اعمال و مناسبت هاي مهم ماه ربيع الاول
ماه ربیع الاول
ماه ربیع الاول سومین ماه از ماههای قمری و از ماههای فرخنده برای شیعیان است. ربیع به معنى بهار است. گفته شده علت اینکه به این ماه ربیع گفته مى شود این است که نامگذارى این ماه در فصل بهار رخ داده است.[۱]
1. وقایع ماه ربیع الاول:
حادثه مهم و تاریخی لیلة المبیت،
هجرت حضرت محمد صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه،
ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم،
ولادت امام جعفر صادق علیه السلام،
ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم با حضرت خدیجه سلام الله علیها،
آغاز امامت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف،
همچنین غزوه بنی نضیر در سال 4 قمری،
صلح امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه در سال 41 قمری،
شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 قمری،
واقعه احراق مکه در هنگام جنگ یزید با عبدالله بن زبیر در سال 64 قمری،
حادثه صاحب زنج
و قتل سیصد هزار نفر از مردم بصره به دست موفق عباسی در سال 258 از دیگر حوادث مهم ماه ربیع الاول است.
2. اعمال ماه ربيع الاول:
الف) روز اول ربیع الاول:
علما گفته اند مستحب است، به شكرانه هجرت موفقيت آميز رسول خدا صلى الله عليه و آله اين روز را روزه بگيرند و صدقه و انفاق و احسان نمايند،[۲] و همچنين زيارت آن بزرگوار، در اين روز مناسب است.
مرحوم «سيد بن طاووس»، دعايى را براى اين روز در كتاب اقبال نقل كرده است.[۳]
ب) روز دوازدهم ربیع الاول:
در اين روز دو ركعت نماز مستحب است كه در ركعت اول بعد از حمد، سه مرتبه سوره «قل يا ايها الكافرون» و در ركعت دوم بعد از حمد، سه مرتبه سوره «توحيد» خوانده شود.[۴]
ج) روز هفدهم ربیع الاول:
همان گونه كه قبلا گفته شد اين روز مطابق نظر مشهور علماى اماميه، روز ولادت رسول خدا صلى الله عليه و آله و همچنين ميلاد امام صادق عليه السلام است و روز بسيار مباركى است و داراى اعمالى مى باشد:
غسل; به نيت روز هفدهم ربيع الاول.[۵]
روزه; كه براى آن فضيلت بسيار نقل شده است، از جمله در رواياتى از ائمه معصومين عليهم السلام آمده است: كسى كه اين روز را روزه بدارد، خداوند براى او ثواب روزه يكسال را مقرر مى فرمايد.[۶]
دادن صدقه، احسان نمودن و خوشحال كردن مؤمنان و به زيارت مشاهد مشرفه رفتن.[۷]
زيارت رسول خدا صلى الله عليه و آله از دور و نزديك; در روايتى از آن حضرت آمده است: هر كس بعد از وفات من، قبرم را زيارت كند مانند كسى است كه به هنگام حياتم بسوى من هجرت كرده باشد، اگر نمى توانيد مرا از نزديك زيارت كنيد، از همان راه دور بسوى من سلام بفرستيد. (كه به من مى رسد.)[۸]
زيارت اميرمؤمنان، امام علی عليه السلام نيز در اين روز مستحب است با همان زيارتى كه امام صادق عليه السلام در چنين روزى كنار ضريح شريف آن حضرت عليه السلام وى را زيارت كرد.[۹]
تكريم، تعظيم و بزرگداشت اين روز بسيار بجاست، مرحوم «سيد بن طاووس»، در اقبال، در تكريم و تعظيم اين روز به خاطر ولادت شخص اول عالم امكان و سرور همه ممكنات حضرت نبى اكرم صلى الله عليه و آله سفارش بسيار كرده است.[۱۰]
بنابراين، سزاوار است مسلمين با برپايى جشن ها و تشكيل جلسات، هر چه بيشتر با شخصيت نبى مكرم اسلام صلى الله عليه و آله، سيره و تاريخ زندگى وی آشنا شوند و از آن، براى ساختن جامعه ى اسلامى و محمدى بهره كامل گيرند.
