خشم و غضب برای خدا!؟
?پرسش:
?اینکه بیان می شواد غضب و خشم باید برای خدا باشد به چه معنا است؟
✍️پاسخ:
✅خشمی که در راستای اطاعت از خداوند باشد و انسان در خشم خود، خشنودی خدا را در نظر داشته باشد آن خشم، خشمی پسندیده است؛ مثل خشم مؤمن نسبت به دشمنان خدا و هنگام انجام گناهان، امّا خشمی که جهت اطاعت از خداوند نباشد، بلکه در راستای پیروی از شیطان باشد و شخص رضا و خشنودی شیطان را مدنظر داشته باشد آن خشم، خشمی ناپسند است مانند خشم انسان نسبت به برادر دینی خود.
?این مطلب توضیحاتی دارد که در ادامه به آن میپردازیم:
?در روایات اسلامی نوعاً خشم و غضب به طور مطلق مورد مذمت و نکوهش قرارگرفته است، اما مشخص است که مراد از آنها، غضبی است که برای هوای نفس و منافع شخصی باشد. زمانی که انسان غضبناک میشود عقل وی تحت الشعاع قرار میگیرد؛ چنان چه امام صادق(ع) میفرماید: «خشم و غضب، دل حکیم را تاریک میکند و هر کس غضب خود را در اختیار نگرفت، نمیتواند عقل خود را در اختیار بگیرد». بر این اساس، فکرش به درستی کار نمیکند؛
?همان طور که امام علی(ع) فرمود: «تندخویی، بخشی از دیوانگی است؛ زیرا صاحب آن (در غالب موارد)، بعداً پشیمان میگردد و اگر چنانچه پشیمان نشد جنون او ریشه میدواند!». بسیاری از تصمیمهایی که شخص خشمگین میگیرد درست نبوده و او دست به کارهایی میزند که بعداً پشیمانی را به دنبال خواهد داشت؛ بر این اساس باید از چنین خشمی به خدا پناه برد.
?نکته مهم در اخلاق اسلامی این است که خشم و غضب برای رضای خدا نیز نباید از دایره اخلاق و شرع فراتر رود؛ یعنی مثلاً کسی که برای خدا خشمگین میشود، نباید به خود اجازه ظلم و ستم و فحاشی و هتاکی و کارهای غیراخلاقی بدهد؛ یعنی مثلاً در مواجهه با فاسقان تذکر محکم میدهد یا در جبهه جهاد محکم و جدی مبارزه میکند. نباید کسی تصور کند حالا که در مواجهه با گناه یا فسق یا کفار یا فاسق باید جدی و محکم و تند باشد، پس اجازه هر نوع ظلم و تجاوز از حق یا فحاشی و هتاکی را دارد. اسلام چنین اجازهای به ما نمیدهد.
?امیرالمؤمنین در عین جدیت در جهاد، پا را از دایره اخلاق بیرون نگذاشته است. دریکی از جنگها وقتی لشکر دشمن شروع به فحاشی یا هتاکی کرد و لشکریان امیرالمؤمنین(ع) نیز قصد مقابله به مثل داشتند، حضرت فرمودند: «من دوست ندارم که شما دشنام دهنده باشید; ولی اگر اعمال زشتشان را شرح دهید و احوال آنها را بیان کنید به گفتار صحیح نزدیکتر و برای اتمام حجّت رساتر است»این سیره اهل بیت علیهم السلام است. در جای خود در کتب تاریخی ثابت است که فاطمۀ زهرا(س) دو خطبه طوفانی ایراد کرده؛
?دو خطبۀ به معنای واقعی کلمه طوفانی. یکی در مسجد در میان انبوه متراکم مردان ، یکی هم خطاب به زنان مدینه که پُر است از مطالب بسیار مهم و اعتراضی و تنبیه نسبت به مفاهیم برجستۀ اسلامی که فاطمۀ زهرا (سلام الله علیها) در مورد آنها خطر را احساس میکرد، ولی در این دو خطبۀ مهم و بزرگ و پُرشور، یک کلمۀ هتک و زشت و توهین آمیز وجود ندارد؛ و همۀ کلمات، محکم و مستحکم و بیانات متین و متقن است. پس به بهانه غضب برای خدا، ظلم و ستم و معصیت و بیاخلاقی جایز نیست.
