چهکار کنیم رحمت خاص بر ما نازل شود؟
گزیده ای از درس اخلاق آیت الله توکل زیدعزه
/ ۵ توصیه امام علی (علیهالسلام)
امیرالمؤمنین علیهالسلام در روایتی ۵ راه رسیدن به رحمت خاص را بیان نمودند و فرمودند: «بِذِکرِ اللّهِ تُستَنزَلُ الرحمَهُ» با ذکر خداوند رحمت را نازل کنید. بهواسطه ذکر طلب رحمت کنید، ذاکر باشید تا دری از رحمت بر شما باز شود که در اینجا عامل نزول رحمت را حضرت ذکر الهی مطرح فرمودند.
دوم فرمودند: «بالعَفوِ تُستَنزَلُ الرحمَهُ» اگر انسان اهل عفو و گذشت باشد و از حالت انتقام خارج شود و هر بدی را با بدی تلافی نکند و حالت عفو در او پیدا شد این باعث نزول رحمت میشود. سوم فرمودند: «رحمَهُ الضُعَفاءِ تَستَنزِلُ الرحمَهَ» اگر انسان به ضعفا کمک کند و ترحم نماید و دست آنها را بگیرد و اگر مشکلی دارند به آنها کمک کند باعث نزول رحمت میشود. و چهارم فرمودند: «بِبَذلِ الرحمَهِ تُستَنزَلُ الرحمَهُ» اینجا دیگر قید ضعفا و فقرا ندارد؛ بلکه انسان طوری باشد که دست باز و دهنده داشته باشد، خدا به او رحمت داده او هم به دیگران بدهد، خیلیها نیاز ندارد؛ اما از این لطف دلی شاد و خوشحال میشود، پس دلها را خوشحال و شاد کنید تا باعث نزول رحمت خدا شوید. طرف همه چیز دارد؛ ولی الان گره به کارش افتاده و شما اعتبارتان بالا است از اعتبار خود استفاده کنید تا گره او باز شود که باعث نزول رحمت خدا بر شما میشود. پنجم حضرت فرمودند: «أبلَغُ ما تَستَدِرُّ بهِ الرحمَهَ أن تُضمِرَ لِجَمیعِ الناسِ الرحمَهَ» با همه مردم مهربان باشید. برای اینکه رحمت نازل شود باید به تمام مردم باب رحمت را باز کنید و با همه مهربان باشید.
چهارشنبه 11 مهر 1402
پناهگاه اینجاست !
حجت الاسلام والمسلمین امیری سوادکوهی در کتاب” ایازی از ملکوت” با بیان خاطره ای از استاد ارزشمندش ، مرحوم آیت الله علامه حاج شیخ ابوالحسن ایازی مازندرانی قدس سره از بزرگان علمی شیعه ، به جریان دیدار شهید صیاد شیرازی با معظم له اشاره نموده و سر انجام نتیجه گیری جالب و قابل تأملی نموده است.
وی می نویسند: استاد ما، مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ ابوالحسن ایازی مازندرانی رضوان الله تعالی علیه می فرمودند: روزی یکی از مسئولین با من تماس گرفتند که جناب امیر سپهبد صیاد شیرازی به مازندران آمده اند و بسیار تمایل دارند که با شما ملاقاتی داشته باشند. به او گفتم مانعی نیست، می توانید تشریف بیاورید، ولی در جریان باشید که ما اینجا حفاظ و پناهگاهی که شما تصورش را می کنید نداریم!؛ (آن زمان هایی بود که بخاطر جنگ پناهگاه می ساختند)، مسئول مربوطه گفت: امور امنیتی مربوط به ماست و مشکلی نیست و ان شاءالله خدمت می رسیم.
خلاصه پس از ساعاتی آمدند و در حسینیه ی ما نشستند. من که وارد حسینیه شدم دیدم صیاد شیرازی گوشه ای نشسته است…؛ به طرف او رفتم و دست صیاد را گرفتم و به او گفتم بیایید برویم پناهگاه! او خیال کرد آنجا پناهگاه درست کردیم! آهسته آهسته او را پهلوی منبر آوردم و به او گفتم: “پای این منبر پناهگاه ما است”.
این درسی بود که علامه ایازی رضوان الله تعالی علیه در اوّلین دیدارش به شهید صیاد شیرازی یادآور شده بود که منبر سیداشهدا علیه السلام را بعنوان پناهگاه عالم به ایشان معرفی کردند که بداند هر چه هست در پرتو ولایت محمد و آل محمد علیهم السلام است و حاضران آن جلسه می گفتند شهید صیاد عجیب تحت تاثیر این درس عرفان حقیقیِ مرحوم علامه قرار گرفت و پس از آن دیدار مکرر به محضر مبارکشان نائل می شد.
