کبر , فخر در آیات و روایات اسلامی
در متن ذیل تعدادی از روایاتی که از معصومین علیهم السلام در مورد کبر , فخر بیان شده است آورده شده.
آیات
1. وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ قَفَّیْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَ آتَیْنا عیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ وَ أَیَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَ فَكُلَّما جاءَكُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَریقاً كَذَّبْتُمْ وَ فَریقاً تَقْتُلُونَ [1]
ما به موسى كتاب (تورات) دادیم و بعد از او، پیامبرانى پشت سر هم فرستادیم و به عیسى بن مریم دلایل روشن دادیم و او را به وسیله روح القدس تأیید كردیم. آیا چنین نیست كه هر زمان، پیامبرى چیزى بر خلاف هواى نفس شما آورد، در برابر او تكبر كردید (و از ایمان آوردن به او خوددارى نمودید) پس عده اى را تكذیب كرده، و جمعى را به قتل رساندید؟
2. وَ إِذا قیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ [2]
و هنگامى كه به آنها گفته شود: از خدا بترسید! (لجاجت آنان بیشتر مى شود)، و لجاجت و تعصب، آنها را به گناه مى كشاند. آتش دوزخ براى آنان كافى است و چه بد جایگاهى است!
3. قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما یَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فیها فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرینَ [3]
گفت: از آن (مقام و مرتبه ات) فرود آى! تو حقّ ندارى در آن (مقام و مرتبه) تكبّر كنى! بیرون رو، كه تو از افراد پست و كوچكى!
4. وَ الَّذینَ كَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ [4]
و آنها كه آیات ما را تكذیب كنند، و در برابر آن تكبّر ورزند، اهل دوزخند جاودانه در آن خواهند ماند
5. فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَمَّا الَّذینَ اسْتَنْكَفُوا وَ اسْتَكْبَرُوا فَیُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَلیماً وَ لا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصیراً [5]
امّا آنها كه ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پاداششان را بطور كامل خواهد داد و از فضل و بخشش خود، بر آنها خواهد افزود. و آنها را كه ابا كردند و تكبّر ورزیدند، مجازات دردناكى خواهد كرد و براى خود، غیر از خدا، سرپرست و یاورى نخواهند یافت.
6. قالَ الْمَلَأُ الَّذینَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذینَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ [6]
(ولى) اشراف متكبر قوم او، به مستضعفانى كه ایمان آورده بودند، گفتند: آیا (براستى) شما یقین دارید كه صالح از طرف پروردگارش فرستاده شده است؟! آنها گفتند: ما به آنچه او بدان مأموریت یافته، ایمان آورده ایم.
7. قالَ الَّذینَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذی آمَنْتُمْ بِهِ كافِرُونَ [7]
متكبران گفتند: (ولى) ما به آنچه شما به آن ایمان آورده اید، كافریم!
8. قالَ الْمَلَأُ الَّذینَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ یا شُعَیْبُ وَ الَّذینَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْیَتِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فی مِلَّتِنا قالَ أَ وَ لَوْ كُنَّا كارِهینَ [8]
اشراف زورمند و متكبّر از قوم او گفتند: اى شعیب! به یقین، تو و كسانى را كه به تو ایمان آورده اند، از شهر و دیار خود بیرون خواهیم.
9. وَ بَرَزُوا لِلَّهِ جَمیعاً فَقالَ الضُّعَفاءُ لِلَّذینَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذابِ اللَّهِ مِنْ شَیْ ءٍ قالُوا لَوْ هَدانَا اللَّهُ لَهَدَیْناكُمْ سَواءٌ عَلَیْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا ما لَنا مِنْ مَحیصٍ [9]
و (در قیامت)، همه آنها در برابر خدا ظاهر مى شوند در این هنگام، ضعفا [دنباله روان نادان ] به مستكبران (و رهبران گمراه) مى گویند: ما پیروان شما بودیم! آیا (اكنون كه بخاطر پیروى از شما گرفتار مجازات الهى شده ایم،) شما حاضرید سهمى از عذاب الهى را بپذیرید و از ما بردارید؟ آنها مى گویند: اگر خدا ما را هدایت كرده بود، ما نیز شما را هدایت مى كردیم! (ولى كار از اینها گذشته است،) چه بیتابى كنیم و چه شكیبایى، تفاوتى براى ما ندارد راه گریزى براى ما نیست! .
10. وَ قالَ الَّذینَ لا یَرْجُونَ لِقاءَنا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْنَا الْمَلائِكَةُ أَوْ نَرى رَبَّنا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فی أَنْفُسِهِمْ وَ عَتَوْا عُتُوًّا كَبیراً[10]
و كسانى كه امیدى به دیدار ما ندارند (و رستاخیز را انكار مى كنند) گفتند: چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند و یا پروردگارمان را با چشم خود نمى بینیم؟! آنها درباره خود تكبّر ورزیدند و طغیان بزرگى كردند.
11. وَ قالَ الَّذینَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ یَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ الْقَوْلَ یَقُولُ الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذینَ اسْتَكْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنینَ [11]
كافران گفتند: ما هرگز به این قرآن و كتابهاى دیگرى كه پیش از آن بوده ایمان نخواهیم آورد! اگر ببینى هنگامى كه این ستمگران در پیشگاه پروردگارشان (براى حساب و جزا) نگه داشته شده اند در حالى كه هر كدام گناه خود را به گردن دیگرى مى اندازد (از وضع آنها تعجّب مى كنى)! مستضعفان به مستكبران مى گویند: اگر شما نبودید ما مؤمن بودیم! .
12. قالَ الَّذینَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذینَ اسْتُضْعِفُوا أَ نَحْنُ صَدَدْناكُمْ عَنِ الْهُدى بَعْدَ إِذْ جاءَكُمْ بَلْ كُنْتُمْ مُجْرِمینَ [12]
(امّا) مستكبران به مستضعفان پاسخ مى دهند: آیا ما شما را از هدایت بازداشتیم بعد از آنكه به سراغ شما آمد (و آن را بخوبى دریافتید)؟! بلكه شما خود مجرم بودید! .
13. وَ قالَ الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذینَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فی أَعْناقِ الَّذینَ كَفَرُوا هَلْ یُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كانُوا یَعْمَلُونَ [13]
و مستضعفان به مستكبران مى گویند: وسوسه هاى فریبكارانه شما در شب و روز (مایه گمراهى ما شد)، هنگامى كه به ما دستور مى دادید كه به خداوند كافر شویم و همتایانى براى او قرار دهیم! و آنان هنگامى كه عذاب (الهى) را مى بینند پشیمانى خود را پنهان مى كنند (تا بیشتر رسوا نشوند)! و ما غل و زنجیرها در گردن كافران مى نهیم آیا جز آنچه عمل مى كردند به آنها جزا داده مى شود؟.
14. وَ إِذْ یَتَحاجُّونَ فِی النَّارِ فَیَقُولُ الضُّعَفاءُ لِلَّذینَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا نَصیباً مِنَ النَّارِ [14]
به خاطر بیاور هنگامى را كه در آتش دوزخ با هم محاجّه مى كنند ضعیفان به مستكبران مى گویند: ما پیرو شما بودیم، آیا شما (امروز) سهمى از آتش را بجاى ما پذیرا مى شوید؟! .
15. قالَ الَّذینَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُلٌّ فیها إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَكَمَ بَیْنَ الْعِبادِ [15]
مستكبران مى گویند: ما همگى در آن هستیم، زیرا خداوند در میان بندگانش (بعدالت) حكم كرده است! .
16. فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذینَ عِنْدَ رَبِّكَ یُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ هُمْ لا یَسْأَمُونَ [16]
و اگر (از عبادت پروردگار) تكبّر كنند، كسانى كه نزد پروردگار تو هستند شب و روز براى او تسبیح مى گویند و خسته نمى شوند!
17. وَ إِنِّی كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فی آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِیابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً [17]
و من هر زمان آنها را دعوت كردم كه (ایمان بیاورند و) تو آنها را بیامرزى، انگشتان خویش را در گوشهایشان قرار داده و لباسهایشان را بر خود پیچیدند، و در مخالفت اصرار ورزیدند و به شدّت استكبار كردند!
18. هُوَ اللَّهُ الَّذی لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِكُونَ [18]
و خدایى است كه معبودى جز او نیست، حاكم و مالك اصلى اوست، از هر عیب منزّه است، به كسى یتم نمى كند، امنیّت بخش است، مراقب همه چیز است، قدرتمندى شكست ناپذیر كه با اراده نافذ خود هر امرى را اصلاح مى كند، و شایسته عظمت است خداوند منزّه است از آنچه شریك براى او قرار مى دهند.
19. فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدینَ فیها فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرینَ [19]
(به آنها گفته مى شود:) اكنون از درهاى جهنم وارد شوید در حالى كه جاودانه در آن خواهید بود! چه جاى بدى است جایگاه مستكبران! .
20. لا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرینَ [20]
قطعاً خداوند از آنچه پنهان مى دارند و آنچه آشكار مى سازند با خبر است او مستكبران را دوست نمى دارد!.
21. وَ یَوْمَ یُعْرَضُ الَّذینَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَیِّباتِكُمْ فی حَیاتِكُمُ الدُّنْیا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها فَالْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ [21]
آن روز كه كافران را بر آتش عرضه مى كنند (به آنها گفته مى شود:) از طیّبات و لذائذ در زندگى دنیا خود استفاده كردید و از آن بهره گرفتید اما امروز عذاب ذلّت بار بخاطر استكبارى كه در زمین بناحق كردید و بخاطر گناهانى كه انجام مى دادید جزاى شما خواهد بود!
22. وَ أَمَّا الَّذینَ كَفَرُوا أَ فَلَمْ تَكُنْ آیاتی تُتْلى عَلَیْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَ كُنْتُمْ قَوْماً مُجْرِمینَ [22]
امّا كسانى كه كافر شدند (به آنها گفته مى شود:) مگر آیات من بر شما خوانده نمى شد و شما استكبار كردید و قوم مجرمى بودید؟!
23. وَ قارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مُوسى بِالْبَیِّناتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِی الْأَرْضِ وَ ما كانُوا سابِقینَ [23]
و قارون و فرعون و هامان را نیز هلاك كردیم موسى با دلایل روشن به سراغشان آمد، امّا آنان در زمین برترى جویى كردند، ولى نتوانستند بر خدا پیشى گیرند!
24. إِنَّ الَّذینَ یُجادِلُونَ فی آیاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ إِنْ فی صُدُورِهِمْ إِلاَّ كِبْرٌ ما هُمْ بِبالِغیهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ [24]
كسانى كه در آیات خداوند بدون دلیلى كه براى آنها آمده باشد ستیزه جویى مى كنند، در سینه هایشان فقط تكبّر (و غرور) است، و هرگز به خواسته خود نخواهند رسید، پس به خدا پناه بر كه او شنوا و بیناست!
25. وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ تَرَى الَّذینَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَ لَیْسَ فی جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَكَبِّرینَ [25]
و روز قیامت كسانى را كه بر خدا دروغ بستند مى بینى كه صورتهایشان سیاه است آیا در جهنّم جایگاهى براى متكبّران نیست؟!
26. وَ قالَ مُوسى إِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَ رَبِّكُمْ مِنْ كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لا یُؤْمِنُ بِیَوْمِ الْحِسابِ [26]
موسى گفت: من به پروردگارم و پروردگار شما پناه مى برم از هر متكبّرى كه به روز حساب ایمان نمى آورد!
27. الَّذینَ یُجادِلُونَ فی آیاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ الَّذینَ آمَنُوا كَذلِكَ یَطْبَعُ اللَّهُ عَلى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ [27]
همانها كه در آیات خدا بى آنكه دلیلى برایشان آمده باشد به مجادله برمى خیزند (این كارشان) خشم عظیمى نزد خداوند و نزد آنان كه ایمان آورده اند به بار مى آورد این گونه خداوند بر دل هر متكبّر جبّارى مُهر مى نهد!
28. سَأَصْرِفُ عَنْ آیاتِیَ الَّذینَ یَتَكَبَّرُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ إِنْ یَرَوْا كُلَّ آیَةٍ لا یُؤْمِنُوا بِها وَ إِنْ یَرَوْا سَبیلَ الرُّشْدِ لا یَتَّخِذُوهُ سَبیلاً وَ إِنْ یَرَوْا سَبیلَ الغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبیلاً ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ كانُوا عَنْها غافِلینَ [28]
بزودى كسانى را كه در روى زمین بناحق تكبّر مى ورزند، از (ایمان به) آیات خود، منصرف مى سازم! آنها چنانند كه اگر هر آیه و نشانه اى را ببینند، به آن ایمان نمى آورند اگر راه هدایت را ببینند، آن را راه خود انتخاب نمى كنند و اگر طریق گمراهى را ببینند، آن را راه خود انتخاب مى كنند! (همه اینها) بخاطر آن است كه آیات ما را تكذیب كردند، و از آن غافل بودند!
29. إِنَّما یُؤْمِنُ بِآیاتِنَا الَّذینَ إِذا ذُكِّرُوا بِها خَرُّوا سُجَّداً وَ سَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ هُمْ لا یَسْتَكْبِرُونَ [29]
تنها كسانى كه به آیات ما ایمان مى آورند كه هر وقت این آیات به آنان یادآورى شود به سجده مى افتند و تسبیح و حمد پروردگارشان را بجا مى آورند، و تكبّر نمى كنند.
روایات
كافی
بَابُ الْكِبْرِ
1 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یُونُسَ عَنْ أَبَانٍ عَنْ حُكَیْمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَدْنَى الْإِلْحَادِ فَقَالَ إِنَّ الْكِبْرَ أَدْنَاه [30]
حكیم گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: كمترین درجه الحاد چیست؟ فرمود: كمترین درجه آن كبر است.
2 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْعَلَاءِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ الْكِبْرُ قَدْ یَكُونُ فِی شِرَارِ النَّاسِ مِنْ كُلِّ جِنْسٍ وَ الْكِبْرُ رِدَاءُ اللَّهِ فَمَنْ نَازَعَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رِدَاءَهُ لَمْ یَزِدْهُ اللَّهُ إِلَّا سَفَالًا إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص مَرَّ فِی بَعْضِ طُرُقِ الْمَدِینَةِ وَ سَوْدَاءُ تَلْقُطُ السِّرْقِینَ فَقِیلَ لَهَا تَنَحَّیْ عَنْ طَرِیقِ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَتْ إِنَّ الطَّرِیقَ لَمُعْرَضٌ فَهَمَّ بِهَا بَعْضُ الْقَوْمِ أَنْ یَتَنَاوَلَهَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص دَعُوهَا فَإِنَّهَا جَبَّارَة [31]
امام صادق علیه السلام میفرمود: تكبر در بدترین مردم است از هر جنسى كه باشند (اگر چه پست و بى مقدار باشند) كبر و بزرگ منشى لباس مخصوص خدا است، كسى كه با لباس خداى عز و جل منازعه كند، خدا جز پستیش نیفزاید.
رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله از یكى كوچه هاى مدینه میگذشت و زن سیاهى سرگین بر میچید، باو گفتند: از پیش راه پیغمبر بكنارى رو: او گفت راه پهن است، یكى از مردم خواست او را بكنارى زند [دشنام دهد] پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله فرمود: رهایش كنید كه او سركش است.
3 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع الْعِزُّ رِدَاءُ اللَّهِ وَ الْكِبْرُ إِزَارُهُ فَمَنْ تَنَاوَلَ شَیْئاً مِنْهُ أَكَبَّهُ اللَّهُ فِی جَهَنَّم [32]
امام باقر علیه السلام فرمود: عزت روپوش خدا و بزرگ منشى زیر پوش خداست، پس هر كس بیكى از آنها دست درازى كند، خدا در دوزخ سرنگونش كند.
شرح
- روپوش و زیرپوش استعاره است براى اختصاص عزت و بزرگمنشى بخداى تعالى چنان كه لباس روپوش و زیرپوش هر كسى مختص بخود اوست.
4 أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ عَنْ مَعْمَرِ بْنِ عُمَرَ بْنِ عَطَاءٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ الْكِبْرُ رِدَاءُ اللَّهِ وَ الْمُتَكَبِّرُ یُنَازِعُ اللَّهَ رِدَاءَه [33]
امام باقر علیه السّلام فرمود: بزرگمنشى روپوش خداست، و متكبر با روپوش خدا كشمكش دارد.
5 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ عَنْ لَیْثٍ الْمُرَادِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْكِبْرُ رِدَاءُ اللَّهِ فَمَنْ نَازَعَ اللَّهَ شَیْئاً مِنْ ذَلِكَ أَكَبَّهُ اللَّهُ فِی النَّار [34]
امام صادق علیه السّلام فرمود: بزرگمنشى روپوش خداست و هر كه نسبت بچیزى از آن با خدا ستیزه كند خدا در آتش سرنگونش سازد.
6 عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ وَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالا لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنْ كِبْر [35]
امام باقر و امام صادق علیهما السّلام فرمودند: هر كه به سنگینى ذره ئى تكبر در دلش باشد. داخل بهشت نشود.
7 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ یُونُسَ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ كَانَ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ مِنَ الْكِبْرِ قَالَ فَاسْتَرْجَعْتُ فَقَالَ مَا لَكَ تَسْتَرْجِعُ قُلْتُ لِمَا سَمِعْتُ مِنْكَ فَقَالَ لَیْسَ حَیْثُ تَذْهَبُ إِنَّمَا أَعْنِی الْجُحُودَ إِنَّمَا هُوَ الْجُحُود [36]
محمد بن مسلم گوید: یكى از آن دو امام علیهما السّلام فرمود: هر كه باندازه سنگینى دانه خردلى تكبر در دلش باشد، داخل بهشت نشود. راوى گوید: من گفتم: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ 1 امام فرمود: چرا گفتى: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ؟ گفت: براى آنچه از شما شنیدم، فرمود: چنان كه تو فكر میكنى نیست، مقصود من انكار است، و آن جز انكار نیست (یعنى مقصود از تكبر انكار خدا و گردنكشى در برابر اوست).
8 أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ الْحُرِّ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْكِبْرُ أَنْ تَغْمِصَ النَّاسَ وَ تَسْفَهَ الْحَق [37]
امام صادق علیه السّلام فرمود: تكبر اینست كه: مردم را خوار شمارى و حق را سبك شمارى [در برابر حق سفاهت كنى ].
9 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى بْنِ أَعْیَنَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ أَعْظَمَ الْكِبْرِ غَمْصُ الْخَلْقِ وَ سَفَهُ الْحَقِّ قَالَ قُلْتُ وَ مَا غَمْصُ الْخَلْقِ وَ سَفَهُ الْحَقِّ قَالَ یَجْهَلُ الْحَقَّ وَ یَطْعُنُ عَلَى أَهْلِهِ فَمَنْ فَعَلَ ذَلِكَ فَقَدْ نَازَعَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رِدَاءَه [38]
امام صادق علیه السّلام از قول رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: بزرگترین تكبر خوار شمردن مخلوق و سبك شمردن حق است، راوى گوید: عرضكردم خوار شمردن مخلوق و سبك شمردن حق چیست؟ فرمود: در برابر حق نادانى كند و باهل حق طعنه زند، پس هر كه چنین كند با لباس مخصوص خداى عز و جل ستیزه كرده است.
10 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ بُكَیْرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ فِی جَهَنَّمَ لَوَادِیاً لِلْمُتَكَبِّرِینَ یُقَالُ لَهُ سَقَرُ شَكَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شِدَّةَ حَرِّهِ وَ سَأَلَهُ أَنْ یَأْذَنَ لَهُ أَنْ یَتَنَفَّسَ فَتَنَفَّسَ فَأَحْرَقَ جَهَنَّمَ [39]
امام صادق علیه السّلام فرمود: در جهنم دره ئى است بنام دوزخ براى متكبرین كه از شدت حرارت خود بخداى عز و جل شكایت كرد و درخواست كرد باو اجازه دهد نفس كشد، پس چون نفس كشید جهنم شعله ور شد.
11 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ عَنْ أَخِیهِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِنَّ الْمُتَكَبِّرِینَ یُجْعَلُونَ فِی صُوَرِ الذَّرِّ یَتَوَطَّأُهُمُ النَّاسُ حَتَّى یَفْرُغَ اللَّهُ مِنَ الْحِسَاب [40]
امام صادق علیه السّلام میفرمود: متكبرین (روز قیامت) بصورت مور در آیند، و مردم آنها را پایمال كنند تا خدا از حساب آنها فارغ شود.
12 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَمِّهِ یَعْقُوبَ بْنِ سَالِمٍ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا الْكِبْرُ فَقَالَ أَعْظَمُ الْكِبْرِ أَنْ تَسْفَهَ الْحَقَّ وَ تَغْمِصَ النَّاسَ قُلْتُ وَ مَا سَفَهُ الْحَقِّ قَالَ یَجْهَلُ الْحَقَّ وَ یَطْعُنُ عَلَى أَهْلِه [41]
عبد الاعلى گوید: بامام صادق علیه السّلام عرضكردم: تكبر چیست؟ فرمود: بزرگترین تكبر اینست كه حق را سبك شمارى و مردم را پست دانى، گفتم سبك شمردن حق چیست؟ فرمود: در برابر حق نادانى كند و باهل حق طعنه زند.
