سلام بر هلال رمضان کریم
فرارسیدن ماه روشنی قلوب و تزکیه نفوس، ماه مهمانی قلب های گِلی و ماه آزمون بندگی مبارک و فرخنده باد
بر کویر خشک و تافته، باران رحمت می بارد
وقطره ها ،
در کام دانه ای،
بوته ی خشکی
و درخت سوختهای
و جان عطشناک مزرعهای، فرو میافتند و رویش و خرمی و باغ و گل سرخ را نوید میدهند.
چه جهل زشتی است در این ماه کریم بودن، در شب قدر بودن و در زیر این باران ماندن و قطرهای از آن برپوست تن و پیشانی و لب وچشم خویش حس نکردن!
و همچنان خشک و غبار آلود زیستن و مردن!
سلام بر رمضان
سلام بر شب های قدر
سلام، سلام،سلام،… تا آن لحظه که خورشید قلب این سنگستان را بناگاه بشکافد،
گل سرخ فلق برلبهای فسرده این افق بشکفد
و نهر آفتاب بر زمین تیره ما … و بر ضمیر تباه ما نیز جاری گردد.
تا صبح بر این شب سلام!
برای درک معنای واقعی ساعات عُمر در این شبها و روزهای ماه مبارک، به معنای لغوی آن می اندیشیم تا از ورای ظاهر آن پی به معنای واقعی آن بریم و بدانیم راز مسیر دشوار و آزمون گونه این ماه را که خداوند در آیه 179 سوره بقره آن را بر بندگانش تکلیف نموده است:
یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون.
رمضان در لغت به معنای گـــرمـــا و شــدت تابــش خورشــید است.
البته به زعم برخی رمضان به معنی سنگ گرم است که از سنگ گرم، پای روندگان میسوزد و شاید ماخوذ از «رمض» باشد که به معنی سوختن است و ماه رمضان موجب سوختگی و تکلیف نفس است.
آری این ماه کریم یک فرصت است، فرصت تمرین برای رهایی و آزادی از بند خواهش ها و دستورات نفس اماره:
باز آی باز آی هر آنچه هستی باز آی گر کافر و گبر و بت پرستی باز آی
این درگه ما درگه نومیدی نیست صد بار اگر توبه شکستی باز آی
پای درد دل مسجد محله
از زبان مسجد
من همسايه شما هستم، در همين كوچه و محلّه و در همين نزديكيها زندگي مي كنم.
من «مسجد» هستم؛ خانۀ خدا، عبادتگاه مسلمين. با شما درد دلهايي دارم كه دوست دارم كمي حوصله كنيد و درد دلهاي اين همسايه را بشنويد.
با اينكه من روزي چند نوبت درِ خويش را به روي شما باز مي كنم و چند ساعت به انتظار شما مي مانم؛ ولي بعضي از شماها سراغ من نمي آييد و با من اُنس نمي گيريد. مثل اينكه با من قهريد. مگر از من چه بدي ديده ايد؟ چرا اين همه بي وفايي؟! چه خاطرة بدي از من داريد؟ من كه هميشه دل شما را روشن و قلبتان را با صفا كرده ام. من كه هميشه به شما آرامش روحي داده ام. شايد برخورد خادم مسجد يا حرفهاي مردم يا برخورد بعضي مسجديها شما را ناراحت كرده باشد؛ ولي چرا از من و صاحب من ـ كه خداست ـ قهريد؟
مي گوييد: برنامه هايم جذّاب و آموزنده نيست؟ باشد، بياييد كمك كنيد، طرح و پيشنهاد بدهيد، با پيشنماز و متولّيان مسجد صحبت كنيد، خودتان هم وقت بگذاريد و مرا فعّال تر، جذّاب تر و با برنامه تر كنيد! اگر قبول داريد كه من پايگاهي براي تقويت ايمان، اخلاق و دينداري مردم هستم، اين پايگاه را تقويت كنيد؛ چرا فاصله مي گيريد؟
من هر لحظه براي آشتي و دوستي با شما حاضرم، دست محبّت شما را مي فشارم، پايتان را مي بوسم. كمك كنيد، انضباط و نظم داخلي مرا بيش تر نماييد! مرا از تزيينات اضافي و غير لازم پاك كنيد و در عوض، خوشبو، معطّر، تميز و با صفايم كنيد! گرد و غبار از چهره ام بزداييد، روشنايي مرا بيش تر كنيد، به سقفي كه چكّه مي كند، به ديواري كه درحال ريزش است، به در و پنجره هاي زنگ زده، به دستشوييها، جاكفشيها، حياط، حوض و وضوخانه ام رسيدگي كنيد، و آنچه را كه ماية بي رغبتي مردم به حضور در من می شود، از بین ببرید تا من همچون خودتان تميزتر، بهداشتي تر و با صفاتر باشم، تا شوق آمدن از خانه، مغازه، مدرسه و پارك به سوي من بيش تر شود، و من آبادتر بشوم.
من گله ها و درد دلهايم را با شما كه همساية منيد در ميان گذاشته ام:
خدا فرموده است كه مرا آباد بسازيد! آية «إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ لَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ فَعَسى أُولئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدينَ» 1 را بر پيشاني من مي نويسيد؛ ولي از غصّه هاي من خبر نداريد. فكر مي كنيد آبادي من به چيست؟ به گلدسته هاي بلند و كاشيكاريهاي گرانبها؟ به چلچراغهاي ميليوني؟ به قاليهاي نفيس و درهاي منبّت كاري شده و پرده ها و مرمرها و گچ بريهاي هنري؟ نه به خدا قسم! آبادي من به حضور شماست، به برگزاري پرشكوه نمازهاي جماعت، معنويّت و نيايش، تشكيل جلسات درس و وعظ و ذكر، تبديل شدن من به پايگاهي براي گسترش ايمان و آگاهي و تقويت دين و بسيج مردم و كمك به مسلمين و سنگري براي دفاع از اسلام و ميهن، به همبستگي دلها و الفت جانهاي نمازگزاران و مسجديان و انجام امور خيريّه و مشاكرت در كارهاي عامّ المنفعه و مركزي براي تربيت و ارشاد.
شما ظاهرم را جلا داديد و رنگ كرديد؛ امّا باطنم را تاريك ساختيد. وقتي روشن كردن يك چراغ در مسجد ثواب دارد، روشن كردن يك فكر و دل با نور هدايت ثوابش بيش تر نيست؟ چرا به جاي ساختن مسجد، «مسجدي» نمي سازيد؟ شما مصلّا ساختيد، نه مصلّي. نمازخانه ها زياد شده است، نه نماز خوانها! متأسّفانه در بعضي جاها مرا فقط با صداي «الرحمن» و مجلس فاتحه مي شناسند. در من اين همه «مجلس ترحيم» براي مرده ها گرفتيد؛ ولي چند بار شد كه «مجلس ترحّم» براي زندگان بگيريد؟ اين همه براي اموات قرآن خوانديد، كمي هم براي زنده ها بخوانيد!
