شرح دعای روز نوزدهم | تفاوت صحیح بودن و قبولی اعمال
صحیح بودن نماز به این معناست که قضا، اعاده و مجازات نداشته و شخص، تکلیف خود را انجام داده است؛ اما قبولی نماز شرایط دیگری دارد که حضور قلب، خوردن مال حلال و نبود لقمه حرام در بدن و … از جمله آن شرایط است.
«اللّهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَکاتِهِ و سَهّلْ سَبیلی الی خَیراتِهِ و لاتَحْرِمْنی قَبولَ حَسَناتِهِ یا هادیاً الی الحَقّ المُبین/ خدایا زیاد بگردان در آن بهره مرا از برکاتش و آسان کن راه مرا به سوی خیرهایش و محروم نکن ما را از پذیرفتن نیکیهایش، ای راهنمای به سوی حـق آشکار».
انسان روزه دار در این روز مبارک از خداوند متعال سه درخواست دارد.
در بند اول از این دعا آمده است: «اللّهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَکاتِهِ/ خدایا زیاد بگردان در آن بهره مرا از برکاتش».
ماه رمضان، ماه ضیافت الهی است و خداوند متعال چون میزبان بندگان خود در این ماه هست، طبعا پذیرایی خاص از بندگان خود بیش از ماه های دیگر خواهد کرد. مانند اینکه اگر کسی یک آیه از قرآن را در این ماه بخواند، ثواب ختم کل قرآن را دارد؛ یا اینکه اگر صدقه در همه ۱۲ ماه ثواب دارد، اما در این ماه ثواب بسیار بالایی برای آن ذکر شده است؛ در روایتی از معصوم(ع) می خوانیم: «من تصدق برمضان ولو بدرهم فکأنما تصدق بجبل أبو قبیس/ کسی که در ماه رمضان صدقه دهد و لو به یک درهم، همانند آن است که به اندازه کوه أبوقبیس صدقه داده است»؛ و یا شب زنده داری در لیالی قدر مساوی با هزار ماه عبادت است که خداوند متعال به ما ارزانی داشته است.
در بند دوم از این دعا آمده است: «و سَهّلْ سَبیلی الی خَیراتِهِ/ و آسان کن راه مرا به سوی خیرهایش».
در این بند از دعا چند نکته قابل توجه است؛ نکته اول، آنکه انسان ها برای انجام کار خیر، دو دسته اند؛ برخی در کار خیر دچار مشکل بوده و برخی دیگر، آن را آسان انجام می دهند.
همچنین دو نوع مشکل برای برخی از انسان ها وجود دارد؛ برخی مشکل روحی داشته و برخی دیگر مشکل امکانات و ابزار دارند.
انسان هایی که مشکل روحی دارند، انجام اعمالی همچون نمازشب، مناجات، کمک به نیازمندان، جهاد، درس خواندن، أمربه معروف و نهی از منکر و … برای آنان سخت است و باید از حضرت حق بخواهیم این مشکل را از سر راه ما بردارد و سختی های روحی را بر ما آسان گرداند.
برخی مشکل امکانات و ابزار کار خیر دارند؛ به عنوان مثال، شخص مشتاق کمک به نیازمند است؛ اما تمکن مالی ندارد؛ یا دوست دارد که علم خود را به دیگران برساند؛ ولی کسی آنان را دعوت به همکاری نمی کند و …؛ باید از خدا خواست که امکانات و ابزار فعالیت های خیر را در اختیار ما قرار دهد.
نکته دیگر در بند دوم از این دعا آن است که خداوند تلاش کرده کارها را برای مؤمنان و بندگان آسان سازد؛ در آیه ۵ و ۶ سوره شرح آمده است: « فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً/ به یقین با (هر) سختی آسانی است! * (آری) مسلّماً با (هر) سختی آسانی است».
همچنین از طرفی فرموده که از خدا بخواهید که کار را آسان کند: «رَبِّ یَسِرْ و لا تُعَسِّر سَهِّل عَلَینا یا رب العالمین/ خدایا آسان گردان و سخت مگردان ای پروردگار هر دو عالم سهل و آسان گردان».
* آسان گیری خداوند در احکام فقهی
نکته ای که باید به آن اشاره کرد، آن است که اگر برخی از کارها در احکام فقهی و دینی سخت است؛ خداوند بر ما آسان نموده است؛ مثلا کسی که مریض بوده یا در مسافرت است، روزه از او برداشته شده است. خداوند در این رابطه در آیه ۱۸۵ سوره بقره فرموده است: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ/ ماهِ رمضان است ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانه های هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که بیمار یا در سفر است ، روزهای دیگری را به جای آن، روزه بگیرد! خداوند، راحتی شما را می خواهد، نه زحمت شما را! هدف این است که این روزها را تکمیل کنید و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ بشمرید باشد که شکرگزاری کنید!».
در بند سوم از این دعا می خوانیم: «و لاتَحْرِمْنی قَبولَ حَسَناتِهِ/ و محروم نکن ما را از پذیرفتن نیکیهایش».
