چریک عارفی که عاشق خدمت به محرومان بود
تقویم ها را که بنگریم ، واپسین روز خردادماه مصادف با سالروز عروج چریک عارفی است که بیش از همه دل در گرو آرمان های روح خدا داشت؛ او که حقیقتاً شیفته خمینی کبیر بود، به عنوان قهرمان جبهه ها در مسیر حق طلبی و عدالت خواهی ملت ایران و به طور کلی مستضعفان عالم به اُسوه ای ماندگار تبدیل شد که پس از گذشت 37 سال از شهادتش در دهلاویه همچنان محبوب قلوب چندین نسل است.
درباره زندگی نامه شهید چمران بسیار گفته و شنیده شده و مقالات متعددی نگاشته شده است اما بازنگاهی به عملکرد و گفتارهای درخشان این شهید والامقام در سالروز شهادتش ، بس مغتنم و ارزشمند است.
شهید چمران که با پیروزی انقلاب اسلامی پس از 21 سال هجرت، به وطن باز می گردد، بی هیچ چشمداشت و منیّتی، خود را وقف پیشبرد اهداف والای انقلاب و خدمت به مردم و محرومان می کند و در گام نخست به آموزش و تربیت نخستین گروه از پاسداران انقلاب در منطقه سعد آباد تهران می کند.
چندی بعد نیز در جایگاه مهم معاونت نخست وزیر ، شبانه روز خویشتن را به خطر می اندازد تا سریعتر مسأله کردستان را فیصله بخشد.
عملکرد درخشان و مدیریت شهید چمران در غائله پاوه هیچ گاه از خاطره ها نمی رود، کما این که با هنرمندی ابراهیم حاتمی کیا، بخشی از این مساله در فیلم ارزشمند “چ” به تصویر کشیده شد.
ایشان همچنین پس از بازگشت به تهران از طرف امام امت (ره)، به وزارت دفاع منصوب شد و در ضمن در نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، از سوی مردم پایتخت به نمایندگی انتخاب شد.
شهید چمران بعد از آغاز جنگ ناجوانمردانه صدامیان علیه ملت مظلوم ایران ، گروهی از رزمندگان داوطلب را آموزش داده و سازماندهی کرد و به این طریق ستاد جنگهای نامنظم را در اهواز تشکیل داد.
سرانجام این چریک عاشق و مجاهد خستگی ناپذیر در سی و یکم خردادماه سال 60 منطقه دهلاویه در حین انجام سرکشی به خطوط مقدم بر اثر اصابت ترکش جام شهادت را نوشید و برای همیشه در قاب خاطرات مردم انقلابی ما، جاودانه شد.
او که در قله علمی قرار داشت، اما با این حال جایگاه و ثروت و خوش های دنیایی را کنار گذاشت و در اوج مظلومیت به یاری محرومان لبنانی پرداخت و زمانی هم که به کشور پا گذاشت همچون سربازی صادق و فداکار در مسیر تحقق خواسته های ولی فقیه خویش تلاش می کرد.
چه زیبا این عزیز والامقام را مالک اشتر جنوب لبنان و حمزه کربلای خوزستان لقب داده اند و حقیقت نیز البته جز این نیست ؛ به راستی چه سخت است سخن گفتن از شهیدی با ابعاد گوناگون که به تاسی از امیرمومنان(ع) ، جمع اضداد بود و البته بیش از هر چیز مرد عمل بود تا سخن، هر چند که در کلام نیز یگانه بود.
ادبیات خاص این شهید و دست نوشته هایش به حق گواه می دهد بر این مدعا ، آن جا که فی المثل می نگارد:” خدایا، هنگامی که شیپور جنگ طنین انداز می شود، قلب من شکفته شده به هیجان در می آید زیرا جنگ مرد را از نامرد مشخص می کند”
به اعتقاد نگارنده یکی از توصیه های مهم شهید چمران که برای همیشه ما درس آموز و الهام بخش است این فراز از جملات ایشان است:” می گویند تقوا از تخصص لازم تر است، آ نرا می پذیرم، اما می گویم: آنکس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد، بی تقواست.”