هنگام برگزاري مجالس ختم، چهره هايي را ديده ام كه در طول سال پايشان به هيچ مسجدي نمي رسد. بعضيها فقط به خاطر شيريني، شربت، شام و خرما نزد ما مساجد مي آيند و بعضي روز عاشورا و شب اربعين براي پلوخوري.
از شما دوستان مسجدي نيز گله دارم؛ چرا تنها به مسجد مي آييد؟ چرا دوستان و فرزندانتان را با خودتان نمي آوريد؟ چرا شوق مسجد را در دل ديگران ايجاد نمي كنيد؟ چرا ثواب نماز و لذّت عبادت و تلاوت و حتّي حضور در مسجد را براي مردم نمي گوييد؟ چرا به مسجد مي آييد و فيض مي بريد؛ ولي از خود من دلجويي و احوالپرسي نمي كنيد؟ آخر من نيز دل دارم! من هم مشكلات و نيازهايي دارم. تفقّد، رسيدگي، عيدي و خرجي مي خواهم. دوست دارم گاهي دلم شاد و روشن شود. پرده ها، فرشها، ديوارها، شيشه ها و چراغهايم تميز و تازه شودند. چرا به پرده هاي كثيف و شيشه هاي دود و غبار گرفته و لامپهاي سوخته و زير پله هاي پر از آشغال و انباري پر از خرت و پرت من نگاه نمي كنيد؟!
چرا بلندگو و سيستم صوتي مرا مرتّب نمي سازيد و مردم را از شرّ سوت و خش خش آن نجات نمي دهيد؟
چرا مهرهاي شكسته و سياه شدة مرا عوض نمي كنيد؟ چرا قفسه هاي قرآن و كتابهاي دعا را مرتّب نمي سازيد؟ چرا دير مي آييد و زود و با عجله مي رويد؟ مگر مستحب نيست كه انسان زود به مسجد و ديرتر بيرون آيد؟ چرا «حَيَّ عَلَي الصَّلَاۀِ» را جدّي نمي گيريد و هميشه به نماز دوّم مي رسيد؟
دوست دارم وقتي به مسجد مي آييد ـ همانطور كه دستور ديني است ـ لباسهاي تميز بپوشيد، عطر بزنيد، براي آمدن شتاب كنيد، وقار داشته باشيد، با وضو وارد شويد، دعا بخوانيد، ذكر بگوييد، آلودگيهاي مرا در اسرع وقت از بين ببريد، مرا جارو كنيد، باكفشهايتان مرا خاكي و كثيف نكنيد، در دل من چراغ روشن كنيد، در صحن مسجد آب دهان نيندازيد، اگر دهانتان بوي سير و پياز مي دهد، در جمع مسجديان حاضر نشويد، مرا محلّ گذر و راه عبور و مرور قرار ندهيد، در من به سخن از دنيا، داد و ستد يا سر و صدا نپردازيد.
بعضيها احترام مرا حفظ نمي كنند. كارهايي كه در شأن من نيست، انجام مي دهند. با كف و سوت و هوار و خندههاي بلند، دل مرا مي رنجانند. با هياهو، مجادله ها و منازعه ها آرامش مرا مي گيرند. با كفش وارد مسجد مي شوند. جُنُب و ناپاك به مسجد مي آيند. كفشها را كنار جانماز و روي فرش مي گذارند. فرش و ديوار و زمين مرا آلوده مي كنند. آشغال، پوست تخمه و هستة خرما مي ريزند. كسبة محل، حياط مرا پاركينگ موتورهايشان مي كنند. در فضاي من غيبت مي كنند و حرفهاي لغو مي زنند. مرا به محل بازي، ورزش يا خواب تبديل مي كنند. در من حرف از دنيا مي زنند و دلّالي مي كنند. گويا مرا با باشگاه، قهوه خانه، سينما، بنگاه، و يا فرهنگسرا عوضي گرفته اند. آخر من هم براي خودم قداست و حرمتي دارم! اين بي حرمتيها حرام نيست؟ چرا بعضيها پروا نميكنند؟ بعضيها وقتي به مسجد مي آيند، فقط حرف مي زنند و غيبت و همهمه مي كنند و مزاحم ذكر و عبادت و نماز و گوش دادن ديگران ميشوند.
اين گِلهها را با شما نگويم، با كه بگويم؟ وقتي مجلس ترحيم ميگيريد، صداي بلندگويتان ـ گاهي ـ سبب رنجش همسايهها ميشود و آن وقت از من بدشان ميآيد. چرا بايد كسي كه ميخواهد خانه بخرد، دقت ميكند كه همساية مسجد و مدرسه نباشد؟ مگر مسجد جاي هدايت، معرفت و حق نيست؟ نكند زماني فرا رسيده است كه حضرت علي علیه السلام فرمود: «روزي خواهد آمد كه مساجد از جهت ساختماني آباد است؛ ولي از جهت هدايت، خراب!» 2
دوست دارم پيشنماز مسجد، با اخلاق و سخنانش، محور جاذبه باشد و جوانان براي يادگرفتن و فيض معنوي بيش تر به مسجد آيند و از رفتار و علوم او بهره گيرند و او را محرم رازها و دوست خودشان بشناسند.
دوست دارم همهمه و سر و صدا موقع نماز جماعت، حال مردم را نگيرد، بوي بد جورابها و عرق بدنها مردم را از من فراري ندهد. اذان و تكبير با صداي خوش، دلها را مشتاق من ميكند، مؤذّن و مكبّر و خادم خوبي براي من انتخاب كنيد. از خادم مسجد بخواهيد كمي با مردم، به خصوص نوجوانان و جوانان خوش اخلاقتر برخورد كند، تا پاي آنها از مسجد بريده نشود. من دوست دارم در جلسات و نمازها، چهرههاي جوانان را بيش تر ببينم. كودكان را از مسجد بيرون نكنيد؛ بلكه يادشان بدهيد كه آداب، آرامش و نظافت را مراعات كنند، تا آنها نيز «مسجدي» شوند. دوست دارم وقتي صداي اذان ميآيد، همسايهها، كسبه و مغازه داران براي نماز جماعت به مسجدها هجوم آورند، نه آنكه نماز جماعت كنار آنها برپا شود؛ امّا آنان يا مشغول چانهزدن با مشتري باشند، يا قدم زدن در خيابان، يا تماشاي تلويزيون و يا سرگزم حرف و حديث با يكديگر.
