نقش اربعین در مهندسی تمدن اسلامی
چکیده: ﺣﺎدﺛﻪ ﻋﺎﺷﻮرا ﻋﻈﯿﻢﺗﺮﯾﻦ ﺣﺎدﺛﻪ ﻋﺎﻟﻢ اﺳﺖ ﮐﻪ از آن ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﻠﮏ ﺑﻠﮑﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﻠﮑﻮﺗﯿﺎن ﺑﻬﺮهﻣﻨﺪ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ و در ﻋﺎﻟﻢ ملک ﻫﻢ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ اﻧﺴﺎنﻫﺎی ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺑﻠﮑﻪ اﻧﺒﯿﺎءاوﻟﻮاﻟﻌﺰم ﻫﻢ ﺑﻬﺮهﻣﻨﺪ از اﯾﻦ ﺣﺎدﺛﻪ ﻣﯽﺑﺎﺷﻨﺪ و درﺳﺎﯾﻪ ﺳﻠﻮک ﺑﺎ اﯾﻦ ﺣﺎدﺛﻪ ﺑﻪ ﻫﺪاﯾﺖ اﻣﺖﻫﺎی ﺧﻮد ﻣﯽﭘﺮدازﻧﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ اﯾﻦ ﺣﺎدﺛﻪ و ﺟﻠﻮهﻫﺎی ﻣﻠﮑﻮﺗﯽ آن ﻇﺮﻓﯿﺖ ﻫﺪاﯾﺖ ﺑﺸﺮﯾﺖ را دارا ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ و ﻟﺬا ﺑﺎﯾﺪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺟﺎﻣﻊ، واﺳﻊ و ﻧﺎﻓﺬ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺣﺎدﺛﻪ داﺷﺖ و ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮت ﮐﺎﻣﻞ زواﯾﺎی آن ﺑﺮرﺳﯽ ﮔﺮدد و در ﻣﺴﯿﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪﭘﺮدازی و ﺗﻤﺪنﺳﺎزی از آن ﺑﻬﺮه ﮐﺎﻣﻞ را ﺑﺮد. ﯾﮑﯽ از ﺟﻠﻮهﻫﺎی اﯾﻦ ﺣﺎدﺛﻪ ﻋﻈﯿﻢ زﯾﺎرت ارﺑﻌﯿﻦ و ﺷﮑﻞ ﺧﺎﺻﯽ از زﯾﺎرت اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻃﻮل ﺗﺎرﯾﺦ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﯿﻌﻪ رواج داﺷﺘﻪ و در اﯾﻦ ﺳﺎلﻫﺎی اﺧﯿﺮ ﺑﻪ ﮐﻤﺎل و ﺑﻠﻮغ ﺧﻮد ﻧﺰدﯾﮏ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺮرﺳﯽ زواﯾﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ اﯾﻦ ﻫﻤﺎﯾﺶ ﻋﻈﯿﻢ ﻣﺆﻣﻨﯿﻦ ﺑﺮ ﻣﺤﻮرﯾﺖ زﯾﺎرت و ﻋﺰای ﺳﺎﻻر ﺷﻬﯿﺪان در راﺳﺘﺎی ﺗﺤﻘﻖ آرﻣﺎن اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﯽ ﺳﺎﺧﺖ ﺗﻤﺪن ﻧﻮﯾﻦ اﺳﻼﻣﯽ در دﻧﯿﺎی اﻣﺮوز ﺿﺮورﺗﯽ اﺟﺘﻨﺎب ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ اﯾﻦ ﻫﻤﺎﯾﺶ ﻋﻈﯿﻢ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺑﺴﺰاﺋﯽ در ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ ﺗﻤﺪن اﺳﻼﻣﯽ دارد و ﻣﯽﺗﻮان ﺑﺎ ﺷﻨﺎﺧﺖ و ﺗﻌﺎﻟﯽ اﺑﻌﺎد ﻣﺨﺘﻠﻒ در اﯾﻦ راﺳﺘﺎ ﺑﻬﺮهﻣﻨﺪ ﺷﺪ. ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻗﻄﻊ ﻣﯽﺗﻮان ادﻋﺎ ﮐﺮد ﮐﻪ در اﯾﻦ ﻫﻤﺎﯾﺶ ﻋﻈﯿﻢ ﻣﺮدﻣﯽ ﺷﺎﻫﺪ ﺷﮑﻞﮔﯿﺮی ﺟﺎﻣﻌﻪای در ﻣﻘﯿﺎس ﻣﺤﺪود (ﻫﻢ از ﻟﺤﺎظ زﻣﺎﻧﯽ و ﻣﮑﺎﻧﯽ) ﺑﺎ ﺗﻤﺎم ﺻﻔﺎت و وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﺟﺎﻣﻌﻪ آرﻣﺎﻧﯽ اﺳﻼم ﻣﯽﺑﺎﺷﯿﻢ ﮐﻪ ﺷﻨﺎﺧﺖ اﯾﻦ اوﺻﺎف و ﺗﺄﺛﯿﺮ آن در ﺷﮑﻞدﻫﯽ ارﮐﺎن ﺗﻤﺪن اﺳﻼﻣﯽ (ﻧﻈﺎم ﺗﻤﺎﯾﻼت، اﻧﺪﯾﺸﻪ ﺗﻤﺪﻧﯽ، ﺳﺒﮏ زﻧﺪﮔﯽ) ﺑﺴﯿﺎر راﻫﮕﺸﺎ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.
