ: أ ما تَتلُو کتابَ اللّهِ:
«الذینَ آمَنُوا بِاللّهِ و رُسُلِهِ أُولئک هُمُ الصِّدِّیقُونَ و الشُّهَداءُ عِندَ رَبِّهِم»( )؟! ثُمّ قالَ(ع): لَو لَم تَکنِ الشهادَةُ إلّا لِمَن قُتِلَ بِالسَّیفِ لأَقَلَّ اللّهُ الشُّهَداءَ. ( )بحار الأنوار به نقل از زید بن ارقم: امام حسین(ع) فرمود: هیچ یک از شیعیان ما نیست، مگر این که صدّیق و شهید است.
عرض کردم: چگونه چنین چیزى ممکن است، در حالى که آنان در بسترهاى خود مى میرند؟ حضرت فرمود: مگر کتاب خدا را نخوانده اى:
«کسانى که به خدا و فرستادگان او ایمان آورده اند همانان صدّیقان و شهیدان در نزد پروردگارشان هستند»؟ سپس فرمود: اگر شهادت فقط اختصاص به کسانى داشت که با شمشیر کشته شوند در آن صورت خداوند شهدا را تقلیل داده بود.
در احادیث متعدد دیگر آمده است اگر کسی در راه دفاع از خود، در راه کسب روزی حلال ، در راه دفاع از مظلوم، در راه خدا ، در حوادث غیرمترقبه مثل سیل و … از دنیا برود شهید محسوب می شود.
نکته:
باید به این نکته دقت کنیم که شهیدان بر اساس اهداف و نیتها، درجات متفاوتی نزد خداوند دارند و به کاربردن عنوان شهید برای همه آنها به معنی یکسان بودن مقام آنها نیست؛ همانطور که در روایات داریم روز قیامت شهدا به مقام حضرت عباس غبطه می خورند.
سپر دانایی و صفات والایی
در این برهه حساس که شبهات، فتنه انگیزی و جدل های درون دینی از زبان و قلم نااهلان و دشمنان قسم خورده به ماننده دشنه بر پیکره و اعتقادات دین و مذهب به حق شیعه می کوفند، این علمای ربانی و عالمان دینی به علوم روز، همانند امامان(ع) خود در برابر جنبش های علمی زمانه خویش هستند که با سپر دانایی و علمی، دین و مذهب را در برابر تیرهای زهرآگین شان محفوظ می دارند و مردمان شان را در ساحل امن کج باوری و زوال عقیدتی حفظ می کنند… .
قرآن و آموزه های دینی، علما و عالمان دینی و اهل علم را با صفاتی بارز و خصوصیاتی هم تراز دین می شناساند که باید مزین به این زیبایی های آرمانی، مکتبی و اکتسابی باشند تا بتوانند پیشروی تأثیرگذاری در حفظ و اعتقادات مردمان شان را رقم زنند، به گونه ای که گفتار و کردارشان یکی و در جمیع جهات در کنار مردم قرار گیرند که شاخصه های چنین عالمانی را در این نوشتار به اجمال برمی شماریم:
مقام عالمیت
علما، عالمان دینی، عالم به زمانه و اهل علم همیشه در دنیای پوشیده از حقیقت و واقعیت بیرق داران مقدس، مشعل داران هدایت، کمال جویان معرفت و حافظان به کماله دین و مذهب بوده اند.
حق نیز چنین است که با علم بایست راه تعالی را همیشه روشن نگه داشت، مسیرهای ترقی پر از خس و خاشاک را باید زدود و برهوت جهل را به ضرورت بشکافت تا روشنایی دانش و دانایی بدرخشد و عالِمی را به فراز و بلندای معرفت اللّهی بنشانند و در این تعالی جویی، بندگانی را به حق در شوق طریقه فطرت هدایتگر باشند… .
در این زمانه پر تنش برداشت ها و شبهات، بیرق های دانایی را باید افراشت تا همیشه و همه گاه افراشته ماند، راه را باید فراغ داد تا همگان در یک مسیر و یک هدف از پیش نوشته شده که ورق ورق تاریخ پر فراز و نشیب بشریت بدان پرداخته و انبیا و اولیای الهی بدان مأمور بوده اند و گیره به رسالت شان همی خورده که گاه به بیرق داران آن مفتخرند و گاه به مدعیان پلشت شان شرمنده که قرآن کتاب آسمانی و روایات معصومان(ع) مشحون از این نوع عبرت انسان ساز است… .