مرحوم علامه ایازی که خود از اعجوبه های اخلاق و عرفان عصر بودند در تشریح شخصیت صیاد شیرازی می فرمودند: خدا رحمت کند صیاد شیرازی را… ، من نه در ارتش گذشته مثل او دیدم، نه در ارتش امروز و سپاه مانند او دیدم، این به قضاوت من! به پایه او کسی را ندیدم! این یک چیز اعجوبهای بود؛ وقتی لب به سخن گشود دیدم یک عارف است، یک عارف بالله. . .
ویژه نامه ماه محرم وبلاگ معاونت فرهنگی تربیتی
![]() |
![]() |
دیدار علامه مصباح و آیت الله ناصری درکربلا
لحظاتی از دیدار مرحوم آیتالله مصباح یزدی و مرحوم آیت الله ناصری اصفهانی،
در کربلای معلی، حرم امام حسین علیهالسلام، مورخه 1396/1/8
به مناسبت سالروز ارتحال علامه مجلسی ره
علامه مجلسی در روز دوشنبه بیست هفتم ماه مبارک رمضان سال 1110 هجری قمری در اصفهان درگذشت و در مسجد جامع عتیق این شهر به خاک سپرده شد.
علّامه بزرگ ملّا محمد باقر اصفهانى معروف به «علّامه مجلسى» و «مجلسى دوم» سومین پسر دانشمند ملّا محمد تقى مجلسى اول است. بگفته میر عبد الحسین خاتونآبادى در تاریخ «وقایع الایّام و السِّنین» علّامه مجلسى در سال 1037 در دار العلم اصفهان دیده بدنیا گشود، ولى در مِرآت الاحوال ولادت او را بسال 1038 نوشته است.
علّامه مجلسى از همان اوان کودکى با هوشى سرشار و استعدادى خدا داد و پشت کارى مخصوص، بتحصیل علوم متداوله عصر پرداخت. چون در سایه تعلیمات و مراقبت پدر علّامهاش که خود نمونه کامل یک فقیه بزرگ و عالم پارسا بود، شروع بکار نمود، در اندک زمانى مراحل مختلفه علمى را یکى پس از دیگرى طى کرد. از همان سنین جوانى آثار نبوغ از سیماى جالبش آشکار بود، و هر کس او را میدید آینده درخشانى را برایش پیشبینى میکرد.
وی بعد از تکمیل تحصیلات خود در فنون و علوم مختلف، با واقع بینى مخصوصى، به تحقیق در اخبار اهل بیت عصمت و طهارت(ع) پرداخت، و با استفاده از شرائط مساعد و قدرت سلطان وقت شاه سلیمان صفوى، به جمع آورى کتابهاى مربوطه و مدارک لازمه، از هر مرز و بومى که بود، همت گماشت.
آنگاه براى تأمین هدف بزرگ و منظور عالى خود و مسئولیتى که بعهده گرفته بود، یک دوره کامل اخبار روایات ائمه اطهار را در هر باب و هر موضوعى از نظر گذرانید.
سپس در زمانى که درست وارد چهل سالگى عمر گرانبهایش شده و بکمال عقل رسیده بود، با بنیهاى سالم و نشاطى عجیب و دانشى پر مایه و اطلاعى وسیع، دست بیک اقدام دامنه دار و اساسى زده، شالوده بناى عظیمى را پى ریزى کرد و با تکمیل این بناى محکم و تأمین آن منظور ضرورى که همانا تألیف کتاب بزرگ «بحار الأنوار» است نام نامیش در همه جا پیچید و آوازه فضل و علم و همت بلندش در سراسر دنیاى اسلام بگوش دوست و دشمن و عالى و دانى رسید. بطورى که در حیات خودش آثار قلمى و فکریش، در اقصى نقاط دنیاى اسلام و بلاد کفر منتشر گشت، و همچون قند پارسى به بنگاله بردند!
سیره رفتاری علامه طباطبایی در منزل
” درس اخلاق علامه طباطبایی برای خانواده امروز”
بخش هایی از مستند «حدیث سرو» در شرح حال علامه طباطبایی و ماجرای شنیدنی خانوادگی ایشان را از زبان فرزند علامه خواهید شنید.
عاجزترین مردم
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم در روایتی کوتاه و پر معنا می فرماید: أعجز النّاس من عجز عن الدّنیا و أبخل النّاس من بخل بالسّلام.[1]
عاجزترین مردم کسی است که نتواند دنیای خودش را سامان دهد و بخیل ترین انسان ها کسی است که در سلام کردن بخل بورزد.