واژ گان کلیدی: اربعین، تمدن اسلامی، علم، سبک زندگی، تمایلات
درس اخلاق آیه الله مظاهری مدظله العالی-جلسه 14
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیة الله فی الأرضین و لَعنة الله عَلی اعدائهم أجمعین
ربا در ادامۀ مبحث حقّالنّاس، بحث این جلسه دربارۀ یک امر فوقالعاده مهم از نظر قرآن و روایات است، و آن مسئلۀ ربا دادن و ربا گرفتن است. از نظر قرآن، ربا دادن و ربا گرفتن به اندازهای مهم است که میفرماید جنگ با خداست: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»[۱]
ربا نخور و ربا نده، و الاّ اعلام جنگ با خدا کرده ای! اعلام جنگ با خدا یا اینکه خدا اعلام جنگ با بنده کند، چقدر گناه دارد؟ مثلاً پیغمبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» به جنگ خیبر رفتند، افرادی که اعلام جنگ با ایشان کردند، چقدر گناه داشت؟ قرآن میفرماید: اگر کسی ربا بخورد و ربا بدهد، هم اعلام جنگ با خداست و هم خدا اعلام جنگ با او میکند.
ندای رهبری/اربعین؛ جاودانگی نهضت حسینی
اهمیت اربعین در آن است که در این روز، با تدبیر الهی، یاد نهضت حسینی برای همیشه جاودانه شد و این کار پایهگذاری گردید. اگر بازماندگان شهدا و صاحبان اصلی، در حوادث گوناگون ـ از قبیل شهادت حسینبنعلی(علیهالسلام) در عاشورا - به حفظ یاد و آثار شهادت کمر نبندند، نسل های بعد، از دستاورد شهادت استفادهی زیادی نخواهند برد.
درسی که اربعین به ما میدهد، این است که باید یاد حقیقت و خاطرهی شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت.
احکام مهم تعویض طلای دست دوم با طلای نو
فتاوای رهبرمعظم انقلاب مدظله العالی؛
* احکام معاوضه طلا با طلا
- ربا در معاوضه طلا و نقره
س۱۰۴. منظور از ربای معاوضی چیست؟
ج. ربای معاوضی عبارت است از معاوضه یا فروش کالای پیمانهای یا وزنی به کالای هم جنس دیگر با گرفتن زیادی، اعم از این که زیادی عینی باشد یا حکمی(۱)، به ربای معاوضی ربای معاملی یا ربا در معامله و معاوضه نیز گفته میشود.
تبصره: ربای معاملی (معاوضی)، اختصاص به بیع (خرید و فروش) ندارد و شامل هر گونه معامله و معاوضه از قبیل صلح، هبۀ معوّضه و مانند آن نیز میشود.
