آمادگی برای شب قدر، در کلام میرزا جواد ملکی تبریزی
اهمیت شب قدر
از امور مهم در ماه رمضان شب قدر است. شبى كه از هزار ماه بهتر مىباشد. رواياتى داريم مبنى بر اين كه از هزار ماه جهاد بهتر، و از سلطنت هزار ماه بهتر، و عبادت آن بهتر از عبادت هزار ماه مىباشد. و خلاصه، شب شريفى است كه روزى بندگان، اجلهاى آنان و ساير امور مردم از خوب و بد در آن مقدّر مىگردد. شبى كه قرآن در آن نازل شد. شبى كه به نص قرآن مبارك است. در روايات اهل بيت آمده است:
«فرشتگان در شب قدر فرود آمده و در زمين پخش مىشوند، بر مجالس مؤمنين گذشته، بر آنان سلام مىكنند و براى دعاهاى آنها «آمين» مىگويند، تا آنگاه كه سپيده دم طلوع كند. و در اين شب دعاى كسى رد نمىشود مگر دعاى عاق والدين، قطع كننده رحم نزديك، كسى كه شراب بنوشد و كسى كه دشمنى مؤمنى در دلش باشد».
مراتب شب قدر
از بعضى از روايات بر مىآيد كه شب قدر مراتبى دارد. و شب قدرى كه در قرآن آمده است، شب قدرى است كه آخرين مراحل مشيت الهى در آن صورت گرفته و پس از آن تغيير و تبديلى انجام نمىشود. و نيز از بعضى روايات برمىآيد كه شب نيمه شعبان و نوزدهم و بيست و يكم و بيست و سوم ماه رمضان از شبهاى قدر بوده و شب آخر برترين آنهاست، و همين شب است كه مقدرات در آن تغيير نمىكند. و باحتمال قوى شب بيست و هفتم ماه رمضان نيز از شبهاى قدر است. و كسى كه مىخواهد احتياط كند بايد در تمام اين پنج شب اعمال شب قدر را انجام دهد.
سزاوار است كسى كه دين و نص روشن قرآن و روايات اهل بیت (عليهم السّلام) را قبول دارد، تمام سعى خود را جهت آمادگى براى اعمال اين شب بكار گيرد.
از مهمترين دعاها در ماه رمضان، دعاى زياد براى توفيق عبادت شب قدر و شب فطر، از اول ماه تا رسيدن اين دو شب است. اگر در دعاى خود راست بگويد، كريم متعال دعاى او را رد ننموده و به اين خير بزرگ مىرسد. خيرى كه در قرآن كريم آمده و سزاوار است مؤمن جهت اطمينان از رسيدن به آن، يك سال شب زندهدارى نموده و به عبادت مشغول باشد، و چرا چنين نكند در حالى كه در قرآن تصريح شده است كه آن بهتر از هزار ماه است و هزار ماه بيش از هشتاد سال مىباشد.
از كارهايى كه مىتواند بوسيله آن تمام سعى خود را در اين شب بكار گيرد، اين است كه در طول سال براى اين شب آماده شده و مقدمات عبادت را فراهم نمايد. مثلا مكان و لباس مناسب و عطر و صدقهاى را تهيه و مضامين لطيفى را براى مناجات با پروردگار و كلمات برانگيزندهاى را انتخاب كند. و ميهمانان مخصوصى را كه مناسب با اين شب مىباشند، و چند فقير را براى صدقه دادن در نظر بگيرد.
گمان مىكنم اگر يكى از سلاطين دنيا كسى را در روز مخصوص به ميهمانى دعوت نموده و شخص بزرگى را دنبال او بفرستد، و در دعوت خود با او مهربانى كرده و در مقابل حضور او در آن مجلس به او وعده اعطاى خلعتهاى گرانبها و املاك پر ارزش و وسيع و فرمانهاى حكومت و سلطنت داده، از اشتياق حضور در اين مجلس قالب تهى كرده و براى آمادگى حضور در چنين مجلسى شريف و اين مقام والا تمام توان خود را بكار گرفته، در طول سال اين مطلب را فراموش نكرده، در تمام حالات با جديت به آن پرداخته و خود را براى چنين روز بزرگى آماده مىنمايد. و باندازهاى مواظب است و دقت مىكند كه انسان را شگفت زده مىكند و آنگونه كه بايد و دوست در مقابل دوست انجام مىدهد ادب را رعايت مىكند.
