نماهنگ/ رو به آسمان
دعای رهبرانقلاب در انتهای مراسم ایام فاطمیه
متن دعای رهبر انقلاب
اللَّهُمَّ املَأ قُلوبَنا حُبّاً لَکَ، وَ خَشیَهً مِنکَ، وَ ایماناً و تَصدیقاً بِکَ، وَ فَرَقاً مِنکَ، وَ شَوقاً اِلَیکَ، یَا ذَا الجَلالِ وَ الاِکرامِ. اَللَّهُمَّ حَبِّب اِلَینا لِقَائَکَ، وَ اجعَل لَنا فِی لِقائِکَ خَیرَ الرَّحمَةِ وَ اَلبَرَکَةَ، و اَلحِقنا بِالصّالِحینَ، وَ لاَ تُؤَخِّرنا مَعَ اَلاَشرارِ، وَ اَلحِقنا بِصَالِحِ مَن مَضىٰ، وَ اجعَلنا مَعَ صَالِحِ مَن بَقِی، وَ خُذ بِنا سَبِیلَ اَلصّالِحینَ، وَ اَعِنَّا عَلىٰ أنفُسِنا بِمَا تُعینُ الصّالحینَ عَلیٰ اَنفُسِهِم، وَ لاَ تَرُدَّنا فِی سُوءٍ اِستَنقَذتَنا مِنهُ، یَا رَبَّ اَلعالَمِینَ. اللّهُمَّ اَعِنّا عَلیٰ ما فیهِ رِضاکَ و نَصرُک وَ اهدِنا اِلَیه، وَ استَعمِلنا لِما تَسئَلُنا غَداً عَنه.[۱]
پروردگارا! این توسّل را، این اظهار ارادت حقیرانهی ما را به خاندان اهل بیت (علیهم السّلام) و به حضرت صدّیقهی طاهره، به کرم و لطفت قبول بفرما. پروردگارا! آن کسانی که در تشکیل این جلسه کمک کردند و مؤثّر بودند، همه را بر سر سفرهی رحمت و فضل خود بنشان؛ آنها را به کرم خودت، از کرم خودت برخوردار بفرما؛ آنها را مشمول لطف بندهی برگزیدهات ــ فاطمهی زهرا (سلام اللّه علیها) ــ قرار بده.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، دعاهایی که در این شبها شد ــ که بخش مهمّی از حاجات این ملّت و حاجات این مردم در همین دعاها است که در این شبها بر زبان گویندگان محترم یا خوانندگان محترم جاری شد ــ همهی این دعاها را به استجابت برسان. مانع استجابت دعا را از وجود ما مرتفع بفرما. گناهانی را که مانع استجابت دعای ما میشود بر ما ببخش و [ما را] بیامرز.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، نظر لطف ولیّت و حجّتت حضرت بقیّةاللّه (ارواحنا فداه) را شامل این جمع بفرما؛ شامل ملّت ایران بفرما؛ شامل شیعیان همهی جهان بفرما؛ شامل مسلمانان همهی عالم بفرما. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، به مردم بحرین، به مردم یمن، به گرفتاران در کشورهای گرفتار، به مردم نیجریه، به مظلومانی که در این کشورها گرفتار ظلم دشمنان هستند، همهی اینها را فرج کامل عنایت بفرما؛ گرفتاریهای آنها را برطرف بفرما.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، راههای صلاح و اصلاح را در مقابل ما قرار بده؛ ما را در پیمودن این راهها کمک بفرما، هدایت بفرما. دشمنان اسلام و مسلمین را مخذول[۲] کن؛ دشمنان جمهوری اسلامی را مخذول کن. آن کسانی که در حال طراحی خصمانه نسبت به جمهوری اسلامی هستند ــ که نمونههای کوچکش را شما گاهی در همین حوادث و اغتشاشات میبینید؛ اینها نمونههای کوچک توطئههای دشمن است ــ توطئهی آنها را خنثی کن، ابطال بفرما؛ آنها را به توطئهگران برگردان. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، کسانی که با همهی وجود، با همهی اخلاص، با همهی توان در مقابل این توطئهها میایستند، همهی آنها را مشمول لطف و رحمت خودت قرار بده، کمکشان بفرما. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، نیروهای بسیج را، نیروی انتظامی را، سپاه و ارتش را، همهی کسانی را که در این راهها خدمتگزاری میکنند، کمک بفرما.
[۱]. خدایا قلوب ما را از محبّت به خودت، و خشیتت، و ایمان و تصدیق خودت، و هراس از خودت، و اشتیاق به خودت آکنده ساز؛ اى بزرگ و بزرگوار. خدایا ملاقاتت را برای ما دوستداشتنی قرار ده؛ و برای ما در ملاقاتت بهترین رحمت و برکت را قرار ده؛ و ما را به صالحین ملحق کن؛ و ما را به همراهی گناهکاران مینداز؛ و ما را به بندگان صالحِ گذشته ملحق کن؛ و ما را از شایستگان آینده قرار ده؛ و ما را بر راه صالحین نگاه دار؛ و ما را بر [مخالفت] نفسمان یاری کن آنگونه که صالحان را بر [مخالفت] نفسشان یاری کردی؛ و ما را به ورطهی بدیهایی که از آنها خلاصمان کردى برمگردان؛ اى پروردگار جهانیان. خدایا ما را بر آنچه رضایت و نصرت تو در آن است یاری کن و به آن سو هدایتمان فرما؛ و ما را به کارى که فردا از آن مورد سؤالمان قرار میدهى بگمار.
[۲]. خوارشده، ذلیل
منبع: پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی ۱۳۹۶/۱۲/۰۳
برخی از مناسبت های مهم امروز
تخریب حرم عسکریین (علیهماالسلام) توسط تکفیریها (1384 ش)
…حرم مطهر حضرت امام هادی و حضرت امام عسکری علیهماالسلام مورد اهانت و تخریب قرار گرفت و داغی سنگین بر دل شیعیان و همهی مسلمانان ارادتمند به اهل بیت علیهم السلام نهاد. این جنایت که احتمالاً عوامل اجرایی آن از متعصبان متحجر و مزدوران بدبخت و غافل انتخاب شده اند، بی شک به وسیله ی تصمیم گیرانی توطئه گر و با نیات خبیث شیطانی طراحی شده است. این یک جنایت سیاسی است و سررشتهی آن را باید در سازمانهای اطلاعاتی اشغالگران عراق و صهیونیستها جستجو کرد. قدرتهای سلطهگر که اوضاع سیاسی و اجتماعی عراق را با هدفهای سیطره جویانهی خود در تضاد می بینند، نقشه های شومی در سر می پرورانند که تشدید ناامنی و ایجاد اختلافهای مذهبی از جمله ی آنهاست.
جنایت امروز در سامراء، برگ دیگری بر پروندهی سیه کاریهای اشغالگران عراق افزود. حرم مطهر حضرات عسکریین علیهماالسلام بار دیگر به همت عاشقانهی ارادتمندان اهل بیت علیهم السلام، با شکوهتر از گذشته قامت خواهد افراشت انشاءالله. ولی این جنایت بر پیشانی دشمنان اسلام و مسلمین لکهی سیاه دیگری ثبت کرد که تا مدتهای مدید پاک نخواهد شد.
اینجانب ضمن تسلیت به ساحت پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و به پیشگاه حضرت بقیه الله ارواحنا فداه، به خاطر این حادثهی فاجعه بار، به عموم شیعیان در سراسر جهان و به همهی مسلمانان غیور و آگاه و ارادتمندان به خاندان مطهر رسول خدا علیه و علیهم السلام، تسلیت عرض می کنم و یک هفته در کشور عزای عمومی اعلام مینمایم. لازم میدانم مؤکداً از مردم عزادار در ایران و عراق و سایر نقاط جهان درخواست کنم که از هرگونه عملی که به تعارض و دشمنی برادران مسلمان می انجامد جدا پرهیز کنند. یقیناً دستهایی در کار است که شیعیان را به تعرض به مساجد و مکانهای مورد احترام اهل سنت وادار کند. هرگونه اقدامی در این جهت کمک به مقاصد دشمنان اسلام و دشمنان ملتهای مسلمان و شرعاً حرام است.