آيا اين توقّعها چيزهاي بدي است كه من ا ز شما دارم؟ شما كه امّت پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله هستيد، شما كه ميتوانيد اوقات مسجد را به دعا، قرآن و نماز بگذرانيد، چرا به غيبت، حرف دنيا و لغويّات ميپردازيد؟
من انتظار دارم حق مرا ضايع نكنيد، حرمتم را نشكنيد، مرا از معنويّت و ياد خدا خالي نكنيد، نقشِ محوري من در زندگي خودتان را از ياد نبريد، مركزيّت مرا حفظ كنيد. مرا كانون اصلاح اخلاق سازيد. شما مسجديان الگوي ديگران باشيد. مسجد را محلّي براي رشد و ايمان كنيد. چرا بايد بعضي از ترس اينكه كفشهايشان را ببرند، به مسجد نيايند؟ چرا بايد بعضي براي پرهيز از خاكي شدن شلوراشان از مسجد گريزان باشند؟ چرا بايد وقتي بعضي مساجد چنان در گوشههاي پرت و دور از رفت و آمد باشند كه دنبال مسجد ميگردند، آن را نيابند؛ نه تابلويي، نه چراغي، نه علامتي؟ چرا وقتي مرا ميسازيد، به فكر نيازهاي آيندة من نيستيد و آنها را پيشبيني نميكنيد؟
آيا اين توقّعات و انتظارات من، حق نيست؟ پس با من بيش تر همكاري كنيد. من همدم شمايم، شما نيز با من همدمي و همراهي كنيد. مسجد، خانة خداست. خانة خدا را با «معرفت»، «تقوا»، «عمل صالح» و «ياد خدا» آباد كنيد! گِلهها و درد دلهاي مرا هم به دل نگيريد. من خير و صلاح خودتان را ميخواهم.
در آستانه ماه مبارک رمضان، به داد مساجد برسیم…
پی نوشت:
1) توبه / 18.
2) «يَأتِي عَلَي النَّاسِ زَمَانٌ… مَسَاجِدَهُم يَومَئِذٍ عامِرَةٌ مِنَ البَنَاءِ خَرَابٌ مِنَ الْهُدي.» نهج البلاغه، فيض الاسلام، حكمت 361.
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره155.
روزه اخرشعبان
و ما از خود نگذشتیم … خدایا تو از گناهان ما بگذر”
ماه رجب و شعبان هم از دستمون رفت و نزدیک به ماه خدا ، ماه مبارک رمضان میشویم .
خوش به حال آنانی که توانستند از این دو ماه استفادهی لازم را کرده و توشهای برای ماه رمضان بر چینند .یکی از اعمال شریف و بسیار ارزشمندی که برای ماه شعبان ذکر شده ،مخصوص سه روز آخر این ماه میباشد .
بله ! درست متوجه شدهاید .روزهی سه روز آخر ماه شعبان و اتصال آن به ماه شریف رمضان .
این سه روز آخر شعبان میتواند فرصت خوبی باشد چه برای آنانی که ار قافله عقب ماندهاند و در طول دو ماه پیشواز برای ماه رمضان کاری نکرده اند ، و چه برای آنانی که در طول این دو ماه در تکاپوی جمع آوری توشه برای رمضان بودهاند باشد، فرصت و توفیقی مجدد باشد .
روزه شعبان در کلام بزرگان
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «من صام ثلاثه ایام من شعبان وجبت له الجنه و کان رسول الله صلی الله علیه و آله شفیعه یوم القیامه » هر که سه روز از ماه شعبان را روزه بدارد، بهشت برای او واجب گردد و رسول خدا در روز قیامت شفیعش خواهد بود.
در ماه شعبان امام زینالعابدین علیهالسلام اصحاب خود را جمع میکرد و میفرمود: «معاشر اصحابی اتدرون ای شهر هذا؟ هذا شهرشعبان و کان رسول الله(صلی الله علیه وآله) یقول: شعبان شهری. الا فصوموا فیه محبه لنبیکم و تقربا الی ربکم، فوالذی نفس علی بن الحسین بیده، سمعت ابی الحسین یقول: سمعت امیرالمومنین(علیهالسلام) یقول: من صام شعبان محبه لنبی الله و تقربا الی الله عزوجل، احبه الله عزوجل و قربه من کرامته یوم القیامه و اوجب له الجنه ».
یاران من! میدانید این چه ماهی است؟ این ماه شعبان است که رسول خدا(صلی الله علیه و آ له) میفرمود: شعبان ماه من است، پس در آن روزه بگیرید به خاطر محبت و دوستی پیامبرتان و برای تقرب به پروردگارتان،به همان خدایی که جان علی بن الحسین در دست اوست از پدرم حسین بن علی(علیهالسلام) شنیدم که امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمود: هر که به خاطر محبت پیامبر و برای تقرب به خدای عزوجل ماه شعبان را روزه بدارد، خداوند او را دوست خواهد داشت و به کرامتش در روز رستاخیز نزدیک خواهد کرد و بهشت را بر او واجب خواهد گردانید.
شعبان و رمضان در کلام رسول خدا(صلی الله علیه وآله)
رسول خدا(صلی الله علیه و آ له) در روایت مفصلی درباره این ماه شعبان و رمضان میفرماید:
شعبان ماه من است و رمضان ماه خدای عزوجل. پس هر که ماه مرا روزه بدارد، در روز قیامت شفیعش خواهم بود و هر که ماه خدا را روزه بدارد خداوند در قبرش وحشتش را از بین میبرد و او رامانوس میسازد و تنهائیش را میزداید و هرگاه از قبرش خارج شود با روی سفید و در حالی باشد که در دست راستش کتابش را گرفته و جاودانگی را در دست چپش و میآید تا در برابر خدای عزوجل قرار گیرد پس خداوند به او میفرماید: بندهام! پاسخ میدهد: لبیک یا مولای من! خداوند میفرماید: به خاطر من روزه گرفتی؟
عرض میکند: آری مولای من، پس خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
(ای فرشتگانم) دست بندهام را بگیرید و او را نزد پیامبرم بیاورید. پس او را به حضور رسول خدا میرسانند. پس من به او میگویم: ماه مرا روزه گرفتی؟ (شاید مقصود جزئی از ماه شعبان باشد نه همهاش) میگوید: آری! پس من به او میگویم: من امروز شفاعتت میکنم.
سپس خدای عزوجل میفرماید: اما من از حقوق خودم به خاطر بندهام گذشتم و اما حقوق دیگر بندگانم که بر گردن او هست، هر که از او بگذرد و عفوش کند، من آنقدر تعویضش میکنم تا راضی گردد.
رسول خدا(صلی الله علیه و آ له) فرمود:
پس من دست او رامی گیرم تا اینکه او را به صراط میرسانم، پس آن را صاف و لغزنده مییابم که گامهای خطاکاران بر آن ثابت نشود و بلغزد،پس من دست او را میگیرم، فرشته موکل به صراط میگوید: ای رسول خدا، این کیست؟ میگویم: این فلان است (اسمش را میآورم) او در ماه من (شعبان) به خاطر دریافت شفاعتم، روزه گرفته و ماه خدا(رمضان) را به خاطر وعده الهی روزه گرفته، پس در بهشت را برای او میگشایم و رضوان (فرشته بهشت) میگوید که در آن روز به ما امر میشود که در بهشت را بر امتت بگشاییم.
