پاسخ رئیس دانشگاه قم به سخنان یک استاد دانشگاه علیه حجاب
به چه دلیل اگر هر کس آنگونه که شخصاً دوست دارد، در انظار عمومی ظاهر شود، سلامت روان «جامعه» تأمین میشود؟ آیا اگر کسی صرفاً بر اساس خواستههای شخصی خود در جامعه ظاهر شود و هیچ احترامی برای دیگران و هنجارهای آنان قائل نباشد، اساساً جامعهای باقی میماند که شما از سلامت روان آن سخن بگویید؟
به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم در مطلبی به سخنان دکتر خدایاری فرد پاسخ داد که متن آن بدین شرح است:
چند روزی است که کلیپی از سخنرانی جناب دکتر خدایاریفرد، در دفاع روانشناسانه از بیحجابی در حال پخش است.
همه سخن وی این است:
«تا زمانی که کسی با چادر و روسری میآید، این خودش است و کسی که بدون چادر و بدون حجاب میآید این هم «خودش» است و این، برای سلامت روان اجتماع بیشتر به نفع جامعه است تا اینکه یک چیز دیگری از خودمان به نمایش بگذاریم.»
روح استدلال این استاد محترم این است که حکومت باید اجازه دهد مردم آنگونه که هستند در انظار عمومی ظاهر شوند و الا اگر آنها را بر غیر خواستهشان اجبار کند، نه تنها هرگز موفق نخواهد شد، سلامت روان اجتماع را نیز به خطر خواهد انداخت!
در این رابطه چند سؤال از این استاد محترم میپرسم:
۱⃣. به چه دلیل اگر هر کس آنگونه که شخصاً دوست دارد، در انظار عمومی ظاهر شود، سلامت روان «جامعه» تأمین میشود؟ آیا اگر کسی صرفاً بر اساس خواستههای شخصی خود در جامعه ظاهر شود و هیچ احترامی برای دیگران و هنجارهای آنان قائل نباشد، اساساً جامعهای باقی میماند که شما از سلامت روان آن سخن بگویید؟
۲⃣. انسانها را تا کجا مجاز میدانید «همانگونه که هستند» در اجتماع ظاهر شوند؟ آیا جنابعالی به عنوان یک روانشناس، برای این خودگرایی و فردگرایی در عرصه زیست اجتماعی حد و مرزی قائل هستید؟ آیا در همه عرصهها، توصیه روانشناختی جنابعالی این است که برای تأمین سلامت روان جامعه، افراد لازم است آنگونه که هستند ظاهر شوند؟ مثلا در رانندگی، در عمل به مقررات اجتماعی، قوانین مدنی، جزایی، کیفری و امثال آنها نیز همین توصیه را دارید؟ اگر خیر، چرا؟ چه تفاوتی میان آن قوانین و هنجارها با قانون حجاب وجود دارد؟
۳⃣. این مبنای روانشناختی جنابعالی چه نسبتی با توصیههای اخلاقی و هنجارهای اجتماعی اسلام دارد؟
۴⃣. آیا اگر هر کسی همانگونه که هست و همانگونه که دوست دارد در اجتماع ظاهر شود، نظم و انضباط و حقوق اجتماعی تأمین میشود؟ اگر خواست کسی با خواست شما در تعارض بود، حق تقدم با کدامیک است؟ اگر کسی دوست داشت که به هنگام رانندگی مرتب بوق ماشین خود را آن هم با صدایی گوشخراش به صدا درآورد، آیا دیگران حق دارند که جلوی او را بگیرند یا خیر؟ آیا اگر جلوی او گرفته شود، سلامت روان او به خطر نمیافتد؟ اگر فی المثل دانشجوی شما دوست داشت با رکابی و شلوارک و قلیان در کلاس شما حاضر شود، آیا شما به او اجازه میدهید؟
۵⃣. آیا از منظر روانشناسی جنابعالی، انسانها هیچ وظیفهای نسبت به دیگران و نسبت به جامعه ندارند؟ فقط و فقط باید «آنگونه که هستند» ظاهر شوند؛ حتی اگر به قیمت ایجاد بیثباتی خانوادگی دیگران تمام شود؟ آیا آدمیان نسبت به هنجارهای اجتماعی هیچ مسئولیتی ندارند؟
۶⃣. اگر خواستههای فردی کسی، نه تنها هیچ سود و منفعتی برای جامعه نداشته باشد؛ بلکه آسیبهای جنسی و جسمی هم بر جامعه وارد کند باز هم سلامت روان اجتماع را در آن میبینید که هر کس خودش باشد؟
و دهها پرسش دیگری که «این زمان بگذار تا وقت دگر.»
