مراعات همسر
روزى حضرت اميرالمومنين عليه السلام وارد منزل شدند و فرمودند: «یا فاطمه! در منزل چه داريم؟» حضرت زهرا سلام اللّه عليها پاسخ دادند: «قسم به حقيقت تو! سه روز است كه هيچ نداريم.» امام عليه السلام فرمودند: «چرا در این سه روز چیزی به من نگفتى؟» حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: «من از خداى خود، شرم دارم كه از تو چيزى را درخواست نمايم در حالی که تو توانایی تهيه آن را نداشته باشى.»
?بحارالانوار ، جلد ۴۳ ، صفحه ۳۱
أمالی شیخ طوسی ، جلد ۲ ، صفحه ۲۲۸
نماز روز یکشنبه یادتون نره
نماز یکشنبه ذی القعده نمازی مستحبی و چهار رکعتی که در یکی از روزهای یکشنبه ماه ذی القعده خوانده می شود و فضائل بسیاری برای آن از جمله آمرزش گناهان و با ایمان مردن در روایات اسلامی نقل شده است.
? کیفیت نماز :
برای خواندن این نماز لازم است در یکی از یکشنبههای ماه ذی القعده غسل کرده و برای نماز وضو بگیرد (یا قبل از غسل وضو بگیرد) و سپس دو نماز دو رکعتی مانند نماز صبح به نیت نماز یکشنبه ماه ذی القعده به جای آورد که در هر رکعت یک بار سوره حمد و سه بار سوره توحید و یک بار سوره ناس و یک بار سوره فلق خوانده میشود و پس از پایان چهار رکعت،
هفتاد بار استغفار کرده (گفتن ذکری مانند اَستَغفِرُ اللهَ و اَتوبُ إلیه) و آنگاه یکبار ذکر لا حول و لا قوة الا بالله بگوید و در پایان چنین دعا کند:
«یا عَزِیزُ یا غَفَّارُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لَا یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ»[۱]
? فضیلت نماز :
برای این نماز ثواب زیادی ذکر شده از جمله اینکه رسول اکرم(ص) فرمود: هر که این نماز را به جا آورد: توبه او مقبول و گناهانش آمرزیده شود، دشمنان او در روز قیامت از او راضی شوند، با ایمان میمیرد، دین و ایمانش از وی گرفته نمیشود؛ قبرش گشاده و نورانی شده و والدینش از او راضی گردند؛ مغفرت شامل حال والدین او و ذریه او گردد؛ توسعه رزق پیدا کند؛ ملک الموت با او در وقت مردن مدارا کند؛ به آسانی جان دهد و…[۲]
? وقت این نماز :
زمان اصلی خواندن این نماز یکشنبه ماه ذی القعده است و در هر ساعتی از روز میتوان آن را خواند. و مطابق فراز انتهایی روایت،[۳]
? پی نوشت ها:
1- قمی، مفاتیح الجنان، اعمال ماه ذیقعده، نماز روز یکشنبه، ص۳۴۴.
2- قمی، مفاتیح الجنان، اعمال ماه ذیقعده، نماز روز یکشنبه، ص۳۴۴.
3- ابن طاووس، اقبال الإعمال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۰۸.
سند روایت: ابن طاووس، اقبال الإعمال، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۳
#نماز_یکشنبه_ماه_ذیالقعده
مناجاتی زیبا ازشهیدچمران
?خدایا هدایتم کن ، زیرا می دانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است.
?خدایا هدایتم کن که ظلم نکنم ، زیرا میدانم که ظلم چه گناه نابخشودنی است.
?خدایا نگذار دروغ بگویم ، زیرا دروغ ظلم کثیفی است.
?خدایا محتاجم نکن که تهمت به کسی بزنم ، زیرا تهمت خیانت ظالمانه ای است.
?خدایا ارشادم کن که بی انصافی نکنم ، زیرا کسی که انصاف ندارد شرف ندارد.
?خدایا راهنمایم باش تا حق کسی را ضایع نکنم ، که بی احترامی به یک انسان همانا کفر خدای بزرگ است.
?خدایا مرا از بلای غرور و خودخواهی نجات ده تا حقایق وجود را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم .
?خدایا پستی و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز تا فریب زرق و برق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند.
?خدایا من کوچکم ، ضعیفم و ناچیزم ، پرکاهی در مقابل طوفانها هستم ؛ به من دیده ای عبرت بین ده تا ناچیزی خود را ببینم و عظمت و جلال تو را براستی بفهمم و بدرستی تدبیر کنم.
?خدایا دلم از ظلم و ستم گرفته است ؛ تو را به عدالتت سوگند می دهم که مرا در زمره ستمگران و ظالمان قرار نده.
?خدایا می خواهم فقیری بی نیاز باشم که جاذبه های مادی زندگی مرا از زیبایی عظمت تو غافل نگرداند.
?خدایا خوش دارم گمنام و تنها باشم تا در غوغای کشمکشهای پوچ مدفون نشوم.
?خدایا دردمندم ، روحم از شدت درد می سوزد ، قلبم می جوشد ، احساسم شعله می کشد و بند بند وجودم از شدت درد صیحه می زند ؛ تو مرا در بستر مرگ آرامش بخش.
?خدایا خسته شده ام ، پیر شده ام ، دل شکسته ام ، ناامیدم و دیگر آرزویی ندارم.احساس می کنم که این دنیا دیگر جای من نیست ، با همه وداع می کنم و می خواهم با خدای خود تنها باشم.
?خدایا ! به سوی تو می آیم ، از عالم و عالمیان می گریزم ، تو مرا در جوار رحمتت سکنی ده.
?ای همیشه حاضر در میان ما !با طراوت بهار دیدمت با شمیم انتظار بوییدمت و با دلی بی قرار جوییدمت !…
?ای چشم بینای خدا! تو حاضری در جای جای زندگانی ما در لحظه لحظه زیستن ما
?نفس کشیدن نشستن ما برخاستن ما …در هر پگاه و نگاه ما و در ژرفای نماز و نیاز ما!
شرح احوال آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی از زبان علامه حسن زاده
همت و استقامت
عارف الهى، سالك مستقيم، محقق ربانى، فقيه صمدانى، و مربّى نفوس آية الله حاج شيخ ميرزا جواد آقاى ملكى تبريزى (رضوان الله تعالى عليه) از اعاظم علماى الهى عصر أخير، و به حق از علماى فقه و اصول و اخلاق و حكمت و عرفان بوده است.
عظمت مقام عروج روحى آن جناب از تدبّر دستور العملى كه براى آية الله حاج شيخ محمد حسين كمپانى ارسال داشت و در اين كراسه آن را نقل مىكنيم، دانسته مىشود.
آنكه او را سالك مستقيم گفتهام از اين روست كه آن مرحوم به فعليت رسيده بود و تا استقامت نبوده باشد هيچ سالكى از قوّت به فعل نمىرسد.
محيى آثار علم و علما جناب شيخ آقا بزرگ طهرانى (رضوان الله تعالى عليه) در رابع از جزء اول اعلام قرن رابع عشر طبقات اعلام الشيعه (ص ۱۵۶۵) در شرح حالآية الله حاج سيد ميرزا على آقاى قاضى تبريزى مىفرمايد:
و قد دامت المودّة و الصحبة بيننا عشرات السنين فرأيته مستقيما فى سيرته كريما فى خلقه شريفا فى ذاته.
آن كه مرحوم شيخ آقا بزرگ در حق مغفور له قاضى فرمود: «فرأيته مستقيما فى سيرته» نكتهاى بسيار ارزشمند است چه عمل عمده در سلوك إلى الله تعالى استقامت است. نزول بركات و فيوض الهى بر اثر استقامت است. خداوند سبحان در قرآن فرمود: إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ لَكُمْ فِيها ما تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فِيها ما تَدَّعُونَ نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ [۱].
محاسبه
قبل از خواب?
یه خورده دو تا چهار تا کنیم
ببینیم با خودمون با امام زمانمون چند چندیم ؟!؟!?
مروری به اعمالمون کنیم به خاطر اعمال خوبمون خدا رو شکر کنیم و از اعمال بدمون استغفار کنیم?
رابطه شیعیان و ولایت
? رهبر معظم انقلاب #امام_خامنه_ای مدظلهالعالی:
?️ رابطه بين شيعيان با مقام ولايت و مهدى موعود، يك رابطه دايمى است
?️ و چقدر خوب و بلكه لازم است كه یکایک ما، قلبا هم اين رابطه را با توجه و توسل و حرف زدن با آن حضرت حفظ كنيم.
?️ طبق همين زياراتى كه وارد شده و بعضاً مأثور است و به احتمال زياد به خود معصوم (ع) مستند می باشد، اين رابطه قلبى و معنوى بين آحاد مردم و امام زمان عجّلاللهتعالیفرجهالشریف یک امر مستحسن، بلكه لازم و داراى آثارى است؛
?️ زيرا اميد و انتظار را به طور دايم در دل انسان زنده نگه می دارد.
? بیانات در دیدار مسئولان و اقشار مختلف مردم در تاریخ 22 اسفند 1368
تلنگر
?وقتی گیلاس با بند باریکش به درخت متصل هست?
?همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند
?باد باعث طراوتش میشه
?آب باعث رشدش میشه
?آفتاب پختگی و کمال میبخشه
?اما به محض پاره شدن اون بند و جدا شدن از درخت:
?آب باعث گندیدگی
?باد باعث پلاسیدگی
?آفتاب باعث پوسیدگی میشه
?بنده بودن یعنی همین، یعنی بندِ به خدا بودن، که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل تو نابودی ما موثره.