مناسبت های امروز
مناسبت های قمری (٦ شوال ۱٤۳۹)
وقوع غزوه حنین بنا بر نقلی (8 ق)
توقیع امام عصر به حسین بن روح نوبختی (305 ق)
وفات «ابن بَردَس» شاعر و محدث مسلمان (786 ق)
امضاي معاهده ي سوم ابريشم بين ايران و عثماني (1027 ق)
شكست «حافظ محمد پاشا» از «شاه عباس صفوی» (1033 ق)
مناسبت های شمسی (۳۰ خرداد ۱۳۹۷)
شهادت دكتر مصطفى چمران (1360)
درگيري منافقين با مردم و نيروهاي انقلابي (1360 ش)
انفجار بمب در حرم امام رضا (علیه السلام) (1373ش)
ارتحال علامه «سيد سعيد اختر رضوي» (1381 ش)
اشکالی که سید جمال خوانساری را عالمی بنام کرد
* آیه
وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَنِ إِلَّا مَا سَعَی/ و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست نجم/39
* آینه
ملامحسن فیض در سفر زیارت بیت اللّه الحرام در شهر اصفهان بر آقا سیّد حسین خوانساری وارد شد. آقا جمال فرزند آقا حسین در مجلس بود. ملامحسن مسئله ای از آقا جمال سؤال کرد، آقا جمال نتوانست درست جواب بدهد. ملامحسن دست بر دست زده و گفت: حیف که درِ خانه آقا سیّد حسین بسته شد.
آقا جمال که تا آن وقت اوقات خود را به بطالت و تفریح ضایع میکرد، وقتیکه این حرف را از ملامحسن شنید متأثر شد و از آن روز با جدیّت و کوشش شبانه روزی مشغول خواندن درس شد تا آنکه پس از یک سال ملامحسن از مکه مراجعت کرد و در اصفهان وارد منزل آقا سید حسین شد. باز با آقا جمال مشغول صحبت شد، دید آقا جمال بسیار صاحب فضیلت و علم شده و مسائل را خوب جواب میدهد. گفت: این آقا جمال آن آقا جمال نیست که من پارسال دیدم. بالأخره آقا جمال خوانساری در تلاش و کوشش برای تحصیل علم و در مطالعه به حدّی رسیده بود که شبی برای او شام آوردند در هنگامی که آقا مشغول مطالعه بود، سفره را در کنار او گذارده و رفتند و آقا هیچ ملتفت غذا نشد تا آنکه یکدفعه شنید که اذان صبح میگویند. آقا سر برداشت دید شام حاضر است، گفت چرا دیر آوردید گفتند ما آن را در اول شب آوردیم و شما به قدری غرق در مطالعه بودید که متوجه نشدهاید.1
مکن ز عرصه شکایت که در طریق ادب به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید 2
با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهایی از علماء
حافظ
خنجر از پشت؛ نامه چند تن اصلاح طلبان به رهبرمعظم انقلاب برای مذاکره با ترامپ؛
روز گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اینکه تعدادی از فعالان سیاسی و مدنی در نامهای به حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب خواستار مذاکره با ترامپ برای حل برخی مشکلات شدند.
اکثریت امضاکنندگان این نامه اصلاحطلبان هستند، اصلاحطلبانی که با مرور سوابقشان میتوان به میزان وفاداریشان به نظام اسلامی نیز پی برد!
آقایان غلامحسین کرباسچی و عیسی سحرخیز از جمله این افراد هستند، بهویژه غلامحسین کرباسچی که پیشتر مواضع عجیب و غریب وی حاشیهساز هم شده بود.
البته شمار دیگری از اصلاحطلبان تندرو نیز در این نامه به چشم میخورند؛ از جمله آقایان احمد منتظری، ابوالفضل بازرگان و همچنین خانم جمیله کدیور و آقای رضا علیجانی که از زمره اپوزیسیون خارجنشین به حساب میآیند.
