امریکا بعد از لغو برجام به دنبال چه سناریوهایی علیه ایران است؟
آمریکا از اوایل انقلاب اسلامی سه سیاست عمده را برای مقابله با ایران در نظر گرفته است: اول؛ براندازی، دوم؛ تغییر رفتار، سوم؛ بازدارندگی. رفتارهای آمریکا از ابتدا تاکنون همچون تحریم، جنگ نیابتی و ایجاد اغتشاش و آشوب داخلی بر پایه این سه سیاست اجرا شده است. اخیراً نیز اتهام هایی همچون نفوذ منطقه ای ، مسایل دفاعی و حمایت از گروه های مقاومت در منطقه چاشنی سه سیاست بالا قرار گرفته است. آنچه برای آمریکا و اسراییل مطلوب است این است که نبرد بر سر مساله هستهای، در جهت وارد آوردن فشار بر ایران درباره تعدادی از مسائل منطقهای به ویژه مسئله گسترش نفوذ نظامی و سیاسی این کشور در عراق، سوریه، لبنان و یمن به کار گرفته شود.
با خروج آمریکا از برجام، تحولات جاری نشان از برنامه ریزی گسترده ای برای فشار و ایجاد سناریوهای جایگزین برجام علیه ایران حکایت دارد. بعد از نمایش مضحک نتانیاهو و افشای برخی پرونده ها در مورد فعالیت هسته ای ایران و همچنین خروج یک جانبه آمریکا از برجام سوالی در اذهان به وجود می آید که حال با توجه به خروج آمریکا از برجام، آمریکا و اسراییل به دنبال چه سناریوهایی برای مقابله با ایران در آینده هستند؟
سناریو های جایگزین لغو برجام
۱- جنگ با ایران: نفوذ منطقه ای ایران همواره یکی از مسایلی بوده که آمریکا طی سالیان گذشته بر روی آن تمرکز زیادی انجام داده است. گزینه جنگ مستقیم به علت هزینهها و ایجاد خسارت سنگین برای آمریکا وهم پیمانان آن، منتفی میباشد. از این رو گزینه جنگ غیر مستقیم احتمال بیشتری دارد به گونهای که شدت بخشیدن به حملات نظامی علیه حضور نظامی ایران در عراق، سوریه و یمن بتواند تصویر نظام ایران را در افکار عمومی مخدوش کند.
رویترزدر گزارشی با عنوان” با خروج آمریکا از برجام ایران چه خواهد کرد؟” گزینههای احتمالی پیش روی ایران را در بُعد منطقه ای شرح می دهد:
عراق: ایران نیروهای حشدالشعبی را به اجرای عملیات نظامی علیه نیروهای آمریکایی تشویق خواهد کرد. سوریه: ایران انگیزه ی کمی برای ممانعت از حمله ی شبه نظامیان شیعه ی هم پیمان خود علیه اسراییل خواهد داشت.
لبنان:ایران می تواند حزب الله را به منظور به حاشیه راندن معارضان خود تحت فشار قرار دهد.
یمن: افزایش حمایت ایران از حوثی ها که می تواند پاسخی نظامی از سوی عربستان و امارات متحده به دنبال داشته باشد.
بنابراین حملاتی که اخیراً رژیم صهیونیستی علیه مواضع ایران در سوریه صورت داده نمونه ای از جنگ غیر مستقیم با ایران است. هدف از وقوع چنین سناریویی موارد زیر است:
الف) ایجاد هزینه برای ایران در افکار عمومی داخل: به گونه ای که اقدامات ایران و بالاخص سپاه پاسدران منجر به افزایش فشارها بر ایران شده است.
