گر تلاش امام هادی علیهالسلام نبود، ما امروز زیارت جامعه کبیره را در اختیار نداشتیم.
بیانات رهبرانقلاب مدظله العالی در پایان مراسم روضه به مناسبت شهادت امام علی النقی الهادی علیهالسلام
در روز شهادت امام هادی (علیه السّلام)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
… در هیچ دورهای ــ از دورهی امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) تا آخر ــ در سرتاسر دنیای اسلام، شیعه به قدر دورهی حضرت جواد و حضرت هادی و حضرت عسکری، نه از لحاظ کمّیّت، نه از لحاظ کیفیّت، گسترش نداشته؛ [این گسترش،] کار این سه بزرگوار است. بغداد در دورهی حضرت هادی و حضرت جواد اصلاً مرکز شیعه است. فضلبنشاذان میگوید من اوّل که وارد بغداد شدم، داخل این مسجد پُر بود از محدّثین شیعه که حلقههای روایتی داشتند و [روایت] نقل میکردند؛ یعنی یک چنین وضعی بود؛ بغداد یک جور، کوفه یک جور. این بزرگوارها تلاش خیلی زیادی کردند.
به خاطر همین گسترش هم بوده که نیاز به این وجود داشته که معارف شیعی از زبان این بزرگوارها گسترش پیدا کند. این کار را هم حضرت هادی (علیه السّلام) انجام دادند؛ هم با زیارت جامعه که خب فوقالعاده است، هم با زیارت امیرالمؤمنین در روز غدیر؛ شما نگاه کنید در این زیارت که دربارهی فضایل امیرالمؤمنین است، چقدر از آیات قرآن استفاده شده! این حضور ذهن، این تسلّط بر مطلب، این ارائهی حقایق با این شکل، جز از امام هادی (علیه السّلام)، [جز] از امام، از کس دیگری اصلاً برنمیآید؛ این [کار] را این بزرگوارها انجام دادند. اگر تلاش حضرت هادی (علیه السّلام) نبود، ما امروز زیارت جامعه را نداشتیم و آن معارف منحصربهفردی که در این زیارت وجود دارد، در اختیار شیعه نبود.
بعضی تاریخ خواندهاند، [امّا] حدیث نخواندهاند و از کلمات ائمّه در این روایات مطّلع نیستند؛ عیب بزرگ کار اینها این است. تاریخ ائمّه را هم بیش از همه، از درون خود این احادیث میشود فهمید که در زندگی اینها، در جابهجایی اینها، در اعلام وصایت اینها، در هر کدامشان چه اتّفاقی افتاده. خود همین اعلام وصایت حضرت هادی یک داستان عجیبی دارد که لابد در کافی ملاحظه کردهاید که احمد بن محمّد بن عیسیٰ آنجا نقش دارد و کار دارد و حرف دارد و بحث به مباهله میکشد و مانند اینها. اینها خیلی مهم است.
در تاریخنگاری ما، در کتابنویسی ما، حتّی در منبرهای ما، از این سه بزرگوار خیلی کم یاد میشود و تحقیق میشود و کار میشود. خیلی بجا است اگر چنانچه کسانی در زمینهی زندگی این سه بزرگوار کار کنند، تحقیق کنند، بنویسند. البتّه یک کتاب رمانی من اخیراً دیدم که معجزهی حضرت جواد را آنجا آورده بود؛ هست، [امّا] کم است؛ بیشتر از این باید بنویسند و کارهای هنری باید بکنند انشاءالله.
