چرا باید خود را بشناسیم؟ ضرورت خودشناسی در زندگی ما
این سؤال ممکن است ذهن هر انسانی را درگیر کند. ما برای شناختن هر چیزی که با آن در ارتباط هستیم احساس نیاز میکنیم برای مثال علاوه بر علوم پایه مانند؛ شیمی، فیزیک و زیستشناسی که به کشف قوانین طبیعت میپردازند، بسیاری دیگر از پدیدهها مانند آب، خاک، هوا، دریا، حیوانات و گیاهان هستند که برای شناخت آنها رشتههای تحصیلی تعریف کردهایم. فقط در ایران بیش از 5900 رشتۀ دانشگاهی در گرایشهای مختلف وجود دارد[آمار وزارت علوم از تعداد رشتههای دانشگاهی]. این یعنی ما میخواهیم ویژگیها و کاربردهای هر پدیده را بهصورت تخصصی بدانیم و به تعریفی درست از آن برسیم، اما آیا برای شناختن خودمان هم این نیاز را احساس میکنیم؟
چرایی خودشناسی سؤال بزرگی است که پاسخ آن میتواند بسیاری از مفاهیم ذهنی ما را بازتعریف کند. ما درس میخوانیم، کار میکنیم، تشکیل خانواده میدهیم و روابط فردی و اجتماعی داریم؛ در نتیجه قبل از ورود به هریک از این روابط باید خودمان را بشناسیم. آیا ممکن است با تغییر در تعریفی که از خود داریم انتخابها و رفتارهایمان نیز تغییر کند؟ در این مقاله میخواهیم به این موضوع بپردازیم که اصولاً چرا ما باید خودمان را بشناسیم و نوع شناخت ما از خودمان چه تأثیری در زندگیمان میگذارد.
منبع:ضیاالصالحین
فرصت عروج
مسأله اساسی در باب ماه رمضان، این است که بشر -که در میان انواع عوامل و موجبات غفلت از خدا و از راه او محاصره شده و انگیزههای گوناگون، او را بهسمت پایین و تنزل و سقوط میکشاند- فرصتی پیدا کند که در آن بتواند روح را -که روح انسان و باطن بشر، به عروج و اعتلا تمایل دارد- به سمت عروج و اعتلا سوق دهد و به خدا تقرب جوید و به اخلاق الهی، تخلق پیدا کند. ماه رمضان، چنین فرصتی است.
البته غیر از ماه رمضان، فرصتهای دیگری هم هست. مثلاً همین نمازهای پنجگانه، فرصتهایی است که ما میتوانیم با استفاده از آنها عروج کنیم؛ خودمان را اصلاح نماییم و زنگارها و پوسیدگیها و غفلتها و بیماریهای معنوی را از خودمان دور کنیم. نماز، فرصت بسیار خوبی است. شما اگر امتحان نکردهاید -که قاعدتاً امتحان کردهاید و إنشاءاللَّه عمل دائمی شما، همینطور باشد- امتحان کنید. توجه بکنید که در حال نماز، اگر متوجه خودتان و کاری که از شما سر میزند باشید، قطعاً بعد از نمازِ شما، با قبل از نمازِ شما متفاوت خواهد بود. شرطش همین است که توجه کنید در حال نماز، مشغول چه کاری هستید.
بهترش این است که اذکار نماز را بفهمید؛ کارِ بسیار آسانی است. نباید بگوییم که ما فارسیزبانیم و نمیتوانیم عبارات عربی را بفهمیم. مجموع عباراتی که در نماز خوانده میشود -از اول تا به آخر- یاد گرفتن آن برای آدمهای متوسط، یک ساعت هم کار ندارد؛ خیلی آسان است. کتابهایی هم نوشته شده که اینها را ترجمه کردهاند. اگر به معانی توجه کنید و بفهمید که مضمون این کلمات چیست و در آنها تدبر کنید، البته بهتر است. اگر این مقدار هم ممکن نشد، حداقل وقتی در حال سجدهاید، بدانید که با خدا حرف میزنید؛ وقتی در حال رکوعید، بدانید که پروردگار عالم را تعظیم میکنید؛ وقتی در حال قرائت و ذکر هستید، بدانید که با چه کسی حرف میزنید. نفس همین توجه، مهم است.
اگر این توجه حاصل بشود و یاد خدا در نماز تأمین گردد -که «و لذکراللَّه اکبر»- این نماز برای شما «معراجالمؤمن» خواهد بود و شما را عروج خواهد داد. عروج، همین است که شما در باطن خودتان، صفا و لطافت و نورانیت بیشتری را بعد از نماز احساس میکنید.