والسلام علی عبادالله الصالحین- سیدعلی خامنهای- 3 / اسفند ماه / 1384
صدور پیام امام خمینی «منشور روحانیت» (1367 ش)
حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) در پیامی که روز سوم اسفند ماه سال 1367 خطاب به روحانیون، مراجع، مدرسین، طلاب و ائمه جمعه و جماعات پیامی صادر کردند ضمن تعیین استراتژی نظام جمهوری اسلامی ایران رسالت حوزههای علمیه را برشمردند. در این پیام که به واقع به عنوان «منشور روحانیت» نام گرفت، بر نقش فقها و علما در بعد خدمات علمی، پشتیبانی و همنشینی با محرومین و مستضعفین، پیشتازی روحانیت در نبرد همیشگی حق علیه باطل، دشمنی استکبار و استعمار با روحانیت و حیلهها و ترفندهای گوناگون آن، صداقت و درستکاری، رعایت همیشگی زی طلبگی، اشاره به سیر مبارزاتی روحانیت بهویژه در انقلاب اسلامی، خطرات و آسیبهای فرا راه روحانیت همچون وجود روحانینماها، مقدسمآبها، متحجرین و کجفهمان، روحانیت درباری، لزوم حفظ وحدت و صمیمیت در عین اختلاف سلائق، نقش روحانیت در جنگ تحمیلی و غیره مطالبی مطرح شده است. این پیام در قالب عباراتی روان با ادبیاتی چنان فاخر و شعفانگیز بیان شده است که خواننده را به نهایت شور و اشتیاق میکشاند و با خود به دنیای علم و حکمت و عرفان و معرفت رهنمون میسازد. (روزنگار زندگی و تاریخ سیاسی اجتماعی امام خمینی، ص 391 و 392)
وفات «آقا نورالدین عراقی» (1301 ش)
مرحوم آخوند خراسانی (۱۲۵۵ ـ ۱۳۲۹هـ . ق) در اجازه اجتهاد ی که به آقا نورالدین داد، وی را این گونه معرفی کرد:
« … از کسانی که پیکر زیبای خود را به حلیه اجتهاد آراستهاند و چهره درخشان خویش را به نور استنباط پیراستهاند و زبده ارباب تدقیق، صاحب نفس زکیه و اخلاق پسندیده از برجستگان همگنان خود، سید بزرگوار و پرهیزگار سید نورالدین فرزند سید محمد شفیع عراقی است که غالب عمر گرانقدر خود را در راه تحصیل علوم شرعی گذرانیده است، تا به جایی که در اثر زحمات چندین ساله، واجد قوه استنباط شده و سزاوار است که در اخذ مسائل، طبق استنباط خود عمل کند و برای دیگران نیز شایستهتر است که در مسایل حلال و حرام به وی رجوع کنند».
آقا نورالدین در درس حاج میرزا حسین بن حاج میرزا خلیل تهرانی (متوفا: ۱۳۲۶ هـ . ق) شرکت کرد و تحت تأثیر زهد و پارسایی او قرار گرفت. استادش با وجود پیری و ناتوانی ناشی از سالخوردگی، اشتغالات علمی و تلاش های توانفرسا، در جهت تربیت شاگردان، از انجام مستحبات دریغ نمیورزید.
حاج میرزا حسین تهرانی در اجازه اجتهاد به آقا نورالدین، شاگرد خود را چنین وصف نمود:
« … از کسانی که به مقصود خود رسیده و دو مرتبه ی علوم عقلی و علوم نقلی را به هم ارتباط دادهاند و در عین حال به سعادت علم و عمل نایل گردیده و از دانش خود بهره گرفتهاند، دانشمند، محقق و فاضل متبحّر، دریای ذخیرههای علمی و چراغ فروزان دانش،خاتمة الفضلاء و المتبحّرین، مرد میدان تحقیق و سالک بزرگ راه تدقیق، سید بزرگوار شفیق سید نورالدین سلطان آبادی است، او به دلیل حسن ظنی که به من داشت، از من استجازه نمود، من هم به طریقی که از سابقین خود مجاز بودم، به وی اجازه نقل و تحقیق در مأثر مدوّن مذهب تشیع از کتب اربعه و غیر آن را دادم، امید است که مرا از دعا ی خویش فراموش ننماید».