مردم سوریه قیمومیت ترکیه را نمیپذیرند
دولت ترکیه از سال 1390/ 2011 که بحران امنیتی سوریه شروع شد تا امروز در این کشور نقش اساسی و منحصر به فرد ایفا کرده است و به نظر میآید این نقش امنیتی تا سالهای آینده استمرار داشته باشد. دولت ترکیه در این دوره 15 ساله علاوهبر حمایت نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی و مالی از همه گروههای نظامی مخالف دولت سابق سوریه، بخش زیادی از شمال این کشور را به اشغال نظامی خود درآورده و اخیراً بر حجم آن افزوده است. ترکیه از سال 1393 ـ دو سال پس از آغاز بحران امنیتی سوریه ـ به بهانه مقابله با تهدیدات گروههای مسلح کردی علیه ترکیه در حالی که توانایی تهدید این کشور را نداشتند، به خاک سوریه تجاوز کرد و حاکمیت این کشور را زیر پا گذاشت. این در حالی بود که سوریه و ایران بارها به اطلاع مقامات آنکارا رسانده بودند که عدم تعرض گروههای مسلح کردی به خاک ترکیه را تضمین میکنند. کمااینکه در طول این 15 سال هیچ گزارشی مبنی بر تعرض کردهای سوریه به خاک ترکیه و حتی شلیک یک تیر به سمت آن منتشر نشده است. پس کاملاً پیداست که دولت ترکیه از آشوبهای سوریه برای در دست گرفتن بخشهایی از سرزمین آن استفاده کرده است. گزارشها بیانگر آن است که ارتش ترکیه در مناطق تحت اشغال خود در سوریه اقدام به راهاندازی دورههای آموزش زبان ترکی و جایگزین کردن لیر خود به جای پول رسمی سوریه کرده که از نیات ترکیه در اشغال دائمی سرزمینهای سوریه و الحاق آن به ترکیه خبر میدهد.
براساس اسناد و مدارک فراوانی که از حمایت گسترده و طولانی دولت ترکیه از گروههای شبهنظامی معارض دولت سوریه حکایت میکند و شامل حمایت همهجانبه از «جیشالحر»، «داعش»، «النصره» و در سالهای اخیر از تحریرالشام و احرارالشام میشود، این دولت در همه جنایاتی که طی 15 سال اخیر علیه مردم سوریه اتفاق افتاده، سهم اساسی دارد. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در طول این 15 سال حتی حمایت رسمی از تروریستها را مخفی نکرده و در مواقع مختلف از جمله در جریان برگزاری نشستهای آستانه که از بهمن ماه 1395 شروع شد، بهطور رسمی نمایندگی جریانات مسلح سوریه را بهعهده داشته است.
پس از آنکه دولت سوریه به همراه دوستان منطقهای خود توانست بر تروریسم غلبه کرده و اکثر مناطق تحت اشغال تروریستها را آزاد کند و در دهم دی ماه 1395 آتشبس برقرار نماید، نشستهای آستانه با مشارکت ترکیه شروع شد. در این میان دولت ترکیه تلاش کرد تا مانع فروپاشی کامل گروههای مسلح معارض سوریه شود. بهعنوان مثال در جریان نشستهای آستانه، ترکیه تضمین داد که بدون نیاز به درگیری نظامی، گروههای مسلح معارض در ادلب را خلع سلاح کرده و این استان را به دولت سوریه تسلیم میکند و برای این کار شش ماه زمان خواست اما در طول این مدت، دولت ترکیه امکانات نظامی و مالی بیشتری در اختیار تروریستها قرار داد و با استمهال پیدرپی، مانع بازگشت این منطقه به دولت سوریه شد. در طول این سالها، ادلب عملاً به صورت یک استان تحت اداره ترکیه درآمد در حالی که پایگاه اصلی حضور تروریستها بود.
صفحات: 1· 2
از شیوه جالب محاسبات خدا
تحلیل و برداشت آدم ها از یه موقعیت مشابه، به #زاویه دید اون ها بستگی داره. زاویه ای که میتونه گاهی باز، گاهی بسته و یا حتی گاهی از سر خیرخواهی باشه.