حقیقت روزه
قرآن کریم در اشاره اى بسیار کوتاه، اما پر مغز و پر معنى حقیقت روزه و هدف از آن را بیان فرموده است در آیه ۱۸۳ سوره بقره مى خوانیم: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! روزه بر شما واجب شد همانگونه که بر پیشینیان شما واجب گردید باشد که پرهیزکار شوید.»
خداوند این آیه را با خطاب خاص خود به دوستانش آغاز مى کند و چه خطابى برتر از خطاب معبود با انسان، که چنین نواى گوش نوازى قبل از هر چیز تمامى سختى هاى روزه را از یاد انسان مى برد. امام صادق (ع) درباره این خطاب الهى مى فرمایند: «لذّة ما فى النداء اَزال تَعَ بَ العبادة و العناء؛ لذت آنچه در این خطاب است رنج و سختى عبادت را از بین مى برد».
در ادامه آیه خداوند فلسفه تشریع روزه را که در اُمم گذشته نیز جریان داشته بیان مى کند و مى فرماید: «لعلّکم تتقون» رسیدن به مرحله تقوا هدف روزه و حقیقت آن است. از این عبارت کوتاه مىتوان دنیایى از معنا را فهمید چرا که تقوا «خیر دنیا و آخرت» و «سرآمد همه کارهاست» و رسیدن به این مهم یعنى نهایت کمال آدمى و سعادت دنیا و آخرت.
چنانکه تقوا همه جانبه است و فقط به تقواى قلب یا عضو خاص یا حوزه معین اعم از فرهنگى، اخلاقى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، محدود نمى شود و شامل همه این ابعاد مى گردد. روزه نیز فقط امساک از خوردن و آشامیدن نیست بلکه روزه دل، روزه چشم، روزه زبان، روزه قلب را شامل مى شود و در یک کلام آنکه تمامى وجود آدمى در اختیار احکام و فرائض الهى باشد.
چنین روزه اى سپر آدمى است در برابر آتش، بهشت را واجب مى کندو خالص شدن آدمى را به همراه مى آورد و به میراث روزه که همان یقین به ذات اقدس الهى است نایل مى کند. در حدیث معراج آمده است که پیامبر (ص) فرمود: «پروردگارا! میراث روزه چیست؟ خداوند فرم ود: روزه حکمت به ارث مى نهد و حکمت معرفت و معرفت یقین مى آورد و، چون بنده به یقین رسید دیگر براى او اهمیتى ندارد که چگونه شب و روز خود را بگذراند. به سختى یا به آسانى».
اما روزهاى که فقط امساک از خوردن و آشامیدن بدون توجه به محرمات الهى و واجبات خداوندى باشد بهره آن همان گرسنگى و تشنگى و رفع تکلیفى بیش نخواهد بود. چنانکه پیامبر خدا (ص) مى فرمایند: «بسا روزه دارى که بهره او از روزه اش گرسنگى و تشنگى است و بسا شب زنده دا رى که بهره او از عبادت شبانه اش فقط بى خوابى است.» چه خسران زده ایم اگر تشنگى و گرسنگى را تحمل کنیم و دست خالى این ماه را پشت سر بگذاریم در این صورت سپر آتش را که همان اصل روزه است به همراه داریم، اما با اعمال ناشایستمان آن سپر را پاره کرده ایم سپرى که از ما در برابر آتش محافظت نمى کند. این سپر را چه فایده و این روزه را چه سود که پیامبر عظیم مى فرماید: «الصُّوُم جُنَّةٌ مالَمْ یَخْرقْها» روزه سپر است تا زمانى که (آدمى با اعمال ناشایست) آن را ندارد»
ماه رمضان ماه بندگی
سه شنبه مصادف با نخستین روز از ماه مبارک رمضان است؛ ماهی که ابتدایش رحمت، میانهاش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم است، ماهی که درهاى آسمان در شب اولش باز میشود و تا شب آخر آن بسته نخواهد شد، ماهی که اگر بنده میدانست [چه چیزی در این ماه وجود دارد] آرزو میکرد تمام سال، ماه رمضان باشد. اینک به مناسبت فرا رسیدن ماه مهمانی خدا، بیاناتی از رهبر معظم انقلاب دربارۀ جایگاه و اهمیت این ماه منتشر شده است.
