عظمت زنانه، روایت مجاهدانه
مروری بر صبر و استقامت حضرت زینب کبری و رسالت ایشان در جهاد تبیین بر اساس بیانات رهبر انقلاب اسلامی
عظمت زنانه، متانت شخصیت و استواری روح در حضرت زینب سلاماللهعلیها
زینب کبری شور عاطفهی زنانه را همراه کرده است با عظمت و استقرار و متانت قلب یک انسان مؤمن، و زبان صریح و روشن یک مجاهد فیسبیلاللَّه، و زلال معرفتی که از زبان و دل او بیرون می تراود و شنوندگان و حاضران را مبهوت میکند. عظمت زنانهاش، بزرگان دروغین ظاهری را در مقابل او حقیر و کوچک میکند. عظمت زنانه، یعنی این؛ یعنی مخلوطی از شور و عاطفهی انسانی… همراه با متانت شخصیت و استواری روح که همهی حوادث بزرگ و خطیر را در خود هضم میکند و روی آتشهای گداخته، شجاعانه قدم می گذارد و عبور میکند. ۱۳۸۴/۳/۲۵
الگو و معلم برای همه برجستگان دنیا
اگر فرض میکردیم که حادثهی کربلا اصلاً نبود… باز زینب کبری یک شخصیت برجسته، یک انسان بزرگ و یک زن قابل تبعیّت و پیروی محسوب میشد. از لحاظ علمی، از لحاظ تقوا، از لحاظ پاکدامنی و طهارت، از لحاظ برجستگی اخلاقی، از جهت محور بودن برای همهی کسانی که به مسائل معنوی و اخلاقی و دینی توجّهی دارند و از جهات گوناگون، یک استاد، معلّم معنویّت، معلّم اخلاق و معلّم رفتار اسلامیِ زن محسوب میشد. ۱۳۷۴/۷/۱۲
نه اینکه فقط زنان باید از حضرت زینب یادبگیرند… او الگوست تا همهی برجستگان دنیا از وی درس بگیرند. شخصیتهای بزرگ، قهرمانهای تاریخی، دانشمندان برجسته و همهی رهبران جوامع بشری باید از زینب کبری درس بگیرند. شخصیت او بالاتر از این حرفهاست. ۱۳۷۴/۷/۱۲
مرحوم طباطبایی توانست یک پایگاه فکری مستحکم با آرایش تهاجمی به وجود بیاورد
متن بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران برگزاری کنگره بینالمللی علامه طباطبایی که در تاریخ چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۲ برگزار شده بود، صبح امروز در محل برگزاری همایش در قم منتشر شد.
متن کامل بیانات رهبر انقلاب به شرح ذیل است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید برادران و خواهران عزیز. من حقیقتاً و عمیقاً متشکّرم از شما به خاطر اینکه این کار بزرگ را انجام دادید. یکی از بهترین کارهایی که باید این روزها انجام میگرفت و به ذهن شماها رسید، خداوند به شما الهام کرد و همّت کردید و انجام دادید، همین است؛ بزرگداشت این مرد بزرگ، این شخصیّت برجستهی تاریخی روحانیّت اسلام.
مرحوم علّامهی طباطبائی از پدیدههای کمنظیر حوزههای علمیّهی ما در طول قرنها است؛ انصافاً یک پدیدهی کمنظیری است. یک خصوصیّاتی در ایشان وجود دارد ــ حالا من بهاجمال عرض میکنم ــ که همهی این خصوصیّات جزو فضایل ممتاز انسانی است؛ همهی این خصوصیّاتی که تشکیلدهندهی شخصیّت این مرد است، جزو فضایل ممتاز یک انسان است. این خصوصیّات مثلاً اینها است که حالا بعضیهایش را من نوشتهام: علم، پارسایی و پرهیزکاری، مَلَکات اخلاقی، ذوق و هنر، صفا و رفاقت ــ وفاداری و دوستی و رفاقت و مانند اینها ــ و بسیاری از خصوصیّات دیگری که حالا من لازم ندانستم اینجا بشمرم. مجموعهی این خصوصیّات، تشکیلدهندهی شخصیّت این مرد بزرگ است و هر کدام از این خصوصیّات یک فضیلتی از فضایل انسانی است.
