پرسش و پاسخ از مرحوم حضرت آیت اللَّه خوشوقت(ره)
🔻به علت مشغله درسی و کاری اکثر وقت من در گیر است و کمتر فرصت به انجام نماز دارم، آیا این وقتی که من میگذارم بعداً من را #پشیمان نخواهد کرد؟
🔹 حالا هم او را پشیمان میکند چه رسد به بعدا.
👈 تو نماز را باید اول وقت بخوانی بعد کار کنی.
بخواهی عوض نماز هم کار کنی آنوقت فردا کارهای دیگر انجام میدهی. فردا جاسوس آمریکا میشوی.
همه جاسوسها تحصیل کرده هستند؛ زحمت کشیدند #دانشگاه رفتند، یک دانه عمله بیسواد، جاسوس نیست.
اینها در موقع تحصیل، مطیع فرمان خدا نبودند، عوض نماز درس خواندند و #دانشجو شدند، رفتند آنجا مدرک گرفتند حالا هر کسی پول بیشتر بدهد برای او خدمت میکنند.
همدلی شناختی
👣 فراتر از خود: تلاش برای درک دلایل، شرایط، محدودیتها و فشار روانی که فرد منتقد تحت آن بوده است. این کار، انتقاد را شخصیسازی نمیکند.
💖 شفقت متقابل: اگر بتوانیم دلیل اشتباه دیگران را درک کنیم، خطای آنها در نظر ما کوچک و قابل اغماض جلوه میکند. این اصل شامل درک رنج خودمان نیز میشود.
💡 راهکار عملی: پس از شنیدن یک انتقاد، عمداً به این فکر کنید که چقدر احتمال دارد فرد گوینده به دلیل کمبود خواب، فشار کاری، یا مشکلات شخصی، نتوانسته منظور خود را به درستی بیان کند.
صحبت درباره مرگ با کودکان
💠 صحبت دربارۀ مرگ با کودکان، اگر با حساسیت و متناسب با سن آنها انجام شود، میتواند به یک فرصت آموزشی تبدیل گردد. کلید اصلی، صداقت همراه با سادگی است. از توضیحات پیچیده و استعارههای گیجکننده (مثل او به خواب طولانی رفته) پرهیز کنید، زیرا ممکن است باعث ترس یا سوءتفاهم در کودک شود. به جای آن، با زبانی روشن و آرام، مفهوم را بیان کنید؛ مثلاً: وقتی کسی میمیرد، بدنش از کار میایستد و دیگر نفس نمیکشد. به سوالات آنها به طور مختصر پاسخ دهید و فضایی امن برای بیان احساساتشان فراهم کنید.
❎ این گفتوگو باید متناسب با باورهای فرهنگی و مذهبی خانواده نیز باشد. اگر خانواده باوری خاص دربارۀ زندگی پس از مرگ یا روح دارند، میتوان آن را با زبان ساده برای کودک توضیح داد. مهم این است که بر دو اصل امنیتخاطر ( من اینجا کنار تو هستم ) و تأیید احساسات ( اشکال ندارد اگر احساس غمگینی یا سردرگمی میکنی ) تأکید کنید. همراهی کودک در مراسم سوگواری ساده یا خلق یک یادمان کوچک (مثل کاشتن گل) میتواند به او در درک واقعیت و پردازش عاطفی کمک شایانی کند.
مدیریت فرسودگی والدگری و خودمراقبتی
💠 والدینِ خسته، که از فشار مداوم مراقبت و مسئولیتهای فرزندپروری فرسوده شدهاند، اغلب با احساس خستگی مفرط، بیحوصلگی و کاهش لذت از نقش والدگری مواجه میشوند. این فرسودگی که گاهی با عذاب وجدان نیز همراه است، نه تنها بر سلامت روان والدین تأثیر میگذارد، بلکه کیفیت ارتباط آنان با کودک و فضای کلی خانواده را تحت الشعاع قرار میدهد.
✴ کلید مدیریت این وضعیت، پذیرش این واقعیت است که خودمراقبتی یک ضرورت اخلاقی است، نه یک انتخاب خودخواهانه. والدین نیاز دارند تا با تعیین حد و مرزهای سالم، محدود کردن برخی وظایف و اختصاص زمانی هرچند کوتاه برای تجدید قوا، به تدریج از این چرخه فرساینده خارج شوند. سرمایهگذاری روی سلامتی خود، در نهایت هدیهای به فرزندان و کیفیت رابطه با آنان است.
