آیات الولایه؛ سوره مبارکه رعد– آیه 43
وَ يَقُولُ الَّذينَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفي بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني وَ بَيْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ
ترجمه
و کسانی که کفر ورزیدند می گویند: تو فرستاده ( خدا ) نیستی. بگو: کافی است که خدا میان من و شما گواه باشد و نیز آن کس که علم کتاب نزد اوست ( هر کس که به معارف تورات و انجیل حقیقی یا به علوم این قرآن آشنا باشد ) .
خلاصه ای ازتفسیر المیزان:
(و یقول الذین کفروا لست مرسلا قل کفی بالله شهیدا بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب ):(و کسانی که کفر ورزیدند، می گویند تو پیامبر نیستی ، بگو:خدا و آنکس که علم کتاب نزد اوست برای گواهی میان من و شما کفایت می کند)،ظاهرا کفار به سبب اینکه از آمدن معجزه ای غیر از قرآن مأیوس شدند،لا جرم اصل رسالت را انکار کردند و خطاب به رسول خدا(صلی الله علیه وآله ) گفتند: تو اصلاپیامبر نیستی لذا خداوند به پیامبر خود امر می کند که در جواب آنها بگوید،خداوند و کسی که علم کتاب نزد اوست برای شهادت میان من و شما کافیست ،این جمله استشهاد به خدای سبحان است که خود ولی امر رسالت است وشهادت در اینجا شهادت تأدیه است (یعنی ادای شهادت )نه شهادت تحمل ، به تنهایی (یعنی اینکه خداوند این امر را بداند)زیرا امثال جمله (انک لمن المرسلین علی صراط مستقیم )(20)،(بدرستی که تو از پیامبران بوده و بر طریق مستقیم قرارداری )، مکرر در قرآن کریم آمده است و معجزه بودن قرآن بدیهی است و شامل شدن آن بر تصدیق رسالت نیز ضروریست و شهادت ادا همین است که شاهد برمبنای علم ضروری شهادت دهد و اما در خصوص (و من عنده علم الکتاب )بعضی گفته اند،مراد از (کتاب ) لوح محفوظ است که در اینصورت مصداق این جمله هم خدای سبحان خواهد بود و بعضی دیگر گفته اند مراد از (کتاب ) تورات و انجیل می باشد، یعنی خدا و علمای اهل کتاب برای شهادت بین ما کفایت می کند وبعضی گفته اند مراد از (کتاب ) قرآن کریم است و هر کس به قرآن علم داشته باشدمورد نظر آیه است ، به این ترتیب شخص مورد نظر کسی است که به پیامبر(ص )ایمان آورده و نسبت به قرآن علم دارد و مطابق روایات صحیحه نقل شده که این آیه شریفه در حق حضرت علی (سلام الله علیه) نازل شده و اصولا اگر این عبارت برشخصی از گروندگان به رسول خدا(صلی الله علیه وآله)منطبق گردد، هر آینه آن شخص حضرت علی (سلام الله علیه) خواهد بود که به شهادت همه اهل فضل و بر طبق روایت صحیحه از تمام مسلمانان نسبت به کتاب خدا داناتر بود و اگر هیچ روایتی جزحدیث ثقلین که هم از طرف اهل سنت و هم از طرف اهل تشیع نقل شده ،حدیث دیگری نبود، همین یک حدیث در اثبات این مدعا کفایت می کرد، چون رسولخدا(صلی الله علیه وآله)فرمودند:(انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی لن یفترقاحتی یردا علی الحوض ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی ابدا)،(من در بین شما دو چیزگرانبها به یادگار می گذارم :کتاب خدا و عترتم ، اهل بیتم که این دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا زمانی که کنار حوض بر من وارد شوند و شما مادامی که به این دو توسل بجویید بعد از من هرگز گمراه نخواهید شد.
بسته فرهنگی تربیتی- ویژه روز هفتم ماه مبارک رمضان
سلام علیکم با آرزوی بهره مندی از برکات و فیوضات ماه مبارک رمضان، بسته فرهنگی تربیتی- ویژه روز هفتم ماه مبارک رمضان به پیوست تقدیم می گردد
محتویات این بسته:
ترتیل جزء 7 قرآن کریم
شرح نکات کلیدی تفسیری جزء7
تصویر دعای روز 7
شرح دعای روز هفتم حضرت ایت الله مجتهدی تهرانی ره
احادیث باموضوع فضیلت ماه مبارک رمضان-حدیث روز
مواعظ رمضانیه؛ مقام معظم رهبری مدظله العالی
درس اخلاق-حضرت ایت الله مظاهری دامت برکاته-جلسه هفتم- با موضوع تکبر
نسخه pdf کتاب ماه رمضان با قرآن سی روز، سی درس بر اساس تفسیر نور
آیات الولایه- آیه هفتم-تفسیر آیه 43 سوره مبارکه رعد
زمزم احکام-حجه الاسلام وحیدپور-حکم اهدای خون، آندوسکوپی و..