نماهنگ «مثلا جنگ نیست»
نماهنگ «مثلا جنگ نیست» با نوای رضا هلالی به همت مرکز رسانهای نهضت سازمان تبلیغات اسلامی برای کودکان غزه منتشر شد.
نماهنگ «مثلا جنگ نیست» با نوای رضا هلالی به همت مرکز رسانهای نهضت سازمان تبلیغات اسلامی برای کودکان غزه منتشر شد. شعر این نماهنگ سروده محمد اسداللهی است که متن آن به شرح زیر است:
مثلاً جنگ نیست
صورت عروسکت زیر پای سنگنیست
مثلاً درد نیست
مثلاً دشمنمون این همه نامرد نیست
مثلاً درد نیست
مثلا غم نیست
پدرت میخنده عُمر مادرت کم نیست
شهر دلگیر نیست
زنگ مدرستون صدای تیر نیست …
شهر دلگیر نیست..
خواب دیدم دعا میخونی روی ابرا
خواب دیدم میدوی تو مسجد الاقصی
تو حیاط قدس، محو آسمونی
شبیه فرشتهها نماز میخونی
چرا منافع صهیونیستها برای آمریکا مهم است؟
از آنجایی که رژیم صهیونیستی طی 75 سال اخیر چنین شکستی را تجربه نکرده بود، برای آنکه حداقل در میزان تلفات جنگی عقب نماند، این بار به تصمیمی غیر قابل بازگشت دست زد و این تصمیم همراه با شهادت دست کم 1000 غیرنظامی در حمله به بیمارستان المعمدانی بود.
حال سؤالی که ذهن بسیاری را درگیر کرده، آن است که چرا با وجود چنین اعمال خصمانه و نقض آشکار حقوق بشر از سوی رژیم جعلی صهیونیستی همچنان کشورهای،ی نظیر بریتانیا، فرانسه و ایالات متحده که خود را بهنوعی الگوی دموکراسی و حقوق بشر میدانند، نه تنها صهیونیستها را محکوم نکرده؛ بلکه از آن دفاع نیز میکنند؟ در ادامه چهار فرض کلی برای پاسخ به این پرسش ارائه میشود.
دلایل تاریخی
در واقع حمایت کشورهایی، نظیر فرانسه، ایالات متحده آمریکا و بریتانیا از کشتار و جنایتهای رژیم صهیونیستی خود ریشهای تاریخی دارد، چرا که اساس این کشورها نیز بر چنین کشتارهایی استوار است. برای مثنمونه،ال میتوان به کشتار میلیونها بومی سرخپوست به دست انگلیسیها در قاره آمریکا و ساکن شدن آنها در سرزمینهای آمریکایی با زور سلاحهای نوین و کشتار همهجانبه و همچنین قتلعام بیش از 45000 الجزایری به دست فرانسویها اشاره کرد.
در نتیجه نمیتوان از کشورهایی که خود با کشتار بومیان مناطق مختلف به چنین قدرت و جایگاهی رسیدند، انتظاری جز این داشت؛ چراکه آنان معتقدند، جهان تاریخ را به فراموشی خواهد سپرد و آنان میتوانند با سوء استفاده از قدرت و نفوذ خود اهالی مختلف جهان را از خانههای خود بیرون کرده و خود در آنجا ساکن شوند، غافل از آنکه نظم امروزی با نظم گذشته یکسان نیست و دیگر آنها تنها قدرتهای جهانی نیستند و با این اشتباه محاسباتی در آخر نه تنها در برابر قدرتهای دیگر جهان، بلکه در مقابل مردم خود نیز قرار خواهند گرفت؛ زیرا این مسئله یک تهدید بشری بهحساب میآید و بشریت و اخلاقیات انسانی هستند که هدف قرار میگیرند.
وابستگی شدید سیاسی
سیاستهای رژیم صهیونیستی و آمریکا بسیار از یکدیگر تأثیرپذیرند؛ بهگونهای که در بیشتر مواقع انتخابات دو کشور نیز سبب ایجاد تحولاتی میشود و بسیاری از تحلیلگران معتقدند، به دلیل نزدیکی سیاستهای نتانیاهو با سیاستهای جمهوریخواهان شانس پیروزی ترامپ در انتخابات دورهٔ بعدی ریاستجمهوری افزایش یافته است. از طرفی یکی از پشتوانههای احزاب آمریکایی در انتخابات، نقش و درصد حمایت آنها از متحدان خود، نظیر رژیم صهیونیستی است.
