بایستههای اخلاقی مبلّغان دینی «واجب اخلاقی» 1- قصد قربت
الف)اهداف مادی مانع اخلاص
هدف از طلبگی و تبلیغ، نباید مادیّات باشد، گرچه باید زندگی مبلّغان نیز از راههای صحیح اداره شود. در وضعیت کنونی باید اجر و مزد را از خدا خواست. او به حال بندگان خویش آگاه است و تمامی اسباب رزق و روزی به اذن او صورت میگیرد. اگر هدف از تبلیغ، سود دنیوی باشد، انسان هیچ بهرهای از آن نخواهد برد و اگر انگیزه، الهی باشد، مبلّغ به دنیا و آخرت خواهد رسید، چنان که امام صادق(علیه السلام)میفرماید: «مَنْ أَرَادَ الْحَدِيثَ لِمَنْفَعَةِ الدُّنْيَا لَمْ يَكُنْ لَهُ فِي الآخِرَةِ نَصِيبٌ وَ مَنْ أَرَادَ بِهِ خَيْرَ الْآخِرَةِ أَعْطَاهُ اللَّهُ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الآخِرَة؛[2] کسی که حدیث ما را برای سود دنیا بخواهد، در آخرت بهرهای ندارد و هر کس آن را برای خیر آخرت بجوید، خداوند خیر دنیا و آخرت را به او عطا فرماید.»
آرزوی هر مبلّغ دینی، خیر دنیا و آخرت است. امام صادق(علیه السلام)راه رسیدن به آن را، داشتن اخلاص در پرداختن به روایات معرفی میکند.
ب) اثرگذاری کلام در سایه ایمان و صفای دل
اگر مبلّغ نسبت به هدایت مردم سوزدل داشته و هدفش ارشاد و نجات آنان از جهل و گمراهی باشد، کلام و رفتارش اثرگذار خواهد بود. همان گونه که در روایت آمده است:
«الْكَلَامُ إِذَا خَرَجَ مِنَ الْقَلْبِ وَقَعَ عَلَى الْقَلْبِ وَ إِذَا خَرَجَ مِنَ اللِّسَانِ لَمْ يُجَاوِزِ الْآذَان؛[3] هرگاه سخن از دل خارج شود، بر دل [دیگران] مینشیند و هر زمان از زبان خارج شود، از گوشها تجاوز نمیکند.»
همواره اخلاص عالمان دینی منشأ آثار و برکات فراوانی شده است. نمونه بارز آن امام خمینی(ره)را میتوان نام بُرد که اخلاصش آثار سازندهای برجا گذاشت و کلامش در جان و دل مردم نفوذ کرد و سپس علیه نظام شاهنشاهی و طاغوتی قیام کرد. مقام معظم رهبری در این مورد میفرماید:
«اگر ما به حیث عالم بودنمان، اخلاص و صفا داشته باشیم و برای خدا کار بکنیم، دنیا اصلاح خواهد شد. یک نفرمان، امام امّت است که شما نتیجه اخلاص او را میبینید.»[4]
بنابراین، علمای دین با اخلاص میتوانند میزان اثرگذاری تبلیغات خود در جامعه را بیشتر کرده، منشأ آثار و برکات ماندگاری بین مردم باشند.
ج) سختی دستیابی به پاکسازی نیّت
اخلاص مقامی است که هر شخصی نمیتواند به آسانی به آن دست یابد؛ بلکه برای رسیدن به آن باید مراقبتهای طولانی و استمداد از خدای متعال داشت و اگر در این مسیر توفیق چندانی حاصل نشود، ناامید از دستیابی به آن نباشد و به تلاش خود تا حصول مراد ادامه دهد.حضرت علی(علیه السلام)در مورد سختی وصول به اخلاص میفرماید: «تَصْفِيَةُ الْعَمَلِ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ وَ تَخْلِيصُ النِّيَّةِ مِنَ الْفَسَادِ أَشَدُّ عَلَى الْعَامِلِينَ مِنْ طُولِ الْجِهَاد؛[5]خالص کردن عمل از اصل عمل سختتر است و خالص کردن نیت از فساد، بر اهل عمل دشوارتر از جنگ طولانی است.»
اخلاص چنان از جایگاه والایی برخوردار است که ابلیس با آن همه مکر و حیله از گمراه کردن مخلصین ناامید است و به خداوند عرضه میدارد: ]فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصين[[6]؛ «[شيطان گفت:] پس به عزّت تو سوگند! همگى را از راه به در مىبرم، مگر آن بندگان پاكدل تو را.»
اخلاص، مرتبهای از تزکیه نفس است که اگر شخصی به آن مقام دست یابد، از وسوسه شیطان به دور شده و در پناه رحمت الهی از معاصی دیگر در امان میماند.
