چرا انقلاب کردیم؟!
انقلاب اسلامی در آستانه چهل سالگی قرار گرفته و در این چهار دهه، نشیب و فرازهای سرنوشتسازی را پشت سر گذاشته و همچنان سروقامتانه ایستاده است و از آرمانهای خویش دفاع میکند. اما بیم آن می رود که به دلایل مختلف، نعمتهای بی کرانی که انقلاب به ملت ایران ارزانی داشته و افقی که در برابر محرومان جهان گشوده است، ناشناخته بماند. از جمله این دلایل، فراموشی دوران سیاه رژیم ستم شاهی است به ویژه آنکه نسلهای بعدی، آن روزگار تلخ را ندیده اند و در فضای آزادی چشم گشودهاند. همچنین مشکلات معیشتی و اقتصادی در سالهای کنونی نیز می تواند از جمله این دلایل باشد. با توجه به این نکات است که یادآوری برخی موارد، چه بسا مصداق «ذکر» را پیدا کند و مورد قبول اهل انصاف قرار گیرد؛
1- انقلاب کردیم تا سایه شوم رژیم استبدادی را از سر این مملکت برداریم و رأی مردم، عامل رسیدن افراد به قدرت باشد نه زور اسلحه یا پول و ثروت، یعنی مردم سالاری دینی حاکم شود و تغییر مسئولین بر اساس خواست و رأی مردم انجام گیرد و مردم با حقوق خود آشنا شوند و روحیه خودباوری در آنان تقویت گردد.
2- انقلاب کردیم تا کشوری مستقل داشته باشیم و دست بیگانگان را از سرزمین خود کوتاه کنیم و برای دستیابی به استقلال و قطع وابستگی در تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی، علمی، فنی، فرهنگی و نظامی تلاش کنیم.
3- انقلاب کردیم تا از زندان خفقان رژیم شاهنشاهی به درآییم و ملتی آزاد باشیم و حتی برای آزادی دیگر ملتها از بندگی اصحاب قدرت و نیل به بندگی خدا، کوشش کنیم و خط قرمز آزادیمان، تنها احکام الهی، آیات قرآن و ساحت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام باشد، نه مانند برخی کشورهای مدعی آزادی که حریم اسرائیل و هولوکاست، خط قرمزشان است.
4- انقلاب کردیم تا زمینه حاکمیت معنویت و ارزشهای اخلاقی بر اساس فطرت انسانها را، فراهم سازیم و با گسترش فرهنگ حجاب و عفاف، از لاابالی گری و هرزگی در جامعه و تلاشی خانوادهها پیشگیری کنیم.
5- انقلاب کردیم تا عدالت را در جامعهمان حکمفرما سازیم و با تمام توان در جهت رفع محرومیت از نیازمندان قیام کنیم و در جهت ایجاد فرصت های برابر برای مستضعفان جامعه و تحصیل و اشتغال و معیشت آنان، تمام توان کشور را به کار بگیریم.
6- انقلاب کردیم تا هویت ملی و اسلامی ایرانی خود را احیا کنیم و شکوه همبستگی و ایثارگری، شهادت طلبی و خودباوری مردم ایران را در صحنههای گوناگون دفاع مقدس، بلایای طبیعی و نظایر آن به جهانیان نشان دهیم.
7- انقلاب کردیم تا به آنچنان قدرت نظامیای دست پیدا کنیم که هیچ بیگانهای جرأت تجاوز به حریم این مرز و بوم را نیابد و اگر طغیانگری همچون صدام، قصد تجاوز به خاک ایران را کرد، جانانه در برابر او بایستیم بر خلاف رژیمهای پهلوی و قاجار، حتی یک وجب از سرزمین خود را به بیگانه وانگذاریم.
8- انقلاب کردیم تا در عرصه علم و فناوری، آزاد باشیم و نگذاریم سلطهگران جهان، مانع ورود دانشمندان ما به حریم فناوریهای برتر شوند و بخواهند خود از آن به عنوان ابزار سلطه علیه ما بهره بگیرند، و در پرتو همین شکوفایی علمی توانستیم به فناوری هستهای دست پیدا کنیم و پیشرفتهایمان در علوم هوا فضا و صنایع موشکی، دشمن را به شدت نگران ساخته است و در علوم پزشکی و رادیوداروها توانستیم دستاوردهایی در تراز بین المللی کسب کنیم و در فناوری نانو در رتبه معدود کشورهای برتر جهان قرار بگیریم.
9- انقلاب کردیم تا در عرصه سیاسی منطقه و جهان، مرتبتی شایسته برای ملت ایران پیدا کنیم و ملتهای مظلوم عراق و سوریه و لبنان و فلسطین و یمن و بحرین را مورد حمایت قرار دهیم تا بتوانند در برابر طمع ورزیهای استکبار جهانی مقاومت نمایند.
10- انقلاب کردیم تا به مستضعفان جهان امید بدهیم که دوران تاخت و تاز و استعمار و استثمار آمریکا و اروپا به سر آمده است و ملتهای عقب نگه داشته شده که پس از چند سال اسارت، بیدار شده اند اگر مانند ملت ایران با ایمان به خداوند قیام کنند، عزت و قدرت می یابند و قدرت پوشالی استکبار جهانی را در هم می شکنند. همچنان که ما توانستیم جاسوسان آمریکایی را در لانه جاسوسی شان و پرسنل متجاوز نیروی دریایی آمریکا را در آبهای سرزمینمان عزتمندانه به اسارت بگیریم.اما رمز تمامی این پیروزیها چنانکه بنیانگذار انقلاب به ما آموخت و رهبر انقلاب همواره بر آن تاکید میفرماید، امید و خودباوری است که ریشه در خداباوری دارد. ما می توانیم، چون خدا با ماست و در مقابل، عامل شکست و خودباختگی، «یأس» است که ریشه در کفر و قطع امید از عنایات الهی دارد.
کلام آخر آنکه روشن است که در برابر راهی که کشورهای صنعتی برای پیشرفت طی سالیان دراز پیمودهاند، نظام مردمسالاری دینی در ابتدای راه است و کاستیها و ناملایمات فراوانی بر سر راه ما قرار دارد که نسلهای جوان باید با راههای میان بُر از آن موانع عبور کنند و یادآوری این واقعیت نیز ضروری است که در نظام مردم سالاری دینی ممکن است بعضاً افراد ناشایستی چند سالی مردم را فریب دهند و با کسب رأی آنان به قدرت برسند تا به ثروت و مکنت دست یابند، اما مردم در درازمدت حق و باطل را از یکدیگر تشخیص می دهند و اراده عمومی به هیچ وجه حمایت از باطل نیست و تجربه این چهار دهه نشان داده است که اگر فرد یا افرادی حتی در بالاترین سطوح قدرت، از راه انقلاب، عدول کرده اند، مردم رأی خود را از آنان پس گرفتهاند و این گونه ناملایمات نباید به هیچ وجه موجب یأس و دلسردی گردد.
سرمقاله روزنامه رسالت- 96/11/18