منبع: پایگاه اطلاع رسانی انهار
وفات «ملاحسینقلی همدانی» (1272 ش)
روایتی از برخورد میرزا جواد آقای تبریزی با ملاحسینقلی همدانی
قدم اول در راه خدا، شکستن خویشتن و خود را فقیر و تهیدستِ مطلق دیدن است. یعنی انسان در عین قدرت و ثروت و علم و برخورداری از مزایا و محاسن و خصوصیات مثبت و در اوج دارایی و توانایی، واقعاً - نه به صورت تعارف - خود را در مقابل خدا، نیازمند و تهیدست و محتاج و کوچک و حقیر ببیند. این، آن روحیهی کمال انسانی است که البته باید با تمرین به اینجاها رسید.
شنیدم مرحوم حاج میرزا جواد آقای تبریزی معروف - که از بزرگان اولیا و عرفا و مردان صاحبدلِ زمان خودش بوده است - اوایلی که برای تحصیل وارد نجف شد، با اینکه طلبه بود، ولی به شیوهی اعیان و اشراف حرکت میکرد. نوکری دنبال سرش بود و پوستینی قیمتی روی دوشش میانداخت و لباسهای فاخری میپوشید؛ چون از خانوادهی اعیان و اشراف بود و پدرش در تبریز ملکالتجار بوده یا از خانوادهی ملکالتجار بودند. ایشان، طلبه و اهل فضل و اهل معنا بود و بعد از آنکه توفیق شامل حال این جوان صالح و مؤمن شد، به درِ خانهی عارف معروف آن روزگار، استاد علم اخلاق و معرفت و توحید، مرحوم آخوند ملاحسینقلی همدانی - که در زمان خودش در نجف، مرجع و ملجأ و قبلهی اهل معنا و اهل دل بوده است و حتّی بزرگان میرفتند در محضر ایشان مینشستند و استفاده میکردند - راهنمایی شد.
روز اولی که مرحوم حاج میرزا جوادآقا، با آن هیأتِ یک طلبهی اعیان و اشراف متعین، به درس آخوند ملاحسینقلی همدانی میرود، وقتیکه میخواهد وارد مجلس درس بشود، آخوند ملاحسینقلی همدانی، از آنجا صدا میزند که همانجا - یعنی همان دمِ در، روی کفشها - بنشین. حاج میرزا جواد آقا هم همانجا مینشیند. البته به او برمیخورد و احساس اهانت میکند؛ اما خودِ این و تحمل این تربیت و ریاضت الهی، او را پیش میبرد. جلسات درس را ادامه میدهد. استاد را - آنچنانکه حق آن استاد بوده - گرامی میدارد و به مجلس درس او میرود. یک روز در مجلس درس، او که در اواخر مجلس هم نشسته بود، بعد که درس تمام میشود، مرحوم آخوند ملاحسینقلی همدانی، به حاج میرزا جوادآقا رو میکند و میگوید: برو این قلیان را برای من چاق کن و بیاور! بلند میشود، قلیان را بیرون میبرد؛ اما چهطور چنین کاری بکند؟! اعیان، اعیانزاده، جلوی جمعیت، با آن لباسهای فاخر! ببینید، انسانهای صالح و بزرگ را اینطور تربیت میکردند. قلیان را میبرد، به نوکرش که بیرون در ایستاده بود، میدهد و میگوید: این قلیان را چاق کن و بیاور. او میرود قلیان را درست میکند و میآورد به میرزا جوادآقا میدهد و ایشان قلیان را وارد مجلس میکند. البته این هم که قلیان را بهدست بگیرد و داخل مجلس بیاورد، کار مهم و سنگینی بوده است؛ اما مرحوم آخوند ملاحسینقلی میگوید که خواستم خودت قلیان را درست کنی، نه اینکه بدهی نوکرت درست کند.
