انساندوستی یا سناریویی برای حذف حج واجب؟
به فقرا کمک کنیم یا به حج برویم؛ آیا واقعاً مسئله این است؟!
اینیک واقعیت است که سفر حج هزینههای بسیار سنگینی دارد، و مردم هم حق دارند، باوجود مشکلاتی که مردم داخل کشور با آن دستوپنجه نرم میکنند، مطالباتی برای اهتمام بیشتر مسئولین به مسائل داخلی کشور داشته باشند. با این وجود چه راهکاری میتوان پیشنهاد کرد که هم حج تعطیل نشود و هم به نیازمندان کمک شود؟
این سؤال پرتکرار هرسال در ایام حج نقل مجالس بسیاری از مردم میشود که به حج برویم یا به فقرا کمک کنیم؟ ریشه بسیاری از این حرف و حدیثها به شبکههای مجازی و سایتهایی برمیگردد که با خبرسازیهای دروغ این شبهه را تقویت میکنند که حج اولویتی ندارد و هزینههای آن، چراغی است که به مسجدالحرام روا نیست؛ مثل خبری که اخیراً درباره انصراف برخی از حجاج به نفع نیازمندان منتشر شده بود، ولی سازمان حج و زیارت آن را تکذیب کرد.
اما در حقیقت این دو گزاره هیچ منافاتی باهم ندارند؛ یعنی اینطور نیست که یا باید حج را بهجا بیاوریم و یا به نیازمندان کمک کنیم، بلکه میتوان هر دو را با هم داشت و اصلا باید هر دو را با هم داشت.
چرا حج تعطیلی بردار نیست؟
بیاییم بدون پیشفرض و منصفانه به مسئله نگاه کنیم. حج از واجبات قطعی اسلام است و از نظر دینی بر هرکسی که استطاعت مالی دارد -یعنی علاوه بر نیازهای عادی زندگی خود مانند مسکن، اثاث منزل و مخارج کسانی که عرفا و شرعاً نفقه آنها بر عهده اوست توان پرداخت هزینه سفر حج را داشته باشد- یکبار واجب میشود.(رجوع شود به آیه 97 آلعمران)
درس اخلاق - ترس از خدا
|
سخنران: آیت الله محمدتقی بهجت رحمه الله عليه |
بترس برای دین، بترس برای خدا. افسار خودت را نده به كسی كه او را نمی شناسی… |
جهت مشاهده به ادامه مطلب مراجعه فرماييد
سه ویژگی مهم برای بانوان
نبی مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در روایتی، بارزترین درجه زنان را بیان کردند.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):
حُمَادَیَاتُ النِّسَاءِ غَضُ الْاَبْصَارِ وَ خَفَرُ الْاَعْرَاضِ وَ قِصَرُ الْوَهَازَهِ
بارزترین درجه زنان سه چیز است:
پوشیدن چشم از نامحرمان،
پوشیدن تمام اندام از بیگانگان،
کم و با حیا از منزل بیرون رفتن.
بحارالانوار/ ج 32/ص 154
معارف ثقلين-32
مبلغان راستين نه از مردم می ترسند و نه از حاکمان
کسی كه مى خواهد تبليغ كند بايد سخن خود را بگويد و از كسی هم نترسد، تا مباد در اثر ترس چيزى را كه خدا واجب كرده ناديده بگیرد. و بايد در انتظار فشار از سوى ديگران هم باشد و براى روبرو شدن با آن خود را آماده سازد. كمترين اين فشارها پراكنده شدن مردم از اطراف او و تنها ماندنش يا زندان و شكنجه و تبعيد از سوى حاکمان ستمگر و فاسد است. استقامت در برابر اين ها به رسيدن به اهدافش در دنيا يعنى هدايت مردم و دگرگون ساختن ايشان و در آخرت به راهبرى آنان به بهشت جاويد منتهى مى شود.
از این رو آیه 39 سوره احزاب به يكى از مهمترين برنامه هاى عمومى انبياء اشاره كرده، مى فرمايد: «پيامبران پيشين كسانى بودند كه تبليغ رسالت هاى الهى مىكردند و از او مى ترسيدند و از هيچ كس جز خدا واهمه نداشتند»(الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ). یعنی ای پیامبر تو نيز در تبليغ رسالت هاى پروردگار نبايد كمترين وحشتى از كسى داشته باشى هنگامى كه به تو دستور مى دهد يك سنت غلط جاهلى را درهم بشكنی هرگز نبايد در انجام اين وظيفه كمترين نگرانى از ناحيه گفتگوى اين و آن به خود راه دهى كه اين سنت همگى پيامبران است.