پیچ خطرناک شمرون
مسئولان سیاسی و جریانهای فرهنگی کشور مراقب باشند که پیچ و انحرافی که از شمیران جایی که به راحتی نام شهید را از کنار اسامی شهدا برداشتند؛ شروع شد، خطرناکتر از این نشود.
هر دم از این باغ بری میرسد، اما با اجازهی جناب نظامی در این مورد خاص به جای مصرع دوم میخواهم بگویم شَرمتر از شرمتری میرسد. داستان از شمیران یا به اصطلاح عامیانه همان شمرون شروع شد. شمیران از لحاظ تقسیمات شهری، منطقه یک تهران محسوب میشود. همان جا که به راحتی نام شهید را از کنار اسامی شهدا برداشتند. شهرداری منطقه یک تهران بود که توانست گوی سبقت را از رقیبان برباید و این ننگ را به نام خود ثبت کند. هر چند شهرداری میگوید اشتباه از پیمانکار بود و آن یکی به دیگری و سرانجام به سرنوشت من نبودم دستم بود و … دچار شد. اما ماجرا به همین جا ختم نشد و مردم برخی استانهای دیگر نیز شاهد چنین حرکت شنیعی بودند.
سر انجام سخنان رهبری در مورد آراستن کوچهها و محلهها به نام شهدا و زنده نگه داشتن حال و هوای دوران دفاع مقدس در شهرها منتشر شد و گمان کردیم که دیگر پرونده مختومه شد. اما باز هم خبرهایی از گوشه و کنار کشور به گوش میرسد که روند حذف عنوان شهید از کنار نام شهدا، حتی در شهرهایی مانند قم در حال وقوع است.
افرادی که در پشت صحنهی این حرکت کور قرار دارند باید از دو جنبه پاسخگو باشند.
در درجهی اول باید جواب قانون و مدعی العموم را بدهند چرا که تضعیف فرهنگ شهادت و بازی با نام شهدا، صِرف یک کوته فکریِ ساده نیست بلکه بازی با ارزشهای جامعه و القای تردید در مقدسات مردم است؛ لذا از مدعی العموم خواستاریم که با جدیت تمام در این موضوع ورود کند و با مسئولان امر برخورد نماید.
اما مسببان این هنجارشکنی در مرحلهی بعد باید پاسخگوی نخبگان فرهنگی جامعه باشند که با چه توجیهی دست به چنین کاری زدند؟ چه شد که یاوههای یک خوانندهی لس آنجلس نشین را سرمشق خود کردند؟ اگر عمدی در کار نیست، پس چرا هنوز این حرکت در حال وقوع است؟
متأسفانه برخی مسئولان غرب زده حتی این توانایی را ندارند که یک غرب زدهی واقعی باشند. همه شنیده ایم که در کشورهای غربی برای کشتگان جنگ هایشان چه میکنند. یادبود خلبانان انگلیسی در اگهام سوری انگلستان، یادمان سنت جولیان در بلژیک به یاد کشتههای حمله شیمیایی در جنگ جهانی، یادمان قیام ورشو که همه ساله توسط مردم لهستان برپا میشود، یادمان و تندیسهایی که توسط مردم شهر ورونژ در روسیه به یاد کشتگانشان (۳۷۰ هزار نفر) بنا شده است، یادمان زنان جنگ جهانی دوم در لندن و… نمونههایی از احترام ملل غربی به مدافعان وطنشان است.
زنده نگه داشتن یاد شهدا صِرف یک مسئلهی دینی نیست بلکه غرور ملی و اعتماد به نفس یک ملت وابسته به حماسه سازان آن ملت است. امروز در دنیا جوامعی را داریم که برای تزریق غیرت به جامعه شان، اسطورههای ملل دیگر را به نام خود معرفی میکنند تا بلکه مردمشان کمی با آنان همراه شوند. متاسفانه با افرادی رو به رو هستیم که به خاطر کینهشان نسبت به اسلام و نمادهای دینی، حاضرند ایران و ایرانی را به کام خطر بفرستند چرا که تا وقتی مردم اسطوره هایشان و علت اسطوره شدنشان را به یاد داشته باشند، هویت آن ملت زنده و پویا است.