مرحوم #آیت_الله_فاطمی_نیا داستانی رو تعریف میکرد که:
«نقل شده است روزی “معروف کرخی” نشسته بود. عدّهای از جوانان در دجله سوار بر قایق بودند و ساز و آواز سر می دادند. چند نفر از مقدّسین آمدند به معروف کرخی گفتند:
آقا آن ها را نفرین کن، چه جوان های بدی هستند! معروف دستهای خود را بلند کرد و فرمود: خدایا به عزّت خودت #قسم می دهم کسانی را که در این دنیا اینقدر خوشحال کردی، در آخرت هم همینطور آن ها را خوشحال کن!
آنها به معروف اعتراض کردند: ای معروف! تو یک عارف هستی! چرا چنین می گویی؟ چرا یک عدّه که مشغول #گناه هستند را نفرین نکردی و برای آنها دعا کردی؟
معروف کرخی پاسخ داد: وای بر شما که نادان هستید، من آن ها را دعا کردم، اگر قرار شود در آخرت خوشحال شوند، باید در این جا توبه کنند. این دعا یعنی خدا به آن ها توبه عنایت کند.»
آیت الله فاطمی نیا اینطور ادامه میداد:
«حالا ببینید، منِ رو سیاه که معروف نیستم، خاک پای او هم نمی شوم ، از کنار عروسی ها که عبور می کنم می بینیم بی بند و باری زیاد است. می گویم خدا آن ها را مبارک گرداند.
می گویند آقا شما چرا؟!
می گویم پس چه بگویم ؟
برکت مصادیق مختلف دارد. یعنی خدا آنها را متحوّل کند، به آنها آگاهی بدهد تا توبه کنند. آدم برادر و خواهر خود را نفرین می کند؟!
بگو خدا آنها را خیر دهد، خدا متنبّه کند. گاهی مواقع آن ها متحوّل می شوند.»
وحدت عقیده و عمل
اهداف والای بسیج، تنها با حضور جسمانی در صحنه محقق نمی شود. این وجود بینش است که عمل انسان را کامل می کند. آن گاه که دل ها و بینش ها پراکنده باشند، تنها مُشتی اجساد بی فایده اند که دور هم گرد آمده اند. هر حضور موفقی، وحدت عقیده و عمل را می طلبد.
وحدت در بسیج، وحدتی همه جانبه است. در تفکر بسیج، دوگانگیِ عقیده و عمل، منافق ساز است. انسانی که از اعتقاد تهی است و فرمان بردار چشم و گوش بسته است، بسیار کمتر از انسانی کارآیی دارد که آگاهانه اقدام می کند. بسیج، تجلی گاه حقیقی ایده و عمل است.
شهادت؛ میراث الهی
مگر شهادت ارثی نیست که از انبیا رسیده است؟ مگر ما پیروان پاکان سرباخته در راه هدف نیستیم؟ مگر حسین علیه السلام را پیشوای خویش نمی دانیم؟ شهادت در مکتب تشیّع، پرواز از قفس دنیاست و نزد خداوند، هیچ قطره ای محبوب تر از قطره خونی نیست که در راه خدا ریخته می شود. خون شهید، گرمی و حیات را در پیکر جامعه به جریان درمی آورد. بالاتر از هر عمل نیکویی، عمل نیکی وجود دارد تا زمانی که انسان در راه خدا شهید شود. برتر از شهادت، هیچ عمل نیکی وجود ندارد. در تفکر بسیج، برترین شرف و افتخارآمیزترین مرتبه، شهادت است. عشق به شهادت، تبلور باشکوه و حماسه آفرین ایمان است و امید به شهادت، قوی ترین انگیزه زیستن در دنیا به شمار می آید.
حضور در همه قشرها
معمولاً گسترش یک اندیشه نیک در میان توده مردم و گرایش اقشار گوناگون به آن، نشانه اهداف انسانی و آرمان های مردمی آن اندیشه است. قشرهای مختلف مردم پس از آشنایی دقیق و درست با یک تفکر، قضاوت منصفانه ای درباره آن می کنند و موافقت یا مخالفت خود را بیان می دارند.