? #اخلاقی
?منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
آيا اعمالي وجود دارد كه انسان را دائم در بهشت نگه دارد؟
✍️خداوند در قر آن کريم مي فرمايد : كساني كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دهند به زودي آنها را وارد باغهايي خواهيم كرد كه در زير آنها رودها جاري ميباشد. آنها هميشه در آن خواهند بود، اين وعده حق الهي است… .
?[1] بر اساس اين آيه کريمه انساني که به موجب داشتن ايمان وانجام اعمال نيک وصالح لياقت وشايستگي ورود به بهشت را پيدا مي کند همين ورود به بهشت کافي خواهدبود كه هميشه در آن بماند.
?زيرا انسان پس از ورود به بهشت از آن خارج نمي شود تا ما نگران باشيم و به دنبال عملي بگرديم كه ما را دائماً در بهشت نگه دارد. بلكه هر عملي كه ما را وارد بهشت كند همان عمل ما را در بهشت دائماً نگه خواهد داشت ،بنا بر اين جاودانه ماندن در بهشت نياز به عمل خاصي ندارد.
?ازاين نکته نيز نبايد غافل بود که يک انسان با انجام دادن چند عمل بهشتي نمي شود. بلکه براي انسان يك سري كارها واجب و يك سري كارها حرام است يعني بايد بعضي كارها را حتماً انجام دهد و بعضي ديگر را حتماً ترك كند. وظيفه او انجام واجبات و ترك محرمات است كه اگر چنين نكرد از مسير اطاعت و بندگي خدا خارج شده و مرتكب عصيان شده است[2].
? خداوند نيز در قرآن در انجا كه پاداش را بيان ميكند ميگويد: كساني كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند.[3] نميگويد يك عمل صالح يا دو تا، بايد همه اعمال صالح را كه مكلف به انجام آنها است انجام دهد. بنابراين با انجام يك كار خوب و ترك ساير واجبات نميتوان به بهشت رفت خداوند در مورد كساني كه اعمال صالح و ناصالح را با هم انجام دادهاند ميگويد:
? و گروهي ديگر به گناهان خود اعتراف كردند و اعمال صالح و ناصالحي را به هم آميختند اميد ميرود كه خداوند توبه آنها را بپذيرد خداوند غفور و رحيم است.»[4] كه از اين آيه ميفهميم انجام اعمال صالح كه در كنارش اعمال ناصالح را هم آورده باشيم به تنهايي كافي نيست بلكه به خاطر اعمال ناصالح مان مرتكب گناه شدهايم حالا كه گناه كردهايم اگر توبه كنيم خداوند انشاءالله توبه ما را ميپذيرد و چنين اميدي به پذيرش توبه وجود دارد.
?و نيز بايد انجام وظايفش را ـ انجام واجبات و ترك محرمات ـ در تمام مدت تكليف يعني از دوران بلوغ تا پايان عمر تداوم بخشد چون هر زمان كه وظيفهاش را انجام ندهد مرتكب گناه شده و از خط اطاعت خارج شده است
?بنابراين بايد اولاً همه وظايف را انجام داد آن هم در تمام مدت تكليف در اين صورت است كه در زمره كساني قرار ميگيريم كه ايمان آورده و اعمال صالح (همه اعمال صالح را) انجام دادهاند و بايد به پاداش الهي كه بهشت باشد اميدوار بود.