مسلمانان به ویژه شیعیان با داشتن امامان معصوم(ع)، عالمان ربانی و بزرگانی دانا و سترگ که در درازنای تاریخ پر شکوه خویش، توانستند همواره بر صراط حق بپویند و بر جاده خورشید هدایت بمانند و بدرخشند و چلچراغ شبستان دین را از چهره کریه شبهات، مجهولات و خرافات بزدایند و جانانه در مسیر روشنای سیر إلی الله، معرفت الله و اخلاق الله را پیشانه نوشت خویش قرار دهند و در کوران خمودی و غنودی به اقتدار بدرخشند و مستمراً خواهند درخشید… .
حوزه نیوز
شمس الشموس
اصطلاح «شمس الشموس» در فارسی، «خورشید خورشیدها» است. و به عبارتی، مراد آن است که اگر هزاران خورشید گرد هم آیند، فردی که این لقب برای او در نظر گرفته شده، مانند خورشیدِ برتری بر تمام این خورشیدها درخشیده و نور آنها را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد.
با جستوجویی که در منابع روایی صورت گرفت، این لقب برای امام رضا(ع) در حدیث یا روایتی از معصوم نقل نشده است. بلکه تنها در خطبهای که کتاب مصباح کفعمی در قرن دهم آنرا از بعضی علما نقل کرده، این تعبیر و توصیف برای حضرتشان به کار رفته است. قسمتی از آن خطبه چنین است: «اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى الْإِمَامِ الْمَعْصُومِ وَ السَّیِّدِ الْمَظْلُومِ وَ الشَّهِیدِ الْمَسْمُومِ وَ الْبَدْرِ بَیْنَ النُّجُومِ شَمْسِ الشَّمُوسِ وَ أُنْسِ النُّفُوسِ الْمَدْفُونِ بِأَرْضِ طُوسَ الرِّضَا الْمُرْتَضَى وَ السَّیْفِ الْمُنْتَضَى الْعَادِلِ فِی الْقَضَاءِ الْإِمَامِ أَبِی الْحَسَنِ الثَّانِی عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا».[1]
آنچه امروزه مشهور است، آن است که این لقب را برای توصیف امام رضا(ع) به کار میبرند، اما این لقب در بحار الانوار در «باب زیارة الإمام المستتر عن الأبصار الحاضر فی قلوب الأخیار المنتظر فی اللیل و النهار الحجة بن الحسن»، در زیارتی برای توصیف امام زمان(عج) نیز به کار رفته است: «… السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَمْسَ الشُّمُوسِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَهْدِیَّ الْأَرْضِ وَ مُبِیِّنَ عَیْنِ الْفَرْضِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَان…».[2]
پی نوشت:
[1]. کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص 719، قم، دار الرضی (زاهدی)، چاپ دوم، 1405ق.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 99، ص 85، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
سلوک رفتاری امام علی بن موسی الرضا علیه السلام
((فردي به نام رجاء بن ابي ضحا(دایی مأمون)) در مورد عبادت و مناجات امام رضا عليه السلام چنين ميگويد: مامون مرا نزد امام عليه السلام به مدينه فرستاد که ايشان را از مدينه به خراسان نزد وي ببرد، مامون سفارش کرده بود که مواظب امام باشد. مسير راه بصره، اهواز، فارس، خراسان بود و خيلي سفارش شده بودند که شبانه روز از ايشان جدا نشوند وي ميگويد من هميشه کنار امام بودم و کسي را با تقواتر نسبت به خداي متعال مثل او نديده بودم، ذکر خدا هميشه بر لبانشان جاري بود، هميشه خداترس و پارسا بود، موقعي که وقت نماز ميشد در سجدهگاه خود مينشست و سبحان الله، لااله الا الله و ذکرهاي ديگر ميگفتند و بعد از نماز اطرافيان را نصيحت ميکردند.رجاء ابن ابي ضحاک اضافه ميکند وقتي ايشان را نزد مامون بردم از من درباره احوالات امام پرسيد من آنچه را ديده بودم براي او گفتم از رفتار و اعمال ايشان، رفتن و ماندنشان، همه آنچه که اتفاق افتاده بود. مامون گفت: اي پسر ضحاک اين مرد بهترين خلق خدا روي زمين است، از همهي مردم دانشش و عبادتش بيشتر ميباشد آنچه که از ايشان ديدي نزد کس ديگر نگو تا بزرگواري او بر کسي آشکار نشود مگر از زبان خود من.:همان، ص241))