اى عاقل، چگونه اين دعوت را اجابت مىكنى؟ سلطان سلاطين، ربّ الارباب و حاكم آسمانها و زمين تو را به اين ميهمانى دعوت نموده و براى اين دعوت فرشتگان بزرگوار و پيامبران و بهترين مردم را فرستاده و با جانشينان معصومش آن را تأكيد كرده است.
اى عاقل چگونه اين دعوت را اجابت مىكنى؟ سلطان سلاطين، رب الارباب و حاكم آسمانها و زمين تو را به اين ميهمانى دعوت نموده و براى اين دعوت فرشتگان بزرگوار و پيامبران و بهترين مردم را فرستاده و با جانشينان معصومش آن را تأكيد كرده است. در مقابل اخلاص يك شب تو نعمتهاى جاويدى به تو وعده داده است. نور، زيبايى، سرور، سلطنت، دارايى، و شادمانيى را به تو وعده داده كه عقل تو حتى از تصور گوشهاى از آن عاجز، و انديشهات در آن سرگردان است.
برادرم آيا بخاطر آمادگى براى اين مجلس، باندازهاى كه شايسته است تلاش نموده و از رستگاران خواهى شد يا با غفلت خود اين فرصت را از دست داده و از جمله ورشكستگان خواهى بود؟ يقين داشته باش اگر از اين كرامت غفلت كرده و با كوتاهى خود آن را از بين ببرى و در روز قيامت آنچه را كه ديگران با سعى كامل به آن رسيدهاند ببينى، به حسرتى دچار مىشوى كه آتش جهنم و عذاب دردناك در مقابل آن كوچك است. و بهمين جهت در آن روز با ورشكستگان پشيمان صدا مىزنى:
«افسوس كه جانب خدا را رعايت ننموده و در حق خود ظلم و تفريط نمودم و وعدههاى خدا را مسخره كردم.»(زمر، ۵۶)
در حالى كه پشيمانى سودى نداشته و درهاى توبه و جبران بسته و آثار اعمال و نتايج آن آشكار شده است. بنابراين قبل از اين كه بخاطر كوتاهى و از بين بردن فرصتها ملامت شوى خود را سرزنش كن. و قبل از اين كه به تو بگويند: چرا كرامت پروردگار جهانيان را كوچك شمردى؟ خود، اين مطلب را در نظر بگير. و خود و سرمايهات را حسابرسى كن، قبل از اين كه به حساب تو رسيدگى شده و بجاى كرامت و سلطنت، به خوارى و پستى برسى. سرمايهاى كه اگر باقى مىماند به بالاترين سودهاى تجارت در روزهاى سختى و نياز مىرسيدى.
سزاوار است وقتى كه شب قدر نزديك مىشود شوق او به رسيدن به كرامتهايى كه در اين شب براى او مهيا شده است افزون گرديده، كرامت مقام بالا و مجلس حضور پروردگار جهانيان و تقديس خداوند آسمانها و زمين، و اعمالى را كه با حال و اخلاص و حضور و رقّت و صفاى او و رضايت مولايش مناسبتر است، براى شبش انتخاب كرده و در اين مورد از خداى متعال كمك گرفته و از خلفاى او - درود خدا بر آنان - يارى بجويد.
انتخاب مناسبترین عمل براى اين شب، تفكر و ياد خدا
اگر فهميد چه عملى مناسبتر است كه به همان عمل مىكند. و اگر ترديد پيدا كرد، بايد استخاره كند. بعد از تعيين وقت ذكر، وقت مناسبى را كه در آن خوابآلود يا سير يا گرسنه نبوده و موانع ديگرى نيز نداشته باشد، بايد براى تفكر معين كند. نيز بايد تمام سعى خود را بكار گيرد كه در شبش چيزى، حتى امور مباح، او را از ياد خدا باز نداشته و در نمازها و مناجاتش به غير آن حتى مستحبات فكر نكند. زيرا كسى كه مثلا در نماز به ساختن مسجد و آب كشيدن آن يا صدقه دادن فكر كند غافل است. حتى در حال ايستادن نماز در ياد اجزاى آن بودن، غفلت است. و بايد در هنگام عمل فقط سعى كند كه قلب او از حقيقت كارهايى كه انجام مىدهد و ذكرهايى كه مىگويد غافل نباشد.
