برداشت های روان شناختی از عید قربان
اشاره
عید قربان را جشن می گیریم تا یاد و خاطره رفتاری را گرامی داریم که در آن درس ها و عبرت های فراوان تربیتی است؛ رفتاری که شاید در ظاهر به مذاق برخی مادی گرایان خوش نیاید، ولی روح حاکم بر آن، سراسر حکمت و تسلیم و ایمان به خواست الهی را نشان می دهد.
حکایت ابراهیم و اسماعیل، نه یک خاطره، بلکه یک کتاب از آموزه هاست که می تواند الگوی تربیتی والایی را از آن به دست آورد. به برخی از عبرت های تربیتی و روان شناختی واقعه قربان اشاره می کنیم تا راه و رسم تربیت دینی صحیح را از دل این رویداد معنوی بزرگ بیاموزیم و به کار بندیم.
دل بستگی آری؛ وابستگی خیر!
در آموزه های تربیتی اسلام، علاقه به فرزند یک فضیلت شمرده می شود، ولی در مقابل، اگر این علاقه سبب دور شدن از انجام وظایف بندگی گردد، از آن نهی شده است. علاقه مندی انسان به فرزندان، مسئلهای طبیعی، غریزی و بایدی است که از آن با عنوان دلبستگی و مهرمندی یاد می کنند، ولی وابسته بودن به این علاقه و بازماندن از قافله دین مداری و انجام تکالیف دینی به بهانه علاقه به فرزندان، در قلمرو وابستگی تعریف می شود و از آن نهی شده است. در جریان امر حضرت ابراهیم علیه السلام به عبور از علاقه پدری به حضرت اسماعیل علیه السلام به دلیل انجام وظیفه بندگی، چنین کرامتی به خوبی دیده می شود.
بایسته های علاقه به فرزندان
علاقه به فرزندان تا جایی است که آنان را از بندگی خداوند باز ندارد. اگر والدینی به دلیل دوست داشتن فرزند، هیچ کدام از فرایض را از او نخواهند یا فضیلت های اخلاقی را در وی زمینه سازی نکنند، به وظیفه والدینی خود عمل نکرده اند.
زمانی که حضرت ابراهیم علیه السلام با دستور خداوند روبهرو شد، آن را با فرزند مطرح نمود و با توجه به تربیت دینی نیکویی که فرزندش داشت، با این مسئله موافقت کرد و آماده اجرای دستور خداوند گردید. این مسئله را در گام های دیگری از زندگی پدر و پسر مشاهده می کنیم تا جایی که در گرمای حجاز، به کمک یکدیگر خانه کعبه را بازسازی کردند و همکاری کاملی را بدون اعتراض نمایش دادند.
خدامحوری؛ پیشنهادی برای زندگی بهتر
خدامحوری سبب عبور از دشواری ها و بهره مند شدن از موقعیت هاست. زمانی که پدر از معنویت سرشار باشد، در جنبه اقتدار و اثرگذاری بر شخصیت فرزند، بسیار موفق تر خواهد بود تا آن گاه که رابطه معنوی میان والد و آفریدگار وجود نداشته باشد.
همچنین، بندگی به دنبال خود محبت و محبوب شدن را به همراه دارد. در پرتو بندگی، حیات پاک و زندگی خوش سامان می گیرد و اعضای چنین خانواده ای، مرزها و حرمت ها را به خوبی می شناسند و اجرایی می کنند.
زمانی که علاقه به خداوند در جایگاه نخست قرار می گیرد، الفت با دیگران نیز به اوج می رسد و زمانی که فرد از کمبود ویتامین ارتباط با حضرت دوست رنج می برد، توان محبت ورزی به دیگران را هم از دست خواهد داد؛ زیرا در خود احساس نشاط معنوی نمی کند تا بتواند در آن شادابی با دی
گران سهیم شود.
فرزندا
ن، ابزار آزمون خدا
خداوند فرزندان را وسیله آزمایش بندگان معرفی میکند. این مسئله از دوجنبه قابل بررسی است:
کوتاهی در ح
ق فرزندان و سهلانگاری در تربیت و تأمین آنها؛ یعنی عمل نکردن به وظیفه شرعی که به دنبال آن مردود شدن در آزمون را به دنبال دارد.
فرزند سالاری ناشایستی که می تواند انسان را از مسیر توحید خارج و او را در انجام خواست های الهی متوقف کند.
هر دو جنبه از این آزمون، به پدر و مادر، دقت در فرزندپروری و تقویت ایمان را همزمان با قبول این وظیفه مهم یادآور می شود.
پایداری در برابر وسوسه (خودمهارگری)
یکی از بزرگ ترین و شاخص ترین جنبه های شخصیتی پیامبر بزرگ خدا، پایداری در برابر وسوسه های شیطان و خواست های عاطفی خویش بود. از نخستین زمان ابلاغ دستور تا آن گاه که به قصد قربانی چاقو کشیده شد، همه لحظاتی دشوار و آزمونی بسیار بزرگ بود که خاستگاه اولیه موفقیت در آن، چیرگی بر وسوسه ها بود.
وجود ایمان و باور به دستورهای خداوند، بهرغم مخالف بودن آن با میل باطنی و عاطفه پدری، شاهکاری ماندگار در رفتارشناسی حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام بود که او و این روز را برای همیشه در تاریخ زنده نگاه داشت.
منبع: اشارات - پاییز سال ۱۳۹۲ شماره ۱۵۲ - عید سعید قربان