13 عَنْهُ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِیهِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّنِی آكُلُ الطَّعَامَ الطَّیِّبَ وَ أَشَمُّ الرِّیحَ الطَّیِّبَةَ وَ أَرْكَبُ الدَّابَّةَ الْفَارِهَةَ وَ یَتْبَعُنِی الْغُلَامُ فَتَرَى فِی هَذَا شَیْئاً مِنَ التَّجَبُّرِ فَلَا أَفْعَلَهُ فَأَطْرَقَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ثُمَّ قَالَ إِنَّمَا الْجَبَّارُ الْمَلْعُونُ مَنْ غَمَصَ النَّاسَ وَ جَهِلَ الْحَقَّ قَالَ عُمَرُ فَقُلْتُ أَمَّا الْحَقُّ فَلَا أَجْهَلُهُ وَ الْغَمْصُ لَا أَدْرِی مَا هُوَ قَالَ مَنْ حَقَّرَ النَّاسَ وَ تَجَبَّرَ عَلَیْهِمْ فَذَلِكَ الْجَبَّار [42]
عمر بن یزید گوید: بامام صادق علیه السّلام عرضكردم: من خوراك خوب میخورم و بوى خوش میبویم و مركب چابك سوار میشوم، و غلام دنبالم مى آید، اگر در اینها گردنكشى است تا نكنم. امام صادق علیه السّلام سربزیر انداخت و سپس فرمود: همانا گردنكش ملعون كسى است كه مردم را خوار شمرد، و در برابر حق بیخردى كند، عمر (كه یكى از رواتست) گوید من گفتم: در برابر حق نادانى نكنم، اما خوار شمردن را ندانم چیست؟ فرمود: كسى كه مردم را كوچك شمرد و بر آنها گردنكشى كند، جبار و گردنكشى است.
شرح
- مرحوم مجلسى گوید: سربزیر انداختن و سكوت امام اشاره دارد كه این امور محل خطر است و موجب تكبر، ولى ما وجه این اشاره را ندانستیم.
14 مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ثَلَاثَةٌ لا یُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَكِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ شَیْخٌ زَانٍ وَ مَلِكٌ جَبَّارٌ وَ مُقِلٌّ مُخْتَال [43]
رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: روز قیامت خدا با سه كس سخن نگوید و بآنها توجه نفرماید و پاك و بى آلایششان نسازد و براى آنها عذابى دردناكست: پیر زناكار و سلطان جبار و فقیر خودخواه.
15 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مَرْوَكِ بْنِ عُبَیْدٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ یُوسُفَ ع لَمَّا قَدِمَ عَلَیْهِ الشَّیْخُ یَعْقُوبُ ع دَخَلَهُ عِزُّ الْمُلْكِ فَلَمْ یَنْزِلْ إِلَیْهِ فَهَبَطَ جَبْرَئِیلُ ع فَقَالَ یَا یُوسُفُ ابْسُطْ رَاحَتَكَ فَخَرَجَ مِنْهَا نُورٌ سَاطِعٌ فَصَارَ فِی جَوِّ السَّمَاءِ فَقَالَ یُوسُفُ یَا جَبْرَئِیلُ مَا هَذَا النُّورُ الَّذِی خَرَجَ مِنْ رَاحَتِی فَقَالَ نُزِعَتِ النُّبُوَّةُ مِنْ عَقِبِكَ عُقُوبَةً لِمَا لَمْ تَنْزِلْ إِلَى الشَّیْخِ یَعْقُوبَ فَلَا یَكُونُ مِنْ عَقِبِكَ نَبِی [44]
امام صادق علیه السّلام فرمود: چون یعقوب سالخورده بر یوسف علیهما السّلام وارد شد، عزت سلطنت یوسف را گرفت و باحترام او پیاده نشد، جبرئیل علیه السّلام فرود آمد و گفت: یوسف! كف دستت را باز كن، چون باز كرد، نورى از آن برخاست و در فضاى آسمان قرار گرفت. یوسف گفت: این چه نورى بود كه از كفم خارج شد؟ گفت: بكیفر پیاده نشدنت براى یعقوب سالخورده نبوت از فرزندانت بركنار شد، و از نسل تو پیغمبرى نباشد.
شرح
- پیداست كه چنین خلافى نسبت بمردم عادى مستوجب چنان كیفرى نیست، ولى پیغمبران بواسطه علو شأن و رفعت مقامشان بكوچكترین خلاف مورد عتاب میشوند، و نظم و دقت دستگاه حساب خدا مقتضى همین سنجش است.
16 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ فِی رَأْسِهِ حَكَمَةٌ وَ مَلَكٌ یُمْسِكُهَا فَإِذَا تَكَبَّرَ قَالَ لَهُ اتَّضِعْ وَضَعَكَ اللَّهُ فَلَا یَزَالُ أَعْظَمَ النَّاسِ فِی نَفْسِهِ وَ أَصْغَرَ النَّاسِ فِی أَعْیُنِ النَّاسِ وَ إِذَا تَوَاضَعَ رَفَعَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ قَالَ لَهُ انْتَعِشْ نَعَشَكَ اللَّهُ فَلَا یَزَالُ أَصْغَرَ النَّاسِ فِی نَفْسِهِ وَ أَرْفَعَ النَّاسِ فِی أَعْیُنِ النَّاس [45]
امام صادق علیه السّلام فرمود. هیچ بنده ئى نیست جز اینكه بر سرش لگامى است و فرشته ئى است كه آن را نگه میدارد، و هر گاه گردنكشى كند، فرشته باو گوید: فروتنى كن- خدا پستت كند- سپس همواره نزد خود بزرگترین مردم و در چشم مردم خوارترین آنها باشد، و هر گاه تواضع كند، خداى عز و جل او را بالا برد، و فرشته باو گوید: سرفراز باش- خدا سرافرازت كند- سپس همواره نزد خود كوچكترین مردم و در چشم مردم بالاترین آنها باشد.
17 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنِ النَّهْدِیِّ عَنْ یَزِیدَ بْنِ إِسْحَاقَ شَعِرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُنْذِرِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَیْرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا مِنْ أَحَدٍ یَتِیهُ إِلَّا مِنْ ذِلَّةٍ یَجِدُهَا فِی نَفْسِهِ وَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا مِنْ رَجُلٍ تَكَبَّرَ أَوْ تَجَبَّرَ إِلَّا لِذِلَّةٍ وَجَدَهَا فِی نَفْسِه [46]
امام صادق علیه السّلام فرمود: هیچ كس لاف بزرگى نزند جز بسبب ذلتى كه در خود میبیند، و در حدیث دیگر است كه آن حضرت فرمود. مردى تكبر و گردنكشى نكند، مگر بجهت ذلتى كه در خود مى بیند.
شرح
- كسى كه میداند دانش ندارد، در برابر مردم اظهار فضل و خودنمائى میكند تا بدان وسیله نقص خود را جبران كند، و كمالى براى خود بتراشد، و حاصل مطلب اینكه انسان بطبع خویش خواهان ترقى و كمال و اظهار آن نزد همگنانست، پس اگر در واقع و حقیقت، شرف و كمالى داشته باشد، هدف و منظورش تأمین مى شود، و اگر آن كمال را نداشته باشد با خود نمائى و گردنفرازى بر مردم عیب خود را میپوشاند و بخیال خویش هدفش را تأمین میكند.
باب الفخر و الکبر
18 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ قَالَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع عَجَباً لِلْمُتَكَبِّرِ الْفَخُورِ الَّذِی كَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَةً ثُمَّ هُوَ غَداً جِیفَة[47]
حضرت على بن الحسین علیه السّلام فرمود: عجب است از تكبركننده بر خود بالنده، آن كس كه دیروز نطفه (بد بو و بى ارزش) بوده، و سپس فردا مردارى (گندیده) است.