شفاعت در برابر روزه در ماه شعبان
سپس امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود: ماه رسول خدا را روزه بدارید تا در روز رستاخیز شفیعتان باشد و ماه خدا را روزه بگیرید تا ازرحیق مختوم (شراب گوارای بهشتی) بیاشامید و هر که ماه شعبان را به ماه رمضان بپیوندد، برای او پاداش دو ماه پی در پی نوشته شود.
به هر حال این فرصت را باید غنیمت شمرد و گرچه تاکنون از این ماههای پر فضیلت استفاده نشده در این آخرین روزهای ماه شعبان،بسیار بهره باید برد و با دعا و قرآن و نیایش و مناجات شعبانیه روزها و شبها را گذراند و از هر لحظه و دقیقهای برای توشه گیری روز رستاخیز استفاده شایان برد. ضمن اینکه باید خدای را بسیار شکر و سپاس گوییم که ما را تا فرا رسیدن این ماههای مبارک زنده نگه داشته و صحت و سلامتی داده است، هرگز نباید این ساعتها و روز و شبهای با ارزش به بطالت و بی کاری و سستی و کاهلی بگذرد. در طول سال جز چند روزی بیش نیست که از روزها و ماههای دیگر امتیاز و خصوصیت بسزایی دارند، به ویژه آخرین روزهای ماه شعبان و تمام روزها و شبهای ماه مبارک رمضان.
جمعه آخر ماه شعبان را از دست ندهید !
ابوالصلت هروی گوید: در آخرین جمعه از ماه شعبان خدمت امام هشتم علیهالسلام مشرف شدم. حضرت فرمود:
ای اباالصلت! ماه شعبان بیشترش گذشت و اینک جمعه آخرش فرارسیده پس تلافی کن در این چند روز آخر، آنچه از تقصیرهایت در این ماه گذشته است و رو آور به آنچه برای تو سودمند است و بسیار دعا کن و از خدا طلب آمرزش گناهانت نما و قرآن را بسیار تلاوت کن و از گناهانت توبه کن تا چون ماه مبارک رمضان فرا رسد خود را برای خدا خالص و آماده گردانیده باشی و امانت کسی را در گردن خود نگذار جز آنکه آن را ادا کنی و کینه مؤمنی را در دل قرار نده جز آنکه بیرونش کنی و تقوای الهی داشته باش و بر او در پنهان و آشکار توکل کن زیرا هر که بر خدا توکل کند، خدا او را بس است و در بقیه این ماه بسیار خدا را بخوان. و اما در فضیلت ماه رمضان آنقدر روایت از معصومین(علیهالسلام) رسیده است که کتابها برای نوشتن لازم است، همین بس که در این ماه خدا، درهای بهشت گشوده و درهای جهنم بسته میشود و پاداش کارهای خیر مضاعف و دو برابر میگردد; پس باید بسیار تلاش کرد که خدای نخواسته درهای جهنم بر رویمان باز نشود. ضمناً بدین مناسبت خطبه رسول اکرم در آخر ماه شعبان را حتماً مطالعه کنید . (این خطبه شریفه در بسیاری از کتابها و همچنین مفاتیح نقل شده است)
ثواب روزه سه روز ماه شعبان
السنن الکبری عن أنس: قیلَ: یا رَسولَ اللهِ، أیُ الصَّومِ أفضَلُ؟ قالَ: «صَومُ شَعبانَ تَعظیما لِرَمَضانَ»( السنن الکبری: 4/503/8517، شُعب الإیمان: 3/377/3819، کنز العمّال: 8/591/24292؛ ثواب الأعمال: 86/14، بحار الأنوار: 97/77/35 .)؛ السنن الکبری ـ به نقل از انس ـ به پیامبر خدا گفتند: کدام روزه برتر است؟ فرمود: «روزه شعبان در بزرگداشتِ رمضان.»
الإمام الصادق علیهالسلام: « مَن صامَ ثَلاثَةَ أیّامٍ مِن آخِرِ شَعبانَ و وَصَلَها بِشَهرِ رَمَضانَ، کَتَبَ اللهُ لَهُ صَومَ شَهرَینِ مُتَتابِعَینِ» (کتاب من لا یحضره الفقیه: 2/94/1829، الخصال: 582/6، فضائل الأشهر الثلاثة: 53/31، الأمالی للصدوق: 768/1038، الإقبال: 1/43، بحار الأنوار: 97/72 . )
امام صادق علیهالسلام: هر کس سه روزِ آخر شعبان را روزه بدارد و آنها را به ماه رمضان متّصل کند، خداوند برای او پاداش روزه دو ماه پیاپی را مینویسد.
منابع :
سایت حوزه
سایت پرسشهای دینی
کتاب ماه خدا، محمدی ری شهری، ج 1، ص 186، با تصرف
پایگاه اطلاع رسانی تبیان
چگونه اخلاص پدر، فرزندش را علامه کرد؟!
برای استجابت دعا شرایط بسیاری نقلشده، همچنین زمانها و مکانهای مختلفی ذکرشده که دعا در آن رد نخواهد شد اما شاید همه این موارد درگرو خلوص نیت دعا کننده باشد و یا به تعبیر عرفی دل انسان که شکست دعا مستجاب میشود.
* آیه
ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ/ مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم غافر/ 60
* آینه
حکایت؛ علاوه بر فضل و علم و ادب علامه محمدتقی مجلسی اول، مهمترین تلاش وی در دوران حیات تربیت دانشمندی عالم و فاضل به نام محمدباقر مجلسی بود. محدث نوری در کتاب فیض قدسی درباره مقام علامه مجلسی میگوید که وی یگانه دوران و نادره روزگار خویش است.
علامه محمدباقر مجلسی سومین فرزند ملا محمدتقی مجلسی اول است، آقا احمد کرمانشاهی در کتاب «مرآت الاحوال» از محمدتقی مجلسی نقل میکند: شبی از شبها پس از فراغت از عبادت مخلصانه، حالتی برایم ایجاد شد که از آن حالت فهمیدم اگر در این هنگام از خداوند درخواستی کنم، اجابت خواهد کرد. فکر کردم چه چیزی از امور دنیا و آخرت از درگاه خداوند متعال بخواهم که ناگاه صدای گریه محمدباقر از گهوارهاش برخاست. بیدرنگ گفتم: پروردگارا! به حق محمد و آل محمد صلیالله علیه و آله و سلم این کودک را مروّج دینت و ناشر احکام پیامبر بزرگت قرار ده و او را به توفیقاتی بی پایان موفق گردان.