شرح نکات کلیدی در جزء ششم قرآن کریم
خطری که بیش از ترک عبادت آخرت انسان را تهدید می کند
وَ مَن یَسْتَنكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَ یَسْتَكْبرِ فَسَیَحْشرُُهُمْ إِلَیْهِ جَمِیعًا(172) فَأَمَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزِیدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَ أَمَّا الَّذِینَ اسْتَنكَفُواْ وَ اسْتَكْبرَواْ فَیُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا … (173)
قرآن کریم می فرماید: كسانى كه از عبادت و بندگى پروردگار امتناع ورزند و این امتناع از تكبر و خودبینى آنها سرچشمه بگیرد، خداوند همه آنها را در روز رستاخیز حاضر خواهد ساخت و به هر كدام كیفر مناسب خواهد داد. در آن روز به آنها كه داراى ایمان و عمل صالح بودهاند پاداششان را به طور كامل خواهد داد و از فضل و رحمت خود بر آن خواهد افزود؛ ولی کسانی را كه از بندگى خدا امتناع ورزیدند و راه تكبر را پیش گرفتند به عذاب دردناكى گرفتار خواهد كرد.(1)
استنكاف یعنى امتناع و انزجار از چیزى. این حالت در مورد عبادت و بندگى خدا، گاهى ریشه در جهل و نادانى دارد و گاهى به خاطر تكبر و خودبینى و سركشى است.
علامه طباطبایی(ره) می فرماید: استنكاف به تنهایى باعث سخط الهى نمىشود، زیرا استنكاف دو جور ممكن است باشد، یكى از نادانى و استضعاف و دیگرى از استكبار، آن استنكافى باعث خشم و غضب الهى مىشود كه برخاسته از روح استكبار باشد.(2)
قانون قرآن این است: اگر كسى نسبت به آنچه که باید ایمان بیاورد، كفر بورزد و راه مؤمنان را رها كرده و در راه كافران قرار گیرد، اعمال او بر باد می رود و در آخرت در زمره زیانكاران خواهد بود
کفر، تمام اعمال و عبادات گذشته انسان را نابود می کند
وَ مَن یَكْفُرْ بِالْایمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فىِ الاَخِرَةِ مِنَ الخْاسِرِینَ(5- مائده)
قانون قرآن این است: اگر كسى نسبت به آنچه که باید ایمان بیاورد، كفر بورزد و راه مؤمنان را رها كرده و در راه كافران قرار گیرد، اعمال او بر باد می رود و در آخرت در زمره زیانكاران خواهد بود.
«كفر به ایمان» یعنی آدمى به آنچه كه مىداند حق است عمل نكند؛ مانند اینكه می داند اسلام حق است ولی مشركین را دوست بدارد و با آنان اختلاط کند و نیز مانند کسی که می داند نماز و روزه و زكات و حج، جزء دین و از ارکان آنند ولی با این حال آنها را ترک کرده و به آنها عمل نکند.(3)
فرق بین کافر و فاسق
نکته دیگر اینکه «كفر به ایمان» در مورد كسى صادق است كه همواره عمل به مقتضاى ایمان خود را ترك كند و همیشه و به طور دائم بر خلاف علم خود عمل نماید از این رو كسى كه در زندگیش گاهی حق را مىپوشاند و بر خلاف علم و ایمانش عمل مىكند به چنین كسى نمىگویند به ایمانش كفر ورزیده؛ بلكه مىگویند او مرتكب فسقى شده است.(4)
در هیچ شرایطی ظلم نکنید
یَأَ ایهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِینَ لِلَّهِ شهَُدَاءَ بِالْقِسْطِ وَ لَا یَجْرِمَنَّكُمْ شَنََآنُ قَوْمٍ عَلىَ أَلَّا تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (8- مائده)
این آیه می گوید: اى اهل ایمان! براى خدا قیام كنید و شهادت عادلانه دهید. دشمنى گروهى نباید سبب شود كه عدالت را رعایت ننمایید. عدالت ورزید كه آن به تقوا نزدیكتر است و از خدا پروا داشته باشید زیرا كه خداوند به آنچه انجام مىدهید، آگاه است.
“شنئان” به معنای بغض و کینه ایست که همراه فاصله گرفتن باشد.(5) آیه مورد بحث در مورد شهادت دادن به ناحق علیه كسى است که در آن، شاهد به دلیل بغضى كه نسبت به مشهود علیه دارد سعی می کند تا با ضایع کردن حق او، انتقام خود را از او بگیرد.
آیه در صدد آن است که مومنین را از چنین ظلمی در شهادت باز دارد ظلمی که ممکن است در اثر وجود سابقه دشمنی بین آنها در شهادت صورت پذیرد. از این رو شهادت را مقید به قسط كرد و فرمود: باید كه شهادت شما به قسط و به حق باشد و در شهادت دادن کینه ها و غرضهاى شخصى را دخالت ندهید.(6) آنگاه به دلیل اهمیت موضوع بار دیگر روى مساله عدالت تكیه كرده و مىفرماید: عدالت بورزید كه به پرهیزگارى نزدیكتر است و از آنجا كه عدالت مهمترین ركن تقوا و پرهیزگارى است به عنوان تاكید اضافه مىكند: از خدا پروا داشته باشد؛ زیرا خداوند از تمام اعمال شما آگاه است.(7)
منظور از «محارب» كسى است که با تهدید اسلحه به جان یا مال مردم تجاوز كند؛ اعم از اینكه به صورت دزدان سرگردنه در بیرون شهرها چنین كارى كند و یا در داخل شهر؛ مانند افراد چاقوكشى كه حمله به جان و مال و نوامیس مردم مىكنند
حکم محارب در قرآن
إِنَّمَا جَزَؤُاْ الَّذِینَ یحُارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فىِ الْأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الْأَرْضِ ذَالِكَ لَهُمْ خِزْىٌ فىِ الدُّنْیَا وَ لَهُمْ فىِ الاَخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ(33)
این آیه، جزاى افراد متجاوزى را كه اسلحه به روى مسلمانان مىكشند و با تهدید به مرگ و حتى كشتن، اموالشان را به غارت مىبرند با شدت هر چه تمامتر بیان مىكند و مىگوید: كیفر كسانى كه با خدا و پیامبر(ص) به جنگ بر مىخیزند و در روى زمین دست به فساد مىزنند این است كه یكى از این چهار مجازات در مورد آنها اجراء شود: نخست اینكه كشته شوند؛ دیگر اینكه به دار آویخته شوند؛ سوم اینكه دست و پاى آنها به طور مخالف (دست راست با پاى چپ) بریده شود و چهارم اینكه از سرزمینى كه در آن زندگى می کنند تبعید شوند. مگر كسانى كه پیش از دسترسى به آنها توبه و بازگشت كنند كه مشمول عفو خداوند خواهند شد.(8)
چند نکته:
1.منظور از «محارب» كسى است که با تهدید اسلحه به جان یا مال مردم تجاوز كند؛ اعم از اینكه به صورت دزدان سرگردنه در بیرون شهرها چنین كارى كند و یا در داخل شهر؛ مانند افراد چاقوكشى كه حمله به جان و مال و نوامیس مردم مىكنند.
