کتاب «ایمان و آثار آن» روانه بازار نشر شد
مقوله ایمان از نسخ تجربیات ویژه انسان هاست که همه جنبه های زندگی را در بر می گیرد. این مفهوم نوعی ابهام و عدم شفافیت پدید می آورد که این ابهام گاهی به دلایل تجربه های مشابه است و گاه به علت تفاسیر مختلف از دین.
نویسنده در این نوشتار کوشیده است راهی جدید در ایمان پژوهی بگشاید که مجالی برای ژرفاندیشی فراهم شود. در این روش با پژوهش در معنای ایمان و نقد و بررسی دیدگاه های فلسفی، کلامی و قرآنی، ماهیت ایمان و کارکردهای آن تا حدودی روشن خواهد شد.

ساختار اثر
این پژوهش افزون بر مقدمه و مباحث مقدماتی، در چهار بخش ارائه شده است: در بخش نخست، طی چهار فصل مسائل و مباحث مهم و ضروری بحث و بررسی شده که در فصل نخست، واژه «ایمان» از نظر لغوی بحث و بررسی شده است. فصل دوم نیز به معرفی اجمالی فلسفه و کلام و ارتباطشان با هم اختصاص یافته و جایگاه فلسفی و کلامی بحث از ایمان نیز تبیین گردیده است.
فصل سوم و چهارم به معرفی ماهیت ایمان در اصطلاح فلسفه و کلام اختصاص یافته و اقوال و نظریه های مهم در این باره ارائه و در مورد آنها بحث شده و در این خصوص شش قول و نظریه نقد و بررسی شده اند که عبارتند از: اقرار زبانی، عمل جوارحی، علم و معرفت، تصدیق قلبی و اقرار زبانی، تصدیق قلبی، اقرار زبانی و عمل جوارحی، و تصدیق قلبی بررسی و نقد شده و قول یا نظر برگزیده با دلایل و شواهد عقلی و نقلی متقن اثبات گردیده است.
در بخش دوم که به «روابط ایمان» اختصاص دارد، با هدف شفافسازی بیشتر معنای ایمان، رابطه آن با مقوله هایی چون دین، اسلام، کفر، شرک، ارتداد، نفاق و فسق و برخی مقوله های دیگر بیان گردیده است.
در بخش سوم، برخی مسائل مهم دیگر مرتبط با مسئله ایمان، به ویژه مسئله افزایش و کاهش پذیر بودن ایمان بررسی شده و اثبات گردیده که ایمان افزایش و کاهش پذیر است و در ادامه، برخی عوامل افزایش و کاهش ایمان نیز بیان شده است.
در بخش چهارم نیز به بیان «آثار ایمان» در سه فصل پرداخته شده که عناوین فصول آن عبارتند از: ماهیت ایمان دارای آثار، آثار این جهانی ایمان و آثار آن جهانی ایمان.
از اهم مباحث بخش مذکور می توان به ویژگی ها و نشانه های مهم ایمان پایه، برخی نکته های روشنگر و ضروری، آثار فردی و اجتماعی ایمان، برخی آثار اخروی مهم ایمان و پاداش های ویژه معنوی اشاره کرد.
برشی از اثر
ایمان، فعل ارادی نفس آدمی است و آزادی و اختیار از مبادی آن به شمار میآید؛ از این رو، تردیدی وجود ندارد که ایمان بدون انتخاب و اراده قلبی بیمعناست و محقق نخواهد شد؛ به همین دلیل، مؤلفههایی چون اکراه، اجبار، اضطرار و ترس در آن جایی ندارد.
بنابراین، اصل این مسئله که ایمان، امری اختیاری است و عنصر اراده و اختیار در آن نقش محوری دارد، به اجمال روشن است و اکثر علما و متکلمان اسلامی آن را پذیرفته اند، ولی جایگاه عنصر اختیار در مسئله ایمان، شناسایی موقعیت مؤلفه های اکراه، و اضطرار و ترس در مورد ایمان در متون دینی، ضرورت ارائه دلایل اختیاری بودن ایمان و نیز نقد و بررسی برخی دیدگاه های نادرست در مسئله، می طلبد که تبیین بیشتری صورت گیرد و بحث تحقیقی تری ارائه گردد.
علاقه مندان برای تهیه این کتاب می توانند به سایت مؤسسه بوستان کتاب به نشانی اینترنتی www.bustaneketab.ir مراجعه کنند.
نسخهpdfچندکتاب با موضوع سیره رفتاری و زندگانی امام رضا علیه السلام