شکّی نیست که از آثار آن دعاها است که این همه آثار و برکات و خدمات از آن بزرگوار ظاهر شده با وجودی که به همه امور رسیدگی میکرد از او هیچگونه وظیفه بندگی و اخلاقی فوت نمیشد از قبیل شرکت کردن در نماز اموات و مجالس و میهمانی رفتن و رسیدگی به امور مرافعات و رفع حوائج مؤمنین. خدمت او به شیعه به حدّی رسید که عبدالعزیز دهلوی در کتاب تحفه گفته که اگر دین شیعه را دین مجلسی بنامند بیجا نخواهد بود.1
جز تو پیش که برآرد بنده دست هم دعا و هم اجابت از تو هست 2
با اقتباس و ویراست از کتاب نماز خوبان
مولوی
درس شعبان، بیداری محبت
مناجات شریف«شعبانیه» به عنوان یکی از غنی ترین منابع معرفتی خاندان رسالت از این امتیاز استثنایی برخوردار است که همه اهل بیت علیهم السلام به خواندن آن اهتمام داشته اند. یکی از نکته های نغز و اسرار عمیق این منظومه بزرگ معرفتی عبارت لطیفی است که بر بیداری محبت تأکید دارد و به محضر الهی عرضه می دارد: «الهی، لم یکن لی حول فأنتقل به عن معصیتک إلا فی وقت أیقظتنی لمحبتک/ خدایا! من خود توش و توان رهایی از چنبره گناه و خواب غفلت ندارم، مگر آن دم که با مهر و محبت خود بیدارم کنی»تمنای بیداری محبت، حکمتی است که در مدرسه شعبان می آموزیم تا بتوانیم از لذت های معنوی ماه مبارک رمضان بهره مند شویم.
اگر به مهر و محبت الهی بیدار شدیم و چشم و گوش مان باز شد و هوش و حواسمان کامل بود، آن وقت پذیرایی رنگارنگ ضیافت الهی را خواهیم دید و اگر بیدار نبودیم و حواسمان هشیار نبود طبعا چیزی از ضیافت الهی رمضان متوجه نمی شویم و خواهیم گفت که ما چیزی از مهمانی ندیدیم! و خواهیم پرسید: کدام مهمانی؟ کدام سفره؟ کدام پذیرایی؟
وقتی خواب باشیم و پذیرایی پایان پذیرد و سفره را جمع کنند، طبیعی است که چیزی از ضیافت نمی فهمیم و جز خستگی رمضان برایمان نمی ماند! که فرمود چه فراوانند روزه دارانی که از روزه جز تشنگی و گرسنگی نمی فهمند!
حکمت رازگون «بیداری محبت»همان قدر که آموزه ای فردی است، به همان اندازه تعلیمی اجتماعی و کلان است. این راز شگفت درسی است برای مدیران جامعه و سیاست گذاران فرهنگی و اجتماعی تا بدانند و بفهمند که عامل و انگیزه دینداری محبت است نه چوب و چماق!
آن چه می تواند التزام و تعهد عمیق و ریشه دار دینی در افراد جامعه ایجاد کند ، این بیداری است که در سختترین شرایط و دورترین مکان ها نیز رابطه معنوی و احساس وابستگی روحی به تعالیم دینی را در انسان حفظ می کند، وگرنه با فشارها و سخت گیری های قانونی و رسمی تا جایی که اضطرار هست افراد ظاهر امور را حفظ می کنند و به محض احساس نکردن قید و بند خود را بی تعهد و التزام میبینند.
درس «بیداری محبت» در ماه شعبان برای آن است که ما را در هر حال و هر جا و هر موقعیت - پیش از هرکسی و بیش از هر قدرتی - تنها نسبت به پروردگارمان عاشقانه و مهرورزانه متعهد بدارد و بیدار سازد.
در سه روز دو ماه روزه بگیریم
ماه شعبان با همه فضایل و برکاتش دارد با ما وداع می کند، نمی دانم شما چقدر از برکات این ماه استفاده کرده اید چقدر اعمالش را انجام دادید، چندتا صلوات فرستاده اید؟
چندتا دوشنبه و پنج شنبه اش را روزه گرفته اید؟ در هر حال ماه عزیز خدا شعبان المعظم دارد می رود و حسرت بر مایی که قدر لحظات با عظمتش را ندانستیم، و خوشا به حال آنان که به جای پرداختن به کارهای بی فایده و بی ارزش بهره خود را از این ماه پر خیر و برکت بردند، خوشا به حال آنان که از این مقدمه برای رسیدن به نورانیت ماه خدا ماه مبارک رمضان آماده شدند.
یک مژده برای همه کسانی که دلشان می خواهد جبران مافات کنند و لحظات از دست داده را زنده کنند.
اباصلت هروی میگوید: جمعه آخر ماه شعبان خدمت امام رضا (علیهالسلام) رسیدم. حضرت فرمود: ای اباصلت! اکثر ماه شعبان رفت و امروز جمعه آخر ماه است، پس تقصیرها و کوتاهیهای گذشته را در بقیّه این ماه جبران کن و به آنچه برای تو سودمند است رویآور، بسیار دعا کن و استغفار نما و قرآن را بسیار تلاوت کن و از گناهان خود توبه نما تا وقتیکه ماه رمضان داخل میشود، خود را برای خدا خالص ساخته باشی و هر دَیْن و امانتی بر عهده داری، ادا کن و کینه هر کس که در دل داری بیرون نما و گناهانی را که انجام میدادی ترک کن و از خدا بترس و در امور پنهان و آشکار خود بر خدا توکّل نما که هر کس بر خدا توکّل کند، خداوند امور او را کفایت مینماید و در بقیه این ماه این دعا را بسیار بخوان: اَللّـهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضی مِنْ شَعْبانَ، فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِی مِنْهُ. خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیدهای در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان. امام (علیهالسلام) در ادامه فرمود: خداوند به احترام و عظمت ماه مبارک رمضان، بندههای بسیاری را در ماه شعبان از آتش جهنّم آزاد میگرداند. [زاد المعاد، صفحه 81 و 82]
جمعه ای که پیش رو داریم آخرین جمعه از ماه شعبان است چه خوب است که دستور امام رضا علیه السلام را به کار گیرم و در این روز عزیز آمرزش خود را از خدای خوبمان بگیریم.
در سه روز دو ماه روزه بگیریم
عزیزان این سه روز پایانی ماه شعبان اهمیت بسیار زیادی دارد، باید سعی کنیم از لحظه لحظه آن استفاده کنیم و از آن بهره ببریم این سه روز به قدری اهمیت دارند که روزه داشتن آن و وصل کردنش به روزه ماه رمضان، ثوابی معادل روزه دو ماه متوالی داشتن دارد.
خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیدهای در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان امام (علیهالسلام) در ادامه فرمود: خداوند به احترام و عظمت ماه مبارک رمضان، بندههای بسیاری را در ماه شعبان از آتش جهنّم آزاد میگرداند
قالَ الصّادِقُ علیه السلام: مَنْ صامَ ثَلاثَةَ أَیّامِ مِنْ اخِرِ شَعْبانَ وَ وَصَلَها بِشَهْرِ رَمَضانَ كَتَبَ اللّه ُ لَهُ صَـوْمَ شَهْـرَیْنِ مُتَتـابِعَـیْنِ.