2. منظور از قطع دست و پا، همان مقدارى است كه در مورد سرقت بیان گردیده؛ یعنى تنها بریدن چهار انگشت از دست یا پا مىباشد.
3. مجازاتهاى چهارگانه فوق، متناسب با چگونگى جرم و جنایتى است كه انجام گرفته و به تشخیص دادگاه عدل اسلامی در مورد محارب اعمال می شود.
4. ناگفته پیدا است شدت عمل فوق العادهاى كه اسلام در مورد محاربان به خرج داده براى حف0خونهاى بىگناهان و جلوگیرى از حملات و تجاوزهاى افراد قلدر و زورمند و جانى و چاقوكش و آدمكش به جان و مال و نوامیس مردم بىگناه است.
5. از جمله پایانی آیه استفاده مىشود كه حتى اجراى حدود و مجازاتهاى اسلامى مانع از كیفرهاى آخرت نخواهد شد.(9)
اصل توسل را به عنوان یکی از آموزه های حقیقی و دستورات جدی قرآن ثابت می کند؛ اما اینکه مصادیق توسل چیست و با چه اموری می توان به خدا نزدیک شد مطلبی است که در آیه وجود ندارد و باید به کمک ادله دیگر تک تک آنها را ثابت کرد؛ مانند آنچه که امیرالمومنین (ع) در خطبه 110 نهج البلاغه می فرماید. مشکل کسانی که شعائر دینی را به تمسخر می گیرند بی عقلی آنهاست
آیه ای که اصل توسل را ثابت می کند
یَأَ ایُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ ابْتَغُواْ إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَ جَاهِدُواْ فىِ سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(35)
در این آیه روى سخن به افراد با ایمان است و به آنها سه دستور براى رستگار شدن داده شده: نخست مىگوید: اى كسانى كه ایمان آوردهاید: تقوا و پرهیزگارى پیشه كنید. سپس دستور مىدهد كه وسیلهاى براى تقرب به خدا انتخاب نمائید و سرانجام دستور به جهاد در راه خدا مىدهد.
موضوع مهمى كه در این آیه وجود دارد دستورى است كه در باره انتخاب «وسیله» در این آیه به افراد با ایمان داده شده است. «وسیله» در اصل به معنى تقرب جستن و یا چیزى است كه باعث تقرب به دیگرى از روى علاقه و رغبت مىشود. بنابراین وسیله در آیه فوق معنى بسیار وسیعى دارد و هر كار و هر چیزى را كه باعث نزدیك شدن به پیشگاه مقدس پروردگار شود را شامل مىگردد(10) و اختصاص آن به جهاد و روزه و چند کار خاص که از سوی برخی فرقه های اسلامی مطرح می شود ادعایی است بی دلیل.
نکته دیگر اینکه این آیه، اصل توسل را به عنوان یکی از آموزه های حقیقی و دستورات جدی قرآن ثابت می کند؛ اما اینکه مصادیق توسل چیست و با چه اموری می توان به خدا نزدیک شد مطلبی است که در آیه وجود ندارد و باید به کمک ادله دیگر تک تک آنها را ثابت کرد؛ مانند آنچه که امیرالمومنین (ع) در خطبه 110 نهج البلاغه می فرماید.
