روزه اخرشعبان
و ما از خود نگذشتیم … خدایا تو از گناهان ما بگذر”
ماه رجب و شعبان هم از دستمون رفت و نزدیک به ماه خدا ، ماه مبارک رمضان میشویم .
خوش به حال آنانی که توانستند از این دو ماه استفادهی لازم را کرده و توشهای برای ماه رمضان بر چینند .یکی از اعمال شریف و بسیار ارزشمندی که برای ماه شعبان ذکر شده ،مخصوص سه روز آخر این ماه میباشد .
بله ! درست متوجه شدهاید .روزهی سه روز آخر ماه شعبان و اتصال آن به ماه شریف رمضان .
این سه روز آخر شعبان میتواند فرصت خوبی باشد چه برای آنانی که ار قافله عقب ماندهاند و در طول دو ماه پیشواز برای ماه رمضان کاری نکرده اند ، و چه برای آنانی که در طول این دو ماه در تکاپوی جمع آوری توشه برای رمضان بودهاند باشد، فرصت و توفیقی مجدد باشد .
روزه شعبان در کلام بزرگان
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «من صام ثلاثه ایام من شعبان وجبت له الجنه و کان رسول الله صلی الله علیه و آله شفیعه یوم القیامه » هر که سه روز از ماه شعبان را روزه بدارد، بهشت برای او واجب گردد و رسول خدا در روز قیامت شفیعش خواهد بود.
در ماه شعبان امام زینالعابدین علیهالسلام اصحاب خود را جمع میکرد و میفرمود: «معاشر اصحابی اتدرون ای شهر هذا؟ هذا شهرشعبان و کان رسول الله(صلی الله علیه وآله) یقول: شعبان شهری. الا فصوموا فیه محبه لنبیکم و تقربا الی ربکم، فوالذی نفس علی بن الحسین بیده، سمعت ابی الحسین یقول: سمعت امیرالمومنین(علیهالسلام) یقول: من صام شعبان محبه لنبی الله و تقربا الی الله عزوجل، احبه الله عزوجل و قربه من کرامته یوم القیامه و اوجب له الجنه ».
یاران من! میدانید این چه ماهی است؟ این ماه شعبان است که رسول خدا(صلی الله علیه و آ له) میفرمود: شعبان ماه من است، پس در آن روزه بگیرید به خاطر محبت و دوستی پیامبرتان و برای تقرب به پروردگارتان،به همان خدایی که جان علی بن الحسین در دست اوست از پدرم حسین بن علی(علیهالسلام) شنیدم که امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمود: هر که به خاطر محبت پیامبر و برای تقرب به خدای عزوجل ماه شعبان را روزه بدارد، خداوند او را دوست خواهد داشت و به کرامتش در روز رستاخیز نزدیک خواهد کرد و بهشت را بر او واجب خواهد گردانید.
شعبان و رمضان در کلام رسول خدا(صلی الله علیه وآله)
رسول خدا(صلی الله علیه و آ له) در روایت مفصلی درباره این ماه شعبان و رمضان میفرماید:
شعبان ماه من است و رمضان ماه خدای عزوجل. پس هر که ماه مرا روزه بدارد، در روز قیامت شفیعش خواهم بود و هر که ماه خدا را روزه بدارد خداوند در قبرش وحشتش را از بین میبرد و او رامانوس میسازد و تنهائیش را میزداید و هرگاه از قبرش خارج شود با روی سفید و در حالی باشد که در دست راستش کتابش را گرفته و جاودانگی را در دست چپش و میآید تا در برابر خدای عزوجل قرار گیرد پس خداوند به او میفرماید: بندهام! پاسخ میدهد: لبیک یا مولای من! خداوند میفرماید: به خاطر من روزه گرفتی؟
عرض میکند: آری مولای من، پس خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
(ای فرشتگانم) دست بندهام را بگیرید و او را نزد پیامبرم بیاورید. پس او را به حضور رسول خدا میرسانند. پس من به او میگویم: ماه مرا روزه گرفتی؟ (شاید مقصود جزئی از ماه شعبان باشد نه همهاش) میگوید: آری! پس من به او میگویم: من امروز شفاعتت میکنم.
سپس خدای عزوجل میفرماید: اما من از حقوق خودم به خاطر بندهام گذشتم و اما حقوق دیگر بندگانم که بر گردن او هست، هر که از او بگذرد و عفوش کند، من آنقدر تعویضش میکنم تا راضی گردد.
رسول خدا(صلی الله علیه و آ له) فرمود:
پس من دست او رامی گیرم تا اینکه او را به صراط میرسانم، پس آن را صاف و لغزنده مییابم که گامهای خطاکاران بر آن ثابت نشود و بلغزد،پس من دست او را میگیرم، فرشته موکل به صراط میگوید: ای رسول خدا، این کیست؟ میگویم: این فلان است (اسمش را میآورم) او در ماه من (شعبان) به خاطر دریافت شفاعتم، روزه گرفته و ماه خدا(رمضان) را به خاطر وعده الهی روزه گرفته، پس در بهشت را برای او میگشایم و رضوان (فرشته بهشت) میگوید که در آن روز به ما امر میشود که در بهشت را بر امتت بگشاییم.
شفاعت در برابر روزه در ماه شعبان
سپس امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود: ماه رسول خدا را روزه بدارید تا در روز رستاخیز شفیعتان باشد و ماه خدا را روزه بگیرید تا ازرحیق مختوم (شراب گوارای بهشتی) بیاشامید و هر که ماه شعبان را به ماه رمضان بپیوندد، برای او پاداش دو ماه پی در پی نوشته شود.