از آنجا که معروف است انسان بهتر است تارک دنیا باشد و به قیامت اقبال داشته باشد بعضی راه افراط را طی می کنند و حال آنکه روایات متعددی وجود دارد مبنی بر اینکه تأمین دنیا از لوازم وجودی انسان است. بنا بر این چنین نیست که انسان طرفدار زهد که به معنای تارک دنیا بودن است باشد. انسان نباید تارک دنیا و تارک فعالیت برای دنیا باشد.
از جمله در روایتی آمده است که جمعی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم تارک دنیا شدند و به عبادت روی آوردند. وقتی خبر آنها به حضرت رسید آنها را فرا خواند و فرمود برنامه ی دین من چنین نیست و انسان باید مشغول به کار باشد.
داستان معروف امیر مؤمنان ع با آن دو برادر هم جالب است که یکی از آن دو بیمار شده بود و حضرت نزد او رفت و دید خانه ی وسیعی دارد فرمود این بیش از نیاز توست ولی اگر محرومان به این خانه راه داشته باشند اشکالی ندارد. بعد او شکایت کرد که برادر من ترک دنیا کرده است. حضرت او را فرا خواند و با تعبیر تندی با او سخن گفت و فرمود: ای دشمن جان خود! اگر بر خودت رحم نمی کنی چرا به زن و فرزند خودت رحم نمی کنی: یَا عُدَیَ نَفْسِهِ لَقَدِ اسْتَهَامَ بِکَ الْخَبِیثُ أَ مَا رَحِمْتَ أَهْلَک.[2]
و یا روایت است که معصوم علیه السلام می فرماید: لَیْسَ مِنَّا مَنْ تَرَکَ دُنْیَاهُ لِدِینِهِ أَوْ تَرَکَ دِینَهُ لِدُنْیَاهُ.[3]
این روایات نشان می دهد که انسان باید هر دو جنبه را در نظر بگیرد و این گونه نباشد که مقدس مآب شود و زهد پیشه کند و فعالیت در زندگی را ترک کند. رهبانیّت جزء اسلام نیست.
ما نیز باید مردم را دعوت کنیم که راه افراط و تفریط را نپیمانند و تصور نکنند که آخرت به معنای رها کردن فعالیت و کسب و کار است. این در حالی است که کسب و کار، خود نوعی عبادت محسوب می شود و انسان با این کارها موجب تقویت اسلام و جامعه ی مسلمین می گردد و با همین فعالیت هاست که انسان ها از فقر و ناتوانی خلاص می شوند.
عبارت دوم در کلام رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم این است که بعضی از افراد در سلام کردن یک سری قیود را در نظر می گیرند مثلا می گویند که کوچکتر ها باید به بزرگتر ها سلام کنند و یا شاگرد به استاد و یا فقیر به غنی. این قیدها در اسلام وجود ندارد. حتی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم گاه به کودکان هم سلام می کرد. سلام یک نوع اظهار تواضع و ادب است و هیچ هزینه ای هم ندارد. حال اگر کسی از این کارِ راحت، سر باز زند از بخیل ترین افراد است زیرا گاه انسان از کاری که هزینه بردار است دوری می کند ولی اگر از کاری که هیچ هزینه و مؤونه ای ندارد بخل ورزد او دیگر خیلی بخیل است.
1399/11/06
[1] نهج الفصاحة، ابوالقاسم پاینده، ج1، ص219، حدیث 337.
[2] نهج البلاغه، صبحی صالح، ص324.
[3] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج78، ص321، ط بیروت.
شارلی ابدو؛ از نژادپرستی تا توهین به رهبران ادیان
نشریه شارلی ابدو، مجله طنزچپگرای فرانسوی است که تاکنون با نقد و تمسخر ادیانی مانند مسیحیت و بهویژه اسلام توانسته خود را بر سر زبانها بیندازد.
نشریه شارلی ابدو، مجله طنزچپگرای فرانسوی است که تاکنون با نقد و تمسخر ادیانی مانند مسیحیت و بهویژه اسلام توانسته خود را بر سر زبانها بیندازد. این مجله که پیشتر با نام هاراگیری (خودکشی) منتشر میشد، به واسطه توهین به رهبرانی چون ناپلئون و ژنرال شارل دوگل تعطیل شد؛ پس از چند سال با نام شارلی ابدو دوباره منتشر شد و این بار توهین به مذاهب و رهبران را در دستور کار خود قرار داد.
