تدارک فی ما بقی من شهرالشعبان
ابوالصلت هروى روایت کرده است که در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضا (سلام الله علیه) رفتم؛
حضرت فرمود: اى ابوالصلت، اکثَر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است، پس تدارک و تلافى کن در آن چه از این ماه مانده است، تقصیرهایى را که در ایّام گذشته این ماه کردهاى و بر تو باد که رو آورى بر آنچه نافع است براى تو و دعا و استغفار بسیار کن و تلاوت قرآن مجید بسیار کن و به سوى خدا از گناهان خود توبه کن تا آنکه چون ماه مبارک در آید، خود را برای خدا خالص گردانیده باشى و در گردن خود امانت مگذار و حق کسى را مگر آنکه ادا کنى و در دل خود کینه کسى را مگذار مگر آنکه بیرون کنى و گناهى را که انجام میدادی مگذار، مگر آنکه ترک کنى و از خدا بترس و توکّل بر خدا در پنهان و آشکار امور خود کن و هر که بر خدا توکّل کند، خدا او را بس است و در بقیّه این ماه این دعا را بسیار بخوان: «اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ»، «خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیدهاى در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان»، به درستى که حقّ تعالى در این ماه بندهاى بسیار از آتش جهنّم براى حرمت ماه مبارک رمضان آزاد مىگرداند».
شکستن دست های چدنی با روکش مخملی در «گاندو»
سریال پر مخاطب گاندو از برنامه های روشنگر و تاثیرگذار صدا و سیما بود که بدون اغراق میتوان گفت صدها ساعت میزگرد تاثیرگذاری همه شمول آن را نخواهد داشت.
سریال پر مخاطب گاندو یکی از برنامه های روشنگر و تاثیر گذار صداوسیمای ایران بوده که بدون اغراق میتوان گفت: صدها ساعت میزگرد وگفتگوی تخصصی تاثیرگذاری همه شمول آن را نخواهدداشت، همه میدانیم که این سریال براساس واقعیت ساخته شده و مطالعات بسیاری در این زمینه صورت گرفته است.
در مجموعه اول این سریال چگونگی طراحی دشمنان جمهوری اسلامی جهت ضربه زدن به پیکره اقتصاد کشور به همراه پیاده نظام داخلی و خارجی به زیبایی و وضوح هرچه تمام تربه تصویر کشیده شد،اشراف اطلاعاتی در کنار رویارویی فنی و کاملاً حرفه ای سازمان اطلاعات سپاه با پروژه نفوذ هم مردم را دلگرم ساخته بود.
نکته دیگری که در تحلیل این مجموعه بااکران فصل دوم آن میتوان با قاطعیت بیان کرد، بازدارندگی گسترده آن درسطح عمومی اجتماع است تا افراد عادی در دام شبکه های درهم تنیدهی سرویس های اطلاعاتی معاند گرفتار نشوند، که دشمن بعداز عوامل و عناصرداخلی خود فروخته حساب ویژه ای روی آن بازکرده است.
از سویی دیگر این مجموعه حملات همه جانبه رسانه های عبری، غربی و عربی را با هدف سردرگمی قشر خاکستری به کمترین میزان اثرگذاری میرساند، تا در تصمیمات حساس و سرنوشت ساز حاکمیت موضعی صحیح اتخاذ کرده و حامی نظام اسلامی باشد جهت به ثمر نشستن زود هنگام و جلوگیری از هزینه های اجتماعی.
نشان دادن نقش کلیدی سربازان گمنام هم در این مجموعه با هنرمندی و طراحی فنی فیملنامه، منطبق باواقعیت را نیز نمیتوان نادیده گرفت؛ ثمره آن هم افزایش توان هرچه بیشتر سیستم اطلاعاتی کشور با همگام سازی بخش بیشتری از اجتماع جهت ورود بهنگام در رخدادهای مربوطه، همچنین هوشیاری بیشتر اجتماعی در اطلاع رسانی به نهادهای امنیتی توسط مردم است.
