روشهای تربیتی در اسلام- آثار تربیتی تبشیر
روش تربیتی «تبشیر» همانند دیگر روشهای تربیتی دارای آثار و فواید متعددی است که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود:
۱. ایجاد و تقویت انگیزه
امام علی(علیه السلام) میفرماید: «وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله)نَصِباً بِالصَّلَاةِ بَعْدَ التَّبْشِيرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ لِقَوْلِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ [وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها[[1]فَكَانَ يَأْمُرُ بِهَا أَهْلَهُ وَ يَصْبِرُ عَلَيْهَا نَفْسَه؛[2] رسول خدا(صلی الله علیه و آله) پس از بشارت به بهشت، خود را در نماز خواندن به زحمت میانداخت (و انگیزه بیشتری پیدا کرده بود)؛ زیرا خداوند به او فرموده است: “خانواده خویش را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش!"؛ پس پیامبر(صلی الله علیه و آله) پیدرپی خانواده خود را به نماز فرمان میداد و خود نیز در انجام نماز شکیبا بود.»
امام سجاد(علیه السلام) میفرماید: «لَمَّا اشْتَدَّ الْأَمْرُ بِالْحُسَيْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(علیه السلام)نَظَرَ إِلَيْهِ مَنْ كَانَ مَعَهُ فَإِذَا هُوَ بِخِلَافِهِمْ لِأَنَّهُمْ كُلَّمَا اشْتَدَّ الْأَمْرُ تَغَيَّرَتْ أَلْوَانُهُمْ وَ ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُهُمْ وَ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَانَ الْحُسَيْنُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ بَعْضُ مَنْ مَعَهُ مِنْ خَصَائِصِهِ تُشْرِقُ أَلْوَانُهُمْ وَ تَهْدَأُ جَوَارِحُهُمْ وَ تَسْكُنُ نُفُوسُهُمْ فَقَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ: انْظُرُوا لَا يُبَالِي بِالْمَوْتِ. فَقَالَ: لَهُمُ الْحُسَيْنُ(علیه السلام): صَبْراً بَنِي الْكِرَامِ؛ فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَةٌ يَعْبُرُ بِكُمْ عَنِ الْبُؤْسِ وَ الضَّرَّاءِ إِلَى الْجِنَانِ الْوَاسِطَةِ وَ النَّعِيمِ الدَّائِمَةِ فَأَيُّكُمْ يَكْرَهُ أَنْ يَنْتَقِلَ مِنْ سِجْنٍ إِلَى قَصْرٍ؟ وَ مَا هُوَ لِأَعْدَائِكُمْ إِلَّا كَمَنْ يَنْتَقِلُ مِنْ قَصْرٍ إِلَى سِجْنٍ وَ عَذَابٍ! إِنَّ أَبِي حَدَّثَنِي عَنْ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله): أَنَّ الدُّنْيَا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ وَ جَنَّةُ الْكَافِرِ وَ الْمَوْتُ جِسْرُ هَؤُلَاءِ إِلَى جِنَانِهِمْ وَ جِسْرُ هَؤُلَاءِ إِلَى جَحِيمِهِم؛[3] هنگامی که کار بر پدرم (در کربلا) سخت شد، کسانی که با او بودند به چهره او نگاه کردند و دیدند برعکس آنان، هر چه کار (جنگ) سختتر میشود، آنها رنگشان تغییر میکند و بدنها و دلهایشان میلرزد؛ ولی پدرم و برخی از افراد که (واقعاً) با او بودند، از خواص، چهرههایشان نورانی و بدنهایشان آرام بود و دلهایشان آرامش داشت. برخی به برخی دیگر گفتند: به او (حسین) نگاه کنید! گویا از مرگ ترس ندارد. پدرم فرمود: صبر پیشه کنید، ای فرزندان کرامت و بزرگزادگان! مرگ جز پلی که شما را از سختیها و دشواریها به سوی بهشت وسیع و نعمت دائمی برساند، نیست. پس کدام یک از شما از اینکه از زندان به قصر انتقال یابد، اکراه دارد؟ برعکس، دشمنان شما از قصر به زندان و عذاب انتقال مییابند.
پدرم از رسول خدا نقل کرده است که: دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است و مرگ، پل مؤمنان به سوی بهشت و برای کافران پلی به سوی جهنم است.»
بعد از این سخنان، تمام یاران آن حضرت روحیه مضاعفی گرفتند و برای استقامت، جنگیدند و برای شهادتطلبی انگیزه بالایی پیدا کردند.
۲. امیدواری
اثر مفید دیگر تبشیر «امیدواری» است، خصوصاً در لحظههایی که یأس و ناامیدی بر انسان مستولی میشود، که هم برای دنیای انسان مفید است و هم برای آخرتش: ]قلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ[[4]؛ «[ای پیامبر!] بگو ای بندگان من که بر خود اسراف [و ستم] کردهاید! از رحمت خدا نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»
این آیه از امیدوارکنندهترین آیات قرآن کریم است؛ چون گناهکاران با بشارت به غفران و عفو الهی امیدوار میشوند، مخصوصاً اگر این آیه در کنار آیه سوره فرقان ملاحظه شود، امیدواری گنهکاران صد چندان میشود:[إِلَّا مَن تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَ كَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا][5]؛ «مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که خداوند سیئات آنان را به حسنات مبدل میکند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است.»