3. دعاها و اعمال ماه ربیع الاول:
فضیلت زیارت امام حسین (ع) در ماه ربیع الاول
دعای روز اول ربیع الاول
زیارت امام عسکری و امام زمان علیهما السلام در روز هشتم ربیع الاول
اطعام مومنان و شادمانی در روز نهم ربیع الاول
نماز مستحبی در روز دوازدهم ربیع الاول
روز چهاردهم ربیع الاول
شب هفدهم ربیع الاول
صدقه دادن و شادمانی در روز هفدهم ربیع الاول
پی نوشت ها:
وِیژه نامه ماه ربیع الاول، پرتال جامع نمایندگی ولایت فقیه در سپاه
اقبال، صفحه 592.
همان مدرك، صفحه 596.
همان مدرك، صفحه 599.
فلاح السائل، صفحه 61.
اقبال، صفحه 603.
همان مدرك.
همان مدرك، صفحه 604.
همان مدرك، صفحه 608.
اقبال، صفحه 603.
سيره رفتاري پيامبراكرم نسبت به كودكان
پيامبر اکرم (ص) با کودکان بسيار مهربان بود، کودکان را در بغل مي گرفت و به آنان احترام مي گذاشت هرگاه در راه با کودکان روبرو مي شد به احترام آنها مي ايستاد، آنها را در آغوش مي گرفت و بر پشت و شانه خود سوار مي کرد و به اصحاب توصيه مي کرد که چنين کنند.
کودکان چنان خوشحال مي شدند که هيچگاه خاطره آن را فراموش نمي کردند.
رسول خدا ص سفارش کرده و مي فرمود: کودکان خود را دوست بداريد و نسبت به آنها مهربان باشيد و به وعده اي که به آنها داده ايد وفا کنيد، خداوند بر هيچ چيزي خشم نمي گيرد آن چنان که به خاطر زنان و کودکان خشم مي گيرد.
رافت پيامبر نسبت به کودکان چنان بود که امام صادق ع فرمود:
روزي رسول اکرم ص در حال نماز جماعت ظهر بود که دو رکعت آخر نماز را سريع خواند، اصحاب علت را پرسيدند، پيامبر ص فرمود: آيا گريه کودک را شنيديد؟و ماجرا آن بود که مادري نيز در مسجد نماز را به جماعت مي خواند و کودک او در رکعت سوم شروع به گريه مي کند و پيامبر (ص) براي آنکه مادر زودتر از نماز فارغ شود و به کودک خود برسد نماز را سريع مي خواند.
رسول گرامي اسلام(ص) مي فرمود:
من بچه ها را به دليل پنج صفت دوست دارم،
اول آنکه بسيار گريه مي کنند و ديده گريان کليد بهشت است يعني گريه از خوف خدا در زندگي زياد کني.
دوم آنکه با خاک بازي مي کنند يعني تکبر و نخوت و خودپسندي در آنها نيست.
سوم آنکه با يکديگر دعوا مي کنند ولي زود آشتي کرده و کينه به دل نمي گيرند.
چهارم، چيزي براي فردا ذخيره نمي کنند چون آرزوي دور و دراز و طمع طولاني ندارند.
پنجم، خانه مي سازند و سپس خراب مي کنند دلبسته و وابسته به امور دنيوي نيستند.
شرح حدیث اخلاق | حقوق مؤمنین بر یکدیگر
رهبرمعظم انقلاب در ابتدای جلسات درس خارج فقه خود، به شرح یک حدیث اخلاقی میپردازند. «حقوق مؤمنین بر یکدیگر» موضوع شرح حدیثی اخلاقی از امام صادق علیهالسلام به نقل از جد بزرگوارشان، پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآلهوسلم است که متن بیانات معظمله که در این فیلم مشاهده میکنید به شرح زیر است:
بسماللهالرحمنالرحیم
الحمدلله رب العالمین
عَن الصادقِ جعفرِ بنِ محمدٍ عن اَبیهِ عَن آبائِهِ عَن علیِّ بنِ ابیطالبٍ علیهمُالسلام قالْ قالَ رسولُ اللهِ صلیاللهعلیهوآله لِلْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ سَبْعَةُ حُقُوقٍ وَاجِبَةٍ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ (۱)
[پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله فرمودهاند که هر مؤمن بر برادر مؤمنش هفت حق دارد که از طرف خدا ادای این حقوق بر او واجب شده است.] خب وجوب این حقوق را بایستی جدی گرفت.
