پای منبرمجازی-لقمه حرام
مساله شرعی منتخب؛
اگر روزه دار قی(استفراغ) کند تکلیفش چیست؟
قی کردن غیر عمدی؛
همه مراجع بزرگوار؛ اگر سهواً یا بی اختیار قی کند روزه باطل نیست اما آنچه که وارد فضای دهان شده را نباید فرو ببرد و اگر عمدا فرو ببرد روزه اش باطل است ولی اگه سهوا فرو رود اشکال ندارد.
قی کردن عمدی؛
همه مراجع بزرگوار؛ روزه اش باطل می شود حتی اگر بخاطر عذر شرعی مثل بیماری و… ناچار باشد قی کند.
حکم کفاره در صورت قی کردن عمدی و بدون عذر شرعی؛
?آیات عظام امام، سیستانی، نوری، بهجت، فاضل؛ کفاره ندارد
?آیات عظام صافی، اراکی؛ بنا بر احتیاط واجب کفاره افطار عمدی را دارد
?بقیه مراجع عظام؛ کفاره افطار عمدی واجب میشود.
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: فلینظر الانسان الی طعامه(۲۴عبس)
لقمه_حرام شروع همه ی مصیبت هاست…
عبادت ده_جزء دارد که نه_جزء آن ؛ طلب روزی_حلال است!!!
همانگونه که انسان جسم دارد و روح ، همانطور هم طعام نیز جسمانی است و روحانی ، سپس دقت در غذای جسم و پس در غذای روح ، هم از نظر محتوا و ساختمان و هم از نظر طرق اکتساب (ممن یاخذه) می تواند آدمی را در مسیر معرفه الله و تهذیب نفس و خودسازی پیش برد .
در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی هم امروزه بایستی به محتوای آن و هم قالب آن و هم به تولید کنندگان آن با دقت و مراقبت کامل نگریست . به راستی امروزه خوراک فکری و غذای روحی و روانی خود را از چه کسانی می گیریم ؟ چقدر نسبت به نوع طعام خود در این فضا مراقبت داریم ؟ و نسبت به آن حساسیم ؟
اجتناب از حرامهای اخلاقی ؛ حرامهای طبی و حرامهای فقهی باعث سعادت دنیوی و اخروی و سلامت جسم و روح میشود
اگر بخواهیم نماز و دعای ما قبول شود باید لقمه ای را که مصرف می کنیم نیز حلال باشد. آری همان گونه که هواپیما برای پرواز بنزین مخصوص می خواهد، پرواز معنوی انسان نیز لقمه ی مخصوص لازم دارد
همانطور که مستحضرید پیشگیری خیلی بهتر از درمان است و هزینه آن بسیار کمتر از درمان خواهد بود . پیشگیری یعنی دقت و مراقبت فراوان در انتخاب نوع طعام ، اینکه این طعام از کجا و به چه شکل و توسط چه کسانی تهیه شده است . در غذای جسم سعی می شود به تاریخ مصرف ، برند شرکت سازنده و مواد مغذی در آن و علامت استاندارد دقت کرد . آیا همین دقت را در انتخاب مواد مصرفی برای روح خود داریم ؟
اگر تا الان نداشته ایم ، باید به استناد آیه شریفه نگاه عالمانه ، هوشمندانه و مسئولانه تری داشته باشیم تا از آسیب ها مصون بمانیم . اگر همین یک جمله قرآن را به خوبی درک می کردیم و به مضمون آن عمل می کردیم یقینا جلوی خیلی از مشکلات جسمی و انحرافات اخلاقی و اختلالات روحی گرفته می شد و انسان می توانست با توجه به مفاد این آیه زیستی آگاهانه و سالم در بعد جسمی و حیات طیبه ی درخشانی را به بعد روحی تجربه نماید . یقینا نسخه ای است برای حل تمام مشکلات روحی و جسمی ما و این راهبردی است که در این روزها بشر بسیار به آن محتاج است .
اللهم عجل لولیک الفرج
منبرمجازی: آیا وفای به عهد مهمتر از نماز است.؟
روزی مردی قصد سفر کرد ،پس خواست پولش را به شخص امانت داری بدهد.
به نزد قاضی شهر رفت و به او گفت: به مسافرت می روم، می خواهم پولم را نزد تو به امانت بگذارم و پس از برگشت از تو پس بگیرم.
