نماهنگ | در پناه پرچم انقلاب
انتقاد با دفاع از انقلاب منافات ندارد
پیام تسلیت در پی حادثه تلخ سقوط هواپیمای مسافربری
در پی سقوط هواپیمای مسافربری تهران-یاسوج و جانباختن تعدادی از هموطنانمان در این حادثه، حضرت آیتالله خامنهای پیام تسلیتی صادر کردند. متن پیام به شرح زیر است:
بسمهتعالی
سانحهی مصیبتبار سقوط هواپیمای مسافربری که به جان باختن چندین نفر از هممیهنان عزیزمان انجامید دلها را لبریز از اندوه و تأسف کرد. اینجانب مراتب تأثر عمیق و همدردی صمیمانهی خود را با خانوادههای داغدار آنان ابراز میدارم و صبر جمیل و اجر جزیل برای آنان و رحمت و مغفرت الهی برای جانباختگان از خداوند متعال مسألت میکنم. مسئولان ذیربط لازم است همهی تلاش و همکاری خود را برای اقدامهای لازم در این مورد بکار برند و امکان تکریم و تشییع پیکرهای آنان را فراهم سازند.
سیدعلی خامنهای
۲۹بهمن۱۳۹۶
هیات مجازی-ســـوگواره زینبیون
زمینهها و بسترهای خیزش 29 بهمن
یکی از شخصیتهایی که در هدایت، انسجام و رهبری مبارزات مردم غیور تبریز نقش بارزی بر عهده داشته است، شهید محراب، آیت الله والا مقام، محمدعلی قاضی طباطبائی (1291 ـ 1358 ش) میباشد. وی بعد از تکیه بر قلههای علم و اجتهاد در حوزه نجف اشرف و فیض بردن از محضر بزرگانی چون آیت الله شیخ محمدحسین کاشف الغطاء (ره) در سال 1372 ق (1332 ش) با کولهباری از دانش و فضیلت به تبریز بازگشت و به تحقیق، تدریس و ترویج فرهنگ قرآن و عترت اهتمام ورزید. در آن روزهای شوم و سیاه که دستهای پلید طاغوت میرفت تا بر تمامی ارزشهای نورانی سایه بگسترد و تشکیلات رژیم پهلوی خاک پاک ایران قهرمانپرور را به خارستانی خشک و لم یزرع مبدل نماید، این شهید بزرگوار هم آوا و هم گام با رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره)، فریاد عزت، آزادگی و عدالتخواهی سر داد و در این راه دشوار در کنار سایر همرزمان از بذل جان، تبعید، زندان و شکنجه هراسی به دل راه نداد.[1]
با گذشت زمان، حضور و نقش ایشان در صحنههای مبارزاتی و سیاسی مؤثرتر و منسجمتر گردید. در شرایطی که ذکر نام امام خمینی (ره) جزء جرائم سنگین به شمار میآمد، رویداد تلخ و ناگوار شهادت آیت الله حاج سید مصطفی خمینی (ره) سیر جریانها را تغییر داد و به روند مبارزات حرکت و شتاب بیشتری بخشید. علمای پیرو خط امام محافل و مجالس شهادت ایشان را در بسیاری از شهرهای ایران، با عظمت خاصی منعقد نمودند. برگزاری این مراسم فرصت مناسبی برای افشای مفاسد و منکرات رژیم جفاگستر پهلوی و تبیین اهداف نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) به وجود آورد.
در تبریز شهید طباطبائی مراسم ترحیم و سوگواری با شکوهی در مسجد آیت الله بادکوبهای (واقع در سر بازار کفاشان تبریز) بر پا نمود که حضور اقشار گوناگون، به خصوص دانشجویان، در این مراسم چشمگیر و قابل توجه بود. بعد از وقوع ضایعه اسفبار شهادت حاج مصطفی، امام خمینی (ره) ذخیره گرانقدری را از دست دادند؛ نحوه برخورد حکیمانه آن روح قدسی از سویی و ابراز انزجار و نفرت عمومی بیش از پیش امت مسلمان نسبت به رفتارهای خائنانه و ظالمانه حکومت ستمشاهی از طرف دیگر، باعث شد تا دستگاه ستم به تصوّر باطل خود برای جبران این شکست و خروج از حالتی که ناشی از حسن تدبیر امام بود، اقدام به تحقیر و تخریب شخصیت و موقعیت بیبدیل امام، مراجع عظام و روحانیت همیشه در صحنه نماید. بر این اساس، در شنبه 17 دی 1356 / 27 محرم الحرام 1398 ق مصادف با سالروز دستور کشف حجاب رضاخانی، به دستور شاه مقالهای با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» با نام مستعار «احمد رشیدی مطلق» در دفتر مطبوعاتی هویدا (وزیر بهائی وقت دربار شاهنشاهی) تهیه و در روزنامه اطلاعات همان روز به چاپ رسید. نویسنده مقاله مزبور با وقاحت تمام اتهاماتی را درباره شخصیتی مطرح میکرد که تمام وجود و حیثیت خود را در راه احیای اسلام و عزت مسلمانان گذاشته بود.