?در آخر بايد گفت بعض اعمال هست كه از طرف معصومين ـ عليهم السلام ـ پاداش آنها بهشت اعلام شده است مثلاً امام رضا ـ عليه السّلام ـ فرمودهاند: « هر كسي كه فاطمه دختر موسي بن جعفر (ع) را زيارت كند بهشت براي اوست.»[5]
?ما اگر چنين اعمالي را انجام داديم چون معصومين گفتهاند به پاداش آن كه بهشت باشد اطمينان داريم ولي اين دليل نميشود كه فكر كنيم هر كار خلافي را خواستيم ميتوانيم مرتكب شويم. چون ممكن است كار خلاف ما عمل ما را كه پاداشش بهشت بود از بين ببرد در نتيجه به پاداش آن نرسيم و اين گونه روايت که کم هم نيست بدان معنا است که اگر تمام شرائط همراه آن عمل باشد و موانعي همچون گناه صورت نگيرد استحقاق بهشت را براي عامل آن خواهد داشت خلاصه تا انسان در دنياست در معرض امتحانها است و نميتواند به چيزي مطمئن شود و خيالش راحت شود كه بهشتي است.
بلکه هميشه بايد بين خوف و رجاء باشد خوف از اين که نکند اعمال با شرائط صورت نگرفته است و مورد پذيرش پروردگار قرار نگيرد و رجاء و اميد نسبت به رحمت الهي و اين که او نسبت به مؤمنين رحيم و غفور است و از لغزش ها مي گذرد.
?معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. منازل الآخره، شيخ عباس قمي.
2. چهل حديث، حديث چهارده، امام خميني (ره).
?پي نوشت ها:
[1] . نساء/ 22.
[2] . ر. ك: راغب اصفهاني، معجم مفرد الفاظ قرآن، المكتبة الرضويه، 1392، ص 349.
[3] . ر. ك: از باب نمونه به: بروج/ 11، توبه/ 102.
[4] . ر. ك: به همه آياتي كه ايمان و اعمال صالح را در كنار هم قرار ميدهد و بعد پاداش بهشت را بيان ميكند مثل نساء/ 122.
[5] . محدث قمي، سفينه البحار، چاپ اسوه، ج7، ص 125.
? #اعتقادی
نگاهی بر خیانت های شمر بن ذیالجوشن به اهل بیت علیهم السلام
شمر بن ذیالجوشن قبل از واقعه عاشورا در چهار واقعه مهم تاریخی حضور داشت که در تمام آنها به اهل بیت (علیهمالسلام) و شیعیان خیانت کرد و مرتکب جنایت شد و به هیچ وجه نمیتوان او را شیعه و یا فردی متمایل به اهلبیت(علیهمالسلام) به شمار آورد.
همه ساله در ایام سوگواری شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) که مسلمان و غیرمسلمان را در سراسر دنیا منقلب و متأثر میکند، عدهای به شبهه پراکنی علیه این نهضت الهی میپردازند تا به خیال خود از شور و شعور مردم بکاهند؛ اما این تلاش مذبوحانه راه به جایی نخواهد برد و تنها به گمراهی بیشتر این افراد منجر خواهد شد، زیرا عزتی را که پروردگار عالم عطا کرده باشد، مورد تعرض احدی واقع نمیشود که خداوند رحمان میفرماید: «یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ [صف/۸] میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خداوند نور خود را کامل میکند، گر چه کافران ناراحت شوند».
یکی از شبهات بیاساسی که این افراد منحرف به آن دامن میزنند این است که: امام حسین(علیهالسلام) توسط شیعیان خود به شهادت رسید.
این نوشتار به زندگی «شمر بن ذیالجوشن» یکی از جنایتکاران واقعه عاشورا اختصاص دارد؛ ولی از آنجا که کارنامه این شخصیت پلید در وقایع عاشورا بر همگان واضح و روشن است، ما تنها به فعالیتهای او قبل از قیام عاشورا میپردازیم.