قاضی گفت: اشکالی ندارد پولت را در آن صندوق بگذار… پس مرد همین کار را کرد.
وقتی از سفر برگشت، نزد قاضی رفت و امانت را از خواست.
قاضی به او گفت: من تو را نمی شناسم.
مرد غمگین شد و به سوی حاکم شهر رفت و قضیه را برای او شرح داد…
حاکم گفت: فردا قاضی نزد من خواهد آمد و وقتی که در حال صحبت هستیم تو وارد شو و امانتت را بگیر.
در روز بعد وقتی که قاضی نزد حاکم آمد، حاکم به او گفت: من در همین ماه به حج سفر خواهم کرد و می خواهم امور سرزمین را به تو بدهم چون من از تو چیزی جزء امانتداری ندیده ام.
در این وقت صاحب امانت داخل شد و به آن ها سلام کرد و گفت: ای قاضی من نزد تو امانتی دارم. پولم را نزد تو گذاشته ام. قاضی گفت: این کلید صندوق است، پولت را بردار و برو.
بعد دو روز قاضی نزد حاکم رفت تا درباره ی آن موضوع با هم صحبت کنند.
حاکم گفت:
ای قاضی امانت آن مرد را پس نگرفتیم مگر با دادن کشوری به تو!
حالا با چه چیزی کشور را از تو پس بگیریم؟
و بدین ترتیب دستور به برکناری وی داد.
به زیادی نماز، روزه و حجشان نگاه نکنید
به راستی سخن و دادن امانتشان نگاه کنید.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند:
لاتَنظُروا إِلى كَثرَةِ صَلاتِهِم وَصَومِهِم وَ كَثرَةِ الحَجِّ وَالمَعروفِ وَطَنطَنَتِهِم بِاللَّيلِ، وَلكِنِ انظُروا إِلى صِدقِ الحَديثِ وَأَداءِ المانَة»
- «به زيادى نماز و روزه و حج و احسان و مناجات شبانه مردم نگاه نكنيد، بلكه به راستگويى و امانتدارى آنها توجه كنيد - بحارالأنوار، ج75، ص 114، ح5»
و نیز روایت امام صادق علیهالسلام که فرمودند:
«لا تنظروا الی طوع رکوع الرجل و سجوده، فان ذلک شی ء اعتاده فلو ترکه استوحش لذلک و لکن انظروا الی صدق حدیثه و اداء امانته»
- «به رکوع و سجده های طولانی افراد نگاه نکنید، زیرا ممکن است به آن عادت کرده باشند و برای او یک امر عادی شده باشد، و اگر آن را ترک کنند وحشت کنند، بلکه راستگویی و امانتداری او را بنگر.» ( تفسیر نور الثقلین ، ج 1، ص .496 اصول کافی ، ج 2، ص 105 )
با مرور کوتاه در تاریخ در می بابیم که، غصب خلافت به خاطر ترک نماز نبود، اتفاقاً چه اهل سقیفه و چه اتباع و طرفداران آنها، همه اهل نماز بودند، بلکه به خاطر شکستن عهدی بود که در غدیر خم با خدا و رسول او بسته بودند.
ترک گناه به نیت الهی
قال الامام علي عليهالسلام
اِتَّقُوا مَعَاصِيَ اللّهِ فِي الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ.
امام علی عليه السلام فرمود:
از عصيان خداوند در خلوتگاهها بپرهيزيد، چراكه شاهد،
همان حاكم و دادرس است.
شرح و تفسير
از معاصى پنهانى بپرهيزيد
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكتهاى اشاره مىكند كه بسيارى عملاً از آن غافلند يا خود را به تغافل مىزنند. مىفرمايد: «از عصيان خداوند در خلوتگاهها بپرهيزيد، چراكه شاهد، همان حاكم و دادرس است»؛(اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللّهِ فِي الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ).
بسيارى از مردم به خصوص آنهايى كه به پاكى و تقوا مشهورند يا موقعيت اجتماعى خاصى دارند از انجام معاصى آشكار پرهيز مىكنند؛ ولى در خلوتگاه از آن ابا ندارند. امام عليه السلام به اينگونه افراد هشدار مىدهد كه از عصيان خدا در خلوتگاه نيز به شدت بپرهيزيد، زيرا در آنجا نيز خدا شاهد و ناظر آنهاست؛ همان خدايى كه افزون بر شاهد و ناظر بودن، حاكم و قاضى نسبت به اعمال آنها نيز هست.