انتشار این نوشتار سراسر دروغ و وهنانگیز علیه امام (ره) همچون جرقهای، شعلههای خشم و نفرت مردم ایران را مشتعل ساخت. شهر قم یکپارچه آتشفشان گردید. فردای همان روز مردم برای اعلام اعتراض به این مقاله اهانت آمیز، ابتدا حوزه علمیه، سپس بازار و سراسر شهر را تعطیل کردند و دستهجات گوناگون به رهبری مراجع، علما و مدرسین حوزه، دست به تظاهراتی وسیع زدند. این خروش قهرمانانه، رژیم مستبد و به خصوص شخص شاه را چنان برآشفت که در 19 دی 1356 ش دستور تیراندازی به مردم معترض را صادر کرد و تظاهرکنندگان در معرض آماج گلولههای سرخ و آتشین قرار گرفتند و عدهای به شهادت رسیدند. تنی چند از اساتید و فضلای حوزههای علمیه قم و مشهد روانه زندان و تبعید شدند و بدین گونه قیام قم رقم خورد.
این خیزش واکنش اولیه در برابر آن وقاحت بود. خونهای به ناحق ریخته شهدای قم، اهالی دیگر نقاط ایران را به شدت تحت تأثیر قرار داد. شهید آیت الله قاضی طباطبائی که در تبریز با نگاهی دقیق، نظارهگر اوضاع بود، در اعتراض به درج مقاله اهانتآمیز و نیز قیام قم، در روز بیست و پنجم دی ماه، برای اعلام انزجار، نماز جماعت خود را تعطیل کرد. او در هجدهم بهمن 1356 ش، در مسجد مقبره، منبر رفت و با اشاره به مبارزات شهید شیخ فضل الله نوری (ره) و عدم اجرای متمّم قانون اساسی کشور، با حمله به نویسنده آن مقاله وهن آمیز، گفت: «احکام شرعی را علما میدانند، نه آن روزنامه نگار مزدور که مینویسد: در اسلام و قرآن حجاب وجود ندارد! به علاوه، به موجب ماده هفدهم قانون مطبوعات (برای مدعیان ملتزم به قانون میگویم)، هر کس در روزنامهاش به مرجع تقلید اهانت کند، از یک تا سه سال حبس تأدیبی دارد؛ چرا دادگاه و دادستان به این جرم رسیدگی نمیکند؟ متأسفانه به قانون عمل نمیشود. عیناً مثل زمان جاهلیت شده است.»[2]
در پی قیام حماسه آفرینان قم، موجی از اعتراضات گسترده، دانشگاههای ایران را در بر گرفت. در 23 دی 1356 ش تظاهرات دانشجویان دانشگاه تبریز به درگیری با پلیس انجامید که در روز بعد ادامه یافت و منجر به مجروح و مضروب گردیدن عدهای از دانشجویان شد. شعار نویسی روی دیوارهای شهر تبریز وسعت پیدا کرد، به گونهای که مأموران رژیم، حتی نتوانستند نیمی از آنها را پاک کنند. چند روز قبل از فرا رسیدن اربعین شهدای قم، با وجود سانسور شدید مطبوعات، مراجع عظام تقلید از طریق سخنرانی و انشتار اعلامیه، مردم را به برگزاری هرچه باشکوهتر مراسم یادبود چهلم شهدای قم دعوت کردند.
در تبریز آیات محترم: شهید قاضی طباطبائی و مرحوم سید حسن انگجی (فرزند ارشد مرحوم آیت الله سید ابوالحسن انگجی بزرگ و از علمای وقت) با صدور اعلامیهای، مردم همیشه در صحنه این خطه قهرمان پرور را به شرکت یکپارچه در عزای عمومی چهلم شهدای تبریز فراخواند و بدین سان تبریز خود را برای روز موعود مهیا ساخت؛ اما نه برای برگزاری یک مجلس ترحیم ساده، خنثی و بیخاصیت؛ بلکه برای قیامی گسترده و فراگیر. هیئتهای مذهبی این دیار هنوز از حال و هوای عاشورایی خود بیرون نیامده بود و نوحههایی که در آن زمان ورد زبانها بود، صبغهای حماسی و انقلابی داشت و رایحه قیام و مقاومت از آنان استشمام میگردید.[3]
پینوشت:
[1]. کاروان علم و عرفان از نگاه نگارنده، نشر حضور، قم، 1380 ش، جلد دوم، ص 263؛ زندگینامه شهید آیت الله سید محمدعلی قاضی طباطبائی، غلامرضا گلی زواره، دفتر عقل، قم، 1388 ش، صص 16 - 17.
[2]. تنهایی و پایداری، حسین نجفی، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، تبریز، چاپ اول، 1379 ش، صص 53 ـ 55؛ نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1377 ش، ج 7، صص 27 ـ 29.
[3]. تنهایی و پایداری، صص 56 ـ 57؛ مقاله رحیم نیکبخت، فصلنامه 15 خرداد، ش 28 (سال 1376 ش)، ص 173؛ دیدار با ابرار، محمد ابراهیم نژاد، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1373 ش، ج 40، صص 94 ـ 95.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره 211.