و براى اين كه براحتى به اين مطلب برسد، مىتواند قبل از انجام عمل مختصرى درباره آن فكر كند و آنگاه عمل را انجام دهد. و اگر هنگام قرائت و ذكر از آن غافل شد بايد آن را تكرار كند. مثلا وقتى مىخواهد رو به قبله بايستد، مىتواند اجمالا درباره معناى رو به قلبه نمودن بينديشد. و هنگامى كه مىخواهد بايستد ابتدا درباره حقيقت آن كه همان ايستادن براى اداى حق بندگى است انديشيده و فكر كند كه ايستادن بر روى دو پا اشاره به ترس و اميد بخاطر پذيرفته شدن عبادت يا عدم آن است. و بهمين ترتيب…، حتى قرائت و ذكرهاى نماز.
مثلا قبل از گفتن «بسم الله الرحمن الرحيم» معناى آن را اجمالا در نظر آورده و آنگاه آن را بگويد. و اگر در اثناى قرائت آيهاى غفلتى براى او پيش آمد بايد آن آيه را تكرار كند.
توسل به نگهبان اين شب
بر چنين عمل كنندهاى لازم است در اول شب خيلى به نگهبان آن شب كه از معصومين عليهم السّلام است، توسل جسته و او را شفيع خود قرار دهد. و در اين هنگام توفيق در اعمال و احوال را كه به آن احتياج دارد ذكر نموده و تلاش كند با الفاظى كه براى درخواست ترحم و شفاعت مىگويد، رحمت و رقت را جلب كرده و مهربانى و كرامت را برانگيخته و ابرهاى جود و كرم و بخشش را بباراند. و با دست آنان عقل و نفس و قلب و صفات و اعمال و تمام وجودش را به مولايش تفويض و واگذار نموده، و در طول شب نيز مواظب باشد كارى مخالف با تفويض انجام ندهد، و اگر بتواند حتى تفويض خود را نيز واگذار كند، قطعا رستگار شده است.
ساير اعمال شب قدر
۱- نماز وارد شده در شب قدر
نمازى در شب قدر وارد شده كه در آن يك بار حمد و هفت بار «قل هو الله احد» خوانده مىشود و بعد از پايان نماز هفتاد بار ذكر «استغفر الله و أتوب إليه» گفته مىشود و سپس حوائج از خدا خواسته مىشود.
اى فقير، در مورد دعايى كه بدون حضور قلب مىخوانى، انصاف بده؛ آيا دوست دارى در حالى كه خدا مىبيند كه زبانت او را خوانده و دلت با دنيا سخن مىگويد، دعايت به خداوند برسد!؟
۲- صد ركعت نماز و دعا
صد ركعت نماز و خواندن دعاهايى كه در بين آن وارد شده از مهمترين امور مهم است. زيرا مضامين آن برآمده از سينه امامان دين مىباشد كه عالمان به خداوند هستند. در اين ادعيه علوم گرانبهايى است كه بجز پيامبران و جانشينان آنان كسى از آن آگاه نيست. دانشهايى از قبيل علم به خدا و صفات جمال و جلال و نامهاى نيك و مراتب فضل و حكمت عدل و مقتضاى كار و ادب مناجات با خداوند متعال.
لازم است در خلال خواندن اين ادعيه زنده دل بوده و با توجه آن را بخواند. و اگر بتواند از آنچه مىگويد، تأثير پذيرفته و اين مطلب را نيز در دعايش بخواهد، بايد به او تبريك گفت. زيرا اگر اين ادعيه ثواب و پاداشى از جانب خدا نداشته و فقط مضامين آن در انسان مؤثر باشد، عاقل بايد روح و جان خود را براى بدست آوردن آن فدا كند. چه رسد به اين كه خداوند براى هر حكم و حتى هر حرفى از آن جواب و نورى آماده نموده است كه جهانيان نمىتوانند قيمتى بر آن بگذارند.