این، شکستن آن منِ متعرض ِ فضولِ موجب شرکِ انسانی در وجود انسان است. این، آن منیت و خودبزرگبینی و خودشگفتی و برای خود ارزش و مقامی در مقابل حق قایل شدن را از بین میبرد و او را وارد جادهیی میکند و به مدارج کمالی میرساند که مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی به آن مقامات رسید. او در زمان حیات خود، قبلهی اهل معنا بود و امروز قبر آن بزرگوار، محل توجه اهل باطن و اهل معناست. بنابراین، قدم اول، شکستن منِ درونی هر انسانی است که اگر انسان، دایم او را با توجه و تذکر و موعظه و ریاضت - همینطور ریاضتها - پَست و زبون و حقیر نکند، در وجود او رشد خواهد کرد و فرعونی خواهد شد.
سخنرانی رهبرانقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم در روز بیستوسوم ماه مبارک رمضان-۱۳۶۹/۰۱/۳۰
ماجرای فدک و ادله و بینه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در دادخواهی
یکی از شیوههای منافقین درصدر اسلام ضربه وارد نمودن اقتصادی به اهلبیت پیامبر و جلوگیری نمودن از قدرت اقتصادی آنها بود. غصب فدک از فاطمه زهرا «علیها السلام» یکی از مظاهر بهکارگیری این شیوه میباشد.
حضرت زهرا «علیها السلام» در برابر این خیانت منافقان ساکت نماند و از راههای مختلف در احقاق حق خود کوشید.
یکی از متینترین راهها، استدلال حضرت و ارائه ادّله و بیّنه (گواهی شهود) جهت برگرداندن مالکیت فدک به خود بود.
ولی از آنجا که سیاستمداران حرفهای قدرت طلب در رأس حکومت قرار گرفته بودند هیچیک از دفاعیات حضرت زهرا «علیها السلام» مثمر ثمر نبود و همچون خلافت و حکومت اهلبیت فدک نیز در دست نااهلان و فریبکاران باقی ماند.
علامه ابومنصور طبرسی (متوفّی 588 ه. ق) در کتاب احتجاج، و علی بن ابراهیم از امام صادق «علیه السلام» نقل میکنند که فرمود:
هنگامی که بیعت با ابوبکر پایان یافت و امر خلافت او بر مهاجران و انصار استقرار گرفت و سامان یافت ابوبکر مأمورین خود را به فدک فرستاد تا نماینده فاطمه «علیها السلام» را از سرزمین فدک اخراج نماید و این دستور اجرا شد.
اینک در اینجا در رابطه با فدک به مطلب زیر توجه کنید:
هنگامی که فاطمه «علیها السلام» از دستور ابوبکر اطلاع یافت نزد ابوبکر رفت و فرمود:
چرا مرا از ارثی که پدرم رسول خدا «صلی الله علیه وآله» برایم گذاشته باز میداری، و وکیل و نماینده مرا از فدک خارج نمودهای؟! با این که رسول خدا «صلی الله علیه وآله» آن را به فرمان خدا، ملک من نمود.
ابوبکر گفت: برای گفتههای خودت شاهد بیاور (که رسول خدا فدک را ملک خاص تو نمود.)
فاطمه «علیها السلام» رفت و اُمّایمن (از بانوان بسیار مورد احترام رسول خدا) را بعنوان شاهد نزد ابوبکر آورد.
امایمن به ابوبکر گفت: گواهی نمیدهم مگر اینکه (در مورد اعتباری که دارم) به گفته رسول خدا«صلی الله علیه وآله» در شان من، به تو استدلال کنم، تو را به خدا سوگند میدهم آیا نمیدانی که رسول خدا «صلی الله علیه وآله» فرمود:
« اِنَّ اُمَّ اَیْمَنٍ اِمْرأةٌ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ »
«امایمن، بانوئی است که البته از اهل بهشت است.»
ابوبکر گفت: آری میدانم که پیامبر «صلی الله علیه وآله» چنین فرمود.
ام ایمن گفت: گواهی میدهم که خداوند به رسول خدا «صلی الله علیه وآله» این آیه را وحی کرد:
«و آتِ ذَالْقُرْبی حَقَّهُ»
«و حق نزدیکان را بپردازد.» [1]
پیامبر «صلی الله علیه وآله» پس از نزول این آیه و فرمان خدا، فدک را به فاطمه «علیها السلام» واگذار نمود.
