مجموعه پوستری مقام والای مادر در کلمات رهبرانقلاب
صفحات: 1· 2
کرامت حضرت ام البنین(علیها السلام)
حضرت ام البنین (س) از زنان بزرگواری است که درگاهش پناهگاه بی کسان و ناامیدان است. از این رو، نزد مسلمانان و شیعیان و دل باختگان آل الله، منزلتی والا دارد و کرامت هایی از او نقل کرده اند آیت الله العظمی حاج سیدمحمود حسینی شاهرودی می فرمود:
من در سختی ها، صد مرتبه صلوات برای مادر حضرت عباس(ع) جناب ام البنین(س) می فرستم و حاجت می گیرم. (ربانی خلخالی، 1378: 140).
آیت الله العظمی سیدمحمد شیرازی می فرمود:
شخصی در عالم مکاشفه، حضرت قمر بنی هاشم را می بیند و عرض می کند: آقا! من حاجتی دارم؛ به چه کسی متوسل شوم تا حاجتم روا شود؟ حضرت می فرماید: به مادرم ام البنین(علیها السلام). (ربانی خلخالی، 1378: 142).
نویسنده کتاب ام البنین (علیها السلام)؛ نماد از خودگذشتگی می نویسد:
خانواده ای ترک زبان و حنفی مذهب به محله ما آمده بودند در میان آنان خانمی بود به نام وزیره که ده سال از ازدواجش می گذشت، ولی هنوز بچه دار نشده بود. اهل محل به او گفتند: چرا به حضرت ام البنین(س) متوسل نمی شوی؟ گفت: این کار سودی ندارد. به او گفتند: هرکس از غذای سفره ام البنین(س) بخورد او را در پیشگاه خدا واسطه قرار دهد، خداوند دعایش را می پذیرد. تو نیز چنین کن، شاید خداوند دختری به تو عطا کند و به مبارکی ام البنین(علیها السلام)، نام او را فاطمه بگذاری. او گفت: می پذیرم به شرط آنکه این مطلب میان من و شما باشد و شوهر و خانواده ام از آن آگاه نشوند.
فردا وزیره با نگرانی و هراس، درحالی که صورت خود را با مقنعه ای پوشانده بود، به مجلس روضه ای در منزل حاجیّه ام عبدالامیر آمد. نخستین مرحله از ذکر مصیبت ام البنین(س) پایان رفته بود و ناله و گریه زن ها بلند بود. با دیدن حالت گریه زنان، دل وزیره نیز شکست و غم هایش افزونی یافت. روضه خوان پس از شرحی درباره فضایل ام البنین(علیها السلام)، برای بهبودی بیماران دها کرد. آنگاه سفره ام البنین(س) پهن شد. وزیره، کمی از خوراکی ها را برداشت و درحالی که اشک هایش جاری بود، از منزل خارج شد. او و شوهرش آن غذای متبرک را خوردند.
یک ماه پس از این رویداد، رنگ چهره وزیره به زدی می گرایید، به گونه ای که کارهایش را به سختی انجام می داد. شوهرش او را نزد پزشک برد. پزشک می گوید: ناراحتی های او نشانه بارداری است. دوران بارداری گذشت و او دختری به دنیا آورد؛ دختری به دنیا آورد؛ دختری که مانند شمعی به خانه تاریک آنان روشنی بخشید. وزیره می خواست برای تبرک به نام ام البنین (س) نام نوزاد را فاطمه بگذارد، ولی خویشاوندان شوهرش مخالفت کردند و نام نوزاد را بشری گذاشتند و وزیره به خاطر سوگندی که یاد کرده بود، کفّاره پرداخت. (عبدالامیر الانصاری، 1375: 42).
بعد از درگذشت همسر اوّل آمدن همسر دوّم در خانه معمولاً با درگیری ها، بگو مگوها و تبعیض هایی میان همسر دوّم و فرزندان همسر اوّل همراه است. این درحالی است که آمدن ام البنین(س) در خانه امام علی (ع) نه تنها اختلافی ایجاد نکرد، بلکه بر مهربانی در خانه و همدلی افراد خانواده افزود.
ولایت دوستی و ولایت پذیری
عشق و محبت به ولایت با جان او آمیخته بود. او علی (ع) را نه تنها به عنوان همسر، بلکه به عنوان برادر رسول خدا و حجت خدا در میان مردم می دید و همسان به فرزندان معصوم او می نگریست. صفا و صمیمیت در محبت ایشان به مقام ولایت، موج می زد. هرگاه حسنین را بیمار می دید، دست مهربانی بر سرشان می کشید و همچون مادر از آنان پرستاری می کرد. با سخنان مهربانه اش، دل هایشان را آرامش می داد و در برابر آنان فروتنی می کرد. هرگاه با آنان روبه رو می شد، به ایشان لبخند می زد. (سویج، 1377ق: 50).
هنگام وداع با پسرانش وقتی که همراه اباعبدالله به سوی مکّه و کربلا حرکت می کردند، با روی باز از آنان استقبال کرد. پاسداری از وجود حسین را به آنان سفارش فرمود و فداکاری در راه حسین را به آنان گوشزد کرد. (عبدالامیر انصاری، 1375: 24). به راستی، برای او آسان بود که داغ جانسوز چهار فرزندش را ببیند، ولی حسین به سلامت باشد؛ پسرانش در راه حسین قطعه قطعه گردند، وی حسین بماند. از این رو، وقتی بشیر خبر شهادت شهیدان کربلا را آورد، ایشان نخست نه از فرزندانش، بلکه از حسین پرسید و سراغ حسین را گرفت و گفت: «فرزندانم فدای حسین باد». (عبدالامیر انصاری، 1375: 26).
هفت عامل برای هوش اخلاقی ما و فرزندانمان
برای هوش اخلاقی هفت مولفه معرفی شده است که عبارتاند از: همدلی؛ وجدان؛ خویشتنداری؛ احترام؛ مهربانی؛ بردباری و انصاف.
همدلی
همدلی مهارت درک دنیای دیگری از زاویه دید خود اوست. برای این کار اول باید بتوانیم احساسات را خوب بشناسیم و تشخیص دهیم. برای محکزدن خودتان میتوانید چند هیجان و احساس مختلف را بیدرنگ نام ببرید و آنها را بشمارید. چند تا شد؟ هرچه بیشتر باشد، یعنی هیجانهای بیشتری را میشناسید و احتمالاً راحتتر آنها را تشخیص میدهید.
وجدان
وجدان یک ندای درونی است که خوب و بد و حق و باطل را برای فرد گواهی میدهد. این خصیصه کمک میکند تا انسان فکر و رفتارش را بهسمت درستی هدایت کند تا از مسیر اخلاق منحرف نشود. میشود گفت صداقت و مسئولیتپذیری و امانتداری اگر هستند، وجودشان را از صدقهسری وجدان دارند.
خویشتنداری
بردباری به افراد کمک میکند ناملایمات را به صحت و سلامت طی کنند و قدرت مواجهه بهتری با چشماندازهای جدید داشته باشند.
کسانی که به مهارت خویشتنداری مجهزترند، میتوانند میان میل و هوس و پاسخ به آن بیشتر فاصله بیندازند و تأمل کنند. انتخاب عجولانه نکنند و از لذت آنی بگذرند. این مهارت یک جور توانایی است که میتواند با تمرین گسترش یابد.
احترام
احترامگذاشتن صرفاً به بیان محترمانه ختم نمیشود. گرامیداشتن دیگران روش افرادی است که احترام را در خود پرورش دادهاند و معتقدند تمام انسانها دارای کرامت ذاتی هستند. وقتی این نگاه بر کسی حاکم باشد، آیا با دیگری تحقیرآمیز و سرزنشگرانه رفتار میکند؟
مهربانی
مهرورزیدن به خود و دیگران، از نتایج رشد فضیلتهای اخلاقی است. کسی را مهربان مینامند که بتواند رنجها و نیازهای خودش و دیگران را ببیند و رفتاری را انتخاب کند که آن رنجها را التیام ببخشد و نیازها را برآورده کند. خودخواهی با مهرورزی کمرنگ میشود و باعث میشود فرد موثرتر رفتار کند؛ چون مهربانی ارزش او شده است.
بردباری
بردباری با خویشتنداری رابطهای تنگاتنگ دارد و تقویت هرکدام بر رشد دیگری اثرگذار است. بردباری به افراد کمک میکند ناملایمات را به صحت و سلامت طی کنند و قدرت مواجهه بهتری با چشماندازهای جدید داشته باشند. پدر و مادر الگوی کامل بردباری یا کمتحملی هستند.
انصاف
انصافداشتن به افراد کمک میکند تا از پیشداوری و قضاوت نابجا و ناعادلانه دوری کنند و تا جوانب مختلف مسئلهای را نسنجیدهاند، حکمی دربارهاش صادر نکنند. همچنین انصاف این است که فرد خود را همانگونه که هست باور کند، نه با خودکمبینی نه با خودبزرگبینی.
تبیان
تاثیر تربیتی فعالیت فرهنگی بانوان در جامعه و تربیت خانواده
از همان موقع دریده شدن گریبان عدم توسط دستان خلقت، نبرد حق و باطل هم شروع شد؛
نبردی به وسعت تاریخ و به ژرفای خلقت.اکنون پر واضح تر از هر روز دیگر، صدمات وارده از سوی باطل،
پیکره بشری را رنجور و رنجورتر کرده است.
در سرزمین خویش هم این لطمات از قبیل تزریق بی هویتی و بی دینی چون ویروس بر جان جوانان رخنه کرده است
و تیلیغات علیه حق روز به روز بیشتر میشود
و اگر حضور پررنگ بانوان این مرز و بوم و مخصوصا بانوان خانواده طلاب را در این عرصه ی تبلیغ شاهد باشیم،
این لطمه ها کم رنگ و کم رنگ تر میشود و این بانوان با واکسن بصیرت دهی و هدایتگری خویش،
این ویروس سهمگین را مغلوب سازند تا پادتن هویت دینی همچنان بر وجودمان باقی بماند.