احکام رمضان | نکاتی پیرامون وطن دوم و حکم نماز و روزه در آن مکان
بسم الله الرحمن الرحیم
در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان قرار داریم و بر اساس روایات باید این روزها و ساعات را برای انجام کارهایی که ممکن است در روزهای قبل کمتر به آن پرداختیم، قدر بدانیم و غنیمت بشماریم.
رسول گرامی اسلام (ص) در خطبه شعبانیه سفارشاتی داشته اند؛ از جمله اینکه: «و مَن أکثَرَ فیهِ مِنَ الصَّلاةِ عَلَیَّ ثَقَّلَ اللّه ُ میزانَهُ یَومَ تَخَفَّفُ المَوازینُ و مَن تَلا فیهِ آیَةً مِنَ القُرآنِ کانَ لَهُ مِثلُ أجرِ مَن خَتَمَ القُرآنَ فی غَیرِهِ مِنَ الشُّهورِ/ و هر کس در آن (ماه رمضان) بر من زیاد صلوات بفرستد، خداوند در روزی که وزنه اعمال سبک میشود، وزنه اعمال او را بیفزاید و هر کس در آن، آیه ای از قرآن تلاوت کند، پاداش کسی را دارد که در ماههای دیگر، ختم قرآن کرده است».
در این جلسه به چند مسئله مربوط به سفر اشاره خواهیم کرد؛ چون سؤالات فراوانی پیرامون آن است که پرسیده می شود.
برخی مخاطبان سؤال می کنند که وطن اصلی و وطن دوم کجاست و چند وطن می توان داشت و نماز و روزه در این وطن ها چگونه است؟
امروز بسیاری از مردم بحمدالله تمکن مالی داشته و در شهرهای گوناگون، خانه دارند و سؤالاتی پیرامون وطن دارند که آیا در آن شهر می توانند روزه گرفته و نماز خود را کامل بخوانند یا خیر؟ که در پاسخ باید گفت:
همه آقایان مراجع می فرمایند که بیش از دو وطن ممکن است؛ مگر امام راحل (ره) و حضرت آیت الله شبیری که بیان کرده اند بیشتر از دو وطن نمی توان داشت.
حال سؤال اینجاست آیا این منزلی که در شهر دیگری دارد، می تواند به عنوان وطن دوم انتخاب کند؟ که باید گفت: لازم نیست انسان تمام سال را در وطن خود بماند؛ وطن دوم می تواند جایی باشد که بخشی از سال را آنجا بماند؛ مثلا سه یا چهار ماه که اگر این مدت در مکان دوم خود باشد، نماز و روزه او کامل خواهد بود؛ البته امام راحل درباره وطن دوم گفته اند که حتما باید شش ماه از سال را در آنجا بماند تا وطن دوم او باشد.
نکته قابل توجه دیگری که باید به آن اشاره کرد، این است که مقام معظم رهبری می فرمایند این سه چهار ماه باید متصلا باشد؛ مثلا از خرداد تا شهریور یکسره در آنجا مانده است و بنا داشته باشد تا آخر عمر همینگونه باشد و بنا داشته باشد که هر سال به مدت سه یا چهارماه یا بیشتر به آنجا برود که در این صورت می تواند آنجا را وطن دوم خود به حساب بیاورد.
مراجع دیگر همچون آیات عظام مکارم شیرازی و سیستانی می فرمایند اگر این سه چهار ماه جدا هم باشد، مشکلی ندارد؛ مثلا ۱۵ روز در نوروز، ۱۵ روز در محرم و مواقع دیگر برود که در مجموع سه چهار ماه باشد که در این صورت، نماز او تمام است و می تواند روزه بگیرد؛ ولو اینکه یک روز هم به آنجا برود، در این یک روز باید نماز خود را کامل خوانده و اگر رمضان باشد، باید روزه خود را بگیرد.
نکته دیگر در این خصوص این است که بعضی از مکان ها وطن اصلی و دوم نیست؛ بلکه محل اقامت موقت است؛ مثل فرمانده پاسگاه یا امام جمعه ای که به شهری می روند و معلوم است که تا آخر عمر نمی مانند.