بدون شک این اقدام آنها را باید در راستای پیوند محکم با دشمنان و زاویهدارانی دانست که سالهاست عزمشان را بر شکست نظام جمهوری اسلامی جزم کردهاند که گویا با آمدن دیوانهای از جنس ترامپ این پیوند خود را مستحکمتر از قبل نیز کردهاند، غافل از اینکه بیش از آنچه به هدف خود نائل شوند در چشم ملت ایران منفورتر از قبل میشوند.
قسمت تأسفبرانگیر داستان جایی است که نامه این افراد تندرو دقیقاً یک هفته پس از سخنان ضدایرانی ترامپ منتشر میشود؛ دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا سهشنبه هفته پیش در کنفرانس خبری که بعد از دیدار با «کیم جونگ اون» رهبر کرهشمالی داشت، بدون اشاره به خروج آمریکا از برجام نسبت به آنچه بازگشت ایران پای میز مذاکره خواند، ابراز امیدواری کرد. اما درست یک هفته پس از این اظهارات ترامپ، امروز نامهای مشترک از برخی اصلاحطلبان داخل کشور و اپوزیسیون خارج از کشور منتشر شد که در آن طرح مذاکره مستقیم با ترامپ و تضمین گرفتن از او مطرح شده است.
کارشناسان ارشد حوزه بینالملل بارها بر این مهم تأکید کردهاند که برنامه هیچ کشوری علیه کشور دیگر بدون همراهی عوامل وابسته یا مرعوب عملیاتی نخواهد شد و حمایت دولت آمریکا از برخی گروههای سیاسی داخلی ایران، برای بزنگاههایی است که آمریکا قصد عملیاتیکردن برنامههای خود علیه ملت ایران را دارد که مقابله با توان دفاعی با ابزار فشار اقتصادی و تحریم نمونه بارز آن در مقطع کنونی است.مشخص نیست افرادی که اقدام به نگارش این نامه کردند به کدام رفتار ترامپ دلشان را خوش کردهاند، اما آنها دقیقاً به کسی دل بستهاند که حتی حاضر نیست خلیجفارس را با نام حقیقیاش بگوید، این افراد بیشک در خوشبینانهترین حالت گلبهخودی زدهاند، گل به خودی که از دل آن خیانت بزرگ به 80میلیون ایرانی نیز استشمام میشود، آنها حتی به خود زحمت ندادهاند ببیند که وقتی مهمترین اندیشکده و کارشناسان بینالمللی بر بیفایده بودن مذاکره ایران با ترامپ تاکید میکنند، کاسه داغتر از آش نشوند و برای نظام نسخه نپیچنند.مقامات غربی و اندیشکده های آمریکایی بارها به صراحت اعلام کردهاند که مذاکرات هستهای تنها یک وجه از مواجهه با ایران است و همانطور که «هستهای رفت و تحریمها پابرجا ماند» باید دیگر مؤلفههای قدرت ایران را نیز به همین سرنوشت دچار کرد.این افراد خود را همپیمان کسانی کردهاند که به خیال خام خود در پی آن هستند تا ایران را به کشوری ضعیف و بیاراده تبدیل کنند و آیا برای چنین کسانی که به این هدف کمک کردهاند نامی جز خائن میتوان در نظر گرفت؟ مانند آن 30 خائنی که که در نامهای به دولت آمریکا خواستار تحریمهای بیشتر علیه ایران شده بودند.
چرا پیوند با دشمنان؟
کارشناسان ارشد حوزه بینالملل بارها بر این مهم تأکید کردهاند که برنامه هیچ کشوری علیه کشور دیگر بدون همراهی عوامل وابسته یا مرعوب عملیاتی نخواهد شد و حمایت دولت آمریکا از برخی گروههای سیاسی داخلی ایران، برای بزنگاههایی است که آمریکا قصد عملیاتی کردن برنامههای خود علیه ملت ایران را دارد که مقابله با توان دفاعی با ابزار فشار اقتصادی و تحریم نمونه بارز آن در مقطع کنونی است.
