دختری از مکه که برترین بانوی جهان شد
پنچ سال پس از بعثت پیامبر اکرم(ص) درست در سال هجرت مسلمانان به کشور حبشه، خدیجه در شب بازگشتِ رسول الله(ص) از معراج، کودکی را آبستن گشت که ملائک قرنها در انتظار میلادش بودند.
زهرا(س) از همان آغاز آرامبخش زخمهای دل مادر بود، به طوری که قبل از تولد (در رحم) با خدیجه صحبت میکرد. تا اینکه انتظار به پایان رسید و خانهی پیامبر(ص) نورانی شد. در همان لحظه جبرئیل بر زمین فرود آمد: «یا رسول الله! خداوند امر کرده نام کودک را «فاطمه» بگذارید».
با نورى که به خانه هاى مکه راه یافت، دختری متولد شد و پس از آن ده فرشته همراه با طشت و ابریقى مملو از آب کوثر از آسمان فرود آمدند. آن بانویى که در پیش روى خدیجه قرار داشت، مولود را با آن آب شستوشو داده و جامه که از شیر سفیدتر و از عنبر خوشبوتر بود بیرون آورد.
دختری در بیستم ماه جمادىالثانى سال پنجم بعثت چشم به جهان گشود که یار و غمخوار پدر و والامقامترین بانوی جهان شد.
بعد از تولد فاطمه(س)، خدیجه پرستاری از او را شخصاً به عهده گرفت. این برخلاف سنّت معمول آن زمان بود که مردم مکه فرزندان تازه به دنیا آمدهی خود را به دایههایی از روستاها و بادیه نشینان اطراف میسپردند. او دورهی جوانی را تحت حمایت والدین خود در مکه و در دورانی که قریش مشکلات و رنجهای زیادی برای پدرش به وجود آوردهبودند، گذراند.
بزرگان قریش خواستار ازدواج با فاطمه(س) بودند، اما محمد(ص) پیشنهاد ازدواج آنها را نپذیرفت و گفت که «امر او با خداست». علی(ع) به سبب تنگدستی جرأت پا پیش گذاشتن نداشت و این محمد(ص) بود که کار را بر علی(ع) آسان نمود. محمد(ص) به او گفت که علی(ع) صاحب زرهی است که اگر آن را بفروشد، میتواند پول کافی برای مهر فاطمه(س) تهیه نماید. علی(ع) با فروش زره و وسایلی دیگر و شتر یا میش حدود ۴۸۰ درهم فراهم نمود که مبلغ خیلی معمولی بود. به توصیهی محمد(ص) یک سوم تا دو سوم مبلغ خرج عطریات شد و بقیه صرف خرید ضروریات منزل گردید.
آن گاه محمد(ص) فاطمه(س) را از قولی که به علی(ع) داده بود آگاه نمود. به گفتهی ابن سعد، فاطمه(س) چیزی نگفت و محمد(ص) این را نشانهی رضا دانست. علی(ع) مسکنی نه چندان دور از محمد(ص) برای فاطمه(س) ساخت اما فاطمه(س) خانهای نزدیکتر به پدر از علی(ع) خواست و به همین سبب یکی از اهالی مدینه به نام حارثه ابن النعمان خانهی خود را به زوج جوان بخشید.
رابطهی زناشویی علی(ع) و فاطمه(س) رابطهی ویژهای بود و تک همسری علی(ع) تا پایان عمر فاطمه(س) نشانهای بر این امر است.
در سالهای اول ازدواج، علی(ع) پول کمی کسب میکرد. او از چاه آب میکشید و مزارع دیگران را آبیاری میکرد. فاطمه(س) نیز خدمتکاری نداشت و خود غلات را با دست آسیاب میکرد و بر اثر کار دستانش تاول زده بود.
اولین فرزند فاطمه(س) امام حسن مجتبی(ع) در سال دوم هجری/ ۶۲۵ میلادی متولد شد و فاطمه(س) حسین(ع) را پنجاه روز پس از تولد حسن(ع) باردار شد و در نخستین روزهای ماه شعبان به سال چهارم هجرت به دنیا آورد. فاطمه(س) دو دختر نیز به دنیا آورد که به نام دو تن از عمههایشان زینب(س) و ام کلثوم(س) نامگذاری شدند.
در تاریخ وفات حضرت فاطمه(س) در منابع شیعه دو تاریخ آمده است؛ یکی ۷۵ روز، دیگری ۹۵ روز پس از ارتحال حضرت خاتم(ص) هست که بر این مبنا در حقیقت ۱۳ جمادیالاول و ۳ جمادیالثانی را ذکر میکنند.