شمر بن ذی الجوشن، یکی از جنایتکاران اصلی واقعه کربلا، از تابعین و رؤسای قبیله هوازن از تیره بنی عامر بن صَعْصَعَه و از خاندان ضِباب بن کلاب بود.[۱]
پدر او شرحبیل بن اعور بن عمرو نام داشت و به «ذی الجوشن» معروف بود.[۲] ذوالجوشن دعوت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) را برای پذیرش اسلام نپذیرفت، ولی پس از فتح مکه، چون مسلمانان بر مشرکان پیروز شدند، اسلام آورد.[۳]
وی پس از تأسیس شهر کوفه در زمان خلیفه دوم در این شهر ساکن شد[۴] و شمر نیز به تبع او در این شهر سکونت گزید و به خاطر جایگاهی که در قبیله خود داشت، رفتهرفته به یکی از شخصیتهای تأثیرگذار در کوفه تبدیل شد که اوج آن را در اعمال جنایتکارانه او در قبال قیام امام حسین(علیهالسلام) شاهد هستیم.
کثیرالسفر چگونه باید روزه بگیرد؟
حجت الاسلام والمسلمین وحیدپور به پرسشی پیرامون نحوه روزه گرفتن افراد کثیرالسفر پاسخ داد.
بسم الله الرحمن الرحیم
امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: «مَنْ قَرَأَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ اَلْقَدْرِ عِنْدَ فُطُورِهِ وَ عِنْدَ سُحُورِهِ کَانَ فِیمَا بَیْنَهُمَا کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ تَعَالَی/ کسی که سوره قدر را در هنگام افطار و سحر بخواند مانند کسی است که در این فاصله در راه خدا بخون خود غلتیده باشد».
و أما احکام؛
بسیاری از سؤالات پیرامون مسافرت در ماه مبارک رمضان است که روزه انسان در مسافرت چه خواهد شد.
در قدیم مسافرت ها زیاد نبود؛ اما امروزه اگر خروجی شهرها را در ایام ماه مبارک رمضان مشاهده کنیم، متوجه ورود و خروج زیاد و حجم بالای مسافر خواهیم شد.
مسافرت در این ماه گاهی ضروری است؛ اما گاهی ضروری هم نیست که در این صورت، هرچند ضرورت هم نداشته باشد و بی جهت و بی دلیل باشد، این مسافرت، گناه نیست؛ اما مکروه است؛ ولی سفرهای ضروری همانند سفرهای شغلی نه گناه است و نه مکروه.
مسئله دیگر مربوط به عزیزانی است که کثیرالسفر هستند.
کثیرالسفر به کسی می گویند که زیاد سفر می کند و مستمرا سفر دارد؛ همانند راننده های برون شهری اتوبوس، ماشین سنگین باربری، راننده سواری مسافرکش برون شهری و همچنین مشاغلی که خارج از وطن است؛ همانند کسانی که هر روز باید از تهران به کرج یا از کرج به قم یا از شهری به شهر دیگری برای کار بروند.
حال سؤال اینجاست که چند روز باید رفت و آمد داشته باشند تا کثیرالسفر به حساب بیایند که به صورت خلاصه باید گفت که هر هفته حداقل باید رفت و آمد شغلی داشته باشند و مستمر باشد؛ اینجور افراد نمازشان شکسته نیست و باید تمام بخوانند و روزه خود را باید در ماه مبارک رمضان بگیرند و به اینها کثیرالسفر می گویند؛ البته نکات ریز و دقیقی در فتاوای مراجع عظام تقلید وجود دارد که گاهی در این نکات ریز و دقیق، نظراتشان متفاوت است؛ لذا توصیه می شود که هر شخصی در این مسئله به فتوای مرجع تقلید خود مراجعه کند.
به عنوان مثال یکی از سؤال ها این است که کثیرالسفر، چند روز در هفته لازم است سفر برون شهری داشته باشد؟ که برخی از مراجع می فرمایند سه روز؛ برخی می فرمایند کمتر از سه روز هم باشد و حتی هفته ای یک روز هم باشد کافی است که شخص حتما باید به رساله مرجع تقلید خود مراجعه کند تا نظر مرجع تقلید خود را به دست آورد.