الْإِجْلَالُ لَهُ فِی عَیْنِهِ
یکی [از این حقوق] این [است]. معنایش این است که برای این برادر مؤمن جلالتی در دل خود در نظر بگیر که طبعاً در چشم تو جلالت پیدا میکند.
جلالت از چه جهت؟ از جهت ایمانش؛ یعنی لازمهی این بیان، لزوم تکریم برادران مؤمن از یکدیگر است؛ نگاه تجلیلآمیز به برادر مؤمن. یعنی با نگاه سبک به برادر مؤمن نگاه نکند. این [حق] اول.
وَ الْوُدُّ لَهُ فِی صَدْرِهِ
دوم اینکه محبت او را در دل خودت داشته باشی.
وَ الْمُوَاسَاةُ لَهُ فِی مَالِهِ
با او در مال خود همراهی کنی. یکوقت شما داری، او در نهایت احتیاج است، باید به او کمک کنی.
وَ أَنْ یُحَرِّمَ غِیبَتَهُ
پشت سر او بدگویی را ممنوع کنی؛ نه خودت [غیبت او را] بکنی نه بگذاری دیگران بکنند.
وَ أَنْ یَعُودَهُ فِی مَرَضِهِ
وقتی مریض شد از او عیادت کنی.
وَ أَنْ یُشَیِّعَ جَنَازَتَهُ
بعد از مرگ هم دست از او برنداریم. اگر برادر مؤمنمان از دنیا رفت جنازهی او را هم تشییع کنیم. یعنی با او تا بعد از مرگ باشیم.
وَ أَنْ لَا یَقُولَ فِیهِ بَعْدَ مَوْتِهِ إِلَّا خَیْراً
بعد از مرگش هم نیکی او را بگوییم. حتی اگر چنانچه بدیای هم دارد آن را نگوییم. که در روایت دارد که اُذْکُروُا مَحاسِنَ مَوتاکُم (۲). آنهایی که مردند و رفتهاند و قدرت دفاع از خودشان را ندارند، خوبیهایشان را بگو. بالاخره هر کس یک خوبیای دارد.
۱) الامالی شیخ صدوق، صفحهی ۸۵
۲) روایتی از پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله: «اُذکُروُا مَحاسِنَ مَوتاکُم وَ کُفّوا عَن مَساویهِم»
نیکىهاى مردگان خود را یاد کنید و از بدیهایشان چشم بپوشید.
نهجالفصاحه
ذكر توسل/غصه رحلت رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)
نبی اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) ماموریت خود را در عالم انجام دادند و ادامه کار با اوصیای ایشان است؛ «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» دیگر بقیه کارها را باید امیرالمؤمنین و ائمه هدات معصومین(علیهم السلام) انجام بدهند. لذا حضرت بعد از این که ماجرای غدیر خم انجام شد، آماده رحلت از دنیا بودند. می دانستند که دیگر همه وظایف انجام شده است. پس از بازگشت از مدینه، طولی نکشید که حضرت بیمار شدند. درباره این کسالت برخی می گویند یک زن یهودی جایی قصد مسموم کردن حضرت را داشته است. همین که حضرت می خواستند غذا را در دهان بگذارند، ملهم شدند و میل نفرمودند. همان جا حضرت بیمار شدند و از دنیا رحلت فرمودند.
حضرت روزهای آخر، حتی مسجد نمی توانستند بروند و در بستر آرمیده بودند. یک روز آمدند بالای پله اول منبر و سخن گفتند: هر کس حقی بر گردن من دارد، بیاید از من بگیرد. شخصی برخاست و گفت: یا رسول الله! در فلان صحنه در فلان جنگ، عصای مخصوصتان به بدن من خورد، می خواهم قصاص کنم. بعد حضرت فرمودند: بروید آن عصا را بیاورید. آن عصا را آوردند. حضرت فرمودند: حالا قصاص کن. مرد گفت: آن روز بدن من عریان بود.حضرت دامن پیراهن را بالا زدند. بعد شخص بدن حضرت را بوسید و گفت: یا رسول الله! من همه اینها را بهانه کرده بودم برای این که از عذاب نجات پیدا کنم.دیگر حضرت آن روزها مسجد نمی رفتند.روز آخر، حال حضرت خیلی وخیم شد. حتی نوشتند: حضرت دائما بی تاب می شد و از حال می رفت، دوباره به هوش می آمد.