امروزه تفکر بسیج به اندازه ای در میان مردم راه یافته است که نمایندگان برجسته ای در میان توده های گوناگون مردم دارد. دبستان ها و دبیرستان ها، کارخانه ها و مؤسسه ها، دانشگاه ها و مراکز گوناگون علمی و صنعتی کشور، شاهد حضور پررنگ بسیجیان هستند. بی گمان، بسیج، یکی از فراگیرترین اندیشه ها در کشور است.
نیروی جوانی
جوان، سرشار از انرژی است. حضور فعّال و مؤثر او در هر حرکتی، نوید موفقیت و پیشرفت دارد. بهره مندی از قدرت جسمی، نشاط فکری و هیجان طلبی، جوانان را به سرمایه هایی برای سعادتمندی جامعه تبدیل کرده است. جوانان، نسلی سرشار از آمادگی برای کارهای بزرگند و استعداد هر تحولی را دارند.
بسیج، از پیشروترین گروه هایی است که توانسته جوانان فراوانی را سازمان دهی کند. جوانانی که تمام نیرو و احساس خویش را برای رسیدن به اهداف بسیج، هدیه آورده و مسئولیت های گوناگون را بر دوش گرفته اند. به فرموده مقام معظم رهبری: «امروز ـ بحمداللّه ـ جوانان ما از قشرهای مختلف در بسیج احساس حیات و نشاط می کنند».
استقامت و بسیج
پایداری در راه حق و تحمل رنج های این راه پُرحادثه، از ویژگی های ضروری برای رسیدن به ارزش های الهی است. هدف مقدس، انسان را در مسیر رسیدن به آن مقاوم می کند. بسیج با بینش عمیق خود، انگیزه لازم را برای تلاش تا پای جان در افراد ایجاد می کند. راستی گفتار، درستی عمل و اخلاص قلبی بسیجیان، زمانی مُهر تأیید می خورد که بردبار باشند و قدمی به عقب برندارند. بی شک، هیچ عامل دیگری همچون استقامت نمی تواند اهل حق را در رویارویی با باطل پیروز گرداند.
روحانیت و بسیج
نگاهی به تاریخ ایران در سده های اخیر نشان می دهد که هیچ جنبش و تحولی بدون رهبری یا پشتیبانی روحانیان از سوی مردم آغاز نشده است. مبارزه با ستم و تلاش برای گسترش عدالت، از وظایف مهم روحانی است. روحانی کسی است که خود را در مسیر سعادت قرار داده است و برای حرکت درست مردم در مسیر کمال، کوشش می کند. چنین فردی، سر تسلیم در برابر ناعدالتی خم نخواهد کرد.
بسیج نیز نهادی است که از میان مردم برخاسته و همواره حضور پررنگ روحانیان مبارز را شاهد بوده است. روحانیان بسیجی که در دوران جنگ، شهیدان فراوانی را برای سرافرازی ملت تقدیم کرده اند، امروز نیز در بخش های عقیدتی، نظامی، سیاسی و… حضوری فعال دارند.
زنان بسیجی
بخش عمده ای از هر جامعه را زنان تشکیل می دهند که اصلی ترین نقش تربیتی را بر عهده دارند. ادعای گرانی نیست اگر زنان را فرهنگ سازترین بخش هر ملت بدانیم. اسلام نیز توجه فراوانی به جایگاه زنان دارد و بر حضور مثبت آنان در اجتماع تأکید می کند.
جایگاه ویژه زنان در جامعه سبب شد تا اندیشه بسیج به صورت زنده و پویا در میان آنان نیز ریشه بدواند و رشد کند. زنان با حضور مؤثر خود در پیروزی انقلاب اسلامی و نیز کمک های بی دریغ در جنگ تحمیلی، حقی سترگ بر انقلاب دارند. بسیج خواهران با جذب، آموزش و سازمان دهی بانوان کشور، برای گسترش فرهنگ بسیج، تلاش های فراوانی کرده و تاکنون اقدامات مفیدی در زمینه های نظامی، امدادگری، عقیدتی، سیاسی و سوادآموزی انجام داده است.