از دیگر وابستگیهای سیاسی کشورهای غربی وجود سازمانهای مختلف است که به لابی یهود شهرت دارند و برخی از آنها عیارتند از: «کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل» (آیپک) که در سال 1954 هیئت صهونیستی در مجمععمومی سازمان ملل آن را تأسیس کرد، «اجلاس رؤسای سازمانهای یهود» که در سال 1959 ناهوم گلدمن در دوره ریاست جمهوری آیزنهاور آن را تشکیل داد، کمیته یهودیان آمریکا که در سال 1906 در واکنش به وضعیت یهودیان روسیه تأسیس شد و اتحادیه کارفرمایان و پیشهوران یهودی فرانسه (UPJF) که با هدف دریافت کمکهای مادی در فرانسه ایجاد شد.
در واقع هدف اصلی تمامی این سازمانها حفظ منافع رژیم صهیونیستی و تأثیرگذاری بر سیاست خارجی کشورهای غربی و اروپایی است. البته نباید غافل شد که یهود و اسرائیل جایگاه بسیار بانفوذی در آمریکا دارند؛ چرا که بسیاری از سیاستمداران آمریکایی خود ریشهٔ یهودی و نزدیک به صهیونیست دارند.
سلطه صهیونیست بر آمریکا
رسانه و اقتصاد همواره دو عنصر مهم برای صهیونیستها بودهاند؛ به گونهای که در عرصه رسانه بسیاری از شبکهها و شرکتها از طریق عوامل صهیونیستی اداره میشوند. برای نمونه، شبکههایی همچونabc ،CBS ، CNN ،BBC و روزنامههایی، مانند واشنگتنپست و نیویورکتایمز همگی از جمله شریانهای رسانهای هستند که صهیونیستها آنها را اداره میکنند و اخبار را بهگونهای که هم راستا با منافع خود باشد، منتشر میکنند و این همهٔ آن چیزی است که دولت آمریکا با کمک صهیونیست به مردم خود نشان میدهد. برای نمونه، در مورد اخیر نیز سعی داشتند تا مسئلهٔ آشکاری مانند کشتار بیش از هزار مردم غیرنظامی فلسطین به دست صهیونیستها را انکار کنند.
از طرف دیگر بسیاری از بانکدارهای آمریکایی را صهیونیستها و افراد وابسته به اسرائیل تشکیل میدهند و همچنین نقش بازرگانان و تجار یهودی نیز در نظام سرمایهداری آمریکا مسئلهای انکارناپذیر است. از جمله سرشناسان صهیونیستی که نقش اقتصادی مهمی را ایفا میکنند، میتوان به «تد اریسون» یک نظامی، کارآفرین، بانکدار بریتانیایی اسرائیلی تبار، «میکی اریسون» بازرگان و مدیر ارشد اجرایی آمریکایی اسرائیلیتبار است که اکنون بهعنوان رئیس هیئت مدیره ابرشرکت کارنیوال فعالیت میکند و «موریس کاهن» کارآفرین و سرمایهدار اهل اسرائیل اشاره کرد.
وضعیتی پر التهاب
آخرین فرضیهای که میتوان برای حمایت همهجانبه آمریکاییها و برخی اروپاییها از رژیم صهیونیستی ارائه کرد، سوء استفاده از وضعیت پر التهاب جهان است. در واقع اولین هدف ایالات متحده ضربه به جبههٔ مقاومت و از میان برداشتن حماس است که خود مسئلهای جدی برای آمریکاییها به شمار میآید. از طرف دیگر بریتانیاییها که در شکلگیری رژیم اسرائیل نقش مؤثری داشتند، سعی دارند وضعیت صهیونیستها را در خاورمیانه در حالت پایداری حفظ کنند؛ چرا که خروج یهودیان اسرائیل از منطقه فلسطین و خاورمیانه و تقسیمشدن جمعیت آنها در اروپا خود بحرانی دیگر برای اروپاییها به شمار میآید. از دیگر موارد حمایت غربیها از جنگ اسرائیل، تقویت جبهه دوم برای تقابل آمریکا با شرق و روسیه است؛ بهگونهای که حمایت از رژیم صهیونیستی دستاورد امنیتیـ نظامی را برای ایالات متحده و اروپا در مقابل کشورهایی مانند چین، روسیه و ایران به ارمغان میآورد.
