ترس در لانه عنکبوت؛
همه دنیا درباره فتوای آیت الله مکارم شیرازی صحبت میکنند
🔺فتوای تاریخی و فوقالعاده آیت الله مکارم شیرازی واکنشهای بسیار زیادی را در دنیا به همراه داشته است. اکانت رسمی موساد و بسیاری از خبرگزاری ها و انسان رسانههای معروف دنیا ورود مراجع تقلید به نبرد با رژیم صهیونسیتی تحلیل کردهاند.
🔺همچنین خبرگزاری Russia Today معروف ترین و معتبرترین خبرگزاری روسیه است این بیانیه تاریخی را پوشش داده است.
🔺فعالین رسانهای دیگری مانند:
۱. امیلی شرادر(Emily Schrader) که یک فعال رسانهای، تحلیلگر سیاسی و نویسنده معروف آمریکایی است.
۲.اکانت «Nioh Berg» مربوط به یک فعال رسانهای اسراییلی که از حامیان معروف رژیم اشغالگر قدس به شمار میآید.
۳.حساب Open Source Intel یکی از حسابهای معروف «رصد اخبار لحظهای و اطلاعات» در دنیاست الکس جونز (Alex Jones) یک چهره رسانهای بسیار شناختهشده آمریکایی است و دهها خبرگزاری و انسان رسانه معروف این نامه تاریخی بررسی کردهاند.
این جنگ برای ما یک جنگ تحمیلی نیست
اشتباه نکنید؛ این جنگ برای ما یک جنگ تحمیلی نیست، این #جنگ_توفیقی است!
📌توفیقی که شاید از زمان حضرت رسول و جنگ خیبر تاکنون به این شکل نصیب هیچ قومی در طول تاریخ اسلام نشده است
📌سرشاخ شدن با شدیدترین دشمن اهل ایمان، پیروز شدن بر اراده او، شهادت در چنین جنگی سعادت و بهجت بزرگیست که نصیب هر قوم و هر کشوری نخواهد شد
📌مومنان کیس و زرنگ کسانی هستند که برای قرار گرفتن بخشی از عمرشان در چنین روزهایی تا آخرین نفس شاکر خدایشان هستند
📌و آنان که غر میزنند، آنانکه دلسرد هستند و دلسرد میکنند، آنان که ترسیدهاند یا میترسانند، آنانکه قبل از پیروزی یا شهادت دم از عقبنشینی غیرتاکتیکی میزنند یا بر مذاکره با دشمن اصرار دارند، یا ابلهانی هستند که قدر این نعمت بزرگ را نمیدانند یا ایمانشان به اراده الهی آنقدر ناچیز است که نمیشود به سجادههایشان برای لحظهای اعتماد کرد.
📌اهل ایمان و توفیق بدانند که پایان این جنگ برایشان سعادت است و اهل نفاق و ترس بدانند پایان این روزها برایشان در پوشه اعمالشان کمتر از ذرهای عمل صالح نمانده است.
📌مسلمان ایرانی، شیعه ایرانی، کرد و ترک و فارس و لر و عرب و… ایرانی امروز خدای متعال و اسلام عزیز در برابر سرسختترین دشمنش تو را برگزیده است!
📌ایران و ایرانی امروز قوم مبعوث الهی در برابر یهود است؛ برای دنیای بدون صهیونیست؛ برای فردای خالی از عفونت صهیون؛ برای اهتزاز پرچم زیبای محمدی بر تمام گستره زمین؛ برای الله اکبر؛ برای لااله الا الله!
📌همچنان دندان بر دندان بفشارید و مشتهایتان را محکم و پرقدرت برای ضربه نهایی آماده نگهدارید
فردا از آن ماست، حتی بیشتر از امروز!!
✍مهدی عرفانی
سرنوشت انقلاب را برایتان بگویم؛
سخنرانی آیت الله حائری شیرازی در جمع سپاه استان اصفهان سال ١٣۶۵:
🔹امروز در عالم دو ولایت مطرح است: «ولایت اهلبیت(ع) نسبت به مسلمانان خالص» و «ولایت یهود برای مسلمانان ناخالص».
هر دوی این ولایتها در حال رشد هستند و باید هم رشد کنند. ببینید چه میخواهم بگویم! در اینطرف، ولایت امام دارد سر بلند میکند. در آنطرف هم ولایت اسرائیل دارد سر بلند میکند. در این وسط، کسانی هستند که باید یا جذب این بشوند یا جذب آن بشوند. اگر هنوز جذب نشدهاند، بهخاطر این است که این دو ولایت هنوز بهاندازۀ کافی به رشد نهایی خودشان نرسیدهاند. اسرائیل هنوز به رشد نهایی خودش نرسیده است. نهضت امام هم هنوز به رشد نهایی خودش نرسیده است.
🔹کسانی که با امام مخالفت میکنند، اینها میمانند تا اینکه بالاخره از زیر پرچم اسرائیل سر دربیاورند! چون در عالم، دو ولایت بیشتر نخواهد بود. منتها این دو ولایت، هنوز به حد کافی بزرگ نشدهاند. در آینده، وقتی این دو کاملاً رشد بکنند، با یکدیگر رودررو خواهند شد؛ یعنی دیگر هیچ مملکتی، بین [نهضت] امام و اسرائیل واسطه و فاصله نخواهد بود. الان سوریه و لبنان واسطه هستند. در آینده، حکومت اسلامی و اسرائیل [ مستقیماً ] با هم اصطکاک پیدا خواهند کرد؛ یعنی ولایت اهلبیت(ع) یک طرف، یهود هم یک طرف! تمام کسانی که نمیتوانند زیر بار یهود بروند، میبینند که چارهای جز قبول ولایت اهلبیت(ع) ندارند. آنوقت، اهلبیت(ع) رشد میکنند. در این وضعیت است که تمام جوامع، جز یهودیصفتان، سراغ امام زمان(ع) میآیند و این مقدمۀ ظهور امام زمان(ع) خواهد شد.
🔹شما میپرسید: «چرا یهود، قطب مقابل ولایت اهلبیت(ع) است؟» در روایت داریم کسانی که با اهلبیت(ع) مخالفت کنند و بغض ایشان را داشته باشند، یهود این امتاند.
زینب کبری(ع) در همین ایام محرم و صفر، در کوفه صحبت کرد. حضرت به اهل کوفه گفت: «ضربت علیکم الذلة و المسکنة»! یعنی همانچیزی را که قرآن به یهود نسبت داده، حضرت خطاب به کوفیان میگوید! اینجا مقصود از کوفیان، تنها اهل کوفه نیست. کوفه در آن روز، نمونهای بوده برای تمام کسانی که امام حسین(ع) را ترک کردند. قرآن به یهود گفت: (ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ) و زینب کبری هم خطاب به کسانی که امام حسین(ع) را تنها گذاشتند، چنین گفت. امروزه هم، ولایت فقیه، همان تجلّی ولایت اهلبیت(ع) است؛ آنهایی که ولایت فقیه را نپذیرفتند، ولایتشان به ولایت یهود منتهی خواهد شد!
🔹سرنوشت این انقلاب را برایتان گفتم تا اگر سختیها و فشارهایی پیش آمد، بدانید کسی که بناست در صف اهلبیت(ع) باشد را تحت فشار قرار میدهند. این شخص اگر به درد اهلبیت(ع) نخورد، به صف دشمنان ایشان ملحق خواهد شد. در مقابل هم، بسیاری افراد از صف دشمنان بیرون میآیند و به صف شما میپیوندند. بدانید که صف انقلاب، این است و این مشکلات را دارد تا زمانی که جلوه پیدا بکند.
عقلانیت
۱.نقش احساسات و عقلانیت در انقلابها چیست؟
🔺در انقلابها این احساسات است که باعث حرکت میشود.
🔺اما عقلانیت جهت را حفظ میکند.
۲.عقلانیت انقلاب امام چه ویژگی دارد؟
🔺حضرت امام ره در آثار خود، خصوصا کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل، دو نوع عقلانیت را معرفی میکند
🔺یک عقلانیت متعبد نسبت به دین و بر پایه خود شکوفایی انسان. این عقلانیت امام است.
🔺عقلانیت دوم که در واقع اصلا عقلانیت نیست بر پایه اسارت انسان و بی توجهی به خدا بنیان گذاشته میشود.
۳.مظهر عقلانیت ناب انقلاب چیست؟
🔺چون متعبد است بر اساس ولایت الهی و قانون او حرکت میکند که مظهرش ولایت فقیه است
🔺چون بر پایه خودشکوفایی انسان حرکت میکند و متکی به این و آن نیست، استقلال ملی مظهر آن است.
۴.ثمرات عقلانیت ناب انقلاب چیست؟
🔺باعث پیشرفت میشود.
🔹چرا؟
☘چون جوشش جامعه که باعث حرکت همه جانبه انسانی است متوقف نمیشود.
☘چون بوسیله تعالی جامعه، آباد کردن حیات دنیا را به دست میآورد.
☘چون با تحول انسان و جامعه، اراده و قدرت الهی را به کمک میآورد.
🔺باعث امنیت پایدار میشود.
🔹چرا؟
☘چون ریشه امنیت پایدار بروز و ظهور قدرت است.
☘قدرتی که بر هر قدرت خارجی فائق میشود قدرت الهی است.
☘ریشه قدرت الهی، خودشکوفایی انسانی است.
🌿 ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم
🌿و لا تهنوا و لاتحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین
☘قدرت ایجاد و به کارگیری ابزار دفاعی و توانمندی اقتصادی و سیاسی ریشه در اراده مردم دارد.
🔺باعث رفاه عمومی میشود.
🔹چرا؟
☘کشور بر پایه کار و تلاش مردمش اداره میشود و نه اتکای به سرمایه ای که استفاده از آن منوط به اراده دیگران باشد.
☘احساس حزن و خوف یعنی نگرانی و یاس ناشی از دلبستگی به دیگران است نه خدا.
🌿الا ان اولیاء الله لاخوف علیهم و لا هم یحزنون
☘احساس آسایش و رفاه همراه با رشد مادی در گرو مستقل شدن از دنیا طلبان است.
🌿الشیطان یعدکم الفقر
🌿من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا
🌿و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب
۵.مراقبت از عقلانیت انقلاب و حساسیت نسبت به آن یعنی چه؟
🔺یعنی ولایت فقیه و استقلال ملی
🔺که ساختار امامت و امت را شکل میدهند.
🔺که مظهر ولایت الهی و توحید در جامعه اند
🔺که منشا کلافگی و دست درازی و تهدید و مکر طاغوت مستکبر است.
🔺که ریشه حل و فصل همه مشکلات یک جامعه است.
🔺 و مظهر عقلانیت نابی است که امام به مردم هدیه داد و باید آن را حفظ کرد.
🔺هر طرح احساسی که این دو را خراب کند در کشور، پایه اصلی جهالتی است که پیشرفت و امنیت و قدرت را در کشور نابود میکند.
✍علی مهدیان
فناوری پیشرفتهای که ضامن درمان دیالیزیهاست
🔹بیشتر مردم وقتی نام «انرژی هستهای» را میشنوند، شاید بعداز تولید برق، اولین چیزی که به ذهنشان میرسد، کاربرد این فناوری در درمان یا تشخیص بیماریهاست.
🔹اما کاربرد این فناوری فقط محدود به درمان یا تشخیص با رادیوداروها نیست. یکی از حوزههای پیشرفته و کمتر شناختهشده آن استریلکردن تجهیزات پزشکی است که از عفونتهای بیمارستانیِ بسیاری پیشگیری میکند.
🔹ما در کشورمان فناوریِ این کار را داریم اما از کشورهای پیشرفته عقب هستیم. در آمریکا حدود ۴۵ درصد کالاهای پزشکی با این روش استریل میشود، در اروپا حدود ۵۵ درصد و در ژاپن حدود ۸۰ درصد؛ اما سهم این تکنولوژی در ایران کمتر از یک درصد است!
🔹یکی از مزیتهای این روش این است که چون از گرما برای استریلکردن استفاده نمیشود، برای مواد پلیمریِ حساس به گرما مثل پودر استخوان، ایمپلنتهای پلیمری یا فیلترهای دیالیز، آسیبی ایجاد نمیکند.
چه بگويم! خرمشهر يا خونين شهر!
چه بگويم! خرمشهر يا خونين شهر! شهري در آسمان، شهري سبز اما به قدمت سرخي خون بيگناهان،سرخ!
صورت خرمشهر هنوز از زخم هايي كه از جنگ برداشته بود، چاك چاك بود.
كم نيستند ساختمان هايي كه يك وجب از پيكره اش را پيدا نمي كني كه تركشي به آن اصابت نكرده باشد؛ به خصوص بعضي مناطق شهر كه هنوز بازسازي نشده و يا جزء آثار جنگ باقي مانده بودند.
منازل و ساختمان ها چون بدن شهداي خرمشهر زخمي و تكه پاره بود. در شهر كه حركت مي كني نگاهت ميدان ها و خيابان هاي كنوني را نمي بيند! آنچه بي اختيار مي بيند، چهره خونين شهري زخم خورده است كه هنوز از درد به خود مي پيچد.
در اينجا يكي از ميادين شهر، «مقاومت» نام گرفته است.
در اين باره مي گويند:
وقتي دژخيمان عراقي به چهره خرمشهر، ناجوانمردانه سيلي زدند و گام هاي منحوس خويش را بر سينه پاكش نهادند، عده اي از هموطنان خرمشهري در همين مكان در برابر آنها مردانه ايستادگي و جانفشاني كردند و امروز خون مطهر آن فرزندان ايران زمين، كه با خون دل خونين شهر و خاك پاكش يكي شده است، در وجود «ميدان مقاومت» به يادگار مانده است؛ پس اگر بگويم صورت خونين شهر را با خون شهيدان شسته اند، گزاف نگفته ام، و به همين خاطر است كه از وقتي پا به خاك خونين شهر مي گذاري، تا هر وقت كه ميهمانش باشي، دلت راضي نمي شود كه حتي لحظه اي هم بدون وضو به سر بري.
از نمايشگاه هشت سال دفاع مقدس هم ديدن كرديم؛ غبار اندوه دوران اسارت خرمشهر از عكس ها پيدا بود.
ايد باور كنيد كه در همان نيم روز اول بازديد، احساس كردم پر شده ام و ديگر ظرفيت ديدن بقيه آثار و توان شنيدن ديگر حماسه ها را ندارم؛ آخر، خونين شهر چيز ديگري است!
در ادامه سفر، توفيقي ديگر يارمان شد؛ برادري كه راوي دردهاي خونين شهر بود به اتوبوس ما آمد.
آه كه چه مي گفت، واي كه چگونه مي گفت! از عشق، از ايمان، از دفاع مقدس و از درد و عشق خودش! دردي كه درد بودن و عشقي كه عشق رفتن بود. او يادگاري بر جاي مانده از دوران عشق بازي عشاق در مناطق نبرد حق عليه باطل بود. همرزمانش مي گفتند: تركشي در سرش به يادگار مانده است؛ تركشي دوست داشتني! از روزهاي خوش شيدايي.
درد دلهايش چنان وجودم را به آتش مي كشيد كه با هر كلامش دلم بي اختيار به التهاب مي افتاد. مي گفت، خاك شلمچه شفا مي دهد و داده بود.
اصلاً نمي دانم چرا خاطره خرمشهر را اين طور روايت مي كنم! قلم پريشان و سرگردان است. هر كاري مي كنم كه به ترتيب وقوع حوادث بنگارم، نمي توانم! قلم، خود پيش مي رود و از هر چه كه وجودش را بيشتر بسوزاند مي نويسد.
«شلمچه» ديار از دنيا بريدگان و به يار پيوستگان، با مرزهاي آبي و خاكي با عراق. راوي كاروان مي گفت:
وقتي حزب بعث از اين مرزها به طرف شهر حمله ور شد، همه مردم از كوچك و بزرگ با چوب و بيل و هر چه كه در دسترس بود به مصاف دشمن رفتند و از غيرت و شرف خرمشهر دفاع كردند.
