چرا خدا اسرائیل را عذاب نمیکند؟!
حجتالاسلام والمسلمین رضا محمدی شاهرودی؛
در ماجرای غزه خیلیها میپرسند چرا خدا دخالت نمیکند و اصلا خدا در ماجرای غزه و این همه کشتار کودکان مظلوم و بی گناه غزه کجا ایستاده است؟
چند نکته در این مورد قابل ذکر است؛ اول اینکه دنیا، دار ابتلا و امتحان است، در آیه هفتم سوره مبارکه هود فرمود: وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ وَکَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۗ وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّکُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ، یا در آیات ابتدایی سوره مبارکه ملک هم هدف از خلقت آفرینش و انسان امتحان افراد بیان شده است؛ در همه حوادثی از این دست سه گروه آزمایش میشوند؛ ظالم، مظلوم و اهل سکوت. بنابراین وقتی دنیا، دار امتحان است نباید انتظار داشته باشیم که خدا در هر مسئلهای فورا پیروزی را برای جبهه و فرد طرفدار حق رقم بزند.
نکته دیگر اینکه اگر بگوییم خدا باید کاری کرده و دخالت بکند به معنای آن است که اراده و اختیار را سلب کند یا فرض کنید قوم ظالم را بلافاصله نابود کند که در این صورت صحنه امتحان بهم خواهد خورد و جبر ایجاد میشود یعنی نه خوب اختیار دارد و نه ظالم و بد لذا همه سنن و احکام و مقررات عالم بهم میریزد و انسان هم مانند یک موجودی چون سنگ میشود و نظام آفرینش بیهوده خواهد بود.
نکته دیگر اینکه ما کم صبر هستیم در حالی که خدا دارای حکمت است و فرصت میدهد تا شاید تغییری در رویه انسان و حاکم و حکومت ظالم ایجاد شود؛ همچنین دنیا ظرفیت جبران مجازات ظالم و پاداش مظلوم را ندارد؛ مثلا الان رژیم صهیونیستی روزانه صدها کودک و زن را به خاک و خون میکشاند آیا اگر خدا این فردی را که در یک لحظه، یک بیمارستان را خراب میکند در همان لحظه نابود کند مجازات جرمهای او جبران خواهد شد؟ بنابراین دنیا ظرفیت تحقق عدالت به معنای تام خود را ندارد.
نکته دیگر هم اینکه بلا برای رشد و ارتقای انسان است تا کسانی که مورد ظلم و جور قرار گرفته و در عین حال سکوت نمیکنند به مقامات معنوی بالاتری برسند و رشد و پیشرفت کنند مثلا همین مردم غزه روزی با استفاده از سنگ میجنگیدند ولی همین ظلم اسرائیل و هجومها سبب شده است تا امروز بتوانند با موشک علیه این رژیم جعلی بایستند.
عذاب برخی از اقوام در قرآن
آیا نزول بلاها به برخی اقوام مانند لوط و ثمود که در قرآن به آنها اشاره شده واقعیت دارد یا قصههایی برای عبرت انسانها بوده است و اگر واقعیت داشته چرا اکنون تکرار نمیشود؟
در مورد عذاب استیصال که نصیب اقوامی شد که در سؤال وجود دارد باید به چند نکته دقت کنیم؛ اول اینکه عذاب استیصال به برکت دعای پیامبر(ص) از اقوام برداشته شده است؛ خداوند در آیه ۳۳ انفال به پیامبرش فرمود: وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِیهِمْ ۚ وَمَا کَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ؛ خداوند، تا تو در میان آنها هستی، آنها را مجازات نخواهد کرد، و نیز تا استغفار میکنند خدا عذابشان نمیکند. از این آیه به دست میآید که وجود مبارک پیامبر و توبه و استغفار دو عامل باز دارنده از نزول عذاب آسمانی بر امت اسلامی است. بر اساس این آیه امیر مومنان فرمود: «کان فی الارض امانان من عذاب الله و قد رفع احدهما فدونکم الاخر فتمسکوا»؛ روی زمین دو وسیله امنیت از عذاب الهی بود. یکی از آنها (که وجود مقدس پیامبر بود) برداشته شد. هم اکنون به دومی (یعنی استغفار) تمسک جویید. سپس آیه فوق را تلاوت فرمود.
نکته دیگر این که همان اقوامی هم که دچار عذاب استیصال شدند مانند قوم لوط اگر چند نفر توبه و استغفار میکردند عذاب از آنها برداشته میشد، همه این قوم گرفتار آن گناه زشت بودند و حتی زن لوط هم با لوط نبود. امروز در غرب و شرق عالم و در خود اسرائیل کسانی اهل دعا و تضرع هستند و با سیاستهای این رژیم مخالفند؛ خاخامهای زیادی هستند که علیه اسرائیل تظاهرات میکنند و صهیونیستها را قبول ندارند. در آمریکا افراد خوب زیادی وجود دارند که اگر عذاب استیصال بیاید همه نابود میشوند.
نکته دیگر اینکه این نوع عذابها نباید سنن و احکام آفرینش را که خدا ایجاد کرده است بهم بریزد زیرا باید فلسفهای برای امتحان و ابتلا وجود داشته باشد. لذا عذابهای محدودی به دشمنان خواهد رسید و میرسد و نمونه آن را در توفات طبس دیدیم.