حوزه نیوز
مجموعه فایل چندرسانه ای/ویژه رحلت امام خمینی ره
انتظار فرج از نیمه خرداد می کشم؟
این مصراع از شعر امام ره با بیانی لطیف و آینده نگری ایشان ممکن است به دو حادثه در زندگی امام ره اشاره داشته باشد . یک اشاره آن به قیام پانزده خرداد و قیام مردم مسلمان ایران و مبارزه برای سرنگونی رژیم ستمشاهی و برقراری حکومت اسلامی است در حقیقت آن اسراری که در نیمه خرداد نهفته بود هیچ کس نظیر شخص امام(ره) قادر به رمزگشایی و بازخوانی آنها نبود. او بود که با گره زدن آغاز انقلاب (15 خرداد 42) به پایان آن (14 خرداد 68)، و با مسافرت ابدی خویش مهر تضمین و بیمه جاوید را بر آن نهاد تا این بار مردم مسلمان ایران درفش آزادی و استقلال را هرگز بر زمین نگذارند و به دست مبارک صاحب اصلی اش بسپارند.به راستی نیمه خرداد چه سری داشت که زن و مرد و پیر و جوان را یکپارچه ساخت و به صحنه آورد؟!بی شک در تاریخ ایران، ملت حماسی و قهرمان ما قیام های بسیاری را تجربه نموده بودند اما هیچ یک از آنها همچون قیام پانزده خرداد نقطه عطف تاریخ ما نگشته بود.چرا که در دیگر قیام ها و جنبش های مردمی ما، ظلم ستیزی و طاغوت زدایی وجود داشت اما تاکنون رایحه امامت از آنها استشمام نشده بود! اما این بار بوی امامت را از طریق یکی از اسلاف و اخلاف صالح ائمه اطهار علیهم السلام به مشام می رسید و هر انسانی را مدهوش می ساخت در گذشته رابطه میان مردم و علما نهایتا رابطه اجتهاد و تقلید بود.
همچنانکه این رابطه، پیشتر از آن (اوایل غیبت کبری) رابطه گوینده و شنونده بود. اما هم اینک که خمینی کبیر ظهور نمود، شمایی از ظهور آن عزیز و رایحه خوش حجت خدا را از عرش به فرش آورد و واقعیت آن انقلاب نهایی را به همگان باورانید!
یکی دیگر از اسرار قیام پانزدهم خرداد که امام امت در همان آغاز حرکت برای برخی فاش ساخته، آن بود که این جنبش، پانزده سال بعد به بار می نشیند و نتیجه می بخشد زیرا گفته بود؛ قیام گران انبوه و هواداران من، هم اکنون در پشت پدران خود یا در شکم مادرانشان هستند!
و سر دیگراین مصراع اشاره به زمان رحلت ایشان در چهارهم خرداد است در واقع امام ره با این شعر خبر از رحلت خویش در نیمه خرداد دادند و این حاکی از روح بلند و الهی ایشان بود که جز اولیا ی خدا از زمان مرگ خویش خبر ندارند .
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم!
قطعه شعری عرفانی از دیوان شعر امام خمینی(ره) منتشر میشود.
به گزارش مشرق، امام خمینی(ره) از جمله علمایی بودند که با شعر و غزل انس داشتند و در این راستا دیوانی از ایشان نیز منتشر شده است. یکی از اشعار عارفانه حضرت امام روحالله( ره) که چند ماه قبل از فوتشان سرودهاند، بازخوانی میشود.