محل اقامت موقت هم احکامی دارد که باید به رساله مراجع عظام تقلید مراجعه کرد؛ اما فقط به یک حکم اشاره کنم که مورد اتفاق مراجع عظام تقلید است و آن اینکه محل اقامت موقت اگر از یک و نیم سال و دو سال بیشتر باشد، وطن حکمی خواهد بود (وطن حقیقی نیست) و نماز و روزه در آنجا کامل است؛ حتی اگر قصد ده روز نداشته باشد؛ اما هرگاه که اسباب و اثاثیه خود را از آنجا جمع کرد و به جای دیگر رفت، آن مکان دیگر وطن او نخواهد بود و هر وقت برگشت، نماز او در آنجا شکسته است.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
شب های آخر ماه رمضان
امام سجاد(ع) دعای وداع با ماه مبارک رمضان دارد و با اشک و آه از فراق ماه مبارک رمضان ابراز نوعی حسرت می کند یعنی دهه آخر که دهه اجابت دعاها است قطعا روزه داران این دهه نتیجه گیری را بیشتر اهمیت بدهند تا دهه اول و دوم چراکه پیامبر(ص) اسلام بر این مسئله تأکید داشتند همانطور که قرآن می فرماید:” لکم فی رسول الله اسوة حسنة” هرکاری که پیامبر(ص) انجام داده است برای ما الگوست و پیامبر(ص) بر دهه آخر ماه مبارک رمضان اینقدر اهتمام داشتند و روایات ما نیز بیانگر همین است وقتی از معصوم نسبت به وقت شب قدر سؤال می شود می فرماید: “اطلبه فی العشر الآخر” یعنی دنبال شب قدر در دهه آخر باش.
در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند: شب 19 رمضان تعیین مقدرات، شب 21 ابرام و تأیید و شب 23 رمضان شب امضا مقدرات یک ساله است. یعنی ثقل عبادات در دهه آخر رمضان است لذا مؤمنان چه جوان و پیر و چه زن و مرد باید در زمان برداشت محصول حواسشان جمع باشد چون پیامبر مکرم اسلام (ص) دهه آخر را بیشتر اهمیت می دادند البته تمام ماه مبارک رمضان اهمیت دارد اما دهه آخر زمان مزد گرفتن است که نباید از آن غافل بود.
فضیلت شب های آخر ماه مبارک رمضان
از شب بیست و یکم، دهه آخر ماه رمضان شروع مى شود که بسیار پرارزش و مغتنم است. در هر شب از شب هاى این دهه، غسل و دیگر اعمال و مناسک عبادی مستحب است و روایت شده است که رسول خدا صلى الله علیه و آله در هر شب از شب هاى دهه آخر ماه رمضان غسل مى کرد، برخلاف آنچه بعضى از ناآگاهان مى پندارند که با گذشت شب هاى قدر برنامه ماه مبارک رمضان تمام شده است.[۱]
شبهای دهگانه از منظر قرآن
و اما«لیال عشر[۲]» (شبهاى دهگانه) مشهور ، که در طول سال قمرى به سه دهه اطلاق شده است.[۳]
دهه اوّل ماه ذى الحجّه ؛ همان شبهاى دهگانه ذى الحجه است که شاهد بزرگترین و تکان دهنده ترین اجتماعات عبادى سیاسى مسلمین جهان است.[۴]
بعضى نیز آن را به ده شب آخر ماه مبارک رمضان که شبهاى قدر در آن است تفسیر کرده اند.[۵] لذا برخلاف تصوّر برخى از مردم که به روزهاى آخر ماه رمضان مخصوصاً پس از بیست و سوم اهمیّتى نمى دهند، اهمیّت فراوانى دارد. تا آنجا که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله دستور مى دادند در این ده شب بستر و رختخواب ایشان را جمع نموده و معتکف مى شدند.[۶]،[۷]
دهۀ اول محرم.[۸]
به هر حال سوگند به این شبهاى دهگانه به هر تفسیرى که باشد دلیل بر اهمیت فوق العاده آنها است چرا که همیشه سوگند به امور مهمه یاد مى کنند[۹] البته جمع میان این تفسیرهاى سه گانه کاملاً ممکن است.[۱۰]
حکم روزه گرفتن کارگر
اینجانب کارگر هستم و میتوانم روزه بگیریم؛ ولی کار کردن در ماه رمضان و روزه گرفتن برایم بسیار مشکل است؛ به طوری که کارم را تحت تأثیر قرار میدهد و به اخراجم منجر میشود و دچار مشکل میشوم. لطفاً مرا راهنمایی کنید؟
✅ روزه حتی در فرض سؤال واجب است؛ منتهی هر گاه ادامه روزه مشقت بسیار زیاد داشت، میتوانید روزه را افطار کنید و پس از ماه رمضان قضای آن را بگیرید.
