منبرهای رمضانی/سه برکت تولد فرزند
چرا فرزندآوری ضرورت دارد؟
یکی از مهمترین برکاتی که با تولد فرزند وارد زندگیها میشود، شادی و نشاط است. به عبارت بهتر، فرزندان از آغازین لحظههای تولد، منبع لذت و شادی در خانواده هستند.
- ضرورت فرزندآوری
مقدمه
در هر اقدامی و در مسیر راه، باید راه را از بیراه بشناسیم. برای اینکه به بیراهه نرویم، باید اهداف هر حرکت و اقدامی را در زندگی شناسایی و در مورد آن تفکر کنیم. هدف از ازدواج، ایجاد آرامش و تولید نسل است. تولید نسل، مکمل هدف غایی ازدواج یعنی ایجاد آرامش است. هر درختی ثمرهای دارد. انسان نیز ذاتاً مشتاق و علاقهمند به ثمردهی است. فرزندآوری یکی از ثمرات مفید و شایستۀ آدمی است. به همین دلیل، داشتن فرزند در روایات به ثمرۀ وجود والدین تعبیر شده است.
امروزه به دلیل تغییر نگرش زوجین بر اساس تبلیغات بیشمار رسانههای معاند، بسیاری از خانوادهها یا به تکفرزندی یا بیفرزندی روی آوردهاند که آسیبهای فردی، خانوادگی و حتی اجتماعی و ملی فراوانی به همراه خواهد داشت؛ درحالیکه «بر اساس مقالات منتشرشده در مطبوعات و خبرگزاری های غرب دربارۀ معایب و مزایای تکفرزندی، اغلب کارشناسان و روانشناسان غربی، به آسیبهای تکفرزندی و مزایای فرزندآوری اذعان کردهاند». بنابراین با توجه به تأثیر وجود فرزند در ادامۀ حیات انسانی، در این مقاله به ضرورت فرزندآوری و آسیبهای تکفرزندی پرداخته خواهد شد.
بازخوانی علل ترویج تکفرزندی و بیفرزندی
برخی تکفرزندی و بیفرزندی را ناشی از مشکلات اقتصادی میدانند؛ در صورتی که این موضوع، نتیجۀ تغییر نگرشها و ارزشهای زنان و مردان و در نتیجه، تغییر فرهنگ کشورها است. شاید در نگاه اول بیرغبتی به فرزندآوری، ناشی از جنبشها و ایدئولوژیهای فردی ـ اجتماعی در کشورها باشد؛ اما مسئلۀ مهم این است که تمامی این اتفاقات و تفکرات، تصادفی نیست، بلکه نشأتگرفته از اقدامات «سران «مجامع مخفی» جهانی است؛ مجامعی همچون مؤسسۀ سلطنتی امور بینالملل، شورای روابط خارجی، جامعۀ بیلدربرگرها، کمیسیون سهجانبه، فراماسونری، باشگاه رم و کمیتۀ 300.
این محافل سالها با طرحها و برنامههای گوناگون، زمینۀ نفوذ و اقتدار نظام سلطه بر مناسبات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ملل جهان را فراهم آورده، سرنوشت ملتها و کشورهای مستقل جهان را به میل و ارادۀ خود تغییر میدهند. این مجامع با هدف گسترش سلطۀ خود بر جهان، از سالها پیش موضوع کاهش جمعیت جهان را در دستور کار قرار دادهاند و این موضوع را از راههای گوناگون پی گرفتهاند. دکتر جان کولمن، هنگام برشمردن هدفهای گروههای پنهان مینویسد: «آنها بر این باورند که برای تحقق «مسئولیت آسمانی» که بر عهدۀ آنان گذارده شده است، باید «از راه ایجاد جنگهای محدود و موضعی در کشورهای پیشرفته و به وجود آوردن گرسنگی و بیماری در کشورهای جهان سوم، موجبات مرگ حدود سه میلیارد انسانی را که اصطلاحاً «مصرفکنندگان بیمصرف» نامیدهاند، فراهم شود».
ضرورت فرزندآوری
در آیات و روایات بسیاری بر فرزندآوری به عنوان یکی از ضرورتهای زندگی زوجین تأکید شده است؛ چراکه موجب برکات بیشمار دنیوی و اخروی میشود. امام صادق7 در این باره میفرمایند: «همانا خداوند به بنده به سبب محبت شدید او به فرزندش رحم میکند». همچنین میفرمایند: «میراث خدا از بندۀ مؤمن، فرزند صالحی است که برای او آمرزش بطلبد».
اما برخی از روایات به گونهای تفسیر میشوند که از نظر اسلام، افزایش فرزند تأیید نمیشود؛ برای نمونه، در روایتی آمده است: «قِلَّةُ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ: کمی افراد نانخور انسان یکی از دو وسیلۀ توانگری است». برخی در تفسیر برای رجحان کاهش فرزند استدلال کردهاند که عیال جمع «عَیِّل» در لغت به معنای نیازمند و فقیر آمده است. این واژه در لغت عرب به معنی فرزند نیست؛ چه بسا فرزندانی که نانخور انسان نیستند، و چه بسا عائلهای که فرزند نیست. عیال به معنی نانخور و در تحت تکفل و مخارج انسان در آمدن است؛ مانند خادم و خادمه و شاگردان کسب و غلام و کنیز و میهمانان وارد بر انسان، و تکفل مخارج بسیاری از اقوام و محارم و زوجه و امثال آنها که تحت مخارج و تکفل انسان زیست میکنند. پس این باب با ترغیب به کثرت فرزندان منافاتی ندارد.