مراد از تقوا بعد از ایمان که در آیه آمده است، پرهیز از محرمات الهى و گناهان كبیره است و منظور از سیئات، گناهان صغیره است که خدا وعده گذشت از آنها را به شرط ترک کبائر داده است
مشکل کسانی که شعائر دینی را به تمسخر می گیرند بی عقلی آنهاست
وَ إِذَا نَادَیْتُمْ إِلىَ الصَّلَوةِ اتخََّذُوهَا هُزُوًا وَ لَعِبًا ذَالِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْقِلُونَ(58- مائده)
منظور از «نادیتم؛ ندا می کنید» اذانى است كه در اسلام قبل از هر نماز واجب یومیه تشریع شده است.(11) آیه می فرماید: هنگامى كه شما مسلمانان را به سوى نماز دعوت مىكنید، آن را به باد استهزاء و بازى مىگیرند. سپس علت عمل آنها را چنین بیان مىكند: این به دلیل آن است كه آنها جمعیت نادانى مىباشند و از درك حقایق بدورند؛ زیرا نمىتوانند به این اعمال دینى و عبادتهایى كه عبادت حقیقى اند به دیده تحقیق بنگرند و فواید آن را كه همانا نزدیكى به خداى تعالى و تحصیل سعادت دنیا و آخرت است درك كنند.(12)
تنها راه نجات اهل کتاب
وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ ءَامَنُواْ وَ اتَّقَوْاْ لَكَفَّرْنَا عَنهُْمْ سَیَِّاتهِِمْ وَ لَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ(65- مائده)
قرآن می گوید: اگر اهل کتاب که اسلام را نپذیرفته اند، ایمان بیاورند و به مانند سایر مسلمانان عقاید آخرین شریعت الهی را پذیرفته و باور کنند و سپس بر اساس آن باورها به دستورات آن نیز عمل کنند مورد عنایت الهی قرار گرفته و با ورود به بهشت، رستگار خواهند شد.(13)
مراد از تقوا بعد از ایمان که در آیه آمده است، پرهیز از محرمات الهى و گناهان كبیره است و منظور از سیئات، گناهان صغیره است که خدا وعده گذشت از آنها را به شرط ترک کبائر داده است.(14)
پی نوشت ها:
(1) نمونه ج4 ص232
(2) المیزان ج5 ص151
(3) المیزان ج5 ص206
(4) همان ص206-207
(5) هو البغض مع الكراهة و التجنّب. التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ج6 ص125
(6) ر.ک: المیزان ج5 ص237
(7) تفسیر نمونه ج4 ص300
(8) آیه 34 سوره مائده (آیه بعدی)
(9) ر.ک به نمونه ج4 ص359-362
(10)نمونه ج4 ص364
(11)المیزان ج6ص28
(12)همان
(13)ر.ک به مجمع البیان ج3 ص343
(14)المیزان ج6 ص
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
تهیه و تنظیم معاونت فرهنگی تربیتی
آیات الولایه -سوره احزاب– آیه 6
بسم الله الرحمن الرحیم
النَّبِيُّ أَوْلي بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلي بِبَعْضٍ في کِتابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُهاجِرينَ إِلاَّ أَنْ تَفْعَلُوا إِلي أَوْلِيائِکُمْ مَعْرُوفاً کانَ ذلِکَ فِي الْکِتابِ مَسْطُوراً
احزاب ایه 6
ترجمه
پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است ( اراده پیامبر درباره تصرف در جان و مال آنها بر اراده خودشان مقدم است ) و همسرانش ( در احترام و تحریم نکاح آنان به منزله ) مادران آنها هستند ، و خویشاوندان ( درباره بردن ارث ) نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند ( لوح محفوظ یا قرآن ) از مؤمنان و مهاجران سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به دوستانتان نیکی کنید ( که به غیر وارثتان مالی وصیت نمایید ) ، این ( حکم از قدیم زمان ها ) در کتاب ( لوح محفوظ یا قرآن ) نوشته شده است.
شأن نزول:
مفسرین نقل نمودهاند که چون حضرت رسالت صلّى اللّه علیه و آله به غزوه تبوک عزیمت فرمود، همه مسلمانان را به خروج امر نمود بعضى گفتند از پدر و مادر خود اجازه طلب کنیم؛ آیه شریفه نازل شد: «1» النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ: پیغمبر برگزیده سزاوارتر است و اولویت دارد به گروه گرویدگان از نفسهاى ایشان در همه کارهاى دین و دنیا، زیرا هر چه فرماید عنى صلاح بنده و محض فلاح او است به خلاف اوامر نفس انسانى که موجب غوایت و سبب شقاوت است، و لهذا اولویت آن حضرت نسبت به مؤمنین بر طریق اطلاق واقع شده و مقید نشده به بعضى دون بعضى، پس واجب است بر همه مؤمنان، که آن حضرت نزد آنها دوستتر باشد از نفس ایشان و امر او انفذ باشد از امر غیر او و اتمّ باشد از شفقت بر غیر او، و در حدیث صحیح وارد شده که فرمود آن حضرت:
ما من مؤمن الّا انا اولى به فى الدّنیا و الاخرة «2».
و نیز فرمود: و الّذى نفسى بیده لا یؤمننّ عبد حتّى اکون احبّ الیه من نفسه و ابویه و اهله و ولده و النّاس اجمعین. قسم به آن خدائى که جان من در تحت قدرت او است، ایمان نیاورد البته البته هیچ بندهاى و مؤمن نباشد تا آنکه نباشم من دوستتر به او از خود او و پدر و مادر او و اهل و اولاد او و مردم تماما «1».
پس باید فرمان آن حضرت از تمام فرمانها لازمتر باشد، و لذا صاحب عین المعانى گفته: محبت به آن حضرت سزاوارتر است از خود و غیر خود از اقارب و اجانب «2».
وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ: و زنان او مادران ایشانند، یعنى نازل منزله ایشان در تعظیم و احترام نه در سایر احکام، زیرا دیدن آنها جایز نبوده و نسبت وراثت نداشتهاند و به جهت احترام ایشان است تحریم نکاح آنان، پس در تحریم و استحقاق تعظیم مانند مادران، و در سواى آن در حکم اجنبیانند.
