ترک گناه به نیت الهی
قال الامام علي عليهالسلام
اِتَّقُوا مَعَاصِيَ اللّهِ فِي الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ.
امام علی عليه السلام فرمود:
از عصيان خداوند در خلوتگاهها بپرهيزيد، چراكه شاهد،
همان حاكم و دادرس است.
شرح و تفسير
از معاصى پنهانى بپرهيزيد
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكتهاى اشاره مىكند كه بسيارى عملاً از آن غافلند يا خود را به تغافل مىزنند. مىفرمايد: «از عصيان خداوند در خلوتگاهها بپرهيزيد، چراكه شاهد، همان حاكم و دادرس است»؛(اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللّهِ فِي الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ).
بسيارى از مردم به خصوص آنهايى كه به پاكى و تقوا مشهورند يا موقعيت اجتماعى خاصى دارند از انجام معاصى آشكار پرهيز مىكنند؛ ولى در خلوتگاه از آن ابا ندارند. امام عليه السلام به اينگونه افراد هشدار مىدهد كه از عصيان خدا در خلوتگاه نيز به شدت بپرهيزيد، زيرا در آنجا نيز خدا شاهد و ناظر آنهاست؛ همان خدايى كه افزون بر شاهد و ناظر بودن، حاكم و قاضى نسبت به اعمال آنها نيز هست.
در محاكم معمولى، شاهد و حاكم و مجرى حكم، سه فرد متفاوتند؛ ممكن است حاكم در شهادت شهود ترديد كند يا به دليل شك در وثاقت آنها، يا احتمال اشتباه دربارۀ آنها به سبب قرائنى كه موجب شك و ترديد مىشود، شهادتشان را نپذيرد؛ ولى آنجا كه شاهد و حاكم يكى است اينگونه احتمالات راه ندارد.
قرآن مجيد نيز در آيات فراوانى روى اين مسئله تأكيد كرده است. در يك جا دربارۀ كسانى كه شبانه جلسات خصوصى تشكيل مىدانند و بر ضد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله توطئه مىكردند مىفرمايد:
«وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ»؛
و هنگامى كه در مجالس شبانه، سخنانى كه خدا راضى نبود مىگفتند، خدا با آنها بود».
نيز در جاى ديگر مىفرمايد:
«ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلاّ هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلاّ هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلاّ هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ ما كانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ»؛
هيچگاه سه نفر با هم نجوا نمىكنند مگر اينكه خدا چهارمين آنهاست، و هيچگاه پنج نفر با هم نجوا نمىكنند مگر اينكه خدا ششمين آنهاست، و نه تعدادى كمتر و نه بيشتر از آن مگر اينكه او همراه آنهاست هرجا كه باشند، سپس روز قيامت آنها را از اعمالشان آگاه مىسازد، چراكه خدا به هرچيزى داناست!».
در جاى ديگر در عبارتى كوتاه و پرمعنا مىفرمايد:
«وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ»؛
او با شماست هرجا كه باشيد».
لقمان حكيم نيز به فرزندش هشدار مىدهد و مىگويد
:«يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللّهُ إِنَّ اللّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ»؛
پسرم! اگر به اندازۀ سنگينى دانۀ خردلى (كار نيك يا بد) باشد، و در دلِ سنگى يا در (گوشهاى از) آسمانها و زمين قرار گيرد، خدا آن را (در قيامت براى حساب) مىآورد؛ خداوند دقيق و آگاه است!».
اين تعليم قرآنى و الهى چنان مسلمانان را تربيت مىكند كه خلوت و جلوتى براى خود قائل نباشند و همه جا را يكسان بدانند و به اين ترتيب از معاصى پنهانى كه گاه بسيار خطرناكتر از معاصى آشكار است، بپرهيزند.
اين بحث را با حديثى از امام صادق عليه السلام از كتاب شريف كافى پايان مىدهيم.
آن حضرت به يكى از يارانش فرمود:
«خَفِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ وَ إِنْ كُنْتَ لا تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ فَإِنْ كُنْتَ تَرَى أَنَّهُ لا يَرَاكَ فَقَدْ كَفَرْتَ وَ إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ يَرَاكَ ثُمَّ بَرَزْتَ لَهُ بِالْمَعْصِيَةِ فَقَدْ جَعَلْتَهُ مِنْ أَهْوَنِ النَّاظِرِينَ عَلَيْكَ؛
از خدا بترس آنگونه كه گويى او را مىبينى (كه شاهد و ناظر اعمال توست) و اگر تو او را نمىبينى او تو را می بیند. اگر فكر كنى او تو را نمىبيند كافر شدهاى (زيرا علم خدا را محدود شمردهاى) و اگر مىدانى تو را مىبيند؛ ولى باز در مقام معصيت او بر مىآيى، او را از كمترين بينندگان نسبت به خود قرار دادهاى».
زيرا از يك نگاه كنندۀ عادى شرم دارى اما از خدا شرم نمىكنى كه در خلوت گناه مىكنى.
منبع: کتاب شریف پیام امیرالمومنین علیه السلام شرحی نوین بر کتاب شریف نهج البلاغه تالیف آقای ناصر مکارم شیرازی ، انتشارات امام علی علیه السلام
————————————————-
متأسفانه بسیاری از اوقات، ما گناهان را به خاطر حفظ آبروی اجتماعی خود ترک میکنیم. گناهان علنی اینطور است. میگوییم: شاید از چشم مردم بیفتیم. میگوییم: نکند مردم به ما بد نگاه کنند. نگرانیم که مبادا از چشم مردم بیفتیم، ولی غافلیم از اینکه داریم از چشم خدا و امام زمان میافتیم و برای ما مهم نیست.
ما گاهی از یک کودک و از یک نوجوان پرهیز میکنیم. میگوییم: صلاح نیست. بعضی از گناهان را به خاطر آبروی اجتماعیمان ترک میکنیم. حتّی بعضی از حلالها را هم انجام نمیدهیم. میگوییم در شأن ما نیست. یعنی ما به خاطر نگاه مردم از حلال هم صرفنظر میکنیم. میگوییم: مردم میگویند: این آقا چرا این کار را انجام داد. واقعاً همینطور است. حلال خدا را کنار میگذاریم. آن وقت حرام خدا را در غیب و پنهان انجام میدهیم. آیا واقعاً خدا را آنقدر ناظر نمیدانیم؟! آیا واقعاً خدا را باور نداریم؟!
پدر و پسری برای سرقت به باغی رفته بودند. پدر مشغول سرقت شد و به پسر گفت: مواظب باش، اگر کسی ما را دید خبر بده. پدر فکر کرد شاید صاحب باغ، یا عابری بیاید. تا پدر کار خود را شروع کرد، پسر گفت: بابا دارد ما را میبیند. پدر به عجله پایین آمد و گفت: چه کسی؟ گفت: خدا. گفت: منظورم خدا نبود.
منبع:کتاب شریف وعده های الهی به صابران،تالیف آقای حسین حسینی قمی، انتشارات عطش