اما افراد عادی؛ یعنی کسانی که سفر شغلی ندارند، اگر بعد از اذان ظهر از وطن خارج شوند، روزه آنان درست است و اگر قبل از اذان ظهر بیرون بروند و اذان ظهر را در جاده باشند، روزه آنان درست نیست؛ چراکه مسافر شده است.
البته اگر مسافر قبل از اذان ظهر از شهر خود خارج شده و بتواند قبل از اذان ظهر به جایی برسد که قصد ماندن ۱۰ روز را داشته باشد، می تواند روزه آن روز خود را ادامه دهد و یا کسی که مثلا با هواپیما از تهران که وطن اوست به مشهد می رود و مجدد قبل از اذان ظهر به تهران برمی گردد که روزه او درست خواهد بود؛ چون قبل از اذان ظهر برگشته است.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
منبع: خبرگزاری رسمی حوزه
در برخورد با حوادث تلخ، چه کنیم؟
آیا مشکات اقتصادی امروز هزینه مبارزه با آمریکا است؟
پاسخ کوتاه:
اگر منظورِ این سوال این باشد که اگر مبارزه با آمریکا را کنار بگذاریم مشکلات اقتصادی حل می شود، قطعاً این تصور اشتباهی است، اما اگر منظور این است که باعث و بانی بسیاری از مشکلات امروز جامعه، جنایت و تروریسم اقتصادی آمریکا علیه ایران است، مطلب صحیحی است. آمریکا به تجربه نشان داده است جز به تسلیم محض مخالفان خود راضی نیست و با هر قدم عقبنشینی در برابر زیادهطلبیها و قلدریهای او، آمریکا چند قدم جلوتر خواهد آمد، تجربه مصر (قرارداد کمپ دیوید) لیبی (کشتن قذافی و جنگ داخلی) و کره شمالی، تنها چند نمونه از تعامل با آمریکاست که هزینه سازش آنها با آمریکا به مراتب بیشتر از هزینه ایستادگی آنها بوده است.
ملاحظات:
1) این درست است که فشار حداکثری آمریکا به جنایت اقتصادی آنها علیه ملت ایران تبدیل شده است، اما این نظر که ما مقابل آمریکا کوتاه بیاییم تا مشکلات اقتصادی حل شود، درست نیست. عدم نظارت صحیح بر بازار، تصمیمات غلط اقتصادی، حجم نقدینگی بالا، خصوصی سازیهای بی ضابطه و مسئلهدار شرکتهای بزرگ دولتی مانند هفت تپه، کشت و صنعت دشت مغان و … که ربطی به آمریکا ندارد. عدم توجه بایسته و شایسته به اقتصاد مقاومتی و کم توجهی دولت فعلی و دولتهای قبلی به رهایی از اقتصاد نفتی که تقصیر آمریکا نیست.
2) آمریکا خواهان مذاکره و بدهبستان نیست، روش شناختهشده او نده و بستان است و به کمتر از کرنش دیگران مقابل خود راضی نیست، او حتی با متحدان اروپایی خود چنین رفتاری دارد، لذا کنار آمدن آمریکا به معنای پایان مشکلات اقتصادی نیست.
3) ما و هر ملتی حق دارد براساس فرهنگ، هویت و منافع ملی خود عمل کند و برای امنیت ملی و گسترش عمق راهبردی خود برنامهریزی و اقدام کند، حالا اگر عنصر مزاحمی از آنسوی کره زمین آمد و منافع و امنیت ملی شما را تهدید کرد و شما دست به مقابله زدید، اسم این، مبارزه است یا دفاع از استقلال و منافع ملت است. کدام عقل سلیمی چنین ایستادگی را رد میکند.
4) قطع به یقین امکانات و ظرفیتهای درونی ملت ایران پاسخگوی حل و رفع مشکلات فعلی هست، فقط شرط آن حضور مدیران جهادی در مصادر امور است که آن را هم ملت باید اراده کند و تصمیم بگیرد.