چهار نکته کلیدی از زندگی امام سجاد(علیهالسلام)
نکته اول: یک بیماری غیر منتظره یا مصلحت الهی
اراده ی الهی بر این تعلق گرفته بود که نسل امامت در سال 61 هجری در میان هجوم ددمنشانه ی حرامیان کوفه وشام منقطع نگردد، هر چند که سپاه تا دندان مصلح امویان با انگیزه و هدف از بین بردن کاروان عاشورا و یاران امام حسین(علیه السلام) پا در عرصه کرب و بلا گذاشته بودند، ولی تقدیر و مصلحت الهی بر این تعلق می گیرد که امام زین العابدین(علیه السلام) از میدان کار زار به کنار گذاشته شود، تا اینکه پیام آور نهضت انسان ساز کربلا باشد. در واقع این بیماری موقت مصلحتی الهی بود تا اینکه حضرت از وظیفه جهاد علیه دشمن معذور باشد، و وجود مبارکش از کینه و کید یزیدیان محفوظ بماند. سبط بن جوزی در تذکره الخواص می نویسد: «علی بن الحسین(علیه السلام) چون بیمار بود کشته نشد.»[1]
«حميد بن مسلم می گويد ما به اتفاق شمر و عده ای از رجال به خيمه امام سجاد رسيديم و ديديم آن حضرت از شدت بيمارى بر فراش خود افتاده و تاب حركت ندارد عده اى كه با شمر ملعون بودند پيشنهاد قتل آن آقا را نموده و گفتند خوب است اين جوان بيمار را شهيد كنيم من از اين پيشنهاد به شگفت آمده گفتم عجيب است مگر امر چنين مقرر شده كه فرزندان هم كشته شوند اين بيمارى و ناتوانى كافى به حال اوست و بالاخره از اين گونه سخنان بسيار گفتم تا آنها را از كشتن او ممانعت كردند. در اين وقت پسر سعد رسيد زنان و دختران حسين علیه السلام اطراف او را گرفته…»[2]
«حميد بن مسلم می گويد ما به اتفاق شمر و عده ای از رجال به خيمه امام سجاد رسيديم و ديديم آن حضرت از شدت بيمارى بر فراش خود افتاده و تاب حركت ندارد عده اى كه با شمر ملعون بودند پيشنهاد قتل آن آقا را نموده و گفتند خوب است اين جوان بيمار را شهيد كنيم من از اين پيشنهاد به شگفت آمده گفتم عجيب است مگر امر چنين مقرر شده كه فرزندان هم كشته شوند اين بيمارى و ناتوانى كافى به حال اوست و بالاخره از اين گونه سخنان بسيار گفتم تا آنها را از كشتن او ممانعت كردند. در اين وقت پسر سعد رسيد زنان و دختران حسين علیه السلام اطراف او را گرفته…»[2]
2). محققان در خصوص قیام مردم مدینه این چنین بیان داشته اند، در بین رهبر و یا رهبران «شورش حره» افکار و اندیشه های زبیری حاکم بود از این رو با توجه به سوابق عبد الله بن زبیر، و نفوذ او در میان شورشیان این قیام نمی توانست یک قیام اصیل شیعی باشد، محققان بیان داشته اند که «عبد الله بن زبیر» خود از داعیه داران خلافت پس از مرگ معاویه بود که حکومت آل زبیر را در مکه پایهگذاری کرد. از این رو امام سجاد(علیه السلام) نیز نمی خواست خود را شیعیانش از مسیر و جاده عبدالله بن زبیر به اهدافشان برسند.
نکته چهارم: چرا امام به مروان و خانواده اش پناه داد
بر اساس اندیشه ی شیعی امامان معصوم، آینه صفات الهی اند، ایشان صفات و اخلاق الهی را در خود به اوج کمال رسانیده اند: «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً»، از این رو هر گاه کسی به ایشان پناهنده شود، هیچ گاه او را از خود ناامید نکرده و او را پناه می دهند. به عبارتی ائمه اطهار امان الهی برای مردم هستند، و این از صفات ذاتی ایشان است. آن زمان نیز مروان بن حکم و خانواده اش به دامان امام معصوم پناهنده شده بودند، او می دانست که این خاندان خاندان عفو و کرم هستند، از این رو به هدف خود نیز نائل آمدند.
پی نوشت ها:
[1]. تذکره الخواص، ص 324.
[2]. الإرشاد للمفيد(ترجمه ساعدى)، ص468.
[3]. در سوگ امير آزادى ( ترجمه مثير الأحزان )، ص373.
[4]. البدایة و النهایة، ج ۴، جزء۸، ص۲۲۰، ص ۲۰۹.
[5]. تنبیه، ص۳۰۶.
منبع:تبیان