#صهبای_رشد/دعوت به حوزه
مسئولیت مدیر حوزه
مسئولیت سنگین تربیت طلبه اولا و بالذات بر دوش #مدیر است. مدیر به عنوان متولی اصلی، سایر عناصر تربیتی را جمعآوری و نصب میکند و باید پاسخگوی همۀ تلاشهای تربیتی در مدرسه باشد.
⬅️ #معاون_تهذیب در مرتبت بعد، مددکار مدیر و عون اوست.
❗️مدیر، ثبات و اعتبار و نفوذ بیشتری دارد و امر خطیر تربیت را به غیر او نمیتوان سپرد؛ بنابراین کسی که باید بیشترین اشراف و احاطۀ علمی را بر عملیات تربیت داشته باشد مدیر مدرسه است. این اشراف علمی از آسمان نازل نمیشود و باید با تلاش و مجاهدت نظری حاصل آید و دائم نیز تقویت گردد.
#شورای_تهذیب بستر پیدایش و تقویت این احاطۀ عالمانه و تفکر حکیمانه است.
مدیر مدرسه در کار تربیت طلبه، یا
👈🏻 دانا و کارکشته و مسلط است
👈🏻یا نیازمند دانایی و کارکشتگی و تسلط. ⬅️اگر نیازمند است که باید رشد کند و بار گیرد و تقویت شود تا بتواند این مسئولیت سنگین را به خوبی انجام دهد
⬅️و اگر دانا و کارکشته است که باید این سرمایۀ عظیم را به نسل دیگر منتقل کند؛ یعنی در کنار خود کسانی را پرورش دهد و همیار و همراه خود گرداند؛ بنابراین در هر دو صورت به شورای تهذیب و تربیت نیاز دارد.
منبع: ندای تهذیب
بایدها و نبایدهای تربیت دینی فرزند دختر
تربیت فرزندان بهطورکلی باید همراستا با نقش آنها در آینده باشد. پسران در آینده نقش مسئولیتپذیرانه دارند و دختران نقش همسرانه و مادرانه. تربیت فرزند دختر نسبت به پسر، سختیها و ظرافتهای بیشتری دارد، به همین دلیل در روایات، اجر و ثواب تربیت دختران از پسران بیشتر است. اگر نسبت به تربیت فرزند دخترتان دغدغهمند هستید، با ما همراه شوید.

تربیت فرزند دختر نسبت به پسر، سختیها و ظرافتهای بیشتری دارد، به همین دلیل در روایات، اجر و ثواب تربیت دختران از پسران بیشتر است. اگر نسبت به تربیت فرزند دخترتان دغدغهمند هستید، با ما همراه شوید.
اینفوگرافیک مقام دختر در کلام رسول خدا صلیاللهعلیهوآله
فردی که دخترش را آزار ندهد و فرزند پسر را به او ترجیح ندهد وارد بهشت میشود. (مستدرک الوسائل، ج 15- ص118)

چگونه بهترین زمان برای مطالعه را پیدا کنیم؟
پیدا کردن زمان مفید برای خود تواناییهای یادگیری شما مانند حافظه، هوشیاری یا مهارتهای تفکر انتقادی میتواند در ساعات مختلف روز در سطوح مختلف باشد. کیفیت حافظه و هوشیاری در زمانهای مختلف روز برای افراد مختلف متفاوت هستند. این تفاوت ممکن است به علل فیزیولوژیک و ژنتیکی باشد، یا به خاطر ساعات خواب و بیداری و نوع برنامه هر دانشآموز باشد. بنابراین با توجه به ساعات مدرسه و استراحت امثال اینها، بهترین ساعت هوشیاری خود را پیدا کرده و در این ساعات دروسی که به تمرکز بیشتری نیاز دارند، مانند دروس تحلیلی یا حل مسئل را مطالعه کنید.
آیا امام صادق(ع) در مورد امام زمان(عج) فرمودند که اگر من در دوران او بودم تمام عمرم را به او خدمت میکردم؟