امام صادق علیه السلام فرمود: هر كس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و به روزه ماه رمضان وصل كند، خداوند ثواب روزه دو ماه پى در پى را برایش محسُوب مى كند. (وسائل الشیعه، ج 7، ص 375، ح 22 )
در این سه روز هر چقدر می توانیم، صلوات بفرستیم و دعای فرج بخوانیم و تا می توانیم استغفار کنیم، باشد که آمرزیده وارد ماه سراسر نور رمضان شویم.
نکته ای در مورد مناجات شعبانیه
مناجات شعبانیه یکی از پربارترین دعاهای مأثور ماست، در مناجات شعبانیه همه حرف هایی که دوست داریم با خدای خوبمان بگوییم و عاجزیم، به شیواترین شکل آمده است، اگر تا کنون این مناجات نورانی را نخوانده اید فرصت مناسبی است که این دعای شریف را بخوانید، که در مورد آن سفارشات زیادی از علمای بزرگ ما به ما رسیده است.
امام خمینی (ره) می فرماید: «مناجات «شعبانیه» را خواندید؟ بخوانید آقا! مناجات شعبانیه از مناجاتهایی هست که اگر انسان دنبالش برود و فکر در او بکند، انسان را به یک جایی میرساند … همه ائمه هم به حسب روایت میخواندند.» (صحیفه امام، ج13، ص32 و 33)
ره توشه ماه مبارک رمضان
بهترين زمان براي مطالعه
زمان مناسب براي مطالعه از جمله موضوعاتي است كه نظريه هاي گوناگوني درباره آن ارائه شده و بحثهاي زيادي صرورت گرفته است.
هر كس بنا بر تجربه يا تحقيق خود زمان يا زمانهاي خاصي را براي مطالعه پيشنهاد مي كند. به راستي بهترين زمان براي مطالعه چه موقعي است؟ چه زماني حافظه توانايي بيشتري براي به خاطر سپاري مطالب دارد؟ در چه هنگامي از شبانه روز، مغز كارايي بالاتري دارد؟ و خلاصه اينكه در چه زماني بايد درس خواند تا بتوان حد اكثر استفاده را از درس و يادگيري برد؟
پاسخ به اين پرسشها متفاوت است. عده اي معتقدند شب و خصوصا آخر شب، زماني مناسب براي مطالعه و يادگيري است و برعكس، عده اي ديگر عقيده دارند كه مناسب ترين زمان براي يادگيري اوايل صبح است.
گروهي كه معتقدند مطالعه آخر شب مناسب تر است، ميگويند چون خواننده بعد از مطالعه مي خوابد ذهن فرصت كافي براي پردازش اطلاعات دارد و مطالب خوانده شده بهتر در حافظه تثبيت مي گردد. لذا مطالب براي مدت طولاني تري در حافظه باقي مي ماند. در واقع اين گروه معتقدند از آنجا كه در هنگام خواب مطلب يا اطلاعات جديد ديگري وارد حافظه نمي شود لذا فرصت كافي براي پردازش اطلاعات وارده است.
آنان معتقدند با اين روش مطالب خوانده شده بهتر به خاطر سپرده مي شوند و كمتر فراموش مي گردند، زيرا خواب فرصتي بسيار مناسب براي ماندگاري آنها در حافظه است.
گروهي كه مطالعه در صبح زود را پيشنهاد مي كنند عقيده دارند كه يادگيري نياز به مغز آماده وسر حال و بدون خستگي دارد . اين عده معتقدند با مغز خسته نمي توان چيزي را به درستي آموخت. در واقع اصل را بر آمادگي مغز مي دانند. اينان بر اين عقيده هستند كه چون در شب مغز استراحت كرده و شخص خستگي ذهني ندارد لذا هنگام صبح آمادگي بيشتري براي يادگيري دارد و آنچه در صبح خوانده شود بهتر در حافظه باقي مي ماند، به همين دليل مطالعه در اوايل صبح را پيشنهاد مي كنند.
تفاوت صبح زود با آخر شب
اخيرا عده اي از محققين نظره اي داده اند مبني بر اين كه ساعات بين 30/8 تا 30/6 بعد از ظهر بهترين زمان براي مطالعه است.
اين پژوهشگران مي گويند: علم جديد« علم گاه زيست شناسي» مي گويد در هر ساعت از شبانه روز انسان استعداد و توانايي خاصي دارد. طبق عقايد قبلي پزشكان انسان طي ساعات مختلف شبانه روز در يك حالت تعادل پايدار به سر مي برد.
اما يافته هاي اخير علم گاه زيست شناسي( كرونوييو لوژي) نشان مي دهد، بدن انسان در طي شبانه روز متحمل تغييرات زيادي در اين زمينه مي شود و در هر ساعت از روز توانايي خاصي دارد.
اين محققين معتقدند حافظه كوتاه مدت و سرعت انتقال فكري در بيشتر افراد در ساخت آخر صبح تا اوايل بعد از ظهر به بيشترين حد فعاليت مي رسد. بهترين زمان براي فعال شدن حافظه دراز مدت از ساعت30/6تا30/8 بعد از ظهر است بنابراين اين اوقات زماني بسيار مناسب براي مطالعه به شمار مي رود. در ساعت آخر شب و اوايل صبح ميزان حافظه دراز مدت، درك مطلب و فراگيري دروس در كمترينم حد ممكن است .
از همين نكته بايد استفاده كرد و به دانش آموزان توصيه كرد و زماني كه حافظه دراز مدت فعاليت چنداني ندارد كم تر مطالعه كند. همچنين مي گويند: ميزان احساسات فرد نسبت به درد به طور كلي در طي روز افزايش مي يابد و در هنگام شب به حد اكثر مي رسد. طبق بررسي هاي انجام شده در زنان باردار نيز بيشترين شروع ساعات درد زايمان 12 نيمه شب تا 4 صبح است.
زمان دقيق مطالعه
واقعيت اين است كه هيچ زماني به طور دقيق و انحصاري براي مطالعه وجود ندارد ؛ يعني دقيقا نمي توان مشخص كرد كه در چه هنگامي بايد مطالعه و در چه موقعي از آن پرهيز كرد بلكه هر وقت احساس كرديد كه مي توانيد مطالعه كنيد درس خواندن را شروع كنيد.
زمان مطالعه بستگي به خود شما دارد كه چه موقعي از نظر جسمي و رواني آمادگي لازم را داريد. اگر نسبت به زمانهاي خاص براي مطالعه شرطي شده ايد آن اوقات بهترين زمان مطالعه است .
فرضا اگر هميشه عادت داريد صبح ها در مكان مشخص مطالعه كنيد آن زمان و آن مكان براي شما بسيار مناسب است زيرا نسبت به زمان و مكان مطالعه شرطي شده ايد تا آمادگي بيشتري براي تمركز و يادگيري داريد.