عدم تحزب در این سریال برخلاف ادعاهای مطروحه در برخی رسانه ها نیز یکی از شاخصه هاست.
حال سؤال این است که چرا، افرادی تمام این نکات مثبت را نادیده گرفته، برای تطهیر خود از اشتباهات مرتکب شده، این زحمات را با برچسب دروغ محض لگدمال میکنند؟!
دلیل این هجمه های گسترده در حوزه رسانه به این اثر ارزشی - انقلابی چیست؟!
جناحی کردن این سریال به نفع چه کسانی خواهدبود؟!
و حالا؛ دلیل قطع این مجموعه آن هم در نقطه اوج فیملنامه چیست؟! در صورتی که تهیه کننده سریال اظهار کرده: یک تیم۲۰۰نفره تلاش کرده تا این مجموعه به اکران نوروزی تلویزیون برسد.
بگذارید مردم انتخاب کنند، نه پروپاگاندای رسانه ای شما؛ آرواره های قدرتمند گاندو، برای شکستن دستهای چدنی مستور در دستکش مخلمیست، اگر احساس خطرمیکنید، ازآن دست های آلوده فاصله بگیرید، و با دست خدا بیعت کنید.
خبرگزاری رسمی حوزه
چگونه سال خوبی را با خانواده آغاز کنیم
خانه ای مثل بهشت با تصمیم های زیبا و رویایی
اگر هر یک از اعضا خانواده و جامعه پیش از آنکه به دنبال عیوب دیگران باشند، فرصت و دقایقی را برای فکر کردن و اندیشیدن در عیوب و کاستی های خود قرار می دادند و تمام تلاش و همت خود را در رفع آن نواقص صرف می کرد، به طور قطع و یقین زیبایی های زندگی بهتر و زیباتر روی خوش خود را در زندگی نمایان می کرد.
گاهی اوقات برای تغییر و انقلاب در زندگی تنها یک بهانه کافی است تا اینکه انسان روش زندگی خود را تغییر داده و مسیر متفاوتی را برای سعادت و خوشبختی خود برگزیند. یکی از بهانه های تغییر و اصلاح زندگی می تواند تغییر و دگرگونی فصل های سال باشد. خارج شدن از فصل زمستان و وارد شدن در انقلاب و رویش طبیعت یکی از بهترین بهانه ها برای شروع یک زندگی متفاوت است، بخصوص زمانی که فصلی همچون بهار در فرهنگ و اندیشه ایرانی از چنان جایگاه و اهمیتی برخوردار است که سرآغاز یک سال نو و جدید به شمار می آید. ضرب المثل ایرانی در این خصوص درس ها و پیام های فراوانی را با خود به همراه دارد. «سالی که نکوست از بهارش پیداست» این ضرب المثل برای بسیاری حاوی شروع یک زندگی و رویش دوباره است.
آغاز تحول و دگرگونی از خود
کم نیستند خانواده ها و افرادی که با و جود تمام کاستی ها و نواقصی که دارند، هیچگونه خطا و اشتباهی را در وجود خود نمی بینند. گویی علت ویرانی و از هم پاشیدن خانواده و زندگی آنها، وجود نواقص و عیوب دیگران است که زندگی را بسیار زشت و نازیبا کرده است؛ اگر در علت و چرایی بسیاری از این فروپاشی خانواده ها و طلاق ها دقت شود، می توان به این علت عمده پی برد. این در حالی است که اگر هر یک از اعضا خانواده و جامعه پیش از آنکه به دنبال عیوب دیگران باشند فرصت و دقایقی را برای فکر کردن و اندیشیدن در عیوب و کاستی ها خود قرار می دادند و تمام تلاش و همت خود را در رفع آن نواقص صرف می کردند، به طور قطع و یقین زیبایی های زندگی بهتر و زیباتر روی خوش خود را در زندگی نمایان می کرد.