به هر حال این فرصت را باید غنیمت شمرد و گرچه تاکنون از این ماههای پر فضیلت استفاده نشده در این آخرین روزهای ماه شعبان،بسیار بهره باید برد و با دعا و قرآن و نیایش و مناجات شعبانیه روزها و شبها را گذراند و از هر لحظه و دقیقهای برای توشه گیری روز رستاخیز استفاده شایان برد. ضمن اینکه باید خدای را بسیار شکر و سپاس گوییم که ما را تا فرا رسیدن این ماههای مبارک زنده نگه داشته و صحت و سلامتی داده است، هرگز نباید این ساعتها و روز و شبهای با ارزش به بطالت و بی کاری و سستی و کاهلی بگذرد. در طول سال جز چند روزی بیش نیست که از روزها و ماههای دیگر امتیاز و خصوصیت بسزایی دارند، به ویژه آخرین روزهای ماه شعبان و تمام روزها و شبهای ماه مبارک رمضان.
جمعه آخر ماه شعبان را از دست ندهید !
ابوالصلت هروی گوید: در آخرین جمعه از ماه شعبان خدمت امام هشتم علیهالسلام مشرف شدم. حضرت فرمود:
ای اباالصلت! ماه شعبان بیشترش گذشت و اینک جمعه آخرش فرارسیده پس تلافی کن در این چند روز آخر، آنچه از تقصیرهایت در این ماه گذشته است و رو آور به آنچه برای تو سودمند است و بسیار دعا کن و از خدا طلب آمرزش گناهانت نما و قرآن را بسیار تلاوت کن و از گناهانت توبه کن تا چون ماه مبارک رمضان فرا رسد خود را برای خدا خالص و آماده گردانیده باشی و امانت کسی را در گردن خود نگذار جز آنکه آن را ادا کنی و کینه مؤمنی را در دل قرار نده جز آنکه بیرونش کنی و تقوای الهی داشته باش و بر او در پنهان و آشکار توکل کن زیرا هر که بر خدا توکل کند، خدا او را بس است و در بقیه این ماه بسیار خدا را بخوان. و اما در فضیلت ماه رمضان آنقدر روایت از معصومین(علیهالسلام) رسیده است که کتابها برای نوشتن لازم است، همین بس که در این ماه خدا، درهای بهشت گشوده و درهای جهنم بسته میشود و پاداش کارهای خیر مضاعف و دو برابر میگردد; پس باید بسیار تلاش کرد که خدای نخواسته درهای جهنم بر رویمان باز نشود. ضمناً بدین مناسبت خطبه رسول اکرم در آخر ماه شعبان را حتماً مطالعه کنید . (این خطبه شریفه در بسیاری از کتابها و همچنین مفاتیح نقل شده است)
ثواب روزه سه روز ماه شعبان
السنن الکبری عن أنس: قیلَ: یا رَسولَ اللهِ، أیُ الصَّومِ أفضَلُ؟ قالَ: «صَومُ شَعبانَ تَعظیما لِرَمَضانَ»( السنن الکبری: 4/503/8517، شُعب الإیمان: 3/377/3819، کنز العمّال: 8/591/24292؛ ثواب الأعمال: 86/14، بحار الأنوار: 97/77/35 .)؛ السنن الکبری ـ به نقل از انس ـ به پیامبر خدا گفتند: کدام روزه برتر است؟ فرمود: «روزه شعبان در بزرگداشتِ رمضان.»
الإمام الصادق علیهالسلام: « مَن صامَ ثَلاثَةَ أیّامٍ مِن آخِرِ شَعبانَ و وَصَلَها بِشَهرِ رَمَضانَ، کَتَبَ اللهُ لَهُ صَومَ شَهرَینِ مُتَتابِعَینِ» (کتاب من لا یحضره الفقیه: 2/94/1829، الخصال: 582/6، فضائل الأشهر الثلاثة: 53/31، الأمالی للصدوق: 768/1038، الإقبال: 1/43، بحار الأنوار: 97/72 . )
امام صادق علیهالسلام: هر کس سه روزِ آخر شعبان را روزه بدارد و آنها را به ماه رمضان متّصل کند، خداوند برای او پاداش روزه دو ماه پیاپی را مینویسد.
منابع :
سایت حوزه
سایت پرسشهای دینی
کتاب ماه خدا، محمدی ری شهری، ج 1، ص 186، با تصرف
پایگاه اطلاع رسانی تبیان
چگونه اخلاص پدر، فرزندش را علامه کرد؟!
برای استجابت دعا شرایط بسیاری نقلشده، همچنین زمانها و مکانهای مختلفی ذکرشده که دعا در آن رد نخواهد شد اما شاید همه این موارد درگرو خلوص نیت دعا کننده باشد و یا به تعبیر عرفی دل انسان که شکست دعا مستجاب میشود.
* آیه
ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ/ مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم غافر/ 60
* آینه
حکایت؛ علاوه بر فضل و علم و ادب علامه محمدتقی مجلسی اول، مهمترین تلاش وی در دوران حیات تربیت دانشمندی عالم و فاضل به نام محمدباقر مجلسی بود. محدث نوری در کتاب فیض قدسی درباره مقام علامه مجلسی میگوید که وی یگانه دوران و نادره روزگار خویش است.