وقتی خداوند حضرت ابراهیم(علیه السلام) را به فرزنددار شدن بشارت داد، وی عرض کرد: [أَبَشَّرتُمُونِي عَلَى أَن مَّسَّنِیَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ قَالُواْ بَشَّرنَاكَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَكُنْ مِنَ الْقَانِطِينَ][6]؛ «گفت: آیا به من (چنین) بشارت میدهی، با اینکه پیر شدهام؟ با این حال به چه چیز بشارت میدهی؟ گفت: تو را به حق بشارت دادیم، بنابراین جزء مأیوسان مباش!» این بشارت به حضرت امید فراوان داد.
درباره یاری فرشتگان در جنگ بدر و موارد دیگر نیز در قرآن کریم میفرماید: [اَنِّی مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُرْدِفِینَ وَ مَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلا بُشْرَی وَ لِتَطْمَئنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ وَ مَا النَّصرُ إِلَّا مِنْ عِندِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَكِیم][7]؛ «من سپاهی منظم از هزار فرشته به یاری شما میفرستم و این یاری فرشتگان را خدا نفرستاد، مگر آنکه بشارت و مژده فتح باشد و تا دلهای شما را مطمئن سازد و بدانید که نصرت و پیروزی نیست، مگر از جانب خداوندی که صاحب عزّت و حکمت است.»
این آیه صراحت دارد که بشارت باعث آرامش دلها میشود.
امیرالمؤمنین(علیه السلام)فرمود: «تَمَسَّكُوا بِمَا أَمَرَكُمُ اللَّهُ بِهِ فَمَا بَيْنَ أَحَدِكُمْ وَ بَيْنَ أَنْ يَغْتَبِطَ وَ يَرَى مَا يُحِبُّ إِلَّا أَنْ يَحْضُرَهُ رَسُولُ اللَّهِ(علیه السلام)وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقى وَ تَأْتِيهِ الْبِشَارَةُ وَ اللَّهِ فَتَقَرَّ عَيْنُهُ وَ يُحِبَّ لِقَاءَ اللَّهِ؛[8] به آنچه خداوند امر نموده است، چنگ بزنید. میان هیچ یک از شما و آنچه مورد غبطه است و دوستش میدارد، فاصلهای نیست، مگر آنکه حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) در دم مرگ به نزد او بیاید و آنچه نزد خداوند است، بهتر و ماندگارتر است و بشارت از طرف خدای عزیز و جلیل است، پس چشمش روشن میشود و لقای خدا را دوست میدارد.»
۳. اتمام حجت
بشارت میتواند یکی از مواقع اتمام حجّت بر انسان باشد؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید:
[يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَد جَاءكُم رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُم عَلَى فَترَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَن تَقُولُواْ مَا جَاءنَا مِن بَشِيرٍ وَ لاَ نَذِيرٍ فَقَد جَاءكُم بَشِيرٌ وَ نَذِيرٌ وَ اللهُ عَلَى كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ[[9]؛ «ای اهل کتاب! رسول ما آمد تا برای شما حقایق دین را بیان کند، در روزگاری که پیغمبری نبود، تا نگویید به ما رسولی که بشارت و بیم به ثواب و عقاب دهد، نیامد (که ما هدایت یابیم)، پس آن رسول بشارت و بیمآور به سوی شما آمد و خدا بر هر چیز توانا خواهد بود.»
این آیۀ پیامبر(صلی الله علیه و آله) بشارتدهنده را عامل اتمام حجت دانسته است. در آیه دیگر میخوانیم: [رُسُلاً مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ لِئَلاّ يَكُونَ لِلنّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللّهُ عَزِيزاً حَكِيماً][10]؛ «پیامبرانی مژدهدهنده و بیمدهنده تا از آن پس مردم را بر خدا حجتی نباشد و خدا پیروزمند و حکیم است.»
بنابراین، تا رشته وحی در میان بشر بوده، بشارتدهنده و انذارکننده نیز بوده است، تا مردم را به رحمت و پاداش الهی امیدوار سازند و از کیفرهای او بیم دهند تا بر آنها اتمام حجت شود و بهانهای نداشته باشند.
____________________________________________________
پی نوشت ها:
[1]. طه/ ۱۳۲.
[2]. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، انتشارات پارسایان، قم، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش، خطبه ۱۹۹، ص ۴۲۰.
[3]. بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، مؤسسه الوفاء، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق، ج ۶، ص ۱۵۴.
[4]. زمر/ ۵۳.
[5]. فرقان/ 70.
[6]. حجر/ 55.
[7]. انفال/ 8-9.
.[8] بحار الانوار، ج ۶، صص ۱۵۳ و ۱۸۳؛ تحف العقول، علی بن شعبه حرانی، انتشارات جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ص ۱۰۵.
.[9]مائده/ ۱۹.
.[10]نساء/ 165.
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان، شماره 205.