در آن نبرد نابرابر بيش از 200 نفر شهيد دادندو شب كه با بدن هاي خسته بازگشتند تا دمي در خرمشهر بياسايند، تازه نفرت و كينه خفته دشمن بيدار شد و شبانه مردم بي پناه را از دو مرز آبي و خاكي زير آتش سنگين گرفت.
صبح آنان كه از شعله آتش كين دشمن درامان مانده بودند، پاره هاي تن عزيزان خود را از پشت بام ها و كوچه و يابان جمع كردند.
رزمنده ديگري از خيانت هاي بني صدر ملعون كه به زخماب تن خرمشهر نمك پاشيده بود سخن گفت.
آري! آنان كه بوئي از انسانيت نبرده اند چه مي دانند كه اين وارثان خونين شهر چه مي گويند! .وقتي آن رزمنده حرف مي زد، داغي نفسش دلها را مي سوزاند. مي سوخت و مي گفت! مي گفت و مي سوزاند! او هم شهيدي است كه تنها جسمش در اين دنيا باقي مانده و روحش سالها بود كه پرواز كرده بود.
دلم به حالش مي سوخت كه مجبور بود در فراق ياران بسوزد و در جمع ما بي خبران بسازد. يادگار جنگ بود و گرنه برايش دعا مي كردم كه زودتر از اين دنياي خاكي برود. فقط او نبود كه چنين حال و روزي داشت. خودش مي گفت، چند نفري از بچه هاي مقاومت 45 روزه در خرمشهر باقي مانده اند كه آنها هم دلشان مي خواست مثل ديگر همسنگران كه در راه گشودن زنجير بازوان خرمشهر و يا در عملياتي ديگر به ابديت كوچ كرده بودند، بروند.
يسطرون هم رفت و مانون مانده ايم
بعد ليلي باز مجنون مانده ايم
فاتحان رفتند و پاي برجها
در تكاپوي شبيخون مانده ايم
بعد اتمام بيابان ها هنوز
ما بيابانگرد و مجنون مانده ايم
چقدر سخت است كه كسي از جا ماندن خودش غمگين باشد و هر روز ببيند كه هنوز نفس مي كشد. كسي كه در چنين ستيزي با خويشتن خويش دست و پنجه نرم مي كند، جاني ترين دشمن خود را نفس خويش مي بيند و اين جدال در فضاي بسته درون كشنده است، كشنده!
باطل از بین رفتنی است
بیانات در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای امدادگر
[دریافت PDF]
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
تشکّر میکنم از این کار بزرگی که مجموعهی شماها اقدام کردید؛ [یعنی] تشکیل بزرگداشت شهدای امدادگر در طول سالهای متمادی، چه در دفاع مقدّس و چه بعد از آن. کار بسیار لازم و مهمّی بوده و امیدواریم که انشاءالله تأثیرات مطلوب را بگذارد.
این ابتکاراتی که آقای کولیوند ذکر کردند ــ در این متن زیبایی که خواندند ــ که این کارها انجام گرفته، اینها باید مخاطب و مستمع پیدا کند. صرف اینکه شما ابتکار کنید و یک بازی خوب درست کنید یا یک کتاب خوب بنویسید یا یک فیلم خوب تولید کنید، کافی نیست. این چیزهایی که شما گفتید، انسان را سر شوق میآورد و خیلی خوب است؛ منتها باید کاری کنید که در یک کشورِ هشتادمیلیونی، بیست میلیون مخاطب داشته باشد؛ یعنی واقعاً ترویج کنید؛ این مهم است. راهش را پیدا کنید؛ میتوانید. اگر جوانهای ما در زمینههایی که حالا زیرساختاش وجود دارد ــ آن چیزهایی را که زیرساخت ندارد، عرض نمیکنم ــ بتوانند بنشینند فرصت کنند فکر کنند و دنبال راهکار و ابتکار بگردند، مسلّم به جاهای خیلی خوبی خواهند رسید؛ این را ما، هم در صنعت امتحان کردیم، هم در ادبیّات و هنر امتحان کردیم، هم در سیاست امتحان کردیم، هم در فعّالیّت ساختوساز در بخشهای مختلف امتحان کردیم.