*****
یکی از برکات ماه مبارک رمضان دعاهایی است که در این ماه وارد شده است. این دعاها، هم کیفیّت سخن گفتن با خدا و استعانت از پروردگار و توجّه به خدا را به ما تعلیم میدهد، هم معارف بسیاری را که نظیر آن را انسان حتّی در روایات متعارف اخلاقی پیدا نمیکند، به ما تعلیم میدهند. (93/04/16)
برترین لذتها در نگاه امام سجاد (علیه السلام)
«خدایا! این ماه مبارک در بین ما بسیار پسندیده ماند و برای ما یار بسیار خوبی بود و بهترین سودها را به ما رساند و هنگام سرآمدن ایامش از ما جدا شد و رفت.»
سیدالساجدین (علیه السلام) در این فراز به لزوم بزرگداشت ایام ماه مبارک رمضان اشاره فرموده و مقدم این رحمت الهی و افاضه این ضیافت عظیم را گرامی داشته و با کامیابی تمام از همه فضایل و منافع آن، عرض می کند که به بهترین شکل در این ماه عمل کردیم و بزرگترین سود را در بین جهانیان به دست آوردیم. آن حضرت از ایام ماه رمضان به بزرگترین نعمت و برکت یاد فرموده که جایگاه ماه مبارک در بین ما قابل ستایش و تقدیر، و قدر و منزلتش عظیم و بسیار بود. رفیق و همدمی که نیکی، پاکی و پاکیزگی را در آن ذخیره کردیم و نیکی هایی بسیار از تمامی لحظه لحظه آن لبریز بود.
این امام معصوم (ع) چه لذتی از روزه احساس کرده که بهره های تمام جهانیان را در یک سو و کرامت ماه مبارک رمضان را در دیگر سو دیده و آن دو را با هم مقایسه کرده و لذت تمامی لذت گرایان کوچکتر از آن می داند که در برابر لذت حاصل از روزه قابل ذکر باشد و از این رو می فرماید: همه لذت های عالمیان کمتر از بهره ای است که در روزها و شب های متبرک ماه رمضان نصیب من گردید.
این گوشه ای از کرامت ها و عظمتی فراتر از ادراک عقل است که توان هیچ دانشمند و عقل هیچ فیلسوفی چاره ای ندارد جز آن که در مقابل این کمال نامتناهی عاجزانه بایستد و در مقابل آن زانو بزند؛ درست همانند انسان نابینایی که دست خود را به دست بینای راه بین دهد و در وادی های «نور علی نور» قدم بر دارد.
آیت الله ممدوحی رحمه الله علیه-تفسیر دعای وداع با ماه مبارک رمضان امام سجادعلیه السلام
همه بخشیده میشویم!
در روایتی است که: «إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَی فِی کُلِّ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ عِنْدَ الْإِفْطَارِ سَبْعِینَ أَلْفَ أَلْفِ عَتِیقٍ مِنَ النَّارِ»؛ خداوند در هر شب از ماه مبارک رمضان، هنگام افطار هفتاد هزار هزار شخص را که همه مستوجب آتش هستند از آتش نجات میدهد، «فَإِذَا کَانَ آخِرُ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ»؛ شب آخر ماه رمضان که میشود، «أَعْتَقَ فِیهَا مِثْلَ مَا أَعْتَقَ فِی جَمِیعِهِ»؛ [بحارالأنوار، ج95، ص187] شب آخر ماه رمضان به مقدار تمام آنچه که در ماه رمضان از آتش نجات داده است، نجات میدهد.
* آیا کسی هست که بخشیده نشود؟!
در روایت دیگری داریم: «إِذَا کَانَ أَوَّلُ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ غَفَرَ اللَّهُ لِمَنْ شَاءَ مِنَ الْخَلْقِ»؛ وقتی که شب اول ماه رمضان میشود خداوند هر کسی از مخلوقاتش، که مورد مشیّتاش قرار بگیرد تا او را بیامرزد مورد غفران قرار میدهد، «فَإِذَا کَانَتِ اللَّیْلَةُ الَّتِی تَلِیهَا ضَاعَفَهُم»؛ شب اول به هر مقدار بود، شب دوم دو برابر، «فَإِذَا کَانَتِ اللَّیْلَةُ الَّتِی تَلِیهَا ضَاعَفَ»؛ و هر شب بعد از شب دیگر دو برابرِ شب قبل بخشیده میشوند، «کُلَّ مَا أَعْتَقَ حَتَّی آخِرَ لَیْلَةٍ فِی شَهْرِ رَمَضَان»؛ تا شب آخر میشود، «تُضَاعَفُ مِثْلَ مَا أَعْتَقَ فِی کُلِّ لَیْلَة»؛ [إقبال الأعمال، ج1، ص3] که دو برابر آنچه که در هر شب بخشیده و از آتش نجات داده بود نجات میدهد که برای ما بزرگترین، بالاترین و ارزشمندترین اثر الهی درماه مبارک رمضان همین است، یعنی آمرزش و تطهیر است.