((منابع تاريخي، امام رضا عليه اسلام را پرهيزگاري ميدانند که مکرر به زيارت خانه خدا و انجام مناسک حج و عمره ميرفتند، ايشان به زيارت قبر پيامبر صلي الله عليه و آله علاقه فراواني داشتند، بالاي قبر پيامبر صلي الله عليه و آله ميرفتند و خودشان را به قبر شريف ميچسبانيدند، در کنار قبر پيامبر صلي الله عليه و آله شش يا هشت رکعت نماز ميخواندند در رکوع يا سجده سبحان الله سه بار يا بيشتر ميگفتند، زماني که نمازشان تمام ميشد به سجده ميرفتند آن قدر سجده را طولاني ميکردند که عرق ايشان روي ريگهاي مسجد ميريخت، صورت مبارکشان را روي زمين يا خاک مسجد ميگذاشتند، دائماً در حال عبادت بودند و به عبادت عشق ميورزيدند و براي عبادت خداوند انواع رنجها را تحمل ميکردند.:همان ص473))
نعمت خدا را خوردن، اطاعت شیطان را کردن
یک خاری است در حجاز که اگه این خار شتر بیابون بخوره شتر با اون فک قدرتمند و دندان محکمش تمام این لب و لثه و دندانش پر از خون میشه، قرآن می فرماید: کسی که تمام عمرش را نعمات الهی وجودش رو خرج شیطون کرده قیامت چه طلبی از منِ خدا داره نعماتِ من سر سفره من نشست اطاعت از شیطون کرد من طلب دارم ازش اونکه طلبی از من نداره وجود با سلامتی رو بهش دادم نعمت عقل رو بهش دادم نعمت چشم و زبان و گوش و شهوت و قدم رو سالم بهش دادم راه های با سلامت هدایتم نشونش دادم همه رو خرج شیطون کرد قیامت که میاد من طلبکارم می فرماید: اونجا که میاد «لَّيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِيعٍ»؛ (غاشیه: ۶) «ضَرِيعٍ»؛ این خار را خودش نمی خورد کارگردان های جهنم این را به خوردش می دهند به زور به خوردش می دهند.
و بعد از خوردن این «ضَرِيعٍ»؛ قرآن می فرماید: تشنه میشه عطش می گیرتش آبی که به این جهنمی کارگردان های جهنم می دهند قرآن می فرماید: اسمش «حَمِيمٍ»؛ «لَا يَأْکلُهُ إِلَّا الْخَاطِؤُونَ»؛ (حاقه: ۳۷) این «حَمِيمٍ»؛ را انسان های خطاکار بدون توبه را به خوردشون می دهند تو سوره مبارکه واقعه می فرماید: «غِسْلِينٍ»؛ که «لَآکلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ * فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ»؛ (واقعه: ۵۲ ـ ۵۳) شکم هارو پر از زقوم می کنم «فَشَارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ»؛ (واقعه: ۵۴) شکم هاشون پر حمیم می کنم حمیم آب چرک بدن جهنمی هاست وقتی این بدن جهنمی هارو سرخش می کنند قطرات روغن و آب می چکه این همین آب های «غِسْلِينٍ» و «حَمِيمِ»؛ را دوباره به خرد خودشون می دهند.
منبع:بلاغ
تعهد
در فرهنگ غربی که پایه آن انسان محوری است تأکید فروانی بر روی مقوله آزادی شده است. انسانِ رها از هر قید و بند پیشرفتش را در آزادی جستجو میکند. دنیای غرب با فروکاستن از میزان تعهدات زوجین و پر رنگ کردن روابط خارج از تعهد و البته دارای لذّتهای زودگذر، مدیریت افراد را در دست گرفته است. این آزادی را باید بردگی دنیای مدرن نامید.
