هديه لحظات اخر عمر مهربان ترين پدر به فرزندش
از امام على بن الحسين(عليه السلام) نقل شده است كه فرمود: پدرم در روز عاشورا نزد من آمد و در حالى كه خون از رگ هاى بدنش جارى بود مرا در آغوش گرفت و فرمود: فرزندم دعايى را كه مادرم فاطمه(عليها السلام) به من آموخت حفظ كن كه مادرم آن را از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) و رسول خدا از جبرئيل نقل كرده است: هنگامى كه حاجت بسيار مهم و غمى بزرگ و امرى سخت و دشوار بر تو رو كرد، بگو: «أَللّهُمَّ بِحَقِّ ياسينَ وَالْقُرْآنِ الْحَكيمِ وَ بِحَقِّ طه وَالْقُرْآنِ الْعَظيمِ، يا مَنْ يَقْدِرُ عَلى حَوائِجِ السّائِلينَ، يا مَنْ يَعْلَمُ ما فِي الضَّميرِ، يا مُنَفِّساً عَنِ الْمَكْرُوبينَ، يا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَغْمُومينَ، يا راحِمَ الشَّيْخَ الْكَبيرَ، يا رازِقَ الطِّفْلَ الصَّغيرَ، يا مَنْ لايَحْتاجُ إلَى التَّفْسيرِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَافْعَلْ بِي كَذا وَ كَذا» سپس خواسته ات را بخواه. (1)
واين جالب است كه حتى در آخرين ساعات عمر سخن از حل مشكلات از طريق روى آوردن به درگاه خدا است. (2)
پی نوشت:
(1). نفس المهموم، ص 185.
(2). گرد آوري از کتاب: عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، امام على بن ابى طالب عليه السلام، قم، 1388 ه. ش، ص 505.
بیان خلاصه نهضت حسینی در زیارت اربعین
یـک جملـه در زیـارت اربعیـن امام حسـین(ع) بسـیار پرمغـز و در خور تأمل و تدبر است : وَ بَذَلَ مُهجَتَهُ فیکَ ».
«فقره هاي اوّل زيارت، دعاست كه گوينده اين جملات را خطاب به خداوند متعال عرض ميكند:
«و بذل مهجته فيك»؛يعني حسين بن علي، جان و خون خود را در راه تو داد.«ليستنقذ عبادك من الجهالة»تا بندگان تو را از جهل نجات دهد.«و حيرة الضّلالة»و آنها را از سرگردانىِ ناشي از ضلالت و گمراهي برهاند. اين يك طرف قضيه، يعني طرفِ قيام كننده حسين بن علي عليه السّلام است.
طرف ديگر قضيه، در فقره بعدي معرفي ميشود:« و قد توازر عليه من غرّته الدنيا و باع حظّه بالارذل الأدني»(۱).
نقطه مقابل، كساني بودند كه فريب زندگي، آنها را به خود مشغول و دنياي مادّي، زخارف دنيايي، شهوات و هواهاي نفس، از خود بيخودشان كرده بود.«و باع حظّه بالارذل الأدني»؛ سهمي را كه خداي متعال براي هر انساني در آفرينش عظيم خود قرار داده است ـ اين سهم عبارت است از سعادت و خوشبختي دنيا و آخرت ـ به بهاي پست و ناچيز و غير قابل اعتنايي فروخته بودند. اين، خلاصه نهضت حسيني است.
با مداقّه در اين بيان، انسان احساس ميكند كه نهضت حسيني در واقع با دو نگاه قابل ملاحظه است، كه هر دو هم درست است؛ اما مجموع دو نگاه، نشان دهنده ابعاد عظيم اين نهضت است. يك نگاه، حركت ظاهري حسين بن علي است كه حركت عليه يك حكومت فاسد و منحرف و ظالم و سركوب گر ـ يعني حكومت يزيد ـ است؛ اما باطن اين قضيه، حركت بزرگتري است كه نگاه دوم، انسان را به آن ميرساند، و آن حركت عليه جهل و زبوني انسان است.
در حقيقت، امام حسين(ع) اگرچه با يزيد مبارزه ميكند، اما مبارزه گسترده تاريخي وي با يزيدِ كوته عمرِ بي ارزش نيست؛ بلكه با جهل و پستي و گمراهي و زبوني و ذلّت انسان است. امام حسين با اينها مبارزه ميكند».