در فرهنگ قرآن کریم نیز قبل از آنکه سفارش و تأکید به اصلاح و تربیت خانواده شود، به این مطلب تأکید می شود که قبل از آنکه به فکر اصلاح دیگران باشیم خود را اصلاح نماییم و از خود شروع کنیم. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا؛[1] ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید.» در منابع روایی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) این چنین نکته ی طلایی به یادگار مانده است: «طوبى لِمَن مَنَعَهُ عَیبُهُ عَن عُیوبِ المُؤمِنینَ مِن إخوانِه؛[2] خوشا به حال آن کس که عیب خودش، او را از پرداختن به عیبهاى برادران مؤمنش باز دارد.»
در سال جدید چه خوب است با تقویت چشم مثبت بین و زیبا بین، پیش از آنکه تلخی های زندگی را با خود مرور نماییم، به دنبال کشف و مشاهده و خلق زیبایی های نو در زندگی باشیم.
پیام شهداء
ملت به امام، پاسخ آری داد
روز 12 فروردين ماه سال 1358 بود که نتايج همه پرسي باشکوه ملت ايران در مورد نوع حکومت جايگزين رژيم پهلوي اعلام شد و مشخص شد که بيش از 98.2 درصد ملت ايران به جمهوري اسلامي راي داده اند. در آستانه رفراندوم، جريانهاي مخالف خط امام تلاش داشت تا اينگونه جا بيندازند که معلوم نيست در سر طراحان جمهوري اسلامي چه ميگذرد و مردم از ماهيت جمهوري اسلامي آگاه نيستند، لذا انتخاب آنها آگاهانه نيست. جالب آن است که اغلب اينها مدعي حمايت از خلق بودند، اما خود در مقام متهم کردن توده ها به جهل و ناآگاهي برآمدند. اين ادعاها در حال مطرح ميگرديد که مروري بر سير تاريخي حوادث نيمه دوم سال 1357 به خوبي از آگاهي مردم حکايت دارد!
حقيقت آن است که از همان روزهاي اوج گرفتن نهضت اسلامي ملت ايران که مصادف با حضور حضرت امام در پاريس گرديد، همواره اين سوال در اذهان عمومي مطرح بود که حکومت جايگزيني که رهبر مبارزات ملت ايران در سر ميپروراند چيست و پس از سقوط احتمالي رژيم شاهنشاهي پهلوي، چه حکومتي و با چه مشخصاتي در اين سرزمين مستقر خواهد شد؟ و در اين حکومت مردم و حق راي آنان از چه جايگاهي برخوردار خواهد بود؟ و به واقع ديدگاه حضرت امام در مورد جايگاه مردم در تعيين حکومت آينده چه خواهد بود؟
حضرت امام در پاريس بارها و بارها با سوالاتي پيرامون اين موضوع مواجه شد و خبرنگاران رسانههاي مختلف جهاني که اغلب آنان متعلق به غرب بودند، تلاش کردند تا به نحوي ابعاد اين مساله را از کلام امام بيرون بکشند. حضرت امام آمده بود تا همه چيز را تغيير دهد به همين خاطر وقتي خبرنگار روزنامه امريكايي «بالتيمورسان» از او ميپرسد که: «به نظر شما چه تغييراتي لازم است در ايران انجام شود؟» جواب ميشنود که: «همه چيز بايد در ايران تغيير كند. از قانون اساسي گرفته تا شكل حكومت و از مسائل اقتصادي تا فرهنگي و اجتماعي و نظامي، همه چيز بايد تغيير پيدا كند.»