علامه محمدباقر مجلسی سومین فرزند ملا محمدتقی مجلسی اول است، آقا احمد کرمانشاهی در کتاب «مرآت الاحوال» از محمدتقی مجلسی نقل میکند: شبی از شبها پس از فراغت از عبادت مخلصانه، حالتی برایم ایجاد شد که از آن حالت فهمیدم اگر در این هنگام از خداوند درخواستی کنم، اجابت خواهد کرد. فکر کردم چه چیزی از امور دنیا و آخرت از درگاه خداوند متعال بخواهم که ناگاه صدای گریه محمدباقر از گهوارهاش برخاست. بیدرنگ گفتم: پروردگارا! به حق محمد و آل محمد صلیالله علیه و آله و سلم این کودک را مروّج دینت و ناشر احکام پیامبر بزرگت قرار ده و او را به توفیقاتی بی پایان موفق گردان.
شکّی نیست که از آثار آن دعاها است که این همه آثار و برکات و خدمات از آن بزرگوار ظاهر شده با وجودی که به همه امور رسیدگی میکرد از او هیچگونه وظیفه بندگی و اخلاقی فوت نمیشد از قبیل شرکت کردن در نماز اموات و مجالس و میهمانی رفتن و رسیدگی به امور مرافعات و رفع حوائج مؤمنین. خدمت او به شیعه به حدّی رسید که عبدالعزیز دهلوی در کتاب تحفه گفته که اگر دین شیعه را دین مجلسی بنامند بیجا نخواهد بود.1
جز تو پیش که برآرد بنده دست هم دعا و هم اجابت از تو هست 2
با اقتباس و ویراست از کتاب نماز خوبان
مولوی
درس شعبان، بیداری محبت
مناجات شریف«شعبانیه» به عنوان یکی از غنی ترین منابع معرفتی خاندان رسالت از این امتیاز استثنایی برخوردار است که همه اهل بیت علیهم السلام به خواندن آن اهتمام داشته اند. یکی از نکته های نغز و اسرار عمیق این منظومه بزرگ معرفتی عبارت لطیفی است که بر بیداری محبت تأکید دارد و به محضر الهی عرضه می دارد: «الهی، لم یکن لی حول فأنتقل به عن معصیتک إلا فی وقت أیقظتنی لمحبتک/ خدایا! من خود توش و توان رهایی از چنبره گناه و خواب غفلت ندارم، مگر آن دم که با مهر و محبت خود بیدارم کنی»تمنای بیداری محبت، حکمتی است که در مدرسه شعبان می آموزیم تا بتوانیم از لذت های معنوی ماه مبارک رمضان بهره مند شویم.
اگر به مهر و محبت الهی بیدار شدیم و چشم و گوش مان باز شد و هوش و حواسمان کامل بود، آن وقت پذیرایی رنگارنگ ضیافت الهی را خواهیم دید و اگر بیدار نبودیم و حواسمان هشیار نبود طبعا چیزی از ضیافت الهی رمضان متوجه نمی شویم و خواهیم گفت که ما چیزی از مهمانی ندیدیم! و خواهیم پرسید: کدام مهمانی؟ کدام سفره؟ کدام پذیرایی؟
وقتی خواب باشیم و پذیرایی پایان پذیرد و سفره را جمع کنند، طبیعی است که چیزی از ضیافت نمی فهمیم و جز خستگی رمضان برایمان نمی ماند! که فرمود چه فراوانند روزه دارانی که از روزه جز تشنگی و گرسنگی نمی فهمند!
حکمت رازگون «بیداری محبت»همان قدر که آموزه ای فردی است، به همان اندازه تعلیمی اجتماعی و کلان است. این راز شگفت درسی است برای مدیران جامعه و سیاست گذاران فرهنگی و اجتماعی تا بدانند و بفهمند که عامل و انگیزه دینداری محبت است نه چوب و چماق!
آن چه می تواند التزام و تعهد عمیق و ریشه دار دینی در افراد جامعه ایجاد کند ، این بیداری است که در سختترین شرایط و دورترین مکان ها نیز رابطه معنوی و احساس وابستگی روحی به تعالیم دینی را در انسان حفظ می کند، وگرنه با فشارها و سخت گیری های قانونی و رسمی تا جایی که اضطرار هست افراد ظاهر امور را حفظ می کنند و به محض احساس نکردن قید و بند خود را بی تعهد و التزام میبینند.
درس «بیداری محبت» در ماه شعبان برای آن است که ما را در هر حال و هر جا و هر موقعیت - پیش از هرکسی و بیش از هر قدرتی - تنها نسبت به پروردگارمان عاشقانه و مهرورزانه متعهد بدارد و بیدار سازد.
در سه روز دو ماه روزه بگیریم
ماه شعبان با همه فضایل و برکاتش دارد با ما وداع می کند، نمی دانم شما چقدر از برکات این ماه استفاده کرده اید چقدر اعمالش را انجام دادید، چندتا صلوات فرستاده اید؟
چندتا دوشنبه و پنج شنبه اش را روزه گرفته اید؟ در هر حال ماه عزیز خدا شعبان المعظم دارد می رود و حسرت بر مایی که قدر لحظات با عظمتش را ندانستیم، و خوشا به حال آنان که به جای پرداختن به کارهای بی فایده و بی ارزش بهره خود را از این ماه پر خیر و برکت بردند، خوشا به حال آنان که از این مقدمه برای رسیدن به نورانیت ماه خدا ماه مبارک رمضان آماده شدند.
