معارف ثقلین- 31
نمی از یم سی سال رهبری
نتیجه سی سال رهبری آیتالله خامنهای مدظله العالي چه بوده است؟؛ پرسشی کوتاه، اما خیلی مهم که پاسخش بدون تردید نمیتواند کوتاه باشد و باید کتابها برای آن نوشت. خلاصهکردن چند جلد کتابی که شایسته پاسخ به چنین پرسشی باشد، در یادداشتی مطبوعاتی نه شدنی است و نه شایسته؛ اما از باب «آب دریا را اگر نتوان کشید / هم بهقدر تشنگی باید چشید»، چند سطری در این باب نگارش میکنم تا براساس تعلیم قرآن کریم در سوره الضحی «وَ اَمّا بِنِعمَت ربِّکَ فَحدِّث»، سهمی ناچیز در شکرگزاری این نعمت بزرگ داشته باشم.
نخستین نتیجه کاربردی زعامت آیتالله خامنهای مدظله العالي را میتوان حفظ آرامش و تداوم انسجام ملی در مقاطع مختلف ازجمله پس از ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران دانست؛ برههای خطیر که مردم ایران و دوستداران انقلاب اسلامی در خارج از ایران نگران تبعات فقدان امام؟ره؟ بودند و دشمن مترصد ضربهزدن و بهرهبرداری از آن شرایط. در چنین شرایط حساسی، نحوه رفتار و شیوه راهبری رهبر نسبتا جوان منتخب خبرگان آنقدر سنجیده و حکیمانه بود که بحران جانشینی امام؟ره؟ حتی درحد واژگان هم عرضاندام نکرد.
دومین اقدام و نتیجه سی سال رهبری آیتالله خامنهای مدظله العالي را میتوان صیانت از انقلاب و حفظ و تداوم آن در مسیر اهداف کلان و با حفظ مبانی و اصول آن، خصوصا دو بُعد جمهوریت و اسلامیت دانست. اهمیت این اقدام زمانی بیشتر روشن میشود که اولا فتنهها، برنامهریزیها و تهدیدات متوجه این مسأله را درست بشناسیم و ثانیا از سرنوشت انقلابهای دیگر و انحراف آنها از اصول و مسیر اولیهشان اطلاع داشته باشیم.
سومین نتیجه رهبری آیتالله خامنهای مدظله العالي، دورکردن کشور از آتش جنگهای خارجی و آشوبهای داخلی و در یک کلام تأمین امنیت کلان کشور بوده است. در مدت این سی سال، حداقل دو مرتبه زمینه درگیرشدن ایران در دو جنگ نظامی فراهم شده بود: نخست، در سال ۱۳۶۹ و بعد از حمله صدام به کویت که جریان موسوم به چپ با سخنرانی، صدور بیانیه و انواع فشارهای دیگر، صدام را «خالدبنولید» خواندند و کشور را به حمایت از صدام و حمله به آمریکا و اسرائیل غاصب دعوت میکردند؛ دوم، در سال ۱۳۷۷ و در زمان ریاستجمهوری آقای خاتمی که شورای عالی امنیت ملی تصویب کرد به طالبانِ بهقدرترسیده در افغانستان حمله کنیم. در هر دو مورد، این آیتالله خامنهای بود که شرایط را مدیریت و کشور را از معرض این جنگها دور نگه داشتند. همچنین، مدیریت منازعات ظاهرا سیاسی و جناحی داخل کشور که در فتنه ۷۸ و ۸۸ تمام خطوط قرمز را درنوردید و به مقابله با نظام تبدیل شد و میرفت تا از ایران کشوری شبیه سوریه بسازد، ذیل همین سرفصل میگنجد.
چهارمین اقدام و نتیجه مهم رهبری سی ساله رهبر حکیم انقلاب اسلامی، گسترش عمق استراتژیک انقلاب اسلامی بوده است. نفوذ معنوی در کشورهای منطقه، بهویژه عراق، افغانستان، پاکستان، هند، سوریه، لبنان و یمن و حتی فراتر از منطقه در آمریکایلاتین و آفریقا موجب شده مفهوم «جبهه مقاومت» واقعیتر از هر زمان شود. محدودشدن قدرت عمل استکبار و نظام سلطه از سویی و گسترش عمق استراتژیک ایران اسلامی از سوی دیگر، ضریب امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را در حد بازدارندگی ارتقا داده است. علاوهبر توانمندیها و داشتههای گوناگون ایران ازجمله توان دفاعی و روحیه شهادتطلبی، همین عمق استراتژیک است که اقتدار ایران عزیز را تقویت و جرأت تعدی به ایران اسلامی را از دشمن سلب کرده و آرامش آنها را بههم زده است.
پنجمین ساحتی که کارآمدی ولیفقیه را نمایان میسازد، پیشرفتهای کشور در عرصههای گوناگون بوده است. با جرأت و بهطورمستند میتوان اثبات کرد پیشرفتها و داشتههای کشور در عرصه فرهنگ و مصادیق آن از شعر و ادبیات، پاسداشت زبان فارسی، تدوین دایرهالمعارف، تهیه سند مهندسی فرهنگی و گسترش کتاب و کتابخوانی گرفته تا عرصه علم و فناوری ازجمله تهیه نقشه جامع علمی، نانوتکنولوژی، هوافضا، هستهای، صنایع دفاعی (بهویژه موشکی) و سلولهای بنیادی مرهون حمایتها، تأکیدها و پیگیریهای مستقیم ایشان بوده و هست. پیشرفت علمی کشور در بیست سال اخیر، بهویژه از زمان طرح «تولید علم» رهبر فرزانه انقلاب
در سال ۷۹، وارد مرحله جدیدی شد و بهعنوان یکی از عوامل تولید قدرت بهطورویژه مدنظر قرار گرفت.
ششمین نقشآفرینی آیتالله خامنهای مدظله العالي را میتوان در ساحت تقویت معنویت جامعه ارزیابی کرد. علاو بر معطوفکردن توجه مستمر مسوولان و اقشار مختلف مردم به مقوله تقوا و معنویت، وقتگذاری، راهنمایی و ایده پردازیهای ایشان در این حوزه به گسترش کمّی و کیفی محافل قرآنی، مداحی و اشعار آیینی، مراسم پرشور محرم، صفر و رمضان، اعتکاف، بهویژه اعتکاف دانشجویی و پیادهروی اربعین منجر شده است. همین مجالس و تقویت همین فعالیتها بوده که اسباب صیانت از جوانان دربرابر امواج سهمگین دعوت به فساد و دنیازدگی را فراهم آورده و همچنان حضور پررنگ جوانان در این مجالس و میدانهای ایثار و شهادت را شاهد هستیم. حال منصفانه و بدون حبوبغض، کارنامه رهبری که با مجموعه اقدامات و تدابیر ایجابی و سلبی خود و با وجود نبود همراهی لازم دیگر مسوولان و حتی کارشکنی برخی از آنها توانسته وحدت و انسجام ملی را حفظ و انقلاب را از انواع انحرافات صیانت کند، کشور را از افتادن
به ورطه جنگ و منازعات داخلی دور نگه دارد، عمق استراتژیک کشور را گسترش دهد، زمینههای پیشرفت کشور را فراهم و معنویت و روحیه ایمانی را حفظ و تقویت کند، چگونه باید ارزیابی کرد؟ آنچه به اجمال و به اشاره گفته شد، غیر از دهها فعالیت و نقشآفرینی ایشان در عرصه آیندهنگری، گفتمانسازی، تحول حوزههای علمیه، راهبری و نظارت بر مسوولان مختلف کشور، دفاع همهجانبه از عزت و استقلال کشور و سیاستگذاریهای کلان و حلوفصل امور جاری کشور است و همه اینها نمی از یم!
منبع: روزنامه صبح نو
صدور انقلاب، تکثیر حججی
تأملی بر جغرافیای فرهنگی جمهوری اسلامی بهبهانه کار کشتیگیر اوکراینی که با تصویر رهبر انقلاب روی سکو رفت |
علیاف: عاشق حججی هستم و دوست دارم من هم همانند او باشم
زمانیکه سیدمرتضی آوینی سردبیر نشریه سوره بود، عکسی در این نشریه چاپ شد که نشان میداد جوانی بوسنیایی با سروشکل جوانی غربی، عینک «ریبن» بهچشم دارد و پیشانیبند اللهاکبر بسته است. آن عکس را آقای رضا برجی، مستندساز ایرانی، در جریان حضور نیروهای ایرانی در بوسنی گرفته بود و چاپشدنش در سوره موجب شد آوینی بهدلیل رعایتنشدن شوونات اسلامی بهوسیله وزارت فرهنگ وقت توبیخ شود که سیدمحمد خاتمی سکاندارش بود. میگفتند این قبیل تصاویر مصداق تهاجم فرهنگی است؛ اما آوینی میگفت این تهاجم فرهنگی ما به غرب است و نشان میدهد ما اللهاکبر را به دنیا صادر کردهایم. آن زمان گفتمان انفعالی در تمام بدنه دولت، بهویژه در سیاست خارجی، حاکم شده بود و سخنگفتن از تهاجم فرهنگی ما به غرب بسیار عجیب و غریب بهنظر میرسید. حالا که حدود 27 سال از آن زمان میگذرد، بازهم خبری منتشر شده که نشاندهنده یکی دیگر از جلوههای نفوذ فرهنگی انقلاب اسلامی در خارج از مرزهای ایران است: المار نورعلیاف، کشتیگیر آذربایجانیالاصل اوکراینی که در مسابقات کشتی کشور اوکراین موفق شده بود مدال طلا کسب کند، با پیراهنی که تصویر رهبر انقلاب بر آن نقش بسته بود، بهروی سکوی دریافت جوایز رفت.
به بهانه سالروز رحلت صاحب كتاب نفيس تحف العقول عن آل رسول
علامه حسن زاده آملي حفظه الله:
اين قهرمان علمى در جميع علوم مختلف منحصر به فرد بود،هيچكدام از علماى معاصر را عديل ايشان در جامعيّت علوم و احاطه به آنها نديديم.اديبى بارع و صاحب قلمى وزين و رصين و محكم و سنجيده در علوم ادبى فارسى و عربى بود.به زبانهاى فرانسه،عبرى و تركى كاملا مسلط و به انگليسى به اندازۀ رفع احتياج آشنا بود.فقيهى مجتهد و جامع شرايط فقهى در حد كمال بود.فيلسوفى الهى و متبحّر و حكيمى متضلّع در حكمت متعاليه و مشّاء و اشراق بود.در علوم رياضى به خصوص در هيئت كمنظير بود.طبيبى بود كه قانون شيخ الرئيس و شرح اسباب را درس مىگفت و مخترع حاذقى كه با ذهن بلند نگر وقّاد خود برخى آلات رصدى در شناخت قبلۀ بلاد مختلف را اختراع نمود و محدّثى خبير كه از مشايخ حاملان روايت شمرده مىشد و رجالى ماهرى در درايت و تشخيص ثقات از ضعفا بود و مفسّرى متبحّر در تفسير قرآن كريم و علم قرائات بود.و بالجمله،هنگام اشاره به علمايى كه جامع علوم و فنون مختلف بودند مشار بالبنان است و آثار درخشان ايشان بهترين شاهد صدق بر آنچه بر اين قلم رانده شد،مىباشد.(1)
درسی از محضر استاد
علامه حسنزاده در کتاب دروس معرفت نفس میفرمایند:
نكتهاى از پير دانايم جناب استاد علامه شعرانى- جانم به فدايش- حلقه گوش خاطرم است:
در مدرسه مروى تهران حجره داشتم و از آنجا به سه راه سيروس كه اكنون چهار راه سيروس است براى درس به منزل آن حضرت كه دانشگاه دانشپژوهان بوده تشرف مىيافتم. روزى از روزهاى زمستان كه برف سنگين و سهمگين تماشائى آن كوى و برزن را هموار كرده بود كه گوئى شاعر در وصف باريدن آن برف گفته:
در لحاف فلك افتاده شكاف
پنبه مىبارد از اين كهنه لحاف
براى حضور در مجلس درس، دو دل بودم، هم به لحاظ مراعات حال استاد و منزل آن جناب، و هم به لحاظ كسوت و وضع طلبگى خودم كه كوس «عاشقان كوى تو الفقر فخرى» مىزدم بالأخره روى شوق فطرى و ذوق جبلى به راه افتادم و برههاى از زمان بر در سرايش مكث كردم و با انفعال، حلقه بر در زدم چون به حضورش مشرف شدم عذرخواهى كردم كه در چنين سرماى سوزان مزاحم شدم.
فرمودند: از مدرسه تا بدين جا آمدهاى، آيا گدايان روزهاى پيش كه در كنار خيابانها و كوچهها مىنشستند و گدائى مىكردند امروز را تعطيل كردند؟ عرض كردم: بازار كسب و كار آنان در چنين روزهاى سرد، گرم است. فرمودند: گداها دست از كارشان نكشيدند، ما چرا تعطيل كنيم و گدائى نكنيم(2)
(1). كيهان انديشه،ش ۴۵،ص ۸۱.
(2). دروس معرفت نفس، ص: ۲۹۱
معارف ثقلين- هفته30؛ ضرورت مراقبه
راهکاری برای ریزش گناه
قالَ الامامُ الْحَسَنُ الْمُجتبی علیه السّلام:
وَ إنّ حُبَّنا لَیُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَنی آدَم، کَما یُساقِطُ الرّیحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ.
همانا محبّت و دوستی با ما (اهل بیت رسول الله صلی الله علیه وآله) سبب ریزش گناهان - از نامه اعمال - می شود، همان طوری که وزش باد، برگ درختان را می ریزد.
کلمه الامام الحسن ج ۷ – ص ۲۵