بگذاریم آوینی، آوینی بماند نه آنچه ما میخواهیم.
خواستم از آوینی بنویسم اما ترجیحم سکوت بود، با خود گفتم شاید آوینی را مصادره به مطلوب کنم.
▪️ او در جملاتش، در مقالاتش و در مستندهایش جاریست و آنقدر روان است که نیازی به تبیین و تفسیر ندارد.
💠 بگذاریم آوینی، آوینی بماند نه آنچه ما میخواهیم.
🔻20 فرودین سالروز شهادت سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی را گرامی بداریم.
عادلترین مردم
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :
أعدَلُ النّاسِ مَن رَضِیَ لِلنّاسِ ما یَرضی لِنَفسِهِ، وکَرِهَ لَهُم ما یَکرَهُ لِنَفسِهِ
عادلترین مردم، کسی است که بر مردم همان پسندد که بر خود می پسندد و بر آنان نپسندد آنچه را بر خود نمی پسندد.
الأمالی للصدوق: 72/41
گذری بر مفهوم شب قدر
«قدر» در لغت به معناى اندازه و اندازه گیرى است.(۱) «تقدیر» نیز به معناى اندازه گیرى و تعیین است.(۲) اما معناى اصطلاحى «قدر»، عبارت است از: ویژگى هستى و وجود هر چیز و چگونگى آفرینش آن.(۳) به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودى هر چیز، «قدر» نام دارد.(۴)
معناى تقدیر الهى در موجودات مادى، یعنى هدایت به سوى مسیر هستى شان که براى آنها مقدر گردیده است و در آن قالبگیرى شدهاند. اما شهید مطهری تعبیر فلسفى قدر را با اصل علیت بیان میکنند: «اصل علیت، همان پیوند ضرورى و قطعى حوادث با یکدیگر ]است[ و اینکه هر حادثهاى تحتّم و قطعیت ضرورى و قطعى خود و نیز تقدّر و خصوصیات وجودى خود را از امرى یا امورى مقدم بر خود گرفته است. اصل علیت عمومى و نظام اسباب و مسببات، بر جهان و جمیع وقایع و حوادث جهان حکمفرما است و هر حادثى، ضرورت و قطعیت وجود خود و نیز شکل و خصوصیت زمانى و مکانى و سایر خصوصیات وجودىاش را از علل متقدمه خود کسب کرده است و یک پیوند ناگسستنى میان گذشته و حال و استقبال میان هر موجودى و علل متقدمه او هست.»(۵) پس هر موجودى با توجه به علل و شرایط خود قالبى خاص دارد که عوارض و ویژگى هاى وجودىاش را مى سازد و در متون دینى از آن به «قدر الهى» تعبیر مى شود.
با آنچه ذکر شد میتوان سبب نامگذاری این شب را به شب قدر چنین بیان کرد که خداوند در این شب تقدیر هر موجودی را رقم میزند. در این شب تمام حوادث سال آینده، به امام هر زمان ارائه مى شود و امام از سرنوشت خود و دیگران با خبر مى گردد. امام باقر(ع) مى فرماید: «انه ینزل فى لیلة القدر الى ولى الامر تفسیر الامور سنةً سنةً، یؤمر فى امر نفسه بکذا و کذا و فى امر الناس بکذا و کذا؛(۶) در شب قدر به ولى امر (امام هر زمان) تفسیر کارها و حوادث سال به سال نازل شود و وى درباره خویش و دیگر مردمان مأمور به دستورهایى مى شود.»
شب قدر به تصریح آیه «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ» شبی است که قرآن در آن شب بر رسول اکرم(ص) نازل شده و در سوره مبارکه دخان از این شب با صفت مبارک یاد شده است: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ».