۷۹/۱/۲۶
(۱) مصباح المتهجد، ص (۷۸۸) ، بخشی از زیارت اربعین :
وقَد تَوازَرَ عَلَيهِ مَن غَرَّتهُ الدُّنيا، وباعَ حَظَّهُ بِالأَرذَلِ الأَدنىٰ، وشَرىٰ آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الأَوكَسِ، وتَغَطرَسَ وتَرَدّىٰ في هَواهُ، وأَسخَطَ نَبِيَّكَ، وأَطاعَ مِن عِبادِكَ أهلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وحَمَلَةَ الأَوزارِ المُستَوجِبينَ النّارَ، فَجاهَدَهُم فيكَ صابِراً مُحتَسِباً، حَتّىٰ سُفِكَ فى طاعَتِكَ دَمُهُ وَاستُبيحَ حَريمُهُ، اللّٰهُمَّ فَالعَنهُم لَعناً وَبيلاً وعَذِّبهُم عَذاباً أليماً.
و فریفتگان دنیا و آنان که نصیب خود را به پستترین چیزها، و آخرت خود را به پایینترین قیمت فروختند و کبر ورزیدند و در هوس خویش، سقوط کردند و پیامبرت را خشمگین ساختند و از میان بندگانت، از منافقانِ تفرقهافکن و بر دوش کِشندگان گناه و مستحقّ آتش، پیروى کردند و بر ضدّ او، پشت به پشت هم دادند،و او نیز به خاطر تو شکیبانه و براى جلب رضاى تو، با آنان جهاد کرد تا آن که خونش درراه اطاعت تو ریخته و حریمش حلال شمرده شد. خدایا! براى آنان، لعنتى سخت و عذابى دردناک قرار ده.
منبع: پايگاه اطلاع رساني حديث شيعه
بازگشت اهل بیتِ امام حسین(ع) به كربلا و ملاقاتشان با جابر در اربعین
پرسش :
آیا خانواده امام علیه السلام در بازگشت از شام ، از كربلا عبور كرده اند یا نه؟ و اگر عبور كرده اند ، این ماجرا در اربعین شهدا اتّفاق افتاده یا نه؟ و اگر در اربعین بوده ، اربعین اوّل (سال ۶۱ هجری) بوده است یا اربعین دوم؟
دوم ، این كه : آیا جابر بن عبد اللّه ، می توانسته در اربعین اوّل ، خود را به كربلا برساند؟
سوم ، این كه : آیا ملاقاتی میان جابر و اهل بیت سید الشهدا در كربلا انجام شده است یا نه؟
پاسخ :
یك . بازگشت اهل بیت امام علیه السلام به كربلا
در مورد اصل بازگشت خانواده سید الشهدا به كربلا ، و بر فرضِ بازگشت آنان ، در باره زمان دقیق آن (اربعین اوّل ، اربعین دوم یا هر زمان دیگر) ، آرای مختلفی وجود دارد كه اینك به آنها اشاره می شود :
الف . عدم بازگشت اهل بیت امام علیه السلام به كربلا
برخی مانند استاد شهید مرتضی مطهّری ، بر این باورند كه اصولاً اهل بیت سید الشهدا علیه السلام ، به كربلا باز نگشته اند . متن سخن ایشان ، این است :
اربعین كه می رسد، همه این روضه را می خوانند و مردم هم خیال می كنند این طور است كه اُسرا از شام به كربلا آمدند و در آن جا با جابر ، ملاقات كردند و امام زین العابدین علیه السلام هم با جابر ملاقات كرد ، در صورتی كه بجز در كتاب لهوف ـ كه آن هم نویسنده اش یعنی سید ابن طاووس ، در كتاب های دیگرش آن را تكذیب كرده و لااقل ، تأیید نكرده است ـ در هیچ كتاب دیگری ، چنین چیزی نیست و هیچ دلیل عقلی ای هم این را تأیید نمی كند ؛ ولی مگر می شود این قضایایی را كه هر سال گفته می شود ، از مردم گرفت؟!
علت اختلاف روز شهادت امام حسن مجتبی (ع) چیست؟
در خصوص شهادت امام حسن مجتبی (ع) سه قول وجود دارد یک قول روز آخر صفر، یک قول ۲۸ صفر و قول دیگر روز ۷ صفر است. نکته مهم اینجاست که در ماه صفر در بین علمای شیعه هیچ اختلافنظری نیست.
طی سالهای گذشته پیرامون تاریخ شهادت حضرت امام حسن مجتبی (ع) مباحثی مطرح شده است و نوع عملکردها نشان می دهد اختلافاتی به وجود آمده است.از طرفی صدا و سیما ویژه برنامه ی شهادت امام حسن مجتبی (ع) را به ۲۸ ماه صفر موکول می کرد و این در حالی بود که علما و حوزه علمیه قم و بازاریان این شهر در ادامه راه آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری ۷ صفر را تعطیل اعلام می کردند و به عزاداری می پرداختند. این در حالی بود که حتی صداوسیما در روز ۷ ماه صفر به مناسبت ولادت امام موسی بن جعفر (ع) ویژه برنامه های مناسب با ولادت آن حضرت در نظر می گرفت.
