چرا در نهج البلاغه نامی از عید غدیرخم برده نشده است؟
* سؤال
با توجه به اهميت عيد غدير خم چرا در نهج البلاغه نامي از اين عيد برده نشده است؟ آيا اين مطلب در ديگر سخنان حضرت علي ـ عليه السلام ـ آمده است؟
* پاسخ
در پاسخ به اين پرسش بايد گفته شود که نهجالبلاغه نام کتابي است که يکي از مفاخر خاندان پاک نبوي و يکي از دانشمندان علم حديث و ادب و قهرماني از قهرمانان عرصه دين و دانش و مذهب، به اسم محمد بن حسين مشهور به سيد رضي (359 ـ 406) آن را از خطبهها، نامهها و سخنان حکمتآميز امام علي ـ عليهالسلام ـ جمع آوري و تأليف کرده است.
و چنان که خود ايشان در مقدمه نهجالبلاغه تصريح ميکند در پاسخ به درخواست برخي از دوستانش مبني بر اين که سيد رضي کتابي تأليف نمايد که سخنان برگزيده اميرمؤمنان ـ عليهالسلام ـ را در جميع فنون و بخشهاي مختلف، از خطبهها، نامهها، مواعظ و آداب و… در برداشته باشد، اين کتاب را تأليف نموده است.
مرحوم سيد رضي ميگويد:« من اين خواسته را اجابت کردم و کار را شروع نمودم…
منظورم اين بود که علاوه بر فضايل بي شمار ديگر، بزرگي قدر و شخصيت امير مؤمنان علي ـ عليهالسلام ـ از نظر شگفتيهاي بلاغت و نمونههاي ارزنده فصاحت را روشن سازم لذا تصميم گرفتم از ميان خطبهها، نامهها و سخنان حکمتآميز در ابتدا خطبههاي “زيبا” و سپس نامههاي “جالب” و بعد از آن کلمات حکمتآميز حضرت را برگزينم.»
تا آنجايي که ميگويد: «هرگز ادعا نميکنم که من به همه جوانب سخنان حضرت علي ـ عليهالسلام ـ احاطه پيدا کردهام به طوري که هيچ کدام از سخنان او از دستم نرفته باشد بلکه بعيد نميدانم که آن چه نيافتهام بيش از آن باشد که يافتهام و آن چه در اختيارم قرار گرفته کمتر است از آن چه به دستم نيامده است.»1
روشن شد که سيد رضي(ره) در صدد گزينش خطبهها و نامه و مواعظ حضرت علي ـ عليهالسلام ـ بوده و هر يک را که از نظر فصاحت و بلاغت پر جاذبه ديده جمع آوري کرده و به همين دليل اسم اين مجموعه گرانبها را “نهجالبلاغه” گذاشته و در اختيار مسلمانان و بلکه بشريت قرار داده است.
روي اين جهت يک احتمال اين است که خطبه حضرت امير مؤمنان در رابطه با عيد غدير و استناد حضرت به خطبه رسول الله ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ که روز غدير سال دهم هجري ايراد فرموده است، از نظر فصاحت و بلاغت براي مرحوم سيد رضي که مولف نهج البلاغه است پر جاذبه نبوده و لذا آن را در نهجالبلاغه نياورده است.
ولي با توجه به آنچه که سيد در مقدمه نهجالبلاغه بيان کرده است، احتمال قوي اين است که ايشان به خطبه حضرت امير مؤمنان علي ـ عليهالسلام ـ که آن را در روز جمعه که مقارن با عيد غدير بوده، ايراد کرده دست نيافته است و در دسترس ايشان نبوده نه اين که خطبه مولاي متقيان و يا ساير استنادهاي حضرت علي ـ عليهالسلام ـ به خطبه رسول الله ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در روز غدير، از نظر سيد رضي معيار فصاحت و بلاغت را نداشته است؛ هر چند نميتوان ادعا کرد که همه سخنان و خطبه هاي امام علي ـ عليهالسلام ـ از حيث فصاحت و بلاغت در يک سطح است و تفاوتي از اين نظر ندارد.