سپس حضرت علی «علیه السلام» نزد ابوبکر آمد و عین این مطلب را گواهی داد. برای ابوبکر ثابت شد که فدک ملک شخصی فاطمه «علیها السلام» است، بر همین اساس، نامهای (قبالهای) در مورد رد فدک به فاطمه «علیها السلام» نوشت و به فاطمه «علیها السلام» داد.
عمر بن خطاب وقتی که از جریان آگاه شد، با ابوبکر ملاقات کرد و گفت: این نامه چیست؟
ابوبکر گفت: فاطمه «علیها السلام» ادعا کرد که فدک مال من است، و برای صدق ادعای خود امایمن و علی «علیه السلام» را به عنوان شاهد و گواه آورد، و من بر این اساس آن نامه را درباره رد فدک فاطمه «علیها السلام» نوشتم و به او دادم.
عمر نزد فاطمه «علیها السلام» رفت و آن نامه راگرفت و پاره پاره کرد و گفت: فدک فییء (ثروت بدست آمده بدون جنگ از دست کافران) است و مال همه مسلمین میباشد.
و اوس بن حدثان و عایشه و حفصه گواهی میدهند که رسول خدا «صلی الله علیه وآله» فرمودند:
«اِنَّا مَعاشِرَ الاَنْبیاء لا نُوَّرِثُ، ما تَرَکْناهُ صَدَقَةٌ»
«ما گروه پیامبران، ارث نمیگذاریم، آنچه را گذاشتهایم صدقه و برای عموم است»
و در مورد شهود، علی علیه السلام» شوهر فاطمه «علیها السلام» است و به نفع خود گواهی را استوار کرده (پس قبول نیست) اما امایمن، بانوی درستکاری است، اگر شخص دیگری با او گواهی دهند، به آن توجه میکنیم و نظر میدهیم!!
فاطمه «علیها السلام» در حالیکه سخت اندوهگین بود از نزد ابوبکر و عمر، دور شد. [2] .
[1] اسراء/ 26.
[2] ترجمه بیتالاحزان/ شیخ عباس قمی/ ص 175.
منبع: فرهنگ فاطميه الفباي شخصيتي حضرت زهرا عليهاالسلام , مهدي نيليپور.
فیلم/ «غسل و کفنم شبانه باشد...»
روضهخوانی حاج محمود کریمی مراسم عزاداری شب شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها در حضور رهبرمعظم انقلاب.
فیلم/ خانه بیتو زهرا بیتالاحزان دنیاست
محورهای بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی
همزمان با چهلمین سالگرد قیام مردم تبریز در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶، هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم استان آذربایجان شرقی،یکشنبه 29 بهمن با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
مهمترین محورهای بیانات رهبر انقلاب را در این دیدار به شرح زیر است:
* عظمت قیام 29 بهمن 56 تبریز:
1- حرکت عظیم منجرشونده به 22 بهمن 57
2- حرکت تغییردهنده مسیر تاریخ کشور
* متفاوت بودن راهپیمایی 22 بهمن 96:
1- شباهت به معجزه
2- منحصر بودن این گونه حرکت های عظیم به انقلاب ایران
3- انگیزه مضاعف مردم به علت دشمنی های بیرونی و درونی
* انتقاد از مسائل کشور:
1- بجا بودن انتقاد مردم از مسائل جاری کشور
2- منافات نداشتن انتقاد با ایستادگی پای نظام اسلامی و انقلابی
3- دفاع همه جانبه مردم از اصل نظام در کنار انتقاد
4- آگاهی انقلابی و کمال سیاسی ملت در تفکیک نظام انقلابی امت و امامت با تشکیلات دیوانسالاری
* انقلاب و کارکرد اصلی آن:
1- تبدیل نظام طاغوتسالار به نظام مردمسالار با الهام از اسلام، مهمترین کار انقلاب:
1-1- معنای مردمسالاری:
1-1-1- مردم را در همه امور زندگی، صاحب رأی و تصمیم قراردادن