حضرت امام(ره) اولين چهره سياسي تاريخ ملت است كه نظام «جمهوري اسلامي» را براي اداره كشور مطرح نمود. حضرت امام طي مصاحبهاي که در تاريخ دهم آبان 1357 در پاريس انجام شد، در پاسخ اين سؤال خبرنگار تلويزيون اتريش که نظرتان درباره تغييرات و تحولات آينده ايران چيست؟ گفت: «حکومت دموکراسي و جمهوري اسلامي برقرار ميشود. در اين جمهوري يک مجلس ملي، مرکب از منتخبين واقعي مردم، امور مملکت را اداره خواهند کرد… با استقرار جمهوري اسلامي ساختمان واقعي و حقيقي کشور شروع خواهد شد.»
طرح اين مسأله - كه در ادبيات سياسي جهان کم سابقه بود - سؤالات فراواني را در اذهان موافقان و مخالفان نهضت مطرح ساخت. حضرت امام(ره) در طول نيمه دوم سال 1357 در جلسات و مصاحبههاي مختلفي به تبيين آن پرداخت. از نگاه ايشان نظام جمهوري اسلامي؛ نظامي كه متكي به قانون اسلام است و از طرفي متكي به اراده مردم و آراي عمومي، نظامي كه در تاريخ معاصر جهان نمونه ندارد و الگوي آن حكومت رسول اللَّه(ص) و حضرت علي(ع) است. جمهوري اسلامي بدين معنا كه قانون كشور را قوانين اسلامي تشكيل ميدهد، ولي فرم حكومت، جمهوري است و مراد از جمهوري، به همان معنايي كه در همه جاي دنيا رايج است، با اين تفاوت كه قانونش اسلامي خواهد بود.
ابهام در مورد چيستي ماهيت حکومت جمهوري اسلامي خبرنگاران غربي را به طرح سوالات در اين باره واداشته بود و امام به سوالات متعدد خبرنگاران در اين زمينه پاسخ ميداد. اين ابهام را ميتوان در اين سوال خبرنگار انگليسي روزنامه «فاينانشنال تايمز» مشاهده کرد که ميپرسد: «دنياي غرب شناخت صحيحي از حكومت اسلامي ندارد. خيلي خلاصه رئوس خط مشي يك حكومت اسلامي را توضيح دهيد.» حضرت امام جواب ميدهد: «حكومت اسلامي حكومتي است بر پايه قوانين اسلامي… ما خواستار جمهوري اسلامي هستيم. جمهوري، فرم و شكل حكومت را تشكيل ميدهد و اسلامي، يعني محتواي آن فرم، قوانين الهي است.» حضرت امام در گفتگو با خانم «جورجي گاير» خبرنگار روزنامه «لوس آنجلس تايمز» در مواجهه با اين سوال که «شكل دولت اسلامي، كه شما براي آينده در نظر داريد چگونه است و آيا اين يك شكلي است در سوسياليزم اسلامي» با حوصله به شرح نسبت ميان جمهوريت و اسلاميت پرداخته و ميفرمايد: «اما شكل حكومت ما، جمهوري اسلامي است. جمهوري به معناي اينكه متكي بر آراي اكثريت است و اسلامي براي اينكه متكي به قانون اسلام است. و ديگر حكومتها اينطور نيستند كه تكيه بر قانون اسلام داشته باشند.» ايشان خطاب به خبرنگار مجله عربي زبان المستقبل نيز اعلام ميدارد که: «شكل حكومت با مراجعه به آراي ملت تعيين خواهد گرديد.»
امام خميني اساسا حكومتي را اسلامي ميداند كه هم در مقام تأسيس و هم در مقام تدبير امور كشور مبتني بر رأي جمهور مردم باشد. از اينرو در نگاه ايشان حكومت اسلامي: «حكومت ملي است، حكومت مستند به قانون الهي و به آراي ملت هست؛ اينطور نيست كه با قلدري آمده باشد كه بخواهد حفظ كند خودش را، با آراي ملت ميآيد و ملت او را حفظ ميكند و هر روزي هم كه برخلاف آراي ملت عمل بكند يا برخلاف قانون- قانوني كه مدون است- عمل بكند قهراً ساقط است»
از اين بيان امام استنباط ميشود كه ايشان در عصر كنوني اساسا حكومت غيرجمهوري را چه در مقام تأسيس و چه در مقام تدبير، اسلامي نميداند و هرگونه تصرف حاكمان را خارج از ضوابط جمهوريت و راي ملت، نامشروع و برخلاف تعاليم اسلام ميداند!