حال دو سه سالی است که با تأکید مراجع و علما قم که سعی بر این است که عزاداری روز هفت صفر احیا شود. و بسیاری معتقدند که انتقال ولادت امام موسی بن جعفر (ع) به روز ۷ صفر اقدامی از طرف شاهان قاجاری بود که بعد از بررسی های فراوان این مهم در تقویم به ۱۴ ذی حجه تغییر یافت.
تصاویری از حرم اباعبدالله الحسین(عليه السلام) در ایام اربعین
طرحي زيبا با موضوع الحسين يجمعنا
حب الحسین یجمعنا شد نشان ما در خیمه حسین یکی شد زبان ما
ضعفهای خواص عصر امام حسین (ع)
یکی از پرسشهایی که همواره مورد توجه پژوهشگران و تاریخنگاران بوده این است که چه شد که جامعهای که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوالهوسلم، ۲۳ سال برای آن زحمت کشیده بود، به وضعیتی دچار شد که پنجاه سال پس از رحلت ایشان، در مقابل امام حسین علیهالسلام قرار گرفتند؟ رهبرانقلاب دربارهی علت این موضوع میفرمایند: «بسیاری از مسلمانانِ دوران اواخر شصت سالهی بعد از حادثهی هجرت - یعنی پنجاه سالهی بعد از رحلت نبی مکرم - از حوادثی که می گذشت، تحلیل درستی نداشتند. چون تحلیل نداشتند، عکسالعمل نداشتند. لذا میدان، باز بود جلوی کسانی که هر کاری میخواستند، هر انحرافی که در مسیر امت اسلامی به وجود میآوردند، کسی جلودارشان نباشد؛ می کردند.» با حجتالاسلام دکتر حامد منتظری مقدم، عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمةاللهعلیه دربارهی علل و چگونگی انحراف در جامعهی اسلامی، به گفتوگو نشستیم.
یکی از موضوعاتی که همواره باید نسبت به آن هوشیار باشیم، موضوع انحراف از مسیر حق و آرمانها است. سؤال این است که چگونه جامعهی اسلامی ممکن است دچار انحراف در آرمانها شود؟
ابتدا باید تعریفی از انحراف داشته باشیم. انحراف یعنی عدول کردن و برگشتن. بهلحاظ مفهومشناسی، انحراف سه ویژگی دارد:
انحراف، در اصل لغت یعنی «برگشت» از مسیری که انسان میپیموده است. البته اینجا برگشتن بهمعنای این نیست که ما در مسیری جلو میرفتیم و حالا بیاییم عقبتر، بلکه برگشتن یعنی خارج شدن، دور شدن یا دوری کردن و بهعبارتی یعنی زاویه گرفتن از مسیر قبلی و ورود به مسیر جدیدی که غیر از مسیر قبلی است.
انحراف از نظر لغوی میتواند منفی یا مثبت باشد. اگر مسیر قبلی اشتباه باشد، انحراف از آن مثبت است، اما اگر انسان در یک مسیر درست حرکت میکند، انحراف از آن، منفی و گاه بسیار خطرناک است. البته در بیشتر کاربردها، انحراف مفهوم منفی دارد و مضمون آن، خارج شدن و دور شدن از مسیر حق است.
شروع انحراف میتواند از یک نقطهی کوچک باشد که در این حالت، تشخیص آن و نیز مانع شدن از آن بسیار دشوار است.
من بحثم را ناظر به واقعهی عاشورا پیش میبرم. امام حسین علیهالسلام وقتی قیام میکند، در منزلگاه ذیحُسَم میفرماید: «أَلا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لا یُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْباطِلَ لا یُتَناهی عَنْهُ، لِیَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فی لِقاءِاللّهِ مُحِقًّا، فَإِنّی لا أَرَی الْمَوْتَ إِلاّ سَعادَةً وَ لاَ الْحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ إِلاّ بَرَمًا.» (تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۰۴)
در آغاز سخن امام، عبارت «اَلا تَرَوْنَ» بهمعنای «آیا نمیبینید، مگر نمیبینید…» خیلی معنا دارد. معمولاً این عبارت را در جایی میگویند که امری واضح و آشکار است و انتظار میرود همه آن را ببینند، «اما نمیبینند». حضرت میفرماید: مگر نمیبینید که به حق عمل نمیشود و از باطل اجتناب نمیشود. میفرماید: باید این را بفهمید، ببینید، چرا نمیبینید؟ حضرت میفرماید وقتی انحراف این اندازه آشکار شد، اما باز دیده نشد، جا دارد که انسان مؤمن حقجو، آرزوی لقای الهی و مرگ داشته باشد.