در محاكم معمولى، شاهد و حاكم و مجرى حكم، سه فرد متفاوتند؛ ممكن است حاكم در شهادت شهود ترديد كند يا به دليل شك در وثاقت آنها، يا احتمال اشتباه دربارۀ آنها به سبب قرائنى كه موجب شك و ترديد مىشود، شهادتشان را نپذيرد؛ ولى آنجا كه شاهد و حاكم يكى است اينگونه احتمالات راه ندارد.
قرآن مجيد نيز در آيات فراوانى روى اين مسئله تأكيد كرده است. در يك جا دربارۀ كسانى كه شبانه جلسات خصوصى تشكيل مىدانند و بر ضد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله توطئه مىكردند مىفرمايد:
منبركوتاه؛ شرح صدر
قال الله الحكيم في كتابه الكريم: أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ (سوره انشراح آيه 1) قَالَ أَميرالْمُؤْمِنِين عليه السلام: مَنْ ضَاقَ صَدْرُهُ لَمْ يَصْبِرْ عَلَى أَدَاءِ حَقٍّ.( بحار الأنوار؛ ج75 ؛ ص90) |
ديباچه اینكه یكشبه به اهداف خودمان دست پیدا كنیم و هیچ مشكلی حق نداشته باشد بر سر راه ما سبز شود و اگر خدایی ناكرده با مشكلی مواجه بشویم زمین و زمان را به هم بدوزیم از جمله خصوصیتهایی است كه ما را تبدیل به یك انسان كم طاقت و بیتاب میكند. میتوان كم طاقتی انسانها را یكی از بزرگترین موانع رسیدن آدمیبه موفقیت بیان كرد،چرا كه هیچ گاه فردی با رویارویی نادرست در برابر مشكلات نتوانسته است آنها را پشت سر گذاشته و بر آنها پیروز شود و به همین خاطر این ویژگی یكی از خصوصیتهایی است كه بارها از آن بهعنوان یك صفت منفی در قرآن مجید سخن به میان آورده شده و ویژگیهای افراد بیتاب و كم طاقت را برای ما به تصویر كشیده است تا با شناخت آنها بتوانیم وجود خودمان را كاملا از بیتابی و كم طاقتی خالی كنیم و هیچ گاه اجازه ورود دوباره این ویژگیها را به درون خود ندهیم. خداوند متعال در سوره معارج یكی از ویژگیهای انسان را كم طاقتی و بیتابی بیان میكند چرا كه از طرفی نه طاقت تحمل كردن مشكل و سختیها را دارد و نه وقتی به او نعمتی داده میشود آن را در جهت درست بهكار میگیرد و استفاده میكند: ِ(انَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعا إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعا وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً: به راستى كه انسان سخت آزمند [و بىتاب] خلق شده است. چون صدمه اى به او رسد عجز و لابه كند و چون خیرى به او رسد بخل ورزد(معارج 19 -21) شرح صدر حال با توجه به اینكه این ویژگی یك خصوصیت فراگیر در میان انسانهاست اگر میخواهید در جاده موفقیت قدم بگذارید قبل از هر چیز باید بدانید كه چطور با این ویژگی و خصلت مذموم مبارزه و آن را از درون خود ریشه كن كنید و گرنه باید برای همیشه قید رسیدن به قله خوشبختی را بزنید و آن را فراموش كنید. داشتن شرح صدر بهترين راه حل براي اين مشكل مي باشد اگر بخواهیم یك معنای ساده و روان برای شرح صدر بیان كنیم باید اینگونه بگوییم: شرح یعنی وسعت دادن به یك چیز،بطوركلي با بهدست آوردن این ویژگی و خصلت طلایی درجه تحمل و صبر و مدارای انسان آنقدر بالا میرود كه میتواند به راحتی در برابر مشكلات و سختیها و مسئولیتهای طاقت فرسایی كه به او محول میشود ایستادگی كند و آنها را یكی بعد از دیگری پشت سر بگذارد. این خصلت طلایی و معجزهگر آنقدر از اهمیت ویژهای برخوردار است كه بهعنوان یكی از نعمتهای مهم از طرف خداوند متعال به پیامبر اکرم صلي الله عليه واله یادآوری میشود: (أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ: آیا براى تو سینهات را نگشادهایم؟)