« یا أَبَا الْقَاسِمِ یا رسول الله یا إِمَامَ الرَّحْمَةِ یا سَیدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِكَ إِلَی اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاكَ بَینَ یدَی حَاجَاتِنَا یا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ»{2}
امیرالمؤمنین فرمود: غصه ای که در رحلت رسول خدا بر من عارض شد، آنقدر سنگین بود که اگر بر کوه ها وارد می شد، تحمل نمی کردند. بعدحضرت بعضی از صحنه ها و مصیبت ها را توضیح می دهند. آنقدر مصیبت بر امیرالمؤمنین سنگین بود که وقتی بدن فاطمه اش را تحویل رسول خدا می داد، حضرت به رسول خدا عرضه داشت: من در مصیبت فاطمه به مصیبت شما تأسی می کنم. من که آن مصیبت سنگین را از سر گذراندم، شایسته است که بر این مصیبت هم صبر کنم. اما در کافی آمده است: فاطمه زهرا(سلام الله علیها) آنقدر در رحلت رسول خدا غصه دار شده بودکه خدای متعال ملکی را فرستاد تا با حضرت مأنوس شود. برای حضرت خبرها و پیام هایی می آورد و امیرالمؤمنین می نوشتند.این همان صحیفه فاطمیه است که همه اسرار عالم در اوست و با بیان این اسرار، مراحل سیر عالم در این صحیفه آمده است.
سخنی با جاماندگان مشهد الرضا
نکته ای قابل توجه و ارزشمند است که هم از امام رضا علیه السلام و هم از پدر بزرگوارشان امام موسی کاظم علیه السلام نقل شده که در کامل الزیارات هم آمده که فرمودند: اگر کسی نمی تواند ما را زیارت بکند، دوستان و شیعیان ما را زیارت بکند و این را پای ما بنویسد؛ یعنی بعضی از خوبان و شیعیان را آدم به صلهی آن ها و صله رحم هم است دیدنشان برود اهل بیت فرمودند که این را میتوانید پای ما بنویسید به عنوان زیارت ما نوشته میشود …. دوستان خوب ما را زیارت بکنید علما صلحا امام زادههایی که مدفون هستند خوبانی که زنده هستند به دیدن اینها بروید به پای ما بنویسید.
منبع:تبيان
هديه لحظات اخر عمر مهربان ترين پدر به فرزندش
از امام على بن الحسين(عليه السلام) نقل شده است كه فرمود: پدرم در روز عاشورا نزد من آمد و در حالى كه خون از رگ هاى بدنش جارى بود مرا در آغوش گرفت و فرمود: فرزندم دعايى را كه مادرم فاطمه(عليها السلام) به من آموخت حفظ كن كه مادرم آن را از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) و رسول خدا از جبرئيل نقل كرده است: هنگامى كه حاجت بسيار مهم و غمى بزرگ و امرى سخت و دشوار بر تو رو كرد، بگو: «أَللّهُمَّ بِحَقِّ ياسينَ وَالْقُرْآنِ الْحَكيمِ وَ بِحَقِّ طه وَالْقُرْآنِ الْعَظيمِ، يا مَنْ يَقْدِرُ عَلى حَوائِجِ السّائِلينَ، يا مَنْ يَعْلَمُ ما فِي الضَّميرِ، يا مُنَفِّساً عَنِ الْمَكْرُوبينَ، يا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَغْمُومينَ، يا راحِمَ الشَّيْخَ الْكَبيرَ، يا رازِقَ الطِّفْلَ الصَّغيرَ، يا مَنْ لايَحْتاجُ إلَى التَّفْسيرِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَافْعَلْ بِي كَذا وَ كَذا» سپس خواسته ات را بخواه. (1)
واين جالب است كه حتى در آخرين ساعات عمر سخن از حل مشكلات از طريق روى آوردن به درگاه خدا است. (2)
پی نوشت:
(1). نفس المهموم، ص 185.