در کنار تلاش چندماهه حضرت امام براي تبيين ابعاد جمهوري اسلامي و آگاه سازي جامعه؛ بسياري از ياران امام نيز در اين مسير گام برداشتند و با مصاحبههاي مختلف براي آگاهي ملت تلاش کردند. در راس اين افراد آيت الله شهيد مرتضي مطهري و شهيد محمدحسين بهشتي قرار داشتند. مطهري در مصاحبه مشهورش با صداوسيما که بعدها در قالب کتاب پيرامون جمهوري اسلامي انتشار يافت ميگويد:
«جمهوري اسلامي از دو کلمه مرکب شده است، کلمه جمهوري و کلمه اسلامي. کلمه جمهوري، شکل حکومت پيشنهاد شده را مشخص ميکند و کلمه اسلامي محتواي آن را. ميدانيم که حکومتهاي دنيا چه در گذشته چه درحال حاضر، شکلهاي مختلفي داشتهاند. يکي از اين حکومتها حکومت عامه مردم است، يعني حکومتي که در آن حق انتخاب با همه مردم است، قطع نظر از اين که مرد يا زن، سفيد يا سياه، داراي اين عقيده يا آن عقيده باشند. در اينجا فقط شرط بلوغ سني و رشد عقلي معتبر است، و نه چيز ديگر.
… بعلاوه اين حکومت، حکومتي موقت است. يعني هر چند سال يکبار بايد تجديد شود. يعني اگر مردم بخواهند ميتوانند حاکم را براي بار دوم يا احيانا سوم و چهارم تا آنجا که قانون اساسي آنها اجازه ميدهد، انتخاب کنند و در صورت عدم تمايل، شخص ديگري را که از او بهتر ميدانند، انتخاب کنند. و اما کلمه اسلامي همانطور که گفتم محتواي اين حکومت را بيان ميکند. يعني پيشنهاد ميکند که اين حکومت با اصول و مقررات اسلامي اداره شود، و در مدار اصول اسلامي حرکت کند. چون ميدانيم که اسلام بعنوان يک دين در عين حال يک مکتب و يک ايدئولوژي است، طرحي براي زندگي بشر در همه ابعاد و شئون آن.
… به اين ترتيب جمهوري اسلامي يعني حکومتي که شکل آن، انتخاب رئيس حکومت ازسوي عامه مردم براي مدت موقت، و محتواي آن هم اسلامي است. بنابراين اسلامي بودن اين جمهوري به هيچ وجه با حاکميت ملي، و يا بطور کلي با دموکراسي منافات ندارد و هيچگاه اصول دموکراسي ايجاب نميکند که بر يک جامعه ايدئولوژي و مکتبي حاکم نباشد.»
با اين آگاهي ها بود که مردم پاي صندوق راي رفتند و در دو روز به جمهوري اسلامي آري گفتند
منبع: سایت بصیرت
چطور بچهها رو با امام زمان آشنا کنیم؟
از کودکتون بخواید برای سلامتی و ظهور امام زمان دعا کنه تا امام هم اون رو تو کارهاش کمک کنه.?
نذارید شخصیتی باورناپذیر یا ترسناک از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تو ذهن کودک شکل بگیره. ?
اجازه بدید کودکان درباره احساسشون به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)صحبت کنن. ?
احادیث امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)رو در قالب نقاشی به کودکان یاد بدید. ?
روزهای خوش ظهور امام رو با موضوعاتی که برای بچهها آشناست، تصویرسازی کنید. ?