توهین به مکرون نه، به ادیان آری
شارلی ابدو که به دلیل سطح پایین و نداشتن مخاطب تا سال۱۹۹۲ بارها تعطیل شد پیشینه توهین به مکرون را نیز در کارنامه خود دارد. شکایت مکرون از عوامل انتشار یک کاریکاتور که در آن، وی را در زمان کرونا به هیتلر تشبیه کرده بودند نشان داد قانون فرانسه تنها در مقابل رئیسان جمهور خود پاسخگو است و هتک حرمت به مقامات ارشد این کشور در مقوله آزادی بیان قرار نمیگیرد اما توهین به سایر ادیان و رهبران آن مشمول قانون آزادی بیان میشود.
در حالی که بسیاری از مردم ادیان مختلف برای یکدیگر احترام قائلاند و توهین به رهبران ادیان را جایز نمیدانند؛ در این نشریه، اهانت به پاپ نیز رایج است و کاریکاتورهای متعدد و موهنی علیه این رهبر مسیحیان منتشر شده است. شارلی ابدو حضرت عیسی مسیح که از پاکترین انسانهاست را مورد توهین قرار داده و پس از آن نیز به مقام شامخ زن پاکدامن هستی، حضرت مریم عذرا هتک حرمت کرده و در سال۲۰۱۵ نیز با انتشار کاریکاتوری موهن، به ساحت رسولاکرم(ص) بیاحترامی کرد.
شماره ویژه زنان ایران
ریس، مدیرمسئول شارلی ابدو (یا شارلی هبدو) در سرمقاله شماره ویژه زنان ایران یادآوری میکند این نشریه در ماه گذشته یک «مسابقه کاریکاتور رهبر جمهوری اسلامی» به راه انداخت. از میان ایرانیانی که در مسابقه شرکت کردهاند هشت اثر برگزیده در صفحات دوم و سوم نشریه دیده میشود. شارلی ابدو خود اذعان میکند: «همه شرکتکنندگان در این مسابقه، برنده جایی در جهنم شدهاند…». این فراخوان کاریکاتور در بحبوحه اغتشاشات ایران انجام و نتیجه آن نیز به صورت بسیار توهینآمیز منتشر شد و در بسیاری از خبرگزاریهای ضد انقلاب نیز درست پس از سخنان تأثیرگذار رهبری با بانوان ایران زمین انتشار یافت.از عکس توهینآمیز روی جلد شارلی ابدو که عکسی بسیار کریه از یک زن برهنه است گرفته تا توهینهای مکرر به رهبر معظم انقلاب همگی نشان داد هدفگیری و انتقام گستردهای علیه ارکان مختلف نظام، از رهبر معظم انقلاب تا ریاستجمهوری و زنان ایرانی در دستور کار این نشریه قرار دارد.
رویکرد نژادپرستانهای که پنهان نماند
این نشریه خط مشی خود را ضد نژادپرستی و ضدمذهبی میداند اما واقعیت نشان داده روال و خط مشی سیاستگذاری آن چنین نبوده است. باوجود ادعای فعالیت علیه هولوکاست، شاهد بودیم نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در واکنش به اعتراضات مردمی در توهین به رسولاکرم(ص) در راهپیمایی موسوم به «همبستگی» در پاریس شرکت کرد. صرفنظر از اینکه پشت پرده حمله دو فرد مسلح در تاریخ ۷ ژانویه ۲۰۱۵ به دفتر نشریه و حمله مهاجم سوم به یک فروشگاه یهودی چه کسانی بودهاند باید گفت این نشریه برای رسیدن به اهداف خود دست روی اهداف اسلام ناب گذاشته و این کار را با توهین به پیامبر ختمی مرتبت(ص) آغاز کرد و سپس با هتک حرمت به رهبر انقلاب ادامه داد. اما پرسش اینجاست چرا این نشریه در نقد اسلام کاریکاتوری هیچگاه به صورت جدی سراغ داعش نرفته و تنها اهداف سیاسی را پیگیری کرده است.