(2). گرد آوري از کتاب: عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، امام على بن ابى طالب عليه السلام، قم، 1388 ه. ش، ص 505.
بیان خلاصه نهضت حسینی در زیارت اربعین
یـک جملـه در زیـارت اربعیـن امام حسـین(ع) بسـیار پرمغـز و در خور تأمل و تدبر است : وَ بَذَلَ مُهجَتَهُ فیکَ ».
«فقره هاي اوّل زيارت، دعاست كه گوينده اين جملات را خطاب به خداوند متعال عرض ميكند:
«و بذل مهجته فيك»؛يعني حسين بن علي، جان و خون خود را در راه تو داد.«ليستنقذ عبادك من الجهالة»تا بندگان تو را از جهل نجات دهد.«و حيرة الضّلالة»و آنها را از سرگردانىِ ناشي از ضلالت و گمراهي برهاند. اين يك طرف قضيه، يعني طرفِ قيام كننده حسين بن علي عليه السّلام است.
طرف ديگر قضيه، در فقره بعدي معرفي ميشود:« و قد توازر عليه من غرّته الدنيا و باع حظّه بالارذل الأدني»(۱).
نقطه مقابل، كساني بودند كه فريب زندگي، آنها را به خود مشغول و دنياي مادّي، زخارف دنيايي، شهوات و هواهاي نفس، از خود بيخودشان كرده بود.«و باع حظّه بالارذل الأدني»؛ سهمي را كه خداي متعال براي هر انساني در آفرينش عظيم خود قرار داده است ـ اين سهم عبارت است از سعادت و خوشبختي دنيا و آخرت ـ به بهاي پست و ناچيز و غير قابل اعتنايي فروخته بودند. اين، خلاصه نهضت حسيني است.
با مداقّه در اين بيان، انسان احساس ميكند كه نهضت حسيني در واقع با دو نگاه قابل ملاحظه است، كه هر دو هم درست است؛ اما مجموع دو نگاه، نشان دهنده ابعاد عظيم اين نهضت است. يك نگاه، حركت ظاهري حسين بن علي است كه حركت عليه يك حكومت فاسد و منحرف و ظالم و سركوب گر ـ يعني حكومت يزيد ـ است؛ اما باطن اين قضيه، حركت بزرگتري است كه نگاه دوم، انسان را به آن ميرساند، و آن حركت عليه جهل و زبوني انسان است.
در حقيقت، امام حسين(ع) اگرچه با يزيد مبارزه ميكند، اما مبارزه گسترده تاريخي وي با يزيدِ كوته عمرِ بي ارزش نيست؛ بلكه با جهل و پستي و گمراهي و زبوني و ذلّت انسان است. امام حسين با اينها مبارزه ميكند».
۷۹/۱/۲۶
(۱) مصباح المتهجد، ص (۷۸۸) ، بخشی از زیارت اربعین :
وقَد تَوازَرَ عَلَيهِ مَن غَرَّتهُ الدُّنيا، وباعَ حَظَّهُ بِالأَرذَلِ الأَدنىٰ، وشَرىٰ آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الأَوكَسِ، وتَغَطرَسَ وتَرَدّىٰ في هَواهُ، وأَسخَطَ نَبِيَّكَ، وأَطاعَ مِن عِبادِكَ أهلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وحَمَلَةَ الأَوزارِ المُستَوجِبينَ النّارَ، فَجاهَدَهُم فيكَ صابِراً مُحتَسِباً، حَتّىٰ سُفِكَ فى طاعَتِكَ دَمُهُ وَاستُبيحَ حَريمُهُ، اللّٰهُمَّ فَالعَنهُم لَعناً وَبيلاً وعَذِّبهُم عَذاباً أليماً.
و فریفتگان دنیا و آنان که نصیب خود را به پستترین چیزها، و آخرت خود را به پایینترین قیمت فروختند و کبر ورزیدند و در هوس خویش، سقوط کردند و پیامبرت را خشمگین ساختند و از میان بندگانت، از منافقانِ تفرقهافکن و بر دوش کِشندگان گناه و مستحقّ آتش، پیروى کردند و بر ضدّ او، پشت به پشت هم دادند،و او نیز به خاطر تو شکیبانه و براى جلب رضاى تو، با آنان جهاد کرد تا آن که خونش درراه اطاعت تو ریخته و حریمش حلال شمرده شد. خدایا! براى آنان، لعنتى سخت و عذابى دردناک قرار ده.