سخن پایانی
بهصورت کلی نقش ایالات متحده و کشورهای بانفوذ اروپایی نظیر فرانسه و انگلیس در شدت گیری هرچه بیشتر جنگ میان صهیونیستها و بومیان فلسطینی غیر قابل انکار و واضح است. البته در چنین شرایطی است که میتوان ذات سیاستهای کلی دشمنان بشریت را شناخت. همچنین باید توجه داشت که حمایت از رژیم صهیونیستی برای آمریکاییها نقش حیاتی و تعیینکنندهای دارد و این مسئله به حدی برای آنها مهم است که شعارهایی نظیر حقوق بشر، صلح جهانی و جهانیشدن را به فراموشی سپرده و در ظلم آشکار صهیونیستها شریک میشوند. همانطور که ذکر شد دلایل این کار در تاریخ، قدرت نفوذ گسترده صهیونیستها در آمریکا و معادلات و رقابتهای مهم جهانی ریشه دارد؛ اما مهمترین مسئلهای که غربیها به واسطهٔ غرور خود توان تجزیهوتحلیل آن را ندارند، این است که رژیم آپارتاید صهیونیستی در حال غرق شدن است و هرچه بیشتر دست و پا بزند، بیشتر خود و همراهان خود را به زیر میکشد.
منبع: هفته نامه صبح صادق/به نقل از پایگاه بصیرت
معرفی کتاب تربیت فرزند از دیدگاه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
مولف مهدی آقابابائی
زبان:
فارسی
موضوعات:
تربیت فرزند
سیره اهل بیت (ع)
سبک زندگی اهل بیت (ع)
حضرت زهرا (س)
فاطمه زهرا (س) بهترین مادر بود، از این جهت که فرزندانی را که تربیت کرد همگی یا در راه خدا شهید شدند یا به اسارت رفتند، فرزندان حضرت فاطمه، تمام زندگی خویش را وقف خدا و دین او کردند. او بهترین مادر بود چون که به خوراک روح فرزندانش نیز اهمیت می داد و فقط به فکر خوراک جسم نبود. بچه ها را در شب قدر بیدار نگه می داشت و در بعضی مواقع آنها را همراه پدر به مسجد می فرستاد، به آنها انفاق کردن و رسیدگی به حال فقرا را آموزش میداد.
مادر از مؤثرترین عواملی به حساب می آید که می تواند تأثیر فراوان در رشد شخصیت فرزندان داشته باشد. تأثیر مادر در تربیت فرزندان شایسته و صالح، آن چنان مهم است که امامان معصوم(ع) به داشتن مادران با تقوا و پاکدامن افتخار می نمودند. از امام صادق(ع) است که: طوبى لمن كانت أمه عفيفة؛ خوشا به حال آن که مادری عفیفه و پاکدامن داشته باشد.
چرا خدا اسرائیل را عذاب نمیکند؟!
حجتالاسلام والمسلمین رضا محمدی شاهرودی؛
در ماجرای غزه خیلیها میپرسند چرا خدا دخالت نمیکند و اصلا خدا در ماجرای غزه و این همه کشتار کودکان مظلوم و بی گناه غزه کجا ایستاده است؟
چند نکته در این مورد قابل ذکر است؛ اول اینکه دنیا، دار ابتلا و امتحان است، در آیه هفتم سوره مبارکه هود فرمود: وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ وَکَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۗ وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّکُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ، یا در آیات ابتدایی سوره مبارکه ملک هم هدف از خلقت آفرینش و انسان امتحان افراد بیان شده است؛ در همه حوادثی از این دست سه گروه آزمایش میشوند؛ ظالم، مظلوم و اهل سکوت. بنابراین وقتی دنیا، دار امتحان است نباید انتظار داشته باشیم که خدا در هر مسئلهای فورا پیروزی را برای جبهه و فرد طرفدار حق رقم بزند.
نکته دیگر اینکه اگر بگوییم خدا باید کاری کرده و دخالت بکند به معنای آن است که اراده و اختیار را سلب کند یا فرض کنید قوم ظالم را بلافاصله نابود کند که در این صورت صحنه امتحان بهم خواهد خورد و جبر ایجاد میشود یعنی نه خوب اختیار دارد و نه ظالم و بد لذا همه سنن و احکام و مقررات عالم بهم میریزد و انسان هم مانند یک موجودی چون سنگ میشود و نظام آفرینش بیهوده خواهد بود.