از امام باقر(ع) نقل است که آن حضرت در جواب معناى آیه «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ» فرمودند: «آرى شب قدر، شبى است که همه ساله در ماه رمضان و در دهه آخر آن، تجدید مى شود. شبى که قرآن جز در آن شب نازل نشده و آن شبى است که خداى تعالى درباره اش فرموده است: «فیها یفرق کل امر حکیم؛ در آن شب، هر امر با حکمتی، متعین و ممتاز مى گردد.» آنگاه فرمود: «در شب قدر، هر حادثه اى که باید در طول آن سال واقع گردد، تقدیر مى شود؛ خیر و شر، طاعت و معصیت و فرزندى که قرار است متولد یا اجلى که قرار است فرا رسد یا رزقى که قرار است برسد و … .»(۷)
برای «قدر» معانی دیگری هم ذکر شده است. در قرآن کریم، قدر به معنی منزلت و بزرگی خدا است. «ما قَدَروا الله حَقّ قَدرِه؛ آنان عظمت خدا را نشناختند.»(۸)
- قدر به معنای تنگی نیز آمده است: «وَمَن قَدَرَ عَلَیهِ رَزَقَه فَلینفِق مِمّا آتاه الله.»(۹) و آنها که تنگدستاند، از آنچه که خدا به آنها داده انفاق نمایند. در قرآن آیهای است که مراد از شب قدر را بیان میکند، میفرماید: «شهر رمضان الذی انزل فیه القران». با توجه به این آیه و آیاتی که در باب نزول قرآن در شب قدر آمده است، چنین نتیجه گرفته میشود که شب قدر در ماه مبارک رمضان واقع شده است؛ آنچنان که روایات متعددی نیز در این باب وارد شده است.
مشهور آن است که شب قدر یکى از شبهاى دهه آخر ماه رمضان است. طبق روایات، یکى از شبهاى نوزدهم یا بیست و یکم و به احتمال زیادتر، بیست و سوم ماه مبارک رمضان است و در بعضی از اخبار، تردید میان شبهای بیست و یکم و بیست و سوم است، چنانکه از برخی دیگر استفاده میشود که شب قدر، خصوص شب بیست و سوم است.(۱۰) اما آنچه مسلم است این است که به طور قطع مشخص نیست که چه شبی شب قدر است. بنابر روایت «ابن أبی الحدید» وقتی درباره تعیین شب قدر از امیرالمؤمنین(ع) سؤال میشود، آن حضرت از مشخص کردن آن طفره میرود و میفرماید:
«لَست أشکّ الله اِنََّما یَسترها عَنکم نَظَراً لَکم لِأَنَّکم لَو اعلمکموها عَمِلتم فیها وَتَرَکتم غَیرَها واَرجو لاتَخطئَکم اِن شاءَ الله؛ (۱۱) در این جهت تردید ندارم که خداوند جهت مخفی داشتن شب قدر برای شما نظر و عنایت دارد؛ زیرا اگر آن را برای شما اعلام داشته بود، در همان شب به عبادت میپرداختید و در شبهای دیگر عبادت را ترک مینمودید و من هم به خواست خدا، در مورد بهرهبرداری شما از شبهای دیگر، امیدوارم شما را محروم نگردانم.»