امر به معروف و نهی از منکر در نگاه بسیج
هر حکمی از احکام اسلامی، اهمیتی دارد که بی توجهی به آن، اجرای احکام دیگر را نیز با مشکل روبه رو می سازد. در این میان، بی توجهی به احکامی که جنبه اجتماعی دارند، بیش از احکام دیگر، نابسامانی پدید می آورد. اسلام، روش جلوگیری از نابسامانی های اجتماعی را امر به معروف و نهی از منکر می داند. قرآن کریم و احادیث معصومان به صراحت بر این فریضه الهی تأکید می کنند و فراموشی آن را آفتی می دانند که سلامت دین و دنیا را به خطر می اندازد و جامعه را به فساد می کشاند.
یکی از وظایف مهم و دقیق بسیج، امر به معروف و نهی از منکر است. بسیج به عنوان نیرویی مردمی، وظیفه دارد با هرگونه فساد و انحراف اجتماعی برخورد کند. انجام چنین وظیفه حساسی، نیازمند تربیت نیروهای باتجربه و کارآزموده است که شیوه های برخورد درست با متخلفان را بشناسند و با شرایط و موقعیت های امر به معروف و نهی از منکر نیز آشنا باشند. امروزه، پایگاه های بسیج در سراسر کشور، برنامه منظم و گسترده ای را برای آموزش چنین افرادی پیش رو دارند.
واکنش های اضطراری
حوادث پیش بینی نشده مانند زلزله، سیل و توفان، هر ساله انسان های فراوانی را به کام مرگ می کشاند. گرچه اقدام برای پیش گیری، نخستین گام برای کاهش خسارت های ناشی از این حوادث است، ولی به امدادرسانی پس از وقوع این پدیده ها نیز نباید بی توجهی کرد.
تجربه های تلخ گذشته که به از دست دادن هم میهنانمان در حوادث گوناگون به ویژه زلزله انجامید، زمینه حرکت مؤثر نیروهای بسیج در سراسر کشور شد. آنان با آموزش شیوه های امداد و نجات و روش های پیش گیری و کاهش خسارت، آمادگی مردم را در برابر این حوادث، افزایش می دهند. هم اکنون ایران، یکی از سریع ترین کشورهای جهان در امدادرسانی به مناطق حادثه دیده است؛ چرا که نیروهای آگاه و هوشیار بسیج، در این برنامه نیز همچون فعالیت های دیگر خود، موفق عمل کرده اند.
امنیت؛ ارمغان بسیج
بسیج، فهم درست اتحاد، اراده و اخلاص مسلمانان است که با ظهور اسلام تولد یافته و در ملت های مسلمان رشد کرده است. هوشمندی حضرت امام خمینی رحمه الله و عدالت خواهی میلیون ها انسان باایمان، تنها، تبلور دوباره بسیج در عصر حاضر بود. این مقاله، شامل پیام هایی است که هر کدام گوشه ای از برنامه ها، ویژگی ها و آرمان های بسیج را به همراه دارند.
تفکر بسیج؛ روحی در کالبد نظام
در هر مجموعه منظم و هدفمند، افزون بر پیشرفت اجزا، هماهنگی و هم گرایی میان آنان نیز ضروری است تا خواسته های مجموعه تحقق یابد. فراگیر شدن تفکر بسیجی که همان اخلاص، ایمان به هدف، بالندگی و رشدآفرینی است، در ذهن همه افراد جامعه، حرکتی هم سو را به دنبال دارد. فعالیت های اقتصادی، پیشرفت های نظامی، دستاوردهای علمی و…، هر کدام بخشی از بدنه جامعه را ترمیم می کند، ولی روح حاکم بر تمام بخش ها، تفکر بسیجی است. تفکر بسیج، ارتباط ناگسستنی میان اجزای نظام اسلامی را رقم می زند؛ چرا که یک پارچگی اعضای گوناگون جامعه، ناشی از یگانگی افکار آن هاست.