تلاش آمریکا برای فشار بیشتر به ملت ایران با خروج واشنگتن از برجام، علنی شد؛ چیزی که آقای علیاکبر ولایتی، مشاور امور بینالملل رهبر انقلاب پس از آن از «تقسیم کار» آمریکاییها با برخی کشورهای اروپایی برای فشار بیشتر خبر داد. حالا میتوان گفت که فشار برای محدود و محصور کردن ایران در خاک خود از طریق طرحهایی چون FATF و… و مقابله با توان دفاعی و موشکی ایران یک نوع تقسیمکار علنی بین آمریکا و برخی کشورهای اروپایی است.بهنظر میرسد که در این تقسیم کار ضلع سومی هم وجود دارد و نقش کاتالیزوری برخی عوامل داخلی است که باید این مسیر را در داخل فراهم کنند و این نامه بیانگر این مهم برای پیوند زدن «فشار از بیرون» با همراهی از داخل در راستای عملی شدن توطئه جدید آمریکاست. البته این طیف برای نخستینبار نیست که خود را به جای آنکه کنار مردم و نظام قرار دهند دقیقاً روبهری خواست عمومی ملت قرار دادهاند! آنها در بزنگاههای مهم، اعم از وقایع سال 78، 88 و حوادث دی 96 یا در برهههایی که آمریکا و اروپا برای صدور قطعنامه یا تحریم علیه ایران، در صف مقابل ملت ایران قرار داشتهاند، با جریان خارجی همراهی کردهاند و هیچ نشانهای از اصلاحطلبی بهمعنای واقعی کلمه در آنها دیده نشد.
آری! آنها بهجای قرار گرفتن در صف ملت ایران، همراهی با تحریمکنندگان و صف بیگانگان را ترجیح دادهاند و این اقدامشان را در حالی به نگارش در آوردهاند که چند روزی بیشتر از بدعهدی آنها با ملت ایران در ماجرای خروج از برجام نگذشته است.
بیشک اگر قرار باشد ترامپ به برخی افراد داخلی جهت همراهی کردن با پروژههای ضدایرانی و پروژه فشار به ملت ایران، پاداشی بدهد چهکسانی سزاوارتر از امضاکنندگان این نامه هستند؟ اقدام آنها نه تنها هیچ قرابت فکری به نیروهای وفادار انقلاب اسلامی ندارد بلکه هیچ سنخیتی هم با اصلاحطلبان به معنای واقعی نداشته و باید به آنان بهخاطر پیوندی که با خط دشمنان برقرار کردهاند،
تبریک گفت!
شاید هم بتوان خلاصه نامه آنان را اینگونه تعبیر کرد: «ترامپ عزیز و دوستداشتنی ما آماده هستیم.» اما بدانند که این خواب آشفته تعبیر نخواهد شد.
منبع: روزنامه صبح نو - دوشنبه، ۲۸ خرداد ۱۳۹۷
امریکا بعد از لغو برجام به دنبال چه سناریوهایی علیه ایران است؟
آمریکا از اوایل انقلاب اسلامی سه سیاست عمده را برای مقابله با ایران در نظر گرفته است: اول؛ براندازی، دوم؛ تغییر رفتار، سوم؛ بازدارندگی. رفتارهای آمریکا از ابتدا تاکنون همچون تحریم، جنگ نیابتی و ایجاد اغتشاش و آشوب داخلی بر پایه این سه سیاست اجرا شده است. اخیراً نیز اتهام هایی همچون نفوذ منطقه ای ، مسایل دفاعی و حمایت از گروه های مقاومت در منطقه چاشنی سه سیاست بالا قرار گرفته است. آنچه برای آمریکا و اسراییل مطلوب است این است که نبرد بر سر مساله هستهای، در جهت وارد آوردن فشار بر ایران درباره تعدادی از مسائل منطقهای به ویژه مسئله گسترش نفوذ نظامی و سیاسی این کشور در عراق، سوریه، لبنان و یمن به کار گرفته شود.