فاطمه(س) به عنوان «مادر امامان»، جایگاه ویژهای در بینش شیعه دارد. او به عنوان تنها فرزند بازماندهی محمد(ص)، همسر علی(ع) و مادر حسن و حسین(ع)، دارای جایگاه منحصربهفردی بین شیعیان است.
نوبتِ خدمتِ مسئولان رسید
دیروز دنیا، به فهم تازه ای از نگاه و باور و عمل مردم ایران رسید. چشمِ باز دنیا دید که این ملت نستوه، نه تنها در شدائد و مشکلات از پا نمی نشیند بلکه برخاستن و تلاش برای خواستن ها و اهداف خود را به تاریخ تعلیم می کند. مردم دیروز به صراحت اعلام کردند که همواره ۲۲ بهمن را یوم ا… و در عین حال، ملی ترین روزی می دانند که در تقویم این دیار رقم خورده است. روزی که به هر تکرار تازه تر و شکوفاتر می شود و به هر شکو فایی، طراوت بهار را تا عمق جان می برد.
این یوم ا… در چهلمین تکرار خویش، البته معنایی بدیع هم یافته است و آن علاوه بر معنای پیروزی نخستین، پیروزی دوم و البته شکست آشکار دشمنانی را رقم زده است که نمی خواستند ما چهلمین پیروزی را ببینیم اما به لطف خدا به بامداد روشن چهل و یکمین پیروزی، چشم روشن می کنیم. آن هم در شکوه صبر ملتی که هم از جان گذشت و هم از همه داشته هایش مایه گذاشت تا چشم روشنی تاریخ را رقم زند. تاریخی که در صفحات خویش، کم عذاب نکشیده است از سیاهی ها و سیاه کاران، کم زخم نخورده است از دشمنان و دشمن صفتان، کم در خویش نشکسته از سست عنصری ها و ناهمراهی ها و تنها ماندن حق ها و حقیقت ها. امروز اما وقت خوشحالی تاریخ است در شکوه تماشای ملتی که صبر را هم معنایی کمال یافته بخشید و در زمانی که بیگانگان او را زخم در پهلو و از پا افتاده می خواستند، قامت راست کرد تا در شمار راست قامتان همیشه تاریخ نامی نو و آبرویی مانا داشته باشد. حماسه ای چنین، ستایش بزرگ می طلبد و حق است که مسئولان و کارگزاران حکومت، در برابر صبر و استقامت ملت نستوه ایران، سر فرود آورند و با تجدید عهد، با امام و شهیدان، به خدمت شایسته مردم قهرمان کمر همت بندند که شکرانه ملتی چنین جز سپاسی چنان نخواهد بود. باید که از این پس هم تدبیر نو کنند و هم همت مضاعف تا امید زخمی مردم التیام یابد و دوباره به فصل خوب شکفتن برسد. این سختی ها و تلخ کامی ها، این گرانی، رکود، ندانم کاری ها و اهمال ها نه زیبنده است و نه در شأن ملتی که از همه چیز خود گذشته است. حق دارند مردم در همه شئون و وظیفه کارگزاران است که در راستای اهداف انقلاب خدمت گزار و تسهیل کننده امر مردم باشند که اصولا حکومت، فلسفه ای جز این ندارد که امکانات و شرایط را برای بهتر زندگی کردن تمام ساحتی مردم فراهم آورد. این حق مسلم مردم است که هر روز بهتر از دیروز زندگی کنند و اخلاقی تعالی یافته تر در جامعه شاهد باشند. باری، مردم سهم خویش را دادند و قدم بلند خود را برداشتند. اینک نوبت مسئولان است تا با طرحی تازه و همتی نو به خدمت برخیزند….
منبع: خبرنگار بهشت
سلام مردم به دهه پنجم
چون خودمان درون واقعه هستیم نمی توانیم به درستی درک کنیم که امروز چه اتفاقی افتاد. اگر ذهن خود را از نگاه جزءنگر فارغ کنیم و با نگاهی کلان و از افقی بالا نگاه کنیم می توانیم بفهمیم که امروز یک اتفاق تاریخی روی داد. در اوج مشکلات اقتصادی بخش زیادی از مردم که اتفاقا بیشتر با این مشکلات دست و پنجه نرم می کنند، به گونه ای مدافع انقلاب هستند که بی هیچ زور و انگیزه مادی به خیابان ها می آیند و مجددا مهر حمایت شان را از انقلاب بر پای انقلابی می زنند که نتوانسته برخی از آرمان هایش را آن گونه که شایسته و بایسته بوده محقق کند.