گناه در نظام اسلامی و نظام طاغوتی
مهمترین حُسن یک نظام و حکومت اسلامی در این است که فضا را، فضای گناهآلود نمیکند. در نظامهای طاغوتی، فضا گناهآلود است. اگر انسان هم بخواهد گناه نکند، گویی برای او میسور نیست و همهچیز، انسان را به طرف گناه سوق میدهد. در نظام اسلامی، اینطور نیست. در نظام اسلامی، فضا گناهآلود نیست. گناهکار هست، در سطوح مختلف و در مشاغل متعدد هم هست، با اختیارات گوناگون هم هست -نه اینکه نیست- اما گناه، ممکن است فقط جاذبه شخصی داشته باشد؛ یعنی هوی و هوس انسان، او را به طرف گناه بکشاند. این نظام، غیر از نظام طاغوتی و شیطانی است که گناه، معیار پیشرفت اجتماعی هم است! در نظام اسلامی، گناه نه فقط معیار پیشرفت نیست، بلکه ضد پیشرفت و ضد ارزش و معیار تنزل است.
گناه از هر کسی که صادر بشود، نباید گفت چون این شخص انجام میدهد، پس اشکالی ندارد، یا لابد اشکالی ندارد. نه، گناه را بایستی شناخت و گناهکار را بهوسیلهی گناه باید شناخت. هر کسی گناه را انجام داد، گناهکار است؛ هر که میخواهد باشد. این تصور غلط است که ما بگوییم چون فلانی این کار را میکند، لابد اشکالی ندارد که میکند؛ اگر اشکال داشت، که نمیکرد. البته حمل بر صحت، ایرادی ندارد؛ بلکه خوب و مستحسن است. در کار همه مؤمنین، انسان باید حمل بر صحت بکند. تا آنجایی که ممکن است، نباید حمل بر فساد کرد؛ اما وقتی یک عملِ خلافِ بیّن و واضح از کسی سر زد، هیچ تفاوت نمیکند که این کس، چه کسی باشد. هر کسی باشد، گناه، گناه است؛ بلکه وقتی افراد ممتاز گناه را انجام بدهند، جرم گناه در آن افراد، بیشتر هم خواهد بود.
بنابراین، اصل قضیه، اجتناب از گناه است که باید سعی کنیم در این ماه رمضان، إنشاءاللَّه با تمرین و حدیث نفس و ریاضت، گناه را از خودمان دور کنیم. اگر گناه از ما دور شد، آنوقت راه برای عروج و پرواز در ملکوت آسمانها ممکن خواهد شد و انسان خواهد توانست، آن سیرِ معنوی و الهی و آن طیرانِ معینشده برای انسان را انجام بدهد؛ اما با سنگینی بار گناه، چنین چیزی ممکن نیست. این ماه رمضان، فرصت خوبی برای دور شدن از گناه است.
سخنرانی در دیدار با مردم در روز یازدهم ماه مبارک رمضان؛ 18/01/69
دوره بازیابی و بازسازی
انواع عبادات، فرصتهایی برای ما هستند؛ لیکن ماه رمضان، یک فرصت استثنایی در دوران سال است. در این سی روز یا بیست و نه روز بهطور مداوم، غیر از نمازهای موظف پنجگانه و نوافلی که همیشه انسان میتواند آنها را بخواند، دعاهایی هست که توجه به آن دعاها و خواندنشان، انسان را نورانیت مضاعفی میبخشد. این دعاها را در اختیار ما گذاشتهاند. کیفیت حرف زدن و مناجات کردن با خدا را به ما یاد دادهاند. معین کردهاند که چه حرفهایی را میشود با خدا زد. بعضی از این جملاتِ ادعیه مأثوره از ائمه علیهمالسّلام هست که اگر اینها نبود، آدم نمیتوانست خودش تشخیص بدهد که میشود با خدا با این زبان حرف زد و اینطور از خدا خواست و التماس کرد.