گروهی نیز برآناند که لیله القدر، منحصر به یک شب نیست، بلکه مفهوم مورد استفاده این بزرگواران فراتر از زمان و مکان است؛ از این رو لیله القدر از جنس حقیقتی است که علی الدوام در عالم سریان دارد؛ پس انسان باید دایم در پی وصول به این حقیقت باشد و آن را فراتر از حصار و قید زمان بجوید، هرچند تاکید بر قرار داشتن آن در ماه رمضان، و شهادت مولای متقیان امیر مومنان علی(ع) خود برای اهل معرفت، مفید حقایقی است؛ چنان که امام خمینی(س) میفرماید: «مراتب نزول حقیقت وجود به اعتبار احتجاب شمس حقیقت در افق تعینات «لیالی» است… پس در نظر وحدت عالم، شب قدر و روز قیامت است …و آن تمام دار تحقق و لیله القدر محمدی و یوم القیامه احمدی است و کسی که متحقق به این حقیقت شود، همیشه در لیله القدر و یوم القیامه است.»(۱۲)
پینوشتها:
—————————————–
۱٫ قاموس قرآن، ج ۵، ص ۲۴۶ و ۲۴۷؛
۲٫ همان، ص ۲۴۸؛
۳٫ المیزان، ج۱۲ ص ۱۵۰ و ۱۵۱؛
۴٫ قاموس قرآن، ج ۵، ص ۲۴۶ و ۲۴۷؛
۵٫ انسان و سرنوشت ص۵۳ و ۵۵ و ۵۶؛
۶٫ الکافى، ج۱، ص ۲۴۸؛
۷٫ المیزان فى تفسیر القرآن، ج ۲۰، ص، ۳۸۲ (بحث روایى ذیل سوره مبارکه قدر)؛
۸٫ حج/۷۴؛
۹٫ طلاق/۸؛
۱۰٫ مجمع البیان، ج۱۰، ص ۵۱۹؛
۱۱٫ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۲۰، ص۱۵۴؛
۱۲٫ آداب الصلوه، امام خمینی، ص ۳۲۸٫
تا وقتی طلبهها خانه نخریدهاند، خانه نمیخرم
در وصف احوالات و زندگی آیت الله شهید محمد باقر صدر به زبان شیخ محمدرضا نعمانی، اینچنین نقل شده است:
شهید سیدمحمدباقر صدر درحالی شهید شد که هیچ خانه و ملکی نداشت.
گاهی افرادی از ایشان درخواست میکردند که اجازه بدهد آنها از اموال شخصی خودشان و نه از وجوه شرعی، برای ایشان خانه بخرند.
یکی از این پیشنهادها از طرف تاجری بصری که از علاقهمندان شهید صدر بود به ایشان داده شد.
او متوجه شد خانه کنار منزل شهید صدر به فروش گذاشته شده و تصمیم داشت آن را برای شهید صدر بخرد و به او اطلاع داد که پول خرید خانه را از دارایی شخصی خودش پرداخت میکند، نه از وجوه شرعی.
اما شهید صدر این پیشنهاد را نپذیرفت و گفت: «اگر این خانه را بخری من آن را برای سکونت طلاب وقف میکنم و هیچ وقت خودم در آن زندگی نخواهم کرد».
شخصی که داوطلب خرید خانه شده بود، گفت: «من میخواهم خودتان آنجا زندگی کنید».
شهید صدر جواب داد: «من تا وقتی همه طلبهها خانه نخریدهاند، خانه نمیخرم. وقتی همه طلبهها خانهدار شدند، من آخرین کسی هستم که اقدام به خرید خانه میکند».
منبع: شهید الأمة و شاهدها، ج١، ص٢١٣.حوزه نیوز
قلب سلیم میتواند انسان را در مسیر درست هدایت کند
حجت الاسلام والمسلمین رفیعی: قلب سلیم میتواند انسان را در مسیر درست هدایت کند و اگر جوانی تلاش کند پاکی قلب و محبت خداوند را در خود تقویت نماید، سعادت دنیا و آخرت او تضمین خواهد شد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ حجتالاسلام والمسلمین ناصر رفیعی ظهر شنبه در جلسه تفسیر آیات ۱۱ تا ۱۵ سوره توبه که در حرم مطهر بانوی کرامت برگزار شد، اظهار کرد: در فضای مجازی برخی به ادعای فهم عمیق قرآن مشغول فعالیتاند، درحالیکه حتی توانایی قرائت صحیح آیات را ندارند.
استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: برخی افراد نظیر ابوسفیان ظاهراً به اسلام گرویدند، اما ایمان واقعی در دل آنها وجود نداشت که بااینحال، پیامبر اکرم (ص) اسلام آنان را پذیرفت.
سخنران حرم بانوی کرامت با بیان اینکه نماز ستون دین و کلید عبور از صراط است و ابراز کرد: قبول شدن نماز، زمینهساز پذیرش سایر اعمال است.
وی به نکات مرتبط با آیات سوره توبه اشاره کرد و یادآور شد: این آیات مشرکان را خطاب قرار میدهند و تأکید میکنند که پس از توبه باید اقامه نماز انجام شود.