اگر جوانها با انگیزه و همّت وارد کار بشوند، همّت کنند و دنبال کار را بگیرند، هیچ کارِ نشدنیای وجود ندارد. آن جاهایی هم که زیرساخت در کشور ندارد، میشود آن زیرساخت را بتدریج ایجاد کرد. همین پیشرفتهایی که امروز در بخشهای مختلف مشاهده میکنید، هیچ کدام زیرساخت ملّی نداشته. ما الان هزارها کتابِ خواندنیِ مربوط به شهدا داریم که واقعاً خواندنی است و هر کدام را که انسان فرصت میکند نگاه کند و بخواند، جذّاب است ــ واقعاً اینجور است ــ در حالی که ما قبل از انقلاب، زمینهی کار هنری و فعّالیّتهای هنری بخصوص در زمینهی داستان نداشتیم؛ خیلیخیلی بندرت و کم، آن هم در سطح پایین. امروز سطح کار بالا است؛ این زیرساخت را جوانهای ما ایجاد کردند، هنرمندهای ما ایجاد کردند. بنابراین، میتوانید پیش بروید و انشاءالله انجام بدهید.
در مورد امدادگران و فضایل بزرگ اینها کم صحبت شده؛ حالا انشاءالله بعد از این، با تشکیل این دبیرخانهی شما و کارهای شما، بیشتر بشود. من دو سه جمله در این زمینه عرض میکنم. رزمنده نیاز دارد به آموزش، به سلاح؛ امّا آن کسی که این آموزش را به او میدهد و این سلاح را به او میدهد، غالباً در خارج از معرکهی نبرد این خدمت را به رزمنده میکند. رزمنده احتیاج دارد به امداد، به پانسمان، به باند، به جلوگیری از خونریزی، به رساندن به درمانگاه و بیمارستان؛ آن کسی که این کارها را و این پشتیبانیها را از رزمنده میکند، در وسط معرکه است؛ این تفاوتِ فوقالعاده مهمّی است بین این دو نوع پشتیبانی. امدادگر، در زیر باران گلوله و ترکش، به فکر نجات دیگری است. رزمندهی ما دو کار دارد: یکی اینکه دشمن را عقب براند، یکی اینکه خودش را حفظ کند؛ امّا امدادگر ما به فکر حفظ خود نیست، به فکر حفظ دیگران است و برای حفظ دیگران وارد میدان میشود. آن چیزی که در این گوشهکنارِ کتابهای خاطرات رزمندهها گاهی انسان مشاهده میکند از کارهایی که این امدادگران انجام دادند، واقعاً شگفتانگیز است! آن گذشت اینها و [کارهای] اینها، با آن سختیها، با آن دشواریها؛ این را باید تبیین کرد برای مردم تا بدانند و بفهمند.
یک نکتهی دیگر این است که امدادگران ما مظهر صفات انسانی و انساندوستی بودند. ما مواردی را مشاهده کردیم که امدادگران حتّی به دشمنی که اسیر شده و مجروح است کمک میکردند؛ این کار خیلی بزرگی است. خب دشمن در میدان جنگ آمده شما را بکُشد، مقابلهبهمثل اقتضا میکند که شما هم بخواهید او را بکشید؛ امّا شما وقتی که آن کولهی امدادگری را به دوش میاندازید یا میروید پشتِ خطّمقدم، آنجا بیمارستان صحرایی تشکیل میدهید و آنجا امداد میکنید، در واقع دارید درست عکس وضعی که دنیای بیگانهی از انسانیّت دارد رفتار میکنید و عمل میکنید، انساندوستی را نشان میدهید. خود من دیدم که نزدیک خطّمقدّم ــ حالا [اینکه] چند کیلومتر بود یادم نیست، امّا خیلی کم بود ــ پزشکان و پرستارها در بیمارستان صحرایی مشغول کار بودند، آنجا اتاق عمل جرّاحی تشکیل داده بودند که مایهی تعجّب بود؛ بُرد گلولهی دشمن و خمپارهی کوتاهبُردِ دشمن به اینجا میرسد، اینها زیر گلولهی دشمن اتاق عمل جرّاحی تشکیل دادند! [این] خیلی مهم است. پزشکانی در دورهی دفاع مقدّس بودند که کیفشان آماده بود و به مجرّد اینکه بنا بود عملیّاتی شروع بشود و اینها بروند، به اینها که یک اطّلاعی داده میشد، اینها با تلفن به منزلشان میگفتند ما رفتیم! کیف را برمیداشتند راه میافتادند؛ یعنی اینها واقعاً یک چیزهایی نیست که بهزبان قابل توصیف باشد؛ اینها را جز با ابزار هنر نمیشود نگه داشت و تبیین کرد و بیان کرد.