( الشرح: 1) وَ اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلًا «10(سوره مباركه مزمل آيه 10)تعابير «واصبر»، «واهجر»؛ اشاره به صبر و سعه صدر داشتن در امور دارد،يكى صبر و بردبارى و ديگرى سعۀ صدر در كارها. اين دنيا مشكل دارد، اين دنيا به قول اميرالمؤمنين (ع) نظير درياست. دريا جزر و مد دارد و موج و… دارد. گاهى موجها آرام و گاهى بزرگ هستند و اما آرامبودن دريا بسيار كم اتفاق مىافتد. نمىشود كسى برود در دريا و جزر و مد نبيند، كسى برود در دريا موج نبيند، نمىشود! دريا يعنى موج، يعنى جزر و مد، در اين دنيا مشكل زياد است. كسى نيست در دنيا مشكل نداشته باشد، مشكلها هم رنگارنگ مىباشند؛ گاهى مشكل فقر، گاهى اولاد، گاهى اختلاف خانوادگى، و گاهى مشكل مسؤوليت، وبالأخره تا آخر. هر كس هم بامش بيشتر برفش بيشتر. داستان روزی شاگردی از استاد خود خواست که درسی به یاد ماندنی به وی دهد. استاد به او یک استکان آب و یک قاشق نمک داد و از او خواست نمک را داخل استکان ریخته و آب را بنوشد. شاگرد می بیند خیلی شور و بد مزه شده و نمی تواند آن را بخورد. سپس به او کوزه آبی داده و می گوید یک قاشق نمک داخل آن بریز و بخور. شاگرد به راحتی از آب کوزه می خورد. پيام رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو میشود، همچون یک مشت نمک است و این روح و قدرت پذیرش انسان است که هر چه بزرگ تر و وسیع تر شود، میتواند بار آن همه رنج و اندوه را به راحتی تحمل کند. مشکلاتی که به ما هجوم می آورند یکی هستند اما ظرف وجودی متفاوت است. ما باید ظرف وجودی مان را بزرگ کنیم. |
منبر دو دقيقه اي/ موضوع: نكوهش سخن چيني
![]() |
حكايتي كوتاه شخصي نزد حکیمی آمد و گفت: مقدمه و تبيين موضوع: بطوركلي يکی از زشت ترین و بزرگترین آفت زبان ، نمامی و سخن چینی است. نمامی يعني انسان مطلبی را بین دو نفر بازگو کند که بخاطر بیان آن مطلب دوستی دو نفر یا دو خانواده به دشمنی تبدیل شود.در نمامی گاهی فردی غیبت کسی را از کس دیگر می شنود و بعد از آن همان غیبت را به گوش غیبت شونده می رساند که در این صورت اگر بدون کم و کاست و مطابق با واقع هر آنچه شنیده است را بازگو کند در این صورت تنها مرتکب یک گناه نمامی شده است و گاهی مخالف با واقع سخنانی می گوید که در این صورت مرتکب دو گناه شده است یکی خود نمامی دوم تهمت و افتراء . این عمل ناپسند - که در بیشتر موارد، مصداقی از غیبت است - در اسلام از گناهان بزرگ شمرده شده و در قرآن کریم نیز به شدت مورد نکوهش قرار گرفته است، پیامدهاى دنیوی و اخروی نامطلوبى مانند: دشمنى و تفرقه، دشمنی با خدا، پذیرفتهنشدن دعا و عذاب قبر نیز از آثار سخنچینی است. درمحضر قرآن خداوند متعال از سخن چین به عنوان زنیم یعنی کسی که اصل و نسب روشنی ندارد، نام می برد و این دلیل بر عظمت این گناه است و در نکوهش سخن چینی می فرماید: «وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ»؛ وای بر هر عیب جوی سخن چین. (سوره همزه، ۱) همچنين در آيه دیگر می فرماید: «هَمّازٍ مَشّاءٍ بِنَمیمٍ»؛ از کسانی که بسیار عیب جو و سخن چین هستند پیروی مکن. (سوره قلم، ۱۱) از نگاه روايات