نکته دیگر اینکه ما کم صبر هستیم در حالی که خدا دارای حکمت است و فرصت میدهد تا شاید تغییری در رویه انسان و حاکم و حکومت ظالم ایجاد شود؛ همچنین دنیا ظرفیت جبران مجازات ظالم و پاداش مظلوم را ندارد؛ مثلا الان رژیم صهیونیستی روزانه صدها کودک و زن را به خاک و خون میکشاند آیا اگر خدا این فردی را که در یک لحظه، یک بیمارستان را خراب میکند در همان لحظه نابود کند مجازات جرمهای او جبران خواهد شد؟ بنابراین دنیا ظرفیت تحقق عدالت به معنای تام خود را ندارد.
نکته دیگر هم اینکه بلا برای رشد و ارتقای انسان است تا کسانی که مورد ظلم و جور قرار گرفته و در عین حال سکوت نمیکنند به مقامات معنوی بالاتری برسند و رشد و پیشرفت کنند مثلا همین مردم غزه روزی با استفاده از سنگ میجنگیدند ولی همین ظلم اسرائیل و هجومها سبب شده است تا امروز بتوانند با موشک علیه این رژیم جعلی بایستند.
کسی صدای ما را نمیشنود
آغاز بازی مقصرسازی در تلآویو
نتانیاهو نشانههای شکست را مشاهده میکند/
انتقادات علیه نتانیاهو و کابینه جنگی رژیم اشغالگر قدس شدیداً بالا گرفته است. انتقادات صریح نتانیاهو از دستگاههای امنیتی و ارتش رژیم صهیونیستی، با واکنش افرادی مانند لاپید، بنیگانتز و لیبرمن مواجه شده است. فروپاشی کابینه اضطراری رژیم صهیونیستی عملاً کلید خورده و بازی مقصرسازی در تلآویو آغاز شده است. نتانیاهو در آغاز این بازی پیشدستی کرده است، بلکه بتواند تا حدودی از حجم انباشته شده نارضایتی و خشم عمومی در اراضی اشغالی علیه خود بکاهد. به گفته کارشناسان، نقصهای امنیتی آشکار شده پس از عملیات طوفان الاقصی میتواند بزرگترین و احتمالاً مهلکترین ضربه را به باسابقهترین نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس وارد کند که در حال حاضر با مشکلات حقوقی و سیاسی دست و پنجه نرم میکند.
توبی گرین، پژوهشگر دانشکده اقتصاد لندن، در گفتگو با شبکه یورونیوز در این خصوص میگوید: «حمایت از نتانیاهو و دولت ائتلافی وی حتی قبل از ۷ اکتبر رو به افول بود و از زمان شروع جنگ نیز بسیار کاهش یافته است.»
نظرسنجیهای گویا علیه نتانیاهو
در گزارش فرانس پرس نیز با استناد به نتایج آخرین نظرسنجیها آمده است که «حمایت از نتانیاهو و حزب راستگرای او لیکود، به شدت کاهش یافته است.» بسیاری از افراد بهویژه صهیونیستهایی که در نزدیک مرز غزه زندگی میکنند از فقدان توانایی نتانیاهو و همراهانش در پیش بینی بزنگاهها و مواجهه با آنها به صورت کامل ناامید شده اند. اعضای حزب لیکود نیز از خط قرمز قبلی خود مبنی بر اتحاد حول نتانیاهو عبور کرده و کودتای نرم، اما محسوسی را علیه نخست وزیر شکست خورده رژیم صهونیستی کلید زده اند. آنها قصد دارند از گره خوردن نام لیکود و نتانیاهو، پس از تحقق شکست سنگین اخیر جلوگیری کنند.
اما فرار به جلوی نتانیاهو و آغاز بازی مقصرسازی وی علیه نهادهای امنیتی و نظامی رژیم صهیونستی، بیانگر اطمینان نخست وزیر این رژیم مبنی بر شکست در جنگ غزه است. به عبارت بهتر، نتانیاهو به وضوح در یافته است که اهداف اعلامی وی از جمله حذف حماس از معادلات امنیتی و جغرافیایی غزه به هیچ عنوان امکانپذیر نیست. در حالی که سازمانهای نظامی و اطلاعاتی اسرائیل پس از عملیات غافلگیر کننده هفت اکتبر به شکستهای امنیتی اعتراف کردند، اما نتانیاهو هیچ مسئولیتی را در این میان نپذیرفته است. متحدان نتانیاهو درباره نقش و مسئولیت نخست وزیر سکوت اختیار کرده اند، اما در خفا مشغول ترسیم دوران پسانتانیاهو و پساجنگ غزه هستند.