پاسخ:
این روایت در کتاب الغیبه نوشته اندیشور قرن چهارم«ابو عبدالله محمد بن ابراهیم بن جعفر کاتب نعمانى»، نقل شده که از راویان بزرگ شیعه و دارای اعتقادی صحیح بوده و در بغداد دانش آموخته و در شام درگذشته است.[1]علی بن احمد البندنیجی عن عبید الله بن موسى العلوی عن الحسن بن معاویة عن الحسن بن محبوب عن خلاد بن الصفار قالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللهِ(ع) هَلْ وُلِدَ الْقَائِمُ فقالَ: «لَا وَ لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیَّامَ حَیَاتِی».[2]
خلّاد بن صفّار گفت: از امام صادق(ع) سؤال شد: آیا قائم(ع) متولّد شده است؟! فرمود: «نه، و اگر من در دورانش بودم همه عمر به خدمتش میایستادم».
مقدسی شافعی (متوفای 685 ق) و از مؤلفان اهلسنت، همین سخن را از زبان امام حسین(ع) نقل کرده است[3] که احتمالاً به جهت آن است که ایشان به دلیل آشنا نبودن با روایات شیعه، گمان کرده که مراد از «ابا عبد الله» در حدیث، امام حسین(ع) است در حالیکه «ابا عبد الله» در بیشتر روایات شیعه، کنیه امام صادق(ع) میباشد.[4]
عصر طلایی ائمه (علیهم السلام)
زمان امام صادق(ع)، زمان تزلزل حکومت بنی امیه و فزونی قدرت بنی عباس بود و این دو گروه مدتی در حال کشمکش و مبارزه بایدیگر بودند.

در راستای فلسفه وظیفه الهی، ائمه ( ع) برای تحقق حکومت اسلامی جدیت و تلاش فراوانی داشتند. امام صادق(ع) تلاش خود را با مساعی علمی سخت کوشانه آغاز، و حوزه فکری و ثمر بخش خویش را که بزرگان فقها و متفکران از آن بیرون آمدند در صفوف امت، افتتاح کرد. زمان امام صادق(ع)، زمان تزلزل حکومت بنی امیه و فزونی قدرت بنی عباس بود و این دو گروه مدتی در حال کشمکش و مبارزه بایدیگر بودند.
ینیامیه در این مدت، گرفتار مشکلات سیاسی فراوان بودند، لذا فرصت فشار و اختناق نسبت به شیعیان را نداشتند.
عباسیان چون از دستیابی به قدرت در پوشش شعار طرفداری از خاندان پیامبر و گرفتن انتقام خون آنان عمل می کردند فشاری را طرف آنان مطرح نبود. از این رو این دوران، دوران آرامش و آزادی نسبی امام صادق(ع) و شیعیان بود و آن حضرت از این فرصت استفاده کرده و انقلاب فرهنگی وسیعی را آغاز کرد.
او فکر و دانش اهل بیت را گسترش داد و زمینه ترویج احکام و بسط کلام شیعی را فراهم ساخت که مذهب شیعه به نام او به عنوان مذهب جعفری شهرت یافت. امام صادق(ع) مانند سایر اجداد طاهرش پرجم مبارزه با ظلم را هیچ گاه بر زمین نگذاشت و از مظلومین حمایت می نمود. اما شکل مبارزه امام ( ع) مبارزه با شمشیر نبود.
او قلم و زبان خویش را در این مسیر به کار می گرفت و گاه که سکوت خود را می شکست آشکارا خلافت عباسی را به نقد می کشید.
آن حضرت علاوه بر نهضت علمی و فکری که در جامعه ایجاد نمود، اهتمام خاصی به نظام رهبری و امامت اصیل اسلامی داشت.
حمایت های پیدا و پنهان امام صادق(ع) از نهضت های اصیل و عدم همکاری آن حضرت با قیام ها، نشان دهنده مواضع دقیق و الهی در برابر حکومت های سیاسی زمان است. و اینکه چرا امام ( ع) به این پیشنهادها جواب مثبت نداد و از زمینه های خلافت و نیروها استفاده نکرد دو مورد را می توان نام برد. از جمله عدم صداقت و خلوص پیشنهاد دهندگان و نداشتن یاران مخلص. و با اوضاع و شرایط اجتماعی آن زمان حرکت سیاسی خود را در راستای یک نهضت علمی و فرهنگی آغاز کرد.
بلاغ
عمل به توصیه های قبلی

حرفهای قبلی عمل شد، که بقیهاش را میخواهید…؟!
ازآیتالله بهجت قدسسرهخواسته بودند که باز هم نصیحتشان کند.
کاغذ کوچکی فرستاد و گفت: «برای آنها که موعظه خواستهاند، این را بخوانید.»
نوشته بود: «آقا! حرفهای قبلی عمل شد، که بقیهاش را میخواهید…؟!»
به شیوه باران، ص۲۷ (جلدسوم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیتالله بهجت قدس سره)