ب)ایجاد رعب و وحشت برای تصمیم گیران ایران با القاء جنگی گسترده تر حتی علیه خود ایران
ج) کشاندن ایران به پای میز مذاکره جدید(آنچه ترامپ بعد از لغو برجام نیز اعلام کرد)
۲- فشار اقتصادی در جهت تغییر نظام در ایران: آمریکا و اسراییل معتقدند که همزمان با جنگ غیر مستقیم می توان تلاشها برای برهم زدن اوضاع داخلی در ایران را شدت بخشید. از دید آمریکا خروج از برجام و اعلام تحریم های بانکی و نفتی منجر به امتیاز گیری از ایران، آشوب داخلی و در نهایت تغییر نظام خواهد شد. نیویورک پست در گزارشی می نویسد: »در سال ۲۰۱۲، اتحادیه اروپا با درخواست آمریکا به سوئیفت دستور قطع ارتباط با بانکهای ایران را داد. با خروج ترامپ از برجام، بار دیگر باید ارتباط “سوئیفت” با بانکهای ایران قطع شود. تغییر مسیری که ترامپ در سیاست آمریکا در برابر ایران از مماشات به فشار انجام داده، بهترین فرصت را در اختیار گذاشته تا رفتار تهران را به شکلی بنیادی عوض کرد. اگر دولت ترامپ این استراتژی را به شکلی موثر اجرا کند، رژیم ایران دو انتخاب پیش رو خواهد داشت: به خواست آمریکا تمکین کند یا با سقوط اقتصادی روبرو شود»
بُعد دیگر سناریو موجود، تغییر نظام در ایران از طریق همین فشار های اقتصادی است. اما آنچه برای آمریکا اهمیت به سزایی دارد تغییر نظام در ایران از طریق فشارهای منطقه ای و اقتصادی است. یعنی تلفیق سناریو اول و دوم. اخیراً نشریه آمریکایی “واشنگتن فری بیکن” از توزیع یک گزارش سه صفحهای بین اعضای شورای امنیت ملی کاخ سفید بعد از خروج ترامپ از برجام خبر داد که محتوای آن، استراتژی تغییر نظام در ایران است. استراتژی مدنظر این طرح آن است که دولت ترامپ از طریق تمرکز بر ایجاد شکاف عمیق بین مردم ایران با حاکمیت، فعالانه در زمینه کمک به براندازی نظام فعالیت کند. در این طرح که توسط اندیشکده آمریکایی “گروه مطالعات امنیتی” که پیوندهای نزدیکی با مقامهای ارشد شورای امنیت ملی کاخ سفید دارد، به طور صریح بر “تغییر نظام” در ایران تاکید میکند.
از دیگر محورهای طرح تغییرنظام در ایران، کاستن از تاکیدهای پیشین درباره دخالتهای نظامی آمریکا در منطقه است و به جای آن به منظور «عصبانی کردن» مردم ایران از حاکمیت، بر صرف هزینهها و سرمایهگذاریهای جمهوری اسلامی در مسائل منطقه تاکید شود. موضوع قومیتها و اقلیتهای مذهبی در ایران به منظور ایجاد کارزار موثری جهت تکه تکه کردن و شکستن حاکمیت و دولت ایران از دیگر محورهای این طرح است.»
اندیشکده آمریکایی امریکن تینکر نیز دو راه حل را به دولت ترامپ برای تغییر رژیم در ایران پیشنهاد می دهد که یکی از آنها از طریق مذاکره مجدد با ایران است. این اندیشکده می نویسد: «ترامپ برای متوقف کردن ایران چند راه بیشتر ندارد و یکی از مهمترین آن ها این است که با فشار به ایران، دوباره ایران را برای مذاکره در مورد توافق برجام به پای میز مذاکره بکشاند. آمریکا با ایجاد بحث دوباره در مورد توافق برجام می تواند فشار را به خریداران نفتی ایران افزایش دهد»
ارزیابی نهایی
العرب انگلستان گزارشی درباره خروج آمریکا از برجام و ارتباط آن با اقتصاد ایران ارائه داد که بخشی از آن به شرح زیر است:« مهم ترین مسئله سوق دادن اقتصاد ایران به سمت فروپاشی است. اقتصادی که حتی بدون تحریمها شدیداً بحرانی است. تنها افزایش تهدیدهای آمریکا برای خروج از توافق هستهای و افزایش احتمال رویارویی نظامی با اسرائیل طی پنج ماه گذشته به سقوط شدید ارزش پول ایران منجر شد. به این ترتیب که یک سوم ارزش خود را از دست داد. به این ترتیب مطمئناً متوقف شدن درآمدهای نفتی و کاهش صادرات ایران به علت تحریمهای جدید به شکل گیری بحرانی واقعی و آشفته شدن اوضاع در داخل این کشور منجر خواهد شد. اما آیا به راه افتادن تظاهرات و ناآرامی های داخلی نظام دین سالار ایران را ساقط خواهد کرد؟ نظامی که سال آینده تکمیل چهار دهه حضور خود در قدرت را جشن خواهد گرفت. این مسئله دیگری است که منوط به توازن داخلی در نظام این کشور است.»
با توجه به گزارش العرب می توان این گونه نتیجه گیری کرد که آمریکا به دنبال شکست نظامی ایران در سوریه و عراق و همزمان اعمال دوباره تحریم های اقتصادی و افزایش مشکلات اقتصادی ایران در جهت آغاز ناآرامیهای داخلی و در صورت امکان تغییر نظام است.
منبع: پایگاه خبری تحلیلی طنین