برکات این حرکت سرنوشت ساز
قیام اهالی قهرمان تبریز نتایج مهمی در بر داشت که ذیلاً به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1. این جنبش روح همدردی را در میان مردم به شکل بیسابقهای قوت بخشید و هر بار که قیام مردم در شهری توسط رژیم سفاک سرکوب میشد، مردم در شهرهای دیگر به عنوان همدردی با شهدا و مجروحان آن قیام خونین، دست به عملیات مشابه میزدند و قیامهای زنجیرهای و اربعینهای به هم پیوسته نهضت را به سوی حرکتی گسترده و فراگیر پیش برد؛[1]
2. ماجرای حماسی و شورانگیز قیام مردم تبریز، نه تنها نهضت را گسترش داد؛ بلکه همگانی ساخت. شهید قاضی (ره) در روند مبارزاتی خود، بدون توجه به ملاحظات، تهدیدات و خطرات غیر قابل پیشبینی، بیپروا و علنی ندای قیام همگانی را سر داد.[2]
روند مقابله با عوامل رژیم و ایثار جان، سپس برگزاری بزرگداشت و پیمان بر ادامه حرکت بر اساس سنتهای اسلامی، به خصوص در شکل اربعینها، روز به روز گسترده میشد. به تدریج شهرها و روستاهای بیشتری به نهضت میپیوستند و حرکتهای انقلابی ضمن وسعت یافتن و علنی گردیدن، کارسازتر میگردید و به رژیم ضربههای کاری وارد میساخت و به پیروزی و غلبه بر طاغوت نزدیکتر میشد؛[3]
3. خیزش تبریز و توالی آن با قم، در رابطه با درک انقلاب اسلامی ایران، پیامی دیگر نیز دارد. تصوّر رژیم این بود که در خطه آذربایجان نوعی آرامش حاکم است؛ اما این حرکت خلاف آن را به اثبات رساند و خود نشانهای گویا از وجود آگاهی و شناخت در میان مردم معترض بود. این واقعه ماندگار مؤید آن است که مردم، رهبری سازشناپذیر، آگاه به مسائل زمان و مبارز علیه قدرتهای استبدادی و استعماری و متنفر از محافظه کاری را برگزیدهاند. به علاوه، فریاد حماسی دلیرمردان تبریز نشان داد که قیام مزبور جنبشی صرفاً برخاسته از احساسات و عصبیتهای قومی و نژادی نمیباشد؛ بلکه از ایمان، ایثار و الهی بودن مردم حکایت دارد؛[4]
4. دلاور مردان سرزمین آذربایجان در این برنامه، به جای به سوگ نشستن و عزاداری، به صحنه نبرد با اهریمنان شتافتند و با حماسهای که رقم زدند، اراده پولادین امت مسلمان را به استبداد و استکبار نشان دادند و به ملت ستمدیده ایران، نوید پیروزی داده، دل رهبر کبیر انقلاب (ره) را شاد کردند؛[5]
5. این قیام رژیم استبدادی را به شدت غافلگیر و گرفتار ساخت؛ زیرا به زعم باطل خود توانسته بود پردهای ضخیم بر روی فاجعه قم بکشاند و حتی اقدام دبیر کل سازمان ملل را به سود خود تمام کند و افکار مردم جهان و ارباب رسانهها را از درک واقعیت فاجعه قم منحرف سازد؛ اما وقوع خیزش تبریز نظام طاغوتی را رسوا ساخت و تمام نقشههای او را نقش بر آب ساخت.[6]
[1]. انقلاب اسلامی و ریشههای آن، ص 275.
[2]. تنهایی و پایداری، ص 61.
[3]. تحلیلی از انقلاب اسلامی، صص 101 ـ 102.
[4]. همان، صص 99 ـ 100؛ انقلاب اسلامی و ریشههای آن، صص 276 ـ 277.
[5]. دیدار با ابرار، ج 40؛ قاضی طباطبائی قلهٔشجاعت و ایثار، سازمان تبلیغات اسلامی، قم، 1373 ش، صص 96 ـ 97.
[6]. نهضت روحانیون ایران، ج 7، صص 69 ـ 70.
دشمنان نمی گذارند اخبار این راهپیمایی عظیم در دنیا منتشر شود
دشمنان اسلام و انقلاب از مدت ها قبل به مردم می گفتند که نروید و شرکت نکنید اما مردم ایران برعکس بیش از سال های گذشته در این راهپیمایی شرکت کردند لذا باید از مردم ایران تشکر کرد و حتی مردم نیز از خودشان تشکر کنند بابت این حضور باشکوه و دشمن شکن.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» حضرت آیت الله مکارم شیرازی دامت بركاته امروز دوشنبه 23/11/96در آغاز درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم با اشاره به راهپیمایی باشکوه ۲۲بهمن امسال گفتند: دشمنان اسلام و انقلاب از مدت ها قبل به مردم می گفتند که نروید و شرکت نکنید اما مردم ایران برعکس بیش از سال های گذشته در این راهپیمایی شرکت کردند لذا باید از مردم ایران تشکر کرد و حتی مردم نیز از خودشان تشکر کنند بابت این حضور باشکوه و دشمن شکن.