این کارشناس مذهبی همچنین با استناد به آیات ابتدایی سوره توبه عنوان کرد: اگر مشرکان پیمان خود را نقض کرده و دین اسلام را مورد تمسخر قرار دهند، جنگ با آنها ضرورت مییابد، زیرا دیگر نمیتوان به عهدشان اعتماد کرد.
وی در ادامه تأکید کرد: مسلمانان مأمور به مقابله با کفار و مشرکان هستند و خداوند وعده داده است که آنها را خوار کند و از مسلمانان پشتیبانی نماید.
حجت الاسلام والمسلمین رفیعی افزود: یکی از راههای شناخت خداوند از طریق حواس انسانی است، مسیر دیگر از عقل میگذرد و راه سوم از طریق قلب صورت میگیرد و حضور خدا باید در دل انسان حس شود و این شناخت باید با تمام وجود درک گردد.
استاد حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: قلب سلیم میتواند انسان را در مسیر درست هدایت کند و اگر جوانی تلاش کند پاکی قلب و محبت خداوند را در خود تقویت نماید، سعادت دنیا و آخرت او تضمین خواهد شد.
امر و نهی کودک در دید و بازدیدهای نوروزی
اما اگر قرار نیست به کودکان زیر هفت سال امر و نهی شود، پس در مهمانیها و دید و بازدیدها که رفتارهای ناپسندی از آنها سر میزند، تکلیف چیست؟
معمولاً یکی از مشکلات و دغدغههای والدین در دید و بازدیدهای نوروزی، نحوه رفتار کودکان در این مهمانیها است. وقتی رفتار ناپسندی از کودکان سر میزند، غالباً اولین کاری که والدین انجام میدهند، امر و نهی کردن است. سؤال جدی که باید به دنبال پاسخ آن باشیم این است: آیا اصولاً امر و نهی کردن به کودکان، رفتار درستی است یا خیر؟ در پاسخ باید گفت: هم بله و هم خیر. تعجب نکنید! زیرا پاسخ به این سؤال در دورههای سنی مختلف، یکسان نیست. این سؤال در واقع سؤال دقیقی نیست، زیرا مشخص نکرده است که کدام دوره سنی مد نظر است.
امر و نهی کردن کودکان زیر هفت سال ممنوع
برای کودکان زیر هفت سال قطعاً امر و نهی کردن کار اشتباهی است؛ زیرا همانطور که در یادداشتهای قبل عرض کردیم، دوران هفت سال اول زندگی، دوران سیادت و امیری کردن فرزندان است و قطعاً هیچ پادشاهی دوست ندارد که به او امر شود و این کار فقط موجب عصبانیت او میشود. بگذریم از اینکه برخی از والدین، کاملاً قضیه را تغییر دادهاند و در هفت سال اول تا میتوانند به فرزندشان امر و نهی میکنند که البته این عواقب بسیار بدی را به همراه خواهد داشت. یک دکترای طب تکمیلی، شاخه روانشناسی میگوید: روزانه هر فرد در خانواده بین 150 تا 300 جمله حرف میزند، افزود: در طول این تعداد جمله والدین، حدود 170 جملهشان بار امر و نهی دارد. [1] انسان به ویژه کودکان و نوجوانان استقلالطلباند و روحیۀ آنها با امر و نهی چندان سازگاری ندارد. به موجب روایاتی که از معصومان نقل شده است، کودکان تا سن هفتسالگی به مانند حاکم هستند و میخواهند به دیگران امر و نهی کنند، نه اینکه تابع دیگران باشند و این روحیۀ پذیرش امر و نهی، از سنین هفت سال به بعد است[2]. در واقع تنها در هفت سال دوم زندگی در کودکان روحیه اطاعتپذیری وجود دارد و دستور دیگران را میپذیرند؛ ولی حتی در این دوره هم هرگونه افراط در امر و نهی زیانبار است و اعتراض و ناخوشایندی را در پی خواهد داشت.
صفحات: 1· 2