انسان خواه ناخواه محدودیتهایی را در این دنیا باید قبول نماید اما با حق انتخابی که خدا به او داده است میتواند تعهدهای رشد دهنده و آرامش بخش را انتخاب نماید و یا اینکه بردگی هوای نفس را قبول کند که او را با چالشهای تحقیر کننده و فرساینده موجه میسازد.
وقتی آسیبهای تفکر انسانمحور را شمارش میکنیم به موضوع جدایی همسران و روابط سرد بین اعضای خانواده میتوانیم پی ببریم که ارمغان همان آزادیهای افسارگسیخته است. مقام معظم رهبری در راستای تبین فرهنگ غربی در مساله ارتباط زوجین با هم، میفرمایند: «یک مرد و زن توی یک فضایی زندگی میکنند اما از هم جدایند. آن نشست و برخواستهای خانوادگی، آن محبتهای خانوادگی، آن انسهای فراوان به هم، اینکه مرد خودش را محتاج به زنش ببیند اینها دیگر نیست. دو نفرند به صورت قراردادی که فقط در یک خانهای زندگی میکنند.»[1]
معرفی کتاب به مناسبت ایام"دهه کرامت"
* التفسیر المرتضی للامام علی بن موسی الرضا (ع)
مولفان این کتاب دکتر بهنیا و دکتر طاهری درصدد ارائه تفسیری از قرآن براساس احادیث امام رضا(ع) هستند و در این کتاب آیات سوره های مختلف قرآن را بنابر احادیث امام رضا تفسیر نموده اند. این کتاب که به زبان عربی و در ۴۲۴ صفحه منتشر شده است در هشتمین جشنواره کتاب سال رضوی حائز رتبه گردید.
* آموزه های مهدوی در کلام رضوی
آخرین اثر استاد معظم نجم الدین طبسی در ارتباط با احادیث امام رضا در مورد امام زمان و مهدویت است. این کتاب در ۷۲ صفحه و به مناسبت ایام با سعادت دهه کرامت منتشر شده است.
* امام رضا (ع) به روايت اهل سنت
اين اثر با استفاده از ۲۰۰ كتاب از منابع اهل سنت شخصيت درخشان و دانش بي مانند امام رضا(ع) را مورد بررسی قرار داده و مي توان آن را گام جديدي در عرصة شناخت جامع زندگي هشتمين وصي پيامبر اكرم (ص) دانست. نویسنده این کتاب محمد محسن طبسی آن را در ۳۷۲ صفحه تالیف نموده است.
* گزارش لحظه به لحظه از سفر امام رضا (ع) به ايران
نویسنده کوشیده است که اتفاقات این سفر از آغاز سفر از مدینه، آخرین حج، ورود به ایران ، منازل مختلف اقامت درطول سفر، ورود به نیشابور و طوس و بالاخره پایان سفر در قالب داستان ارائه کند آن گونه که خوانندگان، خود را همسفر ایشان بدانند و از هر واقعه ای درسی بیاموزند. این کتاب در ۶۴ صفحه توسط محمدرضا انصاری تالیف گردیده است.
*علي بن موسي (ع) امام رضا
مجموعه کاملی از سیره و تاریخ زندگی امام رضا(ع) در ۸۴۰ صفحه به قلم شیوای مرضیه محمدزاده، کتابی مفصل و کامل جهت آشنایی با امام رضا(ع) و وقایع و اتفاقات زندگی آن حضرت از ولادت تا شهادت آن حضرت است.
برای تهیه کتاب های مورد نظر وکسب اطلاعات بیشترمی توانید با شماره ۰۲۵۳۷۷۴۴۹۸۸ انتشارات دلیل ما تماس بگیرید.
توصیه مهم آیت الله العظمی بهجت(ره) به خطیب مشهور
به مناسبت فرارسیدن ایام سالگرد ارتحال ملکوتی آیتالله العظمی بهجت(ره) مراسم بزرگداشتی از سوی بیت معظمله و شاگردان ایشان و با حضور علما، اساتید، طلاب و اقشار مختلف مردم در مسجد آیتالله بهجت (فاطمیه گذرخان) برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین مومنی در این مراسم گفت: ذات اقدس اله اگر کسی را مورد حمد و ثنا قرار داده است پس از عبور یکسری اطلاعات و زمون ها می باشد و عبور از این موارد رسیدن به جایگاه عبودیت و بندگی را میطلبد.