1-1-2- نقطه مقابل استبداد و سلطه خارجی
1-1-3- خدمات شهر و روستا و زنده کردن روحیّه کارهای بزرگ:
- تشکیل جهاد سازندگی
- تشکیل سپاه و بسیج
- پرورش و بُروز استعدادهای مردمی و ظرفیّت های انسانی کشور:
- در میدان های علمی
- در میدان های صنعتی
- در دانش های نوپدید
- در تأثیرگذاری سیاسی در منطقه
1-2- مردمسالاری عامل اهمیت و شخصیت یافتن ملت
1-3- مردمسالاری دینی ایران، ازعلل دشمنی و خشم دشمنان
1-4- پیشرفت، نتیجه مردم سالاری:
1-4-1- تحقق پیشرفت همه جانبه و خارق العاده در کشور وعقب ماندگی در زمینه عدالت:
- قطب پزشکی و درمان بودن ایران
- رتبه علمی بالا در دنیا
- صاحب رأی در مسائل منطقه
- دانش بالا در زمینه هستهای
- دانش بالا در زمینه نانو
- دانش بالا در زمینه زیستفنّاوری
- دانش بالا در زمینه های مربوط به فضای مجازی
- پیشرفت در زمینه امنیّت و دفاع
- پیشرفت در زمینه کشاورزی
- پیشرفت در زمینه سلامت
- پیشرفت در زمینه راههای مواصلاتی
* انقلاب و آسیب شناسی آن :
1- معنای انقلاب:
1-1- دگرگونی و تغییر مسیر
1-2- هدف های والایی در نظر گرفتن و به سوی آنها حرکت کردن
2- سال 57، آغاز انقلاب نه پایان آن
3- تفاوت انقلابی بودن با سربه هوا بودن و غیرمتفکر بودن
4- لزوم در قالب قانون بودن انقلاب
5- خطا بودن تفکر معنادادن انقلاب بدون نظام
6- ارتجاع یکی از آفت های انقلاب ها:
6-1- معنای ارتجاع:
- برگشت از مسیری که انقلاب شروع کرده است و ملّت با نیروی انقلابی درآن در حرکت اند
- تغییر خط و مسیر همان آدم های انقلابیِ سابق که اکنون سرِ کارند
- حرکت به سمت اشرافیگری
- دلسپرده بودن به طبقات مرفّه و زیادهخواه
-تکیه به خارجی ها به جای تکیه به مردم
7- برخی حرکت های ضد انقلابی:
7-1- اشرافی گریِ مسئولان
7-2- امتیازطلبیِ مسئولان
7-3- بیمبالاتیِ به بیتالمال
7-4- بیاعتنایی به طبقه مستضعف
* اولویت های مقطع کنونی:
1- اقتصاد:
1-1- اولویت داشتن تولید واشتغال
1-2- توجه به اقتصاد مقاومتی:
1-2-1- اقتصاد درونزا و برونگرا
1-2-2- تکیه بر ظرفیت های درونی و مردم
1-2-3- صادراتِ خوب و وارداتِ بمورد و درحد نیاز
1-2-4- کشاندن سرمایه های خارجی به داخل درکنار مدیریت داخلی :
- زلزله اقتصادی یک دهه قبل به برخی کشورهای پیشرفته شرق آسیا، نتیجه وابستگی به سرمایه خارجی
-سود نبردن از برجام درپی اتکا و اعتماد به خارجی ها
2- ترجیح مدیریت جهادی بر دیوانسالاری های فرسوده:
2-1- پُرکاری، با تدبیر حرکت کردن، شبوروز نشناختن و دنبال کار را گرفتن
3- ترجیح متن مردم به اهداف و منافع جناحی و حزبی
4- اولویت خدمت رسانی به قشرهای ضعیف و مناطق محروم
5- ادامه و نوسازی همه شیوه ها و ابزارها و تجهیزات دفاعی مورد نیاز امروز و فردای کشور:
5-1- حرام بودن بمب هسته ای و سلاح های کشتار جمعی
6- ترجیح همکاری با همسایگان، کشورهای شرقی و کسانی که با ایران منافع مشترک دارند
*آینده کشور:
1- لزوم آماده بودن جوان ها از لحاظ علمی و اعتقادی
2- لزوم داشتن تفکّرات انقلابی، انگیزههای انقلابی، بصیرت انقلابی و اقدام انقلابی
منبع: خبرگزاری صدا و سیما