امام على عليه السلام : شخص سعايت كننده، نسبت به كسى كه پيش او سعايت مى كند دروغگوست و نسبت به كسى كه از او سعايت مى كند ستمگر..(غرر الحكم : ۱۸۳۳) و در روايتي از امام صادق عليه السلام آمده است كه حضرت فرمودند: إنّ مِن أكبَرِ السِّحرِ النَّميمَةَ ؛ يُفَرَّقُ بها بَينَ المُتَحابَّينِ ، و يُجلَبُ العَداوَةُ علَى المُتَصافِيَينِ ، و يُسفَكُ بها الدِّماءُ ، و يُهدَمُ بها الدُّورُ ، و يُكشَفُ بها السُّتورُ ، و النَّمّامُ أشَرُّ مَن وَطئَ علَى الأرضِ بقَدَمٍ . از بزرگترين جادو، سخن چينى است، [زيرا ]با سخن چينى ميان دوستان جدايى افكنده مى شود، ياران يكدل را با هم دشمن مى كند، به واسطه آن خون ها ريخته مى شود، خانه ها ويران مى گردد و پرده ها دريده مى شود. آدم سخن چين بدترين كسى است كه روى زمين گام برمى دارد. (ميزان الحكمه جلد دوازدهم محمّد محمّدی ری شهری صفحه416 ) راه درمان سخنچینی |
منابع: قرآن كريم، غررالحكم، ميزان الحكمه، اخلاق در قرآن |
منبر دو دقيقه اي ؛ موضوع: کبر و غرور
يك داستان مدرسهای دانشآموزان را با اتوبوس به اردو میبرد. در مسیر حرکت، اتوبوس به یک تونل نزدیک میشود که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون دیده میشود: «حداکثر ارتفاع سه متر» پس از آرام شدن اوضاع مسئولین و راننده پیاده شده و از دیدن این صحنه ناراحت میشوند. پس از بررسی اوضاع مشخص میشود که یک لایه آسفالت جدید روی جاده کشیدهاند که باعث این اتفاق شده و همه به فکر چاره افتادند؛ یکی به کندن آسفالت و دیگری به بکسل کردن با ماشین سنگین دیگر و غیره. اما هیچ کدام چارهساز نبود تا اینکه پسربچهای از اتوبوس پیاده شد و گفت: «راه حل این مشکل را من میدانم!» یکی از مسئولین اردو به پسر میگوید: «برو بالا پیش بچهها و از دوستانت جدا نشو!» پسربچه با اطمینان کامل میگوید: «به خاطر سن کم مرا دست کم نگیرید و یادتون باشه که سر سوزن به این کوچکی چه بلایی سر بادکنک به آن بزرگی میآورد.» مرد از حاضر جوابی کودک تعجب کرد و راهحل را از او خواست. بچه گفت: «پارسال در یک نمایشگاهی معلممان یادمان داد که از یک مسیر تنگ چگونه عبور کنیم و گفت که برای اینکه دارای روح لطیف و حساسی باشیم باید درونمان را از هوای نفس و باد غرور و تکبر و طمع و حسادت خالی کنیم و در این صورت میتوانیم از هر مسیر تنگ عبور کنیم و به خدا برسیم.» پسربچه گفت: «اگر بخواهیم این مسئله را روی اتوبوس اجرا کنیم باید باد لاستیکهای اتوبوس را کم کنیم تا اتوبوس از این مسیر تنگ و باریک عبور کند.» پس از این کار اتوبوس از تونل عبور کرد. خالی کردن درون از هوای کبر و غرور و نفاق و حسادت رمز عبور از مسیرهای تنگ زندگی و نيل به سعادت مي شود. |
خداوند متعال میفرماید: «وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ. [لقمان/18)] و روى خود را از مردم (به تکبّر) بر مگردان، و در زمین مغرورانه راه مرو، زیرا خداوند هیچ متکبّر فخر فروشى را دوست ندارد». |
امام صادق (علیه السلام) هم میفرماید: «لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنْ كِبْرٍ. داخل بهشت نمیشود، كسی كه در قلبش ذرهای از كبر و غرور باشد».[وسائل الشیعه، ج15، ص 375.] همچنین امام کاظم(علیه السلام)مےفرمایند: زراعت درزمین هموار می روید، نه برسنگ سخت! و چنین است که حکمت در دلهای متواضع جای می گیرد نه در دل های متکبر. خداوند متعال ،تواضع را وسیله عقل، و تکبر را وسیله جهل قرار داده است. تحف العقول،ص۳۹۶ |