هیچ وقت نشد که ندهی!
ماه مبارک رمضان هم ماه دعاست. در دعا مستحضرید اگر ما اُنسی داشته باشیم، و بدانیم که تمام آنچه به دست ماست فیض اوست، خودمان دخیل در کاری نیستیم؛ مثل زکریا تربیت می شویم.
خدایا! من هر وقت خواستم دادی، هیچ وقت نشد که بخواهم و ندهی! این یک. خدا می داند این آیه چقدر شیرین است، فقط خدا می داند! می بینید این زکریایِ پیر چه جور با خدا حرف می زند؛ این راه برای همه ما باز است. عرض کرد: خدایا! می دانی من چه کسی هستم؟ من کسی هستم که هر وقت خواستم، دادی و نگفتی چه کسی هستی!
آخر یک وقت که درب را می زنند، از آدم چیز می خواهند؛ آدم می گوید: چه کسی است، تا بشناسد چیزی بدهد. فرمود: تو نگفتی چه کسی هستی! هیچ وقت نشد بپرسی تو چه کسی هستی! از این بزرگوارتر؟!! تو از من سئوال نکردی زنی، مردی، مسلمانی، کافری؛ من هر وقت خواستم دادی، هیچ وقت سئوال نکردی چه کسی است! (و لم اکن بدعائک ربّ شقیّاً)*. یک وقت نشد بپرسی آخر تو چه کسی هستی، چه آوردی، چه کاره ای!
این یک ماه، ماه مبارک رمضان برای این است که ما فرشته بشویم؛ هم دنیای ما را تامین می کند، هم آخرت ما را تامین می کند؛ این همه کفار را در عالم دارد تامین می کند. پس می شود یک کسی بگوید خدا و خدا نپرسد تو که کافری، از من چه می خواهی! این خداست!! بنابراین این درب همیشه باز است، منتها او خواست که ما طرزی زندگی کنیم که مهمان او بشویم، چرا این راه نشود؟!
————————————————-
📌 سوره مریم / آیه ۴
سیره صالحان در شب های قدر
سیره رسول خدا (ص) سرمشق همه خلایق و حتی اسوه امامان معصوم (ع) بود. آن حضرت در شب های قدر، حال و هوای دیگری داشت. امیرمؤمنان علی بن ابی طالب (ع) در این باره میفرماید:
پیامبر اسلام خود و خاندانش در دهه آخر ماه مبارک رمضان، شب را احیا میکردند (و به خواب نمیرفتند).[فروع الکافی، ج4، ص155]
امام صادق (ع) سیره ایشان را چنین ترسیم میکند:
«کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا دَخَلَ الْعَشْرُ الْأَوَاخِرُ شَدَّ الْمِئْزَرَ وَ اجْتَنَبَ النِّسَاءَ وَ أَحْیَا اللَّیْلَ وَ تَفَرَّغَ لِلْعِبَادَهٔ
چون دهه آخر ماه رمضان فرا میرسید، رسول خدا (ص) کمر همت میبست و از زنان خود دوری میجست، شب ها را احیا میداشت و تمام وقت به عبادت میپرداخت».[ مفاتیح الجنان، ص221،]
حضرت فاطمهٔ الزهرا (س) نیز چون پدر معصومش، شب های قدر را احیا میداشت نه تنها خودش، شب زنده دار بود بلکه کودکان و نوجوانان خانه را نیز با این سنت آشنا میساخت و شب های قدر که فرامیرسید به فرزندان خود، توصیه میکرد غذای کمتری بخورند تا بر اثر پرخوری زودتر به خواب نروند و برای شب زنده داری حال و نشاط بیشتری بیابند.[حسینی تهرانی، محمدحسین، مهرتابان، ص373]
همه ائمه (ع) از این سیره شایسته نبوی و فاطمی، تبعیت میکردند و عالمان و عارفان صادق نیز این سنت را تداوم میبخشیدند؛ برای نمونه حضرت علامه طباطبائی سیره استادش، سیدعلی قاضی طباطبایی را در شبهای قدر چنین توصیف میکند: روش قاضی طباطبایی این بود که در ماه مبارک رمضان، ساعت چهارِ شب در منزل خود، رفقای خود را میپذیرفتند و مجلس اخلاق و موعظه ایشان تا ساعت شش از شب، گذشته، طول میکشیده در دهه اول و دوم چنین بود، ولی در دهه سوم، ایشان مجلس را تعطیل میکرد و تا آخر ماه رمضان هیچ کس ایشان را نمیدید. چه بسا به مشاهد مقدس مشرف میشدند و به دور از دید مردم، همچنان به مجاهدت و تزکیه نفس و خودسازی ادامه میدادند.
امام خمینی (ره) نیز به محض طلوع ماه رمضان دیدار رسمی و عمومی با مردم و برخی از کارهای خود را تعطیل میکردند و به تفکرات تنهایی و به دعا و نیایش و عبادت و خودسازی میپرداختند و جان تازهای میگرفتند و پس از پایان ماه رمضان، با قدرت و توان و تأییدات مضاعف الهی و معنوی، در صحنه سیاست و کرسی قیادت حضور مییافتند.
این روش عالمان شیعی و فقیهان و عارفانِ سرآمد، ریشه در سیره پیامبر دارد؛ ایشان حتی پیش از بعثت، راهی کوه حرا میشدند و به دور از محیط جهل آلود مردم مکه عزلت میگزیدند؛ چونان حضرت موسی که به کوه سینا به مناجات با خدا میرفت.
آری حضور فعال و مثبت و موفقیتآمیز، در صحنههای سیاسی و اجتماعی و جهاد و انقلاب، حضور عرفانی در محضر معبود را میطلبد تا بدینسان در میدان عمل، قدرت روحی بیابند و بر شیاطین بیرونی ظفر یابند و این وعده صادقانه خداست که:
«وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ
و آنان که در راه ما (با خلوص نیت) جهاد کنند، قطعاً به راه های خود، هدایتشان خواهیم کرد، و خداوند با نیکوکاران است».[قرآن کریم، سوره عنکبوت]
چرا ما هر ساله با دهان روزه راهپیمایی میرویم!؟
با تامل در آموزه های قرآنی و سیره اهل بیت علیهم السلام و تحلیل رفتار وحشیانه اشغالگران قدس، می توان چندعلت را برای این حماسی بیان کرد؛
دلیل اول-((احساس وعاطفه انسانی))
ما پیش از اینکه مسلمان و یا ایرانی باشیم انسان هستیم که دارای احساس و عاطفه می باشیم و هرگز نمی توانیم مشکلات و سختی هم نوعان خود را ببینیم ولی بی تفاوت باشیم و از کنارش بگذریم بلکه ما انسان ها روح واحدیم در جسم های متعدد، از همین رو رنج و درد همنوعان رنج و درد ماست چراکه:
بنی ادم اعضای یکدیگرند که درآفرینش زیک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
سال ها است بیگانه ای با حمایت دولت های غربی و اروپایی وارد سرزمین فلسطین شده است مرد و زن، بزرگ و کوچک را بی رحمانه می کشد و سرمایه انها را غارت می کند ما به عنوان انسان نه مسلمان، نمی توانیم فریاد مظلومانه انها رابشنویم ولی بی تفاوت بمانیم. کمترین کار همین حمایت معنوی است که با راهپیمای انجام می دهیم.
10 ویژگی ماه مبارک رمضان در کلام امام خامنه ای (مدظله العالی)
ماه رمضان مثل باران رحمتى است که بر فضاى زندگى ما می بارد؛ آلودگیها، زیادیها، زنگار گرفتگیها و کثافتهایى را که به دست خود ما در محیط زندگى و در جان و دلمان پدید آمده است، می شوید و فضا را مصفا و دلها را نورانى مىی کند…
بزرگترین درس ماه رمضان، خودسازى است. اوّلین و مهمترین قدمِ خودسازى هم این است که انسان به خود و به اخلاق و رفتار خود با نظر انتقادى نگاه کند؛ عیوب خود را با روشنى و دقّت ببیند و سعى در برطرف کردن آنها داشته باشد.
۱. ماه مبارک رمضان، ماه ضیافت الهی
شروع ماه مبارک رمضان، در حقیقت عید بزرگی برای مسلمانان است، چون ماه ضیافت الهی است، در این ماه فقط مؤمنین و کسانی که اهل ورود در این ضیافتند، بر سر سفره پروردگار منّان و کریم مینشینند. این، غیر از سفره عام کرم الهی است که همه انسآن ها، بلکه همه موجودات عالم از آن بهرهمندند؛ این سفره خواص و ضیافت خاصان پروردگار است.(۱)