امروز ملّت ما احتیاج دارد به اینکه این حرکتهای عظیم را و این کارهای بزرگ را که از خود این ملّت سر زده، از بچّههای این ملّت سر زده، بداند؛ به این احتیاج دارد، که ما در این زمینه یک مقدار کوتاهی داریم، و [لذا خیلیها] نمیدانند؛ و بیش از این، کوتاهی ما در انعکاس اینها به دنیا است. شما میبینید که در کشورهایی یک قهرمان نیمهکارهای و متوسّطی دارند، این را چطور بزرگ میکنند، دربارهاش کتاب مینویسند، داستان مینویسند؛ بعضیها هم قهرمان ندارند، قهرمان میسازند؛ تاریخ ندارند، تاریخ میسازند. ما قهرمانش را هم داریم، تاریخش را هم داریم، گذشتهی پُرافتخارش را هم داریم؛ این را باید منتقل کنیم، باید منعکس کنیم. این کار بزرگی است و جزو وظایف حتمی است؛ این کار دوّم؛ که هم بشناسیم، هم معرّفی کنیم، هم این را تبدیل کنیم به فرهنگ عمومی؛ یعنی معلوم بشود که امداد و کمک یک وظیفهی اسلامی و انسانی است و این باید در نسلها جاری باشد، به طور دائم بایستی ادامه داشته باشد. این کارها، کارهای همین مجموعههای شما است. امیدواریم انشاءالله این کنگره، این بزرگداشت، یک مقدّمهی خوبی باشد برای اینکه این کارها پیش برود و انجام بگیرد.
آن وقت این را شما مقایسه کنید با آن حیوانهای وحشیِ انسانصورتی که آمبولانس را بمباران میکنند، بیمارستان را بمباران میکنند، بیمار را بمباران میکنند و میکُشند، کودک بیگناه و ناتوان از دفاع را بیدریغ از بین میبرند! امروز دنیا دست اینها است؛ امروز حرکت جمهوری اسلامی و ایستادگی جمهوری اسلامی و «تمدّن نوینی» که جمهوری اسلامی مکرّر نام میآورد، برای مقابلهی با این وضع دنیا است. چه کسی میتواند ادّعا کند و واقعاً باور داشته باشد که در مقابل این وحشیگریها، این خونخواریها، انسان وظیفهای ندارد؟ چه کسی میتواند این را بگوید؟ همه وظیفه داریم. امروز کسانی ادّعای اختیارداریِ دنیا را میکنند یا بر کشورهایی در دنیا حکومت میکنند که رفتارشان این است؛ کودک را میکُشند، بیمار را میکُشند، بیمارستان را نابود میکنند، مردم غیر نظامی را بیدریغ بمباران میکنند. خب شما [اگر] جنگ دارید، نظامی با نظامی بجنگند. حالا گاهی همین هم عادلانه نیست، ظالمانه است؛ یعنی حرکت، حرکت ظالمانهای بوده، لکن بالاخره جنگ بین نظامیها است. غیر نظامی را چرا میکُشند؟ چرا میزنند؟ چرا خانهها را ویران میکنند؟ امروز دنیا دست اینها است.
این، آن وظیفهی بزرگی است که بر دوش ما است. این احساس وظیفه است که ما را به حرکت وامیدارد؛ این احساس وظیفه است که نمیگذارد چراغ امید در دل ما خاموش بشود و همین احساس وظیفه است که دشمنانی مثل این وحشیهای غربیِ کراواتزدهی اُدکلنزدهی خوشظاهر را در مقابل جمهوری اسلامی وادار میکند به ایستادگی و دشمنی. [مشکل] اینها است؛ یعنی اگر شما به این وحشیگریها اعتراض نکنید، اگر با آنها کنار بیایید، اگر حتّی تحسینشان هم بکنید، با شما هیچ دشمنیای نخواهند داشت؛ مشکل همین است که شما اساس این تمدّن باطل را دارید رد میکنید و حق با شما است، باید هم رد کنید.