روزی شاگردان مرحوم سید بحرالعلوم(ره)او را خندان و متبسّم دیدند! سبب را پرسیدند، در پاسخ فرمود: پس از بیست و پنج سال مجاهدت، اکنون که در خود نگریستم، دیدم دیگر اعمالم ریایی نیست و توانستهام به رفع آن موفّق گردم.[7]
علمای وارسته، برای دستیابی به جایگاه اخلاص، مجاهدتهای زیادی کرده و توانستهاند به آن فضیلت والای اخلاقی دست یابند. بنابراین، در امر تبلیغ برای مبلغان دینی میتوانند الگوی خوبی باشند.
د) عدم توجّه مبلّغ به مدح و ذمّ مردم
مبلّغی که هدفش نجات مردم از گمراهیها و ظلمتها است و نیّتی جز ایجاد و تقویت ارتباط انسانها با معبودشان ندارد، مدح دیگران ذرّهای در فعالیتش تأثیر نخواهد داشت و ذمّ افراد، اندکی از تلاشهایش را نخواهد کاست و ملامتگران نمیتوانند او راناامید کنند.
امام صادق(علیه السلام)این ویژگی را از صفات انسانهای مخلص معرفی کرده و میفرماید: «لَایَصِیرُ الْعَبْدُ عَبْداً خَالِصاً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّی یَصِیرَ الْمَدْحُ وَ الذَّمُ عِنْدَهُ سَوَاءً؛[8] هیچ بندهای به مقام اخلاص نسبت به بندگی خدای عزّ و جلّ نمیرسد، مگر اینکه مدح و سرزنش دیگران نزد او یکسان باشد.»
عالمان دینی باید دارای چنان ایمانی باشند که گفتار مردم (چه به مدح و چه به ذمّ)، در آنها اثری نگذاشته و تنها ملاک عملِ آنها، رضایت الهی باشد.
هـ) جلوهای از سیره علما
از سیره علمای ربانی نمونههای زیادی نقل شده است که در میدان اخلاص، حماسه آفریده و مسیر را برای دیگران هموار کردهاند. رفتار و منش این بزرگان، نشانگر این است که جایگاه والای اخلاص دست نیافتنی نیست؛ بلکه با مجاهدت و خودسازی نفس، میتوان به آن نائل آمد.
شهید آیت الله سعیدی(ره)بالای منبر بود که یکی از علما وارد مجلس شد. ایشان با کمال اخلاص و تواضع از منبر پایین آمد و خطاب به مردم فرمود: به جدّم قسم! این آقا علم و تقوایش از من بیشتر است. پس حال که ایشان حضور دارند، او باید شما را موعظه نماید.[9]
در کتاب «آداب الطلاب» آیت الله مجتهدی(ره)نقل شده: «عالمی دو جلد کتاب نوشت و میخواست چاپ کند. بعد از مدتی یک جلد آن مفقود شد. مدتی بعد دید که جلد اول کتاب خودش به اسم شخص دیگری چاپ شده است. فهمید که یابنده کتاب آن را به نام خودش چاپ کرده است. آن عالم جلد دوم کتاب را نیز برای آن شخص فرستاد و به او نوشت: غرض من این بود که این کتاب چاپ شود و مورد استفاده قرار گیرد. حالا که شما جلد اول آن را چاپ نمودید، استدعا میکنم که جلد دوم را هم به اسم خودتان چاپ کنید!»[10]
در زندگی تبلیغی عالمان دینی، نمونههای زیادی از رفتارهای خالصانه وجود دارد که تأثیرات شگفتانگیزی در دیگران داشته است. آنها آموزههای اخلاقی را با رفتار مخلصانه و منش الهی خویش به مردم معرفی کردهاند.
____________________________________________________
پینوشتها:
[1]. الوافی، محمد محسن فیض کاشانی، کتابخانه امام امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)، اصفهان، 1406ق، ج 8 ، ص 784، باب 104، ذیل حدیث 3.
[2]. الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1407ق، ج 1، ص 46، بَابُ: الْمُسْتَأْكِلِ بِعِلْمِهِ وَ الْمُبَاهِي بِه، ح 2.
[3]. تنبيه الخواطر و نزهة النواظر (المعروف بمجموعة ورّام)، ورّام بن ابی فراس، مکتبة فقیه، قم، 1410ق، ج 2، ص 153.
[4]. حوزه و روحانیّت، سید علی خامنهای، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1390ش، ج 2، ص 208.
[5]. الکافی، ج 8 ، ص 24، ح 4.
[6]. ص/ 83 – 82.
[7]. رساله لب اللباب فی سیر و سلوک اولی الالباب، محمدحسین حسینی طهرانی، انتشارات علامه طباطبائی، مشهد، 1379ش، ص 47.
[8]. سفینة البحار، شیخ عباس قمی، انتشارات اسوه، قم، 1414ق، ج 8 ، ص 34.
[9]. راز دعوت، محمد موحدی نژاد، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، تهران، 1383ش، ص 32.
[10]. آداب الطلاب، شاکر برخوردار فرید، نشر لاهوت، تهران، 1385ش، ص 295.
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان، شماره 205.
صفحات: 1· 2