19 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّكُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص آفَةُ الْحَسَبِ الِافْتِخَارُ وَ الْعُجْب [48]
از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده است كه رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم، فرمود: آفت حسب و شرافت بخود بالیدن و خود بینى است.
شرح
- مجلسى (ره) گوید: حسب شرافت و شخصیت آباء و اجدادى است و بسا بشرافتى اطلاق شود كه از كارهاى نیك یا اخلاق خوب بدست آید گر چه از پدران نباشد.
20 أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ حَنَانٍ عَنْ عُقْبَةَ بْنِ بَشِیرٍ الْأَسَدِیِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَا عُقْبَةُ بْنُ بَشِیرٍ الْأَسَدِیُّ وَ أَنَا فِی الْحَسَبِ الضَّخْمِ مِنْ قَوْمِی قَالَ فَقَالَ مَا تَمُنُّ عَلَیْنَا بِحَسَبِكَ إِنَّ اللَّهَ رَفَعَ بِالْإِیمَانِ مَنْ كَانَ النَّاسُ یُسَمُّونَهُ وَضِیعاً إِذَا كَانَ مُؤْمِناً وَ وَضَعَ بِالْكُفْرِ مَنْ كَانَ النَّاسُ یُسَمُّونَهُ شَرِیفاً إِذَا كَانَ كَافِراً فَلَیْسَ لِأَحَدٍ فَضْلٌ عَلَى أَحَدٍ إِلَّا بِالتَّقْوَى [49]
عقبة بن بشیر اسدى گوید: بامام باقر علیه السّلام عرضكردم: من عقبة بن بشیر اسدى هستم، و در میان قوم خود خاندان بزرگى دارم؟ حضرت فرمود: تو بحسب و شرافت خانوادگیت بر سر ما منت نهى؟ بدرستى كه خداوند آنكه مردم او را پست میشمردند بواسطه ایمان در صورتى كه مؤمن باشد بالا برده است، و آنكه مردم او را شریف میخواندند بجهت كفر در صورتى كه كافر باشد پست و زبون ساخته است؛ پس كسى را بر كسى برترى نیست جز بوسیله تقوى.
توضیح
- آنچه ترجمه شد بنا بر اینست كه لفظ ما در جمله ما تمن … استفهامیه باشد، و محتمل است ما نافیه باشد، یعنى بر ما منت منه … و گفتار آن حضرت كه فرمود: پس كسى را بر كسى برترین نیست … اشاره است بگفتار خداى تعالى: اى مردم همانا ما آفریدیمتان از نر و ماده و گردانیدیم شما را شاخه هائى و تیره هائى تا یك دیگر را بشناسید، همانا گرامى ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شما است، سوره حجرات آیه 13 .
21 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنْ عِیسَى بْنِ الضَّحَّاكِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع عَجَباً لِلْمُخْتَالِ الْفَخُورِ وَ إِنَّمَا خُلِقَ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ یَعُودُ جِیفَةً وَ هُوَ فِیمَا بَیْنَ ذَلِكَ لَا یَدْرِی مَا یُصْنَعُ بِه [50]
حضرت باقر علیه السّلام فرمود: عجب است از متكبرى كه بخود مینازد، در صورتى كه از نطفه آفریده شده، سپس مردارى گندیده شود، و در این میان نمیداند با او چه خواهد شد.
22 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّكُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ أَتَى رَسُولَ اللَّهِ ص رَجُلٌ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَنَا فُلَانُ بْنُ فُلَانٍ حَتَّى عَدَّ تِسْعَةً فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص أَمَا إِنَّكَ عَاشِرُهُمْ فِی النَّار [51]
حضرت صادق علیه السّلام فرمود: كه مردى نزد رسول خدا آمد عرضكرد: اى رسول خدا من فلان پسر فلانم و تا نه نفر از پدران خود را شمرد، رسول خدا (ص) بوى فرمود: تو دهمى آنانى در دوزخ.
شرح
- مجلسى (ره) در معناى حدیث گوید: یعنى پدرانت كافر بوده اند و در دوزخند، پس این چه افتخارى است كه تو بآنان دارى و تو نیز مانند آنان كافر هستى در باطن اگر منافق بوده، و در ظاهر اگر كافر بوده است، پس هیچ راهى براى بالیدن خود بایشان ندارى.
23 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّكُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص آفَةُ الْحَسَبِ الِافْتِخَار [52]
از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده كه رسول خدا (ص) فرمود: آفت حسب بخود بالیدن است.
توضیح
- این حدیث مانند حدیث دوم این باب است جز اینكه در آنجا عجب بجاى افتخار بود
بحار الأنوار
باب الكبر
1- لی، [الأمالی للصدوق ] عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَمْقَتُ النَّاسِ الْمُتَكَبِّرُ وَ عَنْهُ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ یَسْتَكْبِرْ یَضَعْهُ اللَّهُ [53]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : كسى كه استكبار ورزد، خداوند او را پست گرداند.
2- لی، [الأمالی للصدوق ] عَنْ حَمْزَةَ الْعَلَوِیِّ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِیِّ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ وَقَعَ بَیْنَ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ رَحِمَهُ اللَّهُ وَ بَیْنَ رَجُلٍ كَلَامٌ وَ خُصُومَةٌ فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ مَنْ أَنْتَ یَا سَلْمَانُ فَقَالَ سَلْمَانُ أَمَّا أُولَایَ وَ أُولَاكَ فَنُطْفَةٌ قَذِرَةٌ وَ أَمَّا أُخْرَایَ وَ أُخْرَاكَ فَجِیفَةٌ مُنْتِنَةٌ فَإِذَا كَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ وَ وُضِعَتِ الْمَوَازِینُ فَمَنْ ثَقُلَ مِیزَانُهُ فَهُوَ الْكَرِیمُ وَ مَنْ خَفَّتْ مِیزَانُه فَهُوَ اللَّئِیمُ [54]
امام زین العابدین علیه السلام : میان سلمان فارسى رحمه الله و مردى بگو مگویى شد. آن مرد به سلمان گفت: مگر تو كه هستى اى سلمان؟ سلمان گفت: آغاز من و تو، هر دو، نطفه اى نجس بود و فرجام من و تو لاشه اى گندیده است و چون روز قیامت شود و ترازوها نصب گردد هر كس ترازوى اعمالش سنگین باشد، او شریف است و هر كس ترازویش سبك باشد، او فرومایه است.
3- ب، [قرب الإسناد] عَنْ هَارُونَ عَنِ ابْنِ صَدَقَةَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ أَحَبَّكُمْ إِلَیَّ وَ أَقْرَبَكُمْ مِنِّی یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَجْلِساً أَحْسَنُكُمْ خُلُقاً وَ أَشَدُّكُمْ تَوَاضُعاً وَ إِنَّ أَبْعَدَكُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مِنِّی الثَّرْثَارُونَ وَ هُمُ الْمُسْتَكْبِرُونَ [55]
رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: محبوبترین و نزدیكترین شما به من در روز قیامت كسانى هستند كه داراى خلق نیكو باشند و تواضع كنند، و دورترین شما از من كسانى میباشند كه اهل تكبر و نخوت باشند.
