هجده عامل جهنمی شدن انسان ها
- سؤال
مهمترین عوامل دوزخی شدن انسانها چیست؟
- پاسخ
قرآن مجید عوامل زیادی را برای دوزخی شدن انسان برشمرده که به مهمترین آنها اشاره میشود.
۱. گناه: معصیت و گناه یکی از مهمترین اسباب ورود به جهنم است. همه عوامل دخول جهنم تحت واژه گناه قرار میگیرد لیکن قرآن تنها به این عنوان بسنده نکرده بلکه اسباب دیگری را نیز تذکر داده است روزی که گناه کاران و مجرمان را با حال تشنگی به سوی دوزخ میرانیم.[۱] بیگمان گنه کاران در عذاب دوزخ ماندگارند.از عذاب آنان کاسته نمیشود و آنها در آنجا نا امیدند.[۲]
۲. کفر و نفاق: شاخصترین گروه دوزخیان کافران و منافقان هستند، زیرا قرآن آیات زیادی را به کافران و منافقان اختصاص داده مانند:
خداوند همة منافقان و کافران را در دوزخ جمع میکند.[۳]
خداوند به مردان و زنان منافق و دوچهره و کافران، آتش جهنم را وعید داده است. در آن جاودانهاند.[۴]
۳. منحرف کردن از راه خدا: «پس برخی از آنان به وی ایمان آوردند و برخی روی برتافتند و برای آنان دوزخ پر شراره کافی است.»[۵]
این آیه هشداری است به آنان که مردم را از ارزشهای والای الهی و اسلامی مانع میشوند و از رسیدن به سعادت جلوگیری مینمایند…
۴. قتل عمد: «هر کس عمداً مؤمنی را بکشد، کیفرش دوزخ است که در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم میگیرد و لعنتش میکند و جزایی بزرگ برایش آماده ساخته است.»[۶]
۵. پیروی از شیطان: «خدا به شیطان گفت: از منزلت بیرون شو که تو راندة درگاه مایی هر که از فرزندان آدم تو را پیروی کند جهنم را از تو و آنان به یقین پر میکنم.»[۷]
۶. دشمنی و مخالفت با خدا و رسول ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلم ـ : «آیا ندانستهاند هر کس با خدا و رسولش به دشمنی و مخالفت برخیزد آتش دوزخ پاداش همیشگی اوست و این در حقیقت خواری بزرگ است.»[۸]
۷. شرک و بت پرستی: «و با خدای یگانه معبودی دیگر قرار مده و گرنه حسرت زده و مطرود در دوزخ افکنده خواهی شد.»[۹]
۸. ظلم و ستم: «کسانی که کفر ورزیدند و ستم کردند، خدا بر آن نیست که آنان را بیامرزد و به راهی هدایت کند، مگر راه جهنم که همواره در آن جاودانند.»[۱۰]
۹. تکذیب آیات الهی: «به راستی آنان که آیات ما را دروغ شمردند و از پذیرفتن آنها تکبّر ورزیدند، درهای آسمان بر ایشان گشوده نشده و وارد بهشت نمیشوند، مگر آن که طناب بسیار ضخیم در سوراخ سوزن در آید و بدین سان بزهکاران را کیفر میدهیم…»[۱۱]
۱۰. غفلت زدگی: «و در حقیقت بسیاری از جنّ و آدمیان را برای دوزخ واگذاریم زیرا دلهایی دارند که با آن حقایق را دریافت نمیکنند و چشمانی دارند که با آنها نمیبینند و گوشهایی دارند که با آنها نمیشنوند. آنان همانند چهارپایان بلکه گمراهترند، آنها همان غافل ماندگانند.»[۱۲]
۱۱. فرار و تخلّف از جهاد: «بازماندگان از جهاد از مخالفت با رسول خدا خوشحال شدند، و کراهت داشتند که با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کنند و گفتند در این گرما به سوی میدان حرکت نکنید. بگو: اگر درست دریابند آتش جهنم سوزانتر است.»[۱۳]
۱۲. پنهان سازی حق و دین فروشی: «کسانی که کتمان میکنند آنچه را خدا از کتاب نازل کرده و آن را به بهای کمی میفروشند آنها جز آتش چیزی نمیخورند و هدایا و اموالی که از این رهگذر به دست میآورند در حقیقت آتش سوزان است و خداوند روز قیامت با آنها سخن نمیگوید…»[۱۴].
۱۳. تکیه بر ستمگران: بر ستمکاران میل و تکیه نکنید که آتش دوزخ به شما می رسد و در برابر خدا برای شما سرپرستان و دوستانی نخواهد بود و سرانجام یاری نخواهید شد.
۱۴. ترک نماز: «چه چیز شما را در آتش در آورد گویند از نمازگزاران نبودیم و بینوایان را غذا نمیدادیم…»[۱۵].
۱۵. تصرف در مال یتیم: «به راستی آنان که اموال و دارایی یتیمان را به ستم میخورند جز این نیست که آتشی در شکم خود فرو میبرند، و به زودی در آتشی فروزان در آیند.
۱۶. رباخواری: کسانی که ربا میخورند از گور بر نمیخیزند مگر مانند برخاستن کسی که شیطان بر اثر تماس؛ آشفته سرش کرده و او خرد خود را از دست داده است.[۱۶]
۱۷. کم فروشی: ویل للمطفّفین وای بر کم فروشان…[۱۷]
۱۸. عیب جویی: وای بر هر بدگوی عیب جویی که مالی گردآورده و آن را بر شمارد[۱۸] … در آتش خرد کننده فرو افکنده خواهد شد.
موارد زیادی در این رابطه در منابع ما آمده است ولی ما بخاطر اختصار به همین اندازه اکتفا می کنیم.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱. معاد در قرآن تفسیر موضوعی قرآن کریم، آیة الله جوادی آملی، قم، نشر اسراء، جلد ۵، ص ۳۷۵ و بعد از آن.
۲. گناهان کبیره، شهید آیت الله دستغیب.
پی نوشت ها:
[۱] . مریم/ ۸۶.
[۲] . زخرف/ ۷۴ ـ ۷۵.
[۳] . نساء/ ۱۴۰.
[۴] . آل عمران/ ۱۲.
[۵] . نساء/ ۵۵.
[۶] . نساء/ ۹۳.
[۷] . اعراف/ ۱۸.
[۸] . توبه/ ۶۳.
[۹] . اسراء/ ۳۹.
[۱۰] . نساء/ ۱۶۸.
[۱۱] . اعراف/ ۴۰ ـ ۴۱.
[۱۲] . اعراف/ ۱۷۹.
[۱۳] . توبة/ ۸۱.
[۱۴] . بقره/ ۱۷۴.
[۱۵] . مدثر/ ۴۰.
[۱۶] . بقره/ ۲۷۵.
[۱۷]. مطففین/ ۱.
[۱۸] . همزه/ ۱ و ۲.