اینجا نکتهی بسیار دقیقی وجود دارد. چه میشود که انسان نمیتواند امور واضح و آشکار را ببیند؟ پاسخ روشن است. انسان «نمیخواهد» که ببیند؛ یعنی خودش را میزند به «ندیدن» و «نادیده گرفتن» و تغافل. چیزی که در دنیای معاصر ما هم بهکرات اتفاق میافتد. فجایع یمن، سوریه، عراق یا فاجعهی منا را واقعاً نمیشود ندید، اما بعضیها خودشان را به ندیدن میزنند.
چرا انحراف به وجود میآید؟
عوامل انحراف چیست؟ به نظر میرسد که انحراف از حق، عوامل متعددی دارد. در یک نگاه تحلیلی، میتوان سه عامل را بسیار مهم دانست:
بیانات رهبر انقلاب در پایان مراسم عزاداری اربعین حسینی
فیلم| بیانات ديروز رهبر انقلاب در پایان مراسم عزاداری اربعین حسینی در ادامه مطلب قابل مشاهده مي باشد
يك اربعين..
قال ابومحمد الحسن العسکری(ع): «عَلاماتُ المُؤْمِنِ خمْس: صَلاةُ الْخَمْسِین، وَ زِیارَةُ الْأرْبِعَینِ وَ التَّخَتُّمُ فِی الْیمِینِ، وَ تَعفیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم؛
امام حسن عسکری(ع) فرمود: نشانه های مؤمن پنج چیز است: پنجاه رکعت نماز (نماز یومیه و نمازهای نافله)، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، جبین را در سجده بر خاک گذاردن، بسم الله الرحمن الرحیم را در نماز بلند گفتن».[۱]
قال ابوجعفر(ع): «زِیارَةُ قَبْرِ رَسُولِ اللهِ(ص) وَ زِیارَةُ قُبُورِ الشُّهَداءِ وَ زِیارَةُ قَبْرِ الْحُسَینِ بْنِ عَلِی(ع) تَعْدلُ حَجَّةً مَبْرُورَةً مَعَ رَسُولِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ الِهِ؛
امام باقر(ع) فرمودند: زیارت قبر رسول خدا وزیارت مزار شهیدان و زیارت مرقد امام حسین(ع) معادل است با حج مقبولی که همراه رسول خدا(ص) به جا آورده شود».[۲]
عن النبی(ص) قال: … «وَ هِی أطْهَرُ بُقاعِ الْأرْضِ وَ أعْظَمُها حُرْمَةً وَ إِنَّها لِمَنْ بَطحاءِ الْجَنَّة؛
پیامبر(ص) می فرمایند: کربلا پاک ترین بقعه روی زمین و از نظر احترام بزرگ ترین بقعه ها است و الحق که کربلا از بساط های بهشت است».[۳]
امام صادق(ع): «یا زُرارَة! إِنَّ السَّماءَ بَکَتْ عَلی الْحُسَینِ عَلَیهِ السَّلام اَرْبَعِینَ صَباحاً بِالدَّمِ وَ إِنَّ الْأَرْضَ بَکَتْ أرْبَعینَ صَباحاً بِالسَّواءِ وَ إِنًّ الشَّمْسَ بَکَتْ اَرْبَعِینَ صَباحاً بِالْكسوفِ وَ الْحَمْرَةَ… وَ إِنَّ الْمَلائکَةَ بَکَتْ اَرْبَعِینَ صَباحاً عَلَی الْحُسَینِ(ع)؛
ای زراره، آسمان چهل روز بر حسین(ع) خون گریه کرد و زمین چهل روز برای عزای آن حضرت گریست به تیره و تار شدن و خورشید با کسوف و سرخی خود چهل روز گریست… و ملائکه الهی برای آن حضرت چهل روز گریستند».[۴]
پی نوشت:
[۱]. وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۷۳.
[۲]. مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۲۶۶.
[۳]. بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۱۱۵.
[۴] . مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۳۱۴.
داغ بی تسلّی
چهل روز از خاموشی لب های عطشناک می گذرد و اکنون وارثان آن داغ را باید که منادی حق شوند. اکنون باید پیراهن چاک چاک خورشید را علم کرد، تا قلب ها را بسوزاند و چشم های به خواب غفلت رفته را بیدار کند. برگ های مختصر این ویژه نامه مروری است بر خاطرات اربعین و ویژگی های آن.