این مرجع تقلید با اشاره به سانسور خبری شدید این حرکت عظیم مردمی از سوی رسانه های معاند تاکید کردند: گرچه دشمنان نمی گذارند اخبار این راهپیمایی عظیم در دنیا منتشر شود؛ اما حداقل سفرا و وابستگان آنان در ایران این حرکت مردمی را می بینند و به آنها اطلاع خواهند داد.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پایان سخنان خود گفتند: از خدای متعال می خواهیم که شر اشرار را از سر همه مسلمانان عالم و به ویژه مردم کشور ایران کوتاه بفرماید.
منبع: خبرگزاري رسمي حوزه تاریخ مخابره :۱۳۹۶/۱۱/۲۳
پیام رهبر معظم انقلاب درپی حماسه ملت در راهپیمایی ۲۲ بهمن؛
ملت سربلند ایران!
عزم و بصیرت شما حادثهای بزرگ وخیره کننده آفرید
متن پيام رهبرمعظم انقلاب مدظله العالي
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت عزیز و سربلند ایران! امروز عزم و بصیرت شما حادثهی بزرگ و خیره کنندهئی آفرید.
عظمت راهپیمائی امروز شما که به نظرِ محاسبهگرانِ دقیق، از سالهای پیش پرجمعیتتر و پرشورتر بود، پاسخ قاطع و دندانشکنی به بیگانگان و دشمنان و سستعهدان داد. دشمن با تکیه بر تصوّر ناقص و باطل خود از ایران و ایرانی، همهی توان و تلاش تبلیغی خود را بر این متمرکز کرده بود که ۲۲ بهمن امسال را بیرونق و احیاناً به ضد خود تبدیل کند. شما عملاً زنده و پویا بودن انقلاب را به رخ آنان کشیدید و پایبندی به آرمانهای امام راحل را با شعارهای خود و با حضور گرم خود، با صدای بلند فریاد کردید. نهیب ملت ایران دشمن را به عقب میراند و عزم راسخ او معادلات غلط آنان را به هم میریزد. مسئولان کشور قدر این پدیدهی بینظیر را بدانند و با استقامت کامل و روحیّهی انقلابی و عمل جهادی به ملت عزیز خدمت و از آرمانهای انقلاب دفاع کنند. آینده متعلق به ملت بیدار و بصیر ماست، ما مسئولان باید بکوشیم از ملت عقب نمانیم. ولا تهنوا و لاتحزنوا و انتم الأعلون ان کنتم مؤمنین
والسلام علیکم و رحمت الله
بیست و دوم بهمن ۱۳۹۶
سیدعلی خامنهای
روحانیت انقلابی پرچمدار نهضت اسلامی
نهاد روحانیت و مرجعیت در طول تاریخ، نقش ویژه ای در شکل دهی مبارزات مردمی در برابر ظلم و ستم ایفا کرده و در واقع تکیه گاه مردم در برابر حکام جور و ستمگران بوده است.
ورق زدن صفحات کتاب تاریخ در دو قرن اخیر، روایتگر مجاهدت ها، پایمردی ها و مبارزات مردم ایران با استبداد، استعمار و استکبار است، مجاهدت هایی که به پشتوانه معنوی علما و روحانیان شکل گرفته و پایه های ظلم و استبداد و استعمار را بیش از پیش متزلزل ساخته است.
از قیام تنباکو به رهبری بزرگ مرجعیت تشیع آیت الله میرزای شیرازی تا نهضت مشروطیت به رهبری بسیاری از علما و روحانیان آن عصر گرفته تا نهضت ملی شدن صنعت نفت و مبارزه با استبداد و خودکامگی و ظلم و ستم پادشاهان قاجار و پهلوی در دو قرن اخیر، نهاد مرجعیت و روحانیت همواره پیشتاز مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی و دخالت استکبار در مقدرات مردم ایران بوده و پرچم آزادگی، حریت و مبارزه با ظلم و ستم در دستان این نهاد مقدس بوده است.
سال 1342 فصل نوینی از مبارزات ضد استبداد و استکباری نهاد مرجعیت و روحانیت در ایران است که بعد از 15 سال مبارزه با رژیم ستمشاهی، بذری که توسط امام خمینی(ره) به عنوان زعیم قیام مردمی علیه استبداد و استکبار در سال 42 در بین جامعه متدین ایران کاشته شده بود، در بهمن 57 به بار نشست و کاخ ظلم و ستم 2500 ساله شاهنشاهی در ایران فرو ریخت و حکومتی اسلامی برپایه فقه پویای شیعه و با تکیه بر نظریه مترقی ولایت فقیه بنا نهاده شد.