به ياد داشته باشيد كه بلافاصله پس از غذا خوردن( خصوصا ناهار يا شام) مطالعه نكنيد؛ زيرا با پر بودن معده خون به طرف آن هجوم آورده تا غذا هر چه سريعتر هضم گردد و در نتيجه خون كمتري به مغز مي رسد و احساس خواب آلودگي به فرد دست داده و سطح هوشياري مغز كاهش مي يابد . بنابراين پس از صرف غذا كمي استراحت كرده و بعد مطالعه را شروع كنيد.
شگفتي هاي زمان در حيات انسان
« اكثر انسانها از نيمه شب تا شش صبح به دنيا مي آيند و بين 4 تا 10 صبح بدرود حيات مي گويند.»
و اما توصيه اي براي كساني كه شديدا غير فعال هستند.برنامه روزانه خود را تجديد سازمان كنيد كارهاي مشكل و فعاليت هاي خلاقه را صبح هنگامي كه كاملا هوشيار هستيد انجام دهيد و برنامه خود را طوري ترتيب دهيد كه فعاليت هاي تحريك كننده و همكشي در طول ساعت اوليه بعدازظهر صورت بپذيرد در زير روشهايي را عنوان مي كنيم كه طي آنها مي توانيد با ساعت دروني تان سازگار تر و موافق تر زندگي كنيد.
9 صبح: حافظه كوتاه مدت انسان در نيمه هاي شب در اوج قدرت خود قرار دارد زيرا دماي بدن به پايين ترين مقدار خود مي رسد و مغز در اين حالت به نحو كار آيندي قادر به ذخيره اطلاعات مي باشد . اما خوشبختانه حافظه كوتاه مدت شما در ساعت 9 صبح نيز هنوز خوب كار مي كند. احتمالا اين درست همان زماني است كه شما شروع به كار مي كنيد و اگر چنين است زمان مناسبي است براي ملاقات هاي كوتاه ولي نه ديدار هاي طولاني؛ زيرا زمان حافظه كوتاه مدت است.
11 صبح: حل مسائل بين اواسط صبح و اواخر آن از هر زمان ديگري سهل تر انجام مي پذيرد پس از آن به علت افزايش خستگي اين توانايي سير نزولي خود را طي مي كند . بهترين وقت براي تصميم گيري دشوار، حول و حوش قبل از نهار است.
2تا 5 بعد ازظهر: حساسيت نسبت به درد در واپسين ساعات بعد از ظهر به حداقل خود رسيده و بالعكس در نيمه هاي شب به اوج خود مي رسد، بنابراين بهتر است از دندانپزشك خود خود براي بعد از ظهر وقت بگيريد و از جلسات معالجاتي در ابتداي صبح پرهيز كنيد. با آغاز عصر، حساسيت نسبت به درد افزايش مي يابد، بنابراين اگر بايستي با دوچرخه خود به زمين بيفتيد يا تزريقي داشته باشيد آن را حدود ساعت 8 شب انجام دهيد.
3 بعد از ظهر: حافظه بلند مدت آن نوع حافظه اي است كه در موقع به خاطر آوردن وقايع ديروز يا ماه هاي گذشته از آن استفاده مي كنيم و در حدود 3 بعد از ظهر بيش از هر زماني با كارآيي عمل مي كند. اگر بايستي مطلب مهمي را به خاطر بسپاريد اين ساعت وقت آن است.
4تا 8 بعد از ظهر: سرعت واكنش در ابتداي روز، نسبت به هر وقت ديگري كمتر است. ليكن تدريجا بهبود يافته و بين واپسين ساعات بعد از ظهر و اواسط عصر به بالاترين مقدار خود مي رسد . اين بهترين موقع براي تايپ كردن يا بازي تنيس است.
7 بعد ازظهر: متابوليسم در اوايل عصر بالاترين حد خود را دارا است و در ساعت اوليه صبح پايين ترين حد را . اين حقيقت كه سرعت متابوليسم در نيمه هاي شب كاهش مي يابد، به مبتلايان سرطان اميد تازه اي مي بخشد . سلول ها در حالت «كند» خود در مقابل داروهاي خاصي كمتر آسيب پذيرند و با زمان بندي صحيح وعده هاي مصرف مواد ضد سرطان مي توان كارايي آنها را افزايش داد. داروهاي ضد آسم و مسكن ها نيز در ساعات آخر عصر مؤثر ترند و اثرات جانبي كمتري را بر جاي مي گذارند. اما مخاطب اصلي ما دانش آموزان ، داوطلبان كنكور و دانشجويان هستند كه بايد در ساعت هاي مختلف با توجه به آمادگي جسماني و ذهني مطالعه كنند و لزوما نبايستي در يك زمان بسيار كوتاه كه شايد حافظه بلند مدت با كوتاه مدت قدري بيشتر فعال هستند، مطالعه كنند.
بنابراين با يك بر نامه سنجيده و دقيق سعي مي كنيد در ساعت هاي مختلف درس بخوانيد . اما نكات اشاره شده در اين قسمت را نيز رعايت كنيد كه به طور خلاصه عبارتند از:
1- صبح ها بيشتر سعي در يادگيري مطالب داشته باشيد.
2 -درس هايي را كه نياز به مرور دارند ؛ ترجيحا به شب موكول كنيد.
3 - بلافاصله پس از غذا خوردن با شكم پر مطالعه نكنيد.
4 - قبل و بعد از مطالعه، حتما استراحت كنيد.
5 - از روش شرطي سازي نسبت به زمان مطالعه سود جوييد.
منبع:www. persianbook.net
کمال ایمان
یکی از اصول مهم تربیتی، توجه به الگوها است. این اصل مهم از طرف اسلام مورد توجه قرار گرفته و قرآن کریم در تمام زمینهها برای مؤمنان الگوهایی معرفی میکند که حضرت ابراهیم(علیه السلام) و پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) از آن جملهاند.
اسوههای حسینی، آینه الگوهای مهدوی؛ «کمال ایمان»
محمدعلی محمدی شاهرودی
مقدمه
یکی از اصول مهم تربیتی، توجه به الگوها است. این اصل مهم از طرف اسلام مورد توجه قرار گرفته و قرآن کریم در تمام زمینهها برای مؤمنان الگوهایی معرفی میکند که حضرت ابراهیم(علیه السلام) و پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) از آن جملهاند. قرآن کریم درباره حضرت ابراهیم(علیه السلام) میفرماید: «قَدْ کانَت لَکمْ أُسوَةٌ حَسنَةٌ فی إِبْرَهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ»[1]؛ «برای شما سرمشق خوبی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند، وجود داشت.»
و درباره پیامبر(صلی الله علیه و آله) میفرماید: «لَّقَدْ کانَ لَکمْ فی رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسنَةٌ لِّمَن کانَ یرْجُوا اللَّهَ وَ الْیوْمَ الاَخِرَ وَ ذَکرَ اللَّهَ کثِیراً»[2]؛ «مسلّماً برای شما در رسول خدا(صلی الله علیه و آله) سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد میکنند.»