هزینهسازی برای توهینکنندگان
بیتفاوت نبودن و ضرب شست نشان دادن موجب جلوگیری از تکرار چنین رویهای از سوی این نشریه هتاک خواهد شد. اگر مسلمانان و حتی جامعه مسیحی در قبال هتک حرمت امثال این فکاهینامهها، واکنش جدیتری نشان داده بودند کار به اینجا نمیرسید. درباره ایران، واکنش وزارت خارجه در پاسخ به اقدامات موهن این نشریه بسیار ضعیف بود. بهجز احضار نیکلاس رش، سفیر فرانسه در تهران و چند محکومیت ساده از سوی آقای سخنگو و تعطیلی انجمن ایرانشناسی فرانسویها اقدام دیگری انجام نشد. البته وقتی وزارت خارجه بیش از یک سال است که سفارت ما در پاریس را با سرپرست اداره میکند، چنین اقدام حداقلی بعید نیست
توهین به رهبر انقلاب آنقدر وقیحانه بود که این موضوع حتماً باید به مجامع بینالملل کشیده میشد و فرانسه را با توجه به شرایط متزلزل دولت مکرون، از طریق دیپلماسی تحت فشار قرار میدادیم. برگزاری تجمع جلو سفارت فرانسه، برگزاری نمایشگاه حقوق بشر دوگانه فرانسه و اقدامات فرهنگی و برگزاری جلسات با استادان حامی جمهوری اسلامی در رایزنی فرهنگی ایران در فرانسه نیز مؤثر است. همچنین طراحی رویداد کاریکاتور علیه مکرون و هماندیشی هنرمندان و کاریکاتوریستهای داخلی و خارجی نیز بسیار راهگشا خواهد بود. خیزش مسلمانان جهان و آزادگان سراسر عالم در حرکت علیه نژادپرستی نیز بسیار پراهمیت است.
منبع: سایت بصیرت
انس با امام زمان علیه السلام در سیره علما و بزرگان
🔰 امام خمینی (قدس سره):
🔹 من خوف دارم چه کاری بکنیم که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف پیش خدا شرمنده بشود.
🔸 اینها شیعه تو هستند این کار را میکنند. نکند یک وقت خدای ناخواسته یک کاری از ماها صادر بشود که وقتی نوشته برود، نوشتههایی که ملائک الله مراقب ما هستند، رقیب هستند، هر انسانی رقیب دارد و مراقبت می شود، ذرههایی که برقلبهای شما میگذرد رقیب دارد، چشم ما رقیب دارد، گوش ما رقیب دارد، زبان ما رقیب دارد، قلب ما رقیب دارد، کسانی که مراقبت میکنند اینها را. نکند که خدای ناخواسته از من و شما و سایر دوستان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یک وقت چیزی صادر بشود که موجب افسردگی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد. مراقبت کنید از خودتان، پاسداری کنید از خودتان.
📗 صحیفه نور، ج۷، ص۲۶۷
به مناسبت سالروز درگذشت شیخ طوسی
درگذشت شیخ طوسی، محدث، فقیه و مفسر شیعه(۴۶۰ق)
محمد بن حسن طوسی معروف به شیخ طوسی، شیخالطایفه و شیخ، از علمای ایرانی شیعه در قرون چهارم و پنجم هجری قمری بود.
وى در رمضان ۳۸۵ ق در طوس به دنیا آمد و در ۲۳ سالگی به بغداد رفت و از محضر اساتید زیادی از سیعه و سنی بهره مند شد که مهمترین آنها شيخ مفيد، سيدمرتضى و حسین بن عبیدالله غضائری هستند.
شيخ طوسى پس از استادش سيد مرتضى، رياست علمى و فتوايى شيعه و هم زمان گرسی تدریس علم کلام را از طرف خلیفه عباسی القائم بامرالله بر عهده گرفت و به علت يك سلسله آشوب هاى به وجود آمده از سوى مخالفان، خانه و كتابخانه اش به تاراج رفت.
شيخ كه خانه، كتاب ها و دست نوشته هاى خود را در بغداد از دست داده بود، به نجف اشرف مهاجرت كرد.
شیخ با ورود به نجف اشرف با اصلاح وضعیت آشفته طلاب و علما موسس حوزه علمیه نجف لقب گرفت. وی از سرآمدان مکتب عقل گرای کلامی بغداد بود و ایشان احیاگر اصول فقه و اولین وارد کننده اجتهاد در شیعه نامیده شده است.
تعداد شاگردان وی از علمای شیعه، بیش از ۳۰۰ نفر بود و مهمترین آنها عبارتند از ابوالفتح محمد بن علی کراجکی، محمد بن حسن فتال نیشابوری و شهرآشوب سروی مازندرانی.
تعداد آثار شیخ طوسی به ۵۱ جلد میرسد، که از آن جملهاست: تهذیب الأحکام، الإستبصار فیما اختلف من الأخبار، کتاب الإمالی، تفسیر تبیان.
شیخ طوسی در شب دوشنبه ۲۲ محرم سال ۴۶۰ مصادف با ۱۷ آذر ۴۴۶ ش درگذشت و در خانه خود در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
منبع: ندای تهذیب