وجه مشترک میان چهار زن برجسته تاریخ
1- ايمان
ايمان آسيه(عليها السلام):
هنگامي كه فرعون از ايمان آسيه آگاه شد، از سران دربارش درباره آسيه نظر خواست. آن ها قتل آسيه را پيشنهاد كردند. فرعون دستور داد: آسيه را بر زمين ميخ كوب كرده، سنگي بزرگ را بالاي سرش بياويزند؛ اگر از ايمانش دست برداشت به قصر فرعون باز گردد و هم چنان همسر وي باشد وگرنه سنگ را بر او بيفكنند.
آسيه از ايمان خود دست بر نداشت و از خداوند خواست كه به جاي قصر فرعون خانه اي در جوار رحمت خويش در بهشت برايش بنا كند و او را از فرعون و كفر و ستم او و نيز عمّال ستم كارش رهايي بخشد: ربّّ ابنِ لي عندك بيتاً في الجنّه و نجِّني من فرعون و عمله و نجِّني من القوم الظالمين؛(1) پروردگارا! خانه اي براي من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايي بخش!
ايمان حضرت مريم(عليها السلام)
حضرت مريم قلبي پر از ايمان و يقين به خداوند داشت. به همين سبب نيز خداوند درباره ايشان مي فرمايد: «صَدَّقَت بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَ كُتُبِهِ»(2) . روشن است كسي كه وحي الهي به پيامبران و تمام وعد و وعيد و اوامر و نواهي خداوند و تمام كتب آسماني را تصديق مي كند، قلبي پر از ايمان و يقين دارد.
ايمان حضرت خديجه(عليها السلام):
وقـتـى كـه خـديـجه (س) با پيامبر ازدواج كرد، زنان مكّه از او دورى گزيدند، و ديگر با او رفت و آمد نمى كردند، به او سلام نمى گفتند و اجازه نمى دادند كه زنان ديگر نيز با او رفت و آمد داشته باشند. او آگـاهـانـه ، رسـول خـدا را به خاطر فضايل نفسانى آن حضرت انتخاب كرده و به انتخابش پـايـبـنـد بـود. از لحـظـه ازدواج ، خـود را كـنيز رسول اللّه معرفى كرد و با ايمان به او، تا آخـريـن لحـظـه حـيـات يـاورش بـود. همه اموالش را به پيامبر بخشيد، و در هنگام رسالت او را تصديق كرد، و در برابر اذيتها و تكذيبهاى قريش آن حضرت را دلگرمى مى داد.
ايمان حضرت فاطمه (عليها السلام)
رسول گرامي اسلام درباره ي دخترش حضرت فاطمه عليها السلام مي گويد:
«إنَّ إبْنَتيِ فاطِمَةَ مَلَأ اللهُ قَلْبَها وَ جَوارِحَها إيماناً وَ يَقيناً إلي مَشاشِها»(3)
«به تحقيق دخترم فاطمه، قلب و تمام جوارحش مملو از ايمان و يقين گشته، به طوري كه بالاتر از آن مرتبه، ايمان و يقيني قابل تصور نيست.»
2- صبر و استقامت
استقامت حضرت اسيه(عليها السلام)
او كه در بدترين شرايط و در محاصره بدترين انسان هاي زمان خود زندگي مي كرد او در ميان كساني كه همسرش را با ادعاي انا ربكم الاعلي مي پرستيديدند همه دشواري ها را تحمل مي كرد تا موحد ترين انسان باشد.
استقامت حضرت مريم (عليها السلام)
زندگي اين بانوي بزرگوار همواره با سختي ها، زحمت ها و محرو ميت هايي همراه بوده است؛ زيرا ايشان بر طبق نذر مادرش از همان كودكي به عنوان خادم معبد انجام وظيفه مي كرد و كارهايي فوق طاقت اين كودك خردسال به او مي سپردند كه آن حضرت تمام اين مشكلات را به جان خريده و كوچكترين شكايتي نداشت. همچنين در مقابل زخم زبان ها و تهمت هايي كه از طرف افراد مغرض و بي ايمان مي شنيد صبر مي كرد و از خداوند رضايت كامل را داشت.