علاوه بر اینها، همین نفس روزه ماه رمضان است که یک زمینه روحانیت و نورانیت برای روزهدار میباشد و او را برای کسب فیوضات الهی، آماده میکند. این، مجموعه ماه رمضان، با نماز و با وظایف مقرره همیشگی و با روزه و با دعاهایش است که اگر شما به اینها توجه کنید و تلاوت قرآن را هم به آن اضافه نمایید -که گفتهاند ماه رمضان، بهار قرآن است- یک دورهی بازسازی و بازیابی و نجات خود از پوسیدگیها و فسادها و امثال اینها خواهد بود؛ دوره خیلی مغتنمی است. اصل قضیه این است که ما بتوانیم در ماه رمضان، این سیرِ الیاللَّه را بکنیم و میشود.
گاهی که پس از پایان ماه رمضان، خدمت امام رضواناللَّه تعالیعلیه میرسیدم، برایم محسوس بود که ایشان نورانیتر شدهاند و حرف زدن و نگاه و اشاره و حرکت دست و اظهارنظرشان، با قبل از ماه رمضان فرق کرده است. دوره ماه رمضان، برای یک انسان مؤمن و والا، اینطوری است. آنقدر به او و به قلب و باطنش، نورانیت میبخشد که انسان این را در مشاهده حضوری او حس میکند و از حرفزدنش میفهمد که نورانیتر شده است. بندگان خدا همینطورند. ما باید از این فرصت، خیلی استفاده کنیم.
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif دوری از گناه
برای نزدیکی به خدا، اصل قضیه، ترک گناهان است. انجام مستحبات و نوافل و توسلات و دعا و بقیه امور، فرع است. اصل قضیه، این است که انسان از صدور گناه و خلاف از خود، مانع بشود. این، همان تقوا را میطلبد. تقوا و پرهیزگاری، مهمترین -یا بگوییم اوّلیترین- مظهری است که وجود انسان باید داشته باشد. همین است که مانع از گناه انسان میشود. گناه نمیگذارد که انسان، حتّی خود را به لبه دریای عظیم مغفرت الهی برساند و از آن استفاده کند. گناه نمیگذارد که ما حال دعا و توجه پیدا کنیم. گناه نمیگذارد که ما به فکر بازنگری و بازسازی خودمان بیفتیم. کوشش بکنیم از گناه فاصله بگیریم. این، شرط اول قضیه است.
البته گناهان مختلفند؛ گناههای گوناگونِ فردی و اجتماعی، گناههایی که بهوسیله دست یا چشم یا زبان و از طرق گوناگون حاصل میشود. برای افراد مسلمان، شاید گناهان، مخفی نباشد و میدانند که چه چیزی گناه است. آن کسی که دعا هم میخواند، مستحبات را هم انجام میدهد، وظایف شرعیش را هم انجام میدهد؛ اما در کنار آنها، از گناه هم اجتناب ندارد، مثل آن کسی است که در حال سرماخوردگی و تب، هم داروهایی را که ضد سرماخوردگی است و شفابخش است، میخورد و هم از غذاهایی که برای سرماخوردگی مضر است، استفاده میکند. معلوم است که آن داروها، اثر نخواهد کرد. معلوم است که اگر آدم بیمار، آن غذایی که برای او مضر است، آن عملی که برای او زیانآور است، به آنها ارتکاب بکند، برای او، دارو اثری نخواهد کرد.