و انشاءالله این باطل از بین خواهد رفت؛ باطل ماندنی نیست، باطل رفتنی است، بلاشک، منتها باید اقدام کرد. اینجور نیست که ما بنشینیم تماشا کنیم تا باطل خودش آب بشود و از بین برود؛ نه، اینکه خدای متعال باطل را رفتنی اعلام میکند، این یعنی اگر چنانچه در مقابلش ایستادی، مبارزه کردی، کار کردی، این ماندنی نیست، این قدرت بر مقاومت ندارد. وَ لَو قاتَلَکُمُ الَّذینَ کَفَروا لَوَلَّوُا الاَدبارَ ثُمَّ لا یَجِدونَ وَلِیًّا وَ لا نَصیرًا؛(۲) شما اگر سینه سپر کردید، اگر ایستادید، بدون تردید او پشت خواهد کرد؛ امّا اگر شما یا نشستید یا روی خوش نشان دادید یا لبخند زدید یا فرار کردید یا او را به کارهایش تحسین کردید، نه، او از بین نمیرود، روزبهروز بیشتر هم پُرروتر خواهد شد.
امیدواریم انشاءالله خدای متعال شماها را موفّق بدارد، ما را بر آنچه وظیفهی ما است آگاه کند و توفیق بدهد که بتوانیم به این وظایف عمل کنیم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ در ابتدای این دیدار، آقای پیرحسین کولیوند ( رئیس جمعیّت هلالاحمر) گزارشی بیان کرد.
(۲ سورهی فتح، آیهی ۲۲
بعد تو تمام سروها… افتادند
در ماتم سیدالشهدای خدمت و همراهان شهیدش؛ شاعران گلستانی همچنان در فراغ آن خادم الرضا و سید محرومان ابیاتی میسرایند و با جوهر قلم و انبوهی از احساس به عرض ارادت کردند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در گرگان، خبر حزنانگیز شهادت رئیسجمهور مردمی، صادق الوعد، ولایتمدار و همراهانش، همزمان با شب میلاد هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت علی بن موسیالرضا (ع)، قلوب مردم ایران را به درد آورد و سراسر این مرز پرگهر و ملتهای آزاده جهان را در غم و اندوه فرو برد.
در پی وقوع این حادثه جانسوز، جمعی از شاعران استان گلستان آثاری را با طبع و ذوق خود در وصف و فراغ رئیسجمهور دولت مردمی سیزدهم قلمی کردند که در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
قاسم کوهساریان- رامیان
تکبیر به لب زدست و پا افتادند
گفتند: که پیکر تو… اربا اربا
دستان تو در اوج وفا افتادند.
***
کلیدواژههای پیام رهبرانقلاب به یکصدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم
#کلیدواژههای پیام حضرت آیتالله العظمی خامنهای در همایش بینالمللی گرامیداشت یکصدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم
📅 تاریخ: ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
۱. حوزه علمیه؛ پیشرو، سرآمد و جهانی
▫️ضرورت سرآمد بودن حوزههای علمیه
▫️حوزه علمیه قم بهعنوان کانون علم و اجتهاد
▫️گسترش همکاری حوزه و دانشگاه
▫️تأکید بر حوزههای علمیّه بانوان و نقش آنان در هدایت جامعه
دلتنگ رئیسی عزیز هستیم..
باران ببارد میروی
باران نبارد میروی
شهید #رئیسی_عزیز
سید بزرگوار خدمتگذار دلسوز
تو چرا باز نگشتی دیگر؟!💔
سوختیم با رفتنت سوختیم
تنها تن شما نبود که در آنجا سوخت
قلب ما بود که با رفتنت سوخت جگرمان آتش گرفت
کجایی سید این روزها نبودنت شدیداً احساس می شود شدیداً…