منبع: پايگاه اطلاع رساني حديث شيعه
بازگشت اهل بیتِ امام حسین(ع) به كربلا و ملاقاتشان با جابر در اربعین
پرسش :
آیا خانواده امام علیه السلام در بازگشت از شام ، از كربلا عبور كرده اند یا نه؟ و اگر عبور كرده اند ، این ماجرا در اربعین شهدا اتّفاق افتاده یا نه؟ و اگر در اربعین بوده ، اربعین اوّل (سال ۶۱ هجری) بوده است یا اربعین دوم؟
دوم ، این كه : آیا جابر بن عبد اللّه ، می توانسته در اربعین اوّل ، خود را به كربلا برساند؟
سوم ، این كه : آیا ملاقاتی میان جابر و اهل بیت سید الشهدا در كربلا انجام شده است یا نه؟
پاسخ :
یك . بازگشت اهل بیت امام علیه السلام به كربلا
در مورد اصل بازگشت خانواده سید الشهدا به كربلا ، و بر فرضِ بازگشت آنان ، در باره زمان دقیق آن (اربعین اوّل ، اربعین دوم یا هر زمان دیگر) ، آرای مختلفی وجود دارد كه اینك به آنها اشاره می شود :
الف . عدم بازگشت اهل بیت امام علیه السلام به كربلا
برخی مانند استاد شهید مرتضی مطهّری ، بر این باورند كه اصولاً اهل بیت سید الشهدا علیه السلام ، به كربلا باز نگشته اند . متن سخن ایشان ، این است :
اربعین كه می رسد، همه این روضه را می خوانند و مردم هم خیال می كنند این طور است كه اُسرا از شام به كربلا آمدند و در آن جا با جابر ، ملاقات كردند و امام زین العابدین علیه السلام هم با جابر ملاقات كرد ، در صورتی كه بجز در كتاب لهوف ـ كه آن هم نویسنده اش یعنی سید ابن طاووس ، در كتاب های دیگرش آن را تكذیب كرده و لااقل ، تأیید نكرده است ـ در هیچ كتاب دیگری ، چنین چیزی نیست و هیچ دلیل عقلی ای هم این را تأیید نمی كند ؛ ولی مگر می شود این قضایایی را كه هر سال گفته می شود ، از مردم گرفت؟!
علت اختلاف روز شهادت امام حسن مجتبی (ع) چیست؟
در خصوص شهادت امام حسن مجتبی (ع) سه قول وجود دارد یک قول روز آخر صفر، یک قول ۲۸ صفر و قول دیگر روز ۷ صفر است. نکته مهم اینجاست که در ماه صفر در بین علمای شیعه هیچ اختلافنظری نیست.
طی سالهای گذشته پیرامون تاریخ شهادت حضرت امام حسن مجتبی (ع) مباحثی مطرح شده است و نوع عملکردها نشان می دهد اختلافاتی به وجود آمده است.از طرفی صدا و سیما ویژه برنامه ی شهادت امام حسن مجتبی (ع) را به ۲۸ ماه صفر موکول می کرد و این در حالی بود که علما و حوزه علمیه قم و بازاریان این شهر در ادامه راه آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری ۷ صفر را تعطیل اعلام می کردند و به عزاداری می پرداختند. این در حالی بود که حتی صداوسیما در روز ۷ ماه صفر به مناسبت ولادت امام موسی بن جعفر (ع) ویژه برنامه های مناسب با ولادت آن حضرت در نظر می گرفت.
حال دو سه سالی است که با تأکید مراجع و علما قم که سعی بر این است که عزاداری روز هفت صفر احیا شود. و بسیاری معتقدند که انتقال ولادت امام موسی بن جعفر (ع) به روز ۷ صفر اقدامی از طرف شاهان قاجاری بود که بعد از بررسی های فراوان این مهم در تقویم به ۱۴ ذی حجه تغییر یافت.