روحانیت پرچمدار مبارزه با استبداد رژیم طاغوت
نهضت امام خمینی(ره) را می توان نخستین جریانی دانست که براساس آرمان و اهداف دین اسلام و مکتب تشیع و با تکیه بر رهبری فقیهی مجاهد و عالمی انقلابی و با نقش آفرینی نهاد روحانیت و محوریت حوزه های علمیه شکل گرفته و در نهایت نیز با برپایی حکومتی اسلامی، این مجاهدت ها به بار نشست.
امام (ره) درباره نقش روحانیت و مسجد در بسیج انقلابی توده ها چنین می فرمایند: «در تمام مراحل، روحانیت نقش اول (را) داشت… همه این ها بودند لكن آن كه ملت را بسیج كرد، آن روحانیون بودند، یعنی هر مرحله ای یك مسجد یا چهار مسجدی كه دارد، چهار تا روحانی دارد مردم به آن اعتقاد دارند… اگر این روحانیت را از این نهضت از اول برمی داشتیم، اصلاً نهضتی نمی شد، مردم به كس دیگری گوش نمی دادند…»( صحیفه نور، جلد ۱۱، ص ۱۳۰)
در حقیقت از سرآغاز نهضت اسلامی به رهبری امام در سال 1342 تا 19 دی ماه 1356 که آغاز تلاطم های جدی در فضای سیاسی کشور و سر برآوردن طوفان سهمگین انقلاب بود، روحانیت انقلابی با ایجاد شبکه گسترده تبلیغی و مبارزاتی در سراسر کشور، توانستند جبهه ای منسجم و جریانی مبارزاتی را پایه گذاری کنند که منطق مبارزاتی اسلام که در مبارزه با ظلم و ستم و استبداد و مخالفت با تسلط بیگانگان بر جامعه اسلامی متجلی شده و از طریق امام خمینی(ره) بیان می شد را به اقشار مختلف مردم متدین منتقل کنند و از این طریق مبارزات انقلابی را در بین لایه های مختلف اجتماعی رسوخ دهند و از این طریق مسیر را برای شکل گیری مبازه ای همگانی علیه استبداد ستمشاهی هموار کنند.
شکل گیری گروه های مبارزاتی مردمی در میان بازاریان، دانش آموزان، دانشجویان، معلمان و دیگر اقشار جامعه نیز متأثر از شبکه تبلیغی و مبارزاتی روحانیت بود که از طریق آشنایی با اندیشه و تفکر اسلامی و منطق مبارزاتی و آموزه های اجتماعی اسلام توانستند اندیشه های امام خمینی(ره) به عنوان رهبر نهضت را در بین آنها گسترش داده و در نهایت انقلاب اسلامی را به پیروزی برسانند.
مسجد و مراسمات مذهبی مرکز کانونی انقلاب
مسجد به عنوان مکان تجمع مردم مؤمن و متدین، نقش ویژه ای در شکل گیری و تدوام مبارزات انقلابی برعهده داشت و در واقع می توان گفت که هسته اصلی شکل گیری نهضت تبلیغی و مبارزاتی روحانیت و گسترش پیام انقلاب را باید در مسجد و مراسمات مذهبی جست و جو کرد.
اگر حوادث انقلاب اسلامي را دنبال كنيم درمي يابيم بسياري از شخصيت هايي كه درگير انقلاب اسلامي بودند و در هدايت و رهبري آن حركت عظيم، نقش اساسي داشتند روحانیانی بودند که کانون اصلی فعالیت و تبلیغ و روشنگری آنها مسجد و در قالب مراسمات مذهبی بوده است و امام خمینی(ره) به عنوان رهبر انقلاب اسلامي نیز خود به عنوان مرجعی بزرگ که رهبری نهضت را برعهده داشت، مسجد را به عنوان كانون مبارزه عليه رژيم قرار داده بود.
جان استمپل، از وابستگان سفارت امریكا در ایران، در كتاب خود درباره نقش مسجد و مراسمات مذهبی در شکل گیری و گسترش نهضت اسلامی می نویسد: «یك جنبه مهم رشد حركت انقلابی، مشاركت دایمی و فزاینده سازمان های شیعی مذهب ایرانیان در جنبش توده است. در كشور ۳۵ میلیونی ایران تقریباً ۸۰ تا ۹۰هزار مسجد و ۱۸۰ تا ۲۰۰هزار روحانی وجود دارند. سریع ترین و مطمئن ترین راه برای رساندن پیام از شهری به رهبران شهر دیگر، از طریق شبكه مسجد انجام می گرفت كه توسط روحانیون رده بالا، سازمان می یافت»( جان. دی. استمپل، درون انقلاب اسلامی، ترجمه منوچهر شجاعی، تهران، رسا، ۱۳۷۷، ص ۷۰)
اعلامیه، اطلاعیه و پیام هایی که از سوی امام خمینی(ره) که در خارج از کشور و در تبعید به سر می برد صادر می شد به وسیله شبکه روحانیت و در مساجد و مراسمات مذهبی به مردم رسانده شده و از این طریق رابطه میان رهبر نهضت و بدنه مردمی انقلاب برقرار ماند و جریان بسیج سیاسی توده های مردمی در مبارزه با رژیم طاغوت به خوبی مدیریت می شد.
شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید مفتح، شهید دستغیب، شهید مدنی، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب و ده ها روحانی و عالم انقلابی دیگر به عنوان هسته اصلی شبکه روحانیت انقلابی، وظیفه مدیریت فضای مبارزاتی را برعهده داشتند و هر کدام با مدیریت بخشی از مبارزات و ارتباط با گروه های متفاوت توانستند وحدت مبارزاتی بر محور اندیشه های امام خمینی(ره) که برخاسته از اسلام ناب بود را به وجود آورده و در نهایت نیز این تلاش ها با پیروزی انقلاب اسلامی به ثمر نشست.
نقش روحانیت در تداوم انقلاب
همانگونه که پیشتر اشاره شد، نهاد مرجعیت و روحانیت و حوزه های علمیه نقش مهمی در شکل گیری و پیروزی انقلاب داشتند و پس از پیروزی انقلاب و تشکیل نظام اسلامی نیز در برهه های گوناگون نیز به عنوان پرچمداران نهضت اسلامی، نقش محوری خود را ایفا کرده اند.
دوران دفاع مقدس یکی از مقاطع حساس پس از انقلاب بود که حضور روحانیت به عنوان نیروهای تبلیغی و رزمی در جبهه های نبرد حق علیه باطل و تعمیق معنویت و ایجاد فضای معنوی در جبهه ها در کنار تشکیل گروهان های رزمی از روحانیان مجاهد و ایثارگر نقش تأثیرگذاری بر 8 سال حماسه مقاومت و ایثار و پیروزی بر جبهه متحد عربی- صهیونیستی- آمریکایی داشت.
در واقع نهاد مرجعیت و روحانیت در پیدایش و شکل گیری نظام و تداوم آن نقش محوری داشته و دارند و حوزه علمیه به عنوان مادر نظام، در برهه های گوناگون در برابر توطئه های دشمن که از ابتدای شکل گیری انقلاب آغاز شده و تا امروز ادامه داشته است، ایستاده و مانع انحراف روند انقلاب و تحریف آرمان های امام و انقلاب شده است.
انقلابی بودن و انقلابی ماندن حوزه که در چند وقت اخیر بارها توسط رهبر انقلاب بیان شده است نیز با توجه به نقش تعیین کننده و پرچمداری علما و روحانیان و به عبارت دقیق تر حوزه های علمیه در روند شکل گیری و تداوم انقلاب بوده است و از همین منظر نیز باید گفت که رمز ماندگاری انقلاب وابسته به همان روحیه ایثار، فداکاری، گذشت از جان، گذشت از مال، مقاومت در مقابل دشمن، دشمنستیزی و مبارزه با استکبار است و ناگفته پیداست که در این مسیر روحانیت انقلابی باید پرچمدار و هادی جامعه در دفاع از آرمان ها و حفظ روحیه انقلابی و دینی و تعمیق ایمان و تبیین اهداف و آرمان های نظام اسلامی باشند.
در حقیقت حفظ و تبیین گفتمان امامان انقلاب که برخاسته از اسلام ناب و فقه پویای شیعه بوده و به عنوان نیروی پیشران انقلاب در زمینه سازی ظهور دولت مهدوی ایفای نقش می کند باید به عنوان مهمترین وظیفه روحانیت عصر انقلاب مورد توجه قرار گیرد و حوزه های علمیه به عنوان پشتوانه های ایدئولوژیک انقلاب اسلامی باید علاوه بر انقلابی ماندن، با حفظ همان روحیه ایثار و فداکاری انقلابی، به تبیین پیام امام و انقلاب در درون کشور و خارج از مرزها همت گمارند.
به هر روی امروز وظیفه روحانیت همچون گذشته دفاع از اسلام ناب و مکتب اهل بیت(ع) است که امروز این دفاع در حقیقتی به نام انقلاب اسلامی و ولایت فقیه تجلی یافته است و به عبارت دقیق تر، دفاع از انقلاب اسلامی و ولایت فقیه، حمایت از اسلام ناب، مکتب تشیع و فرهنگ اهل بیت(ع) است و نهاد روحانیت و حوزه های علمیه، باید حمایت از انقلاب اسلامی و آرمان های انقلاب را که در حقیقت حمایت از اسلام ناب است به عنوان مهمترین برنامه خود در نظر گرفته و تلاش کنند تا نیازهای جامعه اسلامی را احصا کرده و به دنبال پاسخگویی به این نیازها باشند.
منبع«خبرگزاري رسا»
خمینی کبیر در پاسخ به خبرنگار مجله تایم: پیامبران و ائمه (عليهم السلام) اشتباه نمی کنند
مخالفت های امام خمینی(ره) با رژیم شاهنشاهی، از سوژه های رسانه های گوناگون دنیا در سال های پیش از انقلاب اسلامی ایران بود که در این راستا مصاحبه هایی با بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران انجام شده است..