تنبیه: زنان پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله مادرهاى مؤمنینند در حرمت تزویج و استحقاق تعظیم، مادامى که باقى هستند در اطاعت خدا؛ و لذا در اکمال الدین صدوق روایت نموده: از حضرت قائم عجل اللّه فرجه سؤال شد از معنى طلاقى که تفویض فرمود حضرت رسول به امیر المؤمنین علیهما السّلام. در جواب فرمود: بدرستى که خداوند، عظیم کرد شأن زنان پیغمبر را و مخصوص نمود شرف آنها را به اسم امهات، پس حضرت رسول فرمود اى ابا الحسن، بدرستى که این شرف باقى است براى زوجات من مادامى که باقى باشند بر اطاعت خدا، پس هر یک از ایشان معصیت نمایند خدا را بعد از من به سبب خروج بر تو، طلاق بده تو او را در ازواج بودن و ساقط کن او را از شرف امهات بودن و از شرف مادر مؤمنین بودن «3».
وَ أُولُوا الْأَرْحامِ: و خویشاوندان، بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ: برخى از ایشانسزاوارترند در توارث، فِی کِتابِ اللَّهِ: در لوح محفوظ یا در آنچه نازل شده از قرآن، یعنى آیه موارث یا در این آیه شریفه یا در آنچه حق تعالى مکتوب و مفروض ساخته. و بهر تقدیر ایشان احقّند به میراث، مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُهاجِرِینَ: از ایمان آورندگان یعنى انصار و هجرتکنندگان که پیغمبر میان آنها برادرى داده یا از مؤمنان متؤاخى و مهاجران مکه و مدینه. این بیان «اولوا الارحام» است یعنى اقرباى از این گروه مذکور اولى هستند از جانب مؤمنین و مهاجرین بلکه میراث برند از یکدیگر.
تنبیه: آیه شریفه دلیل است بر آنکه با وجود آباء و اولاد، به برادران و خواهران ارث نمىرسد، زیرا آنها اقربند در طبقه اولى. و همچنین طبقه ثانیه که برادران و خواهرانند، اقربند از طبقه ثالثه که عمومه و خئولهاند، پس اولى به ارث باشند از ثالثه.
إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا: مگر آنکه بکنید، إِلى أَوْلِیائِکُمْ مَعْرُوفاً: بدوستان خود از مؤمنین و مهاجرین نیکوئى، یعنى وصیت کنید بعضى از مال خود را براى هر که دوست دارید، یا در حال حیات چیزى از اموال خود به دوستان ببخشید. مراد وصیت شخص است براى اخوان دینى و نسبى خود در صورتى که زائد بر ثلث نباشد یا زائد بر شرط اجازه ورّاث، کانَ ذلِکَ فِی الْکِتابِ مَسْطُوراً: هست آنچه ذکر شد در این دو آیه از اولویت پیغمبر و توارث ذوى الارحام در قرآن یا در لوح محفوظ نوشته شده و ثابت گشته.
نکته: این جمله مستانفه که در حکم خاتمه آن چیزى است که مذکور شد.
تبصره: آیه شریفه دال است بر ولایت و خلافت حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام بدین تقریر که: بعد از آیه «النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِینَ» خدا فرموده: «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُهاجِرِینَ» پس اولى به ولایت مشروط است بر سه شرط: 1- قرابت، 2- ایمان، 3- هجرت.
در صورتى که «من» بیانیه باشد و یا مشروط است به یک شرط، لکن با دارا بودن دو شرط دیگر به قاعده بودن مفضّل از جنس مفضل علیه، پس در هر صورت شخص اولى به ولایت داراى هر سه صفت باشد از قرابت و ایمان و هجرت. بنابراین تمام امت دعوى خلافت را در حق پنج نفر گفتند: حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام، عباس و خلفاى ثلاث. اما خلفاى ثلاث اگرچه اهل ایمان و مهاجر بودند لکن از اقرباى حضرت پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله نبودند. اما عباس اگرچه از اقرباء و اهل ایمان بود ولى مهاجر نبوده بلکه طلیق (آزاد شده) بوده؛ پس امامت و خلافت مخصوص حضرت على علیه السّلام است که داراى هر سه صفت بوده. (جلد 10 - صفحه 409)
بیان دیگر: آیه «النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِینَ» با ملاحظه آیه «أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ» که حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام نفس حضرت پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله است، و آنچه براى نفس پیغمبر باشد از اولویت بر مؤمنین، باید براى کسى که به منزله نفس اوست باشد، چنانچه تصریح به این فرموده در غدیر خم. فرمود:الست اولى بکم من انفسکم» تمام جمعیت گفتند: بلى یا رسول اللّه پس فرمود:
«من کنت مولاه فهذا علىّ مولاه» «1». فتأمل و تبصر و تفهم. پایگاهای اطلاع رسانی حوزه نت، تفسیر، تدبر و حرم مقدس امام علی علیه السلام
معاونت فرهنگی تربیتی
مرکزآموزش های غیرحضوری حوزه های علمیه خواهران
بسته فرهنگی تربیتی- ویژه روز ششم ماه مبارک رمضان
سلام علیکم با آرزوی بهره مندی از برکات و فیوضات ماه مبارک رمضان، بسته فرهنگی تربیتی- ویژه روز ششم ماه مبارک رمضان به پیوست تقدیم می گردد
محتویات این بسته:
ترتیل جزء 6 قرآن کریم