باید زمینه استفاده از رحمت و مغفرت و افاضات معنوی الهی را آماده کرد و آن، با ترک گناه است. لذا شما در دعای کمیل میبینید که امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام میفرماید: «اللّهم اغفر لی الذّنوب الّتی تحبس الدّعاء» یعنی خدایا! آن گناهانی که دعای مرا حبس خواهد کرد، آنها را بیامرز. گناهان، مانع از اجابت دعا میشود. در همین شبها و سحرها، در دعای شریف ابوحمزه میخوانید: «فرّق بینی و بین ذنبی المانع لی من لزوم طاعتک». خدایا! میان من و گناهم فاصله بینداز؛ آن گناهی که مانع از انجام وظایفم میشود و باعث میگردد که نتوانم خودم را به تو نزدیک کنم. اصل قضیه، مسأله ترک گناه است.
فرصت عروج
مسأله اساسی در باب ماه رمضان، این است که بشر -که در میان انواع عوامل و موجبات غفلت از خدا و از راه او محاصره شده و انگیزههای گوناگون، او را بهسمت پایین و تنزل و سقوط میکشاند- فرصتی پیدا کند که در آن بتواند روح را -که روح انسان و باطن بشر، به عروج و اعتلا تمایل دارد- به سمت عروج و اعتلا سوق دهد و به خدا تقرب جوید و به اخلاق الهی، تخلق پیدا کند. ماه رمضان، چنین فرصتی است.
البته غیر از ماه رمضان، فرصتهای دیگری هم هست. مثلاً همین نمازهای پنجگانه، فرصتهایی است که ما میتوانیم با استفاده از آنها عروج کنیم؛ خودمان را اصلاح نماییم و زنگارها و پوسیدگیها و غفلتها و بیماریهای معنوی را از خودمان دور کنیم. نماز، فرصت بسیار خوبی است. شما اگر امتحان نکردهاید -که قاعدتاً امتحان کردهاید و إنشاءاللَّه عمل دائمی شما، همینطور باشد- امتحان کنید. توجه بکنید که در حال نماز، اگر متوجه خودتان و کاری که از شما سر میزند باشید، قطعاً بعد از نمازِ شما، با قبل از نمازِ شما متفاوت خواهد بود. شرطش همین است که توجه کنید در حال نماز، مشغول چه کاری هستید.
بهترش این است که اذکار نماز را بفهمید؛ کارِ بسیار آسانی است. نباید بگوییم که ما فارسیزبانیم و نمیتوانیم عبارات عربی را بفهمیم. مجموع عباراتی که در نماز خوانده میشود -از اول تا به آخر- یاد گرفتن آن برای آدمهای متوسط، یک ساعت هم کار ندارد؛ خیلی آسان است. کتابهایی هم نوشته شده که اینها را ترجمه کردهاند. اگر به معانی توجه کنید و بفهمید که مضمون این کلمات چیست و در آنها تدبر کنید، البته بهتر است. اگر این مقدار هم ممکن نشد، حداقل وقتی در حال سجدهاید، بدانید که با خدا حرف میزنید؛ وقتی در حال رکوعید، بدانید که پروردگار عالم را تعظیم میکنید؛ وقتی در حال قرائت و ذکر هستید، بدانید که با چه کسی حرف میزنید. نفس همین توجه، مهم است.
اگر این توجه حاصل بشود و یاد خدا در نماز تأمین گردد -که «و لذکراللَّه اکبر»- این نماز برای شما «معراجالمؤمن» خواهد بود و شما را عروج خواهد داد. عروج، همین است که شما در باطن خودتان، صفا و لطافت و نورانیت بیشتری را بعد از نماز احساس میکنید.
مراتب روزه
مراتب روزه
چنانکه تقوا را مراتبى است و انسانها در بهره مندى از آن یکسان نیستند روزه هم که ابزارى براى رسیدن به تقوا است درجات و مراتبى دارد. اهل معرفت در بیان درجات روزه همانند تقوا سه مرتبه و درجه براى آن قایل شده اند.
روزه عوام که همان پرهیز از خوردن و آشامیدن و سایر مبطلات روزه است و از آدمى دفع تکلیف مى کند.
روزه خواص: که علاوه بر آنچه عوام از آن پرهیز مى کنند سایر اعضاى بدن نظیر چشم و گوش و دهان و… از گناهان دورى مى کنند که افطار چنین روزه اى، ارتکاب گناه و انجام معصیت است.