گذار به دوران پسا شکست
نتانیاهو به وضوح میداند که پایان جنگ غزه مترادف با پایان حیات سیاسی و مفتوح شدن ۴ پرونده قضایی علیه وی قلمداد میشود. از این رو نتانیاهو دامنه جنگ را به مثابه سپری دفاعی برای بقای حداقلی و کوتاه مدت خود در قدرت گسترش میدهد. نتانیاهو اخیراً در یک کنفرانس مطبوعاتی در پاسخ به این سوال که آیا استعفا میدهد یا خیر؟ گفت: «تنها چیزی که قصد دارم آنرا کنار بگذارم حماس است.».
اما به نظر میرسد ساکنان اراضی اشغالی و حتی برخی همراهان نتانیاهو توان همراهی با وی در این بازی خونین را از دست داده اند. در هم شکستن نتانیاهو و اسرائیل بسیار نزدیکتر از آن چیزی است که استراتژیستهای حزب لیکود تصور میکنند.
مرگ قطعی نتانیاهو
بنیامین نتانیاهو، که اولین دوره نخست وزیریاش در اراضی اشغالی به سال ۱۹۹۶ باز میگردد در برابر موج انتقادها مجبور به اتخاذ موضع دفاعی شده است. نخست وزیر رژیم اشغالگر فقدس در ابتدا اعتراف کرده بود که باید درباره حملات هفت اکتبر پاسخ بدهد، اما این کار را به پایان جنگ موکول کرد. اکنون در میانه نبرد، نتانیاهو صراحتا دیگران را متهم به رقم خوردن شکست اخیر صهیونیستها میکند. رمزگشایی از این مسئله دشوار نیست: او (نتانیاهو) جنگ را باخته است. او به تازگی باب اظهاراتی جنجالی که طی آن انگشت اتهام پس از حملات حماس به سمت سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل نشانه رفت مجبور به عذرخواهی شد.
برای برکناری نتانیاهو از قدرت، او یا باید استعفا دهد یا اکثریت پارلمانی را که ائتلاف حزبش با احزاب راست افراطی و فوق ارتدکس یهودی در اختیار دارد، از دست بدهد. به گفته کارشناسان، در حالی که فشارها بر نتانیاهو حتی پیش از حملات هفت اکتبر نیز رو به افزایش بود؛ این رویارویی تنها خرید زمان محسوب میشود.
نخستوزیری که نزدیک به ۱۷ سال از ۲۷ سال گذشته در راس قدرت در تل آویو قرار داشته، هنوز در حال مبارزه با چهار پرونده فساد در دادگاه است. معترضان به سیاستهای بنیامین نتانیاهو طی ۹ ماه منتهی به ۷ اکتبر تظاهرات گستردهای را در مخالفت با اصلاحات قضایی او به پا کردند. اکنون شاهد تجمیع مولفههای شکست تمام عیار امنیتی، سیاسی و اجتماعی نتانیاهو با یکدیگر هستیم. در این میان جا به جایی قدرت میان ائتلاف کنونی با ائتلافی دیگر (متشکل از افرادی مانند لاپید و گانتز) قطعا نمیتواند منجر به خروج صهیونیستها از بحران شود. عملیات طوفان الاقصی زیرساخت و بنیان رژیم اشغالگر قدس را هدف قرار داده است.
روون هازان، یکی از تحلیلگران رژیم صهیونیستی در توصیف وضعیت آشفته نتانیاهو به یورونیوز میگوید: ” اسرائیل پیش از حملات هفت اکتبر در شرف ازهمپاشیدگی سیاسی بود، اما اکنون به دلیل جنگ از سیاست خبری نیست. سیاست در یک مقطعی بازخواهد گشت؛ سپس سؤالاتی مطرح میشود و اعتراضات از سر گرفته خواهد شد.”