صبر و استقامت حضرت خديجه(عليها السلام)
يكي از دشواريهاي آن بانو كه در بهترين شرائط رفاهي زندگي مي كرد آن بود كه سه سال، در كنار مسلمانان محصور در شعب ابى طالب زيست و حتي آنها را اداره كرد و همه اموال خود را در اين راه خرج كرد. آن بانو چندين سال در مكه با آن مصيبتهاى كمر شكن ساخت، و دوش بدوش رسول اكرم، اسلام را يارى فرمود و در اين راه سنگها به بدن مباركش فرود آمد، بى حرمتيها به او وارد شد، شماتتها در اين راه ديد و هرچه اين اتفاقات بيشتر مىشد، صبر و استقامت او زيادتر مىگشت.
صبر و استقامت حضرت فاطمه(عليها السلام)
در نگاهي به زندگاني حضرت زهرا(س) اين ويژگي اخلاقي از آغاز طفوليت تا واپسين لحظه هاي حيات در خانه همسر، بخوبي ديده مي شود. سالهاي سخت و دشوار شعب ابي طالب، سوز بي مادري، اندوه فقر مادي در سراسر زندگي و در پي آمد آوار مصيبت رحلت پدر و غصب حقوق و محروميتهاي پي در پي، نشان از سختي سالها و تلخي تحمّلها دارد. اما از آنجا كه فاطمه، فاطمه است چون پدر عزيزش او را در حالي مي نگرد كه روي زمين نشسته، با يك دست فرزند خويش را در آغوش گرفته شير مي دهد و با دستي ديگر با آسياب دستي، گندمها را آرد مي كند، اشك در چشمان رسول اللّه حلقه زده مي فرمايد:
«دخترم! تلخيها و مشكلات دنيا را به ياد شيريني و سعادت بهشت بر خود گوارا ساز.»
3- كمال
كمال جويي و سعادت خواهي، از نيازهاي فطري و ذاتي انسان است و همه كوشش هاي بشري به منظور برآورده شدن اين نياز و پرورش آن براي دست يابي به سعادت و نيك بختي در سايه بندگي است.
تنها راه رسيدن به اين مقام، عبوديت است. به بيان بهتر، كمال انسان در عبوديت است و هر كس به مقام عبوديت برسد، به كمال انساني رسيده است.
درميان زنان اين چهار بانو به كمال رسيده اند
كمل من الرجال كثير ولم يكمل من النساء إلا أربع: آسية بنت مزاحم امرأة فرعون، و مريم ابنة عمران، وخديجة بنت خويلد، و فاطمة بنت محمد(4)
در مراحل رشد و تكامل انسانى از ميان مردان، بسيارى به مرحله كمال رسيدهاند، ولى ازميان زنان جز چهار تن به آن مقام دست نيافتهاند. آن چهار بانو آسيه، مريم، خديجه و فاطمه (سلام الله علیها).
پي نوشت ها:
1. تحريم، آيه11.
2. تحريم، آيه 12.
3. الخرائج والجرائح،قطب الدين الراوندي، تحقيق: مؤسسة الإمام المهدي (ع)، بإشراف السيد محمد باقر الموحد الأبطحي، چاپ اول، سال چاپ ذي الحجة 1409،قم، ناشر مؤسسة الإمام المهدي - قم المقدسة، ج2،ص531.
4. الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل وعيون الأقاويل في وجوه التأويل، الزمخشري، سال چاپ 1385 - 1966 م ،ناشر شركة مكتبة ومطبعة مصطفى البابي الحلبي وأولاده بمصر، عباس ومحمد محمود الحلبي وشركاهم ،ج4، ص142.