امام على (ع) چنین مرتبه اى را اینگونه معرفى مى فرمایند: «روزه دارى، پرهیز از حرامهاست، چنانکه انسان از خوردن و آشامیدن خوددارى مى کند».
روزه خواص خواص: که علاوه بر آنچه در دو مرحله پیش گذشت روزه دار، دل را از مشغول شدن به افکار دنیوى و اخلاق رذیله و هر آنچه غیر خداست محافظت کند و افطار این نوع از روزه به یاد غیر خدا و روز قیامت بودن است و حاصل این روزه روگردانیدن از غیر خداست چنانکه خداوند فرمود: «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ؛ بگو خدا و هر چه غیر اوست واگذار».
این مرتبه از روزه اختصاص به انبیاء و صدیقین و مقرّبین دارد و ثمره این روزه نایل شدن به مشاهده جمال لقاى الهى است و رسیدن به چیزى که هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده، و به خاطر احدى خطور نکرده است.
رشیدالدین میبدى در تفسیر گرانسنگ کشف الاسرار با بیانى لطیف این مرتبه از روزه را چنین بیان مى دارد: «روزه جوانمردان به زبان اهل حقیقت بشو و ثمره و سرانجام آن بدان، چنانکه تو تن را به روزه دارى و از طعام و شراب بازدارى ایشان دل را به روزه در آرند و از جمله مخلوقات باز دارند. تو از بامداد تا شبانگاه روزهدارى. ایشان از اول عمر تا آخر عمر روزه دارند. میدان روزه تو یک روز است، میدان روزه ایشان یک عمر».
حقیقت روزه
قرآن کریم در اشاره اى بسیار کوتاه، اما پر مغز و پر معنى حقیقت روزه و هدف از آن را بیان فرموده است در آیه ۱۸۳ سوره بقره مى خوانیم: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! روزه بر شما واجب شد همانگونه که بر پیشینیان شما واجب گردید باشد که پرهیزکار شوید.»
خداوند این آیه را با خطاب خاص خود به دوستانش آغاز مى کند و چه خطابى برتر از خطاب معبود با انسان، که چنین نواى گوش نوازى قبل از هر چیز تمامى سختى هاى روزه را از یاد انسان مى برد. امام صادق (ع) درباره این خطاب الهى مى فرمایند: «لذّة ما فى النداء اَزال تَعَ بَ العبادة و العناء؛ لذت آنچه در این خطاب است رنج و سختى عبادت را از بین مى برد».
در ادامه آیه خداوند فلسفه تشریع روزه را که در اُمم گذشته نیز جریان داشته بیان مى کند و مى فرماید: «لعلّکم تتقون» رسیدن به مرحله تقوا هدف روزه و حقیقت آن است. از این عبارت کوتاه مىتوان دنیایى از معنا را فهمید چرا که تقوا «خیر دنیا و آخرت» و «سرآمد همه کارهاست» و رسیدن به این مهم یعنى نهایت کمال آدمى و سعادت دنیا و آخرت.
چنانکه تقوا همه جانبه است و فقط به تقواى قلب یا عضو خاص یا حوزه معین اعم از فرهنگى، اخلاقى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، محدود نمى شود و شامل همه این ابعاد مى گردد. روزه نیز فقط امساک از خوردن و آشامیدن نیست بلکه روزه دل، روزه چشم، روزه زبان، روزه قلب را شامل مى شود و در یک کلام آنکه تمامى وجود آدمى در اختیار احکام و فرائض الهى باشد.
چنین روزه اى سپر آدمى است در برابر آتش، بهشت را واجب مى کندو خالص شدن آدمى را به همراه مى آورد و به میراث روزه که همان یقین به ذات اقدس الهى است نایل مى کند. در حدیث معراج آمده است که پیامبر (ص) فرمود: «پروردگارا! میراث روزه چیست؟ خداوند فرم ود: روزه حکمت به ارث مى نهد و حکمت معرفت و معرفت یقین مى آورد و، چون بنده به یقین رسید دیگر براى او اهمیتى ندارد که چگونه شب و روز خود را بگذراند. به سختى یا به آسانى».
