پنج خصلت مهم
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
خَمسٌ مَن لَم تَکُن فِیهِ لَم یَکُن فِیهِ کَثیرُ مُستَمتَعٍ: اَلعَقلُ وَ الدِّینُ وَ الأدَبُ وَ الحَیاءُ وَ حُسن ُالخُلقِ؛
پنج خصلت است که در هر کس نباشد، بهره ی چندانی در او نیست: خرد، دین، ادب، حیا و اخلاق نیکو.
(حیاة الامام الحسین علیه السلام، ج ۱، ص ۱۸۱)
شرح حدیث:
درخت وجود آدمی وقتی ثمربخش است که شاخ و برگ و میوه دهد. ثمر این درخت، صفات نیک و خصلتهای پسندیده است. پنج صفتی را که امام حسین(علیه السلام) در این حدیث به عنوان عناصر خیرآفرین از آنها یاد می کند، چه در زندگی فردی و چه در حیات اجتماعی، منبع برکت و آثار نیک است:
«عقل»، بزرگترین موهبتی است که خداوند به انسانها عطا کرده است و حجّتی درونی و پیامبری باطنی است که راه زندگی صحیح را به آدمیان نشان می دهد.
«دین»، زندگی بر مدار خواست خداوند و به کار بستن اوامر پروردگار، در همه ی ابعاد است.
«ادب »، نشان کمال خرد و وارستگی انسان از رذیله ی جهل است و انسان را مورد احترام و محبوبیّت نزد دیگران قرار می دهد.
«حیا»، صفتی ارزشمند است که آدمی را از آلوده شدن به مفاسد و حریم شکنی و بی عفتی باز می دارد.
«حسن خلق»، برترین فضیلت یک مسلمان است و صفتی است که خداوند، پیامبر محبوبش حضرت محمد(ص) را به خاطر آن ستوده است. افراد خوش اخلاق، زندگی بهتر و روابط صمیمانه تری با دیگران دارند و در خانه ی دلها نفوذ می کنند.
این صفات شایسته ی پنجگانه، وجود آدمی را پرثمر می سازد و کسی که از این اوصاف بی بهره باشد، انتظار خیری از او نیست. خود را به این صفات آراسته کنیم و اگر از آنها برخورداریم، بر آنها بیفزاییم.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی.
اینگونه عمل کن
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
اِعمَل عَمَلَ رَجُلٍ یَعلَمُ اَنَّهُ مَأخوذٌ بِالإجرامِ، مَجزِیٌ بِالإحسانِ؛
همچون کسی عمل کن که می داند به خاطر گناهانش مؤاخذه می شود و به خاطر نیکوکاری، پاداش می یابد.
بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۲۷
شرح حدیث:
آنچه انسان را به انجام کار نیک وامی دارد، امید به پاداش است.
آنچه آدمی را از ارتکاب به عمل خلاف و مجرمانه باز می دارد، ترس از عقوبت است.
کسی که به پاداش امید دارد و از کیفر و عقاب بیمناک است، انگیزه ای درونی پیدا می کند که نیکوکار باشد و از بدیها پرهیز نماید.
خداوند، اساس عالم را بر این قرار داده که هر کس، نتیجه ی کار نیک و بد خویش را چه در دنیا و چه در آخرت ببیند. این مقتضای حکمت و عدالت الهی است و بارها در آیات قرآن بر آن تأکید شده و گرفتاریهای بشر را هم پیامد عملکرد سوء آنان دانسته است و آخرت را هم بازتاب دنیا معرفی کرده و بهشت برین یا دوزخ سوزان را پاداش و کیفر صالحات و سیّئات مردم برشمرده است.
داشتن این باور و عقیده، هم انگیزه آفرین است برای کارهای نیک، هم عامل بازدارنده است از مفاسد و رذایل.
چو بد کردی مباش ایمن ز آفات که واجب شد طبیعت را مکافات
سپهر آیینه ی عدل است، شاید که هر چه از تو بیند، وانماید (نظامی گنجوی)
پس نتیجه ی نیک و بدمان به خودمان برمی گردد. اگر اهل عمل صالح باشیم، گلی بر سر خود زده ایم و اگر بدکار و مردم آزار باشیم، ریشه ی خود را زده ایم.