مسلمان شدن به برکت نام فاطمه سلام الله علیها
▪️یکی از ذاکران نقل کرده:
در محضر آیت الله العظمی سیّدمحمّد هادی میلانی (معاصر حقیر) بودم. یک مرد و زن آلمانی همراه دختر خود وارد شدند. پس از تعارفات معمول گفتند: ما آمده ایم به شرف اسلام نائل شویم.
آیت الله میلانی فرمودند: علّت چه چیز است؟
آن مرد عرض کرد:
پهلوی دخترم که در محضر شما نشسته در حادثه ای شکست و استخوان هایش خورد شد؛ چنان که پزشکان از معالجه ی او عاجز شدند و گفتند: باید عمل شود؛ ولی عمل خطرناک است. دخترم راضی نشد و گفت: اگر در بستر بمیرم بهتر از آن است که در زیر عمل از دنیا روم. به هر حال او را به خانه آوردیم. ما یک خدمتکار ایرانی داریم که او را بی بی صدا می زنیم. دخترم به او گفت: من تمام اندوخته ی مالی خود را راضی هستم، بدهم که صحّت به من برگردد؛ امّا فکر می کنم باید ناکام و با دل پرغصّه بمیرم. بی بی گفت: من یک طبیب را سراغ دارم که می تواند تو را شفا دهد. گفت: حاضرم تمام پول و موجودیم را به او بدهم. بی بی گفت: تمام آنها برای خودت باشد. بدان من علویّه ام و جدّه ی من زهرا (علیهاالسّلام) است که پهلوی او را به ظلم شکستند. تو با دل شکسته و اشک جاری بگو: یا فاطمه ی زهرا!! مرا شفا بده.
دخترم با دل شکسته شروع کرد به صدا زدن و از آن بانوی معظمّه یاری خواستن. بی بی هم در گوشه ی خانه با گریه می گفت:
یا فاطمه ی زهرا! این بیمار آلمانی را با خود آورده ام و شفای او را از شما می خواهم. مادرجان! کمک کن و آبروی مرا نگه دار.
آن مرد اضافه کرد:
من هم از دیدن این واقعه در گوشه ی حیاط منقلب شدم و گفت: ای فاطمه ی پهلو شکسته!
دیدم دختری قدری ساکت شد. ناگاه مرا صدا زد و گفت: پدر! بیا که دردم ساکت شده. جلو رفتم و دیدم او کاملاً شفا یافته. گفت: الآن در بحر بودم. بانوی مجلّله ای نزدم امد و دست به پهلویم کشید. گفتم: شما کیستید؟ فرمود: «من همانم که او را می خوانی. دخترم برخاست و راحت شد و دانستم که اسلام حق است. حالا به ایران آمده ایم و به خدمت شما رسیده ایم تا مسلمان شویم.
مرحوم میلانی و حاضران از این معجزه مسرور شدند و شهادتین و سایر امور اسلامی را به او آموختند و آنان با نورانیّت اسلام رفتند.
📚فضائل الزّهراء، ص 109.
حس ما بودن
💠 در یک رابطه موفق، حسِّ «ما بودنِ» زن و مرد اهمیت ویژهای دارد؛ یعنی هر دو طرف خود را جدای از دیگری نمیبینند، بلکه زن، مرد را قسمتی از وجود خود میداند و مرد نیز همین احساس را نسبت به زن دارد.
💞 این حس باعث میشود که نه تنها در روزهای خوب، بلکه در روزهای سخت و کمبودها نیز شریک بار هم باشند و همه چیز را با هم تحمل کنند.
🔰 وقتی هر کدام از زن و مرد «ما» را به جای «من» و «تو» میگذارند، دیگر تصمیمات، دغدغهها و حتی شادیها به صورت مشترک در نظر گرفته میشود. در این حالت، نه انتقاد و سرکوفت جایی دارد و نه تهدید؛ بلکه همراهی و احترام، بنیادیترین اصول رابطه خواهد شد. این احساسِ «ما بودن»، رمز پایداری و استحکام زندگی مشترک است که خانواده و عشق را معنا میبخشد.
پس از یک اختلاف جدی، چگونه باید آشتی کرد؟
🔰 آشتی واقعی، فرایندی است آگاهانه و دشوار که بسیار فراتر از یک معذرت خواهی ساده یا سکوت موقت پس از طوفان است. این مسیر با کنار گذاشتن حالت دفاعی و پذیرش مسئولیت آسیبهای وارد شده آغاز میشود. آشتی وقتی واقعی میشود که هر طرف با مسئولیتپذیری قبول کند چگونه دیگری را آزرده است و بدون بهانهجویی، این درد را بپذیرد. این گام، پایهای برای بازسازی احترام متقابل است.