همچنين بايد درباره معنى كلماتى كه مىگويد تأمل نموده و آن را درك كند. و اگر اين مقدار نيز نمىتواند، بهتر است بجاى خواندن اين دعاها بر مصيبت خود و مجازات خدا بخاطر آن، گريه كرده و بگويد: «انا لله و انا إليه راجعون، چه مصيبت و چه مجازات بزرگى».
بنابراين اى فقير در مورد دعايى كه بدون حضور قلب مىخوانى، انصاف بده. آيا دوست دارى، در حالى كه خدا مىبيند كه زبانت او را خوانده و دلت با دنيا سخن مىگويد، دعايت به خداوند برسد؟ دنيايى كه درباره آن آمده است كه دشمن خدا و دوستان اوست و مىخواهد با شكوفههاى اين دنياى فانى، تو را از خداوند دور نمايد. آيا عاقل مىتواند مصيبتى بزرگتر از اين را تصور كند!
۳- گشودن قرآن و قرآن را روى سر گذاشتن
خواندن دعاى گشودن قرآن و قرآن را روى سر گذاشتن، به اين نيت كه عقل و انديشه او با اين عمل تقويت شده و با دانشهاى قرآن كامل شود و نور عقل با نور قرآن ضميمه گردد. و ساير نيتهايى كه مناسب با اين عمل است.
۴- زيارت امام حسين عليه السّلام
زيارت امام حسين عليه السّلام با بعضى از زيارتهايى كه وارد شده است.
۵- خواندن سورههای كه در اين شبها وارد شده است
خواندن سوره روم، عنكبوت و دخان در شب بيست و سوم.
۶- خواندن دعاهايى كه در اين شبها وارد شده است
خواندن دعاهايى كه در اين شبها وارد شده است، بخصوص دعايى كه سيد بن طاووس از بعضى از كتابهاى كهن نقل نموده و اول آن چنين است:
«اللهم إن كان الشك في أن ليلة القدر فيها أو فيما تقدمّها واقع، فانه فيك و في وحدانيتك و تزكيتك الاعمال زائل»: خداوندا اگر در اين كه شب قدر، امشب يا شبهاى پيش از آن است، شكى هست، ولى در مورد تو و يكتايى تو و اين كه اعمال را پاكيزه مىنمايى، شكى نيست.
و اگر توانست معنى از بين رفتن شك در خدا و يكتايى او را بفهمد، همين پاداش براى عبادت آن شب براى او كافى خواهد بود.
همچنین دعاى كوچكى كه سيد از امام سجاد عليه السّلام روايت نموده و اول آن «يا باطناً في ظهوره» مىباشد. دعايى كه در يكتا دانستن خداوند كامل مىباشد. و اگر وجود ائمه عليهم السّلام هيچ نفعى نداشت، مگر همين كه با اين گونه دعاها پرده از يكتايى خدا برداشته، و ما را از اين مطالب آگاه نمودند، لازم بود مؤمن تمام وجودش را فداى اين عمل آنان نمايد. و حتى فدا كردن تمام وجود خود را ناچيز شمرده و خود را ناتوان از اداى شكر نعمتهاى آنان ببيند.
۷- ساعتى مخصوص مراقبت
ساعتى از شب را مخصوص مراقبت قرار داده، و در آن ساعت علم پروردگارش را به بدحالى او و قدرتش را بر نجات دادن او، و فضل و بخشش و كرم او را در نظر گرفته و سپس با اميدوارى، بر در بخشش و كرم او چشم دوخته و در انتظار رحمت و بخشش او باشد.