این همان حکمتی است که سعدی هم به آن اشاره کرده است:
از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید، جو ز جو
و کیست که بدی بکارد و خوبی برداشت کند!
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی
سه عامل تواضع و فروتنی
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
لَولا ثَلاثَةٌ ما وَضَعَ ابنُ آدَمَ رَأسَهُ لِشَیءٍ: اَلفَقرُ وَ المَرَض ُوَ المَوتُ؛
اگر سه چیز نبود، آدمیزاد هرگز سر در برابر چیزی فرود نمی آورد: تنگدستی، بیماری و مرگ.
نزهة النّاظر، ص ۸۰
شرح حدیث:
شیطان، سرسلسله ی مغروران و متکبّران بود و سرانجام، گرفتار عوارض آن شد و از درگاه خدا رانده گشت. انسانهای مغرور و خودخواه، پیرو شیطانند.
خداوند، برای آنکه انسانها گرفتار غرور و گردن کشی نشوند و حقیقت دنیا و عجز و نیاز آدمی را بشناسند، گاهی آنان را دچار فقر و تنگدستی می کند، گاهی در بستر بیماری می افکند، و در نهایت با مرگ و میراندن، ناپایداری دنیا و ناتوانی انسان را به یاد می آورد.
چه بسا گردنکشانی که تهیدست شدند و ابهت آنان فرو ریخت.
چه بسا مغرورانی که بیمار گشتند و نشاط و شادابی را از دست دادند.
چه بسا طاغوتهایی که به کام مرگ رفتند و مرگشان مایه ی عبرت دیگران شد.
پروین اعتصامی، در سروده ای که برای سنگ مزار خویش دارد، به حقیقت دنیا و بی اعتباری آن اشاره دارد، از جمله می گوید:
هر که باشی و ز هر جا برسی آخرین منزل هستی این است
آدمی هر چه توانگر باشد چون بدین نقطه رسد، مسکین است
همه ی جبّاران تاریخ، وقتی در آستانه ی مرگ قرار می گیرند، زاری می کنند و احساس شکست دارند و آن همه قدرت و جبروت را بی فایده می بینند. مگر فرعون نبود که در آستانه ی غرق شدن در رود نیل، گفت: توبه کردم، و از سوی خدا خطاب آمد: اکنون؟
چه خوب است انسان، پیش از آنکه ثروت و دارایی خود را از دست بدهد و به خاک فقر بنشیند، و پیش از بیماری و رنجوری و قبل از مرگ، فروتنانه در مقابل خدا تسلیم و مطیع شود و او را بنده باشد!
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی
تفاوت مومن و منافق
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
انَ المؤمِنَ لا یُسیءُ و لا یَعتَذِرُ، والمُنافِقُ کلَ یومٍ یسیءُ و لا یَعتَذِرُ، وَ المُنافِقُ کُلَّ یَومٍ یُسیءُ وَ یَعتَذِرُ؛
همانا مؤمن، نه بد می کند و نه (از بدی خویش) عذرخواهی می کند. اما منافق، هر روز بد می کند و پوزش می خواهد.
تحف العقول، ص ۱۷۷
شرح حدیث:
کار زشت و ناپسند، چنان با فطرت سلیم انسانها ناسازگار است که حتی مرتکبان آن هم می کوشند با عذرخواهی، وجهه و آبروی خود را حفظ کنند.
گاهی معذرت خواهی دشوار است و برای کسانی که روح تکبر دارند، ناشدنی است. از این رو، خلاف می کنند و عذرخواهی هم نمی کنند.
فرق مؤمن و منافق، به تعبیر امام حسین(علیه السلام) این است که مؤمن سعی می کند گفتار و رفتار ناپسندی نداشته باشد، تا به خاطر آن مجبور به پوزش خواهی هم نشود. اما منافق، پیوسته بد می کند و در پی آن عذرخواهی می کند. روشن است که عذرخواهی منافقان از نفاق درونی شان سرچشمه می گیرد و از صمیم قلب نیست، چون اگر واقعاً زشتی کار بد را قبول داشتند، از انجام و تکرار آن پرهیز می کردند، تا مجبور به عذرخواهی نشوند.
آن که پیوسته بد می کند و پیوسته پوزش می خواهد، گرفتار نوعی نفاق است.
