سلسله مباحث پیرامون نماز-جلسه اول
… روایتی از حضرت زهرا سلام الله علیها که از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، سوال کرد: « فقالت: یا ابتاه ما لمن تَهاون بصلاته من الرجال و النساء ». از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلـم پرسیدند: کسی که نمـازش را سبک می شمارد چه زن باشد و چه مرد باشد، آنهایی که نمــازشان را سبک می شمارند چه هست بر ایشـان.
این سبـک شمردن صحبتهای مختلف دارد یعنی: یکی این است که در اول وقت نماز نخواند، یکی این است که در موقع خـــواندن نمـاز زیاد به آداب و حـدودش مقیـد نباشد، سعی نکند که آن شرایـط فضیلت را مراعات کند، بطور کلـی سبک بشمارد. یکی از صور سبک شمردن تاخیر از اول وقـت است ولی ممکن است یکی در اول وقت هم بخواند ولی به شرایط آداب و حدودش چندان پا بنـد نشود، با عجله بخواند، حضـور نداشته باشد. البتــه بعدها در دنباله این صحبت در ادب حضـوع و خشــوع، آداب را ذکـرمی کنیم. در اینجا حضرت زهرا سلام الله علیهــا سوال می کند که کســی که نمــازش را سبک بشمارد چه می شود؟
« قال رسول الله ( ص ) : یا فاطمه مَن تَهاون بصلاته من الرجال و النساء »، فرمود: یا فاطمه کسی که نمازش را سبک بشمارد از مـردها و زنـها، « ابتلاه اللهُ بخمس عشره خصله »، خدا او را به ۱۵ خصلت مبتلا می کند ( خیلی تهدید کننده است ) ، « ستٌ منها فی دار الدنیا و ثلاث عند موتها و ثلاث فی قبره و ثلاث فی القیامه اذا خرج من قبره »، شش تا در زندگـی دنیــــا و سه تا در وقت مرگ و سه تا در قبـر و بــرزخ و سه تای دیگر در قیــامت است وقتـــی از قبرش خارج می شود.
اشعار ویژه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
مرا دشمن به قصد کُشت میزد
به جسم کوچک من مُشت میزد
هرآن گه پایم از ره خسته میشد
مرا با نیزهای از پُشت میزد
***
توئی ماه من و من چون ستاره
غمم گشته پدرجان بیشماره
اگر روی کبودم را تو دیدی
مکن دیگر نظر بر گوش پاره
***
بیا بشنو پدرجان صحبتم را
غم تو بُرده از کف طاقتم را
دو چشم خویش را یک لحظه وا کن
ببین سیلی چه کرده صورتم را
شاعر:سید هاشم وفایی
شبیهِ هر چه که عاشق، سَرَت جدا شده است
تمامِ هستیِ پهناورت جدا شده است
غزل چگونه بگویم ز قطعههای تنت؟!
که بیت بیتِ تو از پیکـرت جدا شده است
چه سرگذشتِ غریبی گذشت از سَرِ تو!
چگونه تاخت که سرتا سرت جدا شده است؟!
کبوتران حرم، بال و پر نمیخواهند
که از حریمِ تو بال و پرت جدا شده است
فدای قامت انگشتِ تو که رفت از دست
به این بهانه که انگشترت جدا شده است
طلوع کرده سَرَت… کاروان به دنبالش
میانِ راه ولی دخترت جدا شده است
که نیست در تنِ او جان، که بیامان بدَوَد
چگونه از پیِ این سَر، دوان دوان بدود؟
نشسته داغِ تو بر قلبِ پاره پارهٔ او
شده کبود در این آسمان ستارهٔ او
کمی گذشت که یک سایهای رسید از راه
که تازیانه به دستش گرفته و ناگاه
به ضرب میزند آن را به پهلویش که بیا
کِشیده است کمان دار، گیسویش که بیا
دوباره خاطرهٔ کوچه تازه شد در دشت
خمیده قامت و بیجان به کاروان برگشت
رسیدهاند به شام و خرابه منزلشان
سَری به دامن و سِرّی نهفته در دلشان
وصالِ دختر و بابا رسیده است امشب
به غیرِ اشک، چه کَس حل نموده مشکلشان؟
* «نماز شامِ غریبان…» که گفتهاند، اینجاست!