شرح نکات کلیدی تفسیری جزء 6
تصویر دعای روز ششم
شرح دعای روز ششم حضرت ایت الله مجتهدی تهرانی ره
احادیث باموضوع فضیلت ماه مبارک رمضان-حدیث روز
مواعظ رمضانیه؛ مقام معظم رهبری مدظله العالی
درس اخلاق-حضرت ایت الله مظاهری دامت برکاته-جلسه ششم-تجمل گرایی
نسخه pdf کتاب هم دلی و هم زبانی
آیات الولایه- آیه ششم-سوره احزاب آیه 6
زمزم احکام، ویژه ماه مبارک رمضان-
و…
اهمیت انتخابات ۲۸ خرداد
انتخابات ۲۸خرداد ۱۴۰۰ از دو منظر عام و خاص دارای حساسیت است:
وجه عام:
:برگزاری انتخابات در مقیاس ملی
::نمایش اراده ملی وبصیرت سیاسی
::تقویت اقتدار ملی و تضمین امنیت
::اختیارات بالای منتخب در قانون اساسی
::تاثیر گفتمان منتخب در سیاست های اجرایی داخلی و نگاه به منطقه و جهان
::سابقه سیاه دشمنان برای فتنه انگیزی در بستر انتخابات ریاست جمهوری
:: وجه خاص:
::شکست راهبرد توسعه وابسته
::عبور ایران از گردنه سخت فشارحداکثری
::کرونا و مهندسی استرس برای کاهش مشارکت
::بازی هوشمند بایدن و غرب با کارت برجام (اهمیت میزان مشارکت و گرایش گزینه منتخب در تنظیم رفتار برجامی حریف در مذاکرات)
:: جنگ رسانه ای دهشتناک سرویس های جاسوسی دشمنان و هم افزایی اپوزیسیون داخلی برای القاء یاس در قالب سیاست مارپیچ سکوت
:: دغدغه مشارکت؛ ظهور متغیرهای موثر بر کاهش مشارکت:
:: کرونا و خلاء تجمعات خیابانی
:: ناکارآمدی دولت تدبیر و امید در بحث تورم و مدیریت بازار و بورس
:: کمرنگ شدن ظرفیت سلبریتی ها برای جذب آراء خاکستری
:: قاعده بازی ناجوانمردانه برخی احزاب در رقابتی که احتمال شکست شان زیاد است ( نهضت ثبت نام و موج سواری روی موضوع ردصلاحیت ها و …)
:: جنگ ادراکی و …..
:: مولفه های موثر بر افزایش مشارکت:
:: همزمانی با انتخابات محلی شوراها
:: تنوع احتمالی کاندیداها و جذابیت رقابت چهره های جدید
:: بصیرت و غیرقابل پیش بینی بودن رفتار سیاسی ملت ایران
:: کمرنگ شدن راهبرد قهر با صندوق انتخابات
:: امیدواری حاصل از عملکرد انقلابی جناب رئیسی و قالیباف
:: افزایش روحیه خودباوری ملی با رونمایی از واکسن
::آزادسازی برخی دلارهای بلوکه شده ایران در بانک های خارجی و اقدامات نمادین انتخاباتی از سوی دولت
::استفاده از ظرفیت کاریزمای شهیدسلیمانی برای دعوت به انتخابات
::احتمال تکرار مدل انتخاباتی اخیر ریاست جمهوری آمریکا که انباشت نارضایتی از دولت حاکم موجب افزایش مشارکت گردید
بسته فرهنگی تربیتی- ویژه روز پنجم ماه مبارک رمضان
سلام علیکم با آرزوی بهره مندی از برکات و فیوضات ماه مبارک رمضان، بسته فرهنگی تربیتی- ویژه روز پنجم ماه مبارک رمضان به پیوست تقدیم می گردد
محتویات این بسته:
ترتیل جزء 5 قرآن کریم
شرح نکات کلیدی تفسیری جزء5
تصویر دعای روز5
شرح دعای روز پنجم حضرت ایت الله مجتهدی تهرانی ره
احادیث باموضوع فضیلت ماه مبارک رمضان-حدیث روز
مواعظ رمضانیه؛ مقام معظم رهبری مدظله العالی
درس اخلاق-حضرت ایت الله مظاهری دامت برکاته-جلسه پنجم با موضوع سخاوت
نسخه pdf کتاب چهل حديث معتبر به انضمام خطبه شعبانيه رسول اكرم صليالله عليه و آله و سلم و خطبه اميرالمومنين عليهالسلام پيرامون روزه و ماه رمضان
آیات الولایه- آیه پنجم -تفسیر آیه 7 سوره مبارکه آل عمران
زمزم احکام، ویژه ماه مبارک رمضان-
و…
بسته فرهنگی تربیتی- ویژه روز چهارم ماه مبارک رمضان
سلام علیکم با آرزوی بهره مندی از برکات و فیوضات ماه مبارک رمضان، بسته فرهنگی تربیتی- ویژه روز چهارم ماه مبارک رمضان به پیوست تقدیم می گردد
محتویات این بسته:
ترتیل جزء 4 قرآن کریم
شرح نکات کلیدی تفسیری جزء4
تصویر دعای روز4
شرح دعای روز چهارم حضرت ایت الله مجتهدی تهرانی ره
احادیث باموضوع فضیلت ماه مبارک رمضان-حدیث روز
مواعظ رمضانیه؛ مقام معظم رهبری مدظله العالی
درس اخلاق-حضرت ایت الله مظاهری دامت برکاته-جلسه چهارم با موضوع بخل
نسخه pdf کتاب پندهای اخلاقی به مناسبت ماه مبارک رمضان
آیات الولایه- آیه چهارم-تفسیر آیه 56 سوره زمر
زمزم احکام، ویژه ماه مبارک رمضان-
و…
معنای میهمانی خدا
معناى ميهمانى خدا
نخستين سؤالى كه درباره دومين ويژگىِ اين ماه مطرح است ، معناى ميهمانى خداى سبحان در اين ماه و ميزبانى او از دوستانش است . مگر همه مردم در همه اوقات، ميهمانان خدا نيستند كه بر سر سفره الهى فرود آمده اند ؟
ميهمانى الهى
دومين ويژگى برجسته اى كه در فضاى اين ماه بافضيلت جلوه گر است ، وجود زمينه ها و ظرفيت هايى است كه براى ميهمانى خداى سبحان فراهم آمده اند ، آن گونه كه پيامبر خدا در توصيف اين ويژگى فرمود :
هُوَ شَهرٌ دُعيتُم فيهِ إلى ضِيافَةِ اللّهِ ، وَ جُعِلتُم فيهِ مِن أهلِ كَرامَةِ اللّهِ ؛
ماهى است كه در آن به ميهمانى خدا دعوت گشته ايد و از اهل كرامت خدا قرار داده شده ايد .