اما روزهاى که فقط امساک از خوردن و آشامیدن بدون توجه به محرمات الهى و واجبات خداوندى باشد بهره آن همان گرسنگى و تشنگى و رفع تکلیفى بیش نخواهد بود. چنانکه پیامبر خدا (ص) مى فرمایند: «بسا روزه دارى که بهره او از روزه اش گرسنگى و تشنگى است و بسا شب زنده دا رى که بهره او از عبادت شبانه اش فقط بى خوابى است.» چه خسران زده ایم اگر تشنگى و گرسنگى را تحمل کنیم و دست خالى این ماه را پشت سر بگذاریم در این صورت سپر آتش را که همان اصل روزه است به همراه داریم، اما با اعمال ناشایستمان آن سپر را پاره کرده ایم سپرى که از ما در برابر آتش محافظت نمى کند. این سپر را چه فایده و این روزه را چه سود که پیامبر عظیم مى فرماید: «الصُّوُم جُنَّةٌ مالَمْ یَخْرقْها» روزه سپر است تا زمانى که (آدمى با اعمال ناشایست) آن را ندارد»
فضیلت ماه رمضان
فضیلت ماه مبارک رمضان
براساس آیات و روایات، ماه مبارک رمضان ماهى است ممتاز از دیگر ماهها و از حیث فضیلت بسیار برتر از آنها که نه فقط در امت پیامبر بلکه در امم سابق نیز چنین بوده است. قران نزول خود را در این ماه عظیم مىداند: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِى أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْءَانُ» براساس روایات، دیگر کتب آسمانى نیز در این ماه نازل شده از جمله طبق روایتى از امام صادق (ع) «تورات» در ششم ماه مبارک رمضان، «انجیل» در دوازدهم، «زبور» در هجدهم و قرآن در شب قدر نازل گردیده است.
ماه رمضان «شهر اللّه» لقب گرفته است. براساس این قول رمضان اسمى از اسماء الهى است و از اینرو در حدیثى از امام على (ع) آمده است که فرمودند: «لاتقولوا رمضان و لکن قولوا شهر رمضان فانکم لاتدرون ما رمضان؛ نگویید رمضان، بلکه بگویید ماه رمضان. همانا شما نمىدانید رمضان چیست؟»
درباره معناى «رمضان» علاوه بر قول نقل شده در بالا دو معناى دیگر نیز بیان شده است که نظر به ارتباط معناى لغوى با فضیلت این ماه ذکر آن خالى از فایده نیست؛ و ما این دو معنى را از تفسیر لطیف کشف الاسرار نقل مى کنیم: «اینک ماه رمضان اقبال کرد بر دوستان، ماهى که هم بشوید و هم بسوزد. بشوید به آب توبه دلهاى مجرمان، بسوزد به آتش گرسنگى تنهاى بندگان، اشتقاق رمضان از «رَمْضا» است یا از «رَمَضَ» اگر از «رمضا» است آن سنگ گرم باشد که هر چه بر آن نهند بسوزد و اگر از «رمض» است باران باشد که به هر چه رسد آن را بشوید.»
در ابتداى خطبه طولانى پیامبر اکرم (ص) نیز که در آخرین جمعه ماه شعبان ایراد شده است گوشه اى از فضیلت این ماه بیان شده و آمده است: «اى مردم بدرستى که رو کرده به سوى شما ماه خدا و رحمت و آمرزش الهى، ماهى که نزد خدا بهترین ماهها و روزهایش بهترین روزها و شبهای بهترین شبها. اى مردم! درهاى بهشت در این ماه گشوده است؛ و درهاى آتش بسته… و شیاطین در بندند…»
سخن در باب فضیلت این ماه بسیار است و مجال اندک. اما براى ورود به بحث حقیقت روزه و آثار و ثمرات آن لازم بود شناختى هر چند اندک از فضیلت این ماه داشته باشیم چرا که درخت عمل در سرزمین معرفت مى روید اگر این معرفت درست باشد عمل صالح نیز درست و در غیر این صور ت عمل ما آفت پذیر خواهد بود.
منبع: بصیرت