هیچ وقت نشد که ندهی!
ماه مبارک رمضان هم ماه دعاست. در دعا مستحضرید اگر ما اُنسی داشته باشیم، و بدانیم که تمام آنچه به دست ماست فیض اوست، خودمان دخیل در کاری نیستیم؛ مثل زکریا تربیت می شویم.
خدایا! من هر وقت خواستم دادی، هیچ وقت نشد که بخواهم و ندهی! این یک. خدا می داند این آیه چقدر شیرین است، فقط خدا می داند! می بینید این زکریایِ پیر چه جور با خدا حرف می زند؛ این راه برای همه ما باز است. عرض کرد: خدایا! می دانی من چه کسی هستم؟ من کسی هستم که هر وقت خواستم، دادی و نگفتی چه کسی هستی!
آخر یک وقت که درب را می زنند، از آدم چیز می خواهند؛ آدم می گوید: چه کسی است، تا بشناسد چیزی بدهد. فرمود: تو نگفتی چه کسی هستی! هیچ وقت نشد بپرسی تو چه کسی هستی! از این بزرگوارتر؟!! تو از من سئوال نکردی زنی، مردی، مسلمانی، کافری؛ من هر وقت خواستم دادی، هیچ وقت سئوال نکردی چه کسی است! (و لم اکن بدعائک ربّ شقیّاً)*. یک وقت نشد بپرسی آخر تو چه کسی هستی، چه آوردی، چه کاره ای!
این یک ماه، ماه مبارک رمضان برای این است که ما فرشته بشویم؛ هم دنیای ما را تامین می کند، هم آخرت ما را تامین می کند؛ این همه کفار را در عالم دارد تامین می کند. پس می شود یک کسی بگوید خدا و خدا نپرسد تو که کافری، از من چه می خواهی! این خداست!! بنابراین این درب همیشه باز است، منتها او خواست که ما طرزی زندگی کنیم که مهمان او بشویم، چرا این راه نشود؟!
————————————————-
📌 سوره مریم / آیه ۴