بسیج عمومی
خودمحوری ها، کج روی ها و ترجیح خواسته های شخصی یا گروهی بر نیاز جامعه، آسیب جبران ناپذیری بر بدنه اجتماع وارد می آورد. نظام اسلامی با برخورد قاطع، از فردگرایی جلوگیری می کند تا مبادا سلیقه های فردی و حزبی بر صلاح ملت ترجیح داده شود.
در پرتو این تفکر، بسیج خود را حزبی سیاسی یا گروهی نظامی یا اقتصادی نمی داند. بسیج، حاصل فهم همگانی مردم از نیکی هاست که یکایک آنها نقش حساسی در اجرای آن بر عهده دارند. هر کس با توانایی های خود، نیرویی از بسیج است که برای رساندن مملکت به جایگاه حقیقی و آرمانی اش تلاش می کند
مخالفت دشمنان با تحقق اندیشه های اسلامی، برپایی حکومت عدل را با مشکلات فراوانی روبه رو می کند؛ شیطنت ها و مزاحمت هایی که سلامت جامعه را به خطر می اندازد. نخستین گام برای گسترش مبانی دینی در کشور، ایجاد بستر مناسب و امنیت است. آرامش روانی و آسایش خاطر، عرصه را برای حاکمیت خدا و قانون او فراهم می آورد.
یکی از حیاتی ترین وظایف بسیج، حفظ امنیت کشور است. شرکت پرشور در جنگ تحمیلی، نمونه برجسته ای از حضور موفق بسیج در صحنه امنیت ملی بوده است. اکنون نیز نیروهای بسیجی با گذراندن دوره های گوناگون نظامی، خود را در برابر تهاجم دشمنان خارجی و توطئه های داخلی آماده می سازند.
منبع: حوزه نت
زندگی به سبک فاطمه (سلام الله علیها)
شناخت جایگاه ایشان حضرت زهرا سلام الله علیها بالاست که در این زمینه حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«… فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد ادرک لیلة القدر / هر کس به شناخت حقیقی فاطمه علیها السلام دست یابد، بی گمان شب قدر را درک کرده است . (بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۶۵)
دلیل آنکه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را می توان زن مسلمان مجاهد نامید و به عنوان الگو معرفی کرد:
الف) مبارزات اجتماعی و سیاسی:
فاطمه در طول زندگی خود، شاهد و مشارکتکننده در بسیاری از رویدادهای مهم تاریخ اسلام بوده است. او در دفاع از حق و عدالت، مبارزات بسیاری کرده و در برابر ظلم و ستم ایستادگی کرده است.
ب) نماد صبر و استقامت:
پس از رحلت پیامبر اسلام، فاطمه در برابر بسیاری از مشکلات و سختیها صبورانه مقاومت کرد و از حق اهل بیت دفاع کرد.
فاطمه به عنوان الگوی زنان مسلمان، نشان داده است که یک زن میتواند همزمان همسری مهربان، مادری فداکار و مبارزی شجاع باشد.
فاطمه زهرا علیها السلام در اسلام یک اسوه بود، در جهاد برای اسلام، در صبر مصائب اسلام الگو بود؛ در همه سختی ها در همه مشکلات، در کنار پدرش بود، در جنگ ها همراه پدرش شرکت می کرد غصه هایش را را بر طرف می ساخت، همواره در کنارش بود.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در سختی ها در کنار او آرامش می گرفت، در لحظات بسیار طاقت فرسا با او قوت می گرفت؛ او به معنای حقیقی کلمه یک زن مسلمان مجاهد بود. (شهید صدر، بارقه ها، ص ۵۴)
فاطمه، الگوی یک زن مسلمان مجاهد