وقتی کلمهی شهید را از کنار نام شهدا برداشتیم، باید منتظر دو اتفاق باشیم. اول این که به مرور زمان دفاع از وطن و ایستادگی دیگر جنبهی دینی و مقدس نخواهد داشت و به تبع آن خیلی راحت میتوان اصل ایستادگی و مقاومت در مقابل زورگوهای دنیا را مورد تردید قرار داد.
اتفاق دوم هم این که شهدا را که اسطورههای ملت هستند، مانند افراد عادی به نسلهای بعدی معرفی کرده ایم. دیگر برای جوانان نسلهای بعد، دغدغه نمیشود که در صفحات تاریخ، علت شهادت این افراد را جستجو کنند و با آرمانها و اهداف آن آشنا شوند.
مسئولان سیاسی و جریانهای فرهنگی کشور مراقب باشند که پیچ و انحرافی که از شمیران شروع شد، خطرناکتر از این نشود
باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا،۰۸ مهر ۱۳۹۸ - ۱۴:۴۰
ويژه ماه صفر؛مناسبت ها و اعمال ماه
آغاز صفر و ورود کاروان اسرای کربلا به شام
سفر بازماندگان امام حسین(ع) به شام، در رساندن پیام انقلاب حسین (ع) و افشاى ماهیت پلید حکومت یزید، نقش اساسى داشت. آنان در لباس اسارت همان جهاد مقدسى را انجام دادند که حسین (ع) در لباس خون و شهادت انجام داد. توقف اسیران در شام فرصت خوبى به آنان داد تا مردم شام را که در اثر تبلیغات چهل سالهی معاویه شناخت صحیحى از اسلام و خاندان پیامبر نداشتند، آگاه سازند.
ازاینرو باز ماندگان حسین (ع) از هر مناسبتى در این زمینه بهره بردارى مى کردند. خطبهی امام سجاد (ع) که در یکى از روزهاى توقف در شام ایراد شد، در این میان نقشى تعیین کننده داشت و یزید را رسواى خاص و عام ساخت.
مرحوم"علامه مجلسی” به نقل از صاحب “مناقب” و دیگران مىنویسد:
روایت شده است : روزى یزید دستور داد منبرى گذاشتند تا خطیب بر فراز آن سخنانى در نکوهش حسین (ع) و على (ع) براى مردم ایراد کند. خطیب بالاى منبر رفت و پس از حمد و ستایش خداوند، سخنان زیادى در نکوهش على بن ابى طالب و حسین بن على (ع) گفت و سپس در مدح و ستایش معاویه و یزید، داد سخن داد. و از آنان به نیکى یاد کرد.
على بن الحسین (ع) - از میان جمعیت- بر او بانگ زد:"واى بر تو اى خطیب! خشنودى خلق را به بهاى خشم خالق خریدى، و جایگاهت را در آتش دوزخ قرار دادى".
سپس گفت: یزید! اجازه مى دهى بالاى این چوبها بروم و سخنانى بگویم که در آن رضاى خدا باشد و براى حاضران نیز اجر و ثوابى؟ یزید اجازه نداد.
مردم گفتند: امیر! اجازه بده بر منبر برود، شاید از او سخنى بشنویم (ببینیم چه مى گوید؟).
یزید گفت: اگر او بر فراز این منبر برود، پایین نمى آید مگر آنکه من و خاندان ابوسفیان را رسوا سازد.
کسى گفت: امیر مگر این(جوان اسیر) چه مىداند و چه مىتواند بگوید؟! یزید گفت: او از خاندانى است که علم را از کودکى با شیر مکیده اند و با خون آنها در آمیخته است.
مردم آنقدر اصرار ورزیدند تا سرانجام یزید اجازه داد. آنگاه حضرت بر عرشهی منبر قرار گرفت، و ابتدا خدا را حمد و ستایش کرد و سپس خطبهاى ایراد کرد که اشکها را از دیدگان سرازیر کرد و دلها را به لرزه در آورد.
آنگاه فرمود: مردم! خداوند به ما(خاندان پیامبر) شش امتیاز ارزانى داشته و با هفت فضیلت بر دیگران برترى بخشیده است:
شش امتیاز ما این است که خدا به ما: علم، حلم، بخشش و بزرگوارى، فصاحت، و شجاعت داده و محبت ما را در دلهاى مؤمنان قرار داده است.