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم
داد و بی داد که در محفل ما رندی نیست
که برش شکوه برم، داد ز بیداد کشم
شادیم داد، غمم داد و جفا داد و وفا
باصفا منت آن را که به من داد کشم
عاشقم، عاشق روی تو ، نه چیز دگری
بار هجران و وصالت به دل شاد ،کشم
در غمت ای گل وحشی من، ای خسرو من
جور مجنون ببرم، تیشه فرهاد کشم
مُردم از زندگی بی تو که با من هستی
طرفه سرّی است که باید برِ استاد کشم
سال ها میگذرد، حادثهها میآید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
(امام خمینی (ره)، 1367)
خاطره زیبای حاج اقای قرائتی از امام خمینی ره
آقای ناصری که امام جمعه یزد هست ، می گفت ما اعلامیه های امام را زمان شاه در مکه پخش کردیم و ما رو گرفتنتد و دو سال در زندان سعودی ها بودیم ، بعد از دوسال اومدیم نجف و به امام گفتیم ما به خاطر اعلامیه های شما دوسال زندان بودیم … حالا ما می خواهیم داماد بشیم و نیاز داریم به اینکه ده هزار تومان قرض بدید … / امام می خواست بره نماز جماعت را در مسجد بخونه وقتی که به مسجد رسید دید که …
معرفی کتاب/ایران جوان بمان
«ایران جوان بمان» فتح بابی مناسب در راستای فرهنگ سازی برای افزایش فرزندآوری است. به نظر می رسد این کتاب برای تمام اقشار، از فرهیخته گرفته تا مخاطب عام، متشرع تا کم توجه، ولایت مدار تا احیاناً بی تفاوت و منطقی تا احساسی، حرف برای گفتن دارد.
این کتاب حاصل پاسخ به سوالات شنوندگان برنامه های رادیو معارف است که توسط آقای عباسی ولدی، طی بیست و یک هفته در برنامه پرسمان تربیتی، داده شده و درباره آن بحث شده است.
کتاب در بیانی ساده و روان، همه موضوعات و مسائل مطرح در بحث افزایش جمعیت، تربیت فرزند، کنترل جمعیت در ایران، مشکلات اقتصادی خانواده های پرجمعیت، سنت های الهی در رزق و روزی به بندگان، جایگاه فرزند آوری در اسلام و… را در قالب پرسش و پاسخ مطرح نموده است.
نویسنده در این کتاب سعی کرده که به مسئله ی بحران جمعیتی کشور، نگاهی همه جانبه داشته باشد.
در این کتاب، هم به مباحث مادی چون کوچک بودن آپارتمانها و مشکلات معیشتی توجه شده و هم مباحث معنوی و مسائل فرهنگی و جو فرهنگی غالب، چون زشت دانستن تعداد زیاد فرزندان، تا حدی بررسی شده است و حتی در قالب پرسش و پاسخ با خانم دکتر لباف، فوق تخصص زنان و زایمان، مباحث پزشکی چون بارداری پس از 35 سال و… نیز در کتاب گنجانده شده است.
- شیوه ی کتاب، پرسش و پاسخ است. به گونه ای که سرفصل ها به نوعی یک سؤال یا شبهه و یا تذکر هستند که در ادامه، نویسنده به هر کدامشان پاسخ جداگانه داده و نکات زیادی را برشمرده است. همین شیوه باعث نزدیکی هر چه بیشتر عموم مخاطبان با اثر است. گویی نویسنده حقی مضاعف برای مخاطب قائل شده است.
- عناوین بعضی بخش های این کتاب عبارتند از:
شعار فرزند کمتر زندگی بهتر چه شد؟
مگر شرایط امروز با دیروز تفاوت دارد؟
چرا باید از سالمندی جمعیت نگران باشیم؟
چرا کنترل جمعیت از سال هفتاد و یک متوقف نشد؟
آیا فکری برای اشتغال فرزندان آینده کرده اید؟
مشکلات اقتصادی و فرزند آوری
سنت های خداوند مهربان و روزی انسان
رابطه فقر و ایمان
افزایش جمعیت و کمبود منابع طبیعی
و ….