* مصاحبه خبرنگار مجله تايم با امام خمينى(ره) در تاريخ 15/10/58
سـؤال : احـسـاسـات ضد امريكائى در ايران وسيع است ، امريكائيان هم به نوبت خود از ايران عصبانى هستند، دورنماى روابط دو جانبه را پس از قطعنامه شوراى امنيت چگونه مى بينيد؟
جـواب : احـسـاسـات ايـرانـيـان عـليـه مـلت امـريـكـا نـبـوده ، بـلكـه دولت آمـريـكـاسـت . ما سـال هـا از بـى عدالتى فرياد مى زديم و از اختناق شكايت داشتيم . اما امريكا شاه را بر تخت نشاند يعنى در 1941 متفقين او را به جاى رضاخان كه نوكر انگليس بود نشاندند و دولت امريكا در برابر مخالفت مردم ايران پيوسته از او حمايت كرد. شاه همه منابع ما را غـارت كـرد، شـرف مـلى مـا، سـرمـايـه هـاى مـا، استعدادهاى جوانان ما را بر باد داد، بدين تـرتـيـب ايرانيان نمى توانند نظر خوبى به دولت امريكا داشته باشند و اخيرا ملت ما بـه ايـن نـتـيـجـه رسـيـد كه دولت كارتر، به اصطلاح سفارتخانه خود را به صورت پـايـگـاهـى بـراى جـاسـوسـى و تـوطئه عليه ايران درآورده است . جاسوسان تحت عنوان مـاءمـوران سـفـارت فـعاليت مى كردند و اكنون كه ملت ما اين حقيقت را دريافته ، امريكا را دشـمـن شـمـاره يـك خـود مـى شناسد. به عقيده ما، ملت امريكا به خاطر رفتار دولتشان در ايران ، به هيچ وجه قابل سرزنش نيستند. اگر امريكا بخواهد از طريق دخالت نظامى يا مـحـاصـره اقـتـصـادى و يـا شـيـوه هـاى ارعـاب ، مـا را از عدالت محروم كند، هرگز بحران حل نشده و در انديشه مردم باقى خواهد ماند. مردم امريكا نبايد بگذارند كارتر چنين شيوه اى را ادامـه دهـد، در غـيـر ايـنـصـورت ملت ما متدرجا تصور خواهد كرد كه مردم امريكا هم در سوءنيت كارتر نسبت به ايران سهيمند. راه ديگرى كه در برابر دولت امريكا وجود دارد ايـن اسـت كـه بـه اقـدامـات نـاصـوابـى كـه در ايـران كرده اعتراف كند. از ديدگاه ما راه حـل بـحـران ، تـحـويـل شـاه مخلوع به ايران و اقداماتى براى جبران ضايعاتى است كه ديـكـتـاتـورى او بـر مـلت وارد آورده اسـت . البته ضايعاتى جبران ناپذير هم وجود دارد مـنـجـمـله شـهـادت صد هزار نفر در مبارزه عليه شاه ، نيرو و استعدادهاى انسانى كه در راه سرنگونى او به كار گرفته شد قابل اعاده نيست ، اما ما انتظار پس دادن ثروت هائى را داريـم كـه از ايـن مـلت غـارت كرده است . در صورتى كه ملت ايران قانع شود كه رئيس جـمـهـور شـايـسـتـه اى بـه جـاى كـارتـر مـايـل بـه انـجـام عمل ناروا عليه ما نيست ، مى تواند رفتارى عادى با امريكا داشته باشد، آن نوع روابطى كه ما با ديگر كشورها داريم .
سوال : اينكه بيشتر كشورهاى عالم گروگان گيرى را محكوم كرده اند، ترديدى در شما در مورد موضعتان پديد نمى آورد؟
جـواب : بـيـشـتـر كـشورهائى كه اين كار را كرده اند، زير فشار امريكا بوده است . ما مى خواهيم به همه دنيا نشان دهيم كه قدرت هاى فائقه را هم مى توان به نيروى ايمان شكست داد. مـا در بـرابـر دولت امـريـكـا بـا هـمـه قـدرتـش مـقاومت مى كنيم و از هيچ قدرتى نمى ترسيم .
سؤال : آيا مى دانيد كه شما ايران را منزوى كرده ايد؟ حتى ملت هاى اسلامى هم گروگان گـيـرى را مـحـكـوم كـرده انـد. شـمـا امـريكا را از ايران بيرون كرده ايد ولى چه كسى مى تواند شما را از فشار شوروى رها سازد؟
جـواب : مـا امريكا را بيرون كرديم كه دولتى اسلام به وجود آوريم ، نه اينكه شوروى را جـانشين آن كنيم . شعارهاى ملت ما اين حقيقت را جلوه گر مى سازد. ما مرتبا گفته ايم نه غـرب و نـه شـرق . اگـر روزى شوروى به ما فشار آورد، با همان نيروئى با آن مقابله خواهيم كرد كه به ما امكان بيرون راندن امريكا را داد يعنى نيروى ايمان .