4- مع، [معانی الأخبار] عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَعْبَدٍ عَنِ ابْنِ خَالِدٍ عَنِ الرِّضَا عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَیُبْغِضُ الْبَیْتَ اللَّحِمَ وَ اللَّحِمَ السَّمِینَ قَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ص إِنَّا لَنُحِبُّ اللَّحْمَ وَ مَا تَخْلُو بُیُوتُنَا مِنْهُ فَكَیْفَ ذَاكَ فَقَالَ لَیْسَ حَیْثُ تَذْهَبُ إِنَّمَا الْبَیْتُ اللَّحِمُ الَّذِی یُؤْكَلُ فِیهِ لُحُومُ النَّاسِ بِالْغِیبَةِ وَ أَمَّا اللَّحِمُ السَّمِینُ فَهُوَ الْمُتَكَبِّرُ الْمُتَبَخْتِرُ الْمُخْتَالُ فِی مَشْیِهِ [56]
امام صادق فرمود: خداوند متعال خانه گوشتی و انسان گوشتی چاق را دشمن میدارد!، یكى از یاران امام علیه السّلام عرض كرد یا ابن رسول الله ما گوشت را دوست میداریم و خانه ما از گوشت خالى نمیباشد امام علیه السّلام فرمودند: مطلب آن طور نیست كه شما تلقى كردید، مقصود از خانه گوشتی آن خانه اى میباشد كه در آن گوشت مردم را به عنوان غیبت میخورند، و انسان گوشتی چاق هم مردان متكبر هستند، كه در راه رفتن خودنمائى میكنند
5- فس، [تفسیر القمی ] فِی رِوَایَةِ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِهِ تَعَالَى وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً یَقُولُ بِالْعَظَمَةِ [57]
امام باقر علیه السلام ـ درباره آیه و بر زمین با “مرح” راه نرو ـ فرمود : یعنى با نخوت و تكبّر.
6- ل، [الخصال ] عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ یَزِیدَ عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ رَفَعَهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ رَقَعَ جَیْبَهُ وَ خَصَفَ نَعْلَهُ وَ حَمَلَ سِلْعَتَهُ فَقَدْ أَمِنَ مِنَ الْكِبْرِ [58]
امام صادق علیه السلام : هر كه خودش جامه اش را وصله كند و كفشش را پینه زند و كالایش را حمل كند، هر آینه از كبر مبرّاست.
7- ل، [الخصال ] فِی وَصِیَّةِ النَّبِیِّ ص إِلَى عَلِیٍّ ع یَا عَلِیُّ أَنْهَاكَ عَنْ ثَلَاثِ خِصَالٍ عِظَامٍ الْحَسَدِ وَ الْحِرْصِ وَ الْكِبْرِ [59]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ به على علیه السلام ـ فرمود: اى على! تو را از سه خصلت نهى مى كنم: حسادت و حرص و دروغ.
8- ل، [الخصال ] عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ هَاشِمٍ عَنِ الْفَارِسِیِّ عَنِ الْجَعْفَرِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى جَمَاعَةٍ فَقَالَ عَلَى مَا اجْتَمَعْتُمْ فَقَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ هَذَا مَجْنُونٌ یُصْرَعُ فَاجْتَمَعْنَا عَلَیْهِ فَقَالَ لَیْسَ هَذَا بِمَجْنُونٍ وَ لَكِنَّهُ الْمُبْتَلَى ثُمَّ قَالَ أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِالْمَجْنُونِ حَقَّ الْمَجْنُونِ قَالُوا بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الْمُتَبَخْتِرُ فِی مَشْیِهِ النَّاظِرُ فِی عِطْفَیْهِ الْمُحَرِّكُ جَنْبَیْهِ بِمَنْكِبَیْهِ یَتَمَنَّى عَلَى اللَّهِ جَنَّتَهُ وَ هُوَ یَعْصِیهِ الَّذِی لَا یُؤْمَنُ شَرُّهُ وَ لَا یُرْجَى خَیْرُهُ فَذَلِكَ الْمَجْنُونُ وَ هَذَا الْمُبْتَلَى [60]
امام على علیه السلام : پیامبر خدا صلى الله علیه و آله بر عدّه اى كه جمع شده بودند، گذشت و فرمود: برگرد چه جمع شده اید؟ عرض كردند: یا رسول اللّه ! این دیوانه غش كرده و ما پیرامون او گرد آمده ایم. حضرت فرمود: او دیوانه نیست،بلكه بیمار است. سپس فرمود: آیا شما را آگاه نسازم كه دیوانه حقیقى كیست؟ عرض كردند: بفرمایید، اى رسول خدا! فرمود: [دیوانه حقیقى ]كسى است كه با تبختر راه مى رود و متكبّرانه مى نگرد و پهلوهایش را با شانه هایش حركت مى دهد. نافرمانى خدا مى كند و با این حال بهشت او را آرزو مى كند. كسى از شرّ او ایمن نیست و به خیرش امیدى نمى رود. پس آن دیوانه است، و این بیمار
9- ع، [علل الشرائع ] عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع عَجِبْتُ لِابْنِ آدَمَ أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِیفَةٌ وَ هُوَ قَائِمٌ بَیْنَهُمَا وِعَاءٌ لِلْغَائِطِ ثُمَّ یَتَكَبَّرُ [61]
امام على علیه السلام : در شگفتم از آدمیزاد،كه آغازش نطفه اى است و فرجامش لاشه اى و در این میان انبار غائط است و با این همه تكبّر مى ورزد!
10- مع، [معانی الأخبار] عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ رَفَعَهُ إِلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ لِإِبْلِیسَ كُحْلًا وَ لَعُوقاً وَ سَعُوطاً فَكُحْلُهُ النُّعَاسُ وَ لَعُوقُهُ الْكَذِبُ وَ سَعُوطُهُ الْفَخْرُ [62]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : شیطان سرمه اى دارد و لیسك و انفیه اى . سرمه اش چُرت است و لیسكش دروغ و انفیه اش فخر فروشى.
11- سن، [المحاسن ] عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَیْرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ ص نَاقَةٌ لَا تُسْبَقُ فَسَابَقَ أَعْرَابِیٌّ بِنَاقَتِهِ فَسَبَقَتْهَا فَاكْتَأَبَ لِذَلِكَ الْمُسْلِمُونَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّهَا تَرَفَّعَتْ فَحَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ لَا یَرْتَفِعَ شَیْ ءٌ إِلَّا وَضَعَهُ اللَّهُ [63]
از امام صادق علیه السّلام روایت میكند كه فرمود: رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله شترى داشتند كه از همه جلوتر میرفت، یكى از روزها یك عرب بیابانى به رسول خدا رسید و شترش از رسول خدا جلو افتاد، مسلمانان ناراحت شدند، رسول خدا فرمودند: من بالا رفتم و لازم است خداوند هر چیزى را كه بالا رفت پائین بیاورد.
12- سن، [المحاسن ] فِی رِوَایَةِ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ فِی السَّمَاءِ مَلَكَیْنِ مُوَكَّلَیْنِ بِالْعِبَادِ فَمَنْ تَجَبَّرَ وَضَعَاهُ [64]
رسول خدا فرمود: خداوند دو فرشته در آسمان بر بندگان موکل ساخته تا هر کس تکبر ورزید پایینش آورند.