آیا کشته شدن کودکان تاوان اشتباهات اجدادشان است؟!
گاهی در کشورهای مختلف دیده میشود که مردم و به ویژه کودکان به انحای گوناگون تاوان اشتباهات اجداد خود را پس میدهند؛ مثلا کودکان غزه تاوان خطاها و احیانا خیانت اجداد خود و کوتاه آمدن در امر مبارزه با رژیم صهیونیستی در ۷۰ سال گذشته را پس میدهند، یا در انتخاب دین و مذهب یا حتی سبک زندگی پدران؛ آیا این با عدالت الهی سازگار است؟
اول اینکه این مطلب کلیت ندارد که هر گاه پدران کار بدی کرده باشند فرزندان هم تاوان آن را پس بدهند یعنی علت تامه نیست ولی نظام آفرینش، نظام علی و معلولی است؛ مثلا اگر پدر و مادری شراب بخورند میتواند روی فرزند اثر بگذارد و معلول شود؛ فرزند گناهی ندارد ولی نظام علی و معلولی باعث عقبماندگی این فرزند خواهد شد. ضمن اینکه والدین و اجدادی که به دیگران ظلم کنند باید تنبیه شوند و یکی از تنبیهات این است که نسل آنان هم گرفتار شوند.
البته افرادی از نسلشان که خوب هستند ولی گرفتار رفتار والدین و اجدادشان شدهاند عوض و پاداش زیادی دریافت خواهند کرد و خدا برای آنان جبران میکند؛ این موضوعی است که کمتر مورد توجه ماست؛ همه این آلام و رنجها از سوی خدا جبران خواهد شد و آنقدر خدا به آنان پاداش میدهد که دیگران هم طمع میکنند. البته همانطور که گفته شد پدر و مادر و یا فرزندی که گرفتار رفتار دیگری شدهاند و خودشان خوب هستند و این باعث ترفیع درجه و رشد و ارتقای آنان است یا موجب بخشش گناهان میشود و یا برای آنان جبران خواهد شد. بیش از ۱۰ فلسفه و حکمت در این مسئله وجود دارد از جمله اینکه خدا به اندازه ظرفیت آنان را مؤاخذه نمیکند و قطعا بین اینها و کسانی که شرایط زندگی خوبی داشتهاند و خوب بودهاند فرق زیادی خواهد گذاشت.
نقش انسان و دخالت خدا در قضا و قدرها
آیا سنت الهی اینگونه است که خداوند در امور جاری انسانها دخالت میکند یا امور را به خودشان و تدبیرشان واگذار کرده است؟
قضا و قدر دو نوع است یا حتی و یا غیرحتمی؛ در مسئله غیرحتمی، انسان در سرنوشت خودش دخالت دارد؛ «إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ»؛ این سرنوشت را خود انسان رقم میزند؛ این سرنوشت هم با دو مدل رفتارها تغییر میکند؛ عوامل معنوی مانند دعا، صدقه و جهاد و تلاش و صله رحم، احسان و توسل و … در تغییر سرنوشت انسان مؤثر است و برخی عوامل مادی مانند رعایت تغذیه و بهداشت و تلاش و کوشش و عقل معاش هم همینطور؛ در روایات بیان شده است که دعا، قضا را تغییر میدهد: الدعا یرد القضا ولو ابرم ابراما یعنی هرچند محکم شده باشد یا انسانها بیش از آن که با اجل بمیرند با ذنوب و گناهان میمیرند. در امور مادی هم کسانی که دنبال علم و تکنولوژی و … میروند رشد و پیشرفت بیشتری دارند؛ در روایات آمده است که من از قضای سوء به تو پناه میبرم. بنابراین قضا و قدر، بد و خوب دارد و انسان باید خوبها را انتخاب کند.
وظیفه مردم در برابر ظلم آشکار و جنایتکارانه
به عنوان پرسش آخر وظیفه انسانهای مؤمن و خداباور و قیامتباور در چنین شرایطی که عدهای ظلم آشکار و جنایتکارانه دارند چیست؟
همه وظیفه دارند به مظلومین کمک کنند؛ کمک قدمی و مالی و جانی و … البته در حد توان چون طبیعتا یکسری محذوریتها و محدودیتها وجود دارد که دست انسان را میبندد. حتی اگر کسی فقط میتواند تظاهرات کند و شعار بدهد باید این کار را بکند و کسی که میتواند کمک مالی و تسلیحاتی و … بکند نباید به کار اول بسنده کند. مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادِی یا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم؛ اجابت ندای مسلمان مظلوم واجب است و هر کمکی که از دست انسان برآید باید دریغ نکند. امام علی(ع) هم فرمودند: کونا للمظلوم عونا و لظالم خصما؛ این دستورات کلی حد و حصری هم ندارد و اگر کسانی هم کمک نکنند و بیتفاوت باشند جزء ساکتین هستند و اهل سکوت هم هیچ فرقی با اهل ظلم ندارند و به همان کیفر آنان مبتلا خواهند شد.
گفتوگو از علی فرجزاده-ایکنا