تیر نتانیاهو در تاریکی
اما در مقابل، نتانیاهو میگوید شاید جنگ ماهها به طول بیانجامد! هدف او خرید زمان برای احیای موقعیت از دست رفته خود است، اما فرسایشی شدن جنگ ضریب و شدت شکست صهیونیستها در مواجهه با رزمندگان مقاومت را افزایش خواهد داد. بهترین راه برای تل آویو و حامی اصلی آن یعنی واشنگتن، اقرار رسمی به شکست در برابر حماس و پذیرش آتش بس در غزه است. هر راهکاری جز این، هزینههای سرسام آور و بیشتری سختی را متوجه رژیم متوحش صهیونیستی و حامیانش خواهد کرد. نتانیاهو بخواهد یا نخواهد، بازی تمام شده و حتی هم حزبی هایش برای مشاهده لحظات آخر مرگ سیاسی وی آماده شده اند. این همان نقطه آشکار ساز در هم شکستن شیاطین در تل آویو میباشد. اکنون صهیونیستها با صحنهای مواجه هستند که نه فقط قدرت تحلیل، بلکه قدرت توصیف آن را نیز از دست داده اند. حتی تنفس مصنوعی واشنگتن نیز نمیتواند در این میانه کمکی به تل آویو کند.
منبع: سایت بصیرت
۶ نکته برای خرید کتاب مناسب
اگر کتاب خواندن را به عنوان فعالیتِ روزمره تان انتخاب کرده باشید، حتماً در مرحله ی خرید کتاب مناسب ، سؤال های بسیاری برایتان پیش آمده است:
از کجا کتاب بخرم؟ از چه نویسنده ای؟ کتاب الکترونیکی بخرم یا کتاب چاپی؟ اصلاً چه کتابی برای من مناسب است؟ چطور کتاب مناسبی برای خواندن انتخاب کنم؟
برای آنکه مستقیماً سراغ خرید کتاب مناسبتان بروید، اول باید بدانید که می خواهید چه کتابی بخوانید. چه ژانرهایی موردعلاقه ی شماست و کتاب های چه نویسنده ای را معمولاً می پسندید.
«کتاب مناسب» برای هر خواننده ای ممکن است متفاوت باشد. هر خواننده ای ممکن است روش های متفاوتی برای انتخاب و خرید کتاب داشته باشد. ممکن است کسی رمان های تاریخی دوست داشته باشد و دیگری رمان های داستانی. ممکن است شخصی کتاب های روانشناسی را با علاقه زیادی دنبال کند و دیگری هرگز سراغ این کتاب ها نرود. حتی ممکن است شما کتابی را در سن بیست سالگی شروع کنید و نتوانید آن را ادامه بدهید اما در بیست وپنج سالگی، نتوانید آن را زمین بگذارید.
انتخاب کتاب مناسب، یعنی اینکه کتابی را انتخاب کنید که مناسبِ حال و روزِ الان شماست. مطمئن باشید در همه حال، کتاب مناسب شما وجود دارد. آنچه مهم است، لذت بردن شما از کتابی است که انتخاب می کنید.
نیم ساعت ها!
کتابخوانی را باید جزو عادات خودمان قرار دهیم. به فرزندانمان هم از کودکی عادت بدهیم کتاب بخوانند؛ مثلاً وقتی می خواهند بخوابند، کتاب بخوانند. یا وقتی ایام فراغتی هست، روز جمعه ای هست که تفریح می کنند، حتماً بخشی از آن روز را به کتاب خواندن اختصاص دهند. در تابستان ها که نوجوانان و جوانان محصّل، تعطیل اند حتماً کتاب بخوانند. کتاب هایی را معیّن کنند، بخوانند و تمام کنند. افرادی که کار روزانه دارند مثلاً کارمند اداری، کارگر، کاسب و یا کشاورز هستند وقتی به خانه می آیند، بخشی از زمان را گرچه نیم ساعت برای کتاب خواندن بگذارند.
چقدر کتاب ها را در همین نیم ساعت ها می شود خواند! بنده دوره های 20 جلدی و بیست و چند جلدی کتاب را در همین فاصله های 10 دقیقه، 20 دقیقه و یک ربع ساعته خوانده ام. پشت این کتاب ها را هم یادداشت می کنم که معلوم باشد. شاید صدها جلد کتاب را همین طور در این فاصله های کوتاه 10 دقیقه ای خوانده ام. بسیاری از افراد را هم می شناسم که این گونه اند.[1]