وی اظهار کرد: ما یک سالک داریم و یک مسلک، لذا باید دنبال مسلکی بود که سالک مقصود را به طریق رسانده است؛ باید دنبال طریقی رفت که او به مطلوب رسید و به دنبال آن مورد عنایت خداوند متعال و معصومین علیهم السلام قرار گرفت و این امر مهم غیر از رسیدن به جایگاه بندگی محقق نمی شود.
کارشناس مذهبی در بیان نقلی از آیت الله بهجت(ره) خاطرنشان کرد: آن کسی که در طریق و سلوک الی الله است باید مراقبت بیشتر داشته باشد چرا که یک خطا و اشتباه و ترک اولائی ممکن است انسان را به عقب بیندازد چون در حالات قلب تاثیر میگذارد. هیچ گاه در سیر این مرجع بزرگوار یکبار دیده نشد دعوت کنند به امری غیر از این سه مورد که معرف رب معرف به پیغمبر خدا و اقرار به نبوت و معرفت نسبت امام؛ و این مرجع عالقیدر چه قدر به طلاب می فرمودند به درِ خانه امام زمان(عج) بروید و چه سفارش های در این زمینه داشتند. کاری کنیم که به چشم امام زمان(عج) بیاییم و تمسک به اهل بیت داشته باشیم و در 24 ساعت حداقل 5 دقیقه وقت بگذاریم و با حضرت صحبت کنیم.
وی در پایان تصریح کرد: برای سلوک در مرحله معرفت رب و شناخت خدا لوازمی دارد که امر خدا عمل شود و نهی خدا را انجام ندهیم، لذا خلوت و انس با خدا، نماز اول وقت و نمازهای نافله، انس با قرآن در سحر و توجه به نافله به انسان سیر می دهد و سلوک را سرعت می بخشد. ما باید از خدا معرفت را بخواهیم.
حجت الاسلام والمسلمین مومنی در پایان با نقل خاطره ای از حضرت آیت الله بهجت(ره)، گفت: بنده در سال اول طلبگی محضر حضرت آیت الله بهجت(ره) عرض کردم آقا چه کنیم که نماز شب خوان بشویم؟ ایشان سرشان را بالا آوردند و فرمودند “نماز شب بخوانید تا نماز شب خوان بشوید".
حوزه نیوز
غذای حرام
🔸 درباره خود ما هم این مرده ها را خدا مرتب دارد زنده می كند؛ این نانی كه الآن انسان مصرف كرده، نان یك چیز مرده است، وقتی انسان با دستگاه تغذیه و جذبش این یك تكه نان را جذب كرد، همین نان می شود گوشت و پوست و پیه و پیوند و مو و ناخن؛ این مرده زنده می شود.
🔸 اینها حرف هایی است كه همه ما می فهمیم اما آنکه خیلی دقیق است و در روایات ما هست و به ما فهماندند این است كه درست است كه تا اینجایش را شما می فهمید كه این مرده زنده می شود اما قدری هم بالاتر بیایید، همین غذا می شود #علم_و_دانش همین غذا می شود #اراده_و_نیت!
این غذا اگر آلوده بود، دیگر نه علم نافع نصیب كسی می شود نه اراده و نیت خالص.
🔸 آن بیان نورانی حضرت امام صادق (سلام الله علیه) این است كه «كَسبُ الحَرام یبینُ فِی الذُّرِیةِ»؛ غذای حرام در نسل آدم اثر می كند، چه رسد به خود آدم!
ما دلمان می خواهد مال مشكوك بخوریم آن وقت علم نافع گیرمان بیاید؛ این نیست!
🔸 آن بیان نورانی حضرت #سید_الشهداء_سلام_الله_علیه در همین راستاست؛ فرمود چگونه حرف در شما اثر بكند در حالی كه شکم های شما از حرام پر شده است.
خب اگر كسی _ خدای ناكرده _ از راه حرام تغذیه كرد ولو امام زمان به او نصیحت بكند اثر نمی كند! خب وجود مبارك سیدالشهداء امام زمانش بود.