* تفاوت صحیح بودن و قبولی اعمال
چند نکته در موضوع قبولی قابل توجه است؛
میان صحیح بودن اعمال و قبول شدن اعمال فرق است؛ آنچه از نظر شرایط نمازگزار مانند لباس پاک، بدن پاک، مکان پاک، قرائت صحیح و … در فقه آمده، سبب صحیح بودن نماز خواهد شد؛ نه قبولی آن؛ چراکه شرط قبولی، مسئله دیگری است.
صحیح بودن نماز به این معناست که قضا، اعاده و مجازات نداشته و شخص، تکلیف خود را انجام داده است؛ اما قبولی نماز شرایط دیگری دارد که حضور قلب، خوردن مال حلال و نبود لقمه حرام در بدن و … از جمله آن شرایط است.
* تقوا، شرط قبولی عبادت
بسیاری از عبادات اینگونه است که اگر شرایط فقهی را انجام دهد، عبادت او صحیح است؛ اما قبولی آن مرهون شرایط دیگری است.
نکته دیگر آنکه یکی از شرایط قبولی که خداوند در قرآن بیان می کند، تقواست؛ در آیه ۲۷ سوره مانده آمده است: «وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قالَ إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ/ و داستان دو فرزند آدم را بحقّ بر آنها بخوان: هنگامی که هر کدام ، کاری برای تقرّب (به پروردگار) انجام دادند امّا از یکی پذیرفته شد، و از دیگری پذیرفته نشد (برادری که عملش مردود شده بود ، به برادر دیگر) گفت: «به خدا سوگند تو را خواهم کشت!» (برادر دیگر) گفت: « (من چه گناهی دارم؟ زیرا) خدا ، تنها از پرهیزگاران می پذیرد!».
اما فسق مانع قبولی عبادات است؛ در آیه ۵۳ سوره توبه می خوانیم: «قُلْ أَنْفِقُوا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً لَنْ یُتَقَبَّلَ مِنْکُمْ إِنَّکُمْ کُنْتُمْ قَوْماً فاسِقینَ/ بگو: (هر گونه که بخواهید) انفاق نمایید به رغبت یا به اکراه، هرگز از شما پذیرفته نخواهد شد، زیرا شما گروهی نافرمانید».
در پایان این دعا آمده است: «یا هادیاً الی الحَقّ المُبین/ ای راهنمای به سوی حـق آشکار».
حق گاهی مبین است و گاهی غیر مبین؛ گاهی آشکار است و گاهی غیر آشکار.
اگر حق و حقیقت برای انسان، مسلمان، طلبه یا مؤمنی آشکار شد، با تمام قوت راه خدا را طی می کند؛ اما اگر در حالتی از ابهام قرار داشته و حق غیرمبین را ببیند، در آن صورت ممکن است راه خدا را همیشه طی نکند.
قرآن کریم در آیه اول سوره حجر می فرماید: «الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ وَ قُرْآنٍ مُبینٍ/ الر، این آیات کتاب، و قرآن مبین است».
همچنین در آیه ۱۵ سوره مائده آمده است: «یا أَهْلَ الْکِتابِ قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثیراً مِمَّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتابِ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیرٍ قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبینٌ/ ای اهل کتاب! پیامبر ما ، که بسیاری از حقایق کتاب آسمانی را که شما کتمان می کردید روشن می سازد، به سوی شما آمد و از بسیاری از آن، (که فعلًا افشای آن مصلحت نیست ،) صرف نظر می نماید. (آری ،) از طرف خدا، نور و کتاب آشکاری به سوی شما آمد».
* تبلیغ پیامبر(ص) مبین بود
سخن دوم آنکه تبلیغ پیامبر اسلام(ص)، تبلیغ مبین بوده و حقائق برای مردم آشکار می شد؛ در آیه ۹۲ سوره مائده می خوانیم: «وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ احْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما عَلی رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبینُ/ اطاعت خدا و اطاعت پیامبر کنید! و (از مخالفت فرمان او) بترسید! و اگر روی برگردانید ، (مستحق مجازات خواهید بود و) بدانید بر پیامبر ما، جز ابلاغ آشکار، چیز دیگری نیست (و این وظیفه را در برابر شما ، انجام داده است)».
در آیه ۱۸۴ سوره اعراف آمده است: «أَ وَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذیرٌ مُبینٌ/ و آیا فکر نکردند (تا ببینند) که هیچ جنونی در یار و همدیارشان (محمد صلّی اللَّه علیه و آله) نیست؟».
همچنان که تبلیغ رسول گرامی اسلام مبین بود، همه مبلغان نیز باید آنچنان مطالب را آشکار بیان کنند که حقائق مطلب بر همگان مشخص گردد؛ آنقدر ضرورت این مسئله آشکار است که خداوند در آیه ۳۵ سوره نحل می فرماید: « … فَهَلْ عَلَی الرُّسُلِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبینُ/ ولی آیا پیامبران وظیفه ای جز ابلاغ آشکار دارند؟!».
خبرگزاری «حوزه»