قرار نیست سکوت علما بشکند؟!
داستان تکراری است. آقایان ژنرالها باز هم کفگیر تدبیرشان به تهِ دیگِ سوراخِ «برجام» خورده است و طبق معمول برای کوبیدنِ سرِ خلقالله به طاق، باید با سرانگشت تدبیر خود جای پرت و پلایی را نشان جماعت دهند که فراموش کنند وعدههای سرخرمنی که یکی پس از دیگری آتش میگیرد.
طبق معمول هرگاه این مَرکبِ دولتِ کریمهیِ سراسر اعتدال لنگ میزند و یا چارچنگولی روی زمین جلوس میکند، باید یک بامبولی پیدا کرد و اجازه داد مردم بدون درد و خونریزی، خواستههای بهحقشان را فراموش کنند.
وقتی کار گیر میکند، وقتی شعارها مثل تیر بر شعور مردم مینشیند، یا حتی وقتی قرار است برای باغ گلابی (که بعد از دوسال معلوم شد شورهزار بیآب و علفی بیش نبوده) با غربیها چانه بزنند و معامله را به زور جوش بدهند میشود هم از دین مردم مایه گذاشت و هم از جیبشان.
میشود نهیب امام حسین(ع) به طرف مقابل در صحرای کربلا را «مذاکره» و «معامله» جا زد، میشود صلح سراسر مظلومیت امام مجتبی(ع) در دوران بار بودنِ (به ظاهر) یارانش را مصادره به مطلوب کرد، میشود صحت ولایت امیرالمومنین(ع) را به نظر مردم گره زد. میشود حتی به آفتاب خراسان هم رحم نکرد و ایشان را امام «مناظره» و «مذاکره» نامید.
این اظهارات شاذ به کنار. بههرحال (از نظر حقوقدانان) احتمالا در شرایط اضطرار میشود به هر جایی و شخصی چنگ زد تا خود را نجات داد. وقتی برای برخیها شهادت دروغ اشکالی ندارد، پس دست بردن در آیات قرآن و جعل روایات صحیح هم امری طبیعی است.
روی سخن با آنهایی نیست که از تریبون و جایگاه و صندلی خود سوءاستفاده میکنند هر نقل شاذی را برای تحریف افکار عمومی جایز میشمرند.
روی سخن با آیات عظام، مراجع گرانقدر تقلید، حوزههای علمیه و عالمان دین است که در چنین مواقعی متاسفانه سکوت میکنند و کمتر پیش میآید که جلوی جعل تاریخ را بگیرند.
با علمایی که سالها در حجرههای خود مطالعه کردهاند و مو و محاسن سپید کردهاند به عنوان یک «بچه مسلمانِ ناقابلِ کمترین» حرف دارم که چرا اجازه میدهید هر که هرچه دلش خواست بگوید و حتی آیات قرآن را آنگونه که میخواهد تفسیر کند و سیره معصومین را به چالش بکشد؟
آنهایی که در ایام انتخابات شعار میدادند که «بگذارید امام رضا برای مردم بماند، تو را به خدا امام رضا(ع) را جناحی نکنید» حالا نعوذبالله نه امام هشتم که همهی ائمه و حتی پیامبر مکرم اسلام را برای مقاصد خود خرج میکنند. دانسته یا نادانسته با خود و خدایشان و روز حساب. اما علمای دین چرا در مقابل کسی که از قضا لباس دین پوشیده و سخنان غریبی نقل میکند سکوت کردهاند؟ چرا یکبار برای همیشه پروندهی این دست بردنهای در تاریخ و دین را نمیبندید؟ آیا باز هم باید در این سکوت طولانی، رهبری بیاید و غلطهای درشت «برخیها» را گوشزد کند و نهیب بزند که «اینجور نمیشود مسائل کشور را تحلیل کرد؛ با این نگاه عامیانه و سادهاندیشانه نمیشود به مصالح کشور رسید» یا «تاریخ را اینجور میفهمید؟ زندگی ائمّه را اینجور تحلیل میکنید؟»؟
این حقیرِ سراپا تقصیر دست بزرگانی چون آیتالله شبزندهدار را میبوسد که بدون مماشات و تعارف «سواد» برخیها را به رخشان کشید، اما به عنوان کسی که پای منبر بسیاری از علما نشسته و شنیده توقع دارم که اجازه لگدمال شدن خطوط قرمز اسلام را ندهید و به حضراتِ صاحب تدبیر بفرمایید «بگذارید اسلام و پیامبر و ائمه معصومین(ع) برای مردم بماند» و شما به همان دیوارکشی پیادهروها و کنسرت و ورود بانوان به ورزشگاهها و دوچرخهسواری بپردازید.
عنوان سرمقاله روزنامه سیاست 96/10/24 روز به قلم مهدی رجبی