در حقيقت ، اين ويژگى ، ريشه ويژگى اوّل ، بلكه سرچشمه همه ويژگى ها و بركات اين ماه مبارك است . به عبارت ديگر ، مى توان گفت كه ميهمانى الهى در اين مقطع زمانى ، و غذاهاى معنوى ويژه اى كه خداوند براى پذيرايى از ميهمانانش در چنين ضيافتى فراهم ساخته است ، ريشه تحوّلات ژرف معنوى اى است كه در اين ماه بافضيلت ، بر زندگى انسان سايه مى افكنند ، و سفره اى است گسترده براى همگان كه هر كس ، مى تواند از بركات بى شمار آن برخوردار شود .
معناى ميهمانى خدا
نخستين سؤالى كه درباره دومين ويژگىِ اين ماه مطرح است ، معناى ميهمانى خداى سبحان در اين ماه و ميزبانى او از دوستانش است . مگر همه مردم در همه اوقات ، ميهمانان خدا نيستند كه بر سر سفره الهى فرود آمده اند ؟
به علاوه ، پايه ميهمانى ، همان خوردنى و آشاميدنى اى است كه ميزبان براى ميهمان فراهم مى كند . پس ، اين چه ضيافتى است كه پرهيز از خوردن و آشاميدن ، نخستين شرط آن است؟
پاسخ اين سؤال ، از تحليل واقع بينانه حقيقت انسان و شناخت بنيادهاى وجودى او به دست مى آيد . انسان از نگاه اسلام ، تركيبى از جسم و جان است . همان گونه كه جسم انسان براى تداوم وجود خويش نيازمند غذاهاى مادّى است ، هويّت و حقيقت انسانىِ او نيز نيازمند غذاهاى معنوى از سنخ خود است .
روشن است كه خداوند سبحان ، ميهمانى رمضان را براى پذيرايى از جسم و وجود مادّىِ دوستانش فراهم نساخته است؛ چرا كه بدن هاى آنان ، مثل همگان ، در ضيافت هميشگى خدايند ، و به تعبير سعدى شيرازى :
اديم زمين ، سفره عام اوست چه دشمن بر اين خوان يغما ، چه دوست
اين ، در حالى است كه اغلب دشمنان خدا از اين سفره گسترده ، بيش از ديگران بهره مى برند . نتيجه ، اين كه : ارزش پذيرايى از جسم و تأمين خواسته هاى مادّى ، هرگز به پاى تأمين نيازهاى معنوى نمى رسد ، بخصوص كه قرآن كريم تصريح مى كند : اگر بيم آن نبود كه همه مردم به كفر بگروند ، كافر به بالاترين امكانات مادّى ، نايل مى شد :
« وَ لَوْلاَ أَن يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَ حِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن يَكْفُرُ بِالرَّحْمَـنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَ مَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ * وَ لِبُيُوتِهِمْ أَبْوَ بًا وَ سُرُرًا عَلَيْهَا يَتَّكِـئونَ * وَ زُخْرُفًا وَ إِن كُلُّ ذَ لِكَ لَمَّا مَتَـعُ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ الْأَخِرَةُ عِندَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ » ؛ اگر بيم آن نبود كه مردم [در ، گم راهى] امّتِ واحد شوند ، براى خانه هاى كسانى كه به خداوندْ كافر مى شوند ، سقف هايى از نقره و نردبان هايى قرار مى داديم كه از آن بالا بروند * و براى خانه هايشان درها و تخت هايى كه بر آن تكيه زنند ، قرار مى داديم * و [نيز] انواع زيورها را . همانا همه اينها كالاى زندگى دنيايى است و سراى آخرت نزد پروردگارت براى تقواپيشگان است .
ماه خاص خدا
از میان تمام ماه ها ماه رمضان برتری خاصی دارد؛ چرا که در آن قرآن کریم نازل شده است و آن را منحصر نموده است.