مفهوم یاری امام رو با انجام کارهای خوبی مثل احترام به بزرگترها، درس خوندن و کمک به همنوع پیوند بزنید. ?
قصه افرادی که با امام ملاقات داشتند رو تعریف کنید و در آخر بگید چه ویژگیهایی داشتن که تونستند امام رو ملاقات کنن. ?
درباره امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیشتر مطالعه کنید تا بتونید به سوالات کودک پاسخ بدید.
? تو روزهای مرتبط با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، به بچهها هدیه بدید تا این ایام براشون خاطرهانگیزبشه
کانال خبری، تحلیلی، آموزشی باسواد رسانه ای
حدیثی از سیدالساجدین
سخنان میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در مورد ماه شعبان
شعبان براى سلوك كننده به خداوند متعال، يكى از منازل عمر محسوب مىشود و آن شأنى والا و فضيلتى بزرگ دارد و شبى از شبهاى قدر در آن واقع شده است و مولودى در آن به دنيا آمده است كه خداوند به سبب او به هر مورد ظلم واقع شده، از اولياء و انبياء و اصفيايش، از زمان هبوط آدم- عليه السّلام-به زمين، وعدۀ يارى و نصرت داده است كه به وسيلۀ او زمين را از عدل و داد پرخواهد نمود، پس از اينكه از ظلم و ستم لبريز شده باشد.
در شأن اين ماه، همين بس كه ماه رسول خدا-صلّى اللّه عليه و آله- است و آن حضرت در خصوص آن چنين فرمود: به درستى كه شعبان، ماه من است. خداى رحمت آورد بر كسى كه مرا در ماهم يارى رساند.و هركس كه منزلت اين دعوت بزرگ را بشناسد، به ناچار اهتمام به خرج مىدهد، تا مگر مشمول آن شده، در آن داخل شود. و همچنين جانشين و خليفۀ رسول اكرم-صلّى اللّه عليه و آله-امير المؤمنين على فرمود:
روزۀ ماه شعبان از من فوت نشد، از آن زمان كه شنيدم منادى رسول خدا -صلّى اللّه عليه و آله-ندا درمىداد. پس اگر خدا بخواهد پس از اين نيز روزۀ شعبان از من فوت نخواهد شد، تا زمانى كه زندهام
اين در خصوص روزه وارد شده است و بر اين قياس كن، يارى رسول خدا-صلّى اللّه عليه و آله-را از جهتهاى ديگر، مانند نماز و صدقه و دعا و ديگر راههاى خير و نيكى.
کار کردن مرد در خانه جهاد است
یکی از چهرههای معروف مذهبی معاصر و البته فقید آیتالله «محیالدین حائری» است. عالمی که ابایی نداشت فیلم و عکسهایش از کار در خانه منتشر شود و دیگران ببینند. از پاک کردن سبزی گرفته تا جارو زدن خانه و بازی با نوهها. رابطه خیلی خوبی با همسرش داشت و وقتی دست اجل بین آنها جدایی انداخت غمش را پنهان نکرد. در یک نشست رسمی و بزرگ خبرنگارها برای پوشش برنامه آمدند. برنامه به پایان رسید و قرار شد با بستههای خوراکی از آنها پذیرایی کنند به هرکدام یک بسته داده شد اما آیتالله حائری آمد، جلو و گفت: «نفری دو بسته به آنها بدهید. یکی برای خودشان یکی هم برای اهلبیتشان. من میدانم بدون اهلبیت به آدم چه میگذرد.» خبرنگارها کمی که پرسوجو کردند، متوجه شدند همسر آیتالله مدتی قبل به رحمت خدا رفته است. همیشه به شاگردانش و در منبرهای سخنرانی به آقایان تأکید میکرد: «مرد باید سختیهای کار همسرش را در خانه ببیند باید خودش را جای او بگذارد. زن که خدمتکار نیست به قول مولایمان امام علی(ع) زن گل است. مرد وقتی در خانه کار کند مثل جهاد است. کمک زنش باشد ظرفها را بشوید، خیاطی کند، بچهداری و جارو کند. تمام اینها عمل به وظایف شرعی است.»