یک مژده برای همه کسانی که دلشان می خواهد جبران مافات کنند و لحظات از دست داده را زنده کنند.
اباصلت هروی میگوید: جمعه آخر ماه شعبان خدمت امام رضا (علیهالسلام) رسیدم. حضرت فرمود: ای اباصلت! اکثر ماه شعبان رفت و امروز جمعه آخر ماه است، پس تقصیرها و کوتاهیهای گذشته را در بقیّه این ماه جبران کن و به آنچه برای تو سودمند است رویآور، بسیار دعا کن و استغفار نما و قرآن را بسیار تلاوت کن و از گناهان خود توبه نما تا وقتیکه ماه رمضان داخل میشود، خود را برای خدا خالص ساخته باشی و هر دَیْن و امانتی بر عهده داری، ادا کن و کینه هر کس که در دل داری بیرون نما و گناهانی را که انجام میدادی ترک کن و از خدا بترس و در امور پنهان و آشکار خود بر خدا توکّل نما که هر کس بر خدا توکّل کند، خداوند امور او را کفایت مینماید و در بقیه این ماه این دعا را بسیار بخوان: اَللّـهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضی مِنْ شَعْبانَ، فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِی مِنْهُ. خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیدهای در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان. امام (علیهالسلام) در ادامه فرمود: خداوند به احترام و عظمت ماه مبارک رمضان، بندههای بسیاری را در ماه شعبان از آتش جهنّم آزاد میگرداند. [زاد المعاد، صفحه 81 و 82]
جمعه ای که پیش رو داریم آخرین جمعه از ماه شعبان است چه خوب است که دستور امام رضا علیه السلام را به کار گیرم و در این روز عزیز آمرزش خود را از خدای خوبمان بگیریم.
در سه روز دو ماه روزه بگیریم
عزیزان این سه روز پایانی ماه شعبان اهمیت بسیار زیادی دارد، باید سعی کنیم از لحظه لحظه آن استفاده کنیم و از آن بهره ببریم این سه روز به قدری اهمیت دارند که روزه داشتن آن و وصل کردنش به روزه ماه رمضان، ثوابی معادل روزه دو ماه متوالی داشتن دارد.
خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیدهای در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان امام (علیهالسلام) در ادامه فرمود: خداوند به احترام و عظمت ماه مبارک رمضان، بندههای بسیاری را در ماه شعبان از آتش جهنّم آزاد میگرداند
قالَ الصّادِقُ علیه السلام: مَنْ صامَ ثَلاثَةَ أَیّامِ مِنْ اخِرِ شَعْبانَ وَ وَصَلَها بِشَهْرِ رَمَضانَ كَتَبَ اللّه ُ لَهُ صَـوْمَ شَهْـرَیْنِ مُتَتـابِعَـیْنِ.
امام صادق علیه السلام فرمود: هر كس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و به روزه ماه رمضان وصل كند، خداوند ثواب روزه دو ماه پى در پى را برایش محسُوب مى كند. (وسائل الشیعه، ج 7، ص 375، ح 22 )
در این سه روز هر چقدر می توانیم، صلوات بفرستیم و دعای فرج بخوانیم و تا می توانیم استغفار کنیم، باشد که آمرزیده وارد ماه سراسر نور رمضان شویم.
نکته ای در مورد مناجات شعبانیه
مناجات شعبانیه یکی از پربارترین دعاهای مأثور ماست، در مناجات شعبانیه همه حرف هایی که دوست داریم با خدای خوبمان بگوییم و عاجزیم، به شیواترین شکل آمده است، اگر تا کنون این مناجات نورانی را نخوانده اید فرصت مناسبی است که این دعای شریف را بخوانید، که در مورد آن سفارشات زیادی از علمای بزرگ ما به ما رسیده است.
امام خمینی (ره) می فرماید: «مناجات «شعبانیه» را خواندید؟ بخوانید آقا! مناجات شعبانیه از مناجاتهایی هست که اگر انسان دنبالش برود و فکر در او بکند، انسان را به یک جایی میرساند … همه ائمه هم به حسب روایت میخواندند.» (صحیفه امام، ج13، ص32 و 33)
ره توشه ماه مبارک رمضان
ماجرای گریه مرحوم آخوند در کلاس درس!
از دستاویزهای مهم امتحانات الهی رزق و روزی است؛ زیرا رازق بیهمتا برخی را با دارایی بسیار و شماری دیگر را با محنت فقر میآزماید که اگر در این محک سخت به این اعتقاد و ایمان برسیم که روزی انسان به دست خداوند است، راحتتر میتوانیم از این آزمون، سربلند بیرون بیاییم.
* آیه
قُلْ إِنَّ رَبِّى يَبْسُطُ ٱلرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ سبا/10
بگو: پروردگار من روزی را برای هر کس بخواهد وسیع یا تنگ میکند ولی بیشتر مردم نمیدانند!