وضو، ز خونِ سَر و قبله بود مایلشان
میانِ عاشق و معشوق، جانِ دختر بود
که ذرّه ذرّه به پایان رسید حائلشان
هزار نکتهٔ باریکتر ز مو اینجاست
در این سکوت که پیچید دورِ محملشان
وزیده است صدایی… شبیهِ لالایی ست
بغل گرفته پدر را! عجیب بابایی ست
به روی پای کبودش، نشسته خوابیده
شبیهِ مادرِ پهلو شکسته خوابیده
خرابه ساکت و آرام، اشک میریزد
شکسته بغض و سرانجام اشک میریزد
رسیده است سحرگاهِ شستنِ بدنش
رسیده است سحر… یا شبِ کبودِ تنش؟!
خمیدهتر شده زینب در این سحر انگار
خرابه از غمِ او شد خرابتر انگار!
شاعر:عارفه دهقانی
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ|
* تأخیر در أدای خمس
سؤال: سال خمسی من اولِ ماه مبارک رمضان است که متأسفانه در آن روز خمس را پرداخت نکردم و تا عید فطر به تأخیر افتاد.
در این فاصله منافعی به دست آوردم؛ آیا منافع جدید، مشمول خمسِ سال قبل میشود؟ به تعبیر دیگر آیا سال خمسی من همان است که از قبل بود ( اولِ ماه رمضان ) یا آنکه به وقت ادای خمس ( عید فطر ) تغییر یافته است؟
جواب: در فرض سؤال سال خمسی شما تغییر نکرده و منافع جدید، جزء درآمد سال آینده محسوب می شود.
حوادث تاریخی ماه صفر
حوادث تاریخی فراوانی در ماه صفر رخ داده است که به برخی از آنها اشاره میشود:
اول صفر : وارد کردن سر مطهر امام حسین علیه السلام به شام ، ورود اهل بیت علیهم السلام به شام ، شهادت زید بن علی بن الحسین علیهم السلام (به روایتی)، آغاز جنگ صفین (بنا بر روایتی)
دوم صفر : مجلس یزید لعنتالله علیه بنا بر نقلی، شهادت زید بن علی بن الحسین علیهم السلام ( به روایت دیگر)
سوم صفر : ولادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام ۵۷ هجری قمری به روایتی.
چهارم صفر : وفات آیتالله محمد علی شاه آبادی (۱۳۶۹ هجری)
پنجم صفر : شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها و لعنهالله علی قاتلیها، ۶۱ هجری.
ششم صفر : صدور توقیع امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء به حسین بن روح.
هفتم صفر : ولادت امام موسی کاظم علیه السلام ۱۲۸ هجری، شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام بنابر نقل بحار، وفات آیتالله العظمی مرعشی نجفی ۱۴۱۱ قمری.
روز اول ماه: خواندن نماز اول ماه که آن دو رکعت است، در رکعت اول بعد از «حمد» سی مرتبه سوره «توحید» و در رکعت دوم بعد از «حمد» سی مرتبه سوره «قدر» بخواند و بعد از نماز صدقه ای در راه خدا بدهد،هر کس چنین کند، سلامت خود را در آن ماه از خداوند متعال گرفته است.
هشتم صفر : وفات حضرت سلمان فارسی (سلمان محمّدی ) رضیالله عنه ۳۵ هجری قمری
نهم صفر : شهادت عمار یاسر رضیالله عنه در جنگ صفین ۳۷ هجری، شروع جنگ نهروان ۳۸ هجری قمری.
دوازدهم صفر : وفات هارون برادر حضرت موسی علیهماالسلام.
سیزدهم صفر : اختیار حکمین در صفین و حیله عمروعاص.
چهاردهم صفر : شهادت محمدبن ابوبکر به دست عمروعاص (بنابر روایتی)
شانزدهم صفر : شهادت آیتالله سید حسن اصفهانی فرزند آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی ۱۳۴۹ قمری.
هجدهم صفر : شهادت اویس قرنی در جنگ صفین ۳۷ هجری قمری.
اربعین
بیستم صفر : اربعین حسینی.
بیست و دوم صفر : صدور توقیع شریف امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء برای مرحوم شیخ مفید اعلی الله مقامه ۴۲۰ قمری.
بیست و سوم صفر : پی کردن ناقه حضرت صالح نبی علیه السلام توسط قومش – گرفتار شدن حضرت یونس علیه السلام در شکم ماهی.
بیست و چهارم صفر : شدّت یافتن بیماری حضرت رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم.
بیست و پنجم صفر : شانه گوسفند و دوات طلبیدن پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم برای نوشتن وصیّت نامه و منع عمر (لعنه الله علیه) از این کار.
بیست و ششم صفر : دستور پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم به لشکر اسامه جهت آماده شدن در جنگ با رومیان( بنابر نقل واقدی ۱۱ هجری) ، سالروز انقراض حکومت امویان.
بیست و هشتم صفر : رحلت جانسوز رحمت للعالمین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در روز دوشنبه ۲۸ صفر سال ۱۱ هجری قمری – شهادت مظلومانه سبط اکبر امام مجتبی علیه السلام ۵۰ قمری.
(سیام / بیست و نهم ) صفر : شهادت امام رضا علیه السلام ۲۰۳ هجری قمری
حدیثی قابل تامل
امام حسین علیه السلام
یَا ابنَ آدَمَ! اُذکُر مَصرَعَکَ وَ فی قَبرِکَ مَضجَعَکَ وَ مَوقِفَکَ بَینَ یَدَیِ اللهِ، تَشهَدُ جَوارِحُکَ عَلَیکَ؛
ای فرزند آدم! یاد کن مرگ خویش را، و خوابیدن خود را در قبرت، و ایستادن خود در برابر خدا را،
در حالی که اعضایت علیه تو شهادت می دهند.
ارشادالقلوب، ج 1، ص 29
نهضت حسینی را زنده کردن، حرف روز است!
آیت الله جوادی آملی دامت برکاته:نهضت حسینی را زنده کردن، حرف روز است، حرف تمام آزادی خواهان عالم است، حرف هر انسان آزاده ای است که با کسی که «لا اَیمانَ له» [یعنی به عهد و پیمان خود وفادار نیست] نمی شود زندگی کرد و کنار آمد.
در محضر استاد!
حسین بن علی در عاشورا فرمود شما نه صبغه الهی دارید، نه صبغه انسانی، نه از خدا و قیامت می هراسید، نه اصول انسانی و آزادی را رعایت می کنید، برای اینکه من با شما در نبردم، شما با من در جنگید، به زن و بچه من چهکار دارید؟ «فَکُونُوا اَحْراراً فی دُنْیاکُمْ».
مبنای قرآنی این جمله سالار شهیدان همان است که خدای سبحان فرمود با گروهی که اهل رعایت قطع نامه و پیمان و صلح نامه و کنوانسیون و اینها نیستند مبارزه کنید، فرمود: ﴿فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَیمَانَ لَهُمْ﴾؛[1] فرمود شما با رهبران کفر صلح نکنید و با آنها مبارزه کنید، نه برای اینکه کافرند، کفار فراوان در زمین زندگی می کنند، با شما زندگی مسالمت آمیز دارند، کاری هم با شما ندارند، شما هم کاری با آنها ندارید، می شود با کافر کنار آمد، رفت و آمد تجاری داشت، رفت و آمد سیاسی داشت، رفت و آمد اجتماعی داشت، رفت و آمد درمانی داشت، رفت و آمد اقتصادی سالم داشت، با کافر می شود کنار آمد، ولی با مستکبر نمی شود کنار آمد، فرمود: ﴿فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکفْرِ﴾ چرا؟ چون ﴿إِنَّهُمْ لاَ أَیمَانَ لَهُمْ﴾ نه «لا ایمان لهم»، نفرمود چون اینها ایمان ندارند بجنگید، فرمود: اینها «أیمان» ندارند؛ یعنی یمین، سوگند، قطع نامه، تفاهم نامه را محترم نمیشمارند.
:نهضت حسینی را زنده کردن، حرف روز است، حرف تمام آزادی خواهان عالم است، حرف هر انسان آزاده ای است که با کسی که «لا اَیمانَ له» [یعنی به عهد و پیمان خود وفادار نیست] نمی شود زندگی کرد و کنار آمد.
[1] . سوره توبه، آیه 12.
آیت الله العظمی جوادی آملی: سخنرانی محرم
تاریخ: 1384/11/11