خداوند ماه های گوناگونی، به منظور تنظیم اوقات شب و روز و همچنین حساب و کتاب سال ها بر ما مقرر داشته است؛ اما از میان همه ی آن ماه ها، ماه رمضان فضیلت و جایگاه خاصی دارد، به گونه ای که آن را از سایر ماه ها متمایز نموده است.
ماه رمضان فرصتی است برای ما آدم های اهل زمین، تا به اهل آسمان بپیوندیم و روح خویش را در دریای مناجات و عرفان، شستشو دهیم؛ در پرتو آن، خود واقعیمان را باز یابیم، آنچه را که از ما فوت شده، به دست آوریم و همچنین از فیوضات الهی بهره مند گردیم.
رمضان ماه متخلق شدن به اخلاقی الهی، رسیدن به بندگی، اوج کمال، قرب و لقای الهی است.
اهمیت آن تا بدین پایه است که امام سجاد(ع) هنگام ورود به ماه رمضان از پروردگار درخواست تطهیر از آلودگی ها، بازستانی حق خویش از ظالم، صلح و صفا با مخالفان و .. داشته اند و چنین بیان داشتند که:
«پروردگارا، در این ماه سعادتی نصیب ما فرما تا به ارحام و آشنایان خویش نیکی کرده و به آنها یاری رسانیم و همسایگان را با عطایا و هدایا خشنود سازیم و اموال و دارایی مان را از آلودگی ها تطهیر کنیم و کسانی را که آزرده ایم، از رنجش و آزردگی به در آوریم و حق خویش را از ظالم باز ستانیم و با مخالفان خود، از در صلح و صفا وارد شویم.
پروردگارا! بر روان مطهر محمّد و آل محمد درود فرست و ماه مبارک رمضان را با زینت طاعت و عبادت ما بیارای و در شبها و روزهای آن یار و مددکار ما باش تا در نماز و روزه خود سستی و کوتاهی نکنیم.»
ماه رمضان، ضیافتی الهی برای تمامی مؤمنین است. در این ضیافت فرقی ندارد که از کدام قبیله، با چه زبان و با چه رنگ پوستی باشیم. همه ی ما به آن دعوت شده ایم، تا از آن بهرهمند گردیم.
همان طور که مقام معظم رهبری (مدظله العالی) نیز در ضمن یکی از گفتارهایشان چنین فرمودند:
«شروع ماه مبارک رمضان در حقیقت عید بزرگی برای مسلمانان است. جا دارد که مؤمنین، ورود این ماه را به هم تبریک بگویند و یکدیگر را به استفاده هرچه بیشتر از این ماه توصیه کنند، چون ماه ضیافت الهی است. در این ماه فقط مؤمنین و کسانی که اهل ورود در این ضیافت اند، بر سر سفره پروردگار منّان و کریم می نشینند. این، غیر از سفره عام کرم الهی است که همه انسانها، بلکه همه موجودات عالم از آن بهره مندند. این، سفره خواص و ضیافت خاصان پروردگار است.»
لذا این ماه فضیلت بسیاری دارد که آن را خاص نموده است. برای نمونه، می توان موارد آن را چنین بر شمرد:
۱- برترین ماه سال
از میان تمام ماه ها ماه رمضان برتری خاصی دارد؛ چرا که در آن قرآن کریم نازل شده است و آن را منحصر نموده است.
پیامبر گرامی(ص) درباره ماه رمضان می فرماید:
«ای مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و مغفرت به شما روی آورد، ماهی که نزد خدا از همه ماه ها برتر و روزهایش بر همه روزها و شب هایش بر همه شب ها و ساعاتش بر همه ساعات برتر است، ماهی است که شما در آن به میهمانی خدا دعوت شده و مورد لطف او قرار گرفته اید، نفس های شما در آن تسبیح و خوابتان در آن عبادت، عملتان در آن مقبول و دعایتان در آن مستجاب است…. بهترین ساعاتی است که خداوند به بندگانش نظر رحمت می کند.»( وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۱۳)
۲- نزول کتب آسمانی در این ماه
تمام کتب آسمانی چون: قرآن، تورات، انجیل، زبور و صحف در این ماه نازل شده است.
حضرت امام صادق(ع) می فرماید: «کل قرآن کریم در ماه رمضان به بیت المعمور نازل شد، سپس در مدت بیست سال بر پیامبر اکرم(ص) و صحف ابراهیم در شب اول ماه رمضان و تورات در روز ششم ماه رمضان، انجیل در روز سیزدهم ماه رمضان و زبور در روز هیجدهم ماه رمضان نازل شد.»
۳- توفیق روزه داری
خداوند متعال توفیق روزه داری را به بندگان خویش در این ماه عنایت نموده است، لذا کسانی که توانایی به جا آوردن این فریضه را دارند، باید روزه بدارند.
انسان علاوه بر جنبه جسمی، دارای جنبه روحی نیز می باشد که هرکدام از آنها، بهمنظور رشد و رسیدن به کمال خویش، نیازمند برنامه ریزی های خاص خود است. ماه رمضان علاوه بر برنامه ریزی جسمی بهمنظور تنظیم خوراک و کنترل شهوت خوردن، بُعد روحی انسان را نیز در پرتو دعا و مناجات تقویت نموده و رشد میدهد، تا سبب سعادت ما در دنیا و آخرت گردد. پس لازم است به فضیلت آن واقف گردیم تا بهره کافی و وافی در جهت استفاده مطلوب از فیوضات الهی ببریم.
خدیجه محمدجانی، عضو گروه نویسندگی صریر وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان
خبرگزاری رسمی حوزه