آدم عاقل، بی احتیاطی و ناپرهیزی نمی کند تا بیمار نشود و به پزشک و دارو و درمان هم محتاج نشود.
ترک کارهای بد که از «عذرخواهی» پیشگیری می کند، نشانه ی خردمندی و ایمان است.
کار بد نکنیم، تا مجبور به عذرخواهی نشویم.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی.
شایسته شأن مؤمن نیست که ...
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
لایَنبَغی لِنفسٍ مُؤمِنَةٍ تَری مَن یَعصِی اللهَ فَلا تُنکِرَ؛
شایسته شأن مؤمن نیست که ببیند کسی خدا را معصیت می کند، ولی به او اعتراض نکند.
کنزالعمّال، ج ۳، ص ۸۵
شرح حدیث:
امر به معروف و نهی از منکر، نشانه ی حیات و رشد و بالندگی جامعه است.
آن که به خدا و دین او و حقّانیت دستورات اسلام باور دارد، نمی تواند در مقابل هنجار شکنیهای خلافکاران و گستاخی اهل معصیت، بی تفاوت بماند و از خود واکنش نشان ندهد.
جامعه ی بدون امر به معروف و نهی از منکر، مرده و خمود و بی حسّ است.
نهی از منکر، مثل بازداشتن کسی است که می خواهد کشتی را سوراخ کند، یا فضا را آلوده سازد، یا آب زلال یک شهر را مسموم سازد.
نهی از منکر نسبت به عمل معصیت کاران، مثل سم پاشیِ محیطهای آلوده و آفت زدایی از عفونتهاست. وقتی باتلاقی حشره خیز باشد، باید آن را خشکانید، تا مالاریای گناه و فساد، دیگران را بیمار نسازد. باید زباله های ناقل میکروب هوس را دفن کرد، تا میدان و مجالی برای رویش گل ایمان و تقوا باشد.
تذکّر زبانی، یک مرحله از نهی از منکر است.
اقدام عملی و بازداشتنِ خلافکاران از فساد و گناه، مرحله ای دیگر.
ایمان و اسلام، بر دوش مسلمان وظیفه ی سنگین نهی از منکر را گذاشته است، تا هم از حالت بی تفاوتی در مقابل بدیها و جرایم درآید، هم با اقدام خود در حد امکان از زشتیها و گناهان باز دارد.
برخورد با خلافکاران و اهل معصیت، زمینه ی رشد معنویات را فراهم می سازد.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی
غصه دیگران را نخورید!
امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
بپرهیز از این که از کسانی باشی که بر مردم به خاطر گناهانشان بیمناکند، ولی خودشان از عقوبت گناهشان ایمن هستند.
تحف العقول، ص ۲۴۰
شرح حدیث:
گناه، پرونده ی عمل را سیاه و ننگین می کند و پاسخگویی انسان را هنگام محاکمه ی الهی دشوار می سازد.
پس گناهان، عامل نگرانی اند، چه به سبب پیامدهای آنها در دنیا، چه به خاطر عذاب و کیفر آخرت حال، فرقی نمی کند که این گناه از ما باشد یا از دیگری.
حضرت، هشدار می دهد از کسانی نباشیم که با دیدن گناه های بندگان دیگر، به حال آنان نگران شویم و از عقوبت اخروی ایشان به هراس افتیم، ولی اگر خودمان مرتکب گناه می شویم، احساس امنیت کنیم و نگران نباشیم؛ گویا تضمینی گرفته ایم که با ما کار ندارند، ولی از دیگران به سختی حساب خواهند کشید.
این حالت، گویای غفلت انسان است.
اگر محاسبه و کیفر هست، برای همه است و اگر آسودگی و ایمنی است، برای همگان است. چنین نیست که برخی حاشیه ی امن داشته باشند و خود را مقرّب درگاه الهی بپندارند و با داشتن بار سنگین معاصی، ترس به دل راه ندهند و دغدغه و نگرانی نداشته باشند.
ضرب المثلی که می گوید:« کور خود هستند و بینای مردم» در مورد این افراد مصداق پیدا می کند و می تواند به این نکته هم اشاره داشته باشد که اگر از جرایم دیگران بر آنان می ترسیم، بخشی از این ترس و نگرانی را هم بر خودمان داشته باشیم.
منبع: حکمت های حسینی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام حسین علیه السلام)، جواد محدثی.