پول، قدرت، شهرت، زیبایی… تا بندِ به خداییم برای رشد ما مفید و خیلی هم خوبه اما به محض جدا شدن بندِ بندگی، همه اون عوامل باعث تباهی و فساد ما میشه!
تفاوت اجل معلق و مسما
???
✅پرسش:
در مورد اجل معلق واجل مسما وفرق اين دو باهم توضيحاتي بفرماييد
? پاسخ:
مرگ برای همه مقدر و سرنوشت همگانی است، ولی برای هر کسی دو نوع اجل مطرح است:
?یکی اجل حتمی است که آن را اجل مسّمی نیز گویند و آن اینکه پایان یافتن عمر در آن زمان قطعی است(۱) و لذا به آن مرگ حتمی گفته میشود، بدین خاطر که اجل آدمی در آن وقت به طور حتم و صد در صد فرا می رسد.
?دوم اجل معلق است، به این معنی که اجل مشروط است که اگر شرطش موجود شود، مرگ واقع می شود. اگر موجود نباشد، نه؛ در مقابل اجل حتمی که بالاخره در وقتش می آید.(۲)
✍️توضیح اینکه:
انسان از نظر ساختمان طبیعی و ذاتی، استعداد و قابلیت بقا برای مدتی طولانی دارد، ولی در اثنای این مدت ممکن است موانعی ایجاد شود که از رسیدن به حداکثر عمر طبیعی باز دارد. یک چراغ نفت سوز با توجه به مخزن نفت آن ممکن است بیست ساعت استعداد روشنایی داشته باشد، اما وزش یک باد شدید و ریزش باران و یا عدم مراقبت از آن سبب میشود که عمر آن کوتاه گردد. در این جا اگر چراغ با هیچ مانعی برخورد نکند و تا آخرین قطره نفت بسوزد، سپس خاموش شود، به اجل حتمی خود رسیده است. اگر موانعی قبل از آن باعث خاموشی چراغ گردد، مدت عمر آن را اجل غیر حتمی و “معلق” میگوییم.
?اجل هر کس از قبل طبق عملکردی که در حیات دنیوی خواهد داشت و طبق میزان رعایت نکات بهداشتی، امنیتی ، معنوی و… ، تقدیر شده است، نه بدون در نظر گرفتن آن ها. بنابراین اگر در تقدیر شخصی نوشته شده است که در فلان زمان و فلان مکان و فلان حالت به علت تصادف خواهد مرد، طبق میزان رعایت و عدم رعایت موارد امنیتی خود یا شخصی دیگر می باشد. معنای تقدیر همین است. وقتی مقدمات تحقق آن عمل آماده شد و علل لازم برای وجود یک رخدادی محقق شد، نتیجه آن مقدمات محقق خواهد شد که به این قضای الهی می گویند. همان گونه که از معنای قضا بر می آید که به معنای حکم و قطع و فیصله دادن است.
?تا زمانی که عمل انسان در محدوده تقدیر است (یعنی در محدوده آماده سازی مقدمات و رفع موانع) قابل تغییر است. انسان می تواند با جایگزین کردن عاملی به جای عامل دیگر نتیجه را تغییر دهد، ولی وقتی تمام عوامل جمع شد، دیگر نوبت قضای الهی می رسد و قابل تغییر نیست.
?اگر شخصی با سرعت زیاد و بدون احتیاط رانندگی کرد و تصادف کند، تقدیر او همین است. اگر همین شخص با سرعت رانندگی و تصادف نکرد، تقدیر او باز همین است؛
?بنابراین طبق آنچه ما اراده کرده و انجام می دهیم، تقدیرها رقم می خورد یا حتی تقدیرها تغییر یافته و جایگزین می شود، مانند تقدیر مرگی که با صدقه و صله رحم رفع می شود و تقدیر دیگر جای آن قرار می گیرد.
لذا اگر کسی در مسافرت بر اثر حادثه ای از دنیا رود، ممکن است در پی فرا رسیدن اجل حتمی اش به مسافرت مبادرت نموده باشد و قضای الهی سرنوشت او را آن گونه رقم زده باشد، ولی برخی ممکن است همان سفر زمینه مرگ معلق شان را فراهم نموده باشد که اگر به آن سفر نمی رفتند، ممکن بود زنده می ماندند.
?پینوشتها :
۱. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج ۷ ، ص ۱۱، نشر جامعه مدرسین قم،۱۳۸۷ش.
۲.مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، ج ۱، ص ۵۳۳،نشر دانش ،قم، ۱۳۷۶ ش
قدمی برای ظهور
◾️ وارد منزل امام صادق علیه السلام شد. با شنیدن صدای شیونی که به گریه مادرِ فرزند مرده میمانست، لحظهای ایستاد. صدای گریه قطع نشد. قدم پیش گذاشت و جلوتر رفت؛ امام را دید که بر روی زمین خاکی نشسته و شانه هایش از شدت گریه میلرزد.