13- مع، [معانی الأخبار] أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ ع أَنَّ رِیحَ الْجَنَّةِ یُوجَدُ مِنْ مَسِیرَةِ أَلْفِ عَامٍ مَا یَجِدُهَا عَاقٌّ وَ لَا قَاطِعُ رَحِمٍ وَ لَا شَیْخٌ زَانٍ وَ لَا جَارٌّ إِزَارَهُ خُیَلَاءُ وَ لَا فَتَّانٌ وَ لَا مَنَّانٌ وَ لَا جَعْظَرِیٌّ قَالَ قُلْتُ فَمَا الْجَعْظَرِیُّ قَالَ الَّذِی لَا یَشْبَعُ مِنَ الدُّنْیَا [65]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود : جبرئیل به من خبر داد كه بوى بهشت از فاصله هزار سال به مشام مى رسد؛ ولى فرزند نا خلف و كسى كه از خویشاوندان بِبُرد و پیر مرد زناكار و كسى كه از روى تكبّر دامن كشان راه رود و فتنه انگیز و منّت گذار و جَعْظَرى بوى بهشت را استشمام نمى كنند. پرسیدم: جعظرى كیست؟ گفت: آن كه از دنیا سیر نمى شود.
14- ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام ] بِالْأَسَانِیدِ الثَّلَاثَةِ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ النَّارَ أَمِیرٌ مُتَسَلِّطٌ لَمْ یَعْدِلْ وَ ذُو ثَرْوَةٍ مِنَ الْمَالِ لَمْ یُعْطِ الْمَالَ حَقَّهُ وَ فَقِیرٌ فَخُورٌ [66]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : نخستین كسانى كه به دوزخ مى روند، فرمانرواى قدرتمندى است كه دادگرى نكند و توانگرى كه حقوق مالى خود را نپردازد، و تهیدست متكبر.
15- ما، [الأمالی للشیخ الطوسی ] عَنِ ابْنِ الصَّلْتِ عَنِ ابْنِ عُقْدَةَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ عَبَّادٍ عَنْ عَمِّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُطَرِّفٍ عَنِ الشَّعْبِیِّ عَنْ صَعْصَعَةَ بْنِ صُوحَانَ قَالَ عَادَنِی أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فِی مَرَضٍ ثُمَّ قَالَ انْظُرْ فَلَا تَجْعَلَنَّ عِیَادَتِی إِیَّاكَ فَخْراً عَلَى قَوْمِكَ وَ إِذَا رَأَیْتَهُمْ فِی أَمْرٍ فَلَا تَخْرُجْ مِنْهُ فَإِنَّهُ لَیْسَ بِالرَّجُلِ غِنًى عَنْ قَوْمِهِ إِذَا خَلَعَ مِنْهُمْ یَداً وَاحِدَةً یَخْلَعُونَ مِنْهُ أَیْدِیَ كَثِیرَةً فَإِذَا رَأَیْتَهُمْ فِی خَیْرٍ فَأَعِنْهُمْ عَلَیْهِ وَ إِذَا رَأَیْتَهُمْ فِی شَرٍّ فَلَا تَخْذُلَنَّهُمْ فَلْیَكُنْ تَعَاوُنُكُمْ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ فَإِنَّكُمْ لَنْ تَزَالُوا بِخَیْرٍ مَا تَعَاوَنْتُمْ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ تَعَالَى وَ تَنَاهَیْتُمْ عَنْ مَعَاصِیهِ [67]
صعصعة بن صوحان گوید: امیر المؤمنین علیه السّلام هنگام بیمارى من به عیادت آمدند، و گفتند: اى صعصعه عبادت مرا از خودت موجب افتخار ندانى و نباید بر قومت افتخار كنى، هر گاه مشاهده كردى خویشاوندانت مشكلاتى دارند خود را از آن كنار نكش بدان هیچ كس نمیتواند بدون خویشاوندانش زندگى كند و از آن بى نیازى حاصل نماید، هر گاه او یك دست خود را از آنها دریغ دارد آنها دستهاى زیادى از او دریغ خواهند داشت، هر گاه مشاهده كردى آنها كار نیك میكنند به آنها كمك كن اما هر گاه دیدى آنها كار زشت انجام میدهند آنها را ترك نكن، آنها را نصیحت نما تا از خداوند اطاعت كنند و دست از كارهاى زشت بردارند، شما همواره در راه خیر خواهید بود تا آن گاه كه به طاعت خداوند مشغول گردید و دست از معصیت باز دارید.
16- ل، [الخصال ] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْقُضَاعِیِّ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ الْعَبَّاسِ بْنِ إِسْحَاقَ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع أَهْلَكَ النَّاسَ اثْنَانِ خَوْفُ الْفَقْرِ وَ طَلَبُ الْفَخْرِ [68]
امام على علیه السلام : دو چیز مردم را نابود كرده است : ترس از نادارى، و فخر جویى.
17- ل، [الخصال ] عَنْ أَبِیهِ وَ ابْنِ الْوَلِیدِ مَعاً عَنْ مُحَمَّدٍ الْعَطَّارِ وَ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ مَعاً عَنِ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی یَحْیَى الْوَاسِطِیِّ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عن أَبِی عَبْدِ اللَّهِ … وَ الْمُفْتَخِرَ یَفْتَخِرُ بِآبَائِهِ وَ هُوَ خِلْوٌ مِنْ صَالِحِ أَعْمَالِهِمْ فَهُوَ بِمَنْزِلَةِ الْخَلَنْجِ یُقْشَرُ لِحاً عَنْ لِحاً حَتَّى یُوصَلَ إِلَى جَوْهَرِیَّتِهِ وَ هُوَ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا [69]
امام صادق علیه السّلام فرمودند: …كسانى كه به آباء و اجداد خود افتخار میكنند مانند آن درختى هستند كه قشرهاى متعدى روى او میباشد و باید همه آن پوستها را كند تا به مغزش رسید و بعد از آن استفاده كرد، آنها همان گونه اند كه خداوند فرموده: إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلا
18- مع، [معانی الأخبار] عَنِ الْهَمَدَانِیِّ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ ثَلَاثَةٌ مِنْ عَمَلِ الْجَاهِلِیَّةِ الْفَخْرُ بِالْأَنْسَابِ وَ الطَّعْنُ فِی الْأَحْسَابِ وَ الِاسْتِسْقَاءُ بِالْأَنْوَاءِ[70]
حمران از امام باقر علیه السّلام روایت میكند كه سه چیز از كارهاى دوران جاهلیت میباشد، افتخار به نسب، طعنه زدن به شرافت دیگران، و انتظار باران در هنگام طلوع و یا غروب فلان ستاره و یا تقارن ستارگان به یك دیگر.
19- ثو، [ثواب الأعمال ] أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنِ ابْنِ یَزِیدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ النَّوْفَلِیِّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ رَفَعَهُ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ مَنْ صَنَعَ شَیْئاً لِلْمُفَاخَرَةِ حَشَرَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَسْوَدَ [71]
امام على علیه السلام : هر كس براى فخر فروشى كارى كند، خداوند در روز قیامت او را سیاه محشور گرداند.
20- سن، [المحاسن ] قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ثَلَاثٌ إِذَا كُنَّ فِی الْمَرْءِ فَلَا تَتَحَرَّجْ أَنْ تَقُولَ إِنَّهُ فِی جَهَنَّمَ الْبَذَاءُ وَ الْخُیَلَاءُ وَ الْفَخْرُ [72]
امام صادق علیه السّلام فرمودند هر گاه سه چیز را در یك انسان مشاهده كردید او را از اهل جهنم بدانید : بدزبانی، تکبر و فخر فروشى.
