آیا پول حاصل از فروش مؤونه خمس دارد؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی به استفتائی پیرامون «خمس فروش مؤونه» پاسخ گفتند.
حضرت آیت الله خامنه ای مدظله العالی رهبرمعظم انقلاب به استفتائی پیرامون «خمس فروش مؤونه» پاسخ گفتند که تقدیم حضور علاقمندان می گردد.
* خمس فروش مؤونه
سؤال: خانه، ماشین و لوازم مورد نیاز انسان یا خانواده او که از درآمد سال خریده شده است، اگر در اثر ضرورت و یا به منظور تبدیل به جنس بهتر فروخته شود، از جهت خمس چه حکمی دارد؟
جواب: پول حاصل از فروش چیزی که از مؤونه بوده، خمس ندارد
پنج مسئله جدید در حوزه علم کلام اسلامی
حضرت آیت الله جعفر سبحانی در نخستین جلسه از سلسله جلسات مسائل جدید کلامی در سالن اجتماعات مدرسه علمیه عالی نواب مشهد، با بیان این که علم کلام همچون دیگر علوم بوده و بر اثر رشته مسائل دیگر، مسائل کلامی نیز تکامل پیدا کرده، گفتند: امروز کسانی در فضای دانشگاهی علم کلام جدید را ارائه داده اند و بنا دارند تا علم کلام اسلامی را تحقیر کنند و اینطور بیان می کنند که امروز علم کلام جدید مطرح شده است.
ایشان با بیان این یک شاخه از علم در صورتی به دو قسم تقسیم می شود که یا موضوع و یا مقصود متعدد شود، ابراز کردند: در حقیقت آنجا که مقصود و موضوع هر دو یکی است، نمی توان گفت علم تغییر یافته و امروز کلام جدید و قدیم نداریم؛ بلکه تنها بحث ما مسائل جدید و بروزی هستند که در علم کلام شکل گرفته است.
صفحات: 1· 2
چنین نیازی برای مؤمن زشت است
امام صادق علیه السلام در روایتی حاجتی که موجب خواری بشود را برای مؤمن زشت دانستند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: چه زشت است مؤمن خواسته ای داشته باشد که موجب خواری او بشود.
کافی، ج2، ص320
عرصه تبلیغ و اولویّتها. 1- شخصیّت طبیبگونه مبلّغ
فعالیّتهای تبلیغی مبلّغان دینی در چند بخش خلاصه میشوند؛ برخی از آنها در مسیر دفاع از دین است؛ برخی دیگر در مسیر تبیین و رشد اعتقادات مردم قرار دارد؛ بخش سوم از آنها، بیان احکام و تکالیف شرعیه و بخش آخر آن، ترویج فضائل، ارزشهای اخلاقی ، اجتماعی است.
اینها همگی وظایف و مسئولیتهای خطیر روحانیون و مبلّغان دینی است که برگرفته از آیات و روایات میباشد؛ قرآن کریم در آیات متعددی به این وظایف اشاره میفرماید:
در باره بیان معارف و باورهای دینی میفرماید: [فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ][1] «پس آنچه را بدان مأموری، آشکار کن و از مشرکان روی برتاب.»
و هم چنین میفرماید: [ادْعُ إِلی سَبیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِی أَحْسَنُ]؛[2] «با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به نیکوترین شیوه مجادله نمای.»
درباره بیان روشن معارف دین میفرماید: [وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِمْ][3] «و این قرآن را به سوی تو فرود آوردیم، تا برای مردم آنچه را به سوی ایشان نازل شده است توضیح دهی.»
درباره بیان اعتقادات و رشد فضائل اخلاقی میفرماید:[هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ][4] «اوست آن کس که در میان درس ناخواندهها فرستادهای از آنان برانگیخت، تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت بدیشان بیاموزد.»
صفحات: 1· 2
بایستههای اخلاقی مبلّغان دینی «واجب اخلاقی» 1- قصد قربت
مقدمه
رعایت یک دسته از صفات و ویژگیهایِ اخلاقی برای مبلّغین دینی لازم و ضروری است، به طوری که ترک آنها شایسته قشر مبلّغین نمیباشد.
