فرار شاه مقدمه بود، مقصد اسلام است
فرار شاه مقدمه بود، مقصد اسلام است
محمدرضا درعینحال که خودش یک قدرت عظیم بود، دنبال او هم همه قدرتها، همه قدرتهایی که در عالم بودند، با او موافق بودند و با ما مخالف، معذلک این نهضت چون یک نهضت الهی بود، نه یک نهضت مادیگرایی، نهضت ملی، یک نهضت الهی، یک نهضت اسلامی بود، ازاینجهت پیروز شد؛ و تمام قدرتها نتوانستند این شیطان را نگه دارند؛ و رفت و دیگر برگشت ندارد، لکن مسئله این نبود…
ملت ایران و ما مقصدمان این نیست و نبود که فقط محمدرضا برود؛ رژیم سلطنتی از بین برود؛ دست اجانب کوتاه بشود؛ اینها همه مقدمه بود؛ مقصد اسلام است. ما میخواهیم که اسلام حکومت کند در این مملکت؛ احکام اسلام در این مملکت جریان پیدا بکند.
(صحیفه امام، ج 8، ص 40 و 41)
پاسخ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به شبهات مطرح شده در ارتباط با معصومین (علیهم السلام)
پاسخ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به شبهات مطرح شده در ارتباط با معصومین (علیهم السلام)-مورخ 1396/10/24
بسم الله الرحمن الرحیم
این روزها سخنانی از بعضی از مسئولان مبنی بر جواز نقد پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلّم) و ائمهمعصومین (صلوات الله علیهم) شنیده شد که بار دیگر یکی از مسلّمات اعتقادی که محل اجماع قاطبة مسلمین و همچنین یکی از اصول ضروری مذهب حقه تشیع اثنا عشری است را منکر شدهاند که بنا بر این ذکر چند مطلب را وظیفه شرعی خود میدانیم:
1-از نظر عقلی، نقد منطقی بدون وجود معیار نقد امکان پذیر نیست و معیار نقد عبارت استاز؛ حقایق مسلّمه خطاناپذیر و کلام خدا یعنی قرآن کریم و سنت رسولاکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) و معصومین(علیهم السلام) از این دسته از حقایق مسلمه خطاناپذیرند که خود معیار نقد سایر رفتارها و گفتارهاست و نقد آنچه خود معیار نقد است از نظر منطقی باطل و خطای روشن است.
2- خطاناپذیری کلام خدا روشن است و آیة کریمه «لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ» آن را مورد تاکید صریح قرار داده است. خطاناپذیری و عصمت رسول اکرم در گفتار و رفتار نیز از مسلّمات دین اسلام و مورد اتفاق قاطبة مسلمین است و آیات کریمة «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللّهَ» و « وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ» و «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى»، «إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْيٌ يُوحى» و دهها آیه دیگر قرآن کریم بر عصمت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بلکه بر عصمت قاطبه پیامبران الهی به صراحت دلالت دارند. افزون بر صدها روایت صحیح و مسلم الصدور از نبیاکرم و سایر معصومین (علیهم السلام) که عصمت پیامبران الهی بویژه رسول اکرم و ائمه دوازدهگانه معصوم (سلام الله علیهم) را به صراحت اثبات میکنند خطاناپذیری امامان از اهل بیت (سلام الله علیهم) نیز در آیات قرآن کریم از قبیل آیة تطهیر، و در روایات صحیح و متواتر فراوانی نظیر حدیث ثقلین «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی: کتاب الله فیهالهدی والنور حبل ممدود من السماء الی الارض وعترتی اهل بیتی وان اللطیف الخبیر قد اخبرنیانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض وانظروا کیف تخلفونی فیهما» که مورد اتفاق قاطبة مسلمین و کلیه مذاهب و فرق اسلامی است و دهها روایت مسلّم الصدور دیگر به اثبات رسیده است.
بنابراین نفی عصمت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) مخالفت صریح با اسلام و مذهب تشیّع است.
3- اکیداً توصیه میکنیم بعضی از مسئوولین از ورود به مسائل اعتقادی و تخصّصی فکری در اظهارات خویش پرهیز کنند و بجای آن تلاش خود را به حل مشکلات معیشتی و گرفتارهای اقتصادی مردم معطوف و آنچه مردم از شماها انتظار دارند گرهگشائی از مسائل و مشکلات زندگی آنان است، نه اظهار نظر در مسائل اعتقادی و تخصصی که نه تنها گرهی از کار مردم باز نمیکند که افزون بر مشکلات دنیوی آنان، دین آنان را نیز با مشکل مواجه میکند.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
محمد یزدی
رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
کدام آثار یومالقیامه برجام؟!
برجام را دو سال است اجرا میکنیم، دو سال هم وقت گذاشتیم و هزینه کردیم تا آن را به دست آوریم، میوههای این باغ را کدام یک از طرفین میچیند؟
همگان پذیرفتهاند و اذعان دارند که مذاکرات هستهای هزینههای زیادی را به کشور تحمیل کرد، این هزینهها، هم مالی بود و هم سیاسی و البته در این مدت که مذاکرات برگزار میشد، هزینههای روانی نیز به افکار عمومی تزریق شد.
پس از آن که توافق هستهای به دست آمد و خبر قطعی آن از سوی آقای روحانی اعلام شد و از آن به عنوان یک دستاورد بزرگ تاریخی برای ایران نام برده شد، مردم نیز که دو سال را در استرس و اضطراب سپری کرده بودند، برای زمان کوتاهی نفس راحتی کشیدند، چون تصور میکردند، موضوع هستهای که از سوی آمریکا و دیگر دشمنان به آن پرداخته میشد پایان یافته و اکنون زمان برنامهریزی برای بهرهبرداری از دستاورد توافق هستهای است.
اما این خرسندی در میان افکار عمومی بسیار کوتاه بود، چراکه علیرغم اجرای کامل تعهدات از سوی ایران، آمریکا خلف وعده کرد و همانگونه که منتقدین میگفتند نمیتوان به ایالات متحده اعتماد کرد، همان شد که پیشبینی میشد.
اما اصرار و تأکید مسئولین و دست اندرکاران مذاکرات هستهای بر موفقیتآمیز بودن توافق ادامه داشت و هنوز هم دارد، چرایی آن را هنوز کسی از مسئولین گرامی مطرح نکرده و دلیل اصرار بر آن را نگفته است، اما اعتراف به شکست درباره موضوع مهم و حساسی همچون هستهای که این همه برای آن سرمایهگذاری و تبلیغ شده، کار دشواری است و جسارت و صداقت زیادی میخواهد. اما اصرار بر راه اشتباه رفته، برای کشور هم زیانبار خواهد بود.
هر چند در چارچوب توافق هستهای و برجام، آمریکا خوابهایی برای ایران دیده است که حتی میتوان آن را به عنوان اقداماتی برای فشار، تحریم و تهدیدات بیشتر علیه کشورمان در پسا برجام دانست که یکی از آنها، چند روز پیش از این، با آشوب و اغتشاش نمایان شد.
اما جناب آقای رئیس جمهور که برجام را دستاورد بزرگی در دوران ریاست خود و حتی تاریخ ایران میداند، تغییری در اعتقاد و نظرش در مضرات برجام ایجاد نشده است و همچنان آثار برجام را برای ایران درخشان و پربار میداند بماند که ایشان به عنوان رئیس جمهور از چه واژهها و کلماتی علیه منتقدین بهره برد و آنها را مورد الطاف خود قرار داد.
جناب رئیس جمهور پس از آنکه ترامپ رئیسجمهور آمریکا با ۴ شرط توافق هستهای را برای ۳ ماه دیگر تمدید کرد، در آیین نهمین جشنواره بینالمللی فارابی گفت؛ «برجام یک آثار دائمی دارد. الی یومالقیامه، که هیچ وقت آثار آن از بین نمیرود و یک آثاری دارد که ممکن است بماند یا نماند.»
خطاب به جناب رئیس جمهور محترم عارضم که، آنهایی که هنوز نتایج و آثار برجام را احساس نمیکنند، اندک و انگشتشمار نیستند، مردمی هستند که آثار برجام اثر معکوس بر زندگی آنها گذاشته چراکه وعدههای داده شده از سوی شما برای گشایشهای اقتصادی محقق نشده، که اگر شده بود بودجهای با آن حال و هوا که درپی افزایش قیمتها برای جبران کسری است، به مجلس ارائه نمیشد.
اعتراضات مردم از جنس معیشت و اقتصاد بود که به حق است، در لا به لای آنها بودند و هنوز هم هستند ویروسهای بیماریزا که علیه بدن سالم نظام اسلامی شورش میکنند تا دشمن را در دستیابی به اهداف خود یاری دهند، آیا برای مطالبات مردم که روز به روز عرصه بر آنها تنگتر میشود، تلاش کارآمدی شده است؟ جنابعالی حتی به سخنان امام جمعه تهران واکنش نشان داده در حالی که او به همان ویروسهای بیماریزا گفته است آشغال!
از این موضوع بگذریم، اما بهتر است دولت محترم فرصت خود را صرف مشکلات مردم کند نه مقابله با یک طلبه!
خوب بود اندکی بیشتر درباره آثار برجامی که «الی یومالقیامه» است توضیح میدادید، کدام آثار برجام تا قیام قیامت خواهد ماند؟ اگر میگویید که «ما در طول این دو سال که در ۲۶ دی ماه سال ۱۳۹۴ اجرایی شد، از آن مدت تاکنون درآمد نفتی و میعانات ما دو برابر شد، ما این پول را گرفتیم. آیا این از بین میرود؟ صدها مورد سرمایه خارجی آوردیم آیا آنها از بین میرود؟ سرمایه خارجی به داخل خاک ایران آمده و به کارخانه، نیروگاه، بندر، لوکوموتیو و هواپیما تبدیل شده است، آیا این آثار از بین میرود؟» این دستاوردهایی که نام بردید، اگر واقعی باشد که اکنون باید هزاران شغل ایجاد کرده باشد، اگر برای دولت محترم ممکن است، آن کارخانهها، نیروگاهها، بنادر و … را به مردم نشان دهید تا باورپذیرتر باشد. اگر کسی بخواهد از دستاوردهای خود دفاع کند نیازمند ارائه چهرهای حقیقی از آن دستاوردها است. البته چند فروند هواپیمای مسافربری کمتر از تعداد انگشتان دست وارد ایران شده است اما آن هواپیماهای اصلی که با بوئینگ و ایرباس قرارداد بسته شده با کارشکنیهای آمریکا زمینگیر شده است.
آنچه به نظر میرسد الی یومالقیامه است، تعهداتی است که ایران با شور و شوق وصف ناپذیری اجرا کرده است و به نظر میرسد باید اجرا کند.
به اروپا هم نمیتوان اعتماد کرد، به آمریکا اعتماد کردید وضعیت برجام اینگونه شد، اروپا هم در حال اجرای برنامههای آمریکا در دل برجام است، اگر از آن به نتیجه برسد، برجامی که به نفع آنها است، ادامه دارد، اگر هم نه، آن که متضرر است ایران است. آیا قرار است دستاوردهای دیگرمان را همچون هستهای بدهیم برود؟
سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم سیاوش کاویانی-24/10/96
دست مریزاد به مردم
هوشیاری و پایداری اعجاب انگیز ملت ایران، بار دیگر توطئه دشمنان را خنثی کرد و آشوبگران را ناکام ساخت. شگفتی این بار حضور مردم در آن بود که دشمن با زبان حال آنان یعنی “نه به گرانی” به میدان آمده بود و علی رغم اینها مردم باتظاهرات گسترده و متعدد خویش به او تودهنی زدند!
در حقیقت رمز ماندگاری نظام اسلامی نیز در همین هوشیاری و پایداری ملت ایران نهفته است، همان فضیلتی که موجب تشکر هزاران بار رهبر معظم انقلاب شده است. البته باید این نکته بدیهی هم شفاف تر شود که در هر نظام مردم سالاری، مردم امکان اعتراض و ابراز نقطه نظرات و مشکلات خویش را دارند و در هیچ کجای دنیا تظاهرات و اعتراضات، به معنای حرکتی براندازانه و علیه نظام و حکومت تفسیر نمی شود، هر چند کشورهای استکباری از طرفی به نام دموکراسی با شدیدترین روش های پلیسی تظاهرات مردم را در کشور خویش سرکوب می کنند و از طرف دیگر در ارتباط با کشورهای مخالف خود، هر گونه تظاهرات اعتراض آمیز مردم در باره مشکلات خویش را مصادره به مطلوب نموده و نارضایتی از حکومت تفسیر می کنند و می کوشند با نفوذ و جهت دادن به این تحرکات و برپایی آشوب و اغتشاش، اهداف براندازانه خود را پیاده نمایند. براندازی یک نظام و حکومت مستقر، کار بسیار دشوار و پیچیده ای است و جنس آن با جنس اعتراضات خیابانی بسیار تفاوت دارد بخصوص زمانی که آن نظام مستقر، دارای ریشه و پایگاه مستحکم و مردمی باشد و طی سال ها رویارویی با دشمنان خویش، تجربیات گرانبهایی اندوخته باشد.
در این میان واقعیت دیگری نیز وجود دارد که معمولاً کمتر جدی گرفته می شود و مورد عبرت و توجه قرار می گیرد، بخصوص پس از فروکش کردن این گونه حوادث؛ واقعیتی که حضرت آیت الله خامنه ای به آن، این گونه اشاره فرمودند که: “باید بین مطالبات صادقانه و بحق مردم و حرکات وحشیانه و تخریبگرانه یک گروه، تفکیک قائل شد و مطالبات و خواسته های مردم را پیگیری کرد.” و در فرازی دیگر فرمودند: “باید به حرف ها گوش داده و رسیدگی شوند.” اما به نظر می رسد برخی مسئولین آنچنان که باید به این واقعیت توجه نمی کنند و هوشیاری و پایداری مردم موجب غفلت یا خدای ناکرده سوء استفاده آنان واقع می شود تا آنجا که گاهی این گونه تظاهرات با شکوه مردم در حمایت از نظام و حکومت و تبعیت از رهبری را به نفع خود و عملکرد خویش معنا و گاهی هم این گونه به غلط برداشت می کنند که هر کس به وضعیت موجود و عملکرد دولت و مسئولین اعتراض دارد، مخالف نظام است!
لذا باید به این پرسش پاسخ داد که تکلیف مردم چیست؟ و چگونه باید به برخی مسئولین بفهمانند که علی رغم دلبستگی از جان و دل به نظام اسلامی و رهبری و راه شهدا، نسبت به عملکرد برخی مسئولین شدیداً اعتراض دارند و حتی گاهی حرف دلشان این است که بعضی مسئولین که دغدغه اصلی شان ثروت اندوزی است و نمی توانند از عهده ایفای وظیفه خویش برآیند، باید کناره گیری کنند. در این زمینه عده ای با الهام گرفتن از غرب، در نظر گرفتن پارک و فضایی آزاد جهت تجمع معترضان را پیشنهاد می کنند که به نظر نمی رسد راهکاری کارگشا باشد زیرا در شرایطی که سیاست دشمن سلب اعتماد مردم به نظام اسلامی است، باید اعتراضات مردم را ریشه یابی و برای آنها چاره ای اساسی پیش بینی کرد که از جمله می توان به موارد ذیل به عنوان ریشه نارضایتی های مردم از عملکرد برخی مسئولین اشاره نمود:
1- ناکارآمدی برخی مدیران و مسئولین:
اگر مردم احساس کنند که برخی مدیران عالی کشور به هر دلیلی توانایی حل مشکلات جامعه را ندارند، اعتمادشان خدشه دار می شود، چه عدم توانایی این مدیران به دلیل آن باشد که از جنس مردم نیستند و ثروت های انباشته و زد و بندها و خویشاوندسالاری ها، آنان را به طبقه ای اشرافی تبدیل کرده که دغدغه هایشان با دغدغه های مردم، خصوصاً اقشار محروم، از زمین تا آسمان تفاوت دارد و گوششان برای شنیدن دردهای مردم سنگین شده است و چه اینکه دلیل این ناکارآمدی، ضعف مدیریت یا عواملی دیگر باشد.
2- پاسخگو نبودن:
اگر مسئول یا مسئولانی در برابر مشکلات مردم، عکس العملی نشان ندهند، یعنی از طرفی قادر به رفع مشکلات جامعه نباشند و از طرف دیگر اقدامات و فعالیت های انجام شده را برای مردم توضیح ندهند، طبعاً به اعتماد مردم ضربه وارد می سازند.
3- برخورد تحقیرآمیز:
از جمله افتخارآمیزترین شاخصه های نظام مردم سالاری دینی، ارتقای شأن و منزلت مردم تا رفیع ترین سطح است. وقتی عالی ترین مقام نظام اسلامی، مردم، خصوصاً اقشار محروم جامعه را “ولی نعمت” خود معرفی می کند، بدیهی است مردم انتظار دارند که دیگر دولتمردان و وزیران و وکیلان، خود را خدمتگزار و نوکر مردم بدانند و اگر ببینند که برخی مسئولین، خود را تافته جدا بافته و “ژن برتر” میدانند و گرایش به فرهنگ اشرافیت و غرور و تبختر، آنان را از مردم جدا ساخته است، احساس می کنند که کرامتشان پایمال شده و به غرورشان لطمه وارد شده است و اعتماد آنان به این گونه مسئولین رنگ میبازد.
4- بدعهدی و عمل نکردن به وعده ها:
اگر مسئولی به مردم وعدهای بدهد، خواه در ایام انتخابات و خواه در دیگر ایام و آنگاه به وعده خویش عمل نکند و حتی دلایل خلف وعده را هم ارائه ننماید طبعاً در حس اعتماد مردم خلل وارد می سازد.
5- عدم صداقت در گفتار:
در روزگاری که مردم به ویژه اقشار ضعیف جامعه دچار مشکلات اقتصادی و تنگناهای شدید هستند، اگر مسئولین یا مسئولانی به جای ابراز شرمندگی از مشکلات مردم، در دفاع از عملکرد خویش شرایط اقتصادی را گل و بلبل و عادی و مثبت جلوه دهند، مردم از برخورد ناصادقانه این مسئولین به شدت برانگیخته و متأثر می شوند و تصور می کنند بر خلاف انتظارشان در نظام اسلامی، مسئولی به آنان دروغ گفته است.
یکی دیگر از مهمترین علل ایجاد نارضایتی در مردم، نظام اداری کشور است تا آنجا که گاهی احساس می شود نظام اداری موجود یکی از مهم ترین عوامل ایجاد بیشترین نارضایتی ها در جامعه می باشد و گویی فلسفه وجودی برخی قوانین و کارمندان، ارائه پاسخ منفی به مراجعین و سرگردان ساختن آنان است و به دلیل خلأ قوانین، تشویق و تنبیه و با عدم اجرای آن، کارمندی که به کار ارباب رجوع رسیدگی نکند، ظاهرا در امنیت شغلی بیشتری است نسبت به کارمند پاسخگو به ارباب رجوع!
در شرایط مشکلات اقتصادی، از همه دردناک تر، پنجره های بازی است که در قوانین موجود برای فساد اقتصادی و مفسدان گشوده شده و هر روز پرونده های نجومی جدیدی از این سوء استفاده ها آشکار می گردد و به دلایل مختلف، نتایج رسیدگی به آنها، افکار عمومی را قانع نمی کند. از جمله این دلایل، اول تعدد روزافزون این پرونده هاست، دوم غافلگیر شدن قوه قضائیه در رسیدگی به آنها با توجه به پیچیدگی و تخصصی بودن هر کدام و سوم ارائه مستندات قانونی توسط مفسدان اقتصادی نظیر دریافت کنندگان حقوق های نجومی می باشد مبنی بر اینکه فسادشان کاملاً وجهه قانونی داشته است! و چهارم توسعه دامنه فساد در میان اطرافیان و خانواده برخی از مسئولین برجسته است که به دلیل فشارهای سیاسی رسیدگی به این پرونده ها را با دشواری مواجه می سازد.
اما مسئله مهم آن است که چگونه باید با برخی ضعف های مدیریتی و ویروس های اعتمادزدا مقابله کرد؟ به طور کلی بایدگفت در این شرایط حساس، مسئولیت سنگینی بر عهده دستگاههای نظارتی است که باید با تیزبینی و قاطعیت، تصویر اقدامات مدیران را در آیینه افکار عمومی، مشاهده و ترسیم کنند و پیش از آنکه عملکرد ناصواب مدیری موج نارضایتی ها را برانگیزد، بدون هیچ گونه چشم پوشی و ملاحظه، گزارش آن را به مقام مافوق وی ارائه دهند و مقامات مافوق نیز باید توجه داشته باشند که شاخصه حمایت از عوامل زیردستشان باید رضایت مردم باشد و هر مسئولی، هر چند در عالی ترین سطوح، چنانچه از مدیر زیردست خود بی توجه به این شاخصه، حمایت نماید، دامنه اعتراضات مردم گریبانگیر خود او خواهد شد.
اگر بپذیریم که در شرایط کنونی مهم ترین مشکل مردم، خصوصاً مستضعفان و ولی نعمتان جامعه، مشکلات اقتصادی است، طبعاً در این شرایط سوء استفاده های مفسدان اقتصادی، نه تنها نمکی بر زخم آنان می پاشد، بلکه به تعبیری خود یکی از عوامل تشدید فشار اقتصادی بر جامعه است. با توجه به این واقعیت و نیز با توجه به آنکه بر اساس شواهد موجود، سیاست دشمن استمرار آشوبگری ها با تکیه بر مشکلات اقتصادی مردم است و به تعبیر مقام معظم رهبری: “دشمنان مانند مگس روی زخم ناشی از مشکلات و ضعف ها می نشینند، بنابر این باید زخم را خوب کنید و نگذارید به وجود آید.” ضرورت ایجاب می نماید که علاوه بر تدابیر راهگشای اقتصادی، برخورد قاطع با مفسدان اقتصادی نیز در دستور کار نظام و نه تنها قوه قضائیه، قرار گیرد و با توجه به آنکه اقدامات گروه های موجود در قوه مجریه و قوه مقننه و اقدامات قوه قضائیه نتوانسته است انتظارات مردم را برآورده سازد، چه بسا لازمه این برخورد قاطع با فساد اقتصادی، تشکیل هیئتی باشد مرکب از چند تن از برجسته ترین شخصیت ها و مسئولین پاکدست و مورد اعتماد مردم، تا گزارش منظم اقدامات خویش را در اختیار افکار عمومی قرار دهند و تمامی دستگاه ها بخصوص دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی موظف به همکاری با آنان شوند.
امید می رود که تشکیل چنین هیئتی و اقدامات تحسین برانگیز آینده آن، دست مریزاد و عرض سپاسگزاری به ملت هوشیار و سرافرازی باشد که علی رغم تمامی مشکلات در این ایام به صحنه آمدند تا با رهبر خویش تجدید بیعت و از انقلاب و کشور خود دفاع کنند.
قرار نیست سکوت علما بشکند؟!
داستان تکراری است. آقایان ژنرالها باز هم کفگیر تدبیرشان به تهِ دیگِ سوراخِ «برجام» خورده است و طبق معمول برای کوبیدنِ سرِ خلقالله به طاق، باید با سرانگشت تدبیر خود جای پرت و پلایی را نشان جماعت دهند که فراموش کنند وعدههای سرخرمنی که یکی پس از دیگری آتش میگیرد.
طبق معمول هرگاه این مَرکبِ دولتِ کریمهیِ سراسر اعتدال لنگ میزند و یا چارچنگولی روی زمین جلوس میکند، باید یک بامبولی پیدا کرد و اجازه داد مردم بدون درد و خونریزی، خواستههای بهحقشان را فراموش کنند.
وقتی کار گیر میکند، وقتی شعارها مثل تیر بر شعور مردم مینشیند، یا حتی وقتی قرار است برای باغ گلابی (که بعد از دوسال معلوم شد شورهزار بیآب و علفی بیش نبوده) با غربیها چانه بزنند و معامله را به زور جوش بدهند میشود هم از دین مردم مایه گذاشت و هم از جیبشان.
میشود نهیب امام حسین(ع) به طرف مقابل در صحرای کربلا را «مذاکره» و «معامله» جا زد، میشود صلح سراسر مظلومیت امام مجتبی(ع) در دوران بار بودنِ (به ظاهر) یارانش را مصادره به مطلوب کرد، میشود صحت ولایت امیرالمومنین(ع) را به نظر مردم گره زد. میشود حتی به آفتاب خراسان هم رحم نکرد و ایشان را امام «مناظره» و «مذاکره» نامید.
این اظهارات شاذ به کنار. بههرحال (از نظر حقوقدانان) احتمالا در شرایط اضطرار میشود به هر جایی و شخصی چنگ زد تا خود را نجات داد. وقتی برای برخیها شهادت دروغ اشکالی ندارد، پس دست بردن در آیات قرآن و جعل روایات صحیح هم امری طبیعی است.
روی سخن با آنهایی نیست که از تریبون و جایگاه و صندلی خود سوءاستفاده میکنند هر نقل شاذی را برای تحریف افکار عمومی جایز میشمرند.
روی سخن با آیات عظام، مراجع گرانقدر تقلید، حوزههای علمیه و عالمان دین است که در چنین مواقعی متاسفانه سکوت میکنند و کمتر پیش میآید که جلوی جعل تاریخ را بگیرند.
با علمایی که سالها در حجرههای خود مطالعه کردهاند و مو و محاسن سپید کردهاند به عنوان یک «بچه مسلمانِ ناقابلِ کمترین» حرف دارم که چرا اجازه میدهید هر که هرچه دلش خواست بگوید و حتی آیات قرآن را آنگونه که میخواهد تفسیر کند و سیره معصومین را به چالش بکشد؟
آنهایی که در ایام انتخابات شعار میدادند که «بگذارید امام رضا برای مردم بماند، تو را به خدا امام رضا(ع) را جناحی نکنید» حالا نعوذبالله نه امام هشتم که همهی ائمه و حتی پیامبر مکرم اسلام را برای مقاصد خود خرج میکنند. دانسته یا نادانسته با خود و خدایشان و روز حساب. اما علمای دین چرا در مقابل کسی که از قضا لباس دین پوشیده و سخنان غریبی نقل میکند سکوت کردهاند؟ چرا یکبار برای همیشه پروندهی این دست بردنهای در تاریخ و دین را نمیبندید؟ آیا باز هم باید در این سکوت طولانی، رهبری بیاید و غلطهای درشت «برخیها» را گوشزد کند و نهیب بزند که «اینجور نمیشود مسائل کشور را تحلیل کرد؛ با این نگاه عامیانه و سادهاندیشانه نمیشود به مصالح کشور رسید» یا «تاریخ را اینجور میفهمید؟ زندگی ائمّه را اینجور تحلیل میکنید؟»؟
این حقیرِ سراپا تقصیر دست بزرگانی چون آیتالله شبزندهدار را میبوسد که بدون مماشات و تعارف «سواد» برخیها را به رخشان کشید، اما به عنوان کسی که پای منبر بسیاری از علما نشسته و شنیده توقع دارم که اجازه لگدمال شدن خطوط قرمز اسلام را ندهید و به حضراتِ صاحب تدبیر بفرمایید «بگذارید اسلام و پیامبر و ائمه معصومین(ع) برای مردم بماند» و شما به همان دیوارکشی پیادهروها و کنسرت و ورود بانوان به ورزشگاهها و دوچرخهسواری بپردازید.
عنوان سرمقاله روزنامه سیاست 96/10/24 روز به قلم مهدی رجبی
رحلت فقيه بزرگوار شيعه آيةاللَّه العظمي حاج سيد احمد خوانساري (1405 ق)
حضرت آيت اللَّه العظمي سيداحمد خوانساري در سال 1309 ق در خوانسار به دنيا آمد. در 3 سالگي پدر را از دست داد و سرپرستي او بر عهده ي برادرش قرار گرفت. سيد احمد پس از فراگيري مقدمات در زادگاه خود، براي ادامه ي تحصيل، عازم اصفهان گرديد و از آن جا عزم نجف اشرف نمود.
ايشان در حوزه ي علميه ي نجف خوشه چين خرمن معارف آيات عظام: آخوند خراساني، سيدمحمدكاظم يزدي، ميرزاي ناييني و آقاضياءالدين عراقي بود و پس از سالياني، بر قله ي رفيع اجتهاد دست يافت. آيت اللَّه خوانساري در سال 1335 ق به ايران بازگشت و در درس آيت اللَّه شيخ عبدالكريم حائري يزدي در اراك شركت كرد. با تاسيس حوزه ي علميه ي قم، به تدريس و پرورش شاگردان همت گماشت ولي از جانب آيت اللَّه بروجردي عازم تهران گرديد و در مسجد سيدعزيزاللَّه به اقامه ي نماز جماعت، تدريس خارج فقه، رفع گرفتاريهاي مردم و فعاليتهاي سياسي پرداخت.
ايشان در زهد و پرهيزگاري و مبارزه با هواي نفس كم نظير و زبانزد همگان بود و حضور ايشان در كنار حضرت امام، نهضت اسلامي ايران را تقويت ميكرد.
سرانجام اين عالم رباني در 29 دي 1363 در 96 سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد و به سراي باقي شتافت. پيكر آن مرجع بزرگوار تقليد پس از تشييع در تهران به قم منتقل گرديد و در مسجد بالاسر حضرت معصومه(سلام الله علیها) مدفون شد. العقائدُ الحَقّه، مناسك حج و جامعُ المدارك از جمله آثار ايشان ميباشد.
ویژگی های اخلاقی
1- زهد و ساده زیستی
او الگوی اخلاق برای نسل دیروز و امروز بود. با داشتن مقام علمی والا هیچ گاه اصول اخلاقی را فراموش نمی کرد. چنان مهر اهل بیت در جانش نفوذ کرده بود که کردارش نیز بوی علوی می داد. بعد از گذشت سالها خوشه چینان مکتب سید از زهد و ساده زیستی او به عنوان مشخصه اصلی زندگیش یاد می کنند.
با اینکه وی پرداخت شهریه هنگفت طلاب تهران، مشهد، قم و نجف را بر عهده داشت، (1) هرگز در آنها تصرف نکرد و تا آخرین لحظه ای که در قید حیات بود، خانه ای هر چند محقر تهیه نکرد و عمرش را در منزل استیجاری گذراند. شاگردان او اکنون نیز از فرشهای نخ نمای خانه اش یاد می کنند و نشانهای بسیاری از زهد و ساده زیستی در زندگی او را به ما نشان می دهند. (2)
2- احتیاط
حضرت آیت الله خوانساری، احتیاط، را اصل مسلم زندگی خود قرار داده بود آیت الله ابوطالب تجلیل می گوید: احتیاط او در امور شرعی زبانزد عام و خاص بود تا آنجا که وجوهات شرعیه را هرگز در منزل نگاه نمی داشت و آن را نزد یکی از تجار امین می گذاشت و به نیازمندان حواله می داد تا به این طریق احتمال هر نوع تصرف در آن پولها از بین برود. در امور سیاسی نیز همین شیوه را پیش گرفت.
3- تواضع
هر تازه وارد ابتدا ورود با قامت ایستاده او مواجه می شد. به احترام همه می ایستاد و مخصوصا برای سادات احترامی بیشتر قایل بود. به دید و بازدید تمام علما می رفت، هیچ گاه در مجلس تکیه نزد و چهار زانو ننشست و کمال ادب و تواضع را مبذول داشت و آنگاه که امام به ایران آمد، با وجود کهنسالی به دیدارش شتافت و پیروزی نور بر سپاه جهل را به ایشان تبریک گفت.
4 - عرفان و کرامات
یکی از فضلای حوزه علمیه آنگاه که از عرفان و کسب مقامات سید احمد سخن به میان آمد ماجرای عمل جراحی او را یادآور شد که:
سید طبق اصول استنباطی خود معتقد بود مجتهد و مرجع تقلید هیچ گاه نباید در حال بیهوشی باشد در غیر این صورت بعد از به هوش آمدن، تمام مقلدین باید دوباره نیت تقلید از او کنند. به این خاطر وقتی نیاز به عمل جراحی پیدا کرد، اجازه نداد او را بیهوش کنند. سوره ای از قرآن را شروع کرد. تا سوره اش تمام شد، عمل جراحی نیز پایان ذیرفت بی آنکه نشانه ای از احساس درد در سیمای ملکوتی اش نمایان شود. (3)
نویسنده محقق محمد شریف رازی از قول یکی از معتمدین در باره مقام عرفان و اتصال به ماوراء عالم امکان سید می نویسد: «او صاحب بینش و بصیرت خاص خویش بود… یکی از بازرگانان مورد اعتماد تهران می گفت: روزی در خدمت ایشان بودم و هیچ کس دیگر نبود آقا ناگاه فرمود: فردی در خانه است و خواسته ای دارد. عرض کردم: آقا کسی زنگ نمی زند. فرمود: چرا کسی هست این پاکت را به او بدهید تا برود. پاکت را گرفتم و جلو در آمدم، شخص محترمی را دیدم که قدم می زند. او را صدا کردم و گفتم شما زنگ زدید؟ گفت خیر. پرسیدم کاری دارید گفت آری، همسرم بیمار است و برای بستری شدن هشت هزار تومان کسری دارم… پاکت را به او دادم. او همانجا باز کرد و پولها را شمرد. درست هشت هزار تومان بود.» (4)
5-عدالت
عظمت شخصیت او تا آن حد است که آیت الله العظمی حائری در باره اش می گفت: «اجتهاد را به هر معنی تفسیر کنیم، آیت الله خوانساری مجتهد بود و عدالت را به هر گونه معنی کنیم، او عادل بود.» (5) امام رحمة الله علیه نیز آنجا که به جامع المدارک استناد می کند، به مقام علمی و تقوا و احتیاط آیت الله سید احمد خوانساری اشاره کرده و از او به بزرگی نام می برد.
منبع:
1-ماهانه سیصد هزار تومان شهریه طلاب می داد. مشاهیر دانشمندان اسلام، ج 4، ص 384.
2-دوست فاضل و محقق گرانمایه آقای ناصرالدین انصاری قمی در تحقیقات خود راجع به سید احمد خوانساری فرازهای زیبایی از زهد و … سید را یادآورد شده است. مقاله حاضر با همیاری خالصانه ایشان فراهم آمد.
3-به نقل از شیخ ابراهیم غضنفری.
4-کرامات صالحین، ص 319 ، 310.
5-نور علم، ش 8، ص 15.