برای روشنگری دلایل فرزندآوری، در ذیل به طور مختصر به برخی از برکات وجود فرزند اشاره میشود.
1. شادی و نشاط
یکی از مهمترین برکاتی که با تولد فرزند وارد زندگیها میشود، شادی و نشاط است. به عبارت بهتر، فرزندان از آغازین لحظههای تولد، منبع لذت و شادی در خانواده هستند.
نتایج تحقیقات پژوهشگران دانشگاه «بریگهام یانگ» آمریکا بر 200 هزار خانواده از 86 کشور جهان، بین سال های 1981 تا 2005م نشان می دهد که داشتن فرزند، موجب کاهش فشار خون والدین، افزایش تمایل به یادگیری، استفادة بیش تر از قدرت تعقل، افزایش اعتماد به نفس، امکان بهتر درک زیبایی ها، دقت بیش تر در کارهای جزیی و افزایش شادی والدین می گردد.
2. رزق و روزی
در آیات و روایات، ازدواج و فرزندآورى، عامل و زمینۀ بىنیازى و منبع خیر و برکت در خانواده معرفى شده است؛ چنانکه پیامبر گرامی اسلام9 فرمودهاند: «اِتَّخِذُوا الأهلَ؛ فإنّه أرْزَقُ لَکُم: اهل و عیال اختیار کنید؛ زیرا این کار روزى شما را بیشتر مىکند».
صحبتهای نسل گذشته نیز مؤید همین موضوع است. بسیار شنیدهایم که در خانوادههای خودمان وقتی پای خاطرات گذشتۀ پدر و مادرها بنشینید، از این صحبت میکنند که با تولد فلان فرزند، خانهدار شدیم، مشغول به کار شدیم، اتومبیل خریدیم و…؛ اینها همه نشانۀ الطاف الهی به زوجهایی است که فرزندآوری را منشأ برکت میدانند. از طرف دیگر، هر انسانی روی این کرۀ خاکی برایش روزی و رزق در نظر گرفته شده است؛ در این باره آمده است: «لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ: فرزندانتان را از بیم فقر نکشید، ما شما و آنها را روزی میدهیم».
قرآن کریم همچنین در بسیاری از آیات، مردم را به خوشبینی به خداوند متعال و اعتماد و توکل به او فرامیخواند؛ بهویژه کسانی که به دلیل بیم از روزی، از فرزندآوری جلوگیری میکنند. در سورۀ مبارک ذاریات، دربارۀ حق بودن وعدۀ الهی آمده است: «وَ فِی السَّمَآء رِزْقُکُمْ وَ مَا تُوعَدُونَ * فَوَرَبِّ السَّمَآءِ وَ الارْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَآ أَنَّکُمْ تَنطِقُونَ: روزی شما و چیزهایی که به شما وعده داده شده، در آسمان است. پس قسم به پروردگار آسمان و زمین، آن حقّ است به مثل همین گفتار و سخنی که بر سر زبانتان دارید!». بر اساس این آیه، روزی و جمیع وعدههای الهی، همه در آسمان به طور حتم و یقین وجود دارد و در آن شک و تردیدی نیست، بهمثابۀ همین عباراتی که بر زبان جاری میکنید! همانطور که کسی در این گفتوگوهای شما به خود شکّ راه نمیدهد، همینطور نباید ابداً در روزی کسی تردید کرد.
3. پیشگیری از طلاق
بیتردید فرزند یکی از عوامل مهم در پایداری ازدواج است. فرزند، مخصوصاً فرزند خردسال بهمنزلۀ پیوندی است بین مادر و پدر؛ و از این رو، بیفرزندی و حتی کمفرزندی باعث تزلزل خانواده میشود. نداشتن فرزند در خانوادهها فضای خالی به وجود میآورد و باعث تضاد و بیعلاقگی به زندگی مشترک میشود. ازدواجهای بیفرزند مانند طی کردن مسیرهایی است که مقصدی برای آن تعیین نشده است، و بالاخره یک جایی مسافران این مسیر بیمقصد، درمانده و خسته میشوند. این ملالت سرمنشأ و سرآغاز اختلافها بین زوجین میشود. در نهایت، کار به جایی میرسد که زوجین از هم خسته میشوند و اختلافهایی بین آنها به وجود میآید. به عبارت دیگر، خانوادههایی که میلی به زادوولد ندارند، بیش از هر نوع خانوادۀ دیگری در معرض گسست قرار دارند.
همچنین بین تعداد اولاد و میل مادر به طلاق، رابطۀ معکوسی وجود دارد؛ یعنی پایبندی به زندگی در مادری که دارای چند فرزند است و به هر دلیلی به دنبال طلاق است، بیشتر از مادری است که فرزندان کمتری دارد. در بحث مذکور، میتوان این جمله را چنین بیان کرد که آمار طلاق در خانوادههای تکفرزند بیشتر از خانوادههای چندفرزند است؛ و هرچه تعداد فرزندان بیشتر باشد، رغبت پدر و مادر به گرفتن طلاق، کمتر است.
مطالعات جامعه شناسی و علوم اجتماعی نیز نشان می دهد که: «طلاق میان افراد متأهّل بدونِ فرزند، بیشتر از متأهّلین دارای فرزند است.» یعنی فرزندان با حضور خود به عنوان سدّی محکم در مقابل سیل ویرانگر حوادث، از حریم کانون خانواده محافظت می-کنند.
به قلم: سرکار خانم اکرم محمدی- پایگاه حوزه