دست از کنترل بردار!...!
حتما شما هم مثل بقیه مردم تمایل داری همه چیز را در زندگیات کنترل کنی. زمانی که احساس مقاومت بهت دست داد، باید بدانی نشانه کنترل کردن وضعیت و یا فرد است. این حقیقت را بپذیر که میتوانی تنها خودت را کنترل کنی، نه دیگران را. هر زمان در زندگی محکم به چیزی بچسبی و در برابرش استقامت به خرج دهی و رهایش نکنی، نتیجه این میشود که صرفا همان را به میزان بیشتری در زندگی جذب خواهی کرد! حواست باشد زمانی که در برابر چیزی مقاومت میکنی، حال و هوای منفی در شما ایجاد میشود؛ پس آن را به امان خدا رها کن. همین رهایی باعث میشود به طور خودکار انرژی منفیات به انرژی مثبت تغییر کند. یادت باشد: مادامی که در زندگی دربرابر موردی جبهه بگیری، همان مورد را هم بیشتر جذب میکنی؛ پس آن را رها کن و این حقیقت را بپذیر که زندگی همین است و باید همینجور قبولش کنی.
بار دیگر که در مورد وضعیتی و یا فردی ناراحتی، عصبانیت و دلخوری را حس کردی، از خودت سوال کن که «در مقابل چه چیزی مقاومت میکنم؟» فورا باید بفهمی که در حال کنترل نتیجه هستی؛ پس در مقابل مقاومت خلع سلاح شو و اوضاع را همانطوری که هست یا نیست رها کن. مثال: اگر به کسی بدهکار هستی، به جای اینکه در این مورد مدام حال و هوای بدی داشته باشی و خود خوری کنی، این حقیقت را بپذیر که هم اکنون در این مورد نمیتوانی جبههگیری کنی و استقامت به خرج دهی. برای خودت خوب یا بد بودن قضیه را تعبیر و تفسیر نکن و هیچ برچسبی به آن نزن. این کار باعث میشود تمام انرژیهای منفی و یأس را از اطراف موقعیت کنار بزنی و راه را برای جاری شدن انرژی نجاتبخش مثبت باز کن.
قرآن کریم نیز منفی نگری را عملی بسیار مذموم می شمارد.
قرآن کریم می فرماید: «ای کسانی که ایمان آوردید از بسیاری از گمان ها بپرهیزید، چرا که برخی از گمان ها گناه است.» در این آیه مراد از ظنی که مسلمین مأمور به اجتناب از آن شده اند، ظن سوء است وگرنه ظن خیر که بسیار خوب است و به آن سفارش هم شده، هم چنان که از آیه12 سوره نور هم استفاده می شود و مراد از اجتناب از ظن اجتناب از خود ظن نیست، زیرا ظن نوعی ادراک نفسانی است، پس نهی کردن از خود ظن صحیح نیست بلکه منظور آیه مورد بحث نهی از پذیرفتن ظن بد است.
می خواهد بفرماید اگر درباره کسی ظن بدی به دلت وارد شد آن را نپذیر و به آن ترتیب اثر نده، بنابراین اگر در ادامه آیه آمده بعضی از ظن ها گناه است باز خود ظن منظور نیست بلکه ترتیب اثر دادن به آن است که در بعضی موارد گناه است. مانند این که نزد شما از کسی بدگویی کنند و شما دچار سوءظن به او بشوید و این سوء ظن را بپذیرید و در مقام ترتیب اثر دادن برآمده به او توهین کنید و یا همان نسبت را که شنیده اید به او بدهید که همه این ها آثار بد و منفی بدگمانی و سوءظن است.
امام رضا(علیه السلام) می فرماید: به خداوند گمان نیک ببر زیرا خداوند عزوجل می فرماید: من نزد گمان بنده مؤمن خویشم، اگر گمان او به من نیک باشد مطابق آن گمان با او رفتار می کنم و اگر بد باشد نیز مطابق همان گمان بد با او رفتار می کنم.»
گمان خیر به خداوند و به تعبیر دیگر توکل و اعتماد بر حق تعالی باعث ایجاد طمأنینه و آرامش در انسان می شود زیرا می داند که به قدرت لایزال الهی متصل است، بنابراین عظیم ترین منبع انرژی را در خود به وجود می آورد؛ «خدا یکتاست و جز او معبودی نیست و اهل ایمان باید در همه امور تنها بر خداوند توکل کنند.»
و در یک آیه شریفه دیگر آمده: آیا خداوند برای بندگان کافی نیست؟
وقتی کسی به این باور برسد به دل خود شک و تردید راه نخواهد داد هر واقعه ای حتی از دست دادن عزیزان خود را حمل بر خیر می کند و راههای نفوذ بدبینی را مسدود می کند. بالاخره که دنیا در حال گذر است و بد و خوبش هم می گذرد پس بهتر است عینک بدبینی را از چشمان خود برداریم و با توکل به خدای متعال فرصت کوتاه زندگی را خوش باشیم .
به آینده خوش بین باشیم چرا که خداوند خیر مطلق است و برای بندگانی که عاشق آن هاست جز خیر و خوبی نمی خواهد پس بهتر است به او اعتماد کنیم و خودخواسته پشت به خیر و خوبی ها نکنیم خداوند متعال آینده جهان را روشن می داند و تمام هستی را متعلق به کسی می داند که تقوا پیشه کند و به خدای یکتا باور داشته باشد.