* آینه
حکایت؛ شیخ احمد دشتی که مقرّب آخوند بود تعریف میکرد در زمانی که وضع مالی آخوند خوب نبود یک شب وقتی مجلس درس تمام شد ما دیدیم سیّدی به اتّفاق یک نفر دیگر آمدند خدمت ایشان و آن مرد زائر مقداری وجوهات درآورد و به آخوند داد و ایشان هم پولها را گذاشتند زیر تشک. ما که ناظر جریان بودیم و سخت هم بی پول بودیم خوشحال شدیم که استاد چیزی به همه ما خواهد داد؛ اما ناگهان دیدیم آن مرد سیّد بلند شد و رفت در گوش آخوند آهسته چیزی گفت و آقای آخوند قلم و دواتی دم دستش بود که به سیّد اشاره کرد بنویس. آن سیّد هم چیز مختصری نوشت و به آخوند داد. وقتی آن را خواندند کاغذ را پاره کردند و همه آن پولها را درآوردند و به آن سیّد دادند و آن سیّد هم پولها را برداشت و رفت.
شیخ احمد دشتی میگفت چون من رویم به ایشان بازتر بود با اشاره رفقا از ایشان سؤال کردم: حضرت آقا ممکن است بفرمائید داستان از چه قرار است؟ فرمودند کدام داستان؟ عرض کردم: اینکه این دو نفر آمدند و یکی پولی داد و شما پس از خواندن نوشته آن سیّد آن پول را به آن سیّد دادید. معنای این مطلب را ما نفهمیدیم. آخوند فرمودند: خیلی چیزها توی دنیا هست که معنایش فهمیده نشده و ما نمیفهمیم. این هم یکی از آنها.
حاضران اصرار کردند که اگر ممکن است ایشان توضیحی بدهد. آخوند فرمودند: حالا که اصرار دارید، بدانید که آن مرد زائر آمد و چهارصد لیره پول برایم آورد و من گرفتم و سپس آن سیّد به من گفت دو پسر دارد و میخواهد برای هر دو عروسی بگیرد و پول ندارد. من به او گفتم بنویس چه مقدار پول احتیاج داری، خواستم کسی متوجّه نشود. او نوشت صد لیره، من دیدم این مبلغ برای عروسی دو پسر کافی نیست و هر چهارصد لیره را به او دادم. شیخ احمد گفت وقتی آخوند این مطلب را فرمودند: میان شاگردان قیلوقال افتاد و گفتند آقا شما که خودت احتیاج داری و وضع مالی ما را هم که میدانی خراب است. ما هیچ؛ شما چرا به فکر خودت نیستی؟ چطور چهارصد لیره را به یک سیّد دادید و حال آنکه ما میدانیم بچههای شما در مضیقه هستند؟
ما که داشتیم این اعتراضها را میکردیم، ناگهان دیدیم آخوند شروع به گریه کرد، ما همه ساکت شدیم و از ایشان معذرت خواستیم، آنگاه آخوند فرمودند: ناراحتی من از این نیست که مرتکب جسارتی نسبت به من شدهاید. از این جهت ناراحتم که میبینم زحماتی را که در عرض سالها برای شما کشیدم، به هدر رفته؛ زیرا مشاهده میکنم که شماها در رکن اول اسلام که توحید است ماندهاید و از آن غافلید و نمیدانید که رزق و روزی را خدا میدهد نه بنده خدا. اگر منظورتان از این حرفها این است که من این قبیل پولها را برای خودم بردارم و پسانداز کنم من احتیاج به پسانداز ندارم، وقتیکه از خراسان آمدم با چند تا کتاب آمدم و چیز دیگری نداشتم، خداوند این همه نعمت و عزّت به من داده اگر منظورتان بچههای من است که آنها هم وضعشان خوب است و خدا رزّاق آنهاست. شما هم باید به خداوند اتّکا داشته باشید و امید به او ببندید نه به شخص دیگر؛ من متأثرم از اینکه میبینم شماها خدا را فراموش کرده و به بنده او چشم دوختهاید
با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
پنج اثر تلاوت قرآن
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در روایتی پنج اثر کارآمد قرآن را بیان فرمودند .
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : إِنْ أَرَدْتُمْ عَيْشَ السُّعَدَاءِ وَ مَوْتَ الشُّهَدَاءِ وَ النَّجَاةَ يَوْمَ الْحَسْرَةِ وَ الظِّلَّ يَوْمَ الْحَرُورِ وَ الْهُدَى يَوْمَ الضَّلَالَةِ فَادْرُسُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ كَلَامُ الرَّحْمَنِ وَ حِرْزٌ مِنَ الشَّيْطَانِ وَ رُجْحَانٌ فِي الْمِيزَانِ.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: اگر خواستار زندگى سـعادتمندان، و مـرگ شهيدان و نجات روز محـشر، و سـايه در روز قـيامت و هـدايت در روز گـمراهى هستيد پس قـرآن بياموزيد، زيرا آن گفـته خـداى مهربان و ايمنى از شيـطان و موجب برترى و وزنه خوبـيهاى شـما است.
جامع الاخبار ص41
بهترين زمان براي مطالعه
زمان مناسب براي مطالعه از جمله موضوعاتي است كه نظريه هاي گوناگوني درباره آن ارائه شده و بحثهاي زيادي صرورت گرفته است.
هر كس بنا بر تجربه يا تحقيق خود زمان يا زمانهاي خاصي را براي مطالعه پيشنهاد مي كند. به راستي بهترين زمان براي مطالعه چه موقعي است؟ چه زماني حافظه توانايي بيشتري براي به خاطر سپاري مطالب دارد؟ در چه هنگامي از شبانه روز، مغز كارايي بالاتري دارد؟ و خلاصه اينكه در چه زماني بايد درس خواند تا بتوان حد اكثر استفاده را از درس و يادگيري برد؟
پاسخ به اين پرسشها متفاوت است. عده اي معتقدند شب و خصوصا آخر شب، زماني مناسب براي مطالعه و يادگيري است و برعكس، عده اي ديگر عقيده دارند كه مناسب ترين زمان براي يادگيري اوايل صبح است.