این اتفاق معجزه گونه، وقتی تاریخ سازتر می شود که به یاد آوریم نظام اسلامی چه دورانی را از سر گذرانده است.
چه تلاش های سنگینی در طول ۴۰ سال صورت گرفت تا مردم این روز را نبینند. در رسیدن به این هدف، نفاق، ترور، جنگ، اختلاف داخلی، شبیخون فرهنگی ، فتنه داخلی، تحریم، نفوذ ، عملیات روانی و بسیاری برنامه ریزی های عملیاتی پیدا و پنهان دیگر با هزینه های مادی سرسام آور صورت گرفت اما مردم ، تاکید می کنم مردم نه الزاما مسئولان، پرشکوه تر از همیشه وارد عرصه شدند و ۴۰ سالگی انقلاب خود را جشن گرفتند و به دهه پنجم انقلاب سلام کردند.
این اراده ای که امروز در مردم دیدیم این امید را ایجاد کرد که ان شاءا… با عنایت الهی، مردم آخرین پیچ مسیر پر پیچ و خم انقلاب را هم با کارآمد کردن و حل مشکلات اقتصادی و مبارزه با فساد از پیش روی برخواهند داشت و با الگوسازی نظامی موفق، حرکت برای جهانی کردن انقلاب در چله دوم آغاز خواهد شد. حرکت ادامه خواهد داشت فقط مسئولان از هر فکر و سلیقه و در هر قوه و نهادی مراقب باشند مردم آن ها را از قافله پیاده نکنند.
یادداشت مدیر مسئول روزنامه خراسان-23/11/97
چهل سال نماز جمعه
از جمله دستاوردهاي 40 ساله انقلاب و جمهوري اسلامي؛ احيا، ترويج و گسترش نمازجمعه به منزله يکي از مهمترين جلوه هاي تحقق سياسي آيين هاي ديني است. برپايي نمازجمعه به عنوان يكي از نمادهاي سياسي اسلام يكي از دغدغه هاي اصلي حضرت امام پس از پيروزي انقلاب بود. از اين رو مرحوم آيت ا… طالقاني را در همان نخستين سال پيروزي انقلاب به امامت جمعه تهران منصوب فرمودند. همچنين در پيامي به مناسبت عيد فطر سال ۱۳۵۸ شمسي و با فاصله اندكي از برگزاري اولين نمازجمعه تهران بار ديگر بر بعد سياسي نمازجمعه تاكيد فرمودند:
“… اسلام دين سياست است، ديني است كه در احكام آن سياست به وضوح ديده مي شود، … و در هر هفته يك اجتماع بزرگ از همه، در يك محل و نماز جمعه؛ كه مشتمل (بر) دو خطبه است، كه در آن خطبتين بايد مسائل روز، احتياجات كشور، احتياجات منطقه و جهات سياسي، جهات اجتماعي، جهات اقتصادي طرح بشود، و مردم مطلع بشوند بر اين مسائل. و در هر سال دو عيد، كه در آن دو عيد مجتمع بشوند و دو خطبه در آن عيد در آن نماز هست. در نماز عيد دو خطبه هست؛ كه آن دو خطبه هم بايد بعد از حمد و بعد از صلوات بر پيغمبر اكرم و ائمه - عليهم السلام - جهات سياسي، جهات اجتماعي، جهات اقتصادي، احتياجاتي كه كشور دارد، احتياجاتي كه منطقه دارد در آنها طرح بشود و خطبا مردم را آگاه كنند از مسائل".[1]
چهل سالگي انقلاب و کارنامه وحدت حوزه و دانشگاه
تلاش رهبران و نخبگان کشور براي سوق دادن حوزه و دانشگاه به سمت نيازها و اقتضائات حکومت ديني موجب آن شده است که در طي چهل سال گذشته بهره گيري از دانش در جهت اهداف و بنيادهاي ديني تلاش هاي دامنه داري را موجب شود. با اينکه هنوز سخن از اسلامي نشدن دانشگاهها به ميان مي آيد اما واقعيت آن است که دانشگاه در خدمت انقلاب و نظامي قرار گرفته است که اسلاميت و بنيادهاي آن که در اصل دوم قانون اساسي نيز بدان تصريح شده مباني آن را تشکيل ميدهد. از يک نظر علم در دانشگاه غربي فاقد مبدا و معاد است در حالي که علم در دانشگاه جمهوري اسلامي داراي مبدا و معاد است هرچند هنوز تا اسلامي شدن ماهيت و همه ابعاد دانشگاه فاصله وجود دارد؛ اما نمي توان بر خدمات گسترده دانشگاه به شکل گيري علم ديني چشم فروبست. از ميان تلقي هاي مختلف وحدت ميان حوزه و دانشگاه وحدت در هدف و آرمان و نيز تاسيس نهادهاي دانشگاهي با دروس حوزوي و دانشگاهي و نيز ارائه دروس ديني در همه دانشگاه ها موثرترين نمودهاي کارنامه چهل ساله وحدت حوزه و دانشگاه است.