حضرت زهرا(علیها السلام)نه تنها برای مؤمنین الگو هستند که برای امامان معصوم(علیهم السلام)نیز اسوه میباشند در کلام گهرباری امام زمان(علیه السلام) میفرمایند:
«فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله)لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛[3] برای من دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) الگو و سرمشقی نیکو است.»
امام حسین میفرماید: «فَلَکُم فیَّ اُسوة؛[4] من برای شما الگو هستم.» نه تنها امام حسین(علیه السلام) الگوی خوبی برای مؤمنان است؛ بلکه یاران آن حضرت نیز از بهترین الگوها هستند. کسانی که آن حضرت دربارهشان فرمود: «انی لا اعْلَمُ اصْحاباً خَیراً مِنْکمْ؛[5] من اصحابی بهتر از شما نمیشناسم.» و از مصادیق این آیه شریفهاند: «اِنَّهُمْ فِتْیةٌ ءَامَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْناهُمْ هُدَی»[6]؛ «آنها جـوانـمـردانـی بـودنـد کـه بـه پـروردگـارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم.»از اینرو، بر ما لازم است خصوصیات ایشان را بشناسیم و از رفتار آنها درس بگیریم.
همچنین دانستن این خصوصیات میتواند مقیاسی برای محک زدن قابلیت خودمان در همراهی با امام حسین(علیه السلام) باشد. در این صورت میتوانیم دریابیم که اگر در زمان حضور حضرت مهدی(علیه السلام) زنده باشیم، در آن روز نیز در کنار حضرت خواهیم بود؟!
دانستن ویژگیهای یاران امام و تلاش در راه کسب آنها، در واقع تلاشی برای زمینهسازی ظهور و فرارسیدن آن روز مبارک است. بر این اساس، باید در صدد شناخت و کسب این ویژگیها باشیم.
1. کمال ایمان
ایمان، مصدر باب افعال، از ریشه «أ م ن»به معنای ایجاد اطمینان و آرامش در قلب خویش یا دیگری است. تصدیق کردن خبر کسی بر اثر اطمینان یافتن از صحت و عدم کذب آن، و از بین رفتن ترس، اضطراب و وحشت، از دیگر معانی کاربردی ایمان است.[7] آیاتی را که به موضوع ایمان پرداخته است، میتوان در چند گروه دسته بندی کرد: برخی از آنها ضرورت ایمان و نقش آن را در حیات دنیوی و اخروی متذکر شده است: نساء/173؛ توبه/20؛ حدید/7 و دستهای دیگر ویژگیهای مؤمنان را بازگو کرده: مؤمنون/1- 9؛ انفال/2- 4 و شماری به پیامدهای بیایمانی پرداخته است: حجّ/19؛ روم/16. در گروهی از آیات نیز میتوان مقوّمات (مریم/60، طه/112، بقره/256)، متعلقات (نساء/136؛ بقره/136)، آثار (حجّ/50؛ ابراهیم/23) و موانع (نساء/173؛ بقره/7- 8) ایمان را بازیافت.[8]
____________________________________________________
پینوشتها:
[1]. ممتحنه/4.
[2]. احزاب/21.
[3]. بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، 1403ق، ج 53، ص 178، باب31.
[4]. تحف العقول، حسن بن شعبة حرانی، به کوشش: علی اکبر غفاری، نشر اسلامی، قم، 1404ق، ص 505.
[5]. لهوف، سید بن طاووس، نشر دلیل ما، قم، 1380ش، ص 151.
[6]. کهف/13.
[7]. معجم مقاییس اللغة، احمد ابن فارس، به کوشش: هارون عبدالسلام، دفتر تبلیغات، قم، 1404ق، ج 1، ص133؛ لسان العرب، ابن منظور، ادب الحوزه، قم، 1405ق، ج 1، صص 223- 227، ماده «امن».
[8]. دائرة المعارف قرآن کریم، حسن سعید و دیگران، گنجینه قرآن کریم، تهران، 1406ق، ج 5، ص 189.
منبع: ماهنامه اطلاعرسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان، شماره 214.
امشب چه اعمالی انجام دهیم؟
شب نیمه شعبان، شب بسیار مباركى است. از امام جعفر صادق علیه السلام روایت است كه از امام محمدباقر علیهالسلام در مورد فضیلت شب نیمه شعبان سؤال شد؛ امام فرمود آن شب بعد از لیلة القدر افضل شبها است. در آن شب خداوند به بندگان، فضل خود را عطا مىفرماید و ایشان را به مَنّ و كَرَم خویش مىآمرزد. پس سعى و كوشش كنید در تقرّب جستن به سوى خداى تعالى در آن شب، كه آن شبى است كه خدا قسم یاد فرموده به ذات مقدس خود كه سائلى را از درگاه خود تا زمانی كه مطلب گناهی را درخواست نکند؛ دست خالى برنگرداند
براى شب نیمه شعبان چند عمل وارد شده است:
1- غسل، كه باعث تخفیف گناهان مىشود.
2- احیاء این شب به نماز و دعا و استغفار. و در روایت است كه هر كس این شب را احیا دارد؛ نمیرد دل او در روزى كه دلها بمیرند.
3- زیارت امام حسین علیه السلام است كه افضل اعمال این شب
و باعث آمرزش گناهان است و هر كس بخواهد با او مصافحه كند روح صد و بیست و چهار هزار پیغمبر زیارت كند آن حضرت را در این شب و اَقَلِّ زیارت آن حضرت آن است كه به بامى برآید و به جانب راست و چپ نظر كند پس سر به جانب آسمان بلند كند و زیارت كند آن حضرت را به این كلمات: “اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَ رَحْمَةُاللّهِ وَ بَرَكاتُهُ.” و هر كس در هر كجا باشد در هر وقت كه آن حضرت را به این كیفیت زیارت كند امید است كه ثواب حجّ و عُمره براى او نوشته شود .
4- صلوات هر روز را كه در وقت زوال وارد شده خوانده شود.
5- دعاى كمیل را كه در این شب وارد شده است، خوانده شود.
6- هر یك از اذکار “سُبْحانَ اللّهِ” ، “الْحَمْدُلِلّهِ” ، “اللّهُ اَكْبَرُ” وَ “لا اِلهَ اِلا اللّهُ” صد مرتبه گفته شود، تا خداوند تعالى گناهان گذشته او را بیامرزد و برآورد حاجتهاى دنیا و آخرت او را.
7- شیخ در مصباح از ابویحیى در ضمن خبرى در فضیلت شب نیمه شعبان روایت كرده كه از مولاى خودم حضرت صادق علیه السلام پرسیدم كه بهترین دعاها در این شب چیست؟ فرمود: پس از آن که بجا آوردى نماز عشا را، دو ركعت نماز اقامه کن که در ركعت اول حمد و سُوره قُلْ یا اَیُّهَا الْكافِروُنَ خوانده شود و در ركعت دوم حمد و سوره توحید خوانده شود. پس از سلام، تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها گفته شود.
8- دعاهای وارده در مفاتیج الجنان-ویژه شب نیمه شعبان