این ویژگیها را میشود تحت عنوان «بایستههای اخلاقی» مطرح کرد؛ در این مقاله به برخی از آنها که برگرفته از معارف دینی و آموزههای الهی دین مبین اسلام است تحت عنوان «واجب اخلاقی» اشاره میشود:
1. قصد قربت در تبلیغ
اخلاص، یکی از مهمترین ارکان اثرگذاری در تبلیغات دینی است. اگر مبلّغ دینی تبلیغات خویش را صرفاً جهت رضایت خدا و یاری به دین الهی قرار دهد، موجب گرایش بیشتر مردم به دین میگردد و نصرت الهی در امر تبلیغ، شامل حال او خواهد شد.
در حدیث قدسی آمده است: «مَنْ کَانَ لِلَّهِ کَانَ اللَّهُ لَهُ؛[1] هر که برای خدا باشد، خدا هم برای او میشود.»
این سنّت الهی است که هر که در راه خدا قدم بردارد، خدا او را یاری خواهد کرد. آن عالم دینی که در تبلیغ دین، هدفی جز نجات مردم از شقاوت و نیل به سعادت ندارد و میخواهد جهت رضایت الهی به خلق خدا خدمت کند، خدا نیز او را یاری خواهد کرد.
صفحات: 1· 2
در احتیاط های احکام شرعی چگونه عمل کنیم؟
اگر مجتهدِ اعلم در مسأله اى فتوا دهد، مقلّد آن مجتهد يعنى كسى كه از او تقليد مى كند، نمى تواند در آن مسأله به فتواى مجتهد ديگر عمل كند، ولى اگر فتوا ندهد و بفرمايد: احتياط آن است كه …
مسئله تقلید از مباحث مهم برای شیعیان است که از سال های گذشته تاکنون، اشکالات و شبهاتی پیرامون این موضوع مطرح شده؛ به همین منظور در شماره های متعدد، نکاتی خلاصه و مفید پیرامون این بحث ارائه خواهیم داد.
مسأله 7: اگر مجتهدِ اعلم در مسأله اى فتوا دهد، مقلّد آن مجتهد يعنى كسى كه از او تقليد مى كند، نمى تواند در آن مسأله به فتواى مجتهد ديگر عمل كند، ولى اگر فتوا ندهد و بفرمايد: احتياط آن است كه فلان طور عمل شود، مثلًا بفرمايد: احتياط آن است كه در ركعت سوم و چهارم نماز سه مرتبه تسبيحات اربعه يعنى: «سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُلِلّهِ وَ لا إِلهَ إِلّا اللّهُ وَ اللّهُ اكْبَرُ» بگويند، مقلد بايد يا به اين احتياط كه به آن احتياط واجب مى گويند، عمل كند و سه مرتبه بگويد، يا بنابر احتياط واجب به فتواى مجتهدى كه علم او از مجتهد اعلم كمتر و از مجتهدهاى ديگر بيشتر است عمل نمايد، پس اگر او يك مرتبه گفتن را كافى بداند، مىتواند يك مرتبه بگويد و هم چنين است اگر مجتهد اعلم بفرمايد مسأله محلّ تأمّل يا محلّ اشكال است. (توضيح المسائل امام خميني عليه الرحمه )
يكي از شرائط مرجع تقليد، اعلم بودن او نسبت به مجتهدين ديگر است؛ پس اگر در مسئله اي فتوا دهد، بايد از او تقليد كرد؛ چراكه انسان در تقليد درصدد رسيدن به واقع و انجام تكليف الهي بوده و به علاوه در اين فكر است كه با دستورات الهي مخالفت نكند؛ لذا با تقليد صحيح به حجت شرعي دست پيدا مي كند و در مسير اطاعت الهي قرار مي گيرد و مجتهد اعلم كسي است اين مسير را از ديگران بهتر مي داند؛ لذا اگر در مسئله اي رأي و نظر داد بايد از او پيروي كند.
حال با اين اوصاف و با وجود فتواي مجتهد اعلم و تعارض و ناسازگاري فقهي فتواي او با فتواي غير اعلم اگر از مجتهد غير اعلم تقليد كند اين شك باقي مي ماند آيا با عمل به دستور غير اعلم تكليف ساقط شده است و آيا گفته او حجيت شرعي دارد؟
صفحات: 1· 2