اصولا كار پيامبران در بسيارى از مراحل شكستن اين گونه سنت ها است و اگر بخواهند كمترين ترس و وحشتى به خود راه بدهند در انجام رسالت خود پيروز نخواهند شد قاطعانه بايد پيش روند، حرف هاى ناموزون بدگويان را به جان خريدار شوند و بى اعتنا به جوسازي ها و غوغاى عوام و توطئه فاسدان و مفسدان به برنامه هاى خود ادامه دهند چرا كه همه حساب ها به دست خدا است. لذا در پايان آيه مى فرمايد: «همين بس كه خداوند حافظ اعمال بندگان و حسابگر و جزا دهنده آن ها است»(وَ كَفى بِاللَّهِ حَسِيباً). این تعبیر دليلى است براى اين موضوع كه رهبران الهى نبايد در ابلاغ رسالات خود وحشتى داشته باشند چون حسابگر زحمات آن ها و پاداش دهنده خدا است.
این آيه دليل روشنى است بر اينكه شرط اساسى براى پيشرفت در مسائل تبليغاتى قاطعيت و اخلاص و عدم ترس و وحشت از مردم است مبلغ باید جز از خدا از هیچ کس ترسی نداشته باشد. آن ها كه در برابر فرمان هاى الهى خواسته هاى اين و آن و درخواست های بى رويه گروه ها و جمعيت ها را در نظر مى گيرند، و با توجيهاتى حق و عدالت را تحت تاثیرافکار و اعمال آن ها قرار مى دهند، هرگز نتيجه اساسى نخواهند گرفت، هيچ نعمتى برتر از نعمت هدايت نيست، و هيچ خدمتى برتر از بخشش اين نعمت به انسانى نمى باشد، و به همين دليل پاداش اين كار برترين پاداش ها است.
لذا در حديثى از امير مؤمنان(ع) مى خوانيم: «هنگامى كه رسول خدا (ص) مرا به سوى يمن فرستاد فرمود با هيچ كس پيكار مكن مگر آن كه قبلاً او را دعوت به سوى حق كنى، به خدا سوگند اگر يك انسان به دست تو هدايت شود براى تو بهتر است از تمام آنچه خورشيد بر آن طلوع و غروب مى كند».(1) و باز به همين دليل است كه مبلغان راستين بايد نيازى به مردم نداشته باشند و نه ترسى از هيچ مقامى كه آن نياز و اين ترس بر افكار و اراده آن ها خواه و ناخواه اثر مى گذارد. يك مبلغ الهى به مقتضاى: «وَ كَفى بِاللَّهِ حَسِيباً» تنها به اين مى انديشد كه حسابگر اعمال او خدا است، و پاداشش به دست او است، و همين آگاهى و عرفان به او در اين راه پر نشيب و فراز مدد مى دهد.
منبع: تفسير نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج17، ص: 330
———-
پی نوشت:
1. الكافي (ط - الإسلامية)، محمدبن یعقوب کلینی،ج5، ص: 28
برگرفته از سامانه اشتراك محتوا رضوي
وفات آیت الله تبريزی؛ از مراجع تقلید شیع (1427ق)
آیت الله ميرزاجواد تبريزی در سال ۱۳۰۵ش در شهر تبریز در میان خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. تحصیلات علوم جدید را تا پایان سال دوم دبیرستان در همان شهر به پایان رساند تا اینکه عشق و علاقه فراوان به مکتب اهل بیت علیهمالسلام و روحانیت شیعه، او را به سوی تحصیل در حوزه کشاند. اینگونه بود که پس از گذراندن تحصیلات جدید، با شوق فراوان، در سن هجده سالگی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد و طی چهار سال، مقدمات و مقداری از دروس سطح را در شهر تبریز به پایان رساند. آیتالله تبریزی برای ادامه تحصیل، شهر و دیار خویش را در سال ۱۳۲۷ش به قصد ورود به حوزه علمیه قم ترک گفت.