همان طوري که اشاره شد حضرت علي ـ عليهالسلام ـ براي اثبات حقانيت و خلافت بلافصل خويش به طور مکرر به حديث متواتر غدير استناد کرده است و جريان غدير را مطرح نموده است چه آن روزي که آن حضرت از اصحاب رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ خواست و فرمود: هر کس در غدير بوده در مورد جريان غدير شهادت دهد.2 و چه آن روزي که از اعضاي شورا سوال کرد و فرمود: فهل فيکم احد يقول له رسول الله ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ : من کنت مولاه فهذا علي مولاه… غيري؟"3 و همه گفتند نه، و چه آن روزي که با ابوبکر احتجاج کرد و فرمود: “تو را به خداوند سوگند ميدهم که بگويي آيا مطابق حديث و کلام رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در روز غدير من مولاي تو و هر مسلماني هستم يا تو؟” ابوبکر گفت بلکه تو.4 و چه آن روزي که در ايام خلافتش عيد غدير و جمعه در يک روز افتاده بود و حضرت در آن روز خطبه اي خواند و در بخشي از آن فرمود: “اي جماعت مؤمنان! خداي عزوجل در اين روز براي شما دو عيد فراهم کرد… بدانيد که اعتقاد به توحيد پذيرفته نيست، مگر با اعتراف به نبوت محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و هيچ اعتقادي و عملي قبول نيست مگر با قبول ولايت آن کسي که خداوند او را سرپرست قرار داده است؛ و آيين طاعت خدا در مورد کسي به نتيجه نخواهد رسيد مگر اين که چنگ زنيد به حبل الله و آناني که اهلبيت رسول خدايند، يعني کساني که در روز دوح5 (غدير) درباره آنان خدا آيه فرستاد و اراده خويش را در حق بندگان خاص خود اظهار داشت و به پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود تا ابلاغ کند و گمراهان و منافقان را به حساب نياورد و خود ضمانت کرد که او را از (شر) ايشان نگاه دارد".
تا آنجايي که ميفرمايد: «اين گونه خدا دين خويش را کامل کرد و چشم پيامبر و مؤمنان و تابعان او را روشن ساخت و اين همان (واقعه غدير) بود که برخي از شما خود شاهد آن بوديد و به برخي ديگر از شما خبر آن رسيد… .
امروز روز عهد و پيمان، روز کامل شدن دين، روز نص (تصريح) بر شخص است يعني آنان که ويژه رهبري هستند.» 6
نتيجه اينکه: استناد به جريان غدير به طور مکرر در کلمات معصومين و از جمله امير مؤمنان ـ عليهالسلام ـ آمده است و نيامدن آن در نهجالبلاغه که سيد رضي(ره) آن را جمع آوري کرده است، به آن جهت است که نهجالبلاغه مشتمل بر بخش خاصي از سخنان امام علي ـ عليهالسلام ـ ميباشد نه همه آن.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ علامه اميني، عبدالحسين، الغدير، ج1، ص181 تا 211.
2ـ انصاري، عذرا، پيام غدير، (غدير در روايات.)
پينوشتها:
1. مقدمه نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، انتشارات مشرقين، چاپ چهارم، 1379ش، ص27
2. طبرسي، احمد بن علي، الاحتجاج علي اهل اللجاج، بي تا، مرتضي، ج1، ص74
3. نقدي. شيخ جعفر، الانوار العلوية و الاسرار المرتضويه، نجف، حيدرية، طبع دوم، 1381ش، ص326
4. طبرسي، احمد بن علي، الاحتجاج علي اهل اللجاج، ج1، ص117؛ مرتضي، بي تا و شيخ صدوق، الخصال، ج2، ص550
5. يکي از اسماء عيد غدير به معني درخت پربرگ و سرسبز
6. خراساني، علم الهدي، نهج الخطابه، کتابخانه، صدر، بي تا، ج2، ص262؛ مسند الامام الرضا (ع)، ج2، ص23
7. محمد بن حسن، حسيني، المواعظ العدديه، قم، الهادي، چاپ هشتم، 1424ق، ص630
منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم