متن درس اخلاق -آيت الله مظاهري
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری وَ یسِّرْ لی أَمْری وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانی یفْقَهُوا قَوْلی»
بحث جلسۀ گذشتۀ اخلاق در مورد فضیلت فراموش شدۀ صفا، صمیمیت و صداقت بود. فضیلتی که پیغمبر اکرم«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» و ائمۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» روی آن خیلی پافشاری دارند. صداقت طبق حدیثی از امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» علامت اهل دین است.[1]
صداقت را به چند قسم، منقسم کردم:
قسم اوّل، صداقت با خداوند تعالی است؛ به این معنا که اگر میگوییم: «إِیاكَ نَعْبُدُ وَ إِیاكَ نَسْتَعینُ»[2]، راست بگوییم.
قسم دوم، صداقت با چهارده معصوم«سلاماللهعلیهم» بود. اگر ادعا میکنیم که پیغمبر را دوست داریم، اگر ادعا میکنیم که شیعه هستیم و اظهار ارادت به ائمۀ طاهرین«سلاماللهعلیهم» داریم، از نظر عمل هم باید چنین باشد. عمل ما با گفتار و با عقیدۀ ما همخوانی داشته باشد.
قسم سوم، صداقت در خانه است. گفتم که زن و شوهر لازم است با هم صداقت داشته باشند و باصفا و باصمیمیت باشند. علاوه بر اینکه زن و شوهر هستند، با هم رفیق باشند. به طور فشرده در مورد این سه قسم صحبت کردم. از امام عسکری«سلاماللهعلیه» روایت شده است که کلید تمام خبائث و پلیدیها در خانه، دروغ است: «جُعِلَتِ الْخَبَائِثُ كُلُّهَا فِي بَيْتٍ وَ جُعِلَ مِفْتَاحُهَا الْكَذِبَ».[3]
بحث این جلسۀ اخلاق راجع به قسم چهارم است و اینکه ما باید با مردم صداقت داشته باشیم. با مردم باصفا باشیم و با مردم یکرو باشیم. عبارت «صِدْقُ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءُ الْأَمَانَة»[4] که در روایات زیادی بر آن تأکید شده است، راجع به همین مطلب است که ما باید با مردم باصفا و باصداقت باشیم. اگر با هم آشنا هستیم، با همدیگر رفیق هم باشیم؛ لذا باید دروغ در گفتار و در کردار ما نباشد.
بنابر تصریح قرآن کریم، خداوند تعالی میفرماید: صداقت، صفا و راستگویی در قیامت برای انسان سودمند است و او را به بهشت جاودان میرساند. افراد راستگو در باغهاي خاصّ بهشت تا ابد ماندگارند، خدا از آنان راضی است و آنان نيز از خدای سبحان رضایت دارند و به رستگاری بزرگ دست خواهند یافت: >قالَ اللَّهُ هذا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ <[5].
کذب و دروغ در برخی آیات قرآن کریم به شدّت مذمّت شده است. طبق آن آیات، آدم دروغگو، مؤمن نیست، مسلمان واقعی نیست: «انّما یفْتَرِی الكَذِبْ اَلذّینَ لا یوُمِنوُنَ»[6]؛ همچنین قرآن میفرماید: «فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّور»[7]؛ دو کار را نکن: یکی بتپرستی و دیگر، دروغگویی. گناه دروغ گفتن به اندازهای بزرگ است که قرآن آن را در کنار بتپرستی قرار داده و نهی از هر دو کرده است؛ یعنی همینطور که بتپرست مسلمان نیست، آدم دروغگو هم مسلمان واقعی نیست.
پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» میفرمایند: وقتی کسی دروغ بگوید، ملائکه او را لعن میکنند و بوی بدی از قلب او منتشر میشود که عرش خدا را فرامیگیرد و باعث آزار و ناراحتی فرشتگان میشود و حملۀ عرش برایش لعن و نفرین میفرستند.[8]
برکات نماز اول وقت
عارف بزرگوار، عالم ربانی، جناب شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی، می فرماید:
اگر آدمی یک اربعین (چهل روز) به ریاضت بپردازد، اما یک نماز صبح از او قضا شود، همه عبادت های آن چهل روز به باد خواهد رفت. من در تمام عمر خود، تنها یک روز، نماز صبحم قضا شد. پسر بچه ای داشتم که شب آن روز از دست رفت سحرگاه به من گفتند که این مصیبت، به علت فوت نماز صبح، مستحق شده ای، اکنون اگر شبی تهجدم ترک گردد، صبح آن شب انتظار بلایی می کشم.
اگر انسان نماز را در وقت خود به جای آورد و امور دنیا را به خاطر اقامه نماز ترک کند، خداوند او را کمک می کند. نمونه آن، واقعه زیر است:
علامه سید محسن جبل عاملی، از علمای بزرگ شیعه، نقل می کند: جوانی از آن آشنایان ما برای تحصیل به آمریکا رفته بود. روزی نامه ای از او به دستم رسید که این خاطره جالب را برایم نوشته بود:
چند روز پیش، امتحان داشتیم، امتحان را به صورت جداگانه و نوبتی از افراد می گرفتند. نشسته بودیم، اما امتحان طول کشید و هنوز نوبت به من نرسیده بود که وقت نماز شد. دیدم اگر بنشینم نماز فوت می شود. امتحان هم مهم بود، از جا حرکت کردم که بروم نماز بخوانم، کسانی که آن جا بودند. پرسیدند: کجا می روی؟ چیزی نمانده که نوبت تو برسد. گفتم: من یک تکلیف دینی دارم وقتش می گذرد، گفتند: امتحان هم وقتش می گذرد، اگر این جلسه برگزار شود دیگر جلسه ای تشکیل نخواهند داد و هرگز هیئت ممتحنه برای تو جلسه خصوصی تشکیل نمی دهند. گفتم: هر چه باداباد، من از تکلیف دینی خود صرفنظر نمی کنم و بالاخره رفتم. هیئت ممتحنه متوجه شده بودند که من به اندازه ادای یک وظیفه دینی غیبت کرده ام و گفتند: چون این شخص در وظیفه خود جدی است روا نیست او را معطل بگذاریم، لذا برای قدردانی از این عمل باید جلسه ای خصوصی برایش تشکیل دهیم. جلسه را تشکیل دادند و من در امتحان قبول شدم. .
از صاحب دلی حکایت شده است که روزی به یاران می گفت: اگر بین ورود به بهشت و دو رکعت نماز، مرا مخیر کنند، من آن دو رکعت نماز را بر می گزینم، پرسیدند: چرا؟ گفت: از آن رو که من در بهشت به حظ خویش مشغولم و در آن دو رکعت به گزاردن حق مولایم، این دو را نمی توان با هم قیاس کرد.؟
آیة الله العظمی بهجت می فرمود: «بعضی از علما با سفارش به نماز اول وقت و یا نماز شب، زندگی و آینده فرزندانشان را تأمین می کردند.»
باز ایشان می فرمود: «آقایی را دیدم که اهل مراقبه بود، هرگاه نماز مغرب را به اندازه ای که هوا تاریک شود به تأخیر می انداخت ناراحت می شد، یا اگر برای وضوی نماز شب موفق نمی شد و یا وقتی حیوانات به او حمله می کردند، می گفت: این حیوانات می گویند چرا نماز را به تأخیر انداختی.»
مرحوم علامه طباطبائی و آیة الله العظمی بهجت از عارف فرزانه آقای قاضی نقل می کردند که ایشان می فرمود: اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد، مرا لعن کند. درباره معنای روایت «و صلاة فی شغل» سؤال کردن ایشان پاسخ دادند که یعنی در وقت اشتغال به کار، نمازش را هم به موقع میخواند و خاطر شغل و کارش از نماز، منصرف نمی شود. کسی که از بازار و گرمی آن و کار در وقت نماز، دست بردارد. هرچند دیگران هم نماز می خوانند، ولی ممکن است تأخیر بیندازند و مواظب اول وقت و وقت فضیلت درک آن نباشند و از آنها فوت شود.
البته در مسائل دینی باید سنجیده و هوشیار عمل کرد و در تبلیغ ارزش ها همانند یک طبیب حاذق رفتار نمود تا مردم به معنویت، گرایش پیدا کنند؛ مثلا ای می خواهیم فرد تارک الصلاة را به نماز تشویق کنیم نباید یک باره، نماز اول وقت با نافله یا چیزهای دیگر را به او تحمیل کنیم بلکه در این مسیر باید «تدریجی» حرکت کنیم. آیة الله بهجت می فرمود: «مرد عربی برای من خدمت می کرد، خواستم در پاداش زحماتش، نصیحتی به او کنم، گفت: هر نصیحتی می خواهی بکن، فقط نگو نماز صبح بخوان! از قضا همان را می خواستم تذکر دهم. به او گفتم: هر وقت بیدار بودی یا توانستی بخوان.
باز ایشان این حکایت را نقل می کرد: «آقایی برای تبلیغ به یکی از مناطق رفته بود، ولی دیده بود که اصلا نماز نمی خوانند. به ذهنش رسید که چگونه آنها را نمازخوان کند، روزی به آنها گفت: هر کس در هر ماه یک بار نماز بخواند، من قول می دهم و ضمانت می کنم که نجات می یابد؟
مردم قبول کردند و در هر ماه یک بار نماز خواندند. بعد از مدتی از آنها درخواست کرده بود که هفته ای یک بار نماز بخوانند و بدین ترتیب، بعد از مدت گفته بود که در هر شبانه روز یک بار نماز بخوانند و سپس درخواست نموده بود که در هر روز یک بار نماز و در هر شب یک بار نماز بخوانند و همین طور پیش رفته بود و موفق شده بود آنان را به پنج بار خواندن در شبانه روز دعوت کند.
اگر ما باشیم میگوییم: چرا در مدت طولانی آنها را بی نماز نگاه داشت و حال آن که آن آقا آنها را بی نماز نکرد، بلکه آنها خودشان بی نماز بودند، ولی او توانست آنها را به خواندن یک نماز و سپس همه نمازها دعوت کند.»
معارف ثقلين-64
عبادت شب، راه رسیدن به خدا
امام حسن عسکری علیه السلام در حدیثی می فرمایند:
اِنَّ الوُصُولَ اِلی اللهِ عَزّوجلَّ سَفَرٌ لا یُدرَکُ اِلّا بِامتِطاءِ اللَّیلِ.
وصول به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد.
بحار الانوار (ط-بیروت)، ج ۷۵، ص ۳۸۰
بانویی که حاج قاسم با پای برهنه به استقبالش رفت
وقتی به حاج قاسم اطلاع دادند که بنده برای عرض تسلیت در کنار دیوار حسینیه ثارالله ایستاده ام ایشان من را خجالت زده کردند و با عجله و شوق فراوان آن هم با پای برهنه به استقبال من آمدند.
بانویی که حاج قاسم با پای برهنه به استقبالش رفت
به گزارش جهان نيوز، حاجیه خانم زینب اسلام دوست مادر شهیدان زین الدین با بیان خاطره از شهید حاج قاسم سلیمانی، گفت: برای شرکت در مراسم یادبود مادر شهید حاج قاسم سلیمانی و عرض تسلیت حضوری به ساحت مقدس این فرمانده دلیر مجبور شدم از مسیر پادگان و قسمت آقایان وارد شوم.
وی اظهار داشت: وقتی به حاج قاسم اطلاع دادند که بنده برای عرض تسلیت در کنار دیوار حسینیه ثارالله ایستاده ام ایشان من را خجالت زده کردند و با عجله و شوق فراوان آن هم با پای برهنه به استقبال من آمدند.
مادر شهیدان زین الدین تصریح کرد:حاج قاسم در آن مکالمه چند دقیقه ای بارها از حضور من در این مراسم ابراز خوشحالی کرده و بنده را مورد محبت خود قرار دادند، ایشان هم در مراسم یادبود مادر بزرگوراشان و سابقا با حضور چند ساعته در منزل ما از من می خواستند که برای شهادتشان دعا کنم.
وی خاطر نشان کرد: حاج قاسم مرد استثنایی بود که ما مثل ایشان خیلی کم داریم، کمتر کسی را دیدم مثل ایشان جامعه الاطراف باشد کسی که غیب می بیند و از عالم غیب می گوید، با همه فرق می کردند و انسانی کامل بودند.
جهان نیوز
عکس هوایی زیبا از حضور پرشور دیشب مردم عراق
عکس هوایی زیبا از حضور پرشور دیشب مردم عراق در طول بزرگراه منتهی به فرودگاه بغداد