مرد حرف و عمل بودن را عکسهایش ثابت کرده بود. همان عکسی که پایین آن به نقل از خودش نوشته بودند که افتخار میکنم در خانه کارکنم و کمک حتی اگر شده یک پرسبزی پاککنم. فیلمهای مختلفی از آیتالله حائری هست که همبازی بازی کودکانه نوههایش شده و طوری با آنها اخت گرفته که انگارنهانگار صاحب این عبا و قبا همان مردی است که حرفهای مذهبی و سیاسیاش تکلیف را بر خیلیها روشن کرده.
چهل سال هم کاروانم رفت
مرد آذریزبان خم شد و درِ گوش بانویی که لحظههای احتضار را می گذراند، جملهای گفت و پرسید: «جمیله خانم منی حلال الیئیسن؟» به زبان آذری یعنی جمیله خانم من را حلال میکنی؟ زن بااینکه نای حرف زند نداشت اما برای آنکه سؤال همسرش را که نگران، چشم دوخته بود به لبهای او بیپاسخ نگذارد به هر زحمتی شده سری تکان داد که یعنی بله آقا! بعد چشمهای مردی که خیلیها به او لقب فیلسوف معاصر دادهاند، پر از اشک شد. ازیکطرف خوشحال بود همسرش از او راضی بوده و از طرفی چشمانش خیس بود که دیداربهقیامت افتاده. اینها وصف علامه «محمدتقی جعفری» است مردی که سختترین و پیچیدهترین مفاهیم فلسفه و عرفان را با سادهترین و شیرینترین روایتها همهفهم میکرد تا هم آن دانشجوی فلسفه بهره ببرد هم پیرمرد سبزیفروش محله بتواند یک پله به خدا نزدیکتر شود.
شخصیت مذهبی و علمی او روشن است و مهمانان بسیاری از چهارگوشه دنیا برای دیدار با او نوبت میگرفتند و مشتاق بودند تا حرفهایش را بشنوند. از بین خاطرات فرزند علامه درباره رابطه پدر و مادرش شاید بتوان این خاطره را در یک جمله کوتاه چکاند و خلاصه کرد؛ «صمیمیت تا پای مرگ…» جمیله خانم همسر علامه یا همان فیلسوف معاصر به گفته پسرش سواد چندانی نداشته اما همینکه میدیده همسرش مردی است که خیلیها به کارهای علمی، عرفانی و فلسفه او دلخوش کردهاند و حاصل تحقیق و تألیفهایش چراغ راه خیلیها شده خودش را ملزم میدانست شرایط خانه را طوری مدیریت و اداره کند که وقت این مرد بزرگ برای خواندن، نوشتن و تدریس باز باشد. بچهها اگر مشکلی و احتیاجی داشتند خودش رفع میکرد و همین سبب میشد علامه فداکاریهایش را ببیند و هرچه میگذشت جمیله خانم در چشمش بزرگتر و عزیزتر میشد. وداع و بدرقه فیلسوف معاصر با همسرش فقط جدایی مردی از همسرش نیست. همینکه از حفظ دعای عدلیه را خوانده دهانش را پیش گوش همسرش برده و آن سؤال را پرسیده یعنی مردی به این بزرگی دغدغهاش این بوده که همسرش، شریک زندگیاش از او راضی است؟ وقتی شام غریبان همسرش از او خواسته بودند سخنرانی کند حتی اگر شده کوتاه، گفته بود: «این زن در زندگی دغدغهای برای من ایجاد نکرد و چهل سال با من هم کاروانی کرد. ما هرروز مهمانان بسیاری داشتیم ولی این خانم لحظهای شکایت نکرد و من از او در پیشگاه خدا طلب عفو میکنم.»