21- كش، [رجال الكشی ] مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْبَرَّانِیُّ وَ عُثْمَانُ بْنُ حَامِدٍ الْكَشْیَانُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَزْدَادَ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ الرِّضَا ع فَأَمْسَیْتُ عِنْدَهُ قَالَ فَقُلْتُ أَنْصَرِفُ فَقَالَ لِی لَا تَنْصَرِفْ فَقَدْ أَمْسَیْتَ قَالَ فَأَقَمْتُ عِنْدَهُ قَالَ فَقَالَ لِجَارِیَتِهِ هَاتِی مُضَرَّبَتِی وَ وِسَادَتِی فَافْرُشِی لِأَحْمَدَ فِی ذَلِكِ الْبَیْتِ قَالَ فَلَمَّا صِرْتُ فِی الْبَیْتِ دَخَلَنِی شَیْ ءٌ فَجَعَلَ یَخْطُرُ بِبَالِی مَنْ مِثْلِی فِی بَیْتِ وَلِیِّ اللَّهِ وَ عَلَى مِهَادِهِ فَنَادَانِی یَا أَحْمَدُ إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع عَادَ صَعْصَعَةَ بْنَ صُوحَانَ فَقَالَ یَا صَعْصَعَةَ بْنَ صُوحَانَ لَا تَجْعَلْ عِیَادَتِی إِیَّاكَ فَخْراً عَلَى قَوْمِكَ وَ تَوَاضَعْ لِلَّهِ یَرْفَعْكَ [73]
بزنطى گوید: خدمت امام رضا علیه السّلام بودم و شب هنگام كه خواستم برگردم فرمودند همین جا بخوابید، من هم در آنجا ماندم امام به یكى از خادمانش گفت: بستر مرا بیاورید و براى احمد پهن كنید تا در آن بخوابد بعد از اینكه وارد اطاق خواب شدم در دل من مطلبى پیدا شد كه من اكنون در خانه ولى خدا هستم و در فرش و بستر او خوابیده ام، در این هنگام امام ندا داد اى احمد امیر المؤمنین علیه السّلام به دیدن صعصعه رفت و گفت: دیدن مرا موجب فخر و مباهات براى دوستانت ندانى و باید تواضع كنى تا مقامت بلند گردد.
22- ین، [كتاب حسین بن سعید و النوادر] ابْنُ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ رسول الله لَمَّا كَانَ یَوْمُ فَتْحِ مَكَّةَ …إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ بِالْإِسْلَامِ نَخْوَةَ الْجَاهِلِیَّةِ وَ التَّفَاخُرَ بِآبَائِهَا وَ عَشَائِرِهَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّكُمْ مِنْ آدَمَ وَ آدَمُ مِنْ طِینٍ أَلَا وَ إِنَّ خَیْرَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَكْرَمَكُمْ عَلَیْهِ الْیَوْمَ أَتْقَاكُمْ وَ أَطْوَعُكُمْ لَهُ أَلَا وَ إِنَّ الْعَرَبِیَّةَ لَیْسَتْ بِأَبٍ وَالِدٍ وَ لَكِنَّهَا لِسَانٌ نَاطِقٌ فَمَنْ قَصَّرَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ یُبَلِّغْهُ رِضْوَانَ اللَّهِ حَسَبُهُ … [74]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ در روز فتح مكّه ـ فرمود : خداوند تبارك و تعالى به وسیله اسلام نخوت جاهلیت و نازیدن به پدران و خاندانهاى جاهلى را از شما زدود. اى مردم! شما از آدم هستید و آدم از گِل آفریده شد. بدانید كه امروز، بهترین شما نزد خدا و گرامیترین شما در پیشگاه او پرهیزگارترین و فرمانبردارترین شما از اوست. بدانید كه عربیّت به پدرى نیست كه [شما را] به دنیا مى آورد. بلكه عربیّت یك زبان است كه با آن سخن گفته مى شود. پس، هر كس در كار و عمل كوتاهى كند، شرافت خانوادگیش او را به خشنودى خدا نرساند.
23- ین، [كتاب حسین بن سعید و النوادر] عَنِ النَّضْرِ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع النَّاسُ یَرْوُونَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ أَشْرَفُكُمْ فِی الْجَاهِلِیَّةِ أَشْرَفُكُمْ فِی الْإِسْلَامِ فَقَالَ ع صَدَقُوا وَ لَیْسَ حَیْثُ تَذْهَبُونَ كَانَ أَشْرَفُهُمْ فِی الْجَاهِلِیَّةِ أَسْخَاهُمْ نَفْساً وَ أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ أَحْسَنُهُمْ جِوَاراً وَ أَكَفُّهُمْ أَذًى فَذَلِكَ الَّذِی إِذَا أَسْلَمَ لَمْ یَزِدْهُ إِسْلَامُهُ إِلَّا خَیْراً [75]
زراره گوید: به امام باقر علیه السّلام عرض كردم مردم روایت میكنند كه رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: شریفترین مردم در جاهلیت در اسلام هم شریف هستند، امام فرمودند: راست میگویند ولى معنى حدیث را درك نكرده اند كسانى كه در جاهلیت شریف بودند از همه سخى تر بشمار میرفتند، آنها اخلاقشان نیكوتر و به همسایگان مهربانتر و آزارشان از همه كمتر بود، این جماعت با این صفات هنگامى كه مسلمان میشدند اسلامش تنها بر خیر قبلی او می افزود.
24- نهج، [نهج البلاغة] قَالَ ع مَا لِابْنِ آدَمَ وَ الْفَخْرَ أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِیفَةٌ لَا یَرْزُقُ نَفْسَهُ وَ لَا یَدْفَعُ حَتْفَهُ[76]
امام على علیه السلام : آدمیزاد را چه به فخر فروشى! آغازش نطفه اى است و فرجامش مردارى. نه مى تواند خود را روزى دهد و نه مى تواند جلو مرگ خویش را بگیرد.
[1] البقرة : 87
[2] البقرة : 206
[3] الأعراف : 13
[4] الأعراف : 36
[5] النساء : 173
[6] الأعراف : 75
[7] الأعراف : 76
[8] الأعراف : 88
[9] إبراهیم : 21
[10] الفرقان : 21
[11] سبأ : 31
[12] سبأ : 32
[13] سبأ : 33
[14] غافر : 47
[15] غافر : 48
[16] فصلت : 38
[17] نوح : 7
[18] الحشر : 23
[19] النحل : 29
[20] النحل : 23
[21] الأحقاف : 20
[22] الجاثیة : 31
[23] العنكبوت : 39
[24] غافر : 56
[25] الزمر : 60
[26] غافر : 27
[27] غافر : 35
[28] الأعراف : 146
[29] السجدة : 15
[30] الكافی ج 2 ص 309
[31] همان
[32] همان
[33] همان
[34] همان
[35] همان, ص310
[36] همان
[37] همان
[38] همان
[39] همان
[40] همان, ص311
[41] همان
[42] همان
[43] همان
[44] همان
[45] همان, ص312
[46] همان
[47] همان, ص328
[48] همان
[49] همان
[50] همان
[51] همان, ص329
[52] همان
[53] همان, ص230
[54] همان, ص231
[55] همان
[56] همان, ص232
[57] همان
[58] همان, ص233
[59] همان
[60] همان
[61] همان, ص234
[62] همان
[63] همان
[64] همان
[65] همان, ص237
[66] همان, ص290
[67] همان
[68] همان
[69] همان
[70] همان, ص291
[71] همان
[72] همان
[73] همان, ص293
[74] همان
[75] همان
[76] همان