انقلاب اسلامي در عصر حاضر بر پايه ايمان به خدا و کرامت انساني در عصري به پيروزي رسيد که دين و معنويت در غربت عجيبي به سر مي برد در ايران رژيم پهلوي با تکيه بر حمايت قدرت هاي غربي مواجهه با نمودهاي دين در صحنه زندگي و اجتماع و سياست را در صدر برنامه هاي خود قرار داده بود. نهاد دانشگاه اگرچه منشا پيشرفت هاي علمي و تربيت انسانهاي موثري براي ترقي و توسعه کشور بود اما با توجه به همزماني تاسيس آن با محدوديت هاي گسترده بر سر راه آموزش هاي ديني و حوزوي در ابتداي امر در جهت مواجهه با نهاد دين تفسير ميشد. در فضاي دانشگاه به تدريج نسلي از ايمان باوران متدين و علاقه مند به حيات ديني شکل گرفت و آرام آرام فضاي را براي شکل گيري گفتمان مشترک هدف و جهت مشترک ميان دانشگاه و حوزه پديدار شد از ميان حوزه رهبراني آگاه و روشن انديش و انقلابي و از درون دانشگاه استادان و دانشجوياني آرمانخواه و در جستجوي احيا و قد برافراشتن دين ظهور کردند که با هدايت و رهبري عالمانه و تاريخي حضرت امام خيمني(ره) اين دو نيرو با هم متحد شده و با بسيج ميليوني مردم در راهپيمايي هاي عظيم سال 57 بساط رژيم پهلوي برچيده شد. شک نيست که تنها با اتحاد حوزه و دانشگاه، پيروزي انقلاب ميسر شد اما ساختن نظامي نو و برپاداشتن سياست و اقتصاد و فرهنگ در نهاد نوپاي جمهوري اسلامي بيش از به فروپاشي کشاندن رژيم پهلوي نيازمند اتحاد و همدلي حوزه و دانشگاه بود. اين امر سبب شد رهبر روشن بين انقلاب بر ضرورت نهادينه کردن اتحاد حوزه و دانشگاه به منزله دو نهاد اساسي موثر در نخبه سازي انقلاب تاکید ورزند. شهادت دکتر مفتح از مجموع شهيداني که مانند شهيد مطهري و بهشتي خود سمبل وحدت حوزه و دانشگاه بودند براي نامگذاري روزي بدين نام مناسب مينمود. اکنون که قريب چهل سال از اين نامگذاري مي گذرد پرسش اين است که اساس وحدت حوزه و دانشگاه در ميدان عمل در چهل سال گذشته تا چه حد محقق شده است و از ميان نسبت هاي مختلف و تلقي هاي گوناگون از وحدت حوزه و دانشگاه در کدام عرصه ها و در چه ابعادي و با چه تعريفي از اتحاد در عمل رسيدن به اهداف وحدت حوزه و دانشگاه پيگيري شده است.
وقتی که امام آمد...
وقتی که امام آمد، ستم رفت، شاه رفت و پلیدی و تباهی و سیاهی رخت بربست. وقتی که امام آمد، لاله ها سر از خاک برآوردند و فرشی برای گام های پرصلابت او شدند. وقتی که امام آمد، باغچه ها گل داد، دل ها شادمان شد و امت جشن برپا کردند. وقتی که امام آمد، عشق و ایمان را به ما هدیه کرد و ایثار را به ما آموخت.وقتی که امام آمد، آزادی به خانه ها برگشت، ما استقلال خویش را باز یافتیم و جمهوری اسلامی با دست مبارک او بنیاد نهاده شد.وقتی که امام آمد، تمامی امیدها و خوبی ها را با خود به ارمغان آورد. پس مبادا «راه امام» را گم، و «کلام امام» را فراموش کنیم. همه مان بدانیم که اگر امروز، فجری داریم، از فروغ آن خورشید فجر آفرین است.