بستن وسوسههاى شيطان
اگر مراقب به آنچه گفتيم عمل كرد كه خوشا بحالش، و اگر عمل نكرد مبادا شيطان او را وسوسه كرده و بگويد: تو آنگونه كه شايسته توست عمل را انجام نمىدهى، بنابراين، اين كار اندك نيز فايدهاى نداشته و نبودش بهتر از وجودش مىباشد. زيرا اگر به اين نداى شيطان گوش دهد او را از ساير اعمال نيز باز داشته و او را با غفلت هلاك مىنمايد. ولى اگر همان عمل را كه قصد دارد، انجام بدهد گرچه عمل كمى نيز باشد، ممكن است نور اين عمل كم، نور ديگرى را براى عمل بوجود آورده و او را موفق به انجام عمل ديگرى گردانده و آنگاه در تمام اعمال موفق باشد.
خلاصه شيطان هيچ قصدى ندارد، مگر اين كه انسان را از خدمت نمودن و عبادت مولايش باز دارد. بنابراين اگر از او فرمانبردارى نمايد در دل او تاريكيى بوجود مىآيد كه سبب قطع يارى او گرديده و موجب مىشود تا عبادت ديگرى را نيز ترك كند تا جايى كه يارى خداوند كاملا قطع شده و به هلاكت جاويد دچار شود.
سالك نبايد هيچ عمل خيرى را گرچه بسيار كوچك باشد، كم شمرده و بخاطر كم بودن آن را ترك نمايد كه زيان خواهد ديد. و هيچ عمل خيرى را نيز نبايد بزرگ ببيند، چون گرفتار عُجب مىگردد. نيز اگر نمىتواند آن را انجام بدهد بمقدارى كه مىتواند آن را انجام داده و بعد از انجام، آن را در مقابل خدا كوچك ببيند. زيرا بنده هر عملى را كه انجام بدهد و آن را كوچك بداند، خداوند آن را بزرگ دانسته و شايد همين مطلب باعث شود كه خداوند متعال آن را قبول كند. و هنگامى كه عملى قبول شد كمى آن اهميتى نخواهد داشت. چون اگر خداوند عملى را از بندهاش قبول نمايد، گرچه كم باشد، پاداش زيادى به او خواهد داد. و اگر آن را قبول نكند، فايدهاى براى او نخواهد داشت، گرچه زياد باشد.
بنابراين بنده نبايد هيچ عملى را بزرگ ببيند. گرچه عبادت جن و انس باشد. زيرا اين عُجب است و عُجب انسان به عملش، ثواب آن را از بين مىبرد. بلكه نور آن را به تاريكى تبديل مىكند. و نيز نبايد عمل كم را كوچك بداند، زيرا ممكن است قبول شده و تبديل به عمل بزرگى شود.
آنچه درباره دقت در مراتب اخلاص و صدق در آن گفتيم فقط در مورد عمل خود انسان است تا از خود قانع نشود مگر به خالص صادقانه، و غير خالص را مانند معدوم بداند بلكه آن را گناه بشمار آورده، ولى نبايد اين گونه اعمال را از ديگران، مانند معدوم يا گناه بحساب آورد. زيرا اگر اعمال ديگران را بخواهد اين گونه بداند، نه تنها فايدهاى نداشته بلكه باعث ترك عمل و بستن در صلاح و خير مىگردد.
بنابراين نبايد با اين ملاك با ديگران برخورد كند. بلكه بايد با بندگان خدا به ملاك ظاهر عملشان، و حتى بالاتر، با ترازوى فضل خداوند، برخورد نموده، و گمان كند كه اعمال ناقص و مخلوط مردم بهتر بوده و مورد قبول خداوند است. و اميدوار باشد كه از فضل خدا و قبول او محروم نمىشوند، گرچه اعمال آنها ناقص و ناخالص باشد. و بعيد نشمرد كه خداوند دعاى بندگانش را فقط بخاطر شكل دعا قبول كند. و مبادا انسان كسى را از رحمت خدا مأيوس نموده يا باعث شود اعمال را بجا نياورد، گرچه عمل او مخلوط با تيرگى باشد.
و خلاصه اگر فردى لوطى در مستى بگويد: «يا الله» گمان نمىكنم خداوند او را رد نموده و او را اجابت نكند.
براى برطرف كردن انكار و استبعاد درك شب قدر براى عاملين عابد و ايجاد شوق براى رسيدن به آن، همين مقدار بيان كافى است.
_______________________
منبع: المراقبات، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، ترجمه ابراهيم محدث بندرريگى