سـؤال : شـمـا بـايـد قـبـول كـنـيـد كـه امـريـكـا هـرگـز شـاه را تـحـويل ملت ايران نخواهد داد. اگر ترديدى داريد، معلوم است كه امريكا را نشناخته ايد. اگر سازمان ملل حاضر به تحقيق در شكايات شما شود، گروگان ها را آزاد خواهيد كرد؟ در عـيـن حـال آيـا هـمـه ديـكـتـاتـورى هـاى عـالم بـايـد مـورد تـحـقـيـق سـازمـان ملل قرار گيرند؟
جواب : ما امريكا را خوب مى شناسيم و مى دانيم كه مى توانيم در برابرش مقاومت كرده و از شرفمان دفاع كنيم . مانشان داده ايم كه در برابر بيعدالتى بزرگ او كه پناه دادن شاه است مى توانيم مقاومت كنيم . ما بايد بر آمريكا غلبه كنيم و او را در همه منطقه شكست دهـيـم . خـروج شـاه از امـريـكا معما را حل نمى كند. يك سازمان بين المللى بايد تلاش هاى جـدى را صـورت دهـد تـا امـريكا را وادار به تحويل شاه خائن به ايران كند. اين سازمان بايد ثروتى را كه شاه غارت كرده ، به صاحبان اصليش كه ملت ايرانند، برگرداند. چنين سازمانى همچنين بايد همه ديكتاتورها را محاكمه كند. ما تسليم بى عدالتى نخواهيم شد و با ستمكاران كنار نخواهيم آمد.
سؤال : اگر بحران گروگان ها حل شود، آيا پيش بينى عادى شدن روابط نظير از سر گرفتن خريد اسلحه و معاملات تجارتى را از آمريكا مى كنيد؟
جـواب : مـا بـا هـر نـوع مـعـامـله اى كـه مـصالح مسلمين را آسيب رساند مخالفيم . پيوندهاى تـجـارتـى و ديـگـر مـبـادلات ، مـادام كـه بـه مـصـلحـت مـلت مـا بـاشـد بـراى مـا مـورد قبول است . در عين حال دولت مسؤ ول امضاى چنان موافقت نامه هائى است نه من .
سـؤال : اقـتـصـاد ايـران زنـده نـشـده ، فـقـيـران جـنـوب تـهـران مـثـل گـذشـتـه اند، نيروهاى مسلح احتمالا نمى توانند از ايران در برابر حمله دفاع كنند، فـعـاليـت سياسى عادى به چشم نمى خورد، با توجه به اين خصوصيات نبايد بگويم كه انقلاب موفق نشده است ؟
جـواب : مـمـكـن اسـت هـمـه ايـن مـشاهدات درست باشد اما انقلاب موفق بوده است ، حتى اركان انـقـلاب مـحـكـم تر شده است . اين حقيقتى است كه ملت ما به انقلاب عادت كرده اند و امروز هـمـه انقلابى و آماده شهادت هستند. من جدا اعلام مى كنم كه ماتوانيم به آسانى در برابر تـجـاوز آمـريـكـا بايستيم . امريكا ممكن است ما را شكست دهد ولى نه انقلاب ما را و به همين دليـل اسـت كـه مـن بـه پـيـروزى خـودمـان اطمينان دارم . دولت امريكا مفهوم شهادت را نمى فـهـمـد. مـا بـا چـنـيـن روحـيـه اى اسـت كـه هـمـه مـشـكـلات ايـران را حل مى كنيم . به شعارهاى مردم نگاه كنيد كه مى گويند، (كارتر نمى داند منطق شهادت چـيـسـت ). بـايـد بـه شـمـا بـگويم كه ضايعاتى كه با آن روبرو هستيم زائيده پنجاه سـال خـيـانـت خـانـدان پـهـلوى اسـت و حـداقـل بـيـسـت سـال تـرمـيـم آن طـول مـى كـشـد. آزادى و جـمـهـورى اسـلامـى بـرقـرار شـده امـا استقلال كامل نيازمند قطع وابستگى به شرق و غرب است و آن هم هدفى است كه ما به آن خواهيم رسيد.
سـؤال : پاره اى اوقات شما با صدور اعلاميه هائى به مردم مى گوئيد چه كار بكنند و در عـيـن حـال وقـتـى كه مى خواهيد از مسووليت اجتناب كنيد مى گوئيد من نمى توانم كارى بكنم ، اين در اختيار مردم يا دانشجويان است ؟
جـواب : اين حقيقتى است كه من هم مثل ديگران نظرم را ابراز كرده و در مورد آنچه كه بايد انـجـام شـود اظـهـار نظر مى كنم اما شما نبايد ترديدى داشته باشيد كه گروگان ها در دست دانشجويانند.
سؤال : آيا هرگز در مورد چيزى اشتباه كرده ايد؟
جـواب : فقط محمد رسول الله و ديگر پيامبران و ائمه اشتباه نمى كردند، هر كس ديگرى اشتباه مى كند.
* مصاحبه های بعدی امام راحل با رسانه های خارجی را در شماره های بعد مطالعه کنید.
منبع: صحیفه نور/ جلد یازدهم