با خروج آمریکا از برجام، تحولات جاری نشان از برنامه ریزی گسترده ای برای فشار و ایجاد سناریوهای جایگزین برجام علیه ایران حکایت دارد. بعد از نمایش مضحک نتانیاهو و افشای برخی پرونده ها در مورد فعالیت هسته ای ایران و همچنین خروج یک جانبه آمریکا از برجام سوالی در اذهان به وجود می آید که حال با توجه به خروج آمریکا از برجام، آمریکا و اسراییل به دنبال چه سناریوهایی برای مقابله با ایران در آینده هستند؟
سناریو های جایگزین لغو برجام
۱- جنگ با ایران: نفوذ منطقه ای ایران همواره یکی از مسایلی بوده که آمریکا طی سالیان گذشته بر روی آن تمرکز زیادی انجام داده است. گزینه جنگ مستقیم به علت هزینهها و ایجاد خسارت سنگین برای آمریکا وهم پیمانان آن، منتفی میباشد. از این رو گزینه جنگ غیر مستقیم احتمال بیشتری دارد به گونهای که شدت بخشیدن به حملات نظامی علیه حضور نظامی ایران در عراق، سوریه و یمن بتواند تصویر نظام ایران را در افکار عمومی مخدوش کند.
رویترزدر گزارشی با عنوان” با خروج آمریکا از برجام ایران چه خواهد کرد؟” گزینههای احتمالی پیش روی ایران را در بُعد منطقه ای شرح می دهد:
عراق: ایران نیروهای حشدالشعبی را به اجرای عملیات نظامی علیه نیروهای آمریکایی تشویق خواهد کرد. سوریه: ایران انگیزه ی کمی برای ممانعت از حمله ی شبه نظامیان شیعه ی هم پیمان خود علیه اسراییل خواهد داشت.
لبنان:ایران می تواند حزب الله را به منظور به حاشیه راندن معارضان خود تحت فشار قرار دهد.
یمن: افزایش حمایت ایران از حوثی ها که می تواند پاسخی نظامی از سوی عربستان و امارات متحده به دنبال داشته باشد.
بنابراین حملاتی که اخیراً رژیم صهیونیستی علیه مواضع ایران در سوریه صورت داده نمونه ای از جنگ غیر مستقیم با ایران است. هدف از وقوع چنین سناریویی موارد زیر است:
الف) ایجاد هزینه برای ایران در افکار عمومی داخل: به گونه ای که اقدامات ایران و بالاخص سپاه پاسدران منجر به افزایش فشارها بر ایران شده است.
ب)ایجاد رعب و وحشت برای تصمیم گیران ایران با القاء جنگی گسترده تر حتی علیه خود ایران
ج) کشاندن ایران به پای میز مذاکره جدید(آنچه ترامپ بعد از لغو برجام نیز اعلام کرد)
۲- فشار اقتصادی در جهت تغییر نظام در ایران: آمریکا و اسراییل معتقدند که همزمان با جنگ غیر مستقیم می توان تلاشها برای برهم زدن اوضاع داخلی در ایران را شدت بخشید. از دید آمریکا خروج از برجام و اعلام تحریم های بانکی و نفتی منجر به امتیاز گیری از ایران، آشوب داخلی و در نهایت تغییر نظام خواهد شد. نیویورک پست در گزارشی می نویسد: »در سال ۲۰۱۲، اتحادیه اروپا با درخواست آمریکا به سوئیفت دستور قطع ارتباط با بانکهای ایران را داد. با خروج ترامپ از برجام، بار دیگر باید ارتباط “سوئیفت” با بانکهای ایران قطع شود. تغییر مسیری که ترامپ در سیاست آمریکا در برابر ایران از مماشات به فشار انجام داده، بهترین فرصت را در اختیار گذاشته تا رفتار تهران را به شکلی بنیادی عوض کرد. اگر دولت ترامپ این استراتژی را به شکلی موثر اجرا کند، رژیم ایران دو انتخاب پیش رو خواهد داشت: به خواست آمریکا تمکین کند یا با سقوط اقتصادی روبرو شود»
بُعد دیگر سناریو موجود، تغییر نظام در ایران از طریق همین فشار های اقتصادی است. اما آنچه برای آمریکا اهمیت به سزایی دارد تغییر نظام در ایران از طریق فشارهای منطقه ای و اقتصادی است. یعنی تلفیق سناریو اول و دوم. اخیراً نشریه آمریکایی “واشنگتن فری بیکن” از توزیع یک گزارش سه صفحهای بین اعضای شورای امنیت ملی کاخ سفید بعد از خروج ترامپ از برجام خبر داد که محتوای آن، استراتژی تغییر نظام در ایران است. استراتژی مدنظر این طرح آن است که دولت ترامپ از طریق تمرکز بر ایجاد شکاف عمیق بین مردم ایران با حاکمیت، فعالانه در زمینه کمک به براندازی نظام فعالیت کند. در این طرح که توسط اندیشکده آمریکایی “گروه مطالعات امنیتی” که پیوندهای نزدیکی با مقامهای ارشد شورای امنیت ملی کاخ سفید دارد، به طور صریح بر “تغییر نظام” در ایران تاکید میکند.