▫️ ادب مانع شد تا جلوتر رود. میدانست موقع اش که بشود، امام صدایش میکند. کنجکاو و تشنهی دانستنِ دلیلِ این حال امام بود، پس با تمام وجود به نجوای جانسوز امام گوش کرد:
” فطوبی لمن ادرک ذلک الزمان…” و باز لرزش شانهها.
◾️ “خوش به حال کسی که در آن زمانه است…” گریه اش شدت گرفت: “اگر در زمان او می زیستم، همه ی عمر خدمتش را میکردم…”
▫️ «آقای من، غیبت تو آرامش و خواب و خوراک را از من گرفته، شادی را از دل من برده، غم و اندوهم دائمی شده… و فریاد و فغان و ناله مرا بلند کرده…
? حالا تو گوش کن، حال امام زمانت را. بیش از ۱۰۰۰ سال است که شاهد مرگ کسانی است که دوستشان دارد. با اندوه ما اندوهگین میشود و با بیماریمان بیمار و با گناهانمان آزرده خاطر میشود. قرار بود ما منتظر او باشیم اما حالا او منتظر ماست.
▫️ ما کجا میفهمیم که هر لحظه چه بر او و قلب مبارکش میگذرد. انگار باید امام باشی تا دردهای دل یک امام را بفهمی و مقامش را درک کنی.
? شهادت امام_صادق علیه السلام را خدمت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و شیعیان آن حضرت تسلیت عرض می نماییم.
✨
شیوه مبارزه پدر و پسر
امام باقر(ع) و امام صادق(ع) با مکتبهای_بدلی به مبارزه برخاستند و يک مکتب_پيشگام در اخلاق_و_کلام_و_فقه را بنیان نهادند.
⚡️ یکی از مکاید شیطان در طول تاریخ، مکتبسازیهای بدلی بوده است
? استاد_میرباقری:
? مکتبسازي و ايجاد يک معنويت مبهم در مقابل گرايش توحيدي، از مکايد درازمدت #شيطان است که هميشه دنبال ميکند. اين مکتبسازي از «حَسبُنا کتاب الله» شروع ميشود تا بعد در دوره بنياميه و معاويه به جايي ميرسد که کاملاً وجود مقدس اميرالمومنين(ع) را رصد ميکند و هر کاري حضرت ميکنند بدلش را ميسازد.
فرقههاي کلامي و گرايشهاي معنوي منحرف که الان پيدا میشود تصادفي نيست و همانطور که الان دستگاه شياطين جن و انس تفرق معنوي و ايجاد گرايشهاي باطل را مديريت ميکنند، در دورههاي قبل هم همينطور بوده است. من در کتاب توحيد صدوق، انحرافاتي که در دنياي اسلام در موضوع توحيد شده است را ديدم. در تفسير توحيد يک طيف، از کساني هستند که به «تعطيل» يا «تشبيه» رسيدهاند. اينها مکتبسازي است و ريشهاش به دستگاه طواغیت و شیاطین برميگردد.
درواقع، يکي از کارها ايجاد کالاي جايگزين است که در آن دوره هم بهشدت اتفاق افتاده است، مثل تحريف #معنويت اسلام، تحريف #فقه و حتي روش فقاهت، تحريف #اعتقادات که در همه اينها مکتبسازيهاي متعدد انجام شده است؛ از اشاعره و جبريه بگيريد تا مرجئه. اينها همه ساخته و پرداخته عملي دستگاه طواغیت و بنياميه است و تصادفاً ظهور پيدا نکردند.
شأني که وجود مقدس امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در اين زمينه دارند چيست؟
? همانطور که شيخ مفيد نقل کردهاند قبل از امام باقر(ع)، تشيع که مکتب حق است يک #فقه_و_شريعت روشن و حتي يک #معنويت و يا #نظام_اعتقادي داراي چارچوب روشن نداشت و ما گاهي در فقه نيازمند اهل سنت ميشديم، ولي امامین صادقین(ع) يک #مکتب_پيشگام درست کردند.
در صدر اسلام واقعا اين گونه بود و نبض فرهنگ در دست امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بوده است. ایشان هم مبارزه با گرايشات منفي ميکردند و جلوي آن معنويت باطلي که بعد مبدأ پيدايش گرايشات صوفيانه شد ايستادند، و هم بهشدت با گرايشات انحرافاتي و ظاهريگري مبارزه کردند و به دنبال ايجاد يک عقلانيت استوار شيعي در کلام و در اعتقادات بودند. ايشان يک بناي عظيمي را در فقه و کلام و عرفان و اخلاق گذاشتند.»