💢 اما ترمیم رابطه در گام بعدی و از طریق تغییر رفتار و جبران عملی شکل میگیرد. اعتماد شکسته با قول و حرف بازسازی نمیشود، بلکه با ثبات در عمل و نشاندادن پایبندی جدید ممکن میگردد. این مرحله نیازمند صبر، تکرار رفتارهای اصلاحی و خلق تجربیات مثبت جدید در کنار یکدیگر است. در نهایت، آشتی موفق به بازتعریف رابطه میپردازد؛ نه نادیده گرفتن گذشته، بلکه یادگیری از آن برای ایجاد الگوی ارتباطی سالمتر و مرزهای محکمتر.
روابط سمی: شناسایی نشانههای رابطه ناسالم
💠 رابطه سمی با رفتارهای ظریف اما آسیبرسان مثل بازی با احساسات آغاز میشود. گاهی به شکل انکار واقعیت ظاهر میشود که باعث میشود نسبت به احساسات و درک خود دچار تردید شوید. یا ممکن است به صورت شرطیسازی عاطفی ظاهر شود، مثلاً تنها در ازای انجام خواستههای خاصی، محبت و تأیید دریافت کنید. این رفتارها شما را در چرخهای ناسالم بین قربانی و آسیبرسان گرفتار میکند و کمکم عزتنفستان را از بین میبرد.
💢یکی از واضحترین نشانههای رابطه ناسالم، نادیده گرفتن مکرر و عمدی مرزهای شخصی شماست. این تجاوز میتواند به اشکال مختلفی مانند کنترل روابط دوستانه شما، بررسی وسایل شخصی بدون اجازه، یا بیاحترامی به عقاید و احساساتتان بروز کند. در چنین رابطهای، خواستهها و نیازهای شما به طور سیستماتیک نادیده گرفته میشود و تمام توجه بر تأمین خواستههای یک طرف متمرکز است. این امر نه تنها استقلال، بلکه حس امنیت و احترام را نیز از بین میبرد.
من اگر رنگ بودم
📜کشف هویت از طریق استعاره: بازیِ «من اگر رنگ بودم» از طریق پرسشهای استعاری، مانند اگر یک حیوان، رنگ یا ساز بودی چه چیزی بودی؟ کودک را تشویق به تفکر عمیق درباره ماهیت خود میکند. پاسخها و دلایل آنها، کلیدهایی برای درک بهتر ویژگیها و ارزشهای بنیادین او هستند.
✍️این بازی، روشی غیرتهدیدآمیز برای دستیابی به اطلاعاتی است که ممکن است کودک نتواند مستقیماً بیان کند. مثلاً انتخاب رنگ آبی، چون آرامشبخش هستم یا حیوان روباه، چون باهوشم، مستقیماً به جنبههایی از شخصیت او اشاره دارد که برایش مهم است. این فعالیت، مهارت خودتحلیلی را در او تقویت میکند.
💡تأیید خود استعاری: پاسخهای او را با احترام بپذیرید و از او بخواهید تا نقش آن استعاره را بازی کند. سپس بپرسید: حالا که یک [مثلاً کوه] هستی، چه احساسی داری و چه کاری میتوانی انجام دهی؟ این ایفای نقش، درک او از هویت و نقش خود در جهان را عمیقتر میسازد.
آینه جادویی
📜تقویت خودپذیری: آینه جادویی، تمرینی ساده و در عین حال عمیق برای تقویت عزت نفس و خودپذیری در کودکان است. ایستادن در مقابل آینه و صحبت کردن مستقیم با بازتاب خود، فضایی را برای گفتگوی مثبت درونی و پذیرش ویژگیهای فردی فراهم میآورد.
✍️این فعالیت از کودک میخواهد تا آنچه را که واقعاً در مورد خود دوست دارد (از ویژگیهای ظاهری تا خصوصیات اخلاقی) را با صدای بلند بیان کند. این تمرین تکراری، به مرور زمان، باعث جایگزینی افکار انتقادی با جملات تأکیدی مثبت میشود و حس شایستگی را در او تقویت میکند و او را متوجه ارزشهای درونی و ظاهری خود میسازد.
💡برنامهریزی برای مهربانی: از کودک بخواهید هر روز یک جمله جدید در مورد خودش بگوید که دوست دارد آن را بیشتر تقویت کند (مثلاً: من امروز بیشتر تلاش خواهم کرد تا مهربانتر باشم ). این کار خودآگاهی عملی را در جهت رشد و بهبود مهارتها هدفمند میکند.