گروهي كه معتقدند مطالعه آخر شب مناسب تر است، ميگويند چون خواننده بعد از مطالعه مي خوابد ذهن فرصت كافي براي پردازش اطلاعات دارد و مطالب خوانده شده بهتر در حافظه تثبيت مي گردد. لذا مطالب براي مدت طولاني تري در حافظه باقي مي ماند. در واقع اين گروه معتقدند از آنجا كه در هنگام خواب مطلب يا اطلاعات جديد ديگري وارد حافظه نمي شود لذا فرصت كافي براي پردازش اطلاعات وارده است.
آنان معتقدند با اين روش مطالب خوانده شده بهتر به خاطر سپرده مي شوند و كمتر فراموش مي گردند، زيرا خواب فرصتي بسيار مناسب براي ماندگاري آنها در حافظه است.
گروهي كه مطالعه در صبح زود را پيشنهاد مي كنند عقيده دارند كه يادگيري نياز به مغز آماده وسر حال و بدون خستگي دارد . اين عده معتقدند با مغز خسته نمي توان چيزي را به درستي آموخت. در واقع اصل را بر آمادگي مغز مي دانند. اينان بر اين عقيده هستند كه چون در شب مغز استراحت كرده و شخص خستگي ذهني ندارد لذا هنگام صبح آمادگي بيشتري براي يادگيري دارد و آنچه در صبح خوانده شود بهتر در حافظه باقي مي ماند، به همين دليل مطالعه در اوايل صبح را پيشنهاد مي كنند.
تفاوت صبح زود با آخر شب
اخيرا عده اي از محققين نظره اي داده اند مبني بر اين كه ساعات بين 30/8 تا 30/6 بعد از ظهر بهترين زمان براي مطالعه است.
اين پژوهشگران مي گويند: علم جديد« علم گاه زيست شناسي» مي گويد در هر ساعت از شبانه روز انسان استعداد و توانايي خاصي دارد. طبق عقايد قبلي پزشكان انسان طي ساعات مختلف شبانه روز در يك حالت تعادل پايدار به سر مي برد.
اما يافته هاي اخير علم گاه زيست شناسي( كرونوييو لوژي) نشان مي دهد، بدن انسان در طي شبانه روز متحمل تغييرات زيادي در اين زمينه مي شود و در هر ساعت از روز توانايي خاصي دارد.
اين محققين معتقدند حافظه كوتاه مدت و سرعت انتقال فكري در بيشتر افراد در ساخت آخر صبح تا اوايل بعد از ظهر به بيشترين حد فعاليت مي رسد. بهترين زمان براي فعال شدن حافظه دراز مدت از ساعت30/6تا30/8 بعد از ظهر است بنابراين اين اوقات زماني بسيار مناسب براي مطالعه به شمار مي رود. در ساعت آخر شب و اوايل صبح ميزان حافظه دراز مدت، درك مطلب و فراگيري دروس در كمترينم حد ممكن است .
از همين نكته بايد استفاده كرد و به دانش آموزان توصيه كرد و زماني كه حافظه دراز مدت فعاليت چنداني ندارد كم تر مطالعه كند. همچنين مي گويند: ميزان احساسات فرد نسبت به درد به طور كلي در طي روز افزايش مي يابد و در هنگام شب به حد اكثر مي رسد. طبق بررسي هاي انجام شده در زنان باردار نيز بيشترين شروع ساعات درد زايمان 12 نيمه شب تا 4 صبح است.
زمان دقيق مطالعه
واقعيت اين است كه هيچ زماني به طور دقيق و انحصاري براي مطالعه وجود ندارد ؛ يعني دقيقا نمي توان مشخص كرد كه در چه هنگامي بايد مطالعه و در چه موقعي از آن پرهيز كرد بلكه هر وقت احساس كرديد كه مي توانيد مطالعه كنيد درس خواندن را شروع كنيد.
زمان مطالعه بستگي به خود شما دارد كه چه موقعي از نظر جسمي و رواني آمادگي لازم را داريد. اگر نسبت به زمانهاي خاص براي مطالعه شرطي شده ايد آن اوقات بهترين زمان مطالعه است .
فرضا اگر هميشه عادت داريد صبح ها در مكان مشخص مطالعه كنيد آن زمان و آن مكان براي شما بسيار مناسب است زيرا نسبت به زمان و مكان مطالعه شرطي شده ايد تا آمادگي بيشتري براي تمركز و يادگيري داريد.
به ياد داشته باشيد كه بلافاصله پس از غذا خوردن( خصوصا ناهار يا شام) مطالعه نكنيد؛ زيرا با پر بودن معده خون به طرف آن هجوم آورده تا غذا هر چه سريعتر هضم گردد و در نتيجه خون كمتري به مغز مي رسد و احساس خواب آلودگي به فرد دست داده و سطح هوشياري مغز كاهش مي يابد . بنابراين پس از صرف غذا كمي استراحت كرده و بعد مطالعه را شروع كنيد.
شگفتي هاي زمان در حيات انسان
« اكثر انسانها از نيمه شب تا شش صبح به دنيا مي آيند و بين 4 تا 10 صبح بدرود حيات مي گويند.»
و اما توصيه اي براي كساني كه شديدا غير فعال هستند.برنامه روزانه خود را تجديد سازمان كنيد كارهاي مشكل و فعاليت هاي خلاقه را صبح هنگامي كه كاملا هوشيار هستيد انجام دهيد و برنامه خود را طوري ترتيب دهيد كه فعاليت هاي تحريك كننده و همكشي در طول ساعت اوليه بعدازظهر صورت بپذيرد در زير روشهايي را عنوان مي كنيم كه طي آنها مي توانيد با ساعت دروني تان سازگار تر و موافق تر زندگي كنيد.
9 صبح: حافظه كوتاه مدت انسان در نيمه هاي شب در اوج قدرت خود قرار دارد زيرا دماي بدن به پايين ترين مقدار خود مي رسد و مغز در اين حالت به نحو كار آيندي قادر به ذخيره اطلاعات مي باشد . اما خوشبختانه حافظه كوتاه مدت شما در ساعت 9 صبح نيز هنوز خوب كار مي كند. احتمالا اين درست همان زماني است كه شما شروع به كار مي كنيد و اگر چنين است زمان مناسبي است براي ملاقات هاي كوتاه ولي نه ديدار هاي طولاني؛ زيرا زمان حافظه كوتاه مدت است.
11 صبح: حل مسائل بين اواسط صبح و اواخر آن از هر زمان ديگري سهل تر انجام مي پذيرد پس از آن به علت افزايش خستگي اين توانايي سير نزولي خود را طي مي كند . بهترين وقت براي تصميم گيري دشوار، حول و حوش قبل از نهار است.
2تا 5 بعد ازظهر: حساسيت نسبت به درد در واپسين ساعات بعد از ظهر به حداقل خود رسيده و بالعكس در نيمه هاي شب به اوج خود مي رسد، بنابراين بهتر است از دندانپزشك خود خود براي بعد از ظهر وقت بگيريد و از جلسات معالجاتي در ابتداي صبح پرهيز كنيد. با آغاز عصر، حساسيت نسبت به درد افزايش مي يابد، بنابراين اگر بايستي با دوچرخه خود به زمين بيفتيد يا تزريقي داشته باشيد آن را حدود ساعت 8 شب انجام دهيد.
3 بعد از ظهر: حافظه بلند مدت آن نوع حافظه اي است كه در موقع به خاطر آوردن وقايع ديروز يا ماه هاي گذشته از آن استفاده مي كنيم و در حدود 3 بعد از ظهر بيش از هر زماني با كارآيي عمل مي كند. اگر بايستي مطلب مهمي را به خاطر بسپاريد اين ساعت وقت آن است.
4تا 8 بعد از ظهر: سرعت واكنش در ابتداي روز، نسبت به هر وقت ديگري كمتر است. ليكن تدريجا بهبود يافته و بين واپسين ساعات بعد از ظهر و اواسط عصر به بالاترين مقدار خود مي رسد . اين بهترين موقع براي تايپ كردن يا بازي تنيس است.
7 بعد ازظهر: متابوليسم در اوايل عصر بالاترين حد خود را دارا است و در ساعت اوليه صبح پايين ترين حد را . اين حقيقت كه سرعت متابوليسم در نيمه هاي شب كاهش مي يابد، به مبتلايان سرطان اميد تازه اي مي بخشد . سلول ها در حالت «كند» خود در مقابل داروهاي خاصي كمتر آسيب پذيرند و با زمان بندي صحيح وعده هاي مصرف مواد ضد سرطان مي توان كارايي آنها را افزايش داد. داروهاي ضد آسم و مسكن ها نيز در ساعات آخر عصر مؤثر ترند و اثرات جانبي كمتري را بر جاي مي گذارند. اما مخاطب اصلي ما دانش آموزان ، داوطلبان كنكور و دانشجويان هستند كه بايد در ساعت هاي مختلف با توجه به آمادگي جسماني و ذهني مطالعه كنند و لزوما نبايستي در يك زمان بسيار كوتاه كه شايد حافظه بلند مدت با كوتاه مدت قدري بيشتر فعال هستند، مطالعه كنند.
بنابراين با يك بر نامه سنجيده و دقيق سعي مي كنيد در ساعت هاي مختلف درس بخوانيد . اما نكات اشاره شده در اين قسمت را نيز رعايت كنيد كه به طور خلاصه عبارتند از:
1- صبح ها بيشتر سعي در يادگيري مطالب داشته باشيد.
2 -درس هايي را كه نياز به مرور دارند ؛ ترجيحا به شب موكول كنيد.
3 - بلافاصله پس از غذا خوردن با شكم پر مطالعه نكنيد.
4 - قبل و بعد از مطالعه، حتما استراحت كنيد.
5 - از روش شرطي سازي نسبت به زمان مطالعه سود جوييد.
منبع:www. persianbook.net
حق دوستان را ادا کنیم
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: مَا أَقْبَحَ بِالرَّجُلِ أَنْ يَعْرِفَ أَخُوهُ حَقَّهُ وَ لَا يَعْرِفَ حَقَّ أَخِيهِ.
امام صادق(سلام الله علیها) فرمود: چه بد است که کسی برادرش قدر او را بشناسد، اما او قدردان برادرش نباشد.
مصادقة الإخوان، ص42.
آمر به معروف در مقام «ولی» امر به معروف می کند
امر به معروف غیر از موعظه، ارشاد، تعلیم و پند است، این موارد باب خود را دارند اما امر به معروف آنجایی است که شخص بدون هیچ عذری، عالماً و عامداً در حال انجام گناه است، به چنین شخصی می توان فرمان داد که از انجام کارش دست بردارد.
حضرت آيت الله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق پنجشنبه های خود که در نمازخانه بنياد بين المللی علوم وحيانی اسراء برگزار گرديد، ضمن تبریک عید سعید نیمه شعبان، به ادامه شرح جمله قصار 31 نهج البلاغه حضرت امير عليه السلام، با اشاره به سالروز میلاد با سعادت حضرت حجت(عج) ضمن تبریک این عید خجسته بیان داشتند: وقتی پیامبر(ص) به رسالت خود مبعوث شد، در جامعه جاهلیت دو غده بدخیم وجود داشت؛ در حوزه اندیشه، آنها گرفتار وهن و خیال بودند و در حوزه انگیزه با هوس و غرور و گرایشات قبیله ای رفتار می کردند اما پیامبر(ص) «عدل» را جایگزین آن گرایشات قبیله ای، جناحی و هوس کرد و «عقل» را به جای ظن و وهن نشاند.
معظم له ادامه دادند: همین کار را حضرت حجت در هنگام ظهور انجام خواهند داد؛ یعنی جامعه را عالم و عاقل می کنند، به برکت حضرت، عقل مردم کامل می شود، اداره چنین جامعه ای کار دشواری نیست. این است که انسان شبانه روز منتظر ظهور است و برای فرج دعا می کند.
ایشان در ادامه شرح جمله قصار 31 نهج البلاغه حضرت امير عليه السلام پرداختند و اظهار داشتند: این جمله قصار در حقیقت یکی از خطبه های نورانی حضرت است که سید رضی آن را به عنوان کلمه قصار ذکر کرده است؛ وقتی از حضرت در خصوص ایمان سوال کردند، حضرت ایمان را داری چهار رکن معرفی کرد؛ «الاِْيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ، وَالْيَقِينِ، وَالْعَدْلِ، وَالْجِهَادِ»، طبق این بیان یکی از ارکان ایمان، عدل است که طبق بیان حضرت خود چهار جزء و شعبه دارد؛ «وَالْعَدْلُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَب: عَلَى غَائِصِ الْفَهْمِ، وَغَوْرِ الْعِلْمِ، وَزُهْرَةِ الْحُكْمِ، وَرَسَاخَةِ الْحِلْمِ».
معظم له ادامه دادند: این کلمات یک سری معنای لغوی دارند اما حضرت به معنای خاص این لغات می پردازد مانند اینکه در خصوص معنای عدل می گویند کسی عادل است که کارهای واجب را انجام دهد و از انجام کارهای حرام بپرهیزد اما حضرت در خصوص معنای واژه عدل می فرماید یکی از شعب چهارگانه عدل، فهم غَائِصِ است. حضرت فرمود علم مانند دریایی است که اگر کسی توانست در این دریا غواصی کند صاحب فهم خواهد شد. هر علمی را فهم نمی گویند؛ آن علم دقیق و عمیق را فهم می گویند که باعث می شود انسان مطالب را موشکافانه بفهمد!
این مفسر قرآن خاطرنشان کردند: حضرت در خصوص «جهاد» می فرماید «وَالْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَب: عَلَى الاَْمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَالنَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَالصِّدْقِ فِي الْمَوَاطِنِ، وَشَنَآنِ الْفَاسِقِينَ: فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِينَ، وَمَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْكَافِرِينَ؛ وَمَنْ صَدَقَ فِي الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَيْهِ، وَمَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ وَغَضِبَ لِلَّهِ، غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَأَرْضَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ جهاد (نيز) چهار شاخه دارد، که اولین آنها امر به معروف، نهى از منكر است.
حضرت آيت الله جوادی آملی ابراز داشتند: امر به معروف غیر از موعظه، ارشاد، تعلیم و پند است، این موارد باب خود را دارند اما امر به معروف آنجایی است که شخص بدون هیچ عذری، عالماً و عامداً در حال انجام گناه است، به چنین شخصی می توان فرمان داد که از انجام کارش دست بردارد. در این هنگام شخص آمر، ولایت دارد، در حقیقت اگر شخص خاطی به امر او گوش ندهد دو گناه مرتکب شده؛ اول آنکه کار خلاف کرده و دوم اینکه به حرف ولی خود گوش نداده است، آمر به معروف در مقام «ولی» امر به معروف می کند.
ایشان ادامه دادند: در نظام اسلامی اینگونه است که « وَالمُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم أَولِياءُ بَعضٍ ۚ يَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَيَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ» که البته امر به معروف و نهی از منکر دارای درجاتی است که درجات ابتدایی و مهم آن همان انزجار قلبی و بروز ظاهری این انزجار است که اگر هر کس در مقابل شخص گناهکار این انزجار را از خود نشان دهد در بیشتر موارد شخص از کار خود پشیمان خواهد شد و دیگر به مراحل بعدی نیازی نخواهد بود.
معظم له با اشاره به ادامه کلام حضرت امیر علیه السلام تصریح داشتند: حضرت دومین شاخصه جهاد را صادقانه قیام کردن ذکر می کنند و اینکه شخص نسبت به تبهکاران کینه داشته باشد. در قرآن کریم می خوانیم موسی(ع) به خداوند می فرماید به پاس نعمت هایی که به من دادی هرگز از انسان تبهکار و خلافکار حمایت نمی کنم.
به گزارش خبرگزاری«حوزه»