از دیگر محورهای طرح تغییرنظام در ایران، کاستن از تاکیدهای پیشین درباره دخالتهای نظامی آمریکا در منطقه است و به جای آن به منظور «عصبانی کردن» مردم ایران از حاکمیت، بر صرف هزینهها و سرمایهگذاریهای جمهوری اسلامی در مسائل منطقه تاکید شود. موضوع قومیتها و اقلیتهای مذهبی در ایران به منظور ایجاد کارزار موثری جهت تکه تکه کردن و شکستن حاکمیت و دولت ایران از دیگر محورهای این طرح است.»
اندیشکده آمریکایی امریکن تینکر نیز دو راه حل را به دولت ترامپ برای تغییر رژیم در ایران پیشنهاد می دهد که یکی از آنها از طریق مذاکره مجدد با ایران است. این اندیشکده می نویسد: «ترامپ برای متوقف کردن ایران چند راه بیشتر ندارد و یکی از مهمترین آن ها این است که با فشار به ایران، دوباره ایران را برای مذاکره در مورد توافق برجام به پای میز مذاکره بکشاند. آمریکا با ایجاد بحث دوباره در مورد توافق برجام می تواند فشار را به خریداران نفتی ایران افزایش دهد»
ارزیابی نهایی
العرب انگلستان گزارشی درباره خروج آمریکا از برجام و ارتباط آن با اقتصاد ایران ارائه داد که بخشی از آن به شرح زیر است:« مهم ترین مسئله سوق دادن اقتصاد ایران به سمت فروپاشی است. اقتصادی که حتی بدون تحریمها شدیداً بحرانی است. تنها افزایش تهدیدهای آمریکا برای خروج از توافق هستهای و افزایش احتمال رویارویی نظامی با اسرائیل طی پنج ماه گذشته به سقوط شدید ارزش پول ایران منجر شد. به این ترتیب که یک سوم ارزش خود را از دست داد. به این ترتیب مطمئناً متوقف شدن درآمدهای نفتی و کاهش صادرات ایران به علت تحریمهای جدید به شکل گیری بحرانی واقعی و آشفته شدن اوضاع در داخل این کشور منجر خواهد شد. اما آیا به راه افتادن تظاهرات و ناآرامی های داخلی نظام دین سالار ایران را ساقط خواهد کرد؟ نظامی که سال آینده تکمیل چهار دهه حضور خود در قدرت را جشن خواهد گرفت. این مسئله دیگری است که منوط به توازن داخلی در نظام این کشور است.»
با توجه به گزارش العرب می توان این گونه نتیجه گیری کرد که آمریکا به دنبال شکست نظامی ایران در سوریه و عراق و همزمان اعمال دوباره تحریم های اقتصادی و افزایش مشکلات اقتصادی ایران در جهت آغاز ناآرامیهای داخلی و در صورت امکان تغییر نظام است.
منبع: پایگاه خبری تحلیلی طنین
برتری نماز با استعمال عطر
امام صادق علیه السلام در یکی از روایات نورانی خود برتری نماز همراه با استعمال عطر را تبیین کردند.
عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: رَكْعَتَانِ يُصَلِّيهِمَا مُتَعَطِّرٌ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ رَكْعَةً يُصَلِّيهَا غَيْرُ مُتَعَطِّرٍ.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: دو رکعت نمازی که انسان با عطر بخواند